روشنفکران
69.9K subscribers
49.4K photos
41.2K videos
2.39K files
6.78K links
به نام حضرت دوست
که
همه عالم از اوست
خوش امدین
مهربانی بلوغ انسانیست
مواردمفیدعلمی وفرهنگی وتاریخی و اقتصادی و هنری وخبری و معرفی کتاب و نجوم و روانشناسی و اموزشی و قصه و رمان و فیلم و ورزشی و ...مدنظر است


روابط عمومی و مدیریت و تبلیغات👇
@Kamranmehrban
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
@Roshanfkrane
‌هست شب یک شبِ دم کرده و خاک
رنگِ رخ باخته است.
باد، نو باوه ی ابر، از بر کوه
سوی من تاخته است.

#نیما_یوشیج #احمد_شاملو

@Roshanfkrane
13دی سالگرد جاودانگی پدر شعر

نو پارسی #نیما_یوشیج

روحش شاد یادش گرامی باد🕯

#مناسبت

@Roshanfkrane
ياد بعضی نفرات، روشنَم می دارد ...!
قُوَّتم می‌بخشد،رَه می اندازد ...!

و اجاقِ كُهَنِ سردِ سَرايم ،گرم می‌آيد از گرمیِ عالی دَمِشان ...!

نام بعضی نفرات ،رزقِ روحم شده است !
وقت هر دلتنگی ،سويشان دارم دست ...!

جرئتم می بخشد، روشنم می دارد ...!

#نیما_یوشیج

@Roshanfkrane
به لطف فضای مجازی، زاکانی مجبور به حذف نام خود از سنگ قبر #نیما_یوشیج شد

#اجتماعی

@Roshanfkrane
متنی بسیار زیبا از نیما یوشیج :

ﮐﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻝ ﻣﯿﮕﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺸﮑﺴﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﻣﯽ ﺁﻣﺪ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺖ !
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺭﻭﯼ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﮐﻤﺎﻥ
ﻣﯽ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻥ !!!
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻗﻠﺐ ﻫﺎ ﺁﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﻏﻢ ﻫﺎ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺩ ﺑﻮﺩ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺩﻝ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﻧﻢ ﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻫﻢ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﺗﺎ ﺷﻮﺩ ﺩﺭ ﭘﺸﺖ ﻗﺎﺏ ﺑﻨﺪﮔﯽ
ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﮐﺎﺵ ﻫﺎ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏﺼﻪ ﻫﺎ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﺷﻮﻧﺪ
ﮐﺎﺵ ﻣﯽ ﺷﺪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮﺩ
ﺭﺩ ﭘﺎﯼ ﮐﯿﻨﻪ ﻫﺎ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺒﻮد..

ﮐﺎﺵ ﻣﯿﺸﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﻻﺍﻗﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺭﺍ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﺍﺷﺖ . . .
ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﺮﻋﮑﺲ ﻣﯿﭽﺮﺧﯿﺪ ﻭ ﻣﻦ . . .
ﺑﺮﺗﻨﻢ ﻣﯿﺸﺪ ﮔﺸﺎﺩ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻫﻦ . . .
ﺁﻥ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ ، ﮐﻮﺩﮐﯽ ، ﺳﺮﻣﺸﻖ ﺁﺏ . . .
ﭘﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻢ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﺟﺎﯼ ﺧﻮﺍﺏ . . .
ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻥ ﻣﯿﮑﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺩﻟﻮﺍﭘﺴﯽ . . .
ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺪﺍﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ . . .
ﻋﻤﺮ ﻫﺴﺘﯽ ، ﺧﻮﺏ ﻭ ﺑﺪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻧﯿﺴﺖ . . .

ﺣﯿﻒ ﻫﺮﮔﺰﻗﺎﺑﻞ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﻧﯿﺴﺖ ! !🌹
#نیما_یوشیج
@Roshanfkrane
خانه‌ام ابریست؛
اما در خیالِ روزهای روشنم ….🌱


#نیما_یوشیج

@Roshanfkrane
خانه ام ابریست
اما در خیال روزهای روشنم...

#نیما_یوشیج

@Roshanfkrane
فکر را پَر بدهید
و نترسید که از
سقف عقیده برود بالاتر

فکر باید بپرد
برسد تا سر کوه تردید
و ببیند که میان افق باورها
کفر و ایمان چه به هم نزدیکند

"فکر اگر پَر بکشد"
جای این توپ و تفنگ،
این‌ همه جنگ
سینه‌ها دشت محبت گردد
دست ها مزرع گل‌های قشنگ

"فکر اگر پر بکشد"
هیچ‌کس کافر و ننگ و نجس و مشرک نیست

همه پاکیم و رها...🙏☺️

#نیما_یوشیج #اندیشه

@Roshanfkrane
پس از این همه چیز جهان
تکراري ست
جز "مهربانی"

#نیما_یوشیج

درود ... صبحتان بخیر 🙋‍♀
سهم زندگیتون عشق
سهم قلبتون مهربانی
سهم چشمتون زیبایی
سهم عمرتون عزت باشه
سهم امروزتون بهترین ها 🙏☺️

@Roshanfkrane
خانه‌ام ابریست

یکسره روی زمین ابری ست با آن

از فراز گردنه خرد و خراب و مست

باد می‌پیچد

یکسره دنیا خراب از اوست

و حواس من!

آی نی زن که تو

را آوای نی برده ست دور از ره کجایی؟

خانه‌ام ابریست اما

ابر بارانش گرفته ست

در خیال روزهای روشنم کز دست رفتندم،

من به روی آفتابم

می برم در ساحت دریا نظاره

و همه دنیا خراب و خرد از باد است

و به ره، نی زن که دائم می‌نوازد نی، در این دنیای ابراندود

راه خود را دارد اندر پیش

#نیما_یوشیج
یادش گرامی


@Roshanfkrane
کسی سوال میکند بخاطر چه زنده ای؟
و من برای زندگی تو را بهانه میکنم

#نیما_یوشیج

@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۳ دی ماه سالروز درگذشت علی اسفندیاری مشهور به #نیما_یوشیج ، شاعر و بنیان‌گذار شعر نوی فارسی است.

باران می‌بارد ...
استاد آوازخوان بر مزار نیما نشسته و آواز سر می‌دهد. آوازی که با صدای رعد و برق در هم می‌آمیزد. شاعر پیش از این سروده بود: «نیست یک دم شکند خواب به چشم کس و لیک، غم این خفته‌ی چند خواب در چشم ترم می‌شکند»
شهرام ناظری همین شعر را در سوگ پدر شعر نو فارسی خواند. باران همچنان می‌بارد و صدای ناظری در خانه می‌پیچد.


#مناسبت

@Roshanfkrane
می‌آید،
گیسوان آویخته
ز گرد عارض مه ریخته خون
می‌آید،
خنده‌اش بر لب شکفته
بهاری می‌نمایاند به پایان زمستان

#شعر
#نیما_یوشیج

@Roshanfkrane
چه زیبا گفت #نیما_یوشیج :

هرگز منتظر فرداى خيالى نباش.
سهمت را از شادى زندگى همين امروز بگير.
فراموش نکن مقصدهميشه جايى
در انتهاى مسير نيست!
مقصد لذت بردن از قدمهايی است
که بین مبدا تا مقصد بر می‌داریم
چایت را بنوش
نگران فردا مباش، از گندم زار من و تو
مشتی کاه میماند برای بادها🍃

#اندیشه
@Roshanfkrane
#نیما_یوشیج به عالیه
کانال روشنفکران

«عالیه‌‌جان؛

… تصدیق می‌کنم چیزی از قلب کم‌بهاتر نیست و من تو را با قلبم خریده‌ام. حال مرا سرزنش می‌کنی. زیرا نتوانسته‌ای از روی قلبِ من این خطوط را که خطوط یک سکه‌ی به نامِ تو ترسیم شده است، بخوانی. چطور ممکن است در حالتی که خودت دعویِ اعتبار می‌کنی من اعتبار نداشته باشم زیرا من سکه‌ای هستم که به وجود تو اعتبار می‌یابم. شکل تو، اسم تو و آثار تو همیشه با من است.

عالیه، مرا سرکوب و خُرد کن. یک قطعه‌ی کوچک من باز آثار وجود تو را نشان می‌دهد. مرا آتش بزن، به قالب دیگر بریز. جنسیت و مقدار من همان خواهد بود. اگر گردوغبار ایام روی یک سکه نشسته است به‌طوری که آن سکه را نتوانی بخوانی و بشناسی، آن را بردار، روی آن دست بکش، آن را صیقلی کن. به تو معلوم خواهد شد یادگار وجود چه‌کسی است.

قلب شاعر دریای بزرگ است. ببین دریا را که با تمام وسعت خود به اندک نسیمی سیمایش را پُرچین می‌کند. چرا اندک سوءظنی سیمای مرا غمگین و متفکر نکند ‌که طبیعت قلب مرا حساس‌تر از قلب‌های دیگر آفریده است؟ به تو بگویم چه‌چیز باعث بدگمانی من شده است: محبّت. برای این‌که تو را دوست می‌دارم. با وجود این‌که خواستم دوستی‌ام را مخفی بدارم، آن را آشکار می‌کنم.

شاعر، این خلقت عجیب و نادرِ طبیعت از راست، دروغ بیرون می‌آورَد. حساب کن. از چشمش بترس. وقتی به مردم نگاه می‌کند، مردم در نزد او اوراق یک تاریخ ممتد و یادگارِ روزهای کهنه و مبهم‌اند. اگر هیچ‌کس نتواند این اوراق را بخواند، شاعر می‌خوانَد.

زبان عشق را خوب می‌شناسی عالیه. همین‌طور قلبی را که درد می‌کشد می‌شناسی. در این صورت من برای محبّت تو با وجود هر تهمتی که به من می‌زنی تا مرگ پرواز می‌کنم.
زنده‌باد عدم!

یک متهم بدبخت و ناشناس که تو را دوست می‌دارد: نیما

#عاشقانه 🌹

@Roshanfkrane