روزی ما دوباره
کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت .
روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان
برادری است
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه یی ست
و قلب برای زندگی بس است .
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است.🕊🕊
#احمد_شاملو #دلنوشته #اندیشه
@Roshanfkrane
کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت .
روزی که کمترین سرود بوسه است
و هر انسان برای هر انسان
برادری است
روزی که دیگر درهای خانه شان را نمی بندند
قفل افسانه یی ست
و قلب برای زندگی بس است .
روزی که معنای هر سخن دوست داشتن است.🕊🕊
#احمد_شاملو #دلنوشته #اندیشه
@Roshanfkrane
#صمد_بهرنگی دردوم تیرماه ۱۳۱۸ در محله چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز در خانوادهای تهیدست چشم به جهان گشود.
پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند. صمد دارای دو برادر و سه خواهر بود. پدرش کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی (آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد زندگی را میگذراند و خرجش همواره بر دخلش تصرف داشت. بعضی اوقات نیز مشک آب به دوش میگرفت و در ایستگاه «وازان» به روسها و عثمانیها آب میفروخت. بالاخره فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز و باکو بودند عازم قفقاز شود. رفت و دیگر بازنگشت.
صمد بهرنگی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریزرفت که در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد. از مهر همان سال و در حالیکه تنها هجده سال سن داشت آموزگار شد و تا پایان عمر در آذرشهر، ممقان، قاضی جهان، گوگان، و آخی جهان در استان آذربایجان شرقی ایران که آن زمان روستا بودند تدریس کرد. در مهر ۱۳۳۷ برای ادامهٔ تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دورهٔ شبانهٔ دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامهٔ پایان تحصیلات ادامه داد.
بهرنگی در ۱۳۳۹ اولین داستان منتشر شدهاش به نام عادت را نوشت؛ که با تلخون در ۱۳۴۰، بینام در ۱۳۴۲، و داستانهای دیگر ادامه یافت. او ترجمههایی نیز ازانگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمهٔ شعرهایی از #مهدی_اخوان_ثالث، #احمد_شاملو، #فروغ_فرخزاد، و #نیما_یوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز درمسائل تربیتی از او منتشر شده است. وی در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است؛ و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان و تأکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
یادش گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane
پدر او عزت و مادرش سارا نام داشتند. صمد دارای دو برادر و سه خواهر بود. پدرش کارگری فصلی بود که اغلب به شغل زهتابی (آنکه شغلش تابیدن زه و تهیه کردن رشته تافته از روده گوسفند و حیوانات دیگر باشد زندگی را میگذراند و خرجش همواره بر دخلش تصرف داشت. بعضی اوقات نیز مشک آب به دوش میگرفت و در ایستگاه «وازان» به روسها و عثمانیها آب میفروخت. بالاخره فشار زندگی وادارش ساخت تا با فوج بیکارانی که راهی قفقاز و باکو بودند عازم قفقاز شود. رفت و دیگر بازنگشت.
صمد بهرنگی پس از تحصیلات ابتدایی و دبیرستان در مهر ۱۳۳۴ به دانشسرای مقدماتی پسران تبریزرفت که در خرداد ۱۳۳۶ از آنجا فارغالتحصیل شد. از مهر همان سال و در حالیکه تنها هجده سال سن داشت آموزگار شد و تا پایان عمر در آذرشهر، ممقان، قاضی جهان، گوگان، و آخی جهان در استان آذربایجان شرقی ایران که آن زمان روستا بودند تدریس کرد. در مهر ۱۳۳۷ برای ادامهٔ تحصیل در رشته زبان و ادبیات انگلیسی به دورهٔ شبانهٔ دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی دانشگاه تبریز رفت و همزمان با آموزگاری، تحصیلش را تا خرداد ۱۳۴۱ و دریافت گواهینامهٔ پایان تحصیلات ادامه داد.
بهرنگی در ۱۳۳۹ اولین داستان منتشر شدهاش به نام عادت را نوشت؛ که با تلخون در ۱۳۴۰، بینام در ۱۳۴۲، و داستانهای دیگر ادامه یافت. او ترجمههایی نیز ازانگلیسی و ترکی استانبولی به فارسی و از فارسی به ترکی آذربایجانی (از جمله ترجمهٔ شعرهایی از #مهدی_اخوان_ثالث، #احمد_شاملو، #فروغ_فرخزاد، و #نیما_یوشیج) انجام داد. تحقیقاتی نیز در جمعآوری فولکلور آذربایجان و نیز درمسائل تربیتی از او منتشر شده است. وی در کتاب کندوکاو در مسائل تربیتی ایران کلمات عربی به عاریت گرفته شده از عربی را بخش بزرگی از اشتراک زبانهای رایج ایرانی از جمله ترکی آذری با فارسی دانسته است؛ و به همین دلیل خواستار عدم حذف آنان و تأکید بیشتر بر این لغات در هنگام آموزش فارسی به کودکان آذربایجانی شده بود.
