پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#عصمت_امام

🤔#پرسش

با توجه به این ایه:لاینال عهدی الظالمین اگر کسی #ظلمی کرد و سپس توبه کرد، آیا میتواند #امام شود یا خیر ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

« (به خاطر بياوريد) هنگامى كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگونى آزمود، و او بخوبى از عهده آزمايش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را #امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهيم عرض كرد: از دودمان من (نيز امامانى قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمى‏ رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند).»

🔰بقره 124

👌شکی نیست که منظور از" ظلم" در جمله" لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ" تنها #ستم به ديگران كردن نيست، بلكه ظلم (در برابر عدل) در اينجا به معنى وسيع كلمه به كار رفته و نقطه مقابل عدالت به معنى گذاردن هر چيز به جاى خويش است ، بنا بر اين ظلم آن است كه شخص يا كار يا چيزى را در موقعيتى كه شايسته آن نيست قرار دهند ، از آنجا كه مقام امامت و رهبرى ظاهرى و باطنى خلق، مقام فوق العاده پر مسئوليت و با عظمتى است، يك لحظه گناه و نافرمانى و سوء پيشينه سبب مى ‏گردد كه لياقت اين مقام سلب گردد.

📚تفسیر نمونه ج1 ص442

این بحث #مطرح شده است كه آيا عدالت به معنى ترك هر گونه گناه در تمام عمر شرط است يا در هنگام تصدى مقام امامت كافى است

👌بعضى با توجه به بحث اصولى معروف كه مشتق حقيقت در «مَنْ تَلَبَّسَ بِالْمَبْدَءْ» در حال #نسبت است (يعنى: هر وصفى از اوصاف را هنگامى كه به كسى نسبت مى ‏دهيم بايد در همان حال نسبت، داراى آن وصف باشد، مثلًا قائم (ايستاده) به كسى گفته مى‏ شود كه در حال نسبت صفت قيام را دارا باشد و به كسى كه قبلًا ايستاده بود و حالا نشسته قائم نمى‏ گويند) معتقدند مفهوم آيه اين است كه در حال امامت بايد داراى صفت ظلم نباشد، نه مشرك باشد نه گناهكار، و نه آلوده به هيچ معصيت ديگر، بنابراين عدالت و عصمت از آغاز #عمر را شامل نمى ‏شود.

ولى در احاديث مى‏ خوانيم كه امامان اهلبيت عليهم السلام به پيروى از پيامبر گرامی به اين آيه براى عدالت در تمام عمر استدلال كرده ‏اند.

🔰 عبداللَّه بن مسعود از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‏ كند كه خداوند به ابراهيم عليه السلام فرمود: «من پيمان (امامت) را به آن دسته از فرزندان تو كه ظالم هستند عطا نمى ‏كنم». «ابراهيم گفت: پروردگارا، ستمكاران از فرزندان من كه پيمان تو (پيمان امامت) به آنها نمىی رسد كيستند؟ فرمود : «كسى كه براى بتى سجده كرده باشد هرگز او را امام قرار نخواهم داد و شايسته نيست كه #امام باشد».

📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص151

👌همين معنى را دانشمند معروف اهل سنت ابن مغازلى در كتاب مناقب از ابن مسعود از پيغمبر اكرم با كمى تفاوت نقل كرده است. مى‏ گويد پيغمبر اكرم در تفسير اين آيه گفت: خداوند به ابراهيم عليه السلام فرمود: «كسى كه بتى را (معبودى را) جز من بپرستد من او را هرگز امام قرار نمى ‏دهم».

سپس افزود: «سرانجام نتيجه دعاى ابراهيم عليه السلام به من و برادرم على عليه السلام رسيد، هيچيك از ما هرگز براى بتى سجده نكرديم»

📚#مناقب ابن المغازلی ص276

در اين زمينه روايات ديگرى نيز از طرق ائمه اهل بيت عليهم السلام در كتب معتبر نقل شده است ( البرهان فی تفسیر القرآن ذیل آیه مذکور )و مجموعه اين روايات در واقع نكته ‏اى در بردارد که مفسّر معروف علامه طباطبايى در #الميزان به آن اشاره می کند و می گوید ؛

👌 درباره چگونگى دلالت اين آيه بر لزوم معصوم بودن امام (در تمام عمر) از يكى از اساتيد ما سؤال شد و ايشان در پاسخ چنين گفت؛

مردم #مطابق يك تقسيم منطقى عقلى بر چهار گروهند:

1⃣ كسى كه در تمام عمرش ظالم و ستمگر بوده 2⃣كسى كه در تمام عمرش پاك از هر گونه ظلم و گناه بوده 3⃣كسى كه در اول عمر ظالم بوده و در آخر نبوده است 4⃣ كسى كه به عكس در آغاز عادل و معصوم بوده و سپس ظالم شده است.

👌به يقين مقام ابراهيم عليه السلام از آن بالاتر است كه امامت را براى گروه #اول و #چهارم از فرزندانش تقاضا كند، بنابراين دو گروه بيشتر باقى نمى ‏ماند، خداوند يك گروه را نفى كرده (گروهى كه در آغاز عمر در خط ظالمان بوده و سپس از آن خارج شده ‏اند) بنابراين تنها قسم ديگر يعنی گروهى كه در تمام عمر #پاك بوده ‏اند باقى مى ‏مانند .

📚المیزان ج1 ص274

👌فخر رازى عالم بزرگ اهل سنت در تفسير خود به اين اندازه اعتراف مى ‏كند كه آيه دلالت بر #معصوم بودن پيامبران دارد و جالب اينكه: «اين مطلب را از طريق لزوم معصوم بودن امام و اينكه هر پيامبرى امام است ثابت مى ‏كند»

📚تفسیر کبیر ج4 ص43

📚پیام قرآن ج9 ص32



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#جنین_شناسی_قرآن

🤔#پرسش

این که گفته میشود از جمله معجزات قرآن پرده برداشتن از مراحل جنین است چقدر واقعیه ❗️برخی نزدیکان #ملحدم می گویند که دقیقا نظرات قرآن بر خلاف علم روز جنین شناسی است


💠#پاسخ💠

👌در قرآن مجيد در لابه ‏لاى آيات مربوط به نشانه ‏هاى توحيد و همچنين دلايل معاد اشارات بسيار پر معنايى به مسأله آفرينش انسان از نطفه و سپس تطورات جنين آمده است، كه بعضى از آنها را مى ‏توان در زمره معجزات علمى قرآن شمرد. از جمله در آيه دوم سوره انسان مى‏خوانيم:« إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِنْ نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعاً بَصِيراً: «ما انسان را از نطفه به هم آميخته اى‏ آفريديم، و او را مى آزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم».

امْشاج جمع بوده و به معناى شئ مخلوط است؛ در اين‏كه اين نطفه از چه چيز مخلوط است مفسران احتمالات گوناگونى داده ‏اند، گاه آن را اشاره به تركيب نطفه انسان (از اسپرم و اوول) دانسته ‏اند و گاه اشاره به تركيبى از استعدادهاى مختلف (از نظر جسمانى و روحانى، زشت و زيبا، باهوش و كم هوش و ...) ذكر كرده ‏اند؛ و گاه اشاره به تركيب نطفه انسان از مواد مختلفى از فلزات و شبيه فلزات دانسته‏ اند.

👌ولى با پيشرفت علم و گسترش #تحقيقات دانشمندان، امروز اين معنا اثبات شده است كه اين قطرات ناچيز منى (كه تعبير ديگرش نطفه است از آب های متعددى كه غدد مختلف بدن ترشح مى‏ كنند تركيب شده است؛ و ترشحات پنج غده منى را درست مى‏ كنند؛ و آنها عبارتند از: دو غده به نام بيضه كه در كيسه‏ هاى تخمى كه نزديك غده پروستات قرار دارند، و ديگرى خود غده پروستات است، و همچنين غده ‏هاى كوپر و ليتره كه در كنار مجارى ادرار قرار دارند.

📚اقتباس از كتاب «مقايسه ‏اى ميان تورات و انجيل و قرآن و علم» نوشته دكتر بوكاى، ترجمه مهندس ذبيح الله دبير صفحه 271.

👌اين آب‏هاى پنج‏گانه با #نسبت دقيق و حساب شده ‏اى به هم مى ‏آميزند و ماده حيات آفرين نطفه را تشكيل مى ‏دهند.

دانشمند فرانسوى، فوق الذکر ، معتقد است تعبير به اشماج كه در قرآن وارد شده؛ اشاره به همين نكته دقيق دارد كه هنگام نزول آيات قرآن از چشم جهانيان و دانشمندان آن عصر، پوشيده و پنهان بوده است.

👌از سوى ديگر در آيه 20 تا 23 سوره مرسلات مى‏ فرمايد: أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِّنْ مَّاءٍ مَهِينٍ- فَجَعَلْنَاهُ فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ- إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ- فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ: «آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم،- سپس آن را در قرارگاهى مطمئن و آماده (رحم) قرار داديم،- تا مدّتى معيّن؟!- ما توانايى بر اين كار داشتيم، پس ما چه تواناى خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است)».

👌دانشمندان جنين‏ شناسى، امروزه با #مطالعات و مشاهدات دقيقى كه از طريق فيلمبردارى‏هاى زنده از تحولات جنين به عمل آمده به اين نكته رسيده ‏اند كه تركيب اسپرم با اوول در بيرون رحم و دهليزهاى منتهى به آن صورت مى ‏گيرد؛ و بعد نطفه منعقد شده به سوى قرارگاه اصلى كه رحم است پيش مى ‏رود و بر ديواره آن مى ‏چسبد.

💠در آيه فوق نيز به وضوح اين معنا ديده مى‏ شود؛ نخست از آفرينش انسان سخن مى ‏گويد؛ سپس از قرار گرفتن او در قرارگاه رحم- توجه داشته باشيد كه واژه ثُمَّ در لغت عرب معمولًا براى عطف همراه با ترتيب و فاصله زمانى به كار مى ‏رود- و به اين ترتيب چيزى كه از چشم همه دانشمندان در آن عصر و قرن‏هاى بعد مستور بوده به وضوح در قرآن آمده است.

تعبير به «قرارٍ مكينٍ» (جايگاه امن و امان) نيز تعبير بسيار پر معنايى است، كه مسلماً ابعادش در آن زمان ناشناخته بوده و امروزه با پيشرفت علم و دانش ما مى‏ دانيم كه چه نكات مهمى در #آفرينش رحم به كار گرفته شده است كه آن را به صورت مطمئن‏ترين جايگاه براى جنين در آورده است.

👌گذشته از پرده‏ هاى سه گانه‏اى كه از هر سو جنين را احاطه كرده (پوست شكم مادر، ساختمان رحم، كيسه مخصوصى كه جنين درون آن قرار دارد) هر جنينى در ميان كيسه ‏اى كه اطراف داخل آن را آب لزجى فرا گرفته شناور است؛ و تقريباً در يك حالت بى وزنى، بدون اتكاء بر چيزى در آنجا قرار دارد؛ و بسيارى از ضربه هايى كه از اطراف بر بدن مادر وارد مى‏شود براى او قابل تحمّل است؛ چرا كه در واقع ضربه‏ ها بر #همان كيسه آب وارد مى ‏شود، نه مستقيماً بر خود جنين و به تعبير ديگر كيسه و محتواى آن را مى‏ توان يك دستگاه ضد ضربه ناميد كه مانند فنرهاى نرم اتومبيل ضربه ‏هاى سنگين موجها و دست اندازهاى جاده را خنثى مى‏ كند و از اين گذشته نمى ‏گذارد اعضاى بدن جنين روى هم فشار بياورد زيرا اين فشار براى آن جسم لطيف، مسلماً زيان آور است.

💠ادامه #پاسخ 👇👇👇

@Rahnamye_Behesht
#نقد_سخن_مرجع_تقلید

🤔#پرسش

اخیرا یکی از مراجع تقلید اعلام کردند که اگر حکومت گمراه ایران روز شهادت امام کاظم را تعطیل نکند ما دیگر #مالیات نمی دهیم ❗️آیا ما حق نقد کردن سخن مرجع تقلید را داریم برخی می گویند نقد کردن مرجع تقلید گناه است



💠#پاسخ💠

👌نقد واقعی و منطقی و دلسوزانه نسبت به زعمای مسلمین و راهنمایان و پیشوایان آنها ، نه تنها #ممنوع نیست ، بلکه در روایات به آن تحت عنوان « خیر خواهی نسبت به راهنمایان مسلمین » ( النصیحه لائمه المسلمین ) سفارش شده است .

پیامبر #گرامی فرمود ؛

« خداوند به هیچ دوستی از دوستان خود که در فرمان برداری از #پیشوایش و خیر خواهی نسبت به او جدیت نماید ، نظر نمی کند ، مگر اینکه در رفیق اعلی با ما باشد»

📚الکافی ج1 ص404

👌در #نقل دیگری فرمود ؛

« دین خیر خواهی است ، نسبت به خدا و کتاب او و پیامبرش و #پیشوای مسلمین و توده آنها »

📚امالی طوسی ص84

📚بحار الانوار ج27 ص67


👌و فرمود ؛

« سه چيز است كه با وجود آنها دلِ هيچ مسلمانى به خيانت (كينه و بدخواهى) نگرايد ؛ #خالص گردانيدن عمل براى خدا، خيرخواهى نسبت به پيشوايان مسلمانان، و پيوستگى با جماعت آنان؛ زيرا كه دعاى آنان از هر سو ايشان را در ميان دارد »

📚الکافی ج 1 ص 403


👌بی شک یکی از مصادیق خیر خواهی کردن نسبت به راهنمایان و پیشوایان مسلمین و مراجع عظام تقلید ( حفظهم الله ) نقد به جا و سازنده است در صورتی که خطا و اشتباه مرجع تقلید در قول و عمل #قطعی باشد .

امام خمینی ( ره ) عرضه می دارد ؛

« همه بايد نسبت به همه رعايت بكنند. همه بايد #نسبت به ديگران. مسئوليت من هم گردن شماست؛ شما هم گردن من است. اگر من پايم را كج گذاشتم، شما مسئوليد اگر نگوييد چرا پايت را كج گذاشتى؟ بايد هجوم كنيد، نهى كنيد كه چرا؟ اگر خداى نخواسته يك معمّم در يك جا پايش را كج گذاشت، همه #روحانيون بايد به او هجوم كنند كه چرا بر خلاف موازين؟ ساير مردم هم بايد بكنند »

📚صحیفه امام ج 8 ص 488

💠ادامه #پاسخ 👇👇👇

@Rahnamye_Behesht
#توریه_در_اسلام

🤔#پرسش

سوالی ذهن بنده را به خود مشغول کرده بود؛ و آن اینکه آیا توریه در دین اسلام جایز است ❗️



💠#پاسخ💠

👌توريه (بر وزن توصيه) به سخنى گفته مى‏ شود كه شنونده از آن چيزى مى‏ فهمد و گوينده از آن چيز ديگرى را اراده مى‏ كند، يا به تعبير ديگر سخنى است دو پهلو، كه عبارت تاب هر دو معنى را دارد، و افرادى كه #مقيد به پرهيز از دروغ هستند گاه به آن متوسل مى ‏شوند، تا هم دروغ نگفته باشند و هم شنونده از اسرار آنها آگاه نشود ، مثال‏هاى زير مى ‏تواند اين معنى را كاملًا روشن كند ؛

1⃣ كسى از ديگرى سؤال مى‏ كند آيا اين كار خلاف را تو كرده ‏اى؟ او در جواب مى‏ گويد استغفراللّه پناه به خدا مى‏ برم .

شنونده از اين سخن نفى آن كار را مى‏ فهمد در حالى كه گوينده #منظورش استغفار از عمل خلافى بوده است كه انجام داده است.

2⃣از يكى از دانشمندان سؤال كردند، جانشين بلافصل پيامبر صلى الله عليه و آله كه بود؟ او كه در شرائطى بود كه نمى ‏بايست عقيده خود را صريحاً بيان كند در جواب گفت: «مَنْ بِنْتُهُ فِى بَيْتِهِ؛ آن كس كه دخترش در خانه او بود» (شنونده چنين فكر مى ‏كرد كه منظورش‏ اين است كسى كه #دخترش در خانه پيامبر بود يعنى ابوبكر) ولى منظور گوينده اين بود آن كسى كه دختر پيامبر فاطمه زهرا عليها السلام در خانه او بود، يعنى على عليه السلام.

3⃣در داستان سعيد بن جبير و حجاج مى‏ خوانيم هنگامى كه حجاج از او سؤالاتى كرد، مى ‏خواست بهانه‏ ای براى قتل او بتراشد، پرسيد تو مرا چگونه آدمى مى‏دانى؟ گفت: انت عادل (عادل در لغت عرب دو معنى دارد يكى به معنى عدالت پيشه و ديگر به معنى شخص كافر است كه عديل و شريك براى خدا قائل است، همان گونه كه قرآن مى ‏گويد: «ثُمَ الَّذينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ؛ كافران براى پروردگار خود، شريك و #شبيه قرار مى‏دهند». ( انعام 1)

🔹از آنچه در بالا آمد روشن شد كه توريه هرگز دروغ نيست، چرا كه نيّت گوينده سخن راستى بوده و عبارات او نيز تاب آن معنى را داشته است هر چند شنونده به خاطر ذهنيت خودش چيز ديگرى را از آن فهميده و معلوم است اشتباه شنونده در فهم معنى كلام ارتباطى به #گوينده ندارد.


📚اخلاق در قرآن ، مکارم شیرازی ج 3 ص 240

در پاره ‏اى از روايات عنوان #كذب رسما از توریه نفى شده است.

👌در حديثى از امام صادق علیه السلام مى‏ خوانيم که راوی سوال کرد ؛

« كسى دم در مى ‏آيد و اجازه ورود به خانه مى ‏طلبد ، صاحب‏ خانه (كه مانعى از پذيرش او دارد) به #كنيز مى ‏گويد بگو او اينجا نيست (و منظور از آن مثلا همان پشت در خانه است) امام‏ علیه السلام فرمود اين دروغ نيست »

📚وسائل الشیعه ج 12 ص 254

👌مواردى از سخنان انبياء در قرآن #مجيد ديده مى‏ شود كه در روايات اسلامى آنها را به عنوان توريه معرفى كرده‏ اند نه دروغ.

مانند گفتگوى ابراهيم عليه السلام با بت‏ پرستان بابل كه وقتى از او سؤال كردند تو اين بلا را بر سر خدايان ما آورده ‏اى، او در پاسخ گفت: «بَلْ فَعَلَهُ كَبيرُهُمُ هَذا فَاسْئَلُوهُمْ انْ كانُوا يَنْطِقُونَ؛ (ابراهيم) گفت بلكه اين كار را بزرگشان كرده است از آنها بپرسيد اگر سخن مى ‏گويند». ( انبیاء 63)

👌گرچه شنونده از اين عبارت ممكن است چنين بفهمد كه ابراهيم بت‏ شكنى را به بت‏ بزرگ #نسبت داده است، ولى جمله «انْ كانُوا يَنْطِقُونَ» (اگر آنها سخن مى‏ گويند) به عنوان شرط براى اين نسبت قرار داده شده، يعنى اگر آن‏ها مى‏ توانند حرف بزنند كار كارِ آن بت بزرگ است. همچنين جمله «انَّكُمْ لَسارِقُونَ؛ شما سارق هستيد» ( یوسف 70) كه كارگزاران يوسف عليه السلام به برادران گفتند با توجه به آيات قبل از آن چنين در ذهن منعكس مى‏ كند كه آنها پيمانه شاه را دزديده بودند، در حالى كه منظورشان #سرقت يوسف عليه السلام از پدر در كنعان بود.

📚بحار الانوار ج 69 ص 240 _ 241

كوتاه سخن اين كه توريه و گفتن سخنان دو پهلو هرگز مصداق كذب نيست هر چند مخاطب به خاطر ذهنيتش چيزى از آن مى ‏فهمد كه با واقعيت مطابقت ندارد، اما متكلم منظورش مفهوم صحيح و درستى است و آنها كه #مقياس صدق و كذب را ظاهر كلام مى ‏دانند، نه مراد و مقصود گوينده ممكن است توريه را نوعى دروغ خفيف بدانند در حالى كه چنين نيست، معيار صدق و كذب، مراد و مقصود گوينده است كه قابل تطبيق بر محتواى عبارت باشد.

👌مثلًا كسى از ديگرى مى ‏پرسد اين لباس را فلان كس به شما اهداكرده است؟
مخاطب كه مايل نيست اين مطلب را صريحاً نفى كند در جواب به صورت توريه مى ‏گويد خدا او را عمر دهد. اى بسا شنونده از اين سخن چنين استنباط كند كه آرى او به من داده است در حالى كه گوينده چنين #قصدى را نداشته است، تنها دعايى در حق او كرده است.

📚تفسیر نمونه ج 19 ص 95





#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA

#ایتا

http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#فراموشی_خدا

🤔#پرسش

این که در آیاتی سخن از #فراموشی خداوند به میان آمده است به چه معناست ❗️مگر می شود که خداوند کسی را فراموش کند


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

« الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ يَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقِينَ هُمُ الْفاسِقُونَ »

« مردان منافق و زنان منافق همه از يك گروهند، آنها امر به منكر، و نهى از معروف، مى‏ كنند، و دستهايشان را (از انفاق و بخشش) مى‏ بندند، خدا را فراموش كردند و خدا آنها را فراموش کرده ،#منافقان‏ قطعا فاسقند. »

🔰توبه 67

بديهى است نسبت نسيان ، به خدا به معنى فراموشى واقعى نيست، بلكه‏
كنايه از اين است كه با آنها #معامله شخص فراموشكار مى ‏كند، يعنى هيچگونه سهمى از رحمت و توفيق خود براى آنها قائل نمى‏ شود.

اين گونه تعبير حتى در سخنان روزمره نيز #ديده مى‏ شود كه مثلا مى ‏گوئيم ؛
چون تو وظيفه خود را فراموش كردى، ما هم به هنگام پرداختن مزد و پاداش تو را فراموش خواهيم كرد، يعنى مزد و پاداشى به تو نخواهيم داد.


💠موضوع نسيان پروردگار با «فاء تفريع » بر نسيان آنها عطف شده است، يعنى فراموشكارى آنها #نسبت به فرمان الهى و ذات پاك او اثرش اين است كه خدا هم آنها را از مواهب خويش محروم مى‏ سازد و اين نتيجه عمل آنها است.

📚تفسیر نمونه ج 8 ص 31

در روایتی آمده است که فردی از علی علیه السلام در مورد آیه مذکور سوال کرد که چگونه می شود خداوند دچار فراموشی شود

🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛

« ( گناهکاران ) خدا را در دنیا فراموش می کنند ، یعنی طاعات او را انجام نمی دهند ، خداوند هم در آخرت آنها را فراموش می کند ، یعنی آنان را مشمول ثواب و لطف خودش قرار نمی دهد ، عرب می گوید فلانی ما را #فراموش کرد و یادی از ما نمی کند ، یعنی خیری به ما نمی رساند و از ما به نیکی یاد نمی کند »

📚توحید ، صدوق ، ص 259




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA

#ایتا

http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185

#در_سروش

https://sapp.ir/poorseman
#تخفیف_نماز

🤔#پرسش

براستی مایه تعجب است که روحانیون شیعه نمازجماعت را تضییع می کنند و به خاطر رضایت ماموین نماز را #سریع می خوانند ❗️چه پاسخی نزد الله دارید ای کاش کمی از مولوی های اهل سنت یاد می گرفتید


💠#پاسخ💠

👌مساله تخفیف الصلاه و این که امام جماعت نباید نماز را بیش از حد طولانی کند که #موحبات آزردگی و دل زدگی مامومین را از نماز جماعت فراهم کند مورد اتفاق شیعه و اهل سنت است .

🔸علی علیه السلام خطاب به #مالک اشتر چنین نوشت ؛

« هنگامى كه به نماز جماعت براى مردم مى ‏ايستى بايد نمازت نه (چندان طولانى باشد كه) موجب نفرت مردم گردد و نه (چنان سريع كه) موجب تضييع واجبات نماز شود، زيرا در ميان مردمى (كه با تو به نماز مى‏ ايستند) افراد بيمارى هستند يا كسانى كه حاجات فورى دارند. من از رسول خدا به هنگامى كه مرا به سوى يمن فرستاد پرسيدم: چگونه با آنان نماز بخوانم؟ فرمود: با آنها نمازى بخوان كه همچون نمازِ ناتوان‏ترين آنها باشد و #نسبت به مؤمنان رحيم و مهربان باش.

📚نهج البلاغه ، عهد نامه مالک اشتر

🔹مرحوم شيخ حر عاملى در كتاب وسائل الشيعة در ابواب مستحبات نماز جماعت بابى به عنوان «اسْتِحْبابُ تَخْفِيفِ الْإمام صَلاتَهُ» گشوده است و در آن هشت روايت از #معصومان عليهم السلام در اين زمينه نقل كرده است ؛

📚وسائل الشیعه ج 8 ص 419 باب 69

👌از جمله اينكه در روايتى آمده است: «روزى معاذ (بن جبل) در زمان رسول خدا در مسجدى نماز جماعت برگزار مى ‏كرد و قرائت نماز را طولانى مى ‏خواند. مردى در نماز به او ملحق شد و معاذ سوره #طولانى را آغاز كرد. آن مرد براى خود سوره كوتاهى خواند و نماز را تمام كرد و سوار مركبش شد (و رفت) اين جريان به گوش رسول خدا رسيد. كسى را نزد معاذ فرستاد و فرمود ؛

« اى معاذ فتنه گر مباش (و مردم را از جماعت دور مساز) لازم است سوره «والشمس وضحاها» و امثال آن (از سوره‏هاى كوتاه) را بخوانى».

📚الفقیه ج 1 ص 390

👌در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مى‏ خوانيم كه فرمود ؛

« سزاوار است نماز امام همانند نماز #ضعيف‏ترين كسى باشد كه پشت سر او نماز میخواند »

📚همان مدرک

👌در حديث ديگرى آمده است ؛

« پيغمبر اكرم روزى با اصحابش نماز مى‏ خواند صداى گريه كودكى را شنيد. نماز را تخفيف داد و كوتاه كرد».

📚همان مدرک

👌در روايت ديگرى شبيه آن آمده كه اصحاب سؤال كردند چرا نماز را كوتاه فرمودى؟ پيغمبر فرمود: آيا صداى گريه #كودك را نشنيديد؟».

📚التهذیب ج 3 ص 274

بديهى است منظور از تخفيف نماز در اين روايات اين نيست كه واجبات نماز رعايت نگردد ،بلکه در کنار انجام واجبات #سعی شود که به مستحبات غیر معمول پرداخته نشود و قرائت طولانی نگردد ‌.

🔰علمای اهل سنت نیز این مضمون را از پیامبر گرامی نقل کرده اند چنان که نقل می کنند که فرمود ؛

« زمانی که یکی از شما نماز جماعت می خواند ، باید نماز را #کوتاه کند زیرا در میان مامومین ضعیف و بیمار و کبیر وجود دارد ،اما زمانی که فرادا نماز می خوانید می توانید هر مقدار که می خواهید نماز را طولانی کنید »

📚سنن ابی داود ج 1 ص 356_سنن نسائی ج 1 ص 211_ صحیح مسلم ج 2 ص 591_ مسند احمد ج 29 ص 441







#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#باز_هم_توضیحی_در_مورد_سیل_سیلاب

🤔#پرسش

«وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الْأَرْضِ ۖ وَإِنَّا عَلَىٰ ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ»

و از آسمان، آبى به اندازه [معيّن‌] فرود آورديم، و آن را در زمين جاى داديم، و ما براى از بين بردن آن مسلّماً تواناييم.

سوره المؤمنون / آیه ۱۸ 

«وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنْشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَيْتًا ۚ كَذَٰلِكَ تُخْرَجُونَ»

و آن كس كه آبى به اندازه از آسمان فرود آورد، پس به وسيله آن، سرزمينى مرده را زنده گردانيديم؛ همين گونه [از گورها] بيرون آورده مى‌شويد.

سوره الزخرف / آیه ۱۱ 

احتمالا بارش باران چند وقت اخیر در ایران کار خدای دیگری است؛ حتی بارش های زیادی که منجر به تخریب کعبه شد را هم مےتوان کار خدایی دیگر دانست. کدام خداست که خانه اش را با ریزش باران و سیل ویران کند؟!

نتیجه اینکه، یا الله دروغ مےگوید، یا خدای دیگری هم هست که باران را به اندازه نازل نمےکند و این با اعتقاد به وحدانیت #همخوانی ندارد.


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

« و آن كسى كه از آسمان آبى فرستاد به مقدار معين، و به وسيله آن سرزمين مرده را #حيات بخشيديم، و همين گونه در قيامت زنده مى ‏شويد » ( زخرف 11)


تعبير به « قدر » ( مقدار معین ) اشاره لطيفى است به نظام خاصى كه بر نزول باران حكمفرما است به اندازه‏ اى مى‏ بارد كه #مفيد و ثمر بخش است و زيانبار نيست.

درست است كه گاهى سيلابها براه مى‏ افتد و زمينهايى را ويران مى‏ كند اما اين از حالات #استثنايى است که یا جنبه کوتاهی بشر را دارد و یا جنبه هشدار دارد، ولى اكثريت قريب به اتفاق بارانها سودمند و مفيد و سود بخش است، اصولا پرورش تمام درختان و گياهان و گلها و مزارع پر ثمر از بركت همين نزول به اندازه باران است، و اگر نزول باران نظامى نداشت اين همه بركات عائد نمى‏ شد.

📚تفسیر نمونه ج 21 ص 15

🔸گفتیم که سیل و سیلاب نوعی استثناء است که گاها ایجاد می شود و خسارات مالی و #جانی به بار می آورد و این استثناء از دو جهت است ؛

1⃣اقدامات خرابکارانه بشر موجب از بین رفتن طبیعت و تالاب ها و محیط زیست می شود که در این هنگام ، باران از جانب خداوند به مقدار معین و لازم نازل می شود اما به خاطر اقدامات مخرب بشر ، تبدیل به سیل و سیلاب می شود . مقصر این وضعیت بشر است نه خداوندی که باران به مقدار کافی و لازم نازل می کند .

2⃣مورد دوم استثناء آن است که گاهی #خود خداوند باران را بیشتر از مقدار نیاز ، نازل می کند تا سیل و سیلاب به راه بیفتد و خسارات مالی و جانی در بر داشته باشد ، تا خداوند به این وسیله به بندگان خطاکار و منحرف نوعی هشدار دهد .

3⃣گاهی نیز خداوند برای امتحان بندگان مومن و ترفیع درجه آنان ، سیل و سیلاب ایجاد می کند تا بندگان با صبر بر آن به درجات بالاتر معنوی ، دست پیدا کنند .

خداوند ایجاد این نوع سیل و سیلاب را نیز به خودش #نسبت می دهد و می فرماید ؛

« خداوند از آسمان آبى فرستاد و از هر دره و رودخانه ‏اى به اندازه آنها سيلابى جارى شد، سپس سيل بر روى خود كفى حمل كرد ...» ( رعد 17)

👌و یا در مورد فرعونیان می فرماید ؛

« فَأَرْسَلْنا عَلَيْهِمُ الطُّوفانَ » « بر آنان طوفان را فرستادیم » ( اعراف 133)

طوفان" از ماده" طوف" (بر وزن خوف) به معنى موجود گردنده و طواف كننده است، سپس به هر حادثه ‏اى كه انسان را احاطه كند، طوفان گفته شده، ولى در لغت عرب، بيشتر به #سيلابها و امواج گردنده و كوبنده‏ اى گفته مى ‏شود كه خانه‏ ها را ويران مى ‏كند و درختان را از ريشه برمى ‏كند (اگر چه در زبان فارسى امروز، طوفان بيشتر به بادهاى شديد و كوبنده اطلاق مى‏ گردد)

📚تفسیر نمونه ج 6 ص 320


👌و در مورد قوم #سبا می فرماید ؛

« اما آنها (از خدا) روى گردان شدند، و ما سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو باغ (پر بركت) شان را به دو باغ (بى ارزش) با ميوه ‏هاى تلخ، و درختان شوره ‏گز، و اندكى درخت سدر مبدل ساختيم! اين را بخاطر كفرشان به آنها جزا داديم، و آيا جز كفران كننده را به چنين مجازاتى كيفر مى‏ دهيم؟ » ( سبا 16 _ 17)

👌بنابراین سیل و سیلاب خالق دیگری ندارد ، همان خدایی که باران را به مقدار معین نازل می کند ، گاهی از برای امتحان یا تنبیه و هشدار ، بیش از مقدار نیاز باران را نازل می کند تا تبدیل به سیل شود و بندگان صالح امتحان و بندگان متمرد به وسیله آن تنبیه شده و آگاه شوند ، و خداوند صراحتا ایجاد کننده این سیلاب ها را پرودگار یگانه عالم می داند ، توضیحات بیشتر در مورد فلسفه ایجاد سیل و سیلاب را در پاسخ گذشته ما بخوانید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9742


#ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
#پاسخ_به_شبهه_معاند

🤔#پرسش

اعتراف الله به اشتباهش.

قرآن می‌گوید که یک نفر شما می‌تواند با ده نفر از کفار در جنگ مقابله کند:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صَابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفًا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَفْقَهُونَ (انفال/65) ای پیامبر، مؤمنان را به جنگیدن تشویق کن؛ اگر از شما بیست نفر شکیبا باشند بر دویست نفر چیره می شوند و اگر از شما صد نفر باشند بر هزار نفر از کافران چیره می شوند؛ زیرا آنان گروهی هستند نمی‌فهمند.
ولی الله متوجه شد که اشتباه کرده است و در آیه بعد اشتباهش را تصحیح نمود و بیان نمود که این #نسبت، یک به دو است:
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (انفال/66) اکنون الله به شما تخفیف داد و دانست که در شما ضعفی هست؛ بنابراین اگر از شما صد نفر شکیبا باشند بر دویست نفر چیره می شوند و اگر هزار نفر باشند، به فرمان الله بر دو هزار نفر چیره می شوند؛ و الله با شکیبایان است ❗️❗️

گذشته از این قرآن می گوید که الله دانست در شما ضعفی است ، الله که عالم به همه چیز است چگونه می گوید دانست ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌آنچه مورد شبهه و اشکال واقع شده است ، دو آیه از سوره انفال است ، که می فرماید ؛

« اى پيامبر! مومنان را تحريك به جنگ (با دشمن) كن، هر گاه بيست نفر با استقامت از شما باشند بر دويست نفر غلبه مى‏ كنند و اگر صد نفر باشند بر هزار نفر از كسانى كه كافر شدند پيروز مى‏ گردند چرا كه آنها گروهى هستند كه نمى‏ فهمند » ( انفال 55)

« هم اكنون خداوند از شما تخفيف داد و دانست كه در شما ضعفى وجود دارد بنا بر اين هر گاه يكصد نفر با استقامت از شما باشند بر دويست نفر پيروز مى ‏شوند و اگر يك هزار نفر باشند بر دو هزار نفر به فرمان خدا غلبه خواهند كرد و خدا با صابران است.» ( انفال 56)


👌نکاتی در مورد این دو آیه لازم است بیان شود ؛

1⃣گرچه تعبير آيه اول به صورت اخبار از غلبه يك نفر بر ده نفر است، ولى به قرينه آيه بعد كه مى ‏گويد الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ:" هم اكنون خدا اين تكليف را بر شما تخفيف داد" روشن مى‏ شود كه منظور از آن تعيين وظيفه و برنامه و دستور است نه تنها يك خبر ساده، و به اين ترتيب مسلمانان نبايد منتظر اين باشند كه از نظر نفرات جنگى با دشمن در يك سطح مساوى قرار گيرند بلكه حتى اگر عدد آنها يك دهم نفرات دشمن باشد باز وظيفه جهاد بر آنها فرض است.

2⃣میان این دو آیه تناقض و تضادی نیست ، بلكه هر يك از اين دو حكم مورد معينى دارد . به هنگامى كه مسلمانان گرفتار ضعف و سستى شوند و در ميان آنها افراد تازه كار و ناآزموده و ساخته نشده بوده باشند مقياس سنجش همان‏
نسبت دو برابر است، ولى به هنگامى كه افراد ساخته شده و ورزيده و قوى الايمان همانند بسيارى از رزمندگان بدر بوده باشند اين نسبت تا ده برابر ترقى مى‏ كند.بنا بر اين دو حكم مذكور در دو آيه، مربوط به دو گروه مختلف و در شرائط متفاوت است‏ .


📚تفسیر نمونه ج 7 ص 235

3⃣خداوند می گوید در صورت صبر و استقامت خالی از ضعف و سستی ، هر نفر شما توانایی مقابله با ده نفر را دارد ، اما چون من می دانم که در شما ضعف و سستی وجود دارد ، به خاطر نبود صبر و استقامت خالص و خالی از ضعف و سستی، تنها هر نفر شما توانایی رویارویی با دو نفر کافران را دارد .

این سخن درست همانند سخن کسی است که می گوید اگر خوب درس بخوانی و مباحثه و جدیت داشته باشی ، در ظرف زمانی هشت سال درس خواندن می توانی تخصص و حکم طبابت خود را بگیری ، اما من می دانم که شما آن جدیت لازم را ندارید ، لذا رسیدن به درجه تخصص برایتان دوازده سال مثلا طول می کشد ، روشن است که میان این دو کلام تضادی نیست .


🔸#ادامه 👇
#نسبت_تحریف_قرآن_به_شیخ_مفید_ره

🤔#پرسش

اعتراف علماى بزرگ اسلام به ایجاد تغییر و تحريف در قرآن
شیخ مفید از بزرگترين علماى شيعه در قرن پنجم در كتاب اوائل المقالات ميگويد:
واتفقوا على أن أئمة الضلال خالفوا في كثير من تأليف القرآن.
#ترجمه:
و متفق‌القول هستیم که ائمه گمراه(شوراى عثمان) -در زمان تالیف قرآن مرتكب تخلف(تغییر و تحريف) زيادى در آن شدند.
#منبع: اوائل المقالات، شیخ مفید، ص۴۶

حالا دوباره فلان ملا بهانه ميكند و ميگويد منظورش تغيير و تحريف كلمات نبوده بلكه تغيير در نوشتن كلمات يا تغيير در نقش جلد قرآن بوده است ❗️


💠#پاسخ💠

👌عقیده روشن و واضح شیخ مفید ( ره ) بر عدم تحریف قرآن بوده است .

ایشان می گویند ؛

« بعضى از شيعيان گفته‏ اند كه از قرآن هيچ كلمه يا آيه يا سوره ‏اى كم نشده، ليكن آن چه در مصحف على عليه السلام به عنوان تأويل و تفسير معانى آيات طبق حقيقت نزول آنها بوده، حذف شده است، آنها هر چند از كلام ‏اللَّه كه قرآن و معجزه الهى است نبوده، ليكن حقايقى ثابت و نازل شده بود و گاهى به تأويل قرآن هم قرآن گفته مى ‏شود. به نظر من اين سخن شبيه‏ تر به حق است از حرف كسى كه مدّعى كاهش كلماتى از خود قرآن است نه تأويل آن. و به اين نظر تمايل دارم »

📚اوائل المقالات ص 81

نيز در جوابِ «مسائل سرويّه» در پاسخ كسانى كه براى تحريف، استناد به رواياتى كرده ‏اند كه برخى كلمات را به گونه ديگر نقل كرده است، مثلًا به جاى «كُنتم خير أمّةٍ»، «خير أئمّةٍ» نقل كرده و به جاى «جَعَلْناكُمْ امَّة وسطاً»، «أئمّةً وَسطاً» نقل كرده، مى‏ گويد ؛

« اين‏ها خبر واحد است و صحّت آنها ثابت نيست، از اين رو در باره آنها توقف مى ‏كنيم و از آن چه در قرآن موجود است دست نمى‏ كشيم‏ »

📚مجموعه الرسائل ، شیخ مفید ص 366

همینطور اگر بخواهیم عقیده شیخ مفید را درباره قرآن بدانیم ، باید به کتاب تصحیح الاعتقاد ایشان رجوع کنیم ، شیخ در این کتاب در مقام بیان اعتقادات امامیه ، نظر استادش ، شیخ صدوق را بر سلامت قرآن از تحریف پذیرفته ، بدون آنکه بر آن تعلیفه یا مناقشه ای داشته باشد .

📚تصحیح الاعتقادات ، تحقیق حسین درگاهی ، ص 123

کلام شیخ صدوق که مورد قبول شیخ مفید هم واقع شده است ، چنین است ؛

« اعتقاد ما در شأن قرآن چنان است كه آن كلام خدا و وحى او فرو فرستنده او و سخن او و كتاب او است و اينكه باطل وارد قرآن نميشود نه از پيش و نه از پس، و اينكه آن داستانهاى حق است و سخن قطع است و شوخى و افسانه نيست و حقت عالى احداث نماينده و نازل‏ كننده و پروردگار حفظ كننده قرآن است.

اعتقاد ما اين است كه قرآنى را كه خدا نازل ساخته بر محمّد ، همين است كه در ميان مردم دو جلد است و اين همين است كه در دست مردم است و زياده بر اين نيست‏ »

📚اعتقادات الامامیه ص 83 _ 84

حال بررسی کلام معاند در نسبت تحریف به شیخ مفید ؛

👌شیخ مفید می نویسد ؛

« امامیه اتفاق دارند که ائمه ضلال در هنگام تالیف قرآن در بسیاری از موارد مخالفت و تخلف کردند و از تنزیل و سنت پیامبر عدول کردند »

📚اوائل المقالات ص 46

شیخ مفید در این کلام ، مخالفت عثمان و گروهش را با تنزیل قرآن مطرح می کند که آنان مطابق با تنزیل و سنت پیامبر ، قرآن را تالیف و جمع آوری نکردند و آیات را به حسب نزول و تنزیل ، جمع آوری نکرده اند که مثلا آیات مکی قبل آیات مدنی یا آیات ناسخه قبل آیات منسوخه باشد ، نه آنکه آیاتی از قرآن را کم و زیاد کرده باشند ، ایشان در توضیح کلام خویش می گوید ؛

« تأليف آيات قرآن، طبق نزول وحى نيست و شاهد آن هم خود قرآن است كه در
آن آيه ‏اى كه بايد متأخر باشد، متقدم آمده و بالعكس؛ و هر كس ناسخ و منسوخ، مكى و مدنى [از آيات‏] را بشناسد در اين مطلب ترديد نمى‏ كند »

📚اوائل المقالات ص 82

👌اين تمام عبارت شيخ مفيد است. آيا مراد از دگرگون ساختن «تأليف» آيات، تحريف آيات مى‏ باشد؟ اگر كسى بگويد تأليف آيات قرآن بر طبق وحى نيست، وى در زمره ‏ تحريف‏ گرايان قرار مى‏ گيرد؟


🔸ادامه 👇