پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#آگاهی_امام_هادی_از_زبانهای_مختلف_و_انتقال_این_علم_به_ابوهاشم

🤔پرسش ؛


عقیل هاشمی :


چرندیات جدید علی اکبر رائفی پور❗️

🔺 آموختن 73 زبان تنها با گذاشتن یک تیکه سنگ در دهان توسط امام هادی شیعیان❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌ما معتقدیم که امامان گرامی ما علیهم السلام ، آگاه به تمام زبانهای مردمان هستند ، چرا که آنان حجت بر همه مردم اند و باید زبانهای آنان را بدانند .

ابوالصلت هروى می گوید ؛

« حضرت رضا عليه السّلام با مردم بزبان خود آنها صحبت ميكرد بخدا قسم فصيح ‏ترين و داناترين مردم به هر زبان و لغتى بود. روزى عرض كردم يا ابن رسول اللَّه من تعجب ميكنم از اطلاع شما از اين زبانها با اختلاف آنها ؟ امام ع فرمود ابا صلت من حجت خدا بر مردمم ، صحيح نيست خداوند كسى را حجت بر مردم قرار دهد با اينكه زبان آنها را نمى ‏فهمد مگر فرمايش امير المؤمنين عليه السّلام را نشنيده‏ اى كه فرمود: بما فصل الخطاب داده شده است ، مگر فصل الخطاب جز دانستن زبانها چيز ديگرى است. »

📚عیون الاخبار ، ج 2 ص 228

امام کاظم ع فرمود ؛

« براى امام زبان هيچ يك از مردم و پرنده ‏ها و چهارپايان و نه هر صاحب روحى مخفى نيست با چنين دليلى امام را مى‏ توان شناخت ، اگر در او چنين امتيازهايى نباشد امام نيست. »

📚الکافی ج 1 ص 285

لذا می بینیم که امام حسن ع می فرمود ؛

« خداوند را دو شهر است يكى در مشرق و ديگرى در مغرب كه هر دو ديوارى آهنين دارند و هر شهرى داراى هزار هزار درب است از طلا و در آن هفتاد هزار لغت هر زبانى بر خلاف زبان ديگرى است من عارف به تمام آن لغات و آنچه در آن دو شهر است هستم و در آن دو شهر حجتى غير من و برادرم حسين نيست. »

📚بصائر الدرجات ، ج 1 ص 339

امام هادی ع هم ، آگاه به تمام لغات و زبانها بودند ، چنان که در روایتی آمده است که على بن مهزيار می گوید ؛

«غلامم را فرستادم خدمت حضرت هادى ، غلامى از نزديكيهاى قسطنطنيه بود غلام با تعجب برگشت گفتم چه شده است ، گفت چگونه تعجب نكنم در حالی که امام با من بزبان رومى صحبت ميكرد مثل اينكه يك فرد رومى است »

« أَرْسَلْتُ إِلَى أَبِي الْحَسَنِ الثَّالِثِ ع غُلَامِي وَ كَانَ صِقْلَابِيّاً فَرَجَعَ الْغُلَامُ إِلَيَّ مُتَعَجِّباً فَقُلْتُ لَهُ مَا لَكَ يَا بُنَيَّ قَالَ وَ كَيْفَ لَا أَتَعَجَّبُ مَا زَالَ يُكَلِّمُنِي بِالصِّقْلَابِيَّةِ كَأَنَّهُ وَاحِدٌ مِنَّا »

📚الاختصاص ، مفید ، ص 289

یا در روایت دیگر آمده است که راوی می گوید ؛

« خدمت حضرت هادى بودم آن جناب را آبله گرفته بود به طبيب گفتم «آب گرفت» به زبان فارسى ، در اين موقع امام عليه السّلام رو بمن نموده ، تبسم كرده فرمود خيال ميكنى كسى غير از تو فارسى را نميداند ، پزشك گفت فدايت شوم آقا شما فارسى ميدانيد؟ فرمود: آرى او به فارسى به تو گفت آبله‏ ها آب گرفت. »

« كُنْتُ عِنْدَ أَبِي الْحَسَنِ ع وَ هُوَ مُجَدَّرٌ فَقُلْتُ لِلْمُتَطَبِّبِ آب گرفت ثُمَّ الْتَفَتَ إِلَيَّ وَ تَبَسَّمَ وَ قَالَ تَظُنُّ أَنْ لَا يُحْسِن‏ الْفَارِسِيَّةَ غَيْرُكَ فَقَالَ لَهُ الْمُتَطَبِّبُ جُعِلْتُ فِدَاكَ تُحْسِنُهَا فَقَالَ أَمَّا فَارِسِيَّةُ هَذَا فَنَعَمْ قَالَ لَكَ احْتَمَلَ الْجُدَرِيُّ مَاءً. »

📚الخرائج و الجرائح ، ج 2 ص 675

روایتی را اقای رائفی پور به صورت ناقص نقل کرده اند که مورد اشکال برخی از وهابیون و معاندین شده است ، روایت مذکور ، مطابق نقل شیخ عباس قمی چنین است ؛

« ابن شهر آشوب و قطب راوندى از ابو هاشم جعفرى روايت كرده ‏اند كه گفت: خدمت حضرت امام علىّ نقى عليه السّلام شرفياب شدم پس با من به زبان هندى تكلّم كرد من نتوانستم درست جواب دهم و در نزد آن حضرت ركوه ‏اى بود مملوّ از
سنگ ريزه، پس يكى از سنگ ريزه ‏ها را برداشت و مكيد پس نزد من افكند. من او را در دهان گذاشتم و به خدا سوگند كه از خدمت آن جناب برنخاستم مگر آن كه تكلّم مى ‏كردم به هفتاد و سه زبان كه اوّل آن زبان هندى باشد. »

📚منتهی الامال ، ج 3 ص 1851

متن عربی روایت چنین است ؛

« دَخَلْتُ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ ع فَكَلَّمَنِي بِالْهِنْدِيَّةِ فَلَمْ أُحْسِنْ أَنْ أَرُدَّ عَلَيْهِ وَ كَانَ بَيْنَ يَدَيْهِ رَكْوَةٌ مَلْأَى حَصًا فَتَنَاوَلَ حَصَاةً وَاحِدَةً وَ وَضَعَهَا فِي فِيهِ وَ مَصَّهَا مَلِيّاً ثُمَّ رَمَى بِهَا إِلَيَّ فَوَضَعْتُهَا فِي فَمِي فَوَ اللَّهِ مَا بَرِحْتُ مِنْ عِنْدِهِ حَتَّى تَكَلَّمْتُ بِثَلَاثَةٍ وَ سَبْعِينَ لِسَاناً أَوَّلُهَا الْهِنْدِيَّة »

📚مناقب آل ابی طالب ، ج 4 ص 408 _ کشف الغمه ، ج 2 ص 397

🔸ادامه 👇