پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#برقعی_و_خمس

🤔#پرسش

کلیپی از آقای #برقعی منتشر می شود که ایشان می گوید اگر پرداخت خمس در اسلام واجب است چرا در صدر اسلام و زمان پیامبر و امام علی #خمس نمی گرفتند ❗️مگر می شود که چیزی واجب باشد اما آنها نگیرند


💠#پاسخ💠

👌اگر منظور از صدر اسلام زمان ائمّه عليهم السلام باشد، جواب #مثبت است، زيرا همانطور كه از بحثهاى گذشته استفاده شد ، بسيارى از ائمّه هدى عليهم السلام در عصر خود نه تنها خمس ارباح مكاسب (درآمد انواع كسبها) را مى‏ گرفتند، بلكه به مردم دستور مؤكّد مى‏ دادند كه در پرداخت اين خمس كوتاهى نكنند، و حتّى وكلا و نمايندگان مخصوص براى جمع ‏آورى اين خمس معيّن فرموده بودند و اشخاصى مانند «علىّ بن مهزيار» و «ابوعلى بن راشد» و امثال آنها اين وظيفه را به عهده داشتند.

📚رجوع کنید ، وسائل الشیعه ج9 ص499 باب 8

و اگر منظور از #صدر اسلام خصوص زمان پيامبر صلى الله عليه و آله و امير مؤمنان عليه السلام بوده باشد، بايد گفت كه غير از غنائم جنگى، از معادن و گنجها و همچنين غوص (جواهراتى كه بوسيله غوّاصى از درياها بيرون آورده مى‏شود) در عصر آنها خمس گرفته شده است و گواه اين موضوع در سنن #بيهقى نقل شده كه در زمان على عليه السلام شخصى گنجينه‏اى پيدا كرد و خدمت امام آمد؛ فرمود: چهار پنجم آن مال تو است و خمس آن مال ما است.

📚سنن بیهقی ج4 ص156

همچنين در همان كتاب كه از منابع معروف اهل تسنّن است از پيغمبر صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: «در «#ركاز» خمس است؛ پرسيدند منظور از ركاز چيست؟ فرمود طلا و نقره‏اى كه خداوند از روز نخست در زمين آفريده است.

📚سنن بیهقی ج4 ص152

👌در كتاب #کافی نيز حديث مفصّلى در زمينه همين موضوع مربوط به عصر على عليه السلام ديده مى‏شود كه شخصى «ركازى» (معدن يا گنجينه ‏اى) در عصر على عليه السلام پيدا كرد، هنگامى كه على عليه السلام از آن آگاه شد به او فرمود خمس آن را بياور و تحويل بده.

📚الکافی ج5 ص315

👌پيامبر گرامی نیز در نامه‏ هاى خود كراراً دستور مى‏ داد كه در #سيوب خمس است، و مردم بايد خمس آن را بپردازند و «سيوب» بر وزن «عيوب» جمع «سيب» بر وزن «غيب» به معنى معادن و گنجها است و نتيجه مى‏گيريم كه در غير غنائم جنگى در عصر پيامبر صلى الله عليه و آله دستور خمس داده شده بود، و #پيامبر در نامه‏ هاى خود آن را از مردم مطالبه مى‏كرد.

📚مکاتیب الرسول ص 397 و 405

امّا اين سؤال باقى ماند كه آيا در عصر پيغمبر و على عليهما السلام از ارباح مكاسب (درآمدهاى #كسب و كار) نيز خمس گرفته شده است يا نه؟


👌در پاسخ مى‏گوئيم بر اساس روایات صریح اهل سنت ، پیامبر گرامی زمانی که مردم #استطاعت کافی را بدست آورده بودند از آنها این نوع خمس را دریافت می کرد که در گذشته پیرامون آن مفصل بحث کرده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/5421

👌 اگر از این بیان هم کوتاه بیاییم و بگویبم اسناد تاريخى #روشنى در اين زمينه به دست ما نيامده است كه خمس ارباح مكاسب را پيامبر و على عليهما السلام گرفته باشند، ولى اين موضوع هيچ‏گونه اشكالى در زمينه اين حكم ايجاد نمی‏كند.

زيرا گرفتن و بخشودن اين ماليات اسلامى در اختيار حكومت اسلام است، #هنگامى كه خود را بی نياز و يا مردم را در زحمت ببيند مى ‏تواند آن را ببخشد ولى هنگامى كه خود نياز داشته باشد و در مردم توانائى آن را ببيند مى ‏تواند آن را بگيرد، همانطور كه امامان بعد، بعضى آن را مى‏ گرفتند و بعضى با توجّه به وضع مردم و يا وضع بيت ‏المال، آن را مى‏ بخشيدند.

📚وسائل الشیعه ج9 ص543 باب 4 از ابواب الانفال

در عصر پيامبر و على عليه السلام غنائم فراوانى از طريق جنگها و همچنين درآمد زيادى از طريق زمين‏هاى خراجى كه مال‏الاجاره آنها به بيت‏ المال مى‏ ريخت عايد حكومت اسلامى مى‏ شد، رقم اين غنيمتهاى جنگى گاهى بقدرى زياد بود كه خمس آن به تنهائى مى‏ توانست قسمت عمده مشكل مالى حكومت اسلام را برطرف سازد و همچنين درآمد زمين‏هاى خراجى نيز گاهى بقدرى زياد بود كه بيت ‏المال سرشار از اموال مى‏ شد، و در اين شرايط نيازى به گرفتن #خمس ارباح مكاسب نبود و لذا آن را عملًا به مردم بخشيدند.

در #آغاز اسلام كه نياز بيت‏ المال به منابع درآمد شديد بود نيز وضع مسلمانان آنچنان آشفته و پريشان و ضعيف بود كه دادن خمس علاوه بر زكوة، براى آنها طاقتفرسا بود، و به همين دليل خمس گرفته نشد.



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#فلسفه_مرگ

🤔#پرسش

نمیشد انسان در این‌دنیا #جاودانه میشد و مرگی براش نبود آخه هر بار عزیزی رو آدم ازدست میده میگه کاش هیچ وقت مرگی وجود نداشت و همه برای همیشه پیش هم میموندن ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌باید توجه داشت که اگر مرگ در دنیا نبود زمینه پیدایش موجودات بعدی فراهم نمی شد و آیندگان از نعمت وجود و حیات محروم می شدند و پهنه زمین برای همگان تنگ می شد و همه از #رنج گرسنگی و تشنگی آرزوی مرگ می کردند .


امام صادق عليه السلام فرمود ؛

« گروهى نزد پيغمبرى آمدند و گفتند: دعا كن پروردگارت مرگ را از ما بردارد. آن پيامبر برايشان دعا كرد. پس خداوند تبارك و تعالى مرگ را از آن جماعت برداشت. جمعيتشان چندان زياد شد كه خانه‏ ها بر آنان تنگ گشت و نسلشان افزايش يافت. [به طورى كه‏] صبح كه مى‏ شد مرد [خانه‏] مجبور بود پدر و مادر و پدربزرگ و پدربزرگِ پدربزرگش را غذا بدهد و آنها را راضى گرداند [يا به نظافت آنها برسد] و به ايشان رسيدگى نمايد. لذا از #كسب و كار باز ماندند. اين بود كه آمدند و گفتند: از پروردگارت بخواه ما را به عمرهايى كه داشتيم برگرداند. آن پيغمبر از پروردگارش عزّوجلّ، چنين تقاضا كرد و خداوند آنها را به مدّت‏هاى [معيّن شده‏] عمرشان باز گرداند. »

📚التوحید صدوق ص 401_ بحار الانوار ج 6 ص 116

از سوی دیگر چنان که در گذشته #توضیح داده ایم ، هدف اصلی آفرینش انسان رسیدن به سعادت ابدی است و تا انسانها به وسیله مرگ از این جهان منتقل نشوند به آن هدف نهایی نخواهند رسید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8377

🔹پیامبر گرامی فرمود ؛

« خداوند، شما را براى فناء ونابودى خلق نكرده بلكه شما را آفريده كه هميشه بمانيد، بله هنگام #مرگ، از اين منزل به منزل ديگرى منتقل مى شويد »

📚بحار الانوار ج 58 ص 78

👌خداوند در تعبیر زیبایی #فلسفه وجود حیات و مرگ را در زندگی بشری چنین بیان می کند ؛

«پربركت و زوال ناپذير است كسى كه حكومت جهان هستى به دست او است، و بر همه چيز قادر است. همان كسى كه مرگ و حيات را آفريد تا شما را بيازمايد كه كداميك بهتر عمل مى‏ كنيد و او شكست‏ ناپذير و بخشنده است »

🔹ملک 1_2

🔹به اين ترتيب #عالم ، ميدان آزمايش بزرگى است براى همه انسانها، وسيله آزمايش مرگ و حيات، و هدف اين آزمون بزرگ رسيدن به حسن عمل، كه مفهومش تكامل معرفت، و اخلاص نيت، و انجام هر كار #خير است.

📚تفسیر نمونه ج 24 ص 318

👌توجه به این نکته نیز لازم است که بينش الهيين و معتقدين به معاد در مورد مرگ، با بينش ماديين و منكران معاد، زمين تا آسمان متفاوت است، و اين دو ديدگاه است كه در زندگى فردى و #اجتماعى انسان اثر مى‏ گذارد و روش‏هاى اين دو گروه را با يكديگر متفاوت مى‏ سازد.

🔹مادى ‏ها مرگ را يك عالم ظلمانى و بسيار تاريك، عالمى كه همه چيز با آن پايان مى ‏گيرد، و خاتمه همه آرزوها و تلاش‏ها و كوشش‏هاى انسان است، با اين حال جاى تعجّب نيست كه انسان مادى از بيم مرگ برخود بلرزد و انديشه آن شهد شيرين زندگانى را در كامش تلخ‏تر از زهر كند.

🔹جاى تعجّب نيست كه آنها زندگى را پوچ و بى ‏معنا بشمرند، چرا كه اگر مرگ پايان همه چيز باشد زندگى اين جهان كه مجموعه‏ اى از كارهاى تكرارى سطح پايين خوردن و خوابيدن و درآوردن و مصرف كردن، هرگز نمى‏ تواند به عنوان يك «هدف والا» روح انسانى را سيراب كند، و لذا گروهى از آنان دست به انتحار مى ‏زنند، و آن را يك انتخاب #صحيح براى پايان دادن به اين «تكرار مكررات بى ‏معنا» مى ‏شمرند آن را عين عقل و منطق مى‏ دانند و زنده ماندن را نوعى حماقت و نادانى و ذلّت

👌ولى الهيين و معتقدان به معاد، به مرگ همان گونه مى‏ نگرند كه به تولد جنين از شكل مادر. جنين در واقع مى‏ ميرد، يعنى زندگى درون شكم مادر را از دست مى‏ دهد، ولى درست در همان حال به جهانى وسيع‏تر و گسترده‏ تر كه در مقايسه با محيط محدود و ظلمانى شكم مادر #عالمى است مملو از مواهب و زيبايى‏ ها، گام مى ‏نهد.

🔹مرگ نيز يك تولد ثانوى است، و انسان از طريق مرگ از محيط محدود زندگى اين جهان به عالمى بسيار گسترده ‏تر گام مى ‏گذارد. مسلماً اگر جنين بداند كه بعد از تولد به كجا قدم مى‏ نهد از آغاز براى تولد لحظه شمارى مى‏ كند، هرگز وحشتى از آن به خود راه نمى ‏دهد، هرگز عالم جنين را بى‏ معنا و پوچ نمى‏ شمرد.

بينش انسان در مورد مرگ به عنوان «دريچه‏ اى به سوى عالم بقاء» تمام زندگى او را به رنگ تازه ‏اى در مى ‏آورد، و به آن مفهومى دلپذير مى‏ دهد، و او را از سرگردانى و بدبينى و #حيرت و احساس پوچى و بى‏ هدفى كه رنج ناشى از آن بسيار جانكاه است رهايى مى ‏بخشد.

📚پیام قرآن ج 5 ص 348


#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman