در بهار آن سال #اورول دچار خلط خونی شد. سرانجام در هشتم ژوئن سال 1948، رمان 1984 منتشر شد و چند روز بعد هم در آمریکا از زیر چاپ درآمد. رمان، در سطح جهان به عنوان یک شاهکار مطرح شد. حتی وینستون #چرچیل در آن زمان به پزشکش گفته بود که این کتاب را دو بار خوانده است.
اما همزمان، وضعیت سلامتی ارول روز به روز بدتر میشد در 21 ژانویه 1950 او دچار خونریزی شدید ریوی شد و در تنهایی در حالی که بیش از 46 سال سن نداشت، درگذشت.
داستان کتاب به سه قسمت تقسیم میشود:
در بخش اول ما با شرایط جهان، #اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) و همینطور افکار اسمیت آشنا میشویم.
بخش دوم به آشنایی اسمیت با جولیا، یکی دیگر از اعضای بیرونی (که نامش از نام جولیت یکی از قهرمانهای اثر معروف شکسپیر گرفته شده) و رابطۀ آنها میپردازد.
بخش سوم نیز دستگیری آنها را شامل میشود.
داستان به طرزی زیبا کاملترین حالت یک #حکومت_استبدادی را توصیف میکند. اورول خیلی خوب توانسته اقدامات دولتها برای کنترل مردم را چه به طور مستقیم و چه غیرمستقیم شرح دهد. استفادۀ حزب از #تکنولوژی و مخصوصاً صفحه های سخنگو که هم مردم را تحت نظر داشته و هم برای تبلیغات سیاسی استفاده میشوند (و این کاربرد دوم بسیار شبیه تلویزیون در دنیای ماست) نمونه ای از این موضوع است. همچنین استفاده از کودکان و آماده سازی آنها از همان دوران کودکی برای دفاع از آرمانهای حزب یکی دیگر از فعالیتهای مهم حزب را تشکیل میدهد. (موضوع کار بر روی افکار کودکان و آماده سازی آنها برای کسب اهداف سیاسی در آینده در دیگر اثر معروف نویسنده " #مزرعه_حیوانات " هم دیده میشود، آنجا که ناپلئون نه توله سگ را مخفیانه بزرگ کرده و مدتی بعد از آنها برای کسب قدرت در مزرعه استفاده میکند.) حزب همچنین طبقۀ کارگر را با تفریحاتی مانند خرید وفروش بلیط های بخت آزمایی به شدت سرگرم کرده است. اما احتمالاً جالبترین ایده ای که در این کتاب بیان میشود استفادۀ حزب از زبان برای اطمینان از تداوم حکومت خود است. حزب زبانی جدید و ساده ایجاد کرده است که در آن کلمه ای برای بیان مطالبی که با آرمانهای حزب در تضاد هستند وجود ندارد. بنابراین مردم نمیتوانند در مورد موضوعی مثل آزادی صحبت و یا حتی فکرکنند. این زبان newspeak یا زبان جدید نامیده میشود.
کار دیگری که حزب انجام میدهد استفاده از doublethink یا #دوگانه_باوری است. Doublethink عبارتست از قبول کردن همزمان دو مفهوم متضاد. برای مثال افرادی که مسئول تغییر دادن مداوم اسناد تاریخی هستند با آنکه خود این عمل را انجام میدهند باز هم کاملاً این اسناد را معتبر میدانند. حتی نام وزارتهای چهارگانۀ اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) هم به نوعی تمرین doublethink است:
وزارت عشق محل شکنجه است، وزارت فراوانی دلیل قحطی ها، وزارت صلح مسئول رسیدگی به مسائل مربوط به جنگ و وزارت حقیقت محل تغییر اسناد تاریخی و آماده سازی دروغ ها وتبلیغات سیاسی. شعار اصلی حزب هم نمونۀ کامل و پرمفهومی از doublethink است: جنگ صلح است، آزادی بردگیست، جهالت قدرت است. (باید اشاره شود که مفهوم doublethink هر چند عجیب به نظر می آید امروزه کاربرد زیادی در سیاست دارد. برای مثال مردم آمریکا از جنگ برای برقراری صلح حمایت میکنند و یا در عین حال که اعتقاد دارند کشورشان حامی دمکراسی است روابط نزدیک آن با حکومتهای غیر دمکراتیک مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه را نیز میپذیرند.)
وینستون (قهرمان رمان) بهعنوان یک خواننده و هم بهعنوان یک نویسنده به او میگوید به چه چیزی بیاندیشد. او سراسر در کشمکش است:
در همهی طبقات، روبهروی آسانسور، همان پوستر با چهرهی بسیار بزرگش به دیوار میخ شده بود و زُل میزد به آدم. انگار به هر سمتی که میخواستی بروی، تعقیبت میکرد. زیر تصویر نوشته شده بود: «برادرِ بزرگ مراقب توست.»
« #جهان_اورولی »، هماینک اصطلاحی است که به صورت خلاصه #توتالیتاریسم و نظامهای سرکوبگر را توصیف میکند. 1984 رمانی است که داستان وینستون اسمیت را روایت میکند، فردی که نماد یک شهروند عادی دگراندیش در دنیاهای اورولی است.
اُروِل در «نوزده-هشتادوچهار»، میخواهد با فراگیری چهگونگیِ عملکردنِ #پروپاگاندا ( تبلیغات ) و مراقبت، خوانندگانش بتوانند آزادیِ بیشتری از عُرفهای کوچکِ بوگندویی به دست بیاورند که امروزه با روحیهی ما ستیزهجو است.
جُرج اورل با دو شاهکار جاودانش «مزرعه حیوانات» و «1984»، وجدانِ بیدارِ نسل خود و نسلهای بعد است. بسیاری از نویسندگان معاصر برای دفاع از آرمانهایشان مدام به نام وی اشاره میکنند و او را سرمشقی برای چگونهاندیشیدن و چگونهنوشتن میدانند.
🔻ادامه ی مطلب در پست بعدی 🔻
@Roshanfkrane
اما همزمان، وضعیت سلامتی ارول روز به روز بدتر میشد در 21 ژانویه 1950 او دچار خونریزی شدید ریوی شد و در تنهایی در حالی که بیش از 46 سال سن نداشت، درگذشت.
داستان کتاب به سه قسمت تقسیم میشود:
در بخش اول ما با شرایط جهان، #اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) و همینطور افکار اسمیت آشنا میشویم.
بخش دوم به آشنایی اسمیت با جولیا، یکی دیگر از اعضای بیرونی (که نامش از نام جولیت یکی از قهرمانهای اثر معروف شکسپیر گرفته شده) و رابطۀ آنها میپردازد.
بخش سوم نیز دستگیری آنها را شامل میشود.
داستان به طرزی زیبا کاملترین حالت یک #حکومت_استبدادی را توصیف میکند. اورول خیلی خوب توانسته اقدامات دولتها برای کنترل مردم را چه به طور مستقیم و چه غیرمستقیم شرح دهد. استفادۀ حزب از #تکنولوژی و مخصوصاً صفحه های سخنگو که هم مردم را تحت نظر داشته و هم برای تبلیغات سیاسی استفاده میشوند (و این کاربرد دوم بسیار شبیه تلویزیون در دنیای ماست) نمونه ای از این موضوع است. همچنین استفاده از کودکان و آماده سازی آنها از همان دوران کودکی برای دفاع از آرمانهای حزب یکی دیگر از فعالیتهای مهم حزب را تشکیل میدهد. (موضوع کار بر روی افکار کودکان و آماده سازی آنها برای کسب اهداف سیاسی در آینده در دیگر اثر معروف نویسنده " #مزرعه_حیوانات " هم دیده میشود، آنجا که ناپلئون نه توله سگ را مخفیانه بزرگ کرده و مدتی بعد از آنها برای کسب قدرت در مزرعه استفاده میکند.) حزب همچنین طبقۀ کارگر را با تفریحاتی مانند خرید وفروش بلیط های بخت آزمایی به شدت سرگرم کرده است. اما احتمالاً جالبترین ایده ای که در این کتاب بیان میشود استفادۀ حزب از زبان برای اطمینان از تداوم حکومت خود است. حزب زبانی جدید و ساده ایجاد کرده است که در آن کلمه ای برای بیان مطالبی که با آرمانهای حزب در تضاد هستند وجود ندارد. بنابراین مردم نمیتوانند در مورد موضوعی مثل آزادی صحبت و یا حتی فکرکنند. این زبان newspeak یا زبان جدید نامیده میشود.
کار دیگری که حزب انجام میدهد استفاده از doublethink یا #دوگانه_باوری است. Doublethink عبارتست از قبول کردن همزمان دو مفهوم متضاد. برای مثال افرادی که مسئول تغییر دادن مداوم اسناد تاریخی هستند با آنکه خود این عمل را انجام میدهند باز هم کاملاً این اسناد را معتبر میدانند. حتی نام وزارتهای چهارگانۀ اوشنیا ( کشور اوشنیا که داستان در آن رخ میدهد) هم به نوعی تمرین doublethink است:
وزارت عشق محل شکنجه است، وزارت فراوانی دلیل قحطی ها، وزارت صلح مسئول رسیدگی به مسائل مربوط به جنگ و وزارت حقیقت محل تغییر اسناد تاریخی و آماده سازی دروغ ها وتبلیغات سیاسی. شعار اصلی حزب هم نمونۀ کامل و پرمفهومی از doublethink است: جنگ صلح است، آزادی بردگیست، جهالت قدرت است. (باید اشاره شود که مفهوم doublethink هر چند عجیب به نظر می آید امروزه کاربرد زیادی در سیاست دارد. برای مثال مردم آمریکا از جنگ برای برقراری صلح حمایت میکنند و یا در عین حال که اعتقاد دارند کشورشان حامی دمکراسی است روابط نزدیک آن با حکومتهای غیر دمکراتیک مانند بسیاری از کشورهای خاورمیانه را نیز میپذیرند.)
وینستون (قهرمان رمان) بهعنوان یک خواننده و هم بهعنوان یک نویسنده به او میگوید به چه چیزی بیاندیشد. او سراسر در کشمکش است:
در همهی طبقات، روبهروی آسانسور، همان پوستر با چهرهی بسیار بزرگش به دیوار میخ شده بود و زُل میزد به آدم. انگار به هر سمتی که میخواستی بروی، تعقیبت میکرد. زیر تصویر نوشته شده بود: «برادرِ بزرگ مراقب توست.»
« #جهان_اورولی »، هماینک اصطلاحی است که به صورت خلاصه #توتالیتاریسم و نظامهای سرکوبگر را توصیف میکند. 1984 رمانی است که داستان وینستون اسمیت را روایت میکند، فردی که نماد یک شهروند عادی دگراندیش در دنیاهای اورولی است.
اُروِل در «نوزده-هشتادوچهار»، میخواهد با فراگیری چهگونگیِ عملکردنِ #پروپاگاندا ( تبلیغات ) و مراقبت، خوانندگانش بتوانند آزادیِ بیشتری از عُرفهای کوچکِ بوگندویی به دست بیاورند که امروزه با روحیهی ما ستیزهجو است.
جُرج اورل با دو شاهکار جاودانش «مزرعه حیوانات» و «1984»، وجدانِ بیدارِ نسل خود و نسلهای بعد است. بسیاری از نویسندگان معاصر برای دفاع از آرمانهایشان مدام به نام وی اشاره میکنند و او را سرمشقی برای چگونهاندیشیدن و چگونهنوشتن میدانند.
🔻ادامه ی مطلب در پست بعدی 🔻
@Roshanfkrane