یادش گرامی باد
#مناسبت
@Roshanfkrane
«کار از این حرفا گذشته است.»
یادت هست؟ اولین شبی که یکدیگر را دیدیم این مطلب را به تو گفتم: «کار از این حرفا گذشته» - خوب، حالا چه؟ حالا پس از چهار ماه به کجا رسیدهام؟
ساده است: عشق تو چنان از غرور سرشارم کرده است که احساس میکنم خداها باید رویِ نوک پنجههایشان قد بلندی کنند تا به نصف هیکل من برسند.
📕 مثل خون در رگهای من
👤 #احمد_شاملو
@Roshanfkrane
یادت هست؟ اولین شبی که یکدیگر را دیدیم این مطلب را به تو گفتم: «کار از این حرفا گذشته» - خوب، حالا چه؟ حالا پس از چهار ماه به کجا رسیدهام؟
ساده است: عشق تو چنان از غرور سرشارم کرده است که احساس میکنم خداها باید رویِ نوک پنجههایشان قد بلندی کنند تا به نصف هیکل من برسند.
📕 مثل خون در رگهای من
👤 #احمد_شاملو
@Roshanfkrane
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانه ات مجابم می کند
در بستری که عشق تشنگیست
زلال شانه هایت
همچنانم عطش می دهد
در بستری که
عشق
مجابش کرده است.
#احمد_شاملو
#موزیک_ویدئو
@Roshanfkrane
در بستری که عشق تشنگیست
زلال شانه هایت
همچنانم عطش می دهد
در بستری که
عشق
مجابش کرده است.
#احمد_شاملو
#موزیک_ویدئو
@Roshanfkrane
#احمد_شاملو
کانال روشنفکران
شهرت احمد شاملو بیشتر بواسطه اشعاری است که برای بزرگسالان سروده است،اما آثاراو برای برای کودکان ونوجوانان نیز در خور توجه است .
وی در سال ۱۳۵۱ برنامهی رادیویی برای کودکان و نوجوانان تهیه کرد و در این برنامه ، کودکان را به نوشتن و سرودن شعر تشویق کرد ومسابقهای برای انتخاب استعدادهای بهتر ترتیب داد.
ضبط صفحه و نوار کاست صدای شاعر به کوشش «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» از تلاشهای دیگر احمد شاملو برای علاقهمند کردن کودکان ونوجوانان وپرداختن به ادبیات بود.
او با انتخاب و اجرای اشعار خیام، حافظ ، مولوی و نیما نوجوانان را با ادبیات قدیم و جدید ایران آشنا کرده و به آنها راه درست خواندن شعر را آموزش می داد.
ازدیگر کارهای او برای کودکان می توان به تهیه ی چندین نوار قصه همراه با متن برای کودکان ایرانی مهاجر در کشورهای دیگر با هدف علاقه مندسازی و جلب این کودکان به زبان مادری شان از طریق به کارگیری جاذبه های شعر وقصه در آخرین سالهای زندگی اش اشاره نمود .
از آثار احمد شاملو درحوزه ادبیات کودک ونوجوان می توان به : خروس زری پیرهن پری، قصهی هفت کلاغون، ملکهی سایهها ، قصهی دخترای ننه دریا ، بز زنگوله، ترجمه کتاب شازده کوچولو و.. اشاره کرد.
🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃
۲ اَمرداد
سال روز درگذشت
احمد #شاملو
استاد شعر و ادبیات معاصرایران زمین وپژوهشگر فرهنگ عامه
خانه کتاب وادبیات کودکان و نوجوانان ایران زمین
#ارسالی #مناسب #فرهنگ
@Roshanfkrane
کانال روشنفکران
شهرت احمد شاملو بیشتر بواسطه اشعاری است که برای بزرگسالان سروده است،اما آثاراو برای برای کودکان ونوجوانان نیز در خور توجه است .
وی در سال ۱۳۵۱ برنامهی رادیویی برای کودکان و نوجوانان تهیه کرد و در این برنامه ، کودکان را به نوشتن و سرودن شعر تشویق کرد ومسابقهای برای انتخاب استعدادهای بهتر ترتیب داد.
