--------------------
تغزّلی در رمضان
--------------------
یار آمده، یار آمده، هنگام افطار آمده
با پوشش اسلامی و پنهان ز انظار آمده
گفتم کوئید نوزده، هر لحظه میآید ز ره
پس تو کرم کرده نیا، اما به اصرار آمده
با طبع تند و آتشین، لج کرده با احکام دین
پیش از غروب آفتاب، از ساعت چار آمده
آورده است از بهر من، نوشیدنی و خوردنی
با دست خالی در زده، اما چه پر بار آمده!
صُمّ و صلاتی آمده، حبّ نباتی آمده
از شعر ایرج میرزا، یک دختر این بار آمده!
از مُنکَراتی برحذر، از سختگیری ها پکر
گوئی برای انتقام از گشت انصار آمده
از بند سنّت رسته او، از عقد، بیرون جسته او
بر خطبه خوانده فاتحه، از صیغه بیزار آمده
با طنز و شوخی یار من، سر میکند آزار من
گوید چه بنشستی طرف، یار آمده یار آمده
گوید عطا کن بوس را، رد کن به من ویروس را
یا لطف کن واکسن بزن، اکنون که بیمار آمده
گوید که دستان شسته او، هم دست از جان شسته او
بی ماسک، خنده بر لب و بگشوده رخسار آمده
گوید که در این حال خوش، برخیز و عاشق را بکش
حالا که از خانه برون، با جان تبدار آمده
گوید که همکاری بکن، ارقام را یاری بکن
پیش آی و کم کن فاصله، مأمور آمار آمده!
گوید که وضع اقتصاد، گشته پریشان و کساد
بند قرنطینه نشو، چون موقع کار آمده
گوید که حصر خانگی، نبود بجز دیوانگی
آقا به مسجد آمده، حاجی به بازار آمده
من دل ز دلبر کنده ام، دلواپس آینده ام
دلبر در این حال و هوا، از من طلبکار آمده
پوشیده زیرِ پیرهن، مشکی ژیپوُن با سوتیَن
غرق سیاهی ها شده، یعنی عزادار آمده!
گوید که اسلام عزیز، دندان میلم کرده تیز
گازت چنان گیرم که خود، گوئی سگ هار آمده
گوید بشو درگیر من، فرض است جنگ تن به تن
اسلام باشد در خطر، هنگام پیکار آمده
مرد مسلمانی اگر، برخیز و همچون شیر نر
شمشیر حضرت را بِکش، یک تن ز کفار آمده
یا اینکه با من یار شو، در حلقه ی کفار شو
حالا که بینی کافری، مشتاق دیدار آمده
گوید اگر زورت کم است، حبّی برایت مرهم است
از بهر وایگرا رقیب، البته بسیار آمده
بیرون کشد یکدانه قرص، گوید بخور، اما نپرس
زوری کند در حلق من، وحشی پرستار آمده
گیرد ز من حق سخن، گوید که برکَن پیرهن
بسپار خود را دست من، «هِند جگرخوار*» آمده
تو زانی و من زانیه، از کف مده یک ثانیه
اکنون که آزاده زنی، کلی زناکار آمده!
گوید که در ماه عزا، بدجور میچسبد غذا
وین میهمان روزه دار، از بهر افطار آمده!
----------------------------------------
* هند، دختر عتبه – زنی آزاده در صدر اسلام که از او در زمره ی زنان بدنام اسلام یاد میکنند!
----------
#هادی_خرسندی
#شعر
@Roshanfkrane
تغزّلی در رمضان
--------------------
یار آمده، یار آمده، هنگام افطار آمده
با پوشش اسلامی و پنهان ز انظار آمده
گفتم کوئید نوزده، هر لحظه میآید ز ره
پس تو کرم کرده نیا، اما به اصرار آمده
با طبع تند و آتشین، لج کرده با احکام دین
پیش از غروب آفتاب، از ساعت چار آمده
آورده است از بهر من، نوشیدنی و خوردنی
با دست خالی در زده، اما چه پر بار آمده!
صُمّ و صلاتی آمده، حبّ نباتی آمده
از شعر ایرج میرزا، یک دختر این بار آمده!
از مُنکَراتی برحذر، از سختگیری ها پکر
گوئی برای انتقام از گشت انصار آمده
از بند سنّت رسته او، از عقد، بیرون جسته او
بر خطبه خوانده فاتحه، از صیغه بیزار آمده
با طنز و شوخی یار من، سر میکند آزار من
گوید چه بنشستی طرف، یار آمده یار آمده
گوید عطا کن بوس را، رد کن به من ویروس را
یا لطف کن واکسن بزن، اکنون که بیمار آمده
گوید که دستان شسته او، هم دست از جان شسته او
بی ماسک، خنده بر لب و بگشوده رخسار آمده
گوید که در این حال خوش، برخیز و عاشق را بکش
حالا که از خانه برون، با جان تبدار آمده
گوید که همکاری بکن، ارقام را یاری بکن
پیش آی و کم کن فاصله، مأمور آمار آمده!
گوید که وضع اقتصاد، گشته پریشان و کساد
بند قرنطینه نشو، چون موقع کار آمده
گوید که حصر خانگی، نبود بجز دیوانگی
آقا به مسجد آمده، حاجی به بازار آمده
من دل ز دلبر کنده ام، دلواپس آینده ام
دلبر در این حال و هوا، از من طلبکار آمده
پوشیده زیرِ پیرهن، مشکی ژیپوُن با سوتیَن
غرق سیاهی ها شده، یعنی عزادار آمده!
گوید که اسلام عزیز، دندان میلم کرده تیز
گازت چنان گیرم که خود، گوئی سگ هار آمده
گوید بشو درگیر من، فرض است جنگ تن به تن
اسلام باشد در خطر، هنگام پیکار آمده
مرد مسلمانی اگر، برخیز و همچون شیر نر
شمشیر حضرت را بِکش، یک تن ز کفار آمده
یا اینکه با من یار شو، در حلقه ی کفار شو
حالا که بینی کافری، مشتاق دیدار آمده
گوید اگر زورت کم است، حبّی برایت مرهم است
از بهر وایگرا رقیب، البته بسیار آمده
بیرون کشد یکدانه قرص، گوید بخور، اما نپرس
زوری کند در حلق من، وحشی پرستار آمده
گیرد ز من حق سخن، گوید که برکَن پیرهن
بسپار خود را دست من، «هِند جگرخوار*» آمده
تو زانی و من زانیه، از کف مده یک ثانیه
اکنون که آزاده زنی، کلی زناکار آمده!
گوید که در ماه عزا، بدجور میچسبد غذا
وین میهمان روزه دار، از بهر افطار آمده!
----------------------------------------
* هند، دختر عتبه – زنی آزاده در صدر اسلام که از او در زمره ی زنان بدنام اسلام یاد میکنند!
----------
#هادی_خرسندی
#شعر
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نفس تازه باید کشیدن، خلایق
نفس در سحرگاه صلح و شقایق
که در جنگ خون و نفاق و تعصب
نه معشوق بر جا ماند، نه عاشق...
🎬 موزیک ویدئوی بسیار زیبای "انسان"
با شعری فوق العاده از #هادی_خرسندی
و اجرای ستودنی #مریم_جلالی
آهنگ : #مجید_خستوان
#موسیقی #صلح
@Roshanfkrane
نفس در سحرگاه صلح و شقایق
که در جنگ خون و نفاق و تعصب
نه معشوق بر جا ماند، نه عاشق...
🎬 موزیک ویدئوی بسیار زیبای "انسان"
با شعری فوق العاده از #هادی_خرسندی
و اجرای ستودنی #مریم_جلالی
آهنگ : #مجید_خستوان
#موسیقی #صلح
@Roshanfkrane