ققنوسِ اهوازِ ما
شعر تازهای از #سیدعلی_صالحی
احمد...
احمد بالدی... برادرم!
سرِ راهت
رو به باران که میروی
به حضرتِ فردوسی بگو
برگرد
سرنوشتِ سیاوش را
دوباره برای ما بنویس،
ما دارد تاریخ از یادمان میرود.
احمد... کا...!
سرِ راهت
رو به بهشت که میروی
حتماً به بیهقی بگو
برگرد
سرنوشتِ حلاج را
دوباره برای ما بنویس،
ما دارد دلاوریِ دریا
از یادمان میرود.
احمد... وُلِک!
سرِ راهت
رو به رهاییِ مطلق که میروی
به کریمپورِ شیرازی بگو
برگرد وُ
باز از آوازِ آرامِ آزادی
سخن بگو،
ما دارد حتی تکلمِ آدمی
از یادمان میرود.
احمد...
هی احمدِ بالدی...!
@Rivaas 🍀
شعر تازهای از #سیدعلی_صالحی
احمد...
احمد بالدی... برادرم!
سرِ راهت
رو به باران که میروی
به حضرتِ فردوسی بگو
برگرد
سرنوشتِ سیاوش را
دوباره برای ما بنویس،
ما دارد تاریخ از یادمان میرود.
احمد... کا...!
سرِ راهت
رو به بهشت که میروی
حتماً به بیهقی بگو
برگرد
سرنوشتِ حلاج را
دوباره برای ما بنویس،
ما دارد دلاوریِ دریا
از یادمان میرود.
احمد... وُلِک!
سرِ راهت
رو به رهاییِ مطلق که میروی
به کریمپورِ شیرازی بگو
برگرد وُ
باز از آوازِ آرامِ آزادی
سخن بگو،
ما دارد حتی تکلمِ آدمی
از یادمان میرود.
احمد...
هی احمدِ بالدی...!
@Rivaas 🍀
او را برای معالجهی جنون به آنجا سپرده بودند.
دیوانه نبود؛ بلکه بیاندازه رنج کشیده بود.
تمام دردش همین بود.
📕 #ابله
✍🏻 #دایستایوفسکی
@Rivaas 🍀
دیوانه نبود؛ بلکه بیاندازه رنج کشیده بود.
تمام دردش همین بود.
📕 #ابله
✍🏻 #دایستایوفسکی
@Rivaas 🍀
توانایی آرام ماندن از جمله مهارتهای بسیار مهم زندگی است که بسیار نادیده گرفته شده است. بدترین تصمیمات را هنگامی میگیریم که آرامشمان را از دست دادهاییم یا دچار اضطراب و آشفتگی شدهاییم.
ترس بهطورِ کشندهای میتواند توانایی ما را برای مقابله با مشکلات واقعی و زیربنایی از بین ببرد. آرامتر بودن اصلا به این معنا نیست که فکر کنیم همه چیز به خیر و خوشی تمام خواهد شد، بلکه صرفا بدین معناست که با وضعیت ذهنی بهتری با چالشهای حقیقی زندگیِمان روبهرو خواهیم شد.
📕 #آرامش
✍🏻 #آلن_دو_باتن
ترس بهطورِ کشندهای میتواند توانایی ما را برای مقابله با مشکلات واقعی و زیربنایی از بین ببرد. آرامتر بودن اصلا به این معنا نیست که فکر کنیم همه چیز به خیر و خوشی تمام خواهد شد، بلکه صرفا بدین معناست که با وضعیت ذهنی بهتری با چالشهای حقیقی زندگیِمان روبهرو خواهیم شد.
📕 #آرامش
✍🏻 #آلن_دو_باتن
یک|
در یاسوج، فردی یک پزشک درمانگاه را به فتل رساند چون به نظرش در درمان کوتاهی کرده بود. قاتل در استوریهای متعدد اعلام کرد به کاری که کرده افتخار میکند. بازداشت و محاکمه و اعدام شد. خاکسپاری باشکوهی توسط 'نزدیکان و اقوام' برگزار شد و از او با الفاظی مثل باشرف و باغیرت و دلاور و ... یاد شد. نماینده منطقه در مجلس هم به خانواده قاتل تسلیت گفت. آن پزشک جوان هم حالا مدتهاست در گور سرد خود خفته، دور از عزیزانش. این وضعیت واقعی فرهنگی ما کمی دورتر از مرکز است. گول تصویر شلوارکپوشهای جلوی کافه ساعدینیای تهران را نخورید.
دو|
سرایدار خانهای در کوچهی بالایی، با همدستی دو نفر دیگر خانه یکی از اهالی را خالی کرده و رفته. مالباخته جراح خوشنام و ثروتمندی است. صبح در سوپرمارکت محل، خانم میانسالی گفت پول حرامی که جراح گرفته آتش شده و به زندگیش افتاده. آقای صندوقدار هم تاکید کرد این پولدارها همه دزد و بیناموسند. من؟ من خوشحال از این که پولدار نیستم منتظر بودم نوبتم شود و فرار کنم.
سه|
دوستم که قبلا پرستار بوده گفت از کار بیرون آمده چون حس کرده مردم همیشه طلبکارند و نمیفهمند پرستار سوپرمن نیست. من که به لطف مرضهای بسیار تقریبا ماهی یک بار در درمانگاه و بیمارستان بستری میشوم، حرفش را میفهمم. پرستار بد تا دلتان بخواهد دیدهام، چندبار مجبور شدهام خودم به دستم آنژیوکت بزنم، چندبار با پرستارها به خاطر رفتارشان بحثم شده... اما من دیدهام که آدمها خشم بزرگی را با خودشان به خیابان و درمانگاه و سوپرمارکت و ... میبرند.
چهار|
این جنگها که پایانی ندارند، از ما مردمی هزارتکه ساختهاند. ما همه از هم بیزاریم، زن از مرد، بیمار از پزشک، تعمیرکار از کسی که اتومبیل گرانفیمتی دارد... این جنگهای دستساز که خیال حکومت را از فقدان هر اعتراض یکپارچهای راحت کرده، کارکردی مشابه جوکهای قومیتی دهههای قبل دارد. این فقر فرهنگی بزرگ، ستیزهی دائم با هر کس که ممکن است، بالا آوردن خشمهای درون روی افراد بیربط فقط به نفع یک نفر است... و او با لبخند به زمین بازی آشوبزدهی ما بجههای عصبی نگاه میکند.
پنج|
صبح آقای کاوه راد استوری کردهبود یک وکیل جلوی دادسرا با ضربات چاقو به قتل رسیده. از صبح دارم فکر میکنم این زمین بلا که دچارش هستیم، خواست قلبی خیلی از ما نیست؟ ما که از بیقانونی منفعتی داریم. ما که بدمان نمیآید زنها به مطبخ برگردند. ما که معتقدیم مرد خوب مرد مرده است. ما که از همه بیزاریم. ما که ته دلمان به قاتل یاسوجی حق میدهیم. ما که عاشق پیشداوری بر اساس عقدههای خودمان هستیم. مثل من و متلکی که به کافهروها انداختم فقط چون به آن گروه تعلق ندارم.
شش|
تمام این وراجی قرار بود هشداری دربارهی تراکم خشم و نفرت باشد. یک نگرانی از مرگ کامل علاقه، و یک یادآوری ساده دربارهی این که نجات فقط به صورت جمعی ممکن است. دفعه بعد که دلتان خواست به کسی توهین کنید یا او را بکشید، اگر شد یک ثانیه به جنونی که او هم دچارش است فکر کنید.
همین.
#حمیدسلیمی
@Rivaas 🍀
در یاسوج، فردی یک پزشک درمانگاه را به فتل رساند چون به نظرش در درمان کوتاهی کرده بود. قاتل در استوریهای متعدد اعلام کرد به کاری که کرده افتخار میکند. بازداشت و محاکمه و اعدام شد. خاکسپاری باشکوهی توسط 'نزدیکان و اقوام' برگزار شد و از او با الفاظی مثل باشرف و باغیرت و دلاور و ... یاد شد. نماینده منطقه در مجلس هم به خانواده قاتل تسلیت گفت. آن پزشک جوان هم حالا مدتهاست در گور سرد خود خفته، دور از عزیزانش. این وضعیت واقعی فرهنگی ما کمی دورتر از مرکز است. گول تصویر شلوارکپوشهای جلوی کافه ساعدینیای تهران را نخورید.
دو|
سرایدار خانهای در کوچهی بالایی، با همدستی دو نفر دیگر خانه یکی از اهالی را خالی کرده و رفته. مالباخته جراح خوشنام و ثروتمندی است. صبح در سوپرمارکت محل، خانم میانسالی گفت پول حرامی که جراح گرفته آتش شده و به زندگیش افتاده. آقای صندوقدار هم تاکید کرد این پولدارها همه دزد و بیناموسند. من؟ من خوشحال از این که پولدار نیستم منتظر بودم نوبتم شود و فرار کنم.
سه|
دوستم که قبلا پرستار بوده گفت از کار بیرون آمده چون حس کرده مردم همیشه طلبکارند و نمیفهمند پرستار سوپرمن نیست. من که به لطف مرضهای بسیار تقریبا ماهی یک بار در درمانگاه و بیمارستان بستری میشوم، حرفش را میفهمم. پرستار بد تا دلتان بخواهد دیدهام، چندبار مجبور شدهام خودم به دستم آنژیوکت بزنم، چندبار با پرستارها به خاطر رفتارشان بحثم شده... اما من دیدهام که آدمها خشم بزرگی را با خودشان به خیابان و درمانگاه و سوپرمارکت و ... میبرند.
چهار|
این جنگها که پایانی ندارند، از ما مردمی هزارتکه ساختهاند. ما همه از هم بیزاریم، زن از مرد، بیمار از پزشک، تعمیرکار از کسی که اتومبیل گرانفیمتی دارد... این جنگهای دستساز که خیال حکومت را از فقدان هر اعتراض یکپارچهای راحت کرده، کارکردی مشابه جوکهای قومیتی دهههای قبل دارد. این فقر فرهنگی بزرگ، ستیزهی دائم با هر کس که ممکن است، بالا آوردن خشمهای درون روی افراد بیربط فقط به نفع یک نفر است... و او با لبخند به زمین بازی آشوبزدهی ما بجههای عصبی نگاه میکند.
پنج|
صبح آقای کاوه راد استوری کردهبود یک وکیل جلوی دادسرا با ضربات چاقو به قتل رسیده. از صبح دارم فکر میکنم این زمین بلا که دچارش هستیم، خواست قلبی خیلی از ما نیست؟ ما که از بیقانونی منفعتی داریم. ما که بدمان نمیآید زنها به مطبخ برگردند. ما که معتقدیم مرد خوب مرد مرده است. ما که از همه بیزاریم. ما که ته دلمان به قاتل یاسوجی حق میدهیم. ما که عاشق پیشداوری بر اساس عقدههای خودمان هستیم. مثل من و متلکی که به کافهروها انداختم فقط چون به آن گروه تعلق ندارم.
شش|
تمام این وراجی قرار بود هشداری دربارهی تراکم خشم و نفرت باشد. یک نگرانی از مرگ کامل علاقه، و یک یادآوری ساده دربارهی این که نجات فقط به صورت جمعی ممکن است. دفعه بعد که دلتان خواست به کسی توهین کنید یا او را بکشید، اگر شد یک ثانیه به جنونی که او هم دچارش است فکر کنید.
همین.
#حمیدسلیمی
@Rivaas 🍀
Forwarded from مجله ادبی -هنری ریواس 🍀
ما مرّ ذِكرُكَ إلا وابتسمتُ لهُ
كأنكَ العيد والباقون أيّامُ
صحبتی از تو به میان نیامد
الا آنکه لبانم به تبسم گشوده شد
گویی تو همچون «عید» هستی
و دیگران، باقی روزها..
✍ شادي المرعبي
@Rivaas 🍀
كأنكَ العيد والباقون أيّامُ
صحبتی از تو به میان نیامد
الا آنکه لبانم به تبسم گشوده شد
گویی تو همچون «عید» هستی
و دیگران، باقی روزها..
✍ شادي المرعبي
@Rivaas 🍀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#فیلمنامه_نویسی 🎥 | رابرت مککی
پیشنهاد میکنم حتما فیلم اقتباس نوشته چارلی کافمن رو ببینید. در این بخش از فیلم، شخصیت اصلی که در نوشتن دچار ایست شده، پیش مککی میره و ازش کمک میخواد. ببینید مککی چی بهش میگه
دوستان توجه کنید اصطلاح Epiphany به اشتباه در ویدیو برتری ترجمه شده درحالیکه Epiphany «تجلّی» تعبیری در الهیات مسیحی برای معرّفی و حضور خداوند در جهان است که در آثار جیمز جویس بازتاب یافته و بر تعالی روانی در جهان روزمره دلالت میکند. جویس در رمان «تصویری از هنرمند به عنوان یک مرد جوان» (A Portrait of the Artist as a Young Man: 1936) «اپیفانی» را به معنی «تجلّی روانی ناگهانی» به کار برد که به حقیقت و جوهر یک موضوع عادی یا ایما و دلالتی اشاره دارد که بر قلب جلوه میکند. بیشتر آثار جویس بر محور چنین لحظات خاصی میگردد که در آن، شخصیت به بصیرتی ناگهانی دست مییابد
حسن نصرتی
@Rivaas 🍀
#فیلم #دیالوگ #رابرت_مک_کی
پیشنهاد میکنم حتما فیلم اقتباس نوشته چارلی کافمن رو ببینید. در این بخش از فیلم، شخصیت اصلی که در نوشتن دچار ایست شده، پیش مککی میره و ازش کمک میخواد. ببینید مککی چی بهش میگه
دوستان توجه کنید اصطلاح Epiphany به اشتباه در ویدیو برتری ترجمه شده درحالیکه Epiphany «تجلّی» تعبیری در الهیات مسیحی برای معرّفی و حضور خداوند در جهان است که در آثار جیمز جویس بازتاب یافته و بر تعالی روانی در جهان روزمره دلالت میکند. جویس در رمان «تصویری از هنرمند به عنوان یک مرد جوان» (A Portrait of the Artist as a Young Man: 1936) «اپیفانی» را به معنی «تجلّی روانی ناگهانی» به کار برد که به حقیقت و جوهر یک موضوع عادی یا ایما و دلالتی اشاره دارد که بر قلب جلوه میکند. بیشتر آثار جویس بر محور چنین لحظات خاصی میگردد که در آن، شخصیت به بصیرتی ناگهانی دست مییابد
حسن نصرتی
@Rivaas 🍀
#فیلم #دیالوگ #رابرت_مک_کی
دلم میخواهد اجازه بدهم که رنجها از حافظه و زندگیم بروند و ترسهایی را که باعث شرمساریم میشوند نیز با خودشان ببرند.
حالا دیگر کسی اینجا نیست. به جز من. هیچکس در اطرافم نمانده و هیچکس به طرفم نیامده. هیچکسی نیست. به جز من و سیاهی. و صدا ؟ نه، سکوتِ مطلق. هیچچیز نمیدانم، ولی مطمئنم که چشمهایم باز هستند، چون از آنها اشک جاری میشود.
حالا دیگر کسی اینجا نیست. به جز من. هیچکس در اطرافم نمانده و هیچکس به طرفم نیامده. هیچکسی نیست. به جز من و سیاهی. و صدا ؟ نه، سکوتِ مطلق. هیچچیز نمیدانم، ولی مطمئنم که چشمهایم باز هستند، چون از آنها اشک جاری میشود.
متنهایی برای هیچ
ساموئل بکت
برادران از گناه آدمها نهراسيد،
آدمی را در گناهش نیز دوست بدارید،
که این شباهت به محبت خداوند،
اوج محبت در زمین است.
📕 #برادران_کارامازوف
✍🏻 #داستایفسکی
آدمی را در گناهش نیز دوست بدارید،
که این شباهت به محبت خداوند،
اوج محبت در زمین است.
📕 #برادران_کارامازوف
✍🏻 #داستایفسکی
Two Lovers
Julio Iglesias
🎼 Two Lovers
🎤 Julio Iglesias
📝 آهنگ «Two Lovers» از خولیو ایگلسیاس روایت مردی است که فکر میکرد میتواند عشق را کنترل کند و هرگز اسیر احساسات نخواهد شد.
اما یک روز با دیدن معشوق، همهچیز عوض میشود؛
نفسش بند میآید، نمیتواند صحبت کند و تمام دنیا از نظرش محو میگردد..
«جز او دیگر چیزی وجود ندارد»
#موسیقی
🎤 Julio Iglesias
📝 آهنگ «Two Lovers» از خولیو ایگلسیاس روایت مردی است که فکر میکرد میتواند عشق را کنترل کند و هرگز اسیر احساسات نخواهد شد.
اما یک روز با دیدن معشوق، همهچیز عوض میشود؛
نفسش بند میآید، نمیتواند صحبت کند و تمام دنیا از نظرش محو میگردد..
«جز او دیگر چیزی وجود ندارد»
#موسیقی
کاش دنیا دست زنها بود زنها که زاییده اند یعنی خلق کرده اند و قدر مخلوق خودشان را میدانند. اگر دنیا دست زنها بود جنگ کجا بود.
#سووشون
#سیمین_دانشور
@Rivaas🍀
#سووشون
#سیمین_دانشور
@Rivaas🍀
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چیزی که در زن مرا تسخیر می کند
مهربانی اوست،
نه روی زیبایش
من زنی را بیشتر دوست دارم
که مهربانتر باشد
« شکسپیر »
@Rivaas 🍀
🎬 سکانسی از فیلم “ به همین سادگی “
مهربانی اوست،
نه روی زیبایش
من زنی را بیشتر دوست دارم
که مهربانتر باشد
« شکسپیر »
@Rivaas 🍀
🎬 سکانسی از فیلم “ به همین سادگی “
هر رعد و برقی مژدهی باران نخواهد داد
لبخند تو اوضاع را سامان نخواهد داد
طوفان بیگاهی که از سمت تو میآید
مهلت به قایقهای سرگردان نخواهد داد
پیک سپیدی و به قصد جنگ میآیی!
بهمن اماننامه به کوهستان نخواهد داد
این زن که میپنداشتی یک ساقهی ترد است
تا مرگ از پا در نیاید جان نخواهد داد
هر چند از یک کیسه در ما بذر پاشیدند
خاک من و تو حاصل یکسان نخواهد داد
غمهای کوچک درخور دلهای ناچیزند
اندوه من را هیچ کس پایان نخواهد داد
#کبری_موسوی_قهفرخی
📚اقلیماه
@Rivaas 🍀
لبخند تو اوضاع را سامان نخواهد داد
طوفان بیگاهی که از سمت تو میآید
مهلت به قایقهای سرگردان نخواهد داد
پیک سپیدی و به قصد جنگ میآیی!
بهمن اماننامه به کوهستان نخواهد داد
این زن که میپنداشتی یک ساقهی ترد است
تا مرگ از پا در نیاید جان نخواهد داد
هر چند از یک کیسه در ما بذر پاشیدند
خاک من و تو حاصل یکسان نخواهد داد
غمهای کوچک درخور دلهای ناچیزند
اندوه من را هیچ کس پایان نخواهد داد
#کبری_موسوی_قهفرخی
📚اقلیماه
@Rivaas 🍀
طوری برنامهریزی کنید
که مردم از صبح تا شب بدوند
و آخر شب هم نرسند.
مردم اگر مایحتاج خود را
آسان به دست بیاورند،
اگر وقت اضافه داشته باشند،
عصیان میکنند،
بداخلاقی میکنند
و به فکر اعتراض و انقلاب و
این حرفها میافتند.
یک تشکیلاتی را تأسیس کنید
که کارش چرخاندن مردم باشد،
یا چرخاندن لقمه دور سر مردم.
کارش چیدن موانع مختلف،
پیش پای مردم باشد.
فرض کنید که آب دریا فاصلهاش با مردم
به اندازه دراز کردن یک دست است.
جای دریا را نمیتوان عوض کرد،
اما راه مردم را که میشود دور کرد!
هزار جور قانون میشود وضع کرد
که مردم دور کرهٔ زمین بچرخند
و دست آخر به همان نقطهای برسند
که قبلاً بودهاند و از شما
به خاطر رسیدن به همان نقطه،
تشکر هم بکنند!
#سید_مهدی_شجاعی (۱۳۳۹)
داستاننویس و روزنامهنگار
@Rivaas 🍀
که مردم از صبح تا شب بدوند
و آخر شب هم نرسند.
مردم اگر مایحتاج خود را
آسان به دست بیاورند،
اگر وقت اضافه داشته باشند،
عصیان میکنند،
بداخلاقی میکنند
و به فکر اعتراض و انقلاب و
این حرفها میافتند.
یک تشکیلاتی را تأسیس کنید
که کارش چرخاندن مردم باشد،
یا چرخاندن لقمه دور سر مردم.
کارش چیدن موانع مختلف،
پیش پای مردم باشد.
فرض کنید که آب دریا فاصلهاش با مردم
به اندازه دراز کردن یک دست است.
جای دریا را نمیتوان عوض کرد،
اما راه مردم را که میشود دور کرد!
هزار جور قانون میشود وضع کرد
که مردم دور کرهٔ زمین بچرخند
و دست آخر به همان نقطهای برسند
که قبلاً بودهاند و از شما
به خاطر رسیدن به همان نقطه،
تشکر هم بکنند!
#سید_مهدی_شجاعی (۱۳۳۹)
داستاننویس و روزنامهنگار
@Rivaas 🍀
هر کداممان داستانی هستیم در انتظار خوانندهای وفادار تا ما را، از روی قفسهای بردارد و تمامی پیچشهای داستانمان را با آغوش باز پذیرا باشد
#جان_مارک_گرین
@Rivaas🍀
#جان_مارک_گرین
@Rivaas🍀
Forwarded from تک بیتی ناب 🌸/ 🌸Takbeytinaabb
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
%50 - Grey انیمیشن کوتاه
سال تولید : 2001
نامزد اسکار بهترین انیمیشن کوتاه
سربازی پس از مرگ، بیدار شده و...
@Rivaas 🍀
سال تولید : 2001
نامزد اسکار بهترین انیمیشن کوتاه
سربازی پس از مرگ، بیدار شده و...
@Rivaas 🍀
قلب، خاک خوبی دارد. در برابر هر دانه که در آن بنشانی، هزار دانه پس میدهد. اگر ذرّه ای نفرت کاشتی، خروارها نفرت درو خواهی کرد. و اگر دانهیی از محبّت نشاندی، خرمنها بر خواهی داشت…
#ابن_مشغله
#نادر_ابراهیمی
@Rivaas🍀
#ابن_مشغله
#نادر_ابراهیمی
@Rivaas🍀