☘️دهم آذر ۹۴
#هنرمندی خوشنام و صاحبذوق ـ در حالی که در پشت کامپیوترش بر روی کیبورد خم شده بود ـ با تنهایی #شاعرانهاش، به جاودانگی لبخند زد.
او نگاه مهرآمیزش را از جهان ما برگرفت و به آن سوی ناشناختههای کهکشان باز کرد؛ 🥀🥀
هنگامی که #ستارگان نیمهشب، گشادهپلک و دریغمند او را مینگریستند و ماه آوارهی غربت، در حسرت دیدار دگرباره چشمان #هنرمندش، همچنان بر پنجرهی اتاق او درنگ کرده بود...
🥀🥀
#منصور_قدرخواه،
این کارگردان، صحنهٰپرداز و فیلمساز توانا، نقاش با احساس و تصویربردار شکارچی زیباییها، گرافیست و در عینحال اهل قلم، اکنون خود به پرترهیی درخشان و رشکبرانگیز و مستندی دلپذیر تبدیل گشته است.
چهرهی صمیمی و مهربان او در وفاداری تا به آخر به #آزادی و #آزادمنشی، در آلبوم جاودانگی، اکنون زیباترین و هنرمندانهترین تصویر حیات اوست.
او همدوش با #مرضیه، #آندرانیک، #عماد_رام، #غلامحسین_ساعدی، #سعید_سلطانپور و
نسلی ادامهدار و شگفت از #هنرمندان مردمی و انقلابی میهنمان، برای همیشه در قلب و خاطرهی مردم ما جای گرفت.
ع _ طارق
#مناسبت
@Roshanfkrane
#هنرمندی خوشنام و صاحبذوق ـ در حالی که در پشت کامپیوترش بر روی کیبورد خم شده بود ـ با تنهایی #شاعرانهاش، به جاودانگی لبخند زد.
او نگاه مهرآمیزش را از جهان ما برگرفت و به آن سوی ناشناختههای کهکشان باز کرد؛ 🥀🥀
هنگامی که #ستارگان نیمهشب، گشادهپلک و دریغمند او را مینگریستند و ماه آوارهی غربت، در حسرت دیدار دگرباره چشمان #هنرمندش، همچنان بر پنجرهی اتاق او درنگ کرده بود...
🥀🥀
#منصور_قدرخواه،
این کارگردان، صحنهٰپرداز و فیلمساز توانا، نقاش با احساس و تصویربردار شکارچی زیباییها، گرافیست و در عینحال اهل قلم، اکنون خود به پرترهیی درخشان و رشکبرانگیز و مستندی دلپذیر تبدیل گشته است.
چهرهی صمیمی و مهربان او در وفاداری تا به آخر به #آزادی و #آزادمنشی، در آلبوم جاودانگی، اکنون زیباترین و هنرمندانهترین تصویر حیات اوست.
او همدوش با #مرضیه، #آندرانیک، #عماد_رام، #غلامحسین_ساعدی، #سعید_سلطانپور و
نسلی ادامهدار و شگفت از #هنرمندان مردمی و انقلابی میهنمان، برای همیشه در قلب و خاطرهی مردم ما جای گرفت.
ع _ طارق
#مناسبت
@Roshanfkrane
با کشورم چه رفته است؟!
...
چشمِ صبورِ مردان
دیری ست ؛
در پرده های اشک نشسته است.!!
دیری ست ؛
قلب عشق در گوشه های بند؛
شکسته است..!!
چندان زِ تنگنای قفس
خواندیم!!
که از پاره های زخم
گلو بسته است...!!
ای دستِ انقلاب.!!
مُشتِ درشتِ مرد
گل مُشت آفتاب
با کشورم چه رفته است؟!
#سعید_سلطانپور
#شعر
@Roshanfkrane
...
چشمِ صبورِ مردان
دیری ست ؛
در پرده های اشک نشسته است.!!
دیری ست ؛
قلب عشق در گوشه های بند؛
شکسته است..!!
چندان زِ تنگنای قفس
خواندیم!!
که از پاره های زخم
گلو بسته است...!!
ای دستِ انقلاب.!!
مُشتِ درشتِ مرد
گل مُشت آفتاب
با کشورم چه رفته است؟!
#سعید_سلطانپور
#شعر
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 شعرخوانی #سعید_سلطانپور در انستیتو گوته - پاییز ۱۳۵۶
سعید سلطانپور در شب ازدواجش دستگیر و در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ اعدام گشت.
"با کشورم چه رفته است
که زندان ها از شبنم و شقایق سرشاراند؟
و بازماندگان شهیدان، انبوه ابرهای پریشان و سوگوار
درسوگ لاله های سوخته می بارند؟
با کشورم چه رفته است
که گل ها هنوزسوگوارند با شور گردباد؟
آنک منم که تفته تر از گردبادها، در خارزار بادیه می چرخم
تا آتش نهفته به خاکستر، آشفته تر ز نعره ی خورشیدهای تیر
از قلب خاک های فراموش سرکشد
تا از قنات حنجره ها، موج خشم و خون
روی غروب سوخته ی مرگ پرکشد
این نعره ی من است
این نعره ی من است که روی فلات می پیچد
و خاک های سکوت زمانه ی تاریک را می آشوبد
و با هزار مشت گران بر آب های عمان می کوبد
این نعره ی من است که می روبد خاکستر زمان را از چشم روزگار
بعد از تو ای گلشن ستاره دنباله دار اعدام
ای خسرو بزرگ که برق و لرزه در ارکان خسروان بودی
ای آخرین ستاره، خونین ترین سرور
در باغ ارغوان، در ازدحام خلق، در دوردست و نزدیک
#دکلمه #شعر
@Roshanfkrane
سعید سلطانپور در شب ازدواجش دستگیر و در ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ اعدام گشت.
"با کشورم چه رفته است
که زندان ها از شبنم و شقایق سرشاراند؟
و بازماندگان شهیدان، انبوه ابرهای پریشان و سوگوار
درسوگ لاله های سوخته می بارند؟
با کشورم چه رفته است
که گل ها هنوزسوگوارند با شور گردباد؟
آنک منم که تفته تر از گردبادها، در خارزار بادیه می چرخم
تا آتش نهفته به خاکستر، آشفته تر ز نعره ی خورشیدهای تیر
از قلب خاک های فراموش سرکشد
تا از قنات حنجره ها، موج خشم و خون
روی غروب سوخته ی مرگ پرکشد
این نعره ی من است
این نعره ی من است که روی فلات می پیچد
و خاک های سکوت زمانه ی تاریک را می آشوبد
و با هزار مشت گران بر آب های عمان می کوبد
این نعره ی من است که می روبد خاکستر زمان را از چشم روزگار
بعد از تو ای گلشن ستاره دنباله دار اعدام
ای خسرو بزرگ که برق و لرزه در ارکان خسروان بودی
ای آخرین ستاره، خونین ترین سرور
در باغ ارغوان، در ازدحام خلق، در دوردست و نزدیک
#دکلمه #شعر
@Roshanfkrane
شبانه با یک ستاره میآیم و در پناه ویرانههای شب
ستارهام را در بادها میآویزم و مینشینم در قایق شبانهی باد
روی شب میگردم و زیر باد و ستاره سرود عشق را سر میدهم.
و میسوزم.
من راز سوختن را میدانم و این ستاره که در باد با من است
سهمیست از بدایت دانستن...
تمام شب شبحی بودم و جفت ناشناختهام گم بود.
من میآمدم از غربت
من از تمام غریبان غریبتر بودم.
کسی نمیدانست
کسی محبت دست مرا نمیدانست...
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
شبانه با یک ستاره میآیم و در پناه ویرانههای شب
ستارهام را در بادها میآویزم و مینشینم در قایق شبانهی باد
روی شب میگردم و زیر باد و ستاره سرود عشق را سر میدهم.
و میسوزم.
من راز سوختن را میدانم و این ستاره که در باد با من است
سهمیست از بدایت دانستن...
تمام شب شبحی بودم و جفت ناشناختهام گم بود.
من میآمدم از غربت
من از تمام غریبان غریبتر بودم.
کسی نمیدانست
کسی محبت دست مرا نمیدانست...
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
🕊🌸
گفتی :" بارانی باش ... "
و من
تمامِ خودم را
بهار بهار
برایت باریدم
گفتی : " زلال باش "
و من
تمام تکه های شکسته یِ دیروزهایم را
آیینه به آیینه
برایت جلا زدم
گفتی : " دل شکسته ام "
و من
تمام درد های دیروزت را
چشم به چشم
برایت گریستم
گفتی : " امیدم باش "
و من
تمام گریه هایم را
فردا به فردا
برایت خندیدم ...
گفتم : " همسفرم باش "
و تو
تمام جاده های فردا را
پنجره به پنجره
به رویم بستی ...
تو رفتی و من
دوباره
تمام شهر شعرم را
به یاد تو
آسمان به آسمان
بال خواهم زد ...
#سعید_سلطانپور
#شعر
@Roshanfkrane
گفتی :" بارانی باش ... "
و من
تمامِ خودم را
بهار بهار
برایت باریدم
گفتی : " زلال باش "
و من
تمام تکه های شکسته یِ دیروزهایم را
آیینه به آیینه
برایت جلا زدم
گفتی : " دل شکسته ام "
و من
تمام درد های دیروزت را
چشم به چشم
برایت گریستم
گفتی : " امیدم باش "
و من
تمام گریه هایم را
فردا به فردا
برایت خندیدم ...
گفتم : " همسفرم باش "
و تو
تمام جاده های فردا را
پنجره به پنجره
به رویم بستی ...
تو رفتی و من
دوباره
تمام شهر شعرم را
به یاد تو
آسمان به آسمان
بال خواهم زد ...
#سعید_سلطانپور
#شعر
@Roshanfkrane
... چشم صبور مردان
دیریست
در پردههای اشک نشسته است
دیریست
قلب عشق در گوشههای بند
شکسته است
چندان ز تنگنای قفس
خواندیم
که از پارههای زخم
گلو بسته است...
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
دیریست
در پردههای اشک نشسته است
دیریست
قلب عشق در گوشههای بند
شکسته است
چندان ز تنگنای قفس
خواندیم
که از پارههای زخم
گلو بسته است...
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
با کشورم چه رفته است
که زندان ها
از شبنم و شقایق سرشار اند؟
و بازماندگان شهیدان،
انبوه ابرهای پریشان و سوگوار
درسوگ لالههای سوخته
میبارند!
با کشورم چه رفته است
که گلها هنوز
سوگوارند؟!
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
که زندان ها
از شبنم و شقایق سرشار اند؟
و بازماندگان شهیدان،
انبوه ابرهای پریشان و سوگوار
درسوگ لالههای سوخته
میبارند!
با کشورم چه رفته است
که گلها هنوز
سوگوارند؟!
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
... چشم صبور مردان
دیریست
در پردههای اشک نشسته است
دیریست
قلب عشق در گوشههای بند
شکسته است
چندان ز تنگنای قفس
خواندیم
که از پارههای زخم
گلو بسته است...
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
دیریست
در پردههای اشک نشسته است
دیریست
قلب عشق در گوشههای بند
شکسته است
چندان ز تنگنای قفس
خواندیم
که از پارههای زخم
گلو بسته است...
#سعید_سلطانپور
@Roshanfkrane
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اجرای آهنگ «سر اومد زمستون»
با صدای
#شاهکار_بینش_پژوه
ترانه سرا : #سعید_سلطانپور
تنظیم آهنگ : #مهرداد_بران
#آفتابکاران_جنگل که به "سر اومد زمستون" هم معروف است، نام یکی از سرودهای انقلابی ایران است که در دوران انقلاب ۵۷ در آلبومی بنام «شرارههای آفتاب» توسط #سازمان_چریکهای_فدایی_خلق_ایران منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد. این سرود به واقعه تروریستی #سیاهکل اشاره دارد.
#موسیقی
@Roshanfkrane
با صدای
#شاهکار_بینش_پژوه
ترانه سرا : #سعید_سلطانپور
تنظیم آهنگ : #مهرداد_بران
#آفتابکاران_جنگل که به "سر اومد زمستون" هم معروف است، نام یکی از سرودهای انقلابی ایران است که در دوران انقلاب ۵۷ در آلبومی بنام «شرارههای آفتاب» توسط #سازمان_چریکهای_فدایی_خلق_ایران منتشر و از معروفیت فراوانی برخوردار شد. این سرود به واقعه تروریستی #سیاهکل اشاره دارد.
#موسیقی
@Roshanfkrane
Farda(Gole Minaye Javan)
Sorood'haye Khalgh
از درون شب تار، می شکوفد گل صبح
خنده بر لب، گل خورشید کند، جلوه بر کوه بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بیگمان میآید
در گذرگاه شب تار، به دروازهی نور
گل مینای جوان
خون بیفشانده تمام
روی دیوار زمان
لالهها نیز نهادند به دل، همگی داغ سیاه
گرچه شب هست هنوز، با سیهچنگ بر این بام آونگ
آسمان غرق ستاره است و لیک
آسمان غرق ستاره است هنوز
خوشهها بسته ستاره گل گل
خوشهی اختر سرخ
با تپشهای سترگ
عاقبت کورهی خورشید گدازان گردد.
ترانهسرا: #سعید_سلطانپور
#موسیقی #دکلمه #شعر
@Roshanfkrane
خنده بر لب، گل خورشید کند، جلوه بر کوه بلند
نیست تردید زمستان گذرد
وز پیاش پیک بهار
با هزاران گل سرخ
بیگمان میآید
در گذرگاه شب تار، به دروازهی نور
گل مینای جوان
خون بیفشانده تمام
روی دیوار زمان
لالهها نیز نهادند به دل، همگی داغ سیاه
گرچه شب هست هنوز، با سیهچنگ بر این بام آونگ
آسمان غرق ستاره است و لیک
آسمان غرق ستاره است هنوز
خوشهها بسته ستاره گل گل
خوشهی اختر سرخ
با تپشهای سترگ
عاقبت کورهی خورشید گدازان گردد.
ترانهسرا: #سعید_سلطانپور
#موسیقی #دکلمه #شعر
@Roshanfkrane