#متن_تایپ_شده_شماره20
❗️به نقل از مرحوم جنت مکان ماموستا ملا احمد امام (رحمة الله)
🍃 حضرت ضیاءالدین قدس الله در سفری به منطقهی موکریان تشریف میبردند.
➖شبی که ایشان در یکی از روستا های منطقهی مهاباد مهمان بودهاند، چند نفر از اهالی منطقه، شخصی را به خدمت ایشان میآورند.
🍃که در اصل، اهل آن روستا نبوده، ولی چند سال پیش به آن روستا آمده اما کسی از وطن و هویت او خبر نداشته و در آن روستا منزلی را اجاره کرده و ساکن شده بود.
➖آن شخص قرآن را بسیار نیکو تلاوت نموده و عرض شیخ می کنند، که این شخص قرائتی بسیار مُجَوَ٘د و نیکو و لحنی بسیار عالی دارد؛ آیا حضرت شیخ اجازه میفرمایند تا آیاتی را تلاوت کنند.
🍃حضرت شیخ ضیاءالدین قدس الله نیز میفرماید: چه چیزی بهتر و با برکت تر از شنیدن قرآن است! آن شخص شروع به تلاوت قرآن میکند و پس از پایان تلاوت از طرف حاضرین بسیار مورد تشویق و ترغیب واقع میشود اما حضرت ضیاءالدین قدس الله چیزی نمیفرماید.
➖حاضرین عرض ایشان میکنند: قربان تلاوتش چگونه بود؟
🍃حضرت ایشان ضمن تاملی میفرماید: خوب بود، اما حیف گوهری بود که از زبان ناپاکی بیرون آمد.
➖حاضرین همه بسیار تعجب نموده و این رفتار و گفتار حضرت شیخ ضیاءالدین قدس الله را ناخوش داشته و قلبا و حتی به صورت زبانی هم اعتراض و انکار میکنند.
🍃سپس حضرت ضیاءالدین قدس الله میفرماید: تعجب نکنید؛ از خود این شخص بپرسید؟
➖این شخص مسلمان نیست، بلکه مسیحی است ولی قرآن را بهتر از شما تلاوت می کند؛ چند لحظهی سکوت بر مجلس حکم فرما شده و آن مرد خود لب به سخن باز کرده و می گوید: این شیخ حق را گفت، من مسیحی هستم و آن را از مردم پوشیده نگه میداشتم.
🍃اما حالا نور ایمان و قرآنی که از شما بهتر میخواندم به برکت حضور این شخص در دلم رفته و در همان جلسه شهادتین گفته و توسط شیخ ضیاءالدین قدس الله مسلمان میشود.
📚#منبع: کتاب بریسکهی یاقووت (سراج منیر) ماموستا عبدالله کاتب (فنایی) رحمة الله
@RoshanFekran100
❗️به نقل از مرحوم جنت مکان ماموستا ملا احمد امام (رحمة الله)
🍃 حضرت ضیاءالدین قدس الله در سفری به منطقهی موکریان تشریف میبردند.
➖شبی که ایشان در یکی از روستا های منطقهی مهاباد مهمان بودهاند، چند نفر از اهالی منطقه، شخصی را به خدمت ایشان میآورند.
🍃که در اصل، اهل آن روستا نبوده، ولی چند سال پیش به آن روستا آمده اما کسی از وطن و هویت او خبر نداشته و در آن روستا منزلی را اجاره کرده و ساکن شده بود.
➖آن شخص قرآن را بسیار نیکو تلاوت نموده و عرض شیخ می کنند، که این شخص قرائتی بسیار مُجَوَ٘د و نیکو و لحنی بسیار عالی دارد؛ آیا حضرت شیخ اجازه میفرمایند تا آیاتی را تلاوت کنند.
🍃حضرت شیخ ضیاءالدین قدس الله نیز میفرماید: چه چیزی بهتر و با برکت تر از شنیدن قرآن است! آن شخص شروع به تلاوت قرآن میکند و پس از پایان تلاوت از طرف حاضرین بسیار مورد تشویق و ترغیب واقع میشود اما حضرت ضیاءالدین قدس الله چیزی نمیفرماید.
➖حاضرین عرض ایشان میکنند: قربان تلاوتش چگونه بود؟
🍃حضرت ایشان ضمن تاملی میفرماید: خوب بود، اما حیف گوهری بود که از زبان ناپاکی بیرون آمد.
➖حاضرین همه بسیار تعجب نموده و این رفتار و گفتار حضرت شیخ ضیاءالدین قدس الله را ناخوش داشته و قلبا و حتی به صورت زبانی هم اعتراض و انکار میکنند.
🍃سپس حضرت ضیاءالدین قدس الله میفرماید: تعجب نکنید؛ از خود این شخص بپرسید؟
➖این شخص مسلمان نیست، بلکه مسیحی است ولی قرآن را بهتر از شما تلاوت می کند؛ چند لحظهی سکوت بر مجلس حکم فرما شده و آن مرد خود لب به سخن باز کرده و می گوید: این شیخ حق را گفت، من مسیحی هستم و آن را از مردم پوشیده نگه میداشتم.
🍃اما حالا نور ایمان و قرآنی که از شما بهتر میخواندم به برکت حضور این شخص در دلم رفته و در همان جلسه شهادتین گفته و توسط شیخ ضیاءالدین قدس الله مسلمان میشود.
📚#منبع: کتاب بریسکهی یاقووت (سراج منیر) ماموستا عبدالله کاتب (فنایی) رحمة الله
@RoshanFekran100