ضبط صفحه و نوار کاست صدای شاعر به کوشش «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» از تلاشهای دیگر احمد شاملو برای علاقهمند کردن کودکان ونوجوانان وپرداختن به ادبیات بود.
او با انتخاب و اجرای اشعار خیام، حافظ ، مولوی و نیما نوجوانان را با ادبیات قدیم و جدید ایران آشنا کرده و به آنها راه درست خواندن شعر را آموزش می داد.
ازدیگر کارهای او برای کودکان می توان به تهیه ی چندین نوار قصه همراه با متن برای کودکان ایرانی مهاجر در کشورهای دیگر با هدف علاقه مندسازی و جلب این کودکان به زبان مادری شان از طریق به کارگیری جاذبه های شعر وقصه در آخرین سالهای زندگی اش اشاره نمود .
از آثار احمد شاملو درحوزه ادبیات کودک ونوجوان می توان به : خروس زری پیرهن پری، قصهی هفت کلاغون، ملکهی سایهها ، قصهی دخترای ننه دریا ، بز زنگوله، ترجمه کتاب شازده کوچولو و.. اشاره کرد.
🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃
۲ اَمرداد
سال روز درگذشت
احمد #شاملو
استاد شعر و ادبیات معاصرایران زمین وپژوهشگر فرهنگ عامه
خانه کتاب وادبیات کودکان و نوجوانان ایران زمین
#ارسالی #مناسب #فرهنگ
@Roshanfkrane
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن هیچ انسانی انسان
دیگر را خوار نمیشمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاههایش را میآراید.
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
همهگان راه گرامی ِ آزادی را میشناسند
حسد جان را نمیگزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمیکند.
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
سیاه یا سفید
ــ از هر نژادی که هستی ــ
از نعمتهای گسترهی زمین سهم میبرد.
هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زیر میافکند
و شادی همچون مرواریدی گران قیمت
نیازهای تمامی ِ بشریت را برمیآورد.
چنین است دنیای رویای من!
#لنگستون_هیوز
برگردان و دکلمه #احمد_شاملو #شاملو
#اندیشه #مهربانی
@Roshanfkrane
دیگر را خوار نمیشمارد
زمین از عشق و دوستی سرشار است
و صلح و آرامش، گذرگاههایش را میآراید.
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
همهگان راه گرامی ِ آزادی را میشناسند
حسد جان را نمیگزد
و طمع روزگار را بر ما سیاه نمیکند.
من در رویای خود دنیایی را میبینم که در آن
سیاه یا سفید
ــ از هر نژادی که هستی ــ
از نعمتهای گسترهی زمین سهم میبرد.
هر انسانی آزاد است
شوربختی از شرم سر به زیر میافکند
و شادی همچون مرواریدی گران قیمت
نیازهای تمامی ِ بشریت را برمیآورد.
چنین است دنیای رویای من!
#لنگستون_هیوز
برگردان و دکلمه #احمد_شاملو #شاملو
#اندیشه #مهربانی
@Roshanfkrane
Labkhand
Mahasti
خودت بهتر میدانی
من برای آنکه از خودم خبر بگیرم،
باید از تو شروع کنم
#احمد_شاملو
#موسیقی #مهستی
@Roshanfkrane
من برای آنکه از خودم خبر بگیرم،
باید از تو شروع کنم
#احمد_شاملو
#موسیقی #مهستی
@Roshanfkrane
.
مرا پیکریست
تا چشم انتظارِ تو باشم
تا از دروازههای صبح
تا دروازههای شب در پى تو بشتابم
مرا پيكرىست
بهر آنكه عمرم را با عشق تو سر كنم
#پل_الوار
مترجم #احمد_شاملو #عاشقانه
@Roshanfkrane
مرا پیکریست
تا چشم انتظارِ تو باشم
تا از دروازههای صبح
تا دروازههای شب در پى تو بشتابم
مرا پيكرىست
بهر آنكه عمرم را با عشق تو سر كنم
#پل_الوار
مترجم #احمد_شاملو #عاشقانه
@Roshanfkrane
ای کاش می توانستم
این خلق بی شمار را
بر گرده های خویش بنشانم
و گرد حباب خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند
خورشیدشان کجاست؟؟
#احمد_شاملو #شعر #مناسبت
@Roshanfkrane
این خلق بی شمار را
بر گرده های خویش بنشانم
و گرد حباب خاک بگردانم
تا با دو چشم خویش ببینند
خورشیدشان کجاست؟؟
#احمد_شاملو #شعر #مناسبت
@Roshanfkrane