برای زنده یاد دکتر #مصدّق
مهدی اخوان ثالث _ تسلی و سلام
شعر و خوانش: مهدی #اخوان_ثالث
آهنگ: #مجید_درخشانی
این شعر را برای زنده یاد دکتر #مصدّق گفته ام. در آن وقت ها، در سال ۳۵، نمی شد اسم مصدّق را ببری؛ این بود که بالای شعر نوشتم: برای پیر محمّد احمدآبادی. من خودم در زندان بودم که آن مرد بزرگ و بزرگوار تاریخ معاصر ما را گرفته بودند و تقریباً محکوم کرده بودند. وقتی ما را در زندان زرهی برای هواخوری می بردند ، او [ دکتر مصدّق] را می دیدیم که در یک حصار سیمی خاص و جداگانه ای به تنهایی راه می رفت و قدم می زد؛ مثل شیری درون قفس .
بعدها این شعر را برایش گفتم:
دیدی دلا که یار نیامد
گرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
وان صبح زرنگار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
وان ضیف نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را
غم خورد و غمگسار نیامد
آن کاخ ها ز پایه فروریخت
و آن کرده ها به کار نیامد
سوزد دلم به رنج و شکیبت
ای باغبان! بهار نیامد
بشکفت بس شکوفه و پژمرد
اما گلی به بار نیامد
خشکید چشم چشمه و دیگر
آبی به جویبار نیامد
ای شیر پیر بسته به زنجیر
کز بندت ایچ عار نیامد
سودت حصار و پیک نجاتی
سوی تو و آن حصار نیامد...
@Roshanfkrane
آهنگ: #مجید_درخشانی
این شعر را برای زنده یاد دکتر #مصدّق گفته ام. در آن وقت ها، در سال ۳۵، نمی شد اسم مصدّق را ببری؛ این بود که بالای شعر نوشتم: برای پیر محمّد احمدآبادی. من خودم در زندان بودم که آن مرد بزرگ و بزرگوار تاریخ معاصر ما را گرفته بودند و تقریباً محکوم کرده بودند. وقتی ما را در زندان زرهی برای هواخوری می بردند ، او [ دکتر مصدّق] را می دیدیم که در یک حصار سیمی خاص و جداگانه ای به تنهایی راه می رفت و قدم می زد؛ مثل شیری درون قفس .
بعدها این شعر را برایش گفتم:
دیدی دلا که یار نیامد
گرد آمد و سوار نیامد
بگداخت شمع و سوخت سراپای
وان صبح زرنگار نیامد
آراستیم خانه و خوان را
وان ضیف نامدار نیامد
دل را و شوق را و توان را
غم خورد و غمگسار نیامد
آن کاخ ها ز پایه فروریخت
و آن کرده ها به کار نیامد
سوزد دلم به رنج و شکیبت
ای باغبان! بهار نیامد
بشکفت بس شکوفه و پژمرد
اما گلی به بار نیامد
خشکید چشم چشمه و دیگر
آبی به جویبار نیامد
ای شیر پیر بسته به زنجیر
کز بندت ایچ عار نیامد
سودت حصار و پیک نجاتی
سوی تو و آن حصار نیامد...
@Roshanfkrane
#برگی_از_تاریخ #تاریخ_معاصر #پهلوی
1⃣⭕ظهور و سقوط #مصدق (1/7)
♻مصدق اشرافزادهای از ملاکان (زمینداران) خاندان قاجار بود.
با درگذشت پدر در 13 سالگی به فرمان ناصرالدین شاه در ردیف مستوفیان حقوق بگیر در میآید و لقب مصدقالسلطنه میگیرد.
وقتی فرمان مشروطه صادر میشود ۲۴ ساله است و به گفتهُ خودش در کتاب خاطرات و تالمات، کلمه مستوفی در این دوران مترادف است با دزد.
او تحت فشار و انتقادات بسیار، مستوفیگری را رها میکند*1.
در زمان استبداد صغیر (به توپ بستن مجلس و کشتار باغشاه توسط محمدعلی شاه و کلنل لیاخوف روس) مصدق دشمنی با محمدعلی شاه نداشت و به عضویت مجلس شورای دولتی شاه در میآید و با شاه و دیگر قصابان آزادی ناهار میخورد.
ولی سپس با اجازه شاه از کشور خارج میشود تا در اروپا تحصیل کند*2. او در ایران مدرسه نرفت و دیپلم نداشت. پس در پاریس در سن 26 سالگی به مدرسه رفت ولی اندکی بعد برگشت*3.
چند سال مانده به جنگ جهانی اول، او دوباره به فرانسه میرود و سپس با نامه دولت ایران، در رشته حقوق در دانشگاه نوشاتل سوییس پذیرفته میشود*4.
سه سال بعد با اخذ دکترای حقوق برمیگردد. عنوان رساله دکتری او "ارث در فقه اسلامی" بود. هنوز کسی نفهمیده که مصدق چطور در عرض سه سال دیپلم تا دکترا را طی کرد*5.
در این سالها مصدق هیچ مشارکت و حتی هیچ خبری از جریانات سیاسی نداشت. ولی از نظر اجتماعی، مصدق نه جزوِ جناحِ اصلاحطلبان و رادیکالهای آوانگارد (جریان دموکرات) که جزو جناحِ محافظهکاران سنتی (اعتدالیون) بود*6.
