[[ کانون حقوق بشر ایران:
رژیم چه بلایی سر عاطفه نعامی آورد؟ ]]
🎈کانون #حقوق_بشر_ایران
با انتشار تصویری از #عاطفه_نعامی
و پس از شرح این که او در چند هفته گذشته در #اعتراضات حضور داشت مینویسد،
او از ، هشت روز پیش بهناگهان ناپدید
و بعد از هشت روز
جنازهاش در خانه پیدا شد.
🎈کانون همچنین با قید این که
پیکر او [ امروز دوشنبه ۷ آذر ]
به صورت #مخفیانه
و به رغم مخالفت خانواده
در #اهواز دفن شد ، نوشت:
🎈به رغم این که آثار #ضرب و #شتم
و #جراحت ، روی پیکر خانم نعامی
پیدا بوده است،
ولی با دستور #نهادهای_امنیتی
دستور #دفن_فوری وی ، صادر شد.
[[ توضیحات کامل ومبسوط
آقای #محمدامین_نعامی
برادر جانباخته راه آزادی
جاویدنام #عاطفه_نعامی
درصحبت با #کانون_حقوق_بشر_ایران
[[ عاطفه در اعتراضات بسیار فعال بود
ویک بارهم بازداشت شد،
خواهرانش در #اروپا به او گفتند
عاطفه مراقب باش ، و اوگفت:
خون من از دیگران رنگین تر نیست. ]]
۷ آذر
#چرکنویس
#مهسا_امینی
@Rfrens
رژیم چه بلایی سر عاطفه نعامی آورد؟ ]]
🎈کانون #حقوق_بشر_ایران
با انتشار تصویری از #عاطفه_نعامی
و پس از شرح این که او در چند هفته گذشته در #اعتراضات حضور داشت مینویسد،
او از ، هشت روز پیش بهناگهان ناپدید
و بعد از هشت روز
جنازهاش در خانه پیدا شد.
🎈کانون همچنین با قید این که
پیکر او [ امروز دوشنبه ۷ آذر ]
به صورت #مخفیانه
و به رغم مخالفت خانواده
در #اهواز دفن شد ، نوشت:
🎈به رغم این که آثار #ضرب و #شتم
و #جراحت ، روی پیکر خانم نعامی
پیدا بوده است،
ولی با دستور #نهادهای_امنیتی
دستور #دفن_فوری وی ، صادر شد.
[[ توضیحات کامل ومبسوط
آقای #محمدامین_نعامی
برادر جانباخته راه آزادی
جاویدنام #عاطفه_نعامی
درصحبت با #کانون_حقوق_بشر_ایران
[[ عاطفه در اعتراضات بسیار فعال بود
ویک بارهم بازداشت شد،
خواهرانش در #اروپا به او گفتند
عاطفه مراقب باش ، و اوگفت:
خون من از دیگران رنگین تر نیست. ]]
۷ آذر
#چرکنویس
#مهسا_امینی
@Rfrens
#کرج
🎈#عاطفه_نعامی ۳۷ ساله
ساکن کرج ، در جریان #انقلاب_مردمی بازداشت
و زیر شکنجه ماموران حکومتی کشته شد.
🎈فاطمه زنی مستقل
و فعال حقوق حیوانات بود.
در روزهای پایانی آبان ماه ناپدید
و بعد از ۸ روز جسدش در خانهاش پیدا شد.
🎈جمهوری اسلامی دلیل مرگ عاطفه را،
خودکشی اعلام کرد.
ادعایی که خانوادهاش آن را رد
و گفتند عاطفه زیر شکنجه جان داد.
سپس ماموران حکومت پیکر بیجانش را
به خانهاش بردند و با بازکردن شیر گاز
مدعی شدند او خودکشی کرده است.
《 عاطفه در دل مردمش بعنوان یک قهرمان
برای همیشه باقی خواهد ماند. 》
۲۶ آذر
#چرکنویس
#مهسا_امینی
@Rfrens
🎈#عاطفه_نعامی ۳۷ ساله
ساکن کرج ، در جریان #انقلاب_مردمی بازداشت
و زیر شکنجه ماموران حکومتی کشته شد.
🎈فاطمه زنی مستقل
و فعال حقوق حیوانات بود.
در روزهای پایانی آبان ماه ناپدید
و بعد از ۸ روز جسدش در خانهاش پیدا شد.
🎈جمهوری اسلامی دلیل مرگ عاطفه را،
خودکشی اعلام کرد.
ادعایی که خانوادهاش آن را رد
و گفتند عاطفه زیر شکنجه جان داد.
سپس ماموران حکومت پیکر بیجانش را
به خانهاش بردند و با بازکردن شیر گاز
مدعی شدند او خودکشی کرده است.
《 عاطفه در دل مردمش بعنوان یک قهرمان
برای همیشه باقی خواهد ماند. 》
۲۶ آذر
#چرکنویس
#مهسا_امینی
@Rfrens
#اهواز
🎈مراسم چهلم جانباخته راه آزادی میهن
جاویدنام #عاطفه_نعامی
با حضور گسترده مردم
۸ دی
#چرکنویس
#مهسا_امینی
@Rfrens
🎈مراسم چهلم جانباخته راه آزادی میهن
جاویدنام #عاطفه_نعامی
با حضور گسترده مردم
۸ دی
#چرکنویس
#مهسا_امینی
@Rfrens
🎈پیکر فاسد شده #عاطفه_نعامی
که در #اعتراضات_اخیر در #کرج
بازداشت شده بود،
بعد از گذشت ( ۸ روز ) در آپارتمانش
پیدا شد.
🎈برادرش میگوید:
نیروهای حکومتی پس از #آزار و #قتل او
صحنه #خودکشی در منزلش را
با شیر #گاز طراحی کردند.
🎈پ ن: ای کاش یکسری اشخاص
که در بیرون از #ایران هستند،
فقط کمی #خجالت میکشیدند.
۱۲ بهمن
#چرکنویس
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
@Rfrens
که در #اعتراضات_اخیر در #کرج
بازداشت شده بود،
بعد از گذشت ( ۸ روز ) در آپارتمانش
پیدا شد.
🎈برادرش میگوید:
نیروهای حکومتی پس از #آزار و #قتل او
صحنه #خودکشی در منزلش را
با شیر #گاز طراحی کردند.
🎈پ ن: ای کاش یکسری اشخاص
که در بیرون از #ایران هستند،
فقط کمی #خجالت میکشیدند.
۱۲ بهمن
#چرکنویس
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
@Rfrens
من #عاطفه_نعامی هستم. من کشته شدم، در تاریخ ۳۰ آبان ماه ۱۴۰۱. سی و هفت سالم بود، متولد ۱۶ مرداد ۱۳۶۴ . اصالتا عرب و اهل اهواز و ساکن کرج بودم. فارغ التحصیل رشته معماری از دانشگاه آزاد اهواز ولی بعدش به کرج مهاجرت کردم و در منطقه عظیمیه تو یه آپارتمان با نامزدم زندگی میکردم. پدر و مادرم رو سالها پیش از دست داده بودم برای همین همیشه به افراد سالمند کمک میکردم. از یه خانواده پرجمعیت بودم، یه خواهرم در تهران و بقیه خواهر و برادرام در اروپا زندگی میکردن، من بچه آخر خانواده بودم.
به انجام کارای خیرخواهانه بین دوستام و فامیلام معروف بودم. ازحیوونای بی سرپرست مراقبت میکردم. برای من ارتباطات اجتماعی و تعامل با مردم کوچه و خیابون و دوستیام، مهمترین بخش زندگیم بود در کنار مطالعه تاریخ و جامعه مدرن.
در جریان خیزش ۱۴۰۱ من در تظاهرات کرج حضور فعال داشتم، شبنامه دست نویس هم بین مردم پخش میکردم و شبها در بالکن آپارتمانم شعار زن زندگی، آزادی سر میدادم. یکبار دستگیر شدم ولی با وساطت نامزدم آزاد شدم. من برای تشویق زنها به مبارزه اجتماعی و دستیابی به حقوق از دست رفتشون فعالیت میکردم.
روز ۳۰ آبان وقتی در اعتراضات کرج شرکت کردم نیروهای امنیتی منو ربودن.
اونا بمن تجاوز کردن و مورد شکنجه قرار دادن ، در اثر ضرب و شتم زیاد زیر شکنجه از دنیا رفتم…
اونا پیکر بیجون منو به آپارتمانم بردن و با قرار دادن شیلنگ گاز آبگرمکن تو دهنم منو روی یه قالیچه نازک گذاشتن و پتو رو روی سرم کشیدن و تو بالکن آپارتمانم رها کردن. در اون زمان نامزدم به ماموریت رفته بود و کرج نبود، خواهرم که ساکن تهران بود چندین بار بهم زنگ زد و وقتی دید من جواب ندادم نگران شد و از پسرش خواست که بره کرج و خبری از من بگیره، به نامزدم هم خبر داد. اونا با هم اومدن و دیدن روی در یه کاغذ آویزون شده که روش نوشته خطر نشت گاز و انفجار وجود داره!! وقتی وارد آپارتمان شدن با بوی بسیار بدی مواجه شدن و پیکر انفساد شده منو در بالکن روی زمین پیدا کردن. آثار شکنجه روی بدنم مشخص بود.به پلیس خبر دادن، افسر پلیسی که در بخش جنایی کار میکرد و در صحنه حاضر شد بعد از بررسی جنازه گفت که مرگ بر اثر خودکشی نبوده. ولی مامورای امنیتی که در آپارتمان بودن مدارکی که به درد میخورد جریان روشن بشه به بهانه بوی نامطبوع انداختن دور! همون موقع وقتی به برادر بزرگم که در اتریش زندگی میکرد خبر دادن اون زنگ زد و از پسر خواهرم خواست دوربین رو به طرف جنازه من بچرخونه تا بتونه منو ببینه ولی خواهرزادم با چشمش بهش علامت داد که نمیشه چون مامورا اونجا بودن.
خانوادم میدونستن من عادت نداشتم روی زمین بخوابم، چرا باید توی بالکن روی زمین خوابیده باشم؟؟ توی فضای باز چجوری میشه کسی با گاز خودکشی کنه؟؟ ضمنا وقتی نامزدم و پسر خواهرم اومدن به آپارتمان دیدن که شیر گاز بسته هست.
زمان تقریبی مرگ هم از طرف پزشکی قانونی ۳۰ آبان ۱۴۰۱ اعلام شد. در واقع پیکر آسیب دیده من روز ۵ آذر بعد از گذشت ۵ روز پیدا شد. با وجود آثار شکنجه بر بدنم نهادهای امنیتی دستور دفن فوری منو صادر کردن. در نهایت صبح روز دوشنبه ۷ آذر ۱۴۰۱، پیکر من توسط مأمورای امنیتی مخفیانه و با فریب و با وجود مخالفت خانواده در حالی که به اونا گفته بودن مراسم تدفين ظهر خواهد بود در سکوت خبری در کنار مادرم در بهشت آباد اهواز، قطعه ۵ ردیف ۲ به خاک سپرده شد…
بعد از خاکسپاری به خانوادم گفتن خبر کشته شدن من نباید رسانه ای بشه، ولی خواهر و برادرام دادخواه خون به ناحق ریخته شده من بودن و جریان خودکشی رو کلا تکذیب کردن و مطمین بودن من کشته شدم. برادرم میگفت: «که این صحنه سازیه، عاطفه نه اصولا به خودکشی فکر میکرد و نه توی این روزا که فعالانه به خیزش زنان ایران پیوسته بوده وقت خودکشی برای او بوده! عاطفه نگاه خاصی داشت. همیشه بحث میکرد و میگفت باید مبارزه کنیم، کتابهای تحلیلی و تاریخی میخوند، به تازگی کتاب تاریخ ادیان ویل دورانت رو شروع کرده بود. از همین مشخصه که تو فاز انقلاب بوده نه خودکشی!»
مراسم چهلم در ۸ دی ۱۴۰۱ و با وجود تدابیر شدید امنیتی و فشار نیروهای حکومتی بر خانوادم در آرامگاه بهشت آباد اهواز برگزار شد. مأمورای امنیتی اجازه برگزاری مراسم چهلم رو نمیدادن و درنهایت با تهدید و فشارهای متعدد خانوادمو مجبور به برگزاری زودتر از موعد اصلی مراسم کردن که این همزمان با مراسم چهلم حمیدرضا روحی به صحنه ای از اعتراضات ضد حکومتی تبدیل شد و اونجا مردم شعارهای زیادی سر دادن.
من روحیه استقلال طلبانه ای داشتم و سرشار از امید به زندگی بودم وقتی خواهرم بهمگفت عاطفه مراقب خودت باش در جوابش گفتم: «خون من از دیگران رنگین تر نیست».
هموطن، من برای آزادی جان دادم تو صدای من باش💔
#چرکنویس
#ژن_ژیان_ئازادی
#ارسالی
@Rfrens
به انجام کارای خیرخواهانه بین دوستام و فامیلام معروف بودم. ازحیوونای بی سرپرست مراقبت میکردم. برای من ارتباطات اجتماعی و تعامل با مردم کوچه و خیابون و دوستیام، مهمترین بخش زندگیم بود در کنار مطالعه تاریخ و جامعه مدرن.
در جریان خیزش ۱۴۰۱ من در تظاهرات کرج حضور فعال داشتم، شبنامه دست نویس هم بین مردم پخش میکردم و شبها در بالکن آپارتمانم شعار زن زندگی، آزادی سر میدادم. یکبار دستگیر شدم ولی با وساطت نامزدم آزاد شدم. من برای تشویق زنها به مبارزه اجتماعی و دستیابی به حقوق از دست رفتشون فعالیت میکردم.
روز ۳۰ آبان وقتی در اعتراضات کرج شرکت کردم نیروهای امنیتی منو ربودن.
اونا بمن تجاوز کردن و مورد شکنجه قرار دادن ، در اثر ضرب و شتم زیاد زیر شکنجه از دنیا رفتم…
اونا پیکر بیجون منو به آپارتمانم بردن و با قرار دادن شیلنگ گاز آبگرمکن تو دهنم منو روی یه قالیچه نازک گذاشتن و پتو رو روی سرم کشیدن و تو بالکن آپارتمانم رها کردن. در اون زمان نامزدم به ماموریت رفته بود و کرج نبود، خواهرم که ساکن تهران بود چندین بار بهم زنگ زد و وقتی دید من جواب ندادم نگران شد و از پسرش خواست که بره کرج و خبری از من بگیره، به نامزدم هم خبر داد. اونا با هم اومدن و دیدن روی در یه کاغذ آویزون شده که روش نوشته خطر نشت گاز و انفجار وجود داره!! وقتی وارد آپارتمان شدن با بوی بسیار بدی مواجه شدن و پیکر انفساد شده منو در بالکن روی زمین پیدا کردن. آثار شکنجه روی بدنم مشخص بود.به پلیس خبر دادن، افسر پلیسی که در بخش جنایی کار میکرد و در صحنه حاضر شد بعد از بررسی جنازه گفت که مرگ بر اثر خودکشی نبوده. ولی مامورای امنیتی که در آپارتمان بودن مدارکی که به درد میخورد جریان روشن بشه به بهانه بوی نامطبوع انداختن دور! همون موقع وقتی به برادر بزرگم که در اتریش زندگی میکرد خبر دادن اون زنگ زد و از پسر خواهرم خواست دوربین رو به طرف جنازه من بچرخونه تا بتونه منو ببینه ولی خواهرزادم با چشمش بهش علامت داد که نمیشه چون مامورا اونجا بودن.
خانوادم میدونستن من عادت نداشتم روی زمین بخوابم، چرا باید توی بالکن روی زمین خوابیده باشم؟؟ توی فضای باز چجوری میشه کسی با گاز خودکشی کنه؟؟ ضمنا وقتی نامزدم و پسر خواهرم اومدن به آپارتمان دیدن که شیر گاز بسته هست.
زمان تقریبی مرگ هم از طرف پزشکی قانونی ۳۰ آبان ۱۴۰۱ اعلام شد. در واقع پیکر آسیب دیده من روز ۵ آذر بعد از گذشت ۵ روز پیدا شد. با وجود آثار شکنجه بر بدنم نهادهای امنیتی دستور دفن فوری منو صادر کردن. در نهایت صبح روز دوشنبه ۷ آذر ۱۴۰۱، پیکر من توسط مأمورای امنیتی مخفیانه و با فریب و با وجود مخالفت خانواده در حالی که به اونا گفته بودن مراسم تدفين ظهر خواهد بود در سکوت خبری در کنار مادرم در بهشت آباد اهواز، قطعه ۵ ردیف ۲ به خاک سپرده شد…
بعد از خاکسپاری به خانوادم گفتن خبر کشته شدن من نباید رسانه ای بشه، ولی خواهر و برادرام دادخواه خون به ناحق ریخته شده من بودن و جریان خودکشی رو کلا تکذیب کردن و مطمین بودن من کشته شدم. برادرم میگفت: «که این صحنه سازیه، عاطفه نه اصولا به خودکشی فکر میکرد و نه توی این روزا که فعالانه به خیزش زنان ایران پیوسته بوده وقت خودکشی برای او بوده! عاطفه نگاه خاصی داشت. همیشه بحث میکرد و میگفت باید مبارزه کنیم، کتابهای تحلیلی و تاریخی میخوند، به تازگی کتاب تاریخ ادیان ویل دورانت رو شروع کرده بود. از همین مشخصه که تو فاز انقلاب بوده نه خودکشی!»
مراسم چهلم در ۸ دی ۱۴۰۱ و با وجود تدابیر شدید امنیتی و فشار نیروهای حکومتی بر خانوادم در آرامگاه بهشت آباد اهواز برگزار شد. مأمورای امنیتی اجازه برگزاری مراسم چهلم رو نمیدادن و درنهایت با تهدید و فشارهای متعدد خانوادمو مجبور به برگزاری زودتر از موعد اصلی مراسم کردن که این همزمان با مراسم چهلم حمیدرضا روحی به صحنه ای از اعتراضات ضد حکومتی تبدیل شد و اونجا مردم شعارهای زیادی سر دادن.
من روحیه استقلال طلبانه ای داشتم و سرشار از امید به زندگی بودم وقتی خواهرم بهمگفت عاطفه مراقب خودت باش در جوابش گفتم: «خون من از دیگران رنگین تر نیست».
هموطن، من برای آزادی جان دادم تو صدای من باش💔
#چرکنویس
#ژن_ژیان_ئازادی
#ارسالی
@Rfrens