پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
🔸#ادامه 👇

👌امام عليه السلام همچنان به سوى #كوفه پيش مى‏ رفت تا فرزدق، شاعر معروف را ديد، فرزدق سلام كرد و گفت: «اى فرزند رسول خدا! چگونه به مردم كوفه اعتماد كردى با آن‏كه آنان پسر عمويت- مسلم بن عقيل- و پيروانش را كشتند؟»

🔸 اشك از ديدگان امام #جارى شد و فرمود ؛

«خداوند مسلم را رحمت كند، او به سوى رَوْح و ريحان و بهشت و رضوان خداوند رهسپار شد، بدانيد او به تكليف خويش عمل كرد و هنوز تكليف ما باقى مانده است».

👌سپس اين اشعار را ايراد فرمود:

«اگر (لذّات) دنيوى با ارزش به شمار آيد، سراى پاداشِ الهى (بهشت) از آن برتر و ارزشمندتر است و اگر بدن‏ها براى #مرگ آفريده شده، شهادت در زير ضربات شمشير در راه خدا بهتر است و اگر روزى‏ ها به تقدير الهى تقسيم شده، حريص نبودن در طلب روزى زيباتر است و اگر اموال و دارايى براى واگذاشتن جمع‏آورى مى‏ شود، چرا آزادمردان (در بذل و بخشش آن) بخل بورزند؟ »

📚تاريخ ابن عساكر (شرح حال امام حسين عليه السلام)، ص 163 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 _ الملهوف: ص 134، كشف الغمّة: ج 2 ص 239 ؛ مقتل الحسين عليه السلام للخوارزمي: ج 1 ص 223، مطالب السؤول: ص 73 وفيها من «فلقيه الفرزدق» وراجع: مثير الأحزان: ص 45.

🔸ابن شهر آشوب در كتاب مناقب اين #جمله را نيز در ذيل اين سخن نقل كرده است؛

« سلام خداوند بر شما اى آل احمد! من مى‏ بينم به زودى از ميان شما كوچ خواهم كرد.»

📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 103

👌اوج عظمت امام عليه السلام و اهداف او در اين اشعار كاملًا جلوه‏ گر است او مى‏ داند براى رهايى خود از ننگ تسليم در برابر خودكامگان فرومايه و براى نجات اسلام از چنگال مشركان مسلمان نما از #دودمان بنى اميّه راهى جز پذيرش شهادت و آمادگى براى استقبال از شمشيرها وجود ندارد. امام عليه السلام از اين طريق ياران خود را نيز براى اين هدف بزرگ مى ‏سازد و آماده مى‏ كند.

اما این که امام علیه السلام هنگام مواجهه با حر قصد بازگشت داشت نیز ادعایی غیر قابل قبول است .

👌امام علیه السلام در برابر حر و سپاهیانش که ایشان را محاصره کرده بودند عرضه داشتند ؛

«اى مردم! اين اتمام حجتى است در پيشگاه خداوند و مسلمانان حاضر، من خود به سوى ديار شما نيامدم مگر آن‏كه نامه‏ هاى شما به دستم رسيد و فرستادگانتان به سويم آمدند و گفتند: به سوى ما بيا چرا كه ما پيشوايى نداريم بدان اميد كه خداوند به وسيله تو ما را در مسير هدايت گرد آورد.

🔸اگر همچنان بر دعوت خود باقى هستيد كه اكنون آمدم. بنابراين، اگر با من پيمان و ميثاق‏هاى محكم مى‏ بنديد به گونه‏ اى كه مايه اطمينان خاطرم گردد، با شما وارد شهرتان مى‏ شوم و اگر چنين نكنيد و از آمدنم به اين ديار ناخشنوديد به #مكانى كه از آنجا آمده ‏ام باز مى‏ گردم».

🔹حر و سپاهيانش در برابر سخنان امام عليه السلام ساكت مانده و جوابى ندادند.

📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 134- 135 و ارشاد مفيد، ص 427 (با مختصر تفاوت).

👌با اين كه «حرّ بن يزيد رياحى» بيشترين احترام را در ظاهر به امام عليه السلام گذارد و خود و يارانش پشت سر امام نماز خواندند، ولى مأمور بود به هر قيمتى شده اجازه ندهد امام عليه السلام به كوفه نزديك شود، و اجازه بازگشت به مدينه را هم ندهد، بلكه امام عليه السلام را در يك #منطقه دور از آبادى‏ ها فرود آورد تا لشكرها فرا رسند و امام عليه السلام را در محاصره كامل قرار دهند.

اگر مى‏ بينيم امام عليه السلام مى‏ فرمايد شما مرا دعوت كرديد، اگر حاضر به همكارى نيستيد به جايگاه اصلى ‏ام باز مى ‏گردم، در واقع براى اتمام حجّت بر آن گروه پيمان شكن است ، که شما مرا در #محاصره قرار داده اید با این که خود مرا دعوت کردید ، و نمی گذارید تحرکی کنم و این نهایت ظلم شما به خاندان رسول خدا است و روز قیامت چه پاسخی به نزد خدا دارید ، اگر چه امام قصد بازگشت نداشت و نیز می دانست که آنها درخواست امام را مبنی بر بازگشت اجابت نمی کنند ، اما باز جهت اتمام حجت تعبیر مذکور را به کار بردند .

زيرا اگر امام عليه السلام مى‏ خواست بازگردد، بعد از خبرهاى #قطعى كه از شهادت مسلم و هانى و پيمان شكنى اهل كوفه به او رسيده بود و هيچ مانعى در ظاهر وجود نداشت، باز مى‏ گشت. او به خوبى مى‏ داند مسير او به سوى كربلا، ميدان جانبازى و شهادت او است، و اين خبر از جدّش #رسول خدا به او رسيده بود.




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman