مرحوم محمد قاضی،
مترجم پیشکسوت و بلندآوازه کشورمان در کتاب #خاطراتش روایت می کند :
در پنجمین سالی که به استخدام سازمان برنامه و بودجه درآمده بودم، دولت وقت تصمیم گرفت برای خانوارها کوپن ارزاق صادر کند.
جنگ جهانی به پایان رسیده بود اما کمبود ارزاق و فقر در کشور هنوز شدت داشت. من به همراه یک کارمند مامور شدم در ناحیه طالقان آمارگیری کنم و لیست ساکنان همه دهات را ثبت نمایم.
ما دو نفر به همراه یک ژاندارم و یک بلد راه سوار بر دو قاطر به عمق کوهستان طالقان رفتیم و از تک تک روستاها آمار جمع آوری کردیم.
در یک روستا کدخدا طبق وظیفه اش ما را همراهی می نمود. به امامزاده ای رسیدیم با بنایی کوچک و گنبدی سبز رنگ که مورد احترام اهالی بود و یک چشمه باصفا به صورت دریاچه ای به وسعت صدمتر مربع مقابل امامزاده به چشم می خورد. مقابل چشمه ایستادیم که دیدم درون آب چشمه ماهی های درشت و سرحال شنا می کنند. ماهی کپور آنچنان فراوان بود که ضمن شنا با هم برخورد می کردند.
کدخدا مرد پنجاه ساله دانا و موقری بود ، گفت : آقای قاضی، این ماهی ها متعلق به این امامزاده هستند و کسی جرات صید آنان را ندارد.چند سال پیش گربه ای قصد شکار بچه ماهی ها را داشت که در دم به شکل سنگ درآمد، آنجاست ببینید.
سنگی را در دامنه کوه و نزدیک چشمه نشان داد که به نظرم چندان شبیه گربه نبود. اما کدخدا آنچنان عاقل و چیزفهم بود که حرفش را پذیرفتم. چند نفر از اهل ده همراهمان شده بودند که سر تکان دادند و چیزهایی در تائید این ماجرای شگفت انگیز گفتند.
شب ناچار بودیم جایی اتراق کنیم. به دعوت کدخدا به خانه اش رفتیم. سفره شام را پهن کردند و در کنار دیسهای معطر برنج شمال، دو ماهی کپور درشت و سرخ شده هم گذاشتند.
ضمن صرف غذا گفتم : کدخدا ماهی به این لذیذی را چطور تهیه می کنید؟ به شمال که دسترسی ندارید.
به سادگی گفت : ماهی های همان چشمه امامزاده هستند !!!
لقمه غذا در گلویم گیر کرد. شاید یک دو دقیقه کپ کرده بودم. با جرعه ای آب لقمه را فرو دادم و سردرگم و وحشتزده نگاهش کردم.
حال مرا که دید قهقه ای سر داد و مفصل خندید و گفت : نکند داستان سنگ شدن و ممنوعیت و اینها را باور کردید؟!!
من از جوانی که مسئول اداره ده شدم اگر چنین داستانی خلق نمی کردم که تا به حال مردم ریشه ماهی را از آن چشمه بیرون آورده بودند. یک جوری لازم بود بترسند و پنهانی ماهی صید نکنند.
در چهره کدخدا ، روح همه حاکمان مشرق زمین را در طول تاریخ می دیدم. مردانی که سوار بر ترس و جهل مردم حکومت کرده بودند و هرگز گامی در راه تربیت و آگاهی رعیت برنداشته بودند. حاکمانی که خود کوچکترین اعتقادی به آنچه می گفتند نداشتند و انسانها را قابل تربیت و آگاهی نمی دانستند.
خاطرات یک مترجم
#محمد_قاضی
#اجتماعی
#مذهبی
@Roshanfkrane
مترجم پیشکسوت و بلندآوازه کشورمان در کتاب #خاطراتش روایت می کند :
در پنجمین سالی که به استخدام سازمان برنامه و بودجه درآمده بودم، دولت وقت تصمیم گرفت برای خانوارها کوپن ارزاق صادر کند.
جنگ جهانی به پایان رسیده بود اما کمبود ارزاق و فقر در کشور هنوز شدت داشت. من به همراه یک کارمند مامور شدم در ناحیه طالقان آمارگیری کنم و لیست ساکنان همه دهات را ثبت نمایم.
ما دو نفر به همراه یک ژاندارم و یک بلد راه سوار بر دو قاطر به عمق کوهستان طالقان رفتیم و از تک تک روستاها آمار جمع آوری کردیم.
در یک روستا کدخدا طبق وظیفه اش ما را همراهی می نمود. به امامزاده ای رسیدیم با بنایی کوچک و گنبدی سبز رنگ که مورد احترام اهالی بود و یک چشمه باصفا به صورت دریاچه ای به وسعت صدمتر مربع مقابل امامزاده به چشم می خورد. مقابل چشمه ایستادیم که دیدم درون آب چشمه ماهی های درشت و سرحال شنا می کنند. ماهی کپور آنچنان فراوان بود که ضمن شنا با هم برخورد می کردند.
کدخدا مرد پنجاه ساله دانا و موقری بود ، گفت : آقای قاضی، این ماهی ها متعلق به این امامزاده هستند و کسی جرات صید آنان را ندارد.چند سال پیش گربه ای قصد شکار بچه ماهی ها را داشت که در دم به شکل سنگ درآمد، آنجاست ببینید.
سنگی را در دامنه کوه و نزدیک چشمه نشان داد که به نظرم چندان شبیه گربه نبود. اما کدخدا آنچنان عاقل و چیزفهم بود که حرفش را پذیرفتم. چند نفر از اهل ده همراهمان شده بودند که سر تکان دادند و چیزهایی در تائید این ماجرای شگفت انگیز گفتند.
شب ناچار بودیم جایی اتراق کنیم. به دعوت کدخدا به خانه اش رفتیم. سفره شام را پهن کردند و در کنار دیسهای معطر برنج شمال، دو ماهی کپور درشت و سرخ شده هم گذاشتند.
ضمن صرف غذا گفتم : کدخدا ماهی به این لذیذی را چطور تهیه می کنید؟ به شمال که دسترسی ندارید.
به سادگی گفت : ماهی های همان چشمه امامزاده هستند !!!
لقمه غذا در گلویم گیر کرد. شاید یک دو دقیقه کپ کرده بودم. با جرعه ای آب لقمه را فرو دادم و سردرگم و وحشتزده نگاهش کردم.
حال مرا که دید قهقه ای سر داد و مفصل خندید و گفت : نکند داستان سنگ شدن و ممنوعیت و اینها را باور کردید؟!!
من از جوانی که مسئول اداره ده شدم اگر چنین داستانی خلق نمی کردم که تا به حال مردم ریشه ماهی را از آن چشمه بیرون آورده بودند. یک جوری لازم بود بترسند و پنهانی ماهی صید نکنند.
در چهره کدخدا ، روح همه حاکمان مشرق زمین را در طول تاریخ می دیدم. مردانی که سوار بر ترس و جهل مردم حکومت کرده بودند و هرگز گامی در راه تربیت و آگاهی رعیت برنداشته بودند. حاکمانی که خود کوچکترین اعتقادی به آنچه می گفتند نداشتند و انسانها را قابل تربیت و آگاهی نمی دانستند.
خاطرات یک مترجم
#محمد_قاضی
#اجتماعی
#مذهبی
@Roshanfkrane
یادوارهِ استاد #محمد_قاضی 🌺
۱۲ مرداد ۱۲۹۲ ـ ۲۴ دی ۱۳۷۶
🖌 مترجم بزرگ، مترقی و نامور ایران که بهترینهای ادبیات جهان را به کشور و کاشانهِ ما آورد...
نویسندهای که در انتخاب برای ترجمه، بر آثار مترقی و پیشرو و انسانشمول دست میگذاشت...
#محمدقاضی با تسلط بر زوایای زبان فارسی و ادبیات توده، سبکی از ترجمه را با بیشترین نزدیکی با اصل اثر به خواننده ارائه میکرد...
یادش همیشه با بهترینهای ادبیات جهان در نسلهای آینده گرامی است... 📘🌟
📚🖌🎶
#مناسبت
@Roshanfkrane
۱۲ مرداد ۱۲۹۲ ـ ۲۴ دی ۱۳۷۶
🖌 مترجم بزرگ، مترقی و نامور ایران که بهترینهای ادبیات جهان را به کشور و کاشانهِ ما آورد...
نویسندهای که در انتخاب برای ترجمه، بر آثار مترقی و پیشرو و انسانشمول دست میگذاشت...
#محمدقاضی با تسلط بر زوایای زبان فارسی و ادبیات توده، سبکی از ترجمه را با بیشترین نزدیکی با اصل اثر به خواننده ارائه میکرد...
یادش همیشه با بهترینهای ادبیات جهان در نسلهای آینده گرامی است... 📘🌟
📚🖌🎶
#مناسبت
@Roshanfkrane
🔵 #محمد_قاضی فرزند میرزاعبدالخالق قاضی در ۱۲ مرداد ۱۲۹۲ در شهر #مهاباد به دنیا آمد.
وی در کتاب «خاطرات یک مترجم» که سرگذشت خودش است، مینویسد:
🖌 «پدر من ابتدا یک فرزند به نام محمد داشت که فوت کرد.
سپس یک دختر داشت، آن هم فوت کرد. خداوند پسر دیگری به پدر و مادرم داد و بهدلیل اینکه پدرم به نام محمد علاقه داشت، نام این کودک را نیز محمد گذاشت؛
اما این محمد ثانی هم بعد از مدتی فوت کرد.
و دوباره صاحب فرزند پسر دیگری شد و نام وی را نیز محمد گذاشت.
این #محمدثالث من هستم و خدا رحم کرد که #شهیدثالث نشدم».
📖 برخی از آثار مهم ترجمهشده توسط محمد قاضی:
«دن کیشوت» اثر سروانتس
«نان و شراب» اثر اینیاتسیو سیلونه
«آزادی یا مرگ» اثر کازانتزاکیس
«مسیح بازمصلوب» اثر کازانتزاکیس
«مادام بواری» اثر گوستاو فلوبر
«مهاتما گاندی» اثر رومن رولان
«سپید دندان» اثر جک لندن
«در زیر یوغ» اثر ایوان وازوف
«سقوط پاریس» ایلیا ارنبورگ
محمد قاضی بیشتر از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه میکرد
همچنین آثاری را از روسی و کردی به فارسی برگرداند.
او در مقدمهی کتابهایش تحلیلها و عقاید جالبی را گنجانده که کتابهای مورد ترجمه او را بسیار جذابتر میکند.
محمد قاضی در مقدمه کتاب #زوربای_یونانی، خود را
#زوربای_ایرانی نامیده است!
یادش گرامی🌹
@Roshanfkrane
وی در کتاب «خاطرات یک مترجم» که سرگذشت خودش است، مینویسد:
🖌 «پدر من ابتدا یک فرزند به نام محمد داشت که فوت کرد.
سپس یک دختر داشت، آن هم فوت کرد. خداوند پسر دیگری به پدر و مادرم داد و بهدلیل اینکه پدرم به نام محمد علاقه داشت، نام این کودک را نیز محمد گذاشت؛
اما این محمد ثانی هم بعد از مدتی فوت کرد.
و دوباره صاحب فرزند پسر دیگری شد و نام وی را نیز محمد گذاشت.
این #محمدثالث من هستم و خدا رحم کرد که #شهیدثالث نشدم».
📖 برخی از آثار مهم ترجمهشده توسط محمد قاضی:
«دن کیشوت» اثر سروانتس
«نان و شراب» اثر اینیاتسیو سیلونه
«آزادی یا مرگ» اثر کازانتزاکیس
«مسیح بازمصلوب» اثر کازانتزاکیس
«مادام بواری» اثر گوستاو فلوبر
«مهاتما گاندی» اثر رومن رولان
«سپید دندان» اثر جک لندن
«در زیر یوغ» اثر ایوان وازوف
«سقوط پاریس» ایلیا ارنبورگ
محمد قاضی بیشتر از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه میکرد
همچنین آثاری را از روسی و کردی به فارسی برگرداند.
او در مقدمهی کتابهایش تحلیلها و عقاید جالبی را گنجانده که کتابهای مورد ترجمه او را بسیار جذابتر میکند.
محمد قاضی در مقدمه کتاب #زوربای_یونانی، خود را
#زوربای_ایرانی نامیده است!
یادش گرامی🌹
@Roshanfkrane
سالروز درگذشت
#نیکوس_کازانتزاکیس
(۱۸ فوریه ۱۸۸۳، یونان ـ ۲۶ اکتبر۱۹۵۷، آلمان غربی)
نویسنده
او و آثارش را با ترجمههای زندهیاد #محمد_قاضی میشناسیم.
معروفترین اثر کازانتازکیس، زوربای یونانی است که به فیلم هم درآمده و با بازی خیرهکنندهء آنتونیکوئین و موسیقیای ماندگار، شهرتی جهانی پیدا کرد.
از آثار اوست: رمانهای «زوربای یونانی»، «مسیح بازمصلوب»، «آخرین وسوسۀ مسیح»، «آزادی یا مرگ»، «مار و نیلوفر» و نمایشنامههای «سودوم و گومورا»، «بودا»، «سپیده میدمد»، «کمدی یا نماز وحشت» و «اودیسه»
#مناسبت
@Roshanfkrane
#نیکوس_کازانتزاکیس
(۱۸ فوریه ۱۸۸۳، یونان ـ ۲۶ اکتبر۱۹۵۷، آلمان غربی)
نویسنده
او و آثارش را با ترجمههای زندهیاد #محمد_قاضی میشناسیم.
معروفترین اثر کازانتازکیس، زوربای یونانی است که به فیلم هم درآمده و با بازی خیرهکنندهء آنتونیکوئین و موسیقیای ماندگار، شهرتی جهانی پیدا کرد.
از آثار اوست: رمانهای «زوربای یونانی»، «مسیح بازمصلوب»، «آخرین وسوسۀ مسیح»، «آزادی یا مرگ»، «مار و نیلوفر» و نمایشنامههای «سودوم و گومورا»، «بودا»، «سپیده میدمد»، «کمدی یا نماز وحشت» و «اودیسه»
#مناسبت
@Roshanfkrane
✋سلام و روزتان بهخیر
👈 اینها همهنکاتیاستکه بهتر است که درباره امروز بیستوچهارم دی ۱۳۹۹خورشیدی بدانید؛
😷 #هوا در کرج، تهران، قم، اراک، اصفهان، تبریز و مشهد همچنان و به سختی #آلوده است مثلا همینالان در باقرشهر در جنوب تهران، شاخص آلودگی هوا به بیشاز ۲۰۰ سر زده- اما گویا فردا شب #باد با سرعت ۱۵کیلومتر بر ساعت به دادمان میرسد.
▪️هیات #دولت جلسه دارد و حتما از وزیران نفت و نیرو و مدیر محیط زیست، بازهم همان حرفهای همیشگی و مبهم را درباره آلودگی #هوا و خصوصا قطعی #برق خواهیم شنید و البته احتمالا وعدهووعیدها درباره واکسن کرونا هم ادامه دارد.
▪️در کنگره #آمریکا، طرح #استیضاح دونالد #ترامپ کلید میخورد؛ آنها یکهفته مانده به پایان دوران ریاستجمهوری او و البته بیشتر به قصد راندناش به بیرون از سیاست آمریکا برای همیشه.
👈 دمکراتها که از پنس خواستهاند با متمم ۲۵ قانوناساسی، ترامپ را کنار بگذارد اما او خواستهشان را اجابت نکرده.
▪️در نخستین روز مانور #نیرویدریایی_ارتش، با نام اقتدار، دریای عمان و اقیانوس هند، با حضور رئيس ستادکل نیروهای مسلح و فرماندهکل ارتش، ناوبندر #مُکران و ناو موشکاندازه #زره، به نیروی دریایی ارتش میپیوندند- گفته میشود ناوبندر مکران بزرگترین شناور نظامی ایران خواهد بود.
⚽️ ساعت ۲۱:۳۰ شبکه ورزش از لیگبرتر #فوتبال مردان انگلیس، بازی منچسترسیتی با برایتون را پخش میکند و شاید اگر #برق داشته باشیم، بازی علیرضا #جهانبخش بازیکن ایرانی برایتون را ببینیم.
⚽️ از جامحذفی فوتبال #ایتالیا، هم شبکه ورزش ساعت ۱۷:۳۰ بازی فیورنتینا با اینترمیلان و ساعت ۲۳:۳۰ بازی یوونتوس با جنوا را پخش میکند- دیشب آثمیلان در ضربات پنالتی تورینور را کنار زد.
📌 امروز در تقویم:
▪️مصادفاستبا سالگرد آغازبهکار #شورای_سلطنت ایران در سال ۱۳۵۷که شاه در آستانه رفتناز ایران برای اداره امور و مذاکره با انقلابیها راهانداخت.
👈جلالتهرانی، محمدعلی وارسته، علیقلیاردلان، جواد سعید، عبدالله انتظام، محمد سجادی، عباس قرهباغی و عبدالحسین علیآبادی عضو این شورا بودند که جز یکی دونفر همگی به مذهبیبودن شناخته میشدند و پس از حوادث خرداد ۴۲ اغلب مورد غضب قرار گرفته بودند.
👈تهرانی به سرعت در دیدار با امام در پاریس از سمت ریاست شورا استعفا داد و شورا هم نهایتا پساز پیروزی انقلاب منحل شد.
👈 از این جمع پساز انقلاب جوادسعید، که سالها رئيسمجلس شورا و عضو ردهبالای حزب رستاخیز بود، اعدام شد.
▪️مصادفاستبا بیستوچهارمین سالروز کشتهشدن #احمد_تفضلی، ایرانشناس، زبانشناس و استاد برجسته زبانهای باستانی دانشگاه تهران و مترجم سرشناس که از جمله مقتولان #قتلهای_زنجیرهای دهه ۷۰ بود.
▪️مصادفاستبا سالمرگ مترجم مشهور کُرد و ایرانی، #محمد_قاضی که او را با ترجمه آثار بزرگی چون دنکیشوت، زوربای یونانی، سپیددندان، مادام بوواری، نان و شراب و شاهزاده و گدا میشناسیم.
#خبر
@Roshanfkrane
👈 اینها همهنکاتیاستکه بهتر است که درباره امروز بیستوچهارم دی ۱۳۹۹خورشیدی بدانید؛
😷 #هوا در کرج، تهران، قم، اراک، اصفهان، تبریز و مشهد همچنان و به سختی #آلوده است مثلا همینالان در باقرشهر در جنوب تهران، شاخص آلودگی هوا به بیشاز ۲۰۰ سر زده- اما گویا فردا شب #باد با سرعت ۱۵کیلومتر بر ساعت به دادمان میرسد.
▪️هیات #دولت جلسه دارد و حتما از وزیران نفت و نیرو و مدیر محیط زیست، بازهم همان حرفهای همیشگی و مبهم را درباره آلودگی #هوا و خصوصا قطعی #برق خواهیم شنید و البته احتمالا وعدهووعیدها درباره واکسن کرونا هم ادامه دارد.
▪️در کنگره #آمریکا، طرح #استیضاح دونالد #ترامپ کلید میخورد؛ آنها یکهفته مانده به پایان دوران ریاستجمهوری او و البته بیشتر به قصد راندناش به بیرون از سیاست آمریکا برای همیشه.
👈 دمکراتها که از پنس خواستهاند با متمم ۲۵ قانوناساسی، ترامپ را کنار بگذارد اما او خواستهشان را اجابت نکرده.
▪️در نخستین روز مانور #نیرویدریایی_ارتش، با نام اقتدار، دریای عمان و اقیانوس هند، با حضور رئيس ستادکل نیروهای مسلح و فرماندهکل ارتش، ناوبندر #مُکران و ناو موشکاندازه #زره، به نیروی دریایی ارتش میپیوندند- گفته میشود ناوبندر مکران بزرگترین شناور نظامی ایران خواهد بود.
⚽️ ساعت ۲۱:۳۰ شبکه ورزش از لیگبرتر #فوتبال مردان انگلیس، بازی منچسترسیتی با برایتون را پخش میکند و شاید اگر #برق داشته باشیم، بازی علیرضا #جهانبخش بازیکن ایرانی برایتون را ببینیم.
⚽️ از جامحذفی فوتبال #ایتالیا، هم شبکه ورزش ساعت ۱۷:۳۰ بازی فیورنتینا با اینترمیلان و ساعت ۲۳:۳۰ بازی یوونتوس با جنوا را پخش میکند- دیشب آثمیلان در ضربات پنالتی تورینور را کنار زد.
📌 امروز در تقویم:
▪️مصادفاستبا سالگرد آغازبهکار #شورای_سلطنت ایران در سال ۱۳۵۷که شاه در آستانه رفتناز ایران برای اداره امور و مذاکره با انقلابیها راهانداخت.
👈جلالتهرانی، محمدعلی وارسته، علیقلیاردلان، جواد سعید، عبدالله انتظام، محمد سجادی، عباس قرهباغی و عبدالحسین علیآبادی عضو این شورا بودند که جز یکی دونفر همگی به مذهبیبودن شناخته میشدند و پس از حوادث خرداد ۴۲ اغلب مورد غضب قرار گرفته بودند.
👈تهرانی به سرعت در دیدار با امام در پاریس از سمت ریاست شورا استعفا داد و شورا هم نهایتا پساز پیروزی انقلاب منحل شد.
👈 از این جمع پساز انقلاب جوادسعید، که سالها رئيسمجلس شورا و عضو ردهبالای حزب رستاخیز بود، اعدام شد.
▪️مصادفاستبا بیستوچهارمین سالروز کشتهشدن #احمد_تفضلی، ایرانشناس، زبانشناس و استاد برجسته زبانهای باستانی دانشگاه تهران و مترجم سرشناس که از جمله مقتولان #قتلهای_زنجیرهای دهه ۷۰ بود.
▪️مصادفاستبا سالمرگ مترجم مشهور کُرد و ایرانی، #محمد_قاضی که او را با ترجمه آثار بزرگی چون دنکیشوت، زوربای یونانی، سپیددندان، مادام بوواری، نان و شراب و شاهزاده و گدا میشناسیم.
#خبر
@Roshanfkrane
.
آدم بيش از يک بار به دنيا نمیآيد و اين عمرِ يكباره و منحصر بهفردش را نيز دائم در موقت بودن و در انتظارِ روزی به سر میبرد كه زندگی واقعی شروع شود.
از کتابِ #نان_و_شراب
#اینیاتسیو_سیلونه
ترجمه: #محمد_قاضی
#انتشارات_امیرکبیر
.
#اندیشه
@Roshanfkrane
آدم بيش از يک بار به دنيا نمیآيد و اين عمرِ يكباره و منحصر بهفردش را نيز دائم در موقت بودن و در انتظارِ روزی به سر میبرد كه زندگی واقعی شروع شود.
از کتابِ #نان_و_شراب
#اینیاتسیو_سیلونه
ترجمه: #محمد_قاضی
#انتشارات_امیرکبیر
.
#اندیشه
@Roshanfkrane
به مناسبت زاد روز
#محمد_قاضی
مترجم
و در آن آب که هنوز میلرزید عکس لرزان خورشید را میدیدم.
شازده کوچولو گفت: من تشنۀ این آبم قدری بده بنوشم...
و فهمیدم که او در جستجوی چه بوده است!
و دلو را تا به لبان او بالا بردم. او با چشمان بسته آب نوشید. آبی بود به شیرینی عید. آبی بود که با هر غذایی فرق داشت. آبی بود که از شبگردی در پرتو ستارگان، از آواز چرخ چاه و از تقلای بازوان من تراویده بود. برای دل به لطف و خوبی هدیه بود...
شازده کوچولو گفت: آدمهای هموطن تو پنجهزار گل سرخ را در یک باغچه میکارند... و گلی را که میخواهند در آن میان پیدا نمیکنند...
من در جواب گفتم: بلی پیدا نمیکنند...
_ و با این وصف آنچه را که ایشان جستجو میکنند میتوان تنها در یک گل سرخ یا در اندکی آب پیدا کرد...
در جواب گفتم: مسلم است.
و شازده کوچولو باز گفت: ولی چشمها کورند. باید با دل جستجو کرد.
( #شازده_کوچولو، آنتوان دوسنتاگزوپری، ترجمۀ #محمد_قاضی، کتابهای طلایی (وابسته به امیرکبیر)، چاپ دوم ۱۳۴۷، ص ۸۲ و ۸۳).
#ترجمه
@Roshanfkrane
#محمد_قاضی
مترجم
و در آن آب که هنوز میلرزید عکس لرزان خورشید را میدیدم.
شازده کوچولو گفت: من تشنۀ این آبم قدری بده بنوشم...
و فهمیدم که او در جستجوی چه بوده است!
و دلو را تا به لبان او بالا بردم. او با چشمان بسته آب نوشید. آبی بود به شیرینی عید. آبی بود که با هر غذایی فرق داشت. آبی بود که از شبگردی در پرتو ستارگان، از آواز چرخ چاه و از تقلای بازوان من تراویده بود. برای دل به لطف و خوبی هدیه بود...
شازده کوچولو گفت: آدمهای هموطن تو پنجهزار گل سرخ را در یک باغچه میکارند... و گلی را که میخواهند در آن میان پیدا نمیکنند...
من در جواب گفتم: بلی پیدا نمیکنند...
_ و با این وصف آنچه را که ایشان جستجو میکنند میتوان تنها در یک گل سرخ یا در اندکی آب پیدا کرد...
در جواب گفتم: مسلم است.
و شازده کوچولو باز گفت: ولی چشمها کورند. باید با دل جستجو کرد.
( #شازده_کوچولو، آنتوان دوسنتاگزوپری، ترجمۀ #محمد_قاضی، کتابهای طلایی (وابسته به امیرکبیر)، چاپ دوم ۱۳۴۷، ص ۸۲ و ۸۳).
#ترجمه
@Roshanfkrane