مصدق چهرهای بسیار مذهبی و اسلامگرا از خود نشان میداد. و از هیچیک از رجال ایرانی آن دوره حتا از روحانیان چنین تبلیغات و تظاهرات مذهبی که از مصدق دیده شده، مشاهده نگشته است.*7
پس از چندی کار در وزارت مالیه به دلیل محکومیت به دلیل پرونده فساد مالی از آنجا بیرون آمده *8 و قصد مهاجرت به سوییس و گرفتن تابعیت آن کشور میکند ولی سوییس قوانین را تغییر میدهد*9.
مصدق به کشور برمیگردد تا فکر دیگری بکند که انگلیسیها به دولت ایران پیشنهاد والیگری (فرمانداری) مصدق بر استان فارس را میدهند*10.
استان فارس در آن زمان عملا در اشغال پلیس جنوب (نیروی انگلیسی) بود. مصدق در فارس با کمک انگلیسیها به سرکوب قیام تنگستانیها میپردازد*11.
به همین دلیل انگلیس به دولت مرکزی در تهران فشار می آورد تا مصدق را در آن مقام حفظ کنند*12.
در جریان کودتای سوم حوت، مصدق با سیدضیا دشمنی میکند ولی پس از خروج سیدضیا از کشور، مصدق به همکاری و دوستی با سردارسپه میپردازد و به او مشاوره میدهد*13.
تا سال 1304 که رضاشاه برتخت سلطنت نشست مصدق در زمره یاران سردارسپه بود و در جلسات خصوصی آن محفل شرکت میکرد*14.
در همین زمان چهرههایی چون مدرس و ملک الشعرا بهار جزو فراکسیون مخالف سردارسپه بودند. مصدق با 3500 تا رای تهرانیها به مجلس هم راه یافت*15.
او در مجلس با سلطنت رضاشاه به این دلیل مخالفت میکند که این اتفاق، ایران را از خدمات یک دولتمرد موفق (سردارسپه) محروم میکند. مصدق حذف سردارسپه از کشور را خیانت میداند.*16
ولی بعدا رابطه این دو شکرآب میشود. از آن پس مصدق خانهنشینی پیش میگیرد و سپس دستگیر میشود و در جریان تبعید میخواست خودکشی کند که ناموفق بود*17.
مصدق با میانجیگری محمدرضاشاه از زندان و شاید مرگ نجات یافت*18.
پس از اشغال ایران مصدق به صحنه بازمیگردد. و روابط نسبتا مناسبی با شوروی و حزب توده برقرار میکند*19.
در جریان فرقه پیشهوری در آذربایجان، مصدق از عملکرد دولت قوام در برخورد تند انتقاد کرده و به شکل تلویحی از پیشه وری حمایت میکند*20.
--------------------------------------------
منابع
1 مصدق: خاطرات، ص55
2 مصدق: خاطرات، ص64
3 مصدق: خاطرات، ص77
4 مصدق: خاطرات، 69
5 مصدق: خاطرات، ص77
6 مصدق: خاطرت، ص86. مصدق یک فصل از کتابش را به ستایش از رژیم قدیمِ ایران پیش از مشروطه اختصاص داده.
7 مشروح مذاکرات مجلس دوره ششم، جلسه 7
8 مصدق: خاطرات، ص 105 و 108 و 120
9 مصدق: خاطرات، ص118
10 مصدق: خاطرات، ص342
11 مصدق: خاطرات، ص124
12 حسین کیاستوان: سیاست موازنه منفی در مجلس چهارده، ج1، ص24
13 مصدق: خاطرات، ص144
14 مصدق: خاطرات، ص167
15 مشروح مذاکرات مجلس دوره پنجم، جلسه 3
16 مشروح مذاکرات مجلس دوره پنجم، جلسه 211
17 کاتوزیان: مصدق، ص80
18 مصدق: خاطرات، ص187
19 محمد ترکمان: نامههای مصدق، ص72
20 مشروحات مجلس دوره چهارده، جلسه۱۷
@Roshanfkrane
1⃣⭕ظهور و سقوط #مصدق (1/7)
♻مصدق اشرافزادهای از ملاکان (زمینداران) خاندان قاجار بود.
با درگذشت پدر در 13 سالگی به فرمان ناصرالدین شاه در ردیف مستوفیان حقوق بگیر در میآید و لقب مصدقالسلطنه میگیرد.
وقتی فرمان مشروطه صادر میشود ۲۴ ساله است و به گفتهُ خودش در کتاب خاطرات و تالمات، کلمه مستوفی در این دوران مترادف است با دزد.
او تحت فشار و انتقادات بسیار، مستوفیگری را رها میکند*1.
در زمان استبداد صغیر (به توپ بستن مجلس و کشتار باغشاه توسط محمدعلی شاه و کلنل لیاخوف روس) مصدق دشمنی با محمدعلی شاه نداشت و به عضویت مجلس شورای دولتی شاه در میآید و با شاه و دیگر قصابان آزادی ناهار میخورد.
ولی سپس با اجازه شاه از کشور خارج میشود تا در اروپا تحصیل کند*2. او در ایران مدرسه نرفت و دیپلم نداشت. پس در پاریس در سن 26 سالگی به مدرسه رفت ولی اندکی بعد برگشت*3.
چند سال مانده به جنگ جهانی اول، او دوباره به فرانسه میرود و سپس با نامه دولت ایران، در رشته حقوق در دانشگاه نوشاتل سوییس پذیرفته میشود*4.
