🦋چطور میشه به یک پروانه تبدیل شد؟
باید اونقدر آرزو و اشتیاق پرواز داشته باشی که دیگه دلت نخواد کرم باقی بمونی.
#اندیشه
#انگیزشی
@Roshanfkrane
باید اونقدر آرزو و اشتیاق پرواز داشته باشی که دیگه دلت نخواد کرم باقی بمونی.
#اندیشه
#انگیزشی
@Roshanfkrane
روشنفکران
انگشت شست را به دهان میبرم ، همراه با بهتی عمیق تمام افکار کهنه و پوسیده را که بر پیکرم سنگینی میکند ، می تکانم، دوباره نهال جوانی می شوم، تا صورت عشق را به سینه بفشارم و تو را به مقصد برسانم آه...... چه رویای شیرینی ✍#طاهره_باقری_اردکانی 📚دلتنگی_tara…
ماهی آزادِ دریاهای آزادم، ولی
خستهام! محدودهی مرداب را یادم بده
#فرهاد_فریدزاده
#اندیشه
@Roshanfkrane
خستهام! محدودهی مرداب را یادم بده
#فرهاد_فریدزاده
#اندیشه
@Roshanfkrane
.
گودایوا زن نجیبزاده آنگلوساکسون بود که در اعتراض به مالیات ظالمانه برهنه سوار اسب شد و در شهر تردد کرد.
مردم به احترام این زن شهر را خالی کردند و مغازهها را بستند تا بدن عریان او را نبینند.
#اندیشه
@Roshanfkrane
گودایوا زن نجیبزاده آنگلوساکسون بود که در اعتراض به مالیات ظالمانه برهنه سوار اسب شد و در شهر تردد کرد.
مردم به احترام این زن شهر را خالی کردند و مغازهها را بستند تا بدن عریان او را نبینند.
#اندیشه
@Roshanfkrane
کــاش به جای این همه بمب،
کتاب بر سر خاورمیانه میریختند!
آن وقت دیگر کسی برای رفتن به بهشت،
به جنگ نمیرفت!
#اندیشه
@Roshanfkrane
کتاب بر سر خاورمیانه میریختند!
آن وقت دیگر کسی برای رفتن به بهشت،
به جنگ نمیرفت!
#اندیشه
@Roshanfkrane
برزخ جنگ
و سایه شوم آن
به تصویر کشیدن
زندگانی در برزخ جنگ بر صفحه خیال
در این وضعیت، پارامترهای افکار چنین است
از دست دادن جان، سلامتی خود و..
قطع عضو قطع نخاع، یک عمر معلولیت
آوارگی ویرانی خانه و کاشانه، یتیم شدن،
وحشت از دست دادن ها، آتش و خون و..
در این هنگام آسایش، امنیت و تاتی خاطر، شوق و ذوق، پیشرفت، توسعه، آبادانی، رشد و شکوفایی، رفاه، کسب درآمد برای خلق لحظات شیرین، رونق اقتصادی، شادی و شادابی، افکار خلاق، انسانیت و رویاهای شیرین، شور و هنر، اولین قربانی های آن هست
شیطان که قسم خورده تا انسان را به تباهی، فساد، جنگ و خونریزی بکشاند
از غلتیدن در میان آتش خون،
مجالس بزم شادی برای خود مهیا میکند
صدها بار از کسانی که به خدمتش درآمدن تا باعث خلق چنین آثار پلیدی گردند، قدردانی میکند
آنهاییکه افسار کامل خویش را در اختیارش گذاشتند تا اینکه هر آنچه در توان دارد؛ تباهی خلق کنند
که منشأ اکثریت قاطع آنها
کسب ثروت و قدرت و قلمرو برای امیال و شهوت حیوانی
و تکیه گاه ما
عقل و حکمت و مصلحت است
که میتواند مانع شود
#اندیشه
@Roshanfkrane
و سایه شوم آن
به تصویر کشیدن
زندگانی در برزخ جنگ بر صفحه خیال
در این وضعیت، پارامترهای افکار چنین است
از دست دادن جان، سلامتی خود و..
قطع عضو قطع نخاع، یک عمر معلولیت
آوارگی ویرانی خانه و کاشانه، یتیم شدن،
وحشت از دست دادن ها، آتش و خون و..
در این هنگام آسایش، امنیت و تاتی خاطر، شوق و ذوق، پیشرفت، توسعه، آبادانی، رشد و شکوفایی، رفاه، کسب درآمد برای خلق لحظات شیرین، رونق اقتصادی، شادی و شادابی، افکار خلاق، انسانیت و رویاهای شیرین، شور و هنر، اولین قربانی های آن هست
شیطان که قسم خورده تا انسان را به تباهی، فساد، جنگ و خونریزی بکشاند
از غلتیدن در میان آتش خون،
مجالس بزم شادی برای خود مهیا میکند
صدها بار از کسانی که به خدمتش درآمدن تا باعث خلق چنین آثار پلیدی گردند، قدردانی میکند
آنهاییکه افسار کامل خویش را در اختیارش گذاشتند تا اینکه هر آنچه در توان دارد؛ تباهی خلق کنند
که منشأ اکثریت قاطع آنها
کسب ثروت و قدرت و قلمرو برای امیال و شهوت حیوانی
و تکیه گاه ما
عقل و حکمت و مصلحت است
که میتواند مانع شود
#اندیشه
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دمیدن برشعله های جنگ با دشمن در جبهه خارجی
مراسم پر هیجان در خلق نفرت های فزاینده بر دشمنان در جبهه داخلی.
تفکیک خواص پر نفوذ از مردم عوام .
بهترین راه بر،
سرپوش گذاشتن بر خطاها کاستی ها ، اختلاسها و سوء مدیریتهاست
تا ضمن سلب حق اعتراض،
بسیار حق بجانب ؛
سرنوشت کشور را در مسیر ماجراجویی قرار دهند.
منابع و ثروت را از ملت و سرنوشتش جدا کنند !
۷۰ سال قبل جرج اورول اینگونه می اندیشید !
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
مراسم پر هیجان در خلق نفرت های فزاینده بر دشمنان در جبهه داخلی.
تفکیک خواص پر نفوذ از مردم عوام .
بهترین راه بر،
سرپوش گذاشتن بر خطاها کاستی ها ، اختلاسها و سوء مدیریتهاست
تا ضمن سلب حق اعتراض،
بسیار حق بجانب ؛
سرنوشت کشور را در مسیر ماجراجویی قرار دهند.
منابع و ثروت را از ملت و سرنوشتش جدا کنند !
۷۰ سال قبل جرج اورول اینگونه می اندیشید !
#اجتماعی #اندیشه
@Roshanfkrane
🔴 از نوح بیاموزید
🔸نقل است که حضرت نوح، چهار پسر داشت. یکی از پسران نوح به نام کنعان به پیامبری پدرش ایمان نیاورد. از او چندان اطلاعی در متون دینی نیامده است. "تنها تصویری که از پسر نوح در قرآن کریم وجود دارد، لحظهای است که طوفان آغاز شده و پسر نوح خارج از کشتی است. بنا به روایت قرآن، نوح پسرش را دعوت میکند تا سوار کشتی شود؛ اما پسر قبول نمیکند و میگوید بالای کوهی میروم تا از طوفان در امان باشم. نوح بار دیگر از پسر دعوت به سوار شدن در کشتی میکند و میگوید این طوفان عذابی است که کسی نمیتواند از آن فرار کند مگر اینکه خداوند بخواهد. خداوند در این هنگام با موجی میان نوح و پسرش فاصله میاندازد و در نهایت پسر نوح در طوفان غرق میشود"(پایگاه اینترنتی ویکی شیعه).
🏷 به تعبیر سعدی:
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
یا در بیت دیگر آورده است:
چو کنعان را طبیعت بیهنر بود
پیمبرزادگی قدرش نیفزود
🔸پیش از وقوع طوفان و بهقصد نجات کنعان، پدر به فرزند خود میگوید: "یا بُنَی ارْکبْ مَعَنا وَ لا تَکنْ مَعَ الْکافِرِینَ". و نوح با اندوه شدید برای نجات فرزندش دست بهدامان خدا شد و از او طلب رحم و شفقت و کمک کرد که اجابت نشد. کشتی نجات و رستگاری مسیر خود را رفت و پسر نوح در طوفان غرق شد.
🔸این تنها قصهی نوح و پسرش نیست. قصهی همهی کسانی است که دلشان برای رستگاری دیگران میسوزد و میخواهند نجاتشان دهند، اما لازم است بهیاد داشتهباشند که در این "خودنوحپنداری"، باید همچون پیامبر خدا عمل کنند. یادآوری این قصه برای این ضرورت دارد که پیام مهمی برای همهی دینداران دارد. اینکه دیگری و حتی اگر آن دیگری، فرزند آدمی باشد، از اختیار و حق انتخاب میان خیر و شر برخوردار است. او آزاد است نجات یابد و آزاد است خود را در طوفان غرق کند. او اختیار دارد سوار کشتی شود یا نشود، همانگونه که کنعان چنین کرد و پدرش که پیامبر بود، او را بهزور و اجبار، مجبور به سوار شدن به کشتی نکرد.
🔸این درحالی بود که نوح میتوانست از برادرانش و دیگران بخواهد و امر کند که کنعان را از موی سر بگیرند و کشانکشان بر زمین بکشند و اگر لازم شد با او خشونت بورزند و او را سوار کشتی کنند. اما نوح این کار را نکرد. با اینکه بهعنوان یک پدر، شدیدا اندوهگین بود و دست به دعا و کمک از خدا برداشت؛ اما تنها کاری که کرد این بود که با شفقت تمام پسرش را دعوت به همراهی کند و بگوید: ای پسرم با ما بیا و سوار کشتی شو.
🔸کشتی میرفت و کنعان جلوی چشم پدر غرق شد؛ و لابد پدر در دل، اندوهی عظیم، و بر چشم، اشکی جاری داشت. نوح هیچ نبود جز یک نگاه مضطرب و هیچ نکرد جز یک دعوت مشفقانه؛ تا به همهی دینداران در طول تاریخ بگوید: من که پیامبر هستم حتی برای نجات فرزندم، او را مجبور نکردم و اختیار انسانیاش را از او نستاندم.
⬅️ و بگوید: رستگاری با فرمان و خشونت و جریمه و زندان و محرومیت از زندگی اجتماعی بهدست نمیآید.
و بگوید، حتی اگر پیامبر باشید حق ندارید اختیار آدمیان را برای چگونه زیستنشان، سلب کنید؛ زیرا که خدا، انسان را آزاد آفرید.
#علی_زمانیان
#اندیشه #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane
🔸نقل است که حضرت نوح، چهار پسر داشت. یکی از پسران نوح به نام کنعان به پیامبری پدرش ایمان نیاورد. از او چندان اطلاعی در متون دینی نیامده است. "تنها تصویری که از پسر نوح در قرآن کریم وجود دارد، لحظهای است که طوفان آغاز شده و پسر نوح خارج از کشتی است. بنا به روایت قرآن، نوح پسرش را دعوت میکند تا سوار کشتی شود؛ اما پسر قبول نمیکند و میگوید بالای کوهی میروم تا از طوفان در امان باشم. نوح بار دیگر از پسر دعوت به سوار شدن در کشتی میکند و میگوید این طوفان عذابی است که کسی نمیتواند از آن فرار کند مگر اینکه خداوند بخواهد. خداوند در این هنگام با موجی میان نوح و پسرش فاصله میاندازد و در نهایت پسر نوح در طوفان غرق میشود"(پایگاه اینترنتی ویکی شیعه).
🏷 به تعبیر سعدی:
پسر نوح با بدان بنشست
خاندان نبوتش گم شد
یا در بیت دیگر آورده است:
چو کنعان را طبیعت بیهنر بود
پیمبرزادگی قدرش نیفزود
🔸پیش از وقوع طوفان و بهقصد نجات کنعان، پدر به فرزند خود میگوید: "یا بُنَی ارْکبْ مَعَنا وَ لا تَکنْ مَعَ الْکافِرِینَ". و نوح با اندوه شدید برای نجات فرزندش دست بهدامان خدا شد و از او طلب رحم و شفقت و کمک کرد که اجابت نشد. کشتی نجات و رستگاری مسیر خود را رفت و پسر نوح در طوفان غرق شد.
🔸این تنها قصهی نوح و پسرش نیست. قصهی همهی کسانی است که دلشان برای رستگاری دیگران میسوزد و میخواهند نجاتشان دهند، اما لازم است بهیاد داشتهباشند که در این "خودنوحپنداری"، باید همچون پیامبر خدا عمل کنند. یادآوری این قصه برای این ضرورت دارد که پیام مهمی برای همهی دینداران دارد. اینکه دیگری و حتی اگر آن دیگری، فرزند آدمی باشد، از اختیار و حق انتخاب میان خیر و شر برخوردار است. او آزاد است نجات یابد و آزاد است خود را در طوفان غرق کند. او اختیار دارد سوار کشتی شود یا نشود، همانگونه که کنعان چنین کرد و پدرش که پیامبر بود، او را بهزور و اجبار، مجبور به سوار شدن به کشتی نکرد.
🔸این درحالی بود که نوح میتوانست از برادرانش و دیگران بخواهد و امر کند که کنعان را از موی سر بگیرند و کشانکشان بر زمین بکشند و اگر لازم شد با او خشونت بورزند و او را سوار کشتی کنند. اما نوح این کار را نکرد. با اینکه بهعنوان یک پدر، شدیدا اندوهگین بود و دست به دعا و کمک از خدا برداشت؛ اما تنها کاری که کرد این بود که با شفقت تمام پسرش را دعوت به همراهی کند و بگوید: ای پسرم با ما بیا و سوار کشتی شو.
🔸کشتی میرفت و کنعان جلوی چشم پدر غرق شد؛ و لابد پدر در دل، اندوهی عظیم، و بر چشم، اشکی جاری داشت. نوح هیچ نبود جز یک نگاه مضطرب و هیچ نکرد جز یک دعوت مشفقانه؛ تا به همهی دینداران در طول تاریخ بگوید: من که پیامبر هستم حتی برای نجات فرزندم، او را مجبور نکردم و اختیار انسانیاش را از او نستاندم.
⬅️ و بگوید: رستگاری با فرمان و خشونت و جریمه و زندان و محرومیت از زندگی اجتماعی بهدست نمیآید.
و بگوید، حتی اگر پیامبر باشید حق ندارید اختیار آدمیان را برای چگونه زیستنشان، سلب کنید؛ زیرا که خدا، انسان را آزاد آفرید.
#علی_زمانیان
#اندیشه #انتقادات #اجتماعی
@Roshanfkrane