💥💥 این مهمه :
همیشه میشه تموم کرد ،
فقط بعضی اوقات
دیگه نمیشه
دوباره شروع کرد...
مواظب همدیگه باشیم !
از یه جایی بــه بعد...
دیگه بزرگ نمیشیم؛
پـیــــــــــر میشیم .
از یه جایی بــه بعد...
دیگه خسته نمیشیم؛
می بُــــــــــــرّیم .
از یه جایی بــه بعد...
دیـگه تــکراری نیستیم؛
زیـــــــــــادی هستــــــــیم..!!
پس قدر خودمون ،
دوستانمون ، زندگي مون و ...
حضور خوشرنگ مون رو بدونيم .🙏☺️🍀
#دلنوشته #مفهومی
@Roshanfkrane
همیشه میشه تموم کرد ،
فقط بعضی اوقات
دیگه نمیشه
دوباره شروع کرد...
مواظب همدیگه باشیم !
از یه جایی بــه بعد...
دیگه بزرگ نمیشیم؛
پـیــــــــــر میشیم .
از یه جایی بــه بعد...
دیگه خسته نمیشیم؛
می بُــــــــــــرّیم .
از یه جایی بــه بعد...
دیـگه تــکراری نیستیم؛
زیـــــــــــادی هستــــــــیم..!!
پس قدر خودمون ،
دوستانمون ، زندگي مون و ...
حضور خوشرنگ مون رو بدونيم .🙏☺️🍀
#دلنوشته #مفهومی
@Roshanfkrane
آدما خیلی وقته
چیزی رو کشف نمی کنند
اونا هرچی که احتیاج دارند و
از مغازه ها می خرند .
ولی تو مغازه ها که
مهربانی نمی فروشند ؟!
مهربان باشیم و هوای یکدیگر را داشته باشیم 🙏☺️🍀
#دلنوشته #مفهومی #مهربانی
@Roshanfkrane
چیزی رو کشف نمی کنند
اونا هرچی که احتیاج دارند و
از مغازه ها می خرند .
ولی تو مغازه ها که
مهربانی نمی فروشند ؟!
مهربان باشیم و هوای یکدیگر را داشته باشیم 🙏☺️🍀
#دلنوشته #مفهومی #مهربانی
@Roshanfkrane
خوش نویس : #دکترحیدرعلی_شکاکی
دور نباش گل ِ من
که وقت بسیار تنگ است
در این دوره که
نفسی به نفسی بند است
دل به دست آوردن
بهترین پند است💐👌
✍#معصومه_طهمورسی #دلنوشته
#هنر #حال_خوب
@Roshanfkrane
دور نباش گل ِ من
که وقت بسیار تنگ است
در این دوره که
نفسی به نفسی بند است
دل به دست آوردن
بهترین پند است💐👌
✍#معصومه_طهمورسی #دلنوشته
#هنر #حال_خوب
@Roshanfkrane
ماهی زیبای
تُنگ شیشه ای
کسی
نمی فهمد حرفش را ؟!؟!
نمی خواند نگاهش را ؟!؟!
می چرخد
به دور خود
و چه محروم است
که نمی یابد راهی ؟!
باله هایش
ندارند قدرت پروازی
تا برهانند او را
از این قفس تنهایی ...
با خیال ِ روزی که
بزند دل به دریا و
بپیوندد به آبی ها
شاد است
و می چرخد باز ...🕊
✍#معصومه_طهمورسی
📚#به_رنگ_آبی #دلنوشته
@Roshanfkrane
تُنگ شیشه ای
کسی
نمی فهمد حرفش را ؟!؟!
نمی خواند نگاهش را ؟!؟!
می چرخد
به دور خود
و چه محروم است
که نمی یابد راهی ؟!
باله هایش
ندارند قدرت پروازی
تا برهانند او را
از این قفس تنهایی ...
با خیال ِ روزی که
بزند دل به دریا و
بپیوندد به آبی ها
شاد است
و می چرخد باز ...🕊
✍#معصومه_طهمورسی
📚#به_رنگ_آبی #دلنوشته
@Roshanfkrane
پرسیدند :
عجیبه با این همه درد و غصه تو این اوضاع و احوال مملکت چرا باید سر خوشی کنیم ؟!!
باید گفت :
شادی ما برای حال و هوای اکنون کشور و دیارمان نیست ،
برای حقیقت زندگی است که بعد از زمستان خشک و سرد ، بهار زیبا پر از شکوفه و سر سبزی و هوای تازه از راه رسیده
زندگی در جریانه
ما هم باید در جریان زندگی رها باشیم تا با ما همان کند که با طبیعت کرد!
باید دست یکدیگر را گرفت ، تلاش کرد تا غم ها را نابود کرد ... تا امید هست زندگی هست .
بهار آمده ، ما هم بهاری باشیم ! 🙏☺️🍀
#دلنوشته #مفهومی
@Roshanfkrane
عجیبه با این همه درد و غصه تو این اوضاع و احوال مملکت چرا باید سر خوشی کنیم ؟!!
باید گفت :
شادی ما برای حال و هوای اکنون کشور و دیارمان نیست ،
برای حقیقت زندگی است که بعد از زمستان خشک و سرد ، بهار زیبا پر از شکوفه و سر سبزی و هوای تازه از راه رسیده
زندگی در جریانه
ما هم باید در جریان زندگی رها باشیم تا با ما همان کند که با طبیعت کرد!
باید دست یکدیگر را گرفت ، تلاش کرد تا غم ها را نابود کرد ... تا امید هست زندگی هست .
بهار آمده ، ما هم بهاری باشیم ! 🙏☺️🍀
#دلنوشته #مفهومی
@Roshanfkrane
خوش نویس :
#دکترحیدرعلی_شکاکی
💥💥وقتی تو بخندی
وقتی تو بخندی
نور خورشید ،
درخشان تر می شود
وقتی تو بخندی
آسمان ،
از شوق دف خواهد زد
وقتی تو بخندی
پرندگان ،
آواز شادی سر خواهند داد
وقتی تو بخندی
بهار آمده و
گل ها می شکفند
وقتی تو بخندی
رنگین کمانی زیبا
بر آسمان نقش خواهد بست
وقتی تو بخندی
ماه زیر ابر نمانده
شب ، روشن خواهد شد
وقتی تو بخندی
ستاره ، یواشکی
چشمک خواهد زد
وقتی تو بخندی
عالم و آدم
از شور به رقص می آیند
وقتی تو بخندی
دیگر دنیا
چه کم دارد ...؟!؟!
در یک کلام
ماه را چه حاجت
که رویت بشود
هر وقت
تو بخندی
عید است ...👌
✍#معصومه_طهمورسی #هنر
📚#به_رنگ_آبی #دلنوشته
به امید روزی که لبخند بر لب ها و شادی در دل ها نقش ببندد .🙏☺️🍀🕊
@Roshanfkrane
#دکترحیدرعلی_شکاکی
💥💥وقتی تو بخندی
وقتی تو بخندی
نور خورشید ،
درخشان تر می شود
وقتی تو بخندی
آسمان ،
از شوق دف خواهد زد
وقتی تو بخندی
پرندگان ،
آواز شادی سر خواهند داد
وقتی تو بخندی
بهار آمده و
گل ها می شکفند
وقتی تو بخندی
رنگین کمانی زیبا
بر آسمان نقش خواهد بست
وقتی تو بخندی
ماه زیر ابر نمانده
شب ، روشن خواهد شد
وقتی تو بخندی
ستاره ، یواشکی
چشمک خواهد زد
وقتی تو بخندی
عالم و آدم
از شور به رقص می آیند
وقتی تو بخندی
دیگر دنیا
چه کم دارد ...؟!؟!
در یک کلام
ماه را چه حاجت
که رویت بشود
هر وقت
تو بخندی
عید است ...👌
✍#معصومه_طهمورسی #هنر
📚#به_رنگ_آبی #دلنوشته
به امید روزی که لبخند بر لب ها و شادی در دل ها نقش ببندد .🙏☺️🍀🕊
@Roshanfkrane
آرزو می کنم
برای تک تک دوستان 💐
آرزویم همه اینست
نه در فصل بهار،
همه فصلت سبز باشد
جام عمرت،
پر از باده خوشبختی باشد.
گل لبخند تو را،
باغ به حسرت نگرد
شاخه پیچک عشق،
سایبانت باشد،
سرخی گونه ات از شوق مکرر باشد
چشم انداز نگاهت،
همه از عشق شود رنگارنگ
آسمان دل تو آبی رنگ
شادیت رنگ به رنگ ...
#بهرام_زینالی #دلنوشته
عصرتون بخیر و شادی و سلامتی باد🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
برای تک تک دوستان 💐
آرزویم همه اینست
نه در فصل بهار،
همه فصلت سبز باشد
جام عمرت،
پر از باده خوشبختی باشد.
گل لبخند تو را،
باغ به حسرت نگرد
شاخه پیچک عشق،
سایبانت باشد،
سرخی گونه ات از شوق مکرر باشد
چشم انداز نگاهت،
همه از عشق شود رنگارنگ
آسمان دل تو آبی رنگ
شادیت رنگ به رنگ ...
#بهرام_زینالی #دلنوشته
عصرتون بخیر و شادی و سلامتی باد🙏☺️🍀
@Roshanfkrane
https://t.me/Roshanfkrane
این کانال را به دوستان اندیشمند خود هدیه دهید
برای استفاده بهتر و راحت تر از کانال حتما این متن را بخوانید
از معدود کانال های مفید و فرهنگی حمایت کنیم
#توجه #اطلاعیه #آموزشی #روشنفکران
درود و مهر به روشنفکران بزرگوار
این کانال بصورت یک #مجله و #روزنامه
دیجیتالی اداره میشه...
که دارای صفحه های متنوعی میباشد
شما با لمس هشتک# میتوانید صفحه های مورد علاقه خود را دیدن کنید
مثال
اگر به خبر علاقه دارید با
لمس هشتگ 👈 #خبر
میتوانید از صفحه خبرها دیدن کنید
بعد لمس #خبر
دو فلش کوچک در پایین یا بالای صفحه گوشیتان پیدا میشود که با لمس انها به خبر قبل یا بعد میروید
وپست های دیگر را نمیبینید
این کار را با همه هشتگ های زیر میتوانید انجام دهید و از صفحه مورد علاقه دیدن کنید
به علت حجم زیاد پست در هر روز و دستیابی راحت تر و استفاده مفید تر از وقت شما همراهمان گرامی این کار به صورت منظم و دقیق انجام میشود
این هشتگ ها👇 در واقع هر کدام یک بخش یا صفحه از روزنامه روشنفکران میباشد👇
#جذاب ویدیو ها و مطالب جذاب
#جالب
#طنز مطالب و ویدیوهای خنده دار
#کلام_بزرگان
#داستان #حکایت #داستانک
#خبر_جاده
#خبر_هوا
#فرازمینی ها
#نجوم (اطلاعات به روز کهکشانی)
#فرهنگ
#شعر
#مستند های عالی و دوست داشتنی
#علمی
#تاریخ
#خرافات #افسانه
#اندیشه
#سیاسی
#معرفی(هم میهنان افتخار افرین)
#هنر
#موسیقی ( ترانه و آهنگ و موزیک)
#اقتصاد
#اجتماعی(اسیب شناسی اجتماعی...)
#روانشناسی
#حوادث
#دانستنی (دانستنیها)
#تربیتی(مسایل مهم تربیتی و رفتاری)
#پرورشی(مسایل مهم پرورشی فرزندان)
#کودک(کمک آموزشی برای والدین)
#پزشکی (درمانی و پیشگیری و دارو...)
#آموزشی( #آموزش موارد مهم و کاربردی)
#ورزش
#حیوانات (حیات وحش وموارد مربوط)
#طبیعت
#قصه (هرشب قصه کودکانه و لالایی)
#فیلم ( فیلم سینمایی کم حجم)
#مفهومی
#سرگرمی
#باستان (حقایق و موضوعات باستانی)
#گردشگری (معرفی محل های گردشگری)
#خودرو
#صنعتی
#فناوری(معرفی تازه ها و برترین ها در جهان)
#تصادف
#حقوقی (مسایل و توضیح قانون اساسی کشور)
#ارسالی (اشتراک گذاری مطالب شما
عکس و ویدیو و خبر و نظر...) مطالب ارسالی را نه تایید میکنیم نه تکذیب صرفا جهت اشتراک
#برنامه (برنامه های گوشی و لپ تاب)
#کتاب (کتابهای جذاب و کودکانه و تاریخی و ..)
#صوتی ( کتاب صوتی و مطالب شنیدنی )
#هشدار(جلوگیری از کلاهبرداری و خطر...)
#مناسبت ( زادروز ها و درگذشت ها و مناسبت های روز)
#مذهبی
#دلنوشته
#کتاب #کتاب_صوتی #نمایشنامه
#تیکه_کتاب #بریده_ای_از_کتاب
#یک_دقیقه_مطالعه
#دکلمه
#حال_خوب #مهربانی
چون همه این👆 موضوعات را در یک کانال گرداوری میکنیم ، شما به کانال های مختلف نیاز ندارید
🌺
کانالی پر پست و بروز و پاسخگو بدون دروغ...
برای سهولت و استفاده بهتر از زمان
میتوانید موضوع مورد علاقه خود را در کانال سرچ کنید
نام کتاب مورد نظرتان در کانال بدون هشتگ و یا با هشتگ سرچ کنید اگر نبود درخواست کنید👇
( @Kamranmehrban )
ای دی ارتباط با :
مدیریت
روابط عمومی و درخواست☝️
پیام گیر ما برای ارسال نظر و مطالب☝️
نیازمندی های خود را درخواست کنید
تا برای شما به اشتراک بگذاریم.
از ما انتقاد کنید و پیشنهاد بدین🙏🌺
کلیپ ها و ویدیو های برگزیده و پربیننده از شبکه های مجازی و غیره . . .
را در کانال روشنفکران ببینید
حتما بازدید کنید اگر جالب نبود میتوانید ترک کنید🙏😊🌺
این کانال رو به کسانی که دوست دارید معرفی کنید واقعا مفیداست👌
ای دی کانال را لمس کنید👇
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
و سپس
کلمه join
یا
پیوستن
را پایین صفحه گوشی تان لمس کنید
🌺🌹
همه ایران سرای ماست
حضورتان نشانه لطف شماست🙏😍🌺
@Roshanfkrane
دوستان و همراهان گرامی
کانال روشنفکران در نظردارد
@Roshanfkrane
برای استفاده بهتراز وقت و سلیقه و علاقه شما دوستان
مجموعه گروههای زیرمجموعه خود را معرفی کند
گروه خرد پژوهان
معرفی کتاب ،هنرهای هفتگانه ، موسیقی، شعر و بحث و نقد در زمینه های اجتماعی و فرهنگی و ...
برای ورود لمس کنید 👇
https://t.me/+UJnFvpqgvN5lYmRk
🌺🌺🌺🌺
گروه نظر :
استفاده از نظرات دوستان در مورد پستهایی که در کانال روشنفکران درج میشود
ارسال پست و چت کردن ممنوع است
https://t.me/+PGtrpGzBPUs1YWJk
🌺🌺🌺🌺
گروه فان :
همه چی آزاد
محیطی شاد و سرگرم کننده در اختیار اعضا
بدون توهین و بی احترامی
برای ورود لمس کنید 👇
https://t.me/+I6ySEro8CEllMWY0
🌺🌺🌺🌺
گروه حس شعر عشاق :
فضایی رومانتیک و عاشقانه برای شعر و احساسات....
https://t.me/+QBCicKuzjYdSJZ0q
🌹🌹🌹🌹
این کانال را به دوستان اندیشمند خود هدیه دهید
برای استفاده بهتر و راحت تر از کانال حتما این متن را بخوانید
از معدود کانال های مفید و فرهنگی حمایت کنیم
#توجه #اطلاعیه #آموزشی #روشنفکران
درود و مهر به روشنفکران بزرگوار
این کانال بصورت یک #مجله و #روزنامه
دیجیتالی اداره میشه...
که دارای صفحه های متنوعی میباشد
شما با لمس هشتک# میتوانید صفحه های مورد علاقه خود را دیدن کنید
مثال
اگر به خبر علاقه دارید با
لمس هشتگ 👈 #خبر
میتوانید از صفحه خبرها دیدن کنید
بعد لمس #خبر
دو فلش کوچک در پایین یا بالای صفحه گوشیتان پیدا میشود که با لمس انها به خبر قبل یا بعد میروید
وپست های دیگر را نمیبینید
این کار را با همه هشتگ های زیر میتوانید انجام دهید و از صفحه مورد علاقه دیدن کنید
به علت حجم زیاد پست در هر روز و دستیابی راحت تر و استفاده مفید تر از وقت شما همراهمان گرامی این کار به صورت منظم و دقیق انجام میشود
این هشتگ ها👇 در واقع هر کدام یک بخش یا صفحه از روزنامه روشنفکران میباشد👇
#جذاب ویدیو ها و مطالب جذاب
#جالب
#طنز مطالب و ویدیوهای خنده دار
#کلام_بزرگان
#داستان #حکایت #داستانک
#خبر_جاده
#خبر_هوا
#فرازمینی ها
#نجوم (اطلاعات به روز کهکشانی)
#فرهنگ
#شعر
#مستند های عالی و دوست داشتنی
#علمی
#تاریخ
#خرافات #افسانه
#اندیشه
#سیاسی
#معرفی(هم میهنان افتخار افرین)
#هنر
#موسیقی ( ترانه و آهنگ و موزیک)
#اقتصاد
#اجتماعی(اسیب شناسی اجتماعی...)
#روانشناسی
#حوادث
#دانستنی (دانستنیها)
#تربیتی(مسایل مهم تربیتی و رفتاری)
#پرورشی(مسایل مهم پرورشی فرزندان)
#کودک(کمک آموزشی برای والدین)
#پزشکی (درمانی و پیشگیری و دارو...)
#آموزشی( #آموزش موارد مهم و کاربردی)
#ورزش
#حیوانات (حیات وحش وموارد مربوط)
#طبیعت
#قصه (هرشب قصه کودکانه و لالایی)
#فیلم ( فیلم سینمایی کم حجم)
#مفهومی
#سرگرمی
#باستان (حقایق و موضوعات باستانی)
#گردشگری (معرفی محل های گردشگری)
#خودرو
#صنعتی
#فناوری(معرفی تازه ها و برترین ها در جهان)
#تصادف
#حقوقی (مسایل و توضیح قانون اساسی کشور)
#ارسالی (اشتراک گذاری مطالب شما
عکس و ویدیو و خبر و نظر...) مطالب ارسالی را نه تایید میکنیم نه تکذیب صرفا جهت اشتراک
#برنامه (برنامه های گوشی و لپ تاب)
#کتاب (کتابهای جذاب و کودکانه و تاریخی و ..)
#صوتی ( کتاب صوتی و مطالب شنیدنی )
#هشدار(جلوگیری از کلاهبرداری و خطر...)
#مناسبت ( زادروز ها و درگذشت ها و مناسبت های روز)
#مذهبی
#دلنوشته
#کتاب #کتاب_صوتی #نمایشنامه
#تیکه_کتاب #بریده_ای_از_کتاب
#یک_دقیقه_مطالعه
#دکلمه
#حال_خوب #مهربانی
چون همه این👆 موضوعات را در یک کانال گرداوری میکنیم ، شما به کانال های مختلف نیاز ندارید
🌺
کانالی پر پست و بروز و پاسخگو بدون دروغ...
برای سهولت و استفاده بهتر از زمان
میتوانید موضوع مورد علاقه خود را در کانال سرچ کنید
نام کتاب مورد نظرتان در کانال بدون هشتگ و یا با هشتگ سرچ کنید اگر نبود درخواست کنید👇
( @Kamranmehrban )
ای دی ارتباط با :
مدیریت
روابط عمومی و درخواست☝️
پیام گیر ما برای ارسال نظر و مطالب☝️
نیازمندی های خود را درخواست کنید
تا برای شما به اشتراک بگذاریم.
از ما انتقاد کنید و پیشنهاد بدین🙏🌺
کلیپ ها و ویدیو های برگزیده و پربیننده از شبکه های مجازی و غیره . . .
را در کانال روشنفکران ببینید
حتما بازدید کنید اگر جالب نبود میتوانید ترک کنید🙏😊🌺
این کانال رو به کسانی که دوست دارید معرفی کنید واقعا مفیداست👌
ای دی کانال را لمس کنید👇
🆔👉 @Roshanfkrane ✍
و سپس
کلمه join
یا
پیوستن
را پایین صفحه گوشی تان لمس کنید
🌺🌹
همه ایران سرای ماست
حضورتان نشانه لطف شماست🙏😍🌺
@Roshanfkrane
دوستان و همراهان گرامی
کانال روشنفکران در نظردارد
@Roshanfkrane
برای استفاده بهتراز وقت و سلیقه و علاقه شما دوستان
مجموعه گروههای زیرمجموعه خود را معرفی کند
گروه خرد پژوهان
معرفی کتاب ،هنرهای هفتگانه ، موسیقی، شعر و بحث و نقد در زمینه های اجتماعی و فرهنگی و ...
برای ورود لمس کنید 👇
https://t.me/+UJnFvpqgvN5lYmRk
🌺🌺🌺🌺
گروه نظر :
استفاده از نظرات دوستان در مورد پستهایی که در کانال روشنفکران درج میشود
ارسال پست و چت کردن ممنوع است
https://t.me/+PGtrpGzBPUs1YWJk
🌺🌺🌺🌺
گروه فان :
همه چی آزاد
محیطی شاد و سرگرم کننده در اختیار اعضا
بدون توهین و بی احترامی
برای ورود لمس کنید 👇
https://t.me/+I6ySEro8CEllMWY0
🌺🌺🌺🌺
گروه حس شعر عشاق :
فضایی رومانتیک و عاشقانه برای شعر و احساسات....
https://t.me/+QBCicKuzjYdSJZ0q
🌹🌹🌹🌹
Telegram
روشنفکران
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است
روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است
روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
با سلام و عرض ادب
خدمت دوستان عزیز و سروران گرامی 💐
برای همدیگه
آرزوهای قشنگ کنیم
آرزو می کنم هیچکس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ،
آرزو می کنم ﺍﺷﮑﯽ اگر از ﭼﺸﻤﺎتون میاد ، ﺍﺯ سر شوق ﺑﺎﺷﻪ!
آرزو می کنم اگر ﺩلتون ﭘُﺮ میشه ، ﺍﺯ ﻋﺸﻖ و ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ باشه !
آرزو می کنم چشمه امید در دلاتون بجوشه !
آرزو می کنم هر چی خوبی و خوشبختیه
براتون رقم بخوره
آرزو می کنم کلبه هاتون از محبت گرم و
آرامش مهمونتون باشه
و ... و ... هزاران آرزوی زیبا نثارتون
شاد و سلامت و پاینده باشید 🙏☺️🍀
#دلنوشته #حال_خوب
@Roshanfkrane
خدمت دوستان عزیز و سروران گرامی 💐
برای همدیگه
آرزوهای قشنگ کنیم
آرزو می کنم هیچکس ﺩﻟﺶ ﻧﮕﯿﺮﻩ،
آرزو می کنم ﺍﺷﮑﯽ اگر از ﭼﺸﻤﺎتون میاد ، ﺍﺯ سر شوق ﺑﺎﺷﻪ!
آرزو می کنم اگر ﺩلتون ﭘُﺮ میشه ، ﺍﺯ ﻋﺸﻖ و ﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ باشه !
آرزو می کنم چشمه امید در دلاتون بجوشه !
آرزو می کنم هر چی خوبی و خوشبختیه
براتون رقم بخوره
آرزو می کنم کلبه هاتون از محبت گرم و
آرامش مهمونتون باشه
و ... و ... هزاران آرزوی زیبا نثارتون
شاد و سلامت و پاینده باشید 🙏☺️🍀
#دلنوشته #حال_خوب
@Roshanfkrane
تنها بود
قلم به دست
می نوشت ساعت ها
بالاخره
مونسی پیدا کرد
برایش وقت گذاشت
بهترین آوازها را خواند
از عشق و محبت حرف ها زد
ستایشش کرد و ...
در کنارش آرام گرفت
ولی او توصیه کرد که
به روانپزشک مراجعه کند 👌
باز قلم
به دست گرفت
تا بنویسد ساعت ها ...
#معصومه_طهمورسی #دلنوشته #مفهومی
@Roshanfkrane
قلم به دست
می نوشت ساعت ها
بالاخره
مونسی پیدا کرد
برایش وقت گذاشت
بهترین آوازها را خواند
از عشق و محبت حرف ها زد
ستایشش کرد و ...
در کنارش آرام گرفت
ولی او توصیه کرد که
به روانپزشک مراجعه کند 👌
باز قلم
به دست گرفت
تا بنویسد ساعت ها ...
#معصومه_طهمورسی #دلنوشته #مفهومی
@Roshanfkrane
خدایا
این چه دینی است!
✍ #رحیم_قمیشی
از روزی که عکس آقای دکتر #سعید_مدنی را در زندان دیدهام که در حال نماز، و راز و نیاز با خدای خویش است، خیلی متاثر شدهام.
میدانم بسیاری از زندانیان سیاسی حکومت دینی ما، کسانی هستند که بهمراتب بیشتر از قاضیها، بازجویان و زندانبانهایشان، دلشان با خداست و تنها برای کشور، مردم و آینده آنها، دل میسوزانند، اما این عکس مظلومانه و ساده، استاد مدنی، دلم را بسیار شکسته.
کدام حاکمیتی میتوانست این انسانها شریف، عزیز و اندیشمند را چنین زندان کند؟
جز حاکمیتی که ادعای با خدا بودن را دارد!
مصطفی تاجزاده بیشتر از ۹ سال زندان کشیده، فقط ۷ سالش در انفرادی!! که تمام آن روزها را روزه میگرفته. نه برای تظاهر، برای خدایش، شاید بگوید ببخش اگر قبلا فکر کردم میشود در این سیستم خدمتی به کشور کرد. یک نمازش آنجا از دستش نرفت، با اینکه جز خدا کسی ناظرش نبوده!
و همه اینها را زندانبان و بازپرس و قاضیها میدانستند و ذرهای تحت تاثیر پاکدامنی او قرار نگرفتهاند، به جز حاکمیتی که خود را مجری دستورات خدایی میداند که ذرهای به غیرخودیها ترحم ندارد، و برنامهها دارد برای از دم تیغ گذراندن همه غیر مؤمنان و به جهنم بردن تکتک غیر شیعیان، غیر محبانش!!
یک حکومت دینی!
چه کسانی میتوانستند زنان شوهر از دست داده زمان جنگ را سیلی بزنند، زندانی کنند، توهین کنند، تهدید جنسی کنند، جز آنها که خودشان را با خدا میدانند!
امنیت همه دختران را بگیرند، مردانی ناپاک را مأمور کنند به حریم دخترانمان تجاوز کنند، زنانی منحرف را بگمارند به دختران بگویند راه راست کدام است!!
جز حکومتی که تکیهاش به خدایی جعلی باشد.
کدام نظامی میتوانست بیشترین اعدام را در جهان داشته باشد، بیشترین تخریب را در محیط زیست کشور بکند، بزرگترین موج مهاجرت از ایران را سازمان بدهد، دروازه های کشور را به روی بیگانگان و اجناس بیکیفیت آنها باز کند، راه هر اعتراضی را ببندد، و باز ادعای عدالت داشته باشد، مگر حکومتی که رنگ دین تو را به خود زده باشد، مؤمنانی را فریب داده باشد!
چه کسی جرئت داشت به نویسندههای دلسوز بگوید دیگر حق ندارید بنویسید، به آنها که فقط با خدا معامله کرده بودند بگوید زبانتان را میبریم! بگوید زمین باید از لوث وجود شما پاک شود. متخصصان دلسوز را زیادی ببیند، بگوید بروید در پستوی خانهها بمیرید. بروید خارج.
جز حاکمانی که خود را معیار حق و باطل میدانند، خود را شایسته بهشتت، و همه را جهنمی.
جز آنها که خویش را نمایندهات بدانند!
به دوستم میگویم چرا کمتر مینویسی؟
درددلش را از من هم مخفی میکند.
اصرار میکنم، شاید بگوید!
چنان تهدیدش کردهاند؛
- با دروغ آبرویت را میبریم
دهانت را میبندیم و دستانت را
و آن وقت هزار اتهام میزنیم به تو
در همه رسانههایمان...
او را بردهاند در اتاقی دربسته و هزار تهدید ناروایش کردهاند...
او که در عمرش به مورچهای آسیب نرسانده، او که جز اخلاق نیک و خوشرویی و خوشدلی، هیچکس از او سراغ ندارد.
میگویم بنویسم؟ میگوید نه!!
میترسد من هم گرفتار آن کفتارها شوم.
گرفتار آن باخداهای بیخدا!
آن پرستندگان غیر خدا
آن شیفتگان قدرت
صاحبان بهشتهای زورکی!
من و او میدانیم خدا جای حقی است.
مقاومت میکنیم ما هم بیخدا نشویم!
میدانیم ندای حق طلبی خاموش نمیشود.
دوره ظلم کوتاهتر از آنیست که تصور کند.
و من دلتنگ نوشتههای او میشوم...
همانطور که دلتنگ خیلی از دوستان دریادل زندانیام، دوستان در حصرم، فرزندان ایران که لحظهها را میشمارند برگردند، دخترانی که هیچ نمیخواهند جز آزادی سرزمینشان، پسرانی که هیچ نمیخواهند جز آبادی وطنشان
خدایا!
ببین ما چه مقاومتی داریم
با همه بدکاریها و بدرفتاریها
ظلمها و جنایتها و دزدیها
به نام دینت، به نام خودت
هنوز باز
نزد تو درددل میکنیم!
میدانیم مقصر خودمان بودهایم
اما ناراحت نشوی یک وقت!
خدایی به این بیخیالی
ندیده بودیم...
بهشتت را نخواستیم
کمکمان کن یک زندگی معمولی بسازیم مثل خیلی جاهای دنیا
که نمایندههای خودخواندهات
دیگر بر ما مسلط نباشند!!
دیگر نگویند خدا خواسته...
نگویند خدا خودشانند
خدا آنها را فرستاده
اصلا هیچ نگویند از تو
مگر تو نیاز به ما آدمها داری
من خدایی را که دست نیازش دراز باشد
به اسلحههای ما، به عبادات ما
به زورگوییها، روسریهای اجباری
زندان و شلاق غیر مؤمنان
اصلا نمیخواهم!
خدایا تو کمکمان کن
کمی زودتر
از حکومت دینی
از حکومت دیندارهای بیخدا
و بیرحم و مروت
رها شویم!
#دلنوشته #اندیشه
@Roshanfkrane
این چه دینی است!
✍ #رحیم_قمیشی
از روزی که عکس آقای دکتر #سعید_مدنی را در زندان دیدهام که در حال نماز، و راز و نیاز با خدای خویش است، خیلی متاثر شدهام.
میدانم بسیاری از زندانیان سیاسی حکومت دینی ما، کسانی هستند که بهمراتب بیشتر از قاضیها، بازجویان و زندانبانهایشان، دلشان با خداست و تنها برای کشور، مردم و آینده آنها، دل میسوزانند، اما این عکس مظلومانه و ساده، استاد مدنی، دلم را بسیار شکسته.
کدام حاکمیتی میتوانست این انسانها شریف، عزیز و اندیشمند را چنین زندان کند؟
جز حاکمیتی که ادعای با خدا بودن را دارد!
مصطفی تاجزاده بیشتر از ۹ سال زندان کشیده، فقط ۷ سالش در انفرادی!! که تمام آن روزها را روزه میگرفته. نه برای تظاهر، برای خدایش، شاید بگوید ببخش اگر قبلا فکر کردم میشود در این سیستم خدمتی به کشور کرد. یک نمازش آنجا از دستش نرفت، با اینکه جز خدا کسی ناظرش نبوده!
و همه اینها را زندانبان و بازپرس و قاضیها میدانستند و ذرهای تحت تاثیر پاکدامنی او قرار نگرفتهاند، به جز حاکمیتی که خود را مجری دستورات خدایی میداند که ذرهای به غیرخودیها ترحم ندارد، و برنامهها دارد برای از دم تیغ گذراندن همه غیر مؤمنان و به جهنم بردن تکتک غیر شیعیان، غیر محبانش!!
یک حکومت دینی!
چه کسانی میتوانستند زنان شوهر از دست داده زمان جنگ را سیلی بزنند، زندانی کنند، توهین کنند، تهدید جنسی کنند، جز آنها که خودشان را با خدا میدانند!
امنیت همه دختران را بگیرند، مردانی ناپاک را مأمور کنند به حریم دخترانمان تجاوز کنند، زنانی منحرف را بگمارند به دختران بگویند راه راست کدام است!!
جز حکومتی که تکیهاش به خدایی جعلی باشد.
کدام نظامی میتوانست بیشترین اعدام را در جهان داشته باشد، بیشترین تخریب را در محیط زیست کشور بکند، بزرگترین موج مهاجرت از ایران را سازمان بدهد، دروازه های کشور را به روی بیگانگان و اجناس بیکیفیت آنها باز کند، راه هر اعتراضی را ببندد، و باز ادعای عدالت داشته باشد، مگر حکومتی که رنگ دین تو را به خود زده باشد، مؤمنانی را فریب داده باشد!
چه کسی جرئت داشت به نویسندههای دلسوز بگوید دیگر حق ندارید بنویسید، به آنها که فقط با خدا معامله کرده بودند بگوید زبانتان را میبریم! بگوید زمین باید از لوث وجود شما پاک شود. متخصصان دلسوز را زیادی ببیند، بگوید بروید در پستوی خانهها بمیرید. بروید خارج.
جز حاکمانی که خود را معیار حق و باطل میدانند، خود را شایسته بهشتت، و همه را جهنمی.
جز آنها که خویش را نمایندهات بدانند!
به دوستم میگویم چرا کمتر مینویسی؟
درددلش را از من هم مخفی میکند.
اصرار میکنم، شاید بگوید!
چنان تهدیدش کردهاند؛
- با دروغ آبرویت را میبریم
دهانت را میبندیم و دستانت را
و آن وقت هزار اتهام میزنیم به تو
در همه رسانههایمان...
او را بردهاند در اتاقی دربسته و هزار تهدید ناروایش کردهاند...
او که در عمرش به مورچهای آسیب نرسانده، او که جز اخلاق نیک و خوشرویی و خوشدلی، هیچکس از او سراغ ندارد.
میگویم بنویسم؟ میگوید نه!!
میترسد من هم گرفتار آن کفتارها شوم.
گرفتار آن باخداهای بیخدا!
آن پرستندگان غیر خدا
آن شیفتگان قدرت
صاحبان بهشتهای زورکی!
من و او میدانیم خدا جای حقی است.
مقاومت میکنیم ما هم بیخدا نشویم!
میدانیم ندای حق طلبی خاموش نمیشود.
دوره ظلم کوتاهتر از آنیست که تصور کند.
و من دلتنگ نوشتههای او میشوم...
همانطور که دلتنگ خیلی از دوستان دریادل زندانیام، دوستان در حصرم، فرزندان ایران که لحظهها را میشمارند برگردند، دخترانی که هیچ نمیخواهند جز آزادی سرزمینشان، پسرانی که هیچ نمیخواهند جز آبادی وطنشان
خدایا!
ببین ما چه مقاومتی داریم
با همه بدکاریها و بدرفتاریها
ظلمها و جنایتها و دزدیها
به نام دینت، به نام خودت
هنوز باز
نزد تو درددل میکنیم!
میدانیم مقصر خودمان بودهایم
اما ناراحت نشوی یک وقت!
خدایی به این بیخیالی
ندیده بودیم...
بهشتت را نخواستیم
کمکمان کن یک زندگی معمولی بسازیم مثل خیلی جاهای دنیا
که نمایندههای خودخواندهات
دیگر بر ما مسلط نباشند!!
دیگر نگویند خدا خواسته...
نگویند خدا خودشانند
خدا آنها را فرستاده
اصلا هیچ نگویند از تو
مگر تو نیاز به ما آدمها داری
من خدایی را که دست نیازش دراز باشد
به اسلحههای ما، به عبادات ما
به زورگوییها، روسریهای اجباری
زندان و شلاق غیر مؤمنان
اصلا نمیخواهم!
خدایا تو کمکمان کن
کمی زودتر
از حکومت دینی
از حکومت دیندارهای بیخدا
و بیرحم و مروت
رها شویم!
#دلنوشته #اندیشه
@Roshanfkrane
اعدام!
✍ #رحیم_قمیشی
رژیم صدام بسیار وحشی بود.
اساساً هر نظامی که خود را حق مطلق، و مخالفانش را باطل بداند، خواسته یا ناخواسته به این وحشیگری و دَدمنشی سقوط میکند!
گاهی برخی بچههای آزاده در مجاورت عراقیهای محکوم به اعدام همبند میشدیم. جرم غالب آن جوانها فرار از سربازی بود.
به همین سادگی. نرفته بوده سربازی، یا از مرخصیاش بیشتر از سه روز گذشته، برنگشته بود به سر خدمت، ترس برش داشته از جبهه رفته بود عقب، میشد سرباز فراری و حکم اعدام!
اما حکایت روزها و شبهای زندانِ پیش از اعدامشان بسیار دردآور بود. چقدر دعا میکردند، چقدر راز و نیاز، برخیشان التماس به زندانبانها، و البته برخی هم بسیار محکم و استوار.
آنجا هم موقع اذان صبح محکومین را صدا میکردند برای اجرای حکم تیرباران.
ساعت و انگشتر بود که هدیه میکردند، شاید روزی بهدست خانوادهشان برسد...
اما گاهی ده نفر را میبردند برای اجرای حکم و چهار نفرشان برمیگشتند.
پای جوخه اعدام، و پس از زدن چشمبند، و بستن به ستون و صدای شلیک، به آن چهار نفر میگفتند بخشیده شدهاند!
از یک طرف خوشحال که زنده ماندهاند.
ساعتها و انگشترهایی که با خجالت پس میگرفتند. خدایی که شکر میکردند...
اما از طرف دیگر؛
دیگر هرگز آن آدمهای سابق نمیشدند. آنها مرگ را در بغل گرفته بودند، نه برای یک لحظه، برای روزها، هفتهها یا ماهها.
انگار ما را به سردخانه برده، کفن کرده تا پیش قبر برده، و آنجا گفته باشند انگار زنده است برش گردانیم!!
آن باقی زندگی مگر میشود خندید.
آن سربازهای بینوا دیگر زندگی نمیکردند!
به این کاری ندارم که زندگی امروز بسیاری از ما در فقر مطلق، کم از اعدام ندارد.
مستأجری که از الان دلهره دارد دو ماه دیگر چه خاکی باید بر سرش بریزد، حس میکند به جوخه اعدام نزدیک میشود.
شبی که میخوابی و نمیدانی فردا تهاجم نظامی میشود یا نه، در خیابان راه میروی، نمیدانی سرنشینان ون سفید رنگ منحوس، صدایت میکنند یا نه، پرواز میکنی نمیدانی به اشتباه هدفت قرار نمیدهند! نمیدانی بخاطر یک توئیت یا نظر در فضای مجازی، نیمهشب نمیریزند به خانهات، فرزندت میرود بیرون، نمیدانی برمیگردد یا نه، همه اینها نوعی اعدام است که ما هر روز با آن مواجهیم.
اما
وقتی بگویند حکمات شد اعدام!
ولو اعدامت نکنند...
توماج صالحی را بهخاطر چند توئیت یا خوانندگی، به اعدام محکوم کردهاید.
ما که میدانیم توان اعدامش را ندارید.
شما که میدانید دست از پا خطا کنید دودمانتان بر باد خواهد رفت.
میدانید مردم حتی برای اعدامیانی که میگویید قاچاقچی مواد مخدر بودهاند، هم اشک میریزند.
میدانید ما ایرانی به مهربانی در جهان شناخته میشویم و باز اسم "اعدام" را میآورید!
یعنی نمیدانید چه بر سر زندگی او و خانوادهاش میآورید؟
از عاطفه خالی شدهاید! از حس انسانی تخلیه شدهاید، زیبایی نمیشناسید، چشمانتان را خون گرفته، با کشتن آرام میگیرید، واقعاً نمیدانید چه حجمی از نفرت و کینه در دل مردم میکارید!؟
ما با وجود دهها سال خشونتورزی در کشور، هنوز دلمان به رنگ دلهای شما نشده، قدمی در خیابان بزنید، ببینید گربهها و سگهای ولگرد و خیابانی، چه محبتها میبینند، ببینید چطور این نسل فهمیده، نوازششان میکنند، دوستشان دارند، مواظبشان هستند، غذایشان میدهند. ببینید چقدر به فکر زمینند،، و هر چه در آنست.
ای از مفهوم انسانیت بیخبران!
اعدام که نمیتوانید بکنید
اما شما زندگیهاست که میستانید
همان زندگی که خدا، بیمنت به ما داد.
همین که حکم اعدام میدهید هزاران دل است که میمیرد، مثل دل من!
همینکه تهدید میکنید به دستگیری، صدها هزار جوان ناامید میشوند.
همینکه فقر را میگسترانید، با بیارزش شدن پول ملی، با تورم، با قرار گرفتن در مصدر اموری که لیاقتش را ندارید، زندگی میلیونها انسان شریف است که نابود میکنید.
نیازی نیست توماج صالحی جوان را به بالای دار ببرید، تا بخواهید ثابت کنید برای ادامه قدرتتان، نه وجدان دارید نه انسانیت.
ما سالهاست متوجه شدهایم؛
قدرت مسختان کرده
دنیاطلبی تهیتان کرده
نه ایران میشناسید، نه انسان
و سرنوشت بدی برای خود انتخاب کردهاید...
هر چقدر هم مردم مهربان باشند
هر چقدر هم ایرانیها نازکدل باشند
هر چقدر هم فرصت بازگشت بدهند
نمی نشینند اعدام خودشان
و اعدام فرزندانشان را
تنها تماشا کنند!
#اجتماعی #انتقادات #دلنوشته
@Roshanfkrane
✍ #رحیم_قمیشی
رژیم صدام بسیار وحشی بود.
اساساً هر نظامی که خود را حق مطلق، و مخالفانش را باطل بداند، خواسته یا ناخواسته به این وحشیگری و دَدمنشی سقوط میکند!
گاهی برخی بچههای آزاده در مجاورت عراقیهای محکوم به اعدام همبند میشدیم. جرم غالب آن جوانها فرار از سربازی بود.
به همین سادگی. نرفته بوده سربازی، یا از مرخصیاش بیشتر از سه روز گذشته، برنگشته بود به سر خدمت، ترس برش داشته از جبهه رفته بود عقب، میشد سرباز فراری و حکم اعدام!
اما حکایت روزها و شبهای زندانِ پیش از اعدامشان بسیار دردآور بود. چقدر دعا میکردند، چقدر راز و نیاز، برخیشان التماس به زندانبانها، و البته برخی هم بسیار محکم و استوار.
آنجا هم موقع اذان صبح محکومین را صدا میکردند برای اجرای حکم تیرباران.
ساعت و انگشتر بود که هدیه میکردند، شاید روزی بهدست خانوادهشان برسد...
اما گاهی ده نفر را میبردند برای اجرای حکم و چهار نفرشان برمیگشتند.
پای جوخه اعدام، و پس از زدن چشمبند، و بستن به ستون و صدای شلیک، به آن چهار نفر میگفتند بخشیده شدهاند!
از یک طرف خوشحال که زنده ماندهاند.
ساعتها و انگشترهایی که با خجالت پس میگرفتند. خدایی که شکر میکردند...
اما از طرف دیگر؛
دیگر هرگز آن آدمهای سابق نمیشدند. آنها مرگ را در بغل گرفته بودند، نه برای یک لحظه، برای روزها، هفتهها یا ماهها.
انگار ما را به سردخانه برده، کفن کرده تا پیش قبر برده، و آنجا گفته باشند انگار زنده است برش گردانیم!!
آن باقی زندگی مگر میشود خندید.
آن سربازهای بینوا دیگر زندگی نمیکردند!
به این کاری ندارم که زندگی امروز بسیاری از ما در فقر مطلق، کم از اعدام ندارد.
مستأجری که از الان دلهره دارد دو ماه دیگر چه خاکی باید بر سرش بریزد، حس میکند به جوخه اعدام نزدیک میشود.
شبی که میخوابی و نمیدانی فردا تهاجم نظامی میشود یا نه، در خیابان راه میروی، نمیدانی سرنشینان ون سفید رنگ منحوس، صدایت میکنند یا نه، پرواز میکنی نمیدانی به اشتباه هدفت قرار نمیدهند! نمیدانی بخاطر یک توئیت یا نظر در فضای مجازی، نیمهشب نمیریزند به خانهات، فرزندت میرود بیرون، نمیدانی برمیگردد یا نه، همه اینها نوعی اعدام است که ما هر روز با آن مواجهیم.
اما
وقتی بگویند حکمات شد اعدام!
ولو اعدامت نکنند...
توماج صالحی را بهخاطر چند توئیت یا خوانندگی، به اعدام محکوم کردهاید.
ما که میدانیم توان اعدامش را ندارید.
شما که میدانید دست از پا خطا کنید دودمانتان بر باد خواهد رفت.
میدانید مردم حتی برای اعدامیانی که میگویید قاچاقچی مواد مخدر بودهاند، هم اشک میریزند.
میدانید ما ایرانی به مهربانی در جهان شناخته میشویم و باز اسم "اعدام" را میآورید!
یعنی نمیدانید چه بر سر زندگی او و خانوادهاش میآورید؟
از عاطفه خالی شدهاید! از حس انسانی تخلیه شدهاید، زیبایی نمیشناسید، چشمانتان را خون گرفته، با کشتن آرام میگیرید، واقعاً نمیدانید چه حجمی از نفرت و کینه در دل مردم میکارید!؟
ما با وجود دهها سال خشونتورزی در کشور، هنوز دلمان به رنگ دلهای شما نشده، قدمی در خیابان بزنید، ببینید گربهها و سگهای ولگرد و خیابانی، چه محبتها میبینند، ببینید چطور این نسل فهمیده، نوازششان میکنند، دوستشان دارند، مواظبشان هستند، غذایشان میدهند. ببینید چقدر به فکر زمینند،، و هر چه در آنست.
ای از مفهوم انسانیت بیخبران!
اعدام که نمیتوانید بکنید
اما شما زندگیهاست که میستانید
همان زندگی که خدا، بیمنت به ما داد.
همین که حکم اعدام میدهید هزاران دل است که میمیرد، مثل دل من!
همینکه تهدید میکنید به دستگیری، صدها هزار جوان ناامید میشوند.
همینکه فقر را میگسترانید، با بیارزش شدن پول ملی، با تورم، با قرار گرفتن در مصدر اموری که لیاقتش را ندارید، زندگی میلیونها انسان شریف است که نابود میکنید.
نیازی نیست توماج صالحی جوان را به بالای دار ببرید، تا بخواهید ثابت کنید برای ادامه قدرتتان، نه وجدان دارید نه انسانیت.
ما سالهاست متوجه شدهایم؛
قدرت مسختان کرده
دنیاطلبی تهیتان کرده
نه ایران میشناسید، نه انسان
و سرنوشت بدی برای خود انتخاب کردهاید...
هر چقدر هم مردم مهربان باشند
هر چقدر هم ایرانیها نازکدل باشند
هر چقدر هم فرصت بازگشت بدهند
نمی نشینند اعدام خودشان
و اعدام فرزندانشان را
تنها تماشا کنند!
#اجتماعی #انتقادات #دلنوشته
@Roshanfkrane
پسر ایران
یادداشتی از : #افشین_حکیمیان
درست روبروی حاکم. چشم در چشمِ حاکم میدوزد و حرفش را میزند. آن هم نه به زبان شکستهبستهی سخنگویان احزاب و حلقههای سیاسی. نه به زبان دیپلماتیکِ گنگ و الکن مصلحتجویی. بلکه به زبانی صریح و بیپرده و بیباک. زبانی که به فُرم و قالب خود پایبند میماند. به همان نسبتی که حاکم به خفقان و خشونت و رعب و وحشت، میخواهد که قدرتش را به رُخ مردم بکشد؛ کلمات هم از زبان این رپِر به تندی و خشابگونه "مأمور معذور از بالا دستور" را خطاب قرار میدهد. "سوپاپ اطمینان منصوب بیاختیار" را به مضحکه میکشد. گویی بدینزبان، حاکم را بیباکانه به دوئل فرا میخواند. وحشتافکنی حاکم را به سخره میگیرد. زبان "انقلابی" حاکم را از ارجوقربی که یحتمل در بین اُمت حزبالهی خود دارد؛ خالی میکند. هویت و ماهیت همان اُمت را بدین زبان جانانهی خود به چالش میکشد. غریبهگی و بینسبتی آن زبان را با زبان مردم نمایان میکند و در مقابل پشتوپناه هویت زبان تند و کوبندهی خود را به رُخ حاکم میکشد:«سیلی صورت سربازم، تیرِ تو سینهی اهوازم. فقر بلوچم، کولبر کوردم، زبان مادری عربم تورکم....اشک مادرای داغدارم. خونآبهی خوزستانم. بنزینم، شعلهی آبانم. من؟ خونِ زیر پوتینم. خورشت اوینم با طعم کهریزک. کلی خط رو بدن» در کلمه کلمهی گفتار خود، حاکم را رسوا میسازد. تصویر واقعی حاکم را پیش چشماش میگذارد؛ بیجلا و جلوهی مداحان حاکم که جز به قراروقاعدهی"آقا خوشاش بیاید" زبان نمیگشودند. حاکم را نه برای اطاعت و فرمانبرداری، که برای محاکمه فرا میخواند. حاکم را نه برای مدح و ثنا، که به پاسخگویی فرا میخواند. حاکم را نه برای توسل و استغاثه که برای تبری میخواند:«من قهر خدام، من ترس شمام، قاضیِ وطن..برزخِ خدام، وحشتِ شمام، سرباز حقم، من خروش یه خشمم.» بینسبتی و بیگانگی حاکم با "خاک ایران" را به صورتش میکوبد:«بده به من، بده، ایران مال منه، بده به من، بده، این خاک مال منه.بده به من، بده، ویران شده همش، بده که من خودم میسازمش» گویی بدین جملات ساده و بیپیرایه و صریح، حاکم را در کلام خود به صورت دشمن جلوهگرش میکند.
و این صراحت حرفوسخن او از کجا میآید؟ او از کوچه پسکوچههای ایران است که بلند شده است. او در گذران در «کوچههای خاکی و خونههای آجری»ست که زندگی بیرون از حصارهای شهرکهای خودی و حزبالهی را تجربه میکند. در کارگاه تراشکاری خود، تلاش و کوشش برای معاش خارج از امتیازات اُمت و مؤمن و انقلابی را به پوست و استخوان لمس میکند. به هشتسال زندانی که پدرش در قبال فعالیتهای سیاسی، کشیده است؛ رنج مستقیم عدم اطاعت از منویات حاکم را زیسته است. و از عمق رنجی که از روزوروزگار برزخی ایرانِ حاضر برده بود؛ داروندارش را فروخته بود. دربهدر شده بود تا ترانههایاش را سروشکلی بدهد. سخنان حاکم در وصف انسان تراز حزبالهی و مؤمن و انقلابی، بر روی بیلبورد ساختمانها، ادارات، مدارس و پادگانها بهچشم میخورد و تصاویر، شعارها و سخنانش زینتبخشِ همهی ادارات و مدارس بود. ولی حرف مردم را باید از زیر پوست شهر میجستند. و او انگاری برخواسته بود که این حرف زیر پوست شهر را مقابل آن بیلبوردهای کذایی بگذارد. هویتش ببخشد و به صراحتی که در کلامش میریخت؛ عزم کرده بود که آنرا زمزمهی زبان کوچه پسکوچههای شهر بکند تا به زمزمهی همگانی آن، شعلههای خشم مردم را به صورت عاملین و متولیانِ این برزخ، بکوبند. این است که زبان او، به تن و جان جامعه رسوخ پیدا میکرد و مردم، شکل و ریختِ خود را در قامت استوار او میجستند. و از کلمه کلمهی ترانههای او رد و نشانِ رنج و ظلم و ستمِ رفته بر جان و جهان خود را مییابند. این است که او را پسرِ ایران مینامند.
حالا توماج همان پسری که به معنای اسماش عشق میورزید؛ گویی زندگانیاش در همان معنا متبلور یافته بود: «سوارکارِ شجاع». انگاری هویتش در همین اسم تجلی مییافت. مگر نگفته بود:«وظیفه خود را تزریق شجاعت و امید به مردم میداند.» اکنون هم که به دلیل حکم ظالمانهی اعدامش، دوباره فریاد دادخواهیاش زمزمهی ایرانیان شده است؛ خود گویای آن است که مردم، زبان حال خود را در ترانههای او یافتهاند.
#دلنوشته #ارسالی #توماج_صالحی
@Roshanfkrane
یادداشتی از : #افشین_حکیمیان
درست روبروی حاکم. چشم در چشمِ حاکم میدوزد و حرفش را میزند. آن هم نه به زبان شکستهبستهی سخنگویان احزاب و حلقههای سیاسی. نه به زبان دیپلماتیکِ گنگ و الکن مصلحتجویی. بلکه به زبانی صریح و بیپرده و بیباک. زبانی که به فُرم و قالب خود پایبند میماند. به همان نسبتی که حاکم به خفقان و خشونت و رعب و وحشت، میخواهد که قدرتش را به رُخ مردم بکشد؛ کلمات هم از زبان این رپِر به تندی و خشابگونه "مأمور معذور از بالا دستور" را خطاب قرار میدهد. "سوپاپ اطمینان منصوب بیاختیار" را به مضحکه میکشد. گویی بدینزبان، حاکم را بیباکانه به دوئل فرا میخواند. وحشتافکنی حاکم را به سخره میگیرد. زبان "انقلابی" حاکم را از ارجوقربی که یحتمل در بین اُمت حزبالهی خود دارد؛ خالی میکند. هویت و ماهیت همان اُمت را بدین زبان جانانهی خود به چالش میکشد. غریبهگی و بینسبتی آن زبان را با زبان مردم نمایان میکند و در مقابل پشتوپناه هویت زبان تند و کوبندهی خود را به رُخ حاکم میکشد:«سیلی صورت سربازم، تیرِ تو سینهی اهوازم. فقر بلوچم، کولبر کوردم، زبان مادری عربم تورکم....اشک مادرای داغدارم. خونآبهی خوزستانم. بنزینم، شعلهی آبانم. من؟ خونِ زیر پوتینم. خورشت اوینم با طعم کهریزک. کلی خط رو بدن» در کلمه کلمهی گفتار خود، حاکم را رسوا میسازد. تصویر واقعی حاکم را پیش چشماش میگذارد؛ بیجلا و جلوهی مداحان حاکم که جز به قراروقاعدهی"آقا خوشاش بیاید" زبان نمیگشودند. حاکم را نه برای اطاعت و فرمانبرداری، که برای محاکمه فرا میخواند. حاکم را نه برای مدح و ثنا، که به پاسخگویی فرا میخواند. حاکم را نه برای توسل و استغاثه که برای تبری میخواند:«من قهر خدام، من ترس شمام، قاضیِ وطن..برزخِ خدام، وحشتِ شمام، سرباز حقم، من خروش یه خشمم.» بینسبتی و بیگانگی حاکم با "خاک ایران" را به صورتش میکوبد:«بده به من، بده، ایران مال منه، بده به من، بده، این خاک مال منه.بده به من، بده، ویران شده همش، بده که من خودم میسازمش» گویی بدین جملات ساده و بیپیرایه و صریح، حاکم را در کلام خود به صورت دشمن جلوهگرش میکند.
و این صراحت حرفوسخن او از کجا میآید؟ او از کوچه پسکوچههای ایران است که بلند شده است. او در گذران در «کوچههای خاکی و خونههای آجری»ست که زندگی بیرون از حصارهای شهرکهای خودی و حزبالهی را تجربه میکند. در کارگاه تراشکاری خود، تلاش و کوشش برای معاش خارج از امتیازات اُمت و مؤمن و انقلابی را به پوست و استخوان لمس میکند. به هشتسال زندانی که پدرش در قبال فعالیتهای سیاسی، کشیده است؛ رنج مستقیم عدم اطاعت از منویات حاکم را زیسته است. و از عمق رنجی که از روزوروزگار برزخی ایرانِ حاضر برده بود؛ داروندارش را فروخته بود. دربهدر شده بود تا ترانههایاش را سروشکلی بدهد. سخنان حاکم در وصف انسان تراز حزبالهی و مؤمن و انقلابی، بر روی بیلبورد ساختمانها، ادارات، مدارس و پادگانها بهچشم میخورد و تصاویر، شعارها و سخنانش زینتبخشِ همهی ادارات و مدارس بود. ولی حرف مردم را باید از زیر پوست شهر میجستند. و او انگاری برخواسته بود که این حرف زیر پوست شهر را مقابل آن بیلبوردهای کذایی بگذارد. هویتش ببخشد و به صراحتی که در کلامش میریخت؛ عزم کرده بود که آنرا زمزمهی زبان کوچه پسکوچههای شهر بکند تا به زمزمهی همگانی آن، شعلههای خشم مردم را به صورت عاملین و متولیانِ این برزخ، بکوبند. این است که زبان او، به تن و جان جامعه رسوخ پیدا میکرد و مردم، شکل و ریختِ خود را در قامت استوار او میجستند. و از کلمه کلمهی ترانههای او رد و نشانِ رنج و ظلم و ستمِ رفته بر جان و جهان خود را مییابند. این است که او را پسرِ ایران مینامند.
حالا توماج همان پسری که به معنای اسماش عشق میورزید؛ گویی زندگانیاش در همان معنا متبلور یافته بود: «سوارکارِ شجاع». انگاری هویتش در همین اسم تجلی مییافت. مگر نگفته بود:«وظیفه خود را تزریق شجاعت و امید به مردم میداند.» اکنون هم که به دلیل حکم ظالمانهی اعدامش، دوباره فریاد دادخواهیاش زمزمهی ایرانیان شده است؛ خود گویای آن است که مردم، زبان حال خود را در ترانههای او یافتهاند.
#دلنوشته #ارسالی #توماج_صالحی
@Roshanfkrane
صدام بدتر بود یا شما!
✍ #رحیم_قمیشی
غروبهای جمعه به اندازه کافی دلگیر هستند، کاش دوست عزیز سنندجیام، چیزی از خانواده فرزاد کمانگر، معلمی که اعدام شد نمینوشت، تا دلم بیشتر نگیرد.
قبلش باید خاطرهای از شهادت دوست شهیدم "محسن بنینجار" بگویم.
محسن همان سالهای تجاوز ارتش عراق به ایران، شبانه رفته بود جلو و نزدیک خاکریز نیروهای عراق تا موقعیت مینها و موانع را شناسایی کند، ناگهان یک مین منفجر میشود، و رگبار عراقیها به سوی آنها.
او شهید میشود، خاطرهاش را پیش از این نوشتهام. چند ماه بعد نامهای از عراق میآید. عکسی از پیکر محسن، و اینکه با حضور دو شاهد در "رقم ۱۶۱" به خاک سپرده شد. ۳۴ سال بعد به همت دوست عزیز جانبازم، رقم ۱۶۱ شناسایی شد و مادر شهیدان منصور و محسن بنینجار توانست قبل از وفاتش به دیدار آرامگاه فرزندش برود.
صدام با همه قساوتش یک اصل را رعایت میکرد، خانوادهای که فرزندش را میگیرم، به اندازه کافی صدمه میبیند، زجر میکشد، جنازه را چهکار میخواهم بکنم! بگذارم مادرش برود یک دل سیر گریه کند!!
دوست عزیزم اجلال قوامی نوشته با گذشت چندین سال از اعدام فرزاد کمانگر، همان معلمی که در زندان دلش برای دانشآموزانش تنگ شده بود، همان معلمی که به دانشآموزانش گفته بود بچهها به آرزوهایتان هیچوقت پشت نکنید، ناامید نشوید، برای آنها آرزو کرده بود با شعر و ترانه باران تا میتوانند برقصند، مادرش هنوز نمیداند فرزندش پس از اعدام، کجا به خاک سپرده شده!!
لااقل به اندازه صدام شرف داشته باشید و به مادرش بگویید رقم ۱۶۱ بهخاکش سپردیم!
به اندازه آنها که صبح و شام نفرینشان میکنیم، انسان باشید و با گذشت ۱۴ سال از اعدام فرزاد و سایر کردهای همراهش در سال ۱۳۸۹، بگذارید مادرانشان بروند یک دل سیر بگریند.
این مادرها تا ابد زنده نیستند.
مادر دوست شهیدم محسن، شش ماه پس از رفتن بر مزار پسرش رفت به دیدار خدا.
میترسم مادر فرزاد کمانگر برود آن دنیا، به خدا بگوید فرزندم را نمایندههای خودخواندهات اعدام کردند، حتی نگفتند در کدام بیابان خاکش کردند، حتی نگفتند به دریایش انداختند. نگفتند بدنش آیا سالم بود وقت اعدام، عکسی هم نشانم ندادند.
آخر اگر مغز آن اعدامیها را برای تغذیه مارهایی بردهاید، دیگر چیزی معلوم نیست...
میترسم خدا هم گریهاش بگیرد. خیلی گریه کند، و بگوید یعنی من چنین موجوداتی خلق کردم!!
انگار حق با فرشتگانم بود...
به مادر فرزاد، به مادران آن اعدامیها، به مادران فرزند از دست داده، بگویید کجا بروند گریه کنند.
آخر صدام هم مثل شما اینهمه کینهای نبود...
#اجتماعی #دلنوشته
@Roshanfkrane
✍ #رحیم_قمیشی
غروبهای جمعه به اندازه کافی دلگیر هستند، کاش دوست عزیز سنندجیام، چیزی از خانواده فرزاد کمانگر، معلمی که اعدام شد نمینوشت، تا دلم بیشتر نگیرد.
قبلش باید خاطرهای از شهادت دوست شهیدم "محسن بنینجار" بگویم.
محسن همان سالهای تجاوز ارتش عراق به ایران، شبانه رفته بود جلو و نزدیک خاکریز نیروهای عراق تا موقعیت مینها و موانع را شناسایی کند، ناگهان یک مین منفجر میشود، و رگبار عراقیها به سوی آنها.
او شهید میشود، خاطرهاش را پیش از این نوشتهام. چند ماه بعد نامهای از عراق میآید. عکسی از پیکر محسن، و اینکه با حضور دو شاهد در "رقم ۱۶۱" به خاک سپرده شد. ۳۴ سال بعد به همت دوست عزیز جانبازم، رقم ۱۶۱ شناسایی شد و مادر شهیدان منصور و محسن بنینجار توانست قبل از وفاتش به دیدار آرامگاه فرزندش برود.
صدام با همه قساوتش یک اصل را رعایت میکرد، خانوادهای که فرزندش را میگیرم، به اندازه کافی صدمه میبیند، زجر میکشد، جنازه را چهکار میخواهم بکنم! بگذارم مادرش برود یک دل سیر گریه کند!!
دوست عزیزم اجلال قوامی نوشته با گذشت چندین سال از اعدام فرزاد کمانگر، همان معلمی که در زندان دلش برای دانشآموزانش تنگ شده بود، همان معلمی که به دانشآموزانش گفته بود بچهها به آرزوهایتان هیچوقت پشت نکنید، ناامید نشوید، برای آنها آرزو کرده بود با شعر و ترانه باران تا میتوانند برقصند، مادرش هنوز نمیداند فرزندش پس از اعدام، کجا به خاک سپرده شده!!
لااقل به اندازه صدام شرف داشته باشید و به مادرش بگویید رقم ۱۶۱ بهخاکش سپردیم!
به اندازه آنها که صبح و شام نفرینشان میکنیم، انسان باشید و با گذشت ۱۴ سال از اعدام فرزاد و سایر کردهای همراهش در سال ۱۳۸۹، بگذارید مادرانشان بروند یک دل سیر بگریند.
این مادرها تا ابد زنده نیستند.
مادر دوست شهیدم محسن، شش ماه پس از رفتن بر مزار پسرش رفت به دیدار خدا.
میترسم مادر فرزاد کمانگر برود آن دنیا، به خدا بگوید فرزندم را نمایندههای خودخواندهات اعدام کردند، حتی نگفتند در کدام بیابان خاکش کردند، حتی نگفتند به دریایش انداختند. نگفتند بدنش آیا سالم بود وقت اعدام، عکسی هم نشانم ندادند.
آخر اگر مغز آن اعدامیها را برای تغذیه مارهایی بردهاید، دیگر چیزی معلوم نیست...
میترسم خدا هم گریهاش بگیرد. خیلی گریه کند، و بگوید یعنی من چنین موجوداتی خلق کردم!!
انگار حق با فرشتگانم بود...
به مادر فرزاد، به مادران آن اعدامیها، به مادران فرزند از دست داده، بگویید کجا بروند گریه کنند.
آخر صدام هم مثل شما اینهمه کینهای نبود...
#اجتماعی #دلنوشته
@Roshanfkrane
💥💥سنگ صبور
سنگ صبور بودن
خیلی خوبه
ولی چی به روز سنگ میاد ؟!
این همه حرف رو باید
جمع کنه ، تحمل کنه
به روی مبارکشم نیاره
تو از زمین و زمان
گِلایه هاتو می کنی
حرفاتو می زنی و سبک میشی
شاد بر ابرها
قدم می گذاری و می ری !
سنگ پا برجا و
محکم باقی میمونه
با نگاه بدرقه ات می کنه ،
نه اشکی
نه داد و هواری ...
لبخند بر لب
تنها به کنجی نشسته
و فقط صدایی که شنیده میشه
سکوت است و سکوت ...
تو خنده کنان می ری
تا روزی که دوباره دلت بگیره ،
روزگارت تلخ بشه
و باز خواهی آمد
و خواهی گفت : بیا ... بیا ... ای سنگ صبور ...
طفلک سنگ صبور ...؟!
✍#معصومه_طهمورسی
📚#به_رنگ_آبی #دلنوشته
@Roshanfkrane
سنگ صبور بودن
خیلی خوبه
ولی چی به روز سنگ میاد ؟!
این همه حرف رو باید
جمع کنه ، تحمل کنه
به روی مبارکشم نیاره
تو از زمین و زمان
گِلایه هاتو می کنی
حرفاتو می زنی و سبک میشی
شاد بر ابرها
قدم می گذاری و می ری !
سنگ پا برجا و
محکم باقی میمونه
با نگاه بدرقه ات می کنه ،
نه اشکی
نه داد و هواری ...
لبخند بر لب
تنها به کنجی نشسته
و فقط صدایی که شنیده میشه
سکوت است و سکوت ...
تو خنده کنان می ری
تا روزی که دوباره دلت بگیره ،
روزگارت تلخ بشه
و باز خواهی آمد
و خواهی گفت : بیا ... بیا ... ای سنگ صبور ...
طفلک سنگ صبور ...؟!
✍#معصومه_طهمورسی
📚#به_رنگ_آبی #دلنوشته
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پدرم گریه نکن!
کاش می دانستی التماسی نباید به حاکمان بکنی
حق تو برخورداری از یک زندگی خوب است
دولتمردان نفت زیر پای تو را میفروشند
از همه مردم مالیات و عوارض میگیرند
تا وقتی از کارافتاده شدی
بی هیچ منتی از تو حمایت کامل کنند
و نگذارند خانوادهات درمانده و گرسنه بمانند
پدرم گریه نکن!
کسادی بازار و پایین بودن توان خرید مردم
یک عامل بیشتر ندارد!
آنکه ما دولتمردانی به غایت نالایق داریم
دولتمردانی داریم که فریبکارند
جنازه نشانمان میدهند تا بگویند برحق هستند!
و بگویند حقمان را مطالبه نکنیم
به دروغ میگویند همین راه بهشت است
اینکه در دنیا فقیر و بدبخت باشیم
وآن دنیا پاداش بگیریم
پدرم!
ما باید باور کنیم
چقدر قدرت داریم
وقتی ما با هم یکی شویم
آن وقت التماس از هیچکس نیاز نداریم
لازم نیست گریه کنیم...
دستور میدهیم
و اگر کوتاهی کردند
برکنارشان میکنیم
شاه باشند یا رهبر
ایران برای همه ماست
ما آن را خواهیم ساخت
و خواهیم دانست
فقر کار شیطان است
ولو لباس پیامبران را به تن کرده باشد!
#رحیم_قمیشی
#اجتماعی #دلنوشته
@Roshanfkrane
کاش می دانستی التماسی نباید به حاکمان بکنی
حق تو برخورداری از یک زندگی خوب است
دولتمردان نفت زیر پای تو را میفروشند
از همه مردم مالیات و عوارض میگیرند
تا وقتی از کارافتاده شدی
بی هیچ منتی از تو حمایت کامل کنند
و نگذارند خانوادهات درمانده و گرسنه بمانند
پدرم گریه نکن!
کسادی بازار و پایین بودن توان خرید مردم
یک عامل بیشتر ندارد!
آنکه ما دولتمردانی به غایت نالایق داریم
دولتمردانی داریم که فریبکارند
جنازه نشانمان میدهند تا بگویند برحق هستند!
و بگویند حقمان را مطالبه نکنیم
به دروغ میگویند همین راه بهشت است
اینکه در دنیا فقیر و بدبخت باشیم
وآن دنیا پاداش بگیریم
پدرم!
ما باید باور کنیم
چقدر قدرت داریم
وقتی ما با هم یکی شویم
آن وقت التماس از هیچکس نیاز نداریم
لازم نیست گریه کنیم...
دستور میدهیم
و اگر کوتاهی کردند
برکنارشان میکنیم
شاه باشند یا رهبر
ایران برای همه ماست
ما آن را خواهیم ساخت
و خواهیم دانست
فقر کار شیطان است
ولو لباس پیامبران را به تن کرده باشد!
#رحیم_قمیشی
#اجتماعی #دلنوشته
@Roshanfkrane