سه سال بعد با اخذ دکترای حقوق برمیگردد. عنوان رساله دکتری او "ارث در فقه اسلامی" بود. هنوز کسی نفهمیده که مصدق چطور در عرض سه سال دیپلم تا دکترا را طی کرد*5.
در این سالها مصدق هیچ مشارکت و حتی هیچ خبری از جریانات سیاسی نداشت. ولی از نظر اجتماعی، مصدق نه جزوِ جناحِ اصلاحطلبان و رادیکالهای آوانگارد (جریان دموکرات) که جزو جناحِ محافظهکاران سنتی (اعتدالیون) بود*6.
مصدق چهرهای بسیار مذهبی و اسلامگرا از خود نشان میداد. و از هیچیک از رجال ایرانی آن دوره حتا از روحانیان چنین تبلیغات و تظاهرات مذهبی که از مصدق دیده شده، مشاهده نگشته است.*7
پس از چندی کار در وزارت مالیه به دلیل محکومیت به دلیل پرونده فساد مالی از آنجا بیرون آمده *8 و قصد مهاجرت به سوییس و گرفتن تابعیت آن کشور میکند ولی سوییس قوانین را تغییر میدهد*9.
مصدق به کشور برمیگردد تا فکر دیگری بکند که انگلیسیها به دولت ایران پیشنهاد والیگری (فرمانداری) مصدق بر استان فارس را میدهند*10.
استان فارس در آن زمان عملا در اشغال پلیس جنوب (نیروی انگلیسی) بود. مصدق در فارس با کمک انگلیسیها به سرکوب قیام تنگستانیها میپردازد*11.
به همین دلیل انگلیس به دولت مرکزی در تهران فشار می آورد تا مصدق را در آن مقام حفظ کنند*12.
در جریان کودتای سوم حوت، مصدق با سیدضیا دشمنی میکند ولی پس از خروج سیدضیا از کشور، مصدق به همکاری و دوستی با سردارسپه میپردازد و به او مشاوره میدهد*13.
تا سال 1304 که رضاشاه برتخت سلطنت نشست مصدق در زمره یاران سردارسپه بود و در جلسات خصوصی آن محفل شرکت میکرد*14.
در همین زمان چهرههایی چون مدرس و ملک الشعرا بهار جزو فراکسیون مخالف سردارسپه بودند. مصدق با 3500 تا رای تهرانیها به مجلس هم راه یافت*15.
او در مجلس با سلطنت رضاشاه به این دلیل مخالفت میکند که این اتفاق، ایران را از خدمات یک دولتمرد موفق (سردارسپه) محروم میکند. مصدق حذف سردارسپه از کشور را خیانت میداند.*16
ولی بعدا رابطه این دو شکرآب میشود. از آن پس مصدق خانهنشینی پیش میگیرد و سپس دستگیر میشود و در جریان تبعید میخواست خودکشی کند که ناموفق بود*17.
مصدق با میانجیگری محمدرضاشاه از زندان و شاید مرگ نجات یافت*18.
پس از اشغال ایران مصدق به صحنه بازمیگردد. و روابط نسبتا مناسبی با شوروی و حزب توده برقرار میکند*19.
در جریان فرقه پیشهوری در آذربایجان، مصدق از عملکرد دولت قوام در برخورد تند انتقاد کرده و به شکل تلویحی از پیشه وری حمایت میکند*20.
--------------------------------------------
منابع
1 مصدق: خاطرات، ص55
2 مصدق: خاطرات، ص64
3 مصدق: خاطرات، ص77
4 مصدق: خاطرات، 69
5 مصدق: خاطرات، ص77
6 مصدق: خاطرت، ص86. مصدق یک فصل از کتابش را به ستایش از رژیم قدیمِ ایران پیش از مشروطه اختصاص داده.
7 مشروح مذاکرات مجلس دوره ششم، جلسه 7
8 مصدق: خاطرات، ص 105 و 108 و 120
9 مصدق: خاطرات، ص118
10 مصدق: خاطرات، ص342
11 مصدق: خاطرات، ص124
12 حسین کیاستوان: سیاست موازنه منفی در مجلس چهارده، ج1، ص24
13 مصدق: خاطرات، ص144
14 مصدق: خاطرات، ص167
15 مشروح مذاکرات مجلس دوره پنجم، جلسه 3
16 مشروح مذاکرات مجلس دوره پنجم، جلسه 211
17 کاتوزیان: مصدق، ص80
18 مصدق: خاطرات، ص187
19 محمد ترکمان: نامههای مصدق، ص72
20 مشروحات مجلس دوره چهارده، جلسه۱۷
@Roshanfkrane
«نامۀ سرگشادۀ آیتالله کاشانی در آستانۀ 28 مرداد»
در آستانۀ 28 مرداد و سرنگونی مصدق، تنش در صحنۀ سیاسی ایران روزبهروز افزایش مییافت. کانون دعوا دو خواستۀ مناقشهبرانگیز مصدق بود: یکی اینکه فرماندهی کل قوا را در اختیار گیرد (که از اختیارات شاه بود و شاه با واگذاری آن با شروطی موافقت کرده بود) و دومی اینکه مجلس با برگزاری رفراندومی منحل شود. اکثریت مجلس هفدهم حامی مصدق بود، اما اقلیتی در آن سخت در برابر مصدق مقاومت میکرد. سرلشکر زاهدی نیز مدتی بود به مخالفت با مصدق برخاسته بود و از اریبهشت 1332 در مجلس تحصن کرده بود تا بازداشت نشود. جزئیات این تنش بسیار است، از آنها میگذریم و در اینجا نامۀ سرگشادۀ آیتالله کاشانی را که اوایل مرداد نوشته شده است، میخوانیم. وقتی مسجل شد مصدق قصد دارد رفراندوم برگزار کند و مجلس را منحل کند، کاشانی این نامه را نوشت. البته از اواخر سال 31 کاشانی به جمع مخالفان مصدق پیوسته بود و این نامه نقطۀ اوج آن است.
این نامه، فارغ از تأیید یا رد محتوای آن، اکنون سندی تاریخی است و اهمیت و فایدهاش برای ما این است که چکیدهای است از اتهاماتی که مخالفان مصدق دربارۀ او مطرح میکردند و میتوان با آن به فضای پیش از 28 مرداد پی برد.
▪️بسمالله الرحمن الرحیم
چون رادیو که بودجۀ آن از مال این ملت فقیر است و باید صرف تبلیغات ومطالب و مباحث مفید به حال این ملت بشود، فقط و فقط برای مقاصد شخصی و اغراض منافی مصالح ملت و مملکت و اشتباهکاری و بیآبرو نمودن مردم آبرومند و متهم داشتن اشخاص صالح و میهنپرست که میتوانند سد راه دیکتاتوری آقای محمد مصدق بشوند به کار میرود و ممکن نیست بدان وسیله عقاید خود را به سمع هموطنان عزیز برسانند، بدین وسیله به اطلاع ایشان میرسانم.
ملت غیور ایران، فراموش نکنید که از ده سال به این طرف یک نهضتی در ایران پیدا شد و هر روز قویتر و محکمتر گردید تا توانست دولتهای دستنشاندۀ امثال هژیر و رزمآرا را از بین برد و نفوذ اجانب را نابود یا لااقل ضعیف و نفت را ملی سازد و آقای دکتر مصدق از این نهضت استفاده کرده و هماهنگی با آن نشان داد تا به وسیلۀ آن حریفهای خود را از عرصۀ حکومت دور کرد و خود بر مستند صدارت نشست. اکنون 28 ماه است که ایشان زمامدار است و در تمام این مدت یک قدم مفید به حال شما که بتوان آن را اسم ببرد برنداشته (مگر موضوع ملی شدن نفت که با قیام عمومی و فداکاری ملت رشید ایران بوده است). هر روز وعدههای برزگ میدهد و فردا عذر میآورد که من میخواستم این کارها را بکنم، ولی عمال اجنبی کارشکنی کردند و به ادعای او عامل اجنبی هر کسی است که از او موآخذه کند یا بپرسد که آن مواعیدی که شما در این مدت دادهاید کجاست یا چرا یک قدم اصلاحی برنمیدارید یا چرا اعمالی را که به دیگران ایراد میگرفتید، خود مرتکب میشوید؟
با این ترتیب، یعنی با هو و جنجال و ادعا و تهمت و افترا، تمام قوههای موجود در مملکت را از بین بُرد و ساعت به ساعت راه را برای رسیدن به دیکتاتوری و حکومت فردی و خودسری هموارتر ساخت تا بر تمام قوای مملکت مسلط گردید و اکنون به اتکای چند تاک و عرابۀ جنگی و افواج نظامی و پلیس و ژاندارمری که در دست دارد، میخواهد رفراندوم [برگزار] و مجلس را منحل کند. آقای دکتر مصدق مجلسی را که خودش انتخاب کرد و بیش از صدبار گفته که صدی هشتاد آن ملی است، قبول ندارد و برای فرار از استیضاح و راه ندادن به ناظر بانک که از طرف مجلس انتخاب شده تا به حساس اسکناسهای زیادی که منتشر ساخته (و ظاهراً در حدود 450 میلیون تومان است)، رسیدگی کند، مجلس را با وادار ساختن نوکران خود به استعفا تعطیل و برای انحلال آن رفراندوم میکند.
یک ملت ضعیف هر چه بنیان مشروطیت و حکومت ملی و طرق مشورت و شرکتش در حکومت قویتر باشد، پایۀ استقلال و خودمختاری و وحدت ملی و تمامیت کشورش قویتر است و هر چه حکومت فردی بر آن غالبتر باشد، بنیان استقلال و وحدتش ضعیفتر است، زیرا هیچ دولت نیرومند خارجی از ملتی نمیتواند چیزهایی به زیان کشورش بگیرد، ولی از یک فرد به آسانی میگیرد.
هموطنان، بارها برای قطع ید اجنبی و اصلاح امور این ملت تبعید شدهام و به تمام مقدسات خدا جز خیر این ملت و مملکت آرزویی ندارم. من آنچه فریضۀ دینی و وطنیام بود با شما در میان نهادم و حالا خود میدانید اگر توجه نکنید نادم میشوید، در حالی که ندامت سودی ندارد. خداوندا شاهد باش صلاح دین و دنیای این ملت را گفتم و در نزد او و اولیای حق مسئولیتی ندارم.
سید ابولقاشم کاشانی▪️
دربارۀ پیشینۀ سرلشکر زاهدی خواندن این مطلب را پیشنهاد میکنم: «در بازداشت انگلیسیها»
مهدی تدینی
#مصدق، #کاشانی،
@Roshanfkrane
در آستانۀ 28 مرداد و سرنگونی مصدق، تنش در صحنۀ سیاسی ایران روزبهروز افزایش مییافت. کانون دعوا دو خواستۀ مناقشهبرانگیز مصدق بود: یکی اینکه فرماندهی کل قوا را در اختیار گیرد (که از اختیارات شاه بود و شاه با واگذاری آن با شروطی موافقت کرده بود) و دومی اینکه مجلس با برگزاری رفراندومی منحل شود. اکثریت مجلس هفدهم حامی مصدق بود، اما اقلیتی در آن سخت در برابر مصدق مقاومت میکرد. سرلشکر زاهدی نیز مدتی بود به مخالفت با مصدق برخاسته بود و از اریبهشت 1332 در مجلس تحصن کرده بود تا بازداشت نشود. جزئیات این تنش بسیار است، از آنها میگذریم و در اینجا نامۀ سرگشادۀ آیتالله کاشانی را که اوایل مرداد نوشته شده است، میخوانیم. وقتی مسجل شد مصدق قصد دارد رفراندوم برگزار کند و مجلس را منحل کند، کاشانی این نامه را نوشت. البته از اواخر سال 31 کاشانی به جمع مخالفان مصدق پیوسته بود و این نامه نقطۀ اوج آن است.
این نامه، فارغ از تأیید یا رد محتوای آن، اکنون سندی تاریخی است و اهمیت و فایدهاش برای ما این است که چکیدهای است از اتهاماتی که مخالفان مصدق دربارۀ او مطرح میکردند و میتوان با آن به فضای پیش از 28 مرداد پی برد.
▪️بسمالله الرحمن الرحیم
چون رادیو که بودجۀ آن از مال این ملت فقیر است و باید صرف تبلیغات ومطالب و مباحث مفید به حال این ملت بشود، فقط و فقط برای مقاصد شخصی و اغراض منافی مصالح ملت و مملکت و اشتباهکاری و بیآبرو نمودن مردم آبرومند و متهم داشتن اشخاص صالح و میهنپرست که میتوانند سد راه دیکتاتوری آقای محمد مصدق بشوند به کار میرود و ممکن نیست بدان وسیله عقاید خود را به سمع هموطنان عزیز برسانند، بدین وسیله به اطلاع ایشان میرسانم.
ملت غیور ایران، فراموش نکنید که از ده سال به این طرف یک نهضتی در ایران پیدا شد و هر روز قویتر و محکمتر گردید تا توانست دولتهای دستنشاندۀ امثال هژیر و رزمآرا را از بین برد و نفوذ اجانب را نابود یا لااقل ضعیف و نفت را ملی سازد و آقای دکتر مصدق از این نهضت استفاده کرده و هماهنگی با آن نشان داد تا به وسیلۀ آن حریفهای خود را از عرصۀ حکومت دور کرد و خود بر مستند صدارت نشست. اکنون 28 ماه است که ایشان زمامدار است و در تمام این مدت یک قدم مفید به حال شما که بتوان آن را اسم ببرد برنداشته (مگر موضوع ملی شدن نفت که با قیام عمومی و فداکاری ملت رشید ایران بوده است). هر روز وعدههای برزگ میدهد و فردا عذر میآورد که من میخواستم این کارها را بکنم، ولی عمال اجنبی کارشکنی کردند و به ادعای او عامل اجنبی هر کسی است که از او موآخذه کند یا بپرسد که آن مواعیدی که شما در این مدت دادهاید کجاست یا چرا یک قدم اصلاحی برنمیدارید یا چرا اعمالی را که به دیگران ایراد میگرفتید، خود مرتکب میشوید؟
با این ترتیب، یعنی با هو و جنجال و ادعا و تهمت و افترا، تمام قوههای موجود در مملکت را از بین بُرد و ساعت به ساعت راه را برای رسیدن به دیکتاتوری و حکومت فردی و خودسری هموارتر ساخت تا بر تمام قوای مملکت مسلط گردید و اکنون به اتکای چند تاک و عرابۀ جنگی و افواج نظامی و پلیس و ژاندارمری که در دست دارد، میخواهد رفراندوم [برگزار] و مجلس را منحل کند. آقای دکتر مصدق مجلسی را که خودش انتخاب کرد و بیش از صدبار گفته که صدی هشتاد آن ملی است، قبول ندارد و برای فرار از استیضاح و راه ندادن به ناظر بانک که از طرف مجلس انتخاب شده تا به حساس اسکناسهای زیادی که منتشر ساخته (و ظاهراً در حدود 450 میلیون تومان است)، رسیدگی کند، مجلس را با وادار ساختن نوکران خود به استعفا تعطیل و برای انحلال آن رفراندوم میکند.
یک ملت ضعیف هر چه بنیان مشروطیت و حکومت ملی و طرق مشورت و شرکتش در حکومت قویتر باشد، پایۀ استقلال و خودمختاری و وحدت ملی و تمامیت کشورش قویتر است و هر چه حکومت فردی بر آن غالبتر باشد، بنیان استقلال و وحدتش ضعیفتر است، زیرا هیچ دولت نیرومند خارجی از ملتی نمیتواند چیزهایی به زیان کشورش بگیرد، ولی از یک فرد به آسانی میگیرد.
هموطنان، بارها برای قطع ید اجنبی و اصلاح امور این ملت تبعید شدهام و به تمام مقدسات خدا جز خیر این ملت و مملکت آرزویی ندارم. من آنچه فریضۀ دینی و وطنیام بود با شما در میان نهادم و حالا خود میدانید اگر توجه نکنید نادم میشوید، در حالی که ندامت سودی ندارد. خداوندا شاهد باش صلاح دین و دنیای این ملت را گفتم و در نزد او و اولیای حق مسئولیتی ندارم.
سید ابولقاشم کاشانی▪️
دربارۀ پیشینۀ سرلشکر زاهدی خواندن این مطلب را پیشنهاد میکنم: «در بازداشت انگلیسیها»
مهدی تدینی
#مصدق، #کاشانی،
@Roshanfkrane
در ستایش یک "اصول گرای" واقعی
یادم هست در انتخابات 84 از دوستی شنیدم "امروز در تلویزیون کسی خواهد آمد که دست راست هاشمی رفسنجانی و مغز اقتصادی اوست!"
به او گفتم "از چه کسی صحبت می کند؟"
پاسخ داد "دکتر موسی غنی نژاد!"
برایم جالب شد، آن شب مردی متین را دیدم که صحبت هایش را یادم نیست، ولی اثر اولیه خوبی گذاشت.
این اسم به خاطرم ماند و بعدها جسته گریخته نوشته هایش را دنبال می کردم، نقد او بر #مصدق و هواداری اش از اقتصاد بازار آزاد را می خواندم و جسارتش همیشه برایم جذاب بود.
اولین دیدار سال ها بعد با ایشان در نمایشگاه کتاب هم برایم امیدبخش بود و لطفی داشت که نوشته هایم را دیده و پسندیده است، متانت و دانش وی برایم تازگی داشت، در دانشگاه معمولا کمتر می شود آدمی دغدغه مند و مطلع و همچنان اهل مطالعه را دید.
بعدها فهمیدم که اساسا پست دولتی نداشته و آگاهانه از این قبیل سمت های دهن پرکن فاصله می گرفته است، چه رسد که دست راست کسی باشد. بر خیلی ها اثر گذاشته و سالها بر اصولش ایستاده است، ولی داخل "سیاست" نشده است. اوایل فکر می کردم مثل خیلی ها مشمول کبر سن شده است و دیگر همان حرف های قبلی را تکرار می کند، کتاب هایش را بیشتر خواندم و فهمیدم که چقدر این تصور از واقعیت فاصله داشته است، کتاب های تازه اش معرفت شناسی علم اقتصاد و روش شناسی علم اقتصاد نشان داد، حالا حالاها باید از استاد آموخت. بماند که در هر دیدار با او جلسه درسی بود برای امثال من.
سال گذشته در مورد توقف خصوصی سازی مطلبی نوشته بود، چیزی که سال ها پیش از این هم گفته بود، مخالف او بودم و صریحا در جلسه ای عمومی ابراز کردم، با عتابی ملایم من را نواخت، ولی چه باک، بیش از اینها وامدار او بودم. بعدها که یکی دو باری ایشان را دیدم، همچنان مهری استادانه داشت و لطفش کم نشده بود. از کتاب در دست نگارشش گفت که نشان می داد جنگجوی کاربلد هنوز اسلحه را زمین نگذاشته است.
موسی غنی نژاد کسی است که جرات کرده است با تمام هزینه های اجتماعی به دگم ها و خرافات حمله کند، شهامت زیادی می خواهد پدر پوپولیسم نفتی را نقد کنی و با فرقه مصدقیه در بیفتی. در این موارد حرف حساب هم داشته باشی باید فحش خورت خوب باشد، مرد فرزانه چنین کرده است و از حواریون بت های زنگ زده ای مثل مصدق و شریعتی نترسیده است، مصاحبه اخیرش با اکو ایران در مورد مصدق و غائله 28 مرداد و واکنش ها را می دیدم، فهمیدم که چقدر دست جای درستی گذاشته است.
سال هاست بر سر اصولش است و بدون وارد شدن در سیاسی بازی های معمول حرفش را زده است، حتی با او مخالف هم باشیم، همچنان قابل احترام است و اثر گذار بر اندیشه ایران. در مواجهه با لشکر تاریکی کار او ساده نبوده و نیست. اهل مرید بازی و مدح کسی نیستم، ولی موسی غنی نژاد یک "اصول گرای" واقعی است. استاد ممنون که هستی، عمرت دراز.
✍ #امیرحسین_خالقی/راهبرد
#اقتصاد
@Roshanfkrane
یادم هست در انتخابات 84 از دوستی شنیدم "امروز در تلویزیون کسی خواهد آمد که دست راست هاشمی رفسنجانی و مغز اقتصادی اوست!"
به او گفتم "از چه کسی صحبت می کند؟"
پاسخ داد "دکتر موسی غنی نژاد!"
برایم جالب شد، آن شب مردی متین را دیدم که صحبت هایش را یادم نیست، ولی اثر اولیه خوبی گذاشت.
این اسم به خاطرم ماند و بعدها جسته گریخته نوشته هایش را دنبال می کردم، نقد او بر #مصدق و هواداری اش از اقتصاد بازار آزاد را می خواندم و جسارتش همیشه برایم جذاب بود.
اولین دیدار سال ها بعد با ایشان در نمایشگاه کتاب هم برایم امیدبخش بود و لطفی داشت که نوشته هایم را دیده و پسندیده است، متانت و دانش وی برایم تازگی داشت، در دانشگاه معمولا کمتر می شود آدمی دغدغه مند و مطلع و همچنان اهل مطالعه را دید.
بعدها فهمیدم که اساسا پست دولتی نداشته و آگاهانه از این قبیل سمت های دهن پرکن فاصله می گرفته است، چه رسد که دست راست کسی باشد. بر خیلی ها اثر گذاشته و سالها بر اصولش ایستاده است، ولی داخل "سیاست" نشده است. اوایل فکر می کردم مثل خیلی ها مشمول کبر سن شده است و دیگر همان حرف های قبلی را تکرار می کند، کتاب هایش را بیشتر خواندم و فهمیدم که چقدر این تصور از واقعیت فاصله داشته است، کتاب های تازه اش معرفت شناسی علم اقتصاد و روش شناسی علم اقتصاد نشان داد، حالا حالاها باید از استاد آموخت. بماند که در هر دیدار با او جلسه درسی بود برای امثال من.
سال گذشته در مورد توقف خصوصی سازی مطلبی نوشته بود، چیزی که سال ها پیش از این هم گفته بود، مخالف او بودم و صریحا در جلسه ای عمومی ابراز کردم، با عتابی ملایم من را نواخت، ولی چه باک، بیش از اینها وامدار او بودم. بعدها که یکی دو باری ایشان را دیدم، همچنان مهری استادانه داشت و لطفش کم نشده بود. از کتاب در دست نگارشش گفت که نشان می داد جنگجوی کاربلد هنوز اسلحه را زمین نگذاشته است.
موسی غنی نژاد کسی است که جرات کرده است با تمام هزینه های اجتماعی به دگم ها و خرافات حمله کند، شهامت زیادی می خواهد پدر پوپولیسم نفتی را نقد کنی و با فرقه مصدقیه در بیفتی. در این موارد حرف حساب هم داشته باشی باید فحش خورت خوب باشد، مرد فرزانه چنین کرده است و از حواریون بت های زنگ زده ای مثل مصدق و شریعتی نترسیده است، مصاحبه اخیرش با اکو ایران در مورد مصدق و غائله 28 مرداد و واکنش ها را می دیدم، فهمیدم که چقدر دست جای درستی گذاشته است.
سال هاست بر سر اصولش است و بدون وارد شدن در سیاسی بازی های معمول حرفش را زده است، حتی با او مخالف هم باشیم، همچنان قابل احترام است و اثر گذار بر اندیشه ایران. در مواجهه با لشکر تاریکی کار او ساده نبوده و نیست. اهل مرید بازی و مدح کسی نیستم، ولی موسی غنی نژاد یک "اصول گرای" واقعی است. استاد ممنون که هستی، عمرت دراز.
✍ #امیرحسین_خالقی/راهبرد
#اقتصاد
@Roshanfkrane
tarabesstaan
مهدی اخوان ثالث _ تسلی و سلام
شعر و خوانش:
مهدی #اخوان_ثالث
آهنگ: #مجید_درخشانی
این شعر را برای زنده یاد دکتر مصدّق گفته ام . در آن وقت ها ـ در سال ۳۵ ـ نمی شد اسم #مصدق را ببری ؛ این بود که بالای شعر نوشتم : برای پیر محمّد احمدآبادی . من خودم در زندان بودم که آن مرد بزرگ و بزرگوار تاریخ معاصر ما را گرفته بودند و تقریباً محکوم کرده بودند . وقتی ما را در زندان زرهی برای هواخوری می بردند ، او [ دکتر مصدّق] را می دیدیم که در یک حصار سیمی خاص و جداگانه ای به تنهایی راه می رفت و قدم می زد؛ مثل شیری درون قفس .
بعدها این شعر را برایش گفتم:
۱۴. اسفند سالروز در گذشت دکتر #محمد_مصدق
یادش گرامی 🌹
#مناسبت
@Roshanfkrane
مهدی #اخوان_ثالث
آهنگ: #مجید_درخشانی
این شعر را برای زنده یاد دکتر مصدّق گفته ام . در آن وقت ها ـ در سال ۳۵ ـ نمی شد اسم #مصدق را ببری ؛ این بود که بالای شعر نوشتم : برای پیر محمّد احمدآبادی . من خودم در زندان بودم که آن مرد بزرگ و بزرگوار تاریخ معاصر ما را گرفته بودند و تقریباً محکوم کرده بودند . وقتی ما را در زندان زرهی برای هواخوری می بردند ، او [ دکتر مصدّق] را می دیدیم که در یک حصار سیمی خاص و جداگانه ای به تنهایی راه می رفت و قدم می زد؛ مثل شیری درون قفس .
بعدها این شعر را برایش گفتم:
۱۴. اسفند سالروز در گذشت دکتر #محمد_مصدق
یادش گرامی 🌹
#مناسبت
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
تصنیف باغبان به یاد باغبان تنهای این باغ دکتر #مصدق
روحش شاد یادش ماندگار
شعر #مهدی_اخوان_ثالث
۲۹ اسفند
روز ملی شدن نفت به همت و پیشکار #محمدمصدق
گرامی باد
@Roshanfkrane
روحش شاد یادش ماندگار
شعر #مهدی_اخوان_ثالث
۲۹ اسفند
روز ملی شدن نفت به همت و پیشکار #محمدمصدق
گرامی باد
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥فیلمی تاریخی در رابطه با این که چگونه دولت #مصدق #اقتصاد کشور را در زمانه تحریم ها اداره کرد؟ !
بدون آنکه گرانی در کشور ایجاد شود!
#تاریخ #جالب #اجتماعی
#سیاسی #محمد_مصدق
@Roshanfkrane
بدون آنکه گرانی در کشور ایجاد شود!
#تاریخ #جالب #اجتماعی
#سیاسی #محمد_مصدق
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چه کسی مردم ایران را در #تنگستان برای انگلیس سرکوب کرد؟!
این ویدیو استناد میکند به سخنرانی دکتر محمد #مصدق در مجلس ۱۴ شورای ملی!
نتیجه تحقیقات کانال روشنفکران
@Kamranmehrban
این متن از صحبت مصدق در جواب سید ضیا طباطبایی برداشته شده!
و بدروغ به سرکوب مردم تنگستان نسبت میدهند!
مصدق طی نطقی در مجلس چهاردهم
ضمن اعتراض به سیدضیاء طباطبایی و استعمار انگلیس خاطرهای دوران والیگریاش در فارس و شیراز نقل میکند
مصدق نقل میکند «تنگستانىها اگر شرارت میکنند من تصدیق میکنم اگر بعضى از آنها راهزنى میکنند»
و «من که والى هستم آنها را تنبیه کنم به وظیفه خودم عمل کرده ام و کار صحیحى کرده ام …
بعد از چند روز من تنگستان را امن کردم»
این نقل قول به هیچ وجه این معنی را نمیدهد که دکترمصدق قیام مردم تنگستان را بر علیه انگلیسیها سرکوب کرده است،!
راهزنان محلی را سرکوب کرده و تنگستان را امن کرده است
#جالب است بدانید #رییسعلی_دلواری در سال ۱۲۹۴ فوت میکند
و نقل قول مصدق مربوط به دوران والیگری فارس در سال ۱۲۹۹ است
و ربطی به قیام تنگستانیها بر علیه انگلیس ندارد!
#اجتماعی #دانستنی #سیاسی #تاریخ
@Roshanfkrane
این ویدیو استناد میکند به سخنرانی دکتر محمد #مصدق در مجلس ۱۴ شورای ملی!
نتیجه تحقیقات کانال روشنفکران
@Kamranmehrban
این متن از صحبت مصدق در جواب سید ضیا طباطبایی برداشته شده!
و بدروغ به سرکوب مردم تنگستان نسبت میدهند!
مصدق طی نطقی در مجلس چهاردهم
ضمن اعتراض به سیدضیاء طباطبایی و استعمار انگلیس خاطرهای دوران والیگریاش در فارس و شیراز نقل میکند
مصدق نقل میکند «تنگستانىها اگر شرارت میکنند من تصدیق میکنم اگر بعضى از آنها راهزنى میکنند»
و «من که والى هستم آنها را تنبیه کنم به وظیفه خودم عمل کرده ام و کار صحیحى کرده ام …
بعد از چند روز من تنگستان را امن کردم»
این نقل قول به هیچ وجه این معنی را نمیدهد که دکترمصدق قیام مردم تنگستان را بر علیه انگلیسیها سرکوب کرده است،!
راهزنان محلی را سرکوب کرده و تنگستان را امن کرده است
#جالب است بدانید #رییسعلی_دلواری در سال ۱۲۹۴ فوت میکند
و نقل قول مصدق مربوط به دوران والیگری فارس در سال ۱۲۹۹ است
و ربطی به قیام تنگستانیها بر علیه انگلیس ندارد!
#اجتماعی #دانستنی #سیاسی #تاریخ
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلمی نادر که گویا سازمان سیا آمریکا منتشر کرده
در ویدیو #آیت_الله_کاشانی همراه با زاهدی ونماینده گان
انگلیس وآمریکا درخانه دکتر #مصدق ساعتی بعد از #کودتای۲۸مرداد علیه دکتر مصدق دیده میشوند...
کانال روشنفکران
#تاریخ #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
در ویدیو #آیت_الله_کاشانی همراه با زاهدی ونماینده گان
انگلیس وآمریکا درخانه دکتر #مصدق ساعتی بعد از #کودتای۲۸مرداد علیه دکتر مصدق دیده میشوند...
کانال روشنفکران
#تاریخ #سیاسی #اجتماعی
@Roshanfkrane
مادرم همیشه میگفت که محمد ای کاش بجای حقوق در اروپا طب میخواندی چون که هرکس به سیاست وارد شود باید خود را برای هرگونه تهمت حاضر کند و هر ناگواری را تحمل نماید ...
این سخنان مادرم آنقدر بر من تاثیر گذاشت که هرگاه برای ایران از کسی تهمت یا ناسزا شنیدم خود را برای خدمت به کشورم آمادهتر کردم !
✍ #دکتر_مصدق
#مناسبت
.29 اردیبهشت زادروز فرزند خلف ایران، پیشوای نهضت ملی، دکتر #مصدق ، گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane
این سخنان مادرم آنقدر بر من تاثیر گذاشت که هرگاه برای ایران از کسی تهمت یا ناسزا شنیدم خود را برای خدمت به کشورم آمادهتر کردم !
✍ #دکتر_مصدق
#مناسبت
.29 اردیبهشت زادروز فرزند خلف ایران، پیشوای نهضت ملی، دکتر #مصدق ، گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane