#قطعنامه_پایانی_تجمع_سراسری #شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران،
پنجشنبه بیست و ششم خرداد هزار و چهارصد و یک
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران فرهیخته، مردم آگاه ایران، اولیای محترم دانش آموزان!
کمتر از یک سال پیش، وعدههایی پر رنگ و لعاب، از زبان رییسجمهور محترم از تلویزیون پخش شد:
_ معیشت مردم به مذاکرات هستهای گره نخواهد خورد.
_ در اقتصاد رشد پنج درصدی خواهیم داشت.
_ سالانه یک میلیون شغل و یک میلیون واحد مسکونی ایجاد خواهد شد.
_ نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت
_ فقر مطلق به سرعت ریشهکن خواهد شد.
طولی نکشید که وعدهها فراموش و مشخص شد که سیاست «جراحی اقتصادی»، ادامهی سیاستِ دولتهای پیشین است و به جای کاهش شکاف طبقاتی و فقر، سفره ما معلمان و سایر دستمزدبگیران را هدف گرفتهاست، بهگونهای که طبقهی متوسط را با سرعتی وصف ناشدنی، به زیر خط فقر کشاندهاند.
در چنین شرایطی، کارمند، کارگر، معلم _شاغل و بازنشسته_ توان مقابله با تورم لجامگسیخته را از دست داده و هر روز قدرت خریدشان کمتر و بهتبع سفرهشان کوچکتر میشود و بهناچار، مطالبات خود را از طریق تجمعات اعتراضی و با فریاد دادخواهی و حقطلبی در کف خیابان طلب میکنند.
جای تاسف است که، کاربهدستان، بهجای شنیدنِ فریاد اعتراضِ مردم بەستوەآمدە، با خشونت ورزیتمام با آنها مقابله میکند. گویی هنوز باور نمیکنند که مردم، از #فقر و #فرق، به ستوه آمدهاند.
در حوزهی آموزش و پرورش، علاوه بر کاهشِ چشمگیر سهم آموزش و پرورش از درآمد ناخالص ملی، اصل سیام قانون اساسی را زیر پا گذاشته و حقوق سیزده میلیون دانشآموز را تضییع نمودهاند.
چهاردهسال از تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری میگذرد، همسانسازی حقوق بازنشستگان به انحای مختلف اجرا نمیشود، قانون رتبەبندی شاغلان گویی هیچگاه اجرا نخواهد شد و... اینموارد و مواردی از ایندست، ظلم مظاعف در حقِ جامعهی معلمان کشور است، فرهنگیانی که صادقانه، توان خود را با عشق به فرزندان این آب و خاک، صرف کردهاند.
مگر معلمان، چیزی فراتر از حق خود و دانشآموزان طلب کردهاند؟
از دیگر سو، صدا و سیما، در حرکتی پیشپا افتاده و غیر قانونی، با زیر پا گذاشتنِ اصول ۳۷ و ۱۰۵ قانون اساسی و برای بهانحراف کشاندن ذهنیت عموم مردم، در جهت تخریب چهرهی معلمان نموده و به ابزاری برای فرار دولت و مجلس، از زیر بار مسئولیتِ اجرای قانون، دست به سناریوسازیِ نخنما، تبدیل شدهاست.
دستاندر کاران، بهجای پاسخگویی و حل مشکلاتِ مبتلابه آموزش و پرورش، موجودیت خود را در گرو نابسامانیهایی خودساخته و پاک کردنِ صورت مساله میبینند. غافل از اینکه جنبش معلمان ایران، بدون هیچ نوع وابستگی داخلی و خارجی، با اصالت و حفظ استقلال، مطالبات معلمان و دانشآموزان را پیگیری کرده و خواهد کرد.
فرهنگیان شریف و ملت گرانقدر!
همانطور که اطلاع دارید، اخیراً تعدادی از بهترین معلمهای این سرزمین به ناحق، بدون هیچگونه سند و صرفاً برای خاموش کردن شعلهی حقطلبی معلمان کشور، بازداشت کرده و نزدیک بە دو ماە است که بدون دسترسی به وکیل، به شدیدترین شکل، تحت فشاراند که علیه خود دست به اعتراف بزنند و به این شکل معلمان کشور را، از پیگیری مطالبات، دلسرد نمایند، غافل از اینکه:
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد، همیشه در دلِ ماست
جنبش معلمان ایران در طول دو دهه فعالیت، برای اجرای عدالت با استفاده از ظرفیتهای داخلی و مستقل و تبیین اندیشههای علمی، عدالتخواهانه و مطالبه محور توانستهاست هزاران معلم دادخواه و کنشگر را وارد عرصهی مطالبهگری و حقخواهی نماید، بیشک با زندانی کردن تعدادی از کنشگرانِ خوشنام، نمیتوان این حرکت را عقیم و ناکارآمد ساخت، بلکه بر عکس، از خاکسترِ این فشارها، تهدیدها و به حبس کشیدنها، ققنوسهای جوان، تازه نفس و با انگیزه، برخواهند خاست و این راه را تا سرمنزل مقصود ادامه خواهند داد!
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز اعتراض به رویهی بازداشتها و اعمال فشار و ارعاب بر جامعهی صنفی و مطالبه گری، از متولیان امر و دست اندرکاران میخواهد که با آزاد کردن معلمان زندانی، از جامعهی فرهنگیان کشور دلجویی نمایند.
ما به دولت و حاکمیت، وظایف قانونی داخلی و بین المللی را _که نسبا به آنها تعهد دادهاست_ را یادآوری میکنیم و منتظر اقدامات عملی در جهت برچیده شدن تفکر سرکوبگرانه در برخورد با فعالان صنفی و سایر معترضین هستیم.
ما دولتمردان و مجلسنشینان را به عقلانیت، منطق و قانون توصیه میکنیم و معتقدیم اگر خلاف این رویه عمل نماید، به مصداق شعرِ سعدی:
یکی بر سرِ شاخ، بُن میبرید...
علاوه بر سستکردن پایههای حکومت، اعتماد مردم را نیز، از دست خواهد داد.
@Rfrens
پنجشنبه بیست و ششم خرداد هزار و چهارصد و یک
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران فرهیخته، مردم آگاه ایران، اولیای محترم دانش آموزان!
کمتر از یک سال پیش، وعدههایی پر رنگ و لعاب، از زبان رییسجمهور محترم از تلویزیون پخش شد:
_ معیشت مردم به مذاکرات هستهای گره نخواهد خورد.
_ در اقتصاد رشد پنج درصدی خواهیم داشت.
_ سالانه یک میلیون شغل و یک میلیون واحد مسکونی ایجاد خواهد شد.
_ نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت
_ فقر مطلق به سرعت ریشهکن خواهد شد.
طولی نکشید که وعدهها فراموش و مشخص شد که سیاست «جراحی اقتصادی»، ادامهی سیاستِ دولتهای پیشین است و به جای کاهش شکاف طبقاتی و فقر، سفره ما معلمان و سایر دستمزدبگیران را هدف گرفتهاست، بهگونهای که طبقهی متوسط را با سرعتی وصف ناشدنی، به زیر خط فقر کشاندهاند.
در چنین شرایطی، کارمند، کارگر، معلم _شاغل و بازنشسته_ توان مقابله با تورم لجامگسیخته را از دست داده و هر روز قدرت خریدشان کمتر و بهتبع سفرهشان کوچکتر میشود و بهناچار، مطالبات خود را از طریق تجمعات اعتراضی و با فریاد دادخواهی و حقطلبی در کف خیابان طلب میکنند.
جای تاسف است که، کاربهدستان، بهجای شنیدنِ فریاد اعتراضِ مردم بەستوەآمدە، با خشونت ورزیتمام با آنها مقابله میکند. گویی هنوز باور نمیکنند که مردم، از #فقر و #فرق، به ستوه آمدهاند.
در حوزهی آموزش و پرورش، علاوه بر کاهشِ چشمگیر سهم آموزش و پرورش از درآمد ناخالص ملی، اصل سیام قانون اساسی را زیر پا گذاشته و حقوق سیزده میلیون دانشآموز را تضییع نمودهاند.
چهاردهسال از تصویب قانون مدیریت خدمات کشوری میگذرد، همسانسازی حقوق بازنشستگان به انحای مختلف اجرا نمیشود، قانون رتبەبندی شاغلان گویی هیچگاه اجرا نخواهد شد و... اینموارد و مواردی از ایندست، ظلم مظاعف در حقِ جامعهی معلمان کشور است، فرهنگیانی که صادقانه، توان خود را با عشق به فرزندان این آب و خاک، صرف کردهاند.
مگر معلمان، چیزی فراتر از حق خود و دانشآموزان طلب کردهاند؟
از دیگر سو، صدا و سیما، در حرکتی پیشپا افتاده و غیر قانونی، با زیر پا گذاشتنِ اصول ۳۷ و ۱۰۵ قانون اساسی و برای بهانحراف کشاندن ذهنیت عموم مردم، در جهت تخریب چهرهی معلمان نموده و به ابزاری برای فرار دولت و مجلس، از زیر بار مسئولیتِ اجرای قانون، دست به سناریوسازیِ نخنما، تبدیل شدهاست.
دستاندر کاران، بهجای پاسخگویی و حل مشکلاتِ مبتلابه آموزش و پرورش، موجودیت خود را در گرو نابسامانیهایی خودساخته و پاک کردنِ صورت مساله میبینند. غافل از اینکه جنبش معلمان ایران، بدون هیچ نوع وابستگی داخلی و خارجی، با اصالت و حفظ استقلال، مطالبات معلمان و دانشآموزان را پیگیری کرده و خواهد کرد.
فرهنگیان شریف و ملت گرانقدر!
همانطور که اطلاع دارید، اخیراً تعدادی از بهترین معلمهای این سرزمین به ناحق، بدون هیچگونه سند و صرفاً برای خاموش کردن شعلهی حقطلبی معلمان کشور، بازداشت کرده و نزدیک بە دو ماە است که بدون دسترسی به وکیل، به شدیدترین شکل، تحت فشاراند که علیه خود دست به اعتراف بزنند و به این شکل معلمان کشور را، از پیگیری مطالبات، دلسرد نمایند، غافل از اینکه:
از آن به دیرِ مغانم عزیز میدارند
که آتشی که نمیرد، همیشه در دلِ ماست
جنبش معلمان ایران در طول دو دهه فعالیت، برای اجرای عدالت با استفاده از ظرفیتهای داخلی و مستقل و تبیین اندیشههای علمی، عدالتخواهانه و مطالبه محور توانستهاست هزاران معلم دادخواه و کنشگر را وارد عرصهی مطالبهگری و حقخواهی نماید، بیشک با زندانی کردن تعدادی از کنشگرانِ خوشنام، نمیتوان این حرکت را عقیم و ناکارآمد ساخت، بلکه بر عکس، از خاکسترِ این فشارها، تهدیدها و به حبس کشیدنها، ققنوسهای جوان، تازه نفس و با انگیزه، برخواهند خاست و این راه را تا سرمنزل مقصود ادامه خواهند داد!
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن ابراز اعتراض به رویهی بازداشتها و اعمال فشار و ارعاب بر جامعهی صنفی و مطالبه گری، از متولیان امر و دست اندرکاران میخواهد که با آزاد کردن معلمان زندانی، از جامعهی فرهنگیان کشور دلجویی نمایند.
ما به دولت و حاکمیت، وظایف قانونی داخلی و بین المللی را _که نسبا به آنها تعهد دادهاست_ را یادآوری میکنیم و منتظر اقدامات عملی در جهت برچیده شدن تفکر سرکوبگرانه در برخورد با فعالان صنفی و سایر معترضین هستیم.
ما دولتمردان و مجلسنشینان را به عقلانیت، منطق و قانون توصیه میکنیم و معتقدیم اگر خلاف این رویه عمل نماید، به مصداق شعرِ سعدی:
یکی بر سرِ شاخ، بُن میبرید...
علاوه بر سستکردن پایههای حکومت، اعتماد مردم را نیز، از دست خواهد داد.
@Rfrens