پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.61K subscribers
2.02K photos
173 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
اهانت گرگیج امام جمعه پیر و خرفت آزادشهر به ساحت قدسی اهلبیت علیهم السلام !!!!!! گرگ است نه والله !!! که یک روبه گیج است با اینکه رخ موز گرفته است هویج است !!! حرفی نزد از نطفه مولای خویش چون یک شهر در آن واقعه شوم بسیج است !!! @Rahnamye_Behesht
پاسخی مفصل به مولوی گرگیچ در پی اهانتش به ساحت امامان علیهم السلام !!!!

🤔#پرسش :

مولوی گرگیچ در خطبه نماز جمعه :


مادر زین العابدین دختر یزدگرد بود که حضرت عمر (رض) پس از فتح ایران به نکاح حضرت حسین (رض) درآورد و 9 امام پس از آن از همین نسل به وجود آمدند، پس اگر خلافت حضرت عمر (رض) را نپذیریم اعتبار امامان و نسَب آنان را زیر سوال برده ایم ❗️❗️



💠#پاسخ💠

👌آنچه در کلام مولوی گرگیچ مورد استدلال قرار گرفته است , به دو معنا می تواند حمل شود و بر طبق هر دو معنا , مشروعیت خلافت عمر بن خطاب توجیه شود , اگر چه ظاهر کلامشان ناظر به معنای اول است :

🔸١ _ امام حسین علیه السلام با دختر یزگرد ازدواج کرد و دختر یزگرد , کنیزی بود که توسط عمر بن خطاب به اسارت در آمده بود , اگر خلافت عمر مشروع نباشد , نتیجه آن می شود که دختر یزگرد به طریق شرعی به اسارت در نیامده است و کنیز شرعی محسوب نمی شود , لذا ازدواج امام حسین ع با او مشروعیت پیدا نمی کند و فرزندانی هم که نتیجه این ازدواج هستند ( یعنی امامان علیهم السلام ) , صحیح النسب نیستند .

🔸٢ _ عمر بن خطاب خطبه ازدواج امام حسین ع را با دختر یزگرد خوانده است , اگر عمر بن خطاب خلیفه مشروع نباشد و غاصب و ظالم باشد , یعنی خطبه عقد ازدواج را یک غاصب و ظالم خوانده است که در این صورت خطبه عقد ازدواج باطل است لذا ازدواج امام حسین ع با شهر بانو مشروعیت پیدا نمی کند و به تبع فرزندانی هم که حاصل این ازدواج هستند , صحیح النسب نیستند .

👌ما بر اساس هر دو فرض , به این مولوی نادان و خرفت پاسخ می دهیم .

پاسخ به حسب فرض اول :

1⃣اساسا و مطابق نصوص تاریخی , دختر یزگرد توسط امام علی علیه السلام از کنیزی آزاد شد و بعد به اختیار خودش به عقد امام حسین علیه السلام در آمد , بنابراین اصلا ازدواج با کنیزی که عمر بن خطاب به اسارت در آورده است , مصداق پیدا نمی کند تا در پی آن برای عمر بن خطاب مشروعیتی ایجاد شود !!!!

مطابق نقل طبری شیعی :

👌مُسيَّب بن نَجَبه گوید :

" هنگامى كه اسيران ايران به مدينه وارد شدند، عمر بن خطّاب، خواست زنان را بفروشد و مردان را بردگان عرب قرار دهد و آنان را موظّف كند كه عليل و ناتوان و كهن‏سال را در طواف بر گِرد كعبه، بر پشت خود بگيرند و بچرخانند. امير مؤمنان عليه السلام فرمود: «بى گمان، پيامبر خدا فرمود:" بزرگ هر گروهى را بزرگ بداريد"». عمر گفت: من شنيدم كه مى‏فرمود: «هنگامى كه بزرگ گروهى نزد شما مى‏آيد، بزرگش بداريد، هر چند با شما مخالفت كند». امير مؤمنان عليه السلام به او فرمود: «پس چگونه با اين سخنى كه ياد كردى، مى‏خواهى با اين بزرگان، چنين كنى؟ اينان، قومى اند كه با شما از درِ صلح و صفا در آمدند و به اسلام و مُسالمت، رغبت نشان دادند و تقدير، چنان است كه از آنها براى من نسلى باشد و من، خدا و شما را گواه مى‏گيرم كه به اندازه سهم خود، آنان را براى خدا، آزاد كردم». و همه بنى هاشم [به امام على عليه السلام‏] گفتند: ما نيز سهم خود را به تو بخشيديم.
امام على عليه السلام گفت: «خدايا! گواه باش كه من همه آنچه را كه از سهم خود به من بخشيدند، در راه تو آزاد كردم». مهاجران و انصار نيز گفتند: اى برادر پيامبر خدا! ما نيز حقّمان را به تو بخشيديم. امام على عليه السلام گفت: «خدايا! گواه باش كه آنان، حقّ خود را بخشيدند و من هم قبول كردم و گواه باش كه من، سهم آنان را در راه تو آزاد كردم». عمر گفت: چرا تصميم مرا در باره عجم‏ها نقض مى‏كنى؟ و چه چيزى تو را به رأى من در باره آنها بى‏ميل كرده است؟
امام على عليه السلام آنچه را پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در باره بزرگداشتِ بزرگان فرموده بود، و نيز رغبت داشتن ايرانيان را به اسلام، تكرار كرد....

برخى از مردم به شهربانو، دختر كسرا، اشاره كردند [و خواستار او شدند]. پس اختيار را به او وا نهادند و از پشت چادر و در ميان جمع به او گفتند: كدام يك از خواستگارانت را بر مى‏گزينى؟ و آيا از ميان آنان، شوهرى مى‏خواهى؟ ...

خواستگاران را به شهربانو نشان دادند و او با دستش اشاره كرد و حسين بن على عليه السلام را نشان داد. پس دوباره او را آزاد گذاشتند. با دستش اشاره نمود و به زبان خودش گفت: «اين! اگر اختيار با من است» و امير مؤمنان على عليه السلام را ولىّ خود قرار داد. "

💠#ادامه 👇
بررسی دیدگاه آیت الله خویی در مورد شهادت فاطمه صدیقه سلام الله علیها !!!!

🤔#پرسش :


مرجع تقلید شیعه آیت اللّه خوئی شهادت حضرت فاطمه علیها السلام را قبول نداشته و اعتقادی به چنین داستان ساختگی نداشته !!!

در این کلیپ آیت اللّه کمال حیدری با دلیل از کتابهای آیت الله خوئی اثبات میکند که ایشان شهرت را قبول ندارد و مبنای او کاملاً سندی است
و از آنجاییکه کتاب سلیم را قبول نداشت لذا داستان افسانه شهادت حضرت فاطمه در مبنای آیت اللّه خوئی ثابت نیست


💠#پاسخ💠

👌متاسفانه هم وهابی و هم کمال حیدری وهابی زده , در بیان دیدگاه آیت الله خویی در قضیه شهادت حضرت فاطمه سلام الله علیها , خیانت ورزیدند و دروغ می گویند .

در کتاب سلیم بن قیس روایات متعددی نقل شده است که همگی حاکی از به شهادت رسیدن فاطمه صدیقه س است .

سليم بن قيس از عبد اللّه بن عباس كه جابر بن عبد اللّه هم در كنارش بود نقل می کند که گفت ؛

« پيغمبر پس از يك خطبه طولانى به على گفت: ، به زودى قريش بر ضدّ شما دست به دست هم مى‏ دهند و به منظور ظلم و ستم، و شكست تو با هم متّحد مى ‏شوند. اگر يارانى پيدا كردى، با آنان جهاد كن و الّا دست نگه دار و خونت را حفظ كن. اما شهادت در پى تو است. خداوند قاتل تو را لعنت كند».

سپس پيغمبر رو به دخترش كرد و گفت ؛

«تو نخستين كس از اهل بيت من هستى كه به من ملحق مى‏ شوى، و تو سرور زنان اهل بهشتى. به زودى پس از من مورد ظلم و خشم قرار مى‏ گيرى تا آنجا كه تو را مى‏ زنند و يكى از دنده ‏هاى پهلويت را مى ‏شكنند. خداوند قاتل تو را لعنت كند ...». " ... ثُمَّ أَقْبَلَ عَلَى ابْنَتِهِ فَقَالَ: إِنَّكِ أَوَّلُ مَنْ يَلْحَقُنِي مِنْ أَهْلِ بَيْتِي، وَ أَنْتِ سَيِّدَةُ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ، وَ سَتَرَيْنَ بَعْدِي ظُلْماً وَ غَيْظاً حَتَّى تُضْرَبِي وَ يُكْسَرَ ضِلْعٌ مِنْ أَضْلَاعِكِ. لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكِ وَ لَعَنَ الْآمِرَ وَ الرَّاضِيَ وَ الْمُعِينَ وَ الْمُظَاهِرَ عَلَيْكِ وَ ظَالِمَ بَعْلِك‏ ... "

📚كتاب سليم، ج 2، ص 907.

سليم از ابن عباس نقل می کند ؛

« در ذو قار بر على عليه السّلام وارد شدم. صحيفه ‏اى برايم بيرون آورد و گفت: پسر عباس! اين صحيفه ‏اى است كه رسول خدا بر من املا فرمود و من، به خط خودم نوشتم. گفتم: يا امير المؤمنين! آن را برايم بخوان. على عليه السّلام آن را برايم خواند. همه حوادث پس از رسول خدا تا شهادت حسين و اينكه چگونه كشته مى ‏شود، چه كسى او را مى‏ كشد و چه كسانى با او به شهادت‏ مى‏ رسند، همه و همه در آن آمده بود. على عليه السّلام سخت گريست و مرا به گريه انداخت. از جمله مطالبى كه على عليه السّلام خواند، اين بود: چگونه با او رفتار مى‏ شود، و چگونه فاطمه به شهادت مى‏ رسد، و چگونه حسن شهيد مى‏ شود، و چگونه امّت با او مكر مى‏ ورزد .. » " ... فَكَانَ فِيمَا قَرَأَهُ عَلَيَّ: كَيْفَ يُصْنَعُ بِهِ وَ كَيْفَ يُسْتَشْهَدُ فَاطِمَة "

📚كتاب سليم، ج 2، ص 915

سليم بن قيس می گوید ؛

« عمر بن خطاب نصف اموال همه عمّال خود را از آنان گرفت‏ مگر قنفذ عدوى- او نيز يكى از كارمندان او بود- كه چيزى از او نگرفت و آنچه از او گرفته بود بيست هزار درهم مى ‏شد، به او بازگرداند، و نه از او عشر گرفت و نه نصب عشر.

👌 سليم گفت با على عليه السّلام ملاقات كردم و از اين كار عمر از او پرسيدم.
فرمود: آيا مى‏ دانى چرا از قنفذ دست برداشت و چيزى از وى غرامت نگرفت؟
گفتم. نه. فرمود: زيرا او بود كه وقتى فاطمه آمد تا بين من و آنان قرار گيرد، با تازيانه ‏اش او را زد، چنان كه وقتى فاطمه از دنيا رفت، جاى تازيانه همچون بازوبند روى بازويش مانده بود. » "لِأَنَّهُ هُوَ الَّذِي ضَرَبَ فَاطِمَةَ ع بِالسَّوْطِ حِينَ جَاءَتْ لِتَحُولَ " بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فَمَاتَتْ ص وَ إِنَّ أَثَرَ السَّوْطِ لَفِي عَضُدِهَا مِثْلُ الدُّمْلُج‏

📚كتاب سليم، ج 2، ص 674

👌آیت الله خویی هم معتقد بود که هم سلیم بن قیس از بزرگان است و هم کتابش از معتبرترین کتابها است و هر چه در آن است صحیح است , و متذکر این نکات می شد که :

"سلیم بن قیس انسان جلیل القدر و عظیم الشانی است که از اولیاء و اصحاب خاص امیر مومنان بود , کتابش از اصول معتبره بلکه از بزرگترین اصول معتبره است و تمام آنچه در آن است , صحیح بوده و از معصوم صادر شده است و تمام روایاتش را باید تصدیق و تایید کرد , و نیز ایشان , کلام شیخ حر عاملی را تایید می کند که کتاب سلیم بن قیس از کتب مورد اعتمادی است که قرائن بر ثبوت و انتسابش به سلیم وجود دارد و شکی در این رابطه نیست "

💠#ادامه 👇
مسجد داشتن اهلسنت در تهران !!!!!


🤔#پرسش :


آيا ميدانستيد در حكومت اسلامى هيچ غير مسلمانى حق داشتن عبادتگاه را ندارد؟
▪️شيخ طوسى در ص ٤٥ از جلد دوم كتاب المبسوط في فقه الامامية


▪️ادمين:
البته حكومت آخوندها يك قدم پايش را جلوتر گذاشته و حتی به اهل سنت که مسلمان هستند رحم نکرده و اجازه ساختن مسجد را در شهرهاى بزرگ ايران مانند تهران را نميدهد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌در رابطه با فتوای برخی از علمای شیعه در ممنوعیت ساخت معبد توسط اهل کتاب در مملکت اسلامی , در گذشته پاسخ مفصلی داده ایم و روشن کرده ایم که این حکم مطابق با ادله شرعی نیست ومستند اصلی آن بزرگواران برخی از نقلهای جعلی اهلسنت است که نمی تواند مستند برای فتوا قرار گیرد , در ذیل بخوانید :

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11967

اما در مورد مسجد نداشتن اهلسنت در تهران که همواره مورد اشکال مولوی های اهلسنت است که می گویند چرا به ما اجازه نمی دهید که در تهران مسجد داشته باشیم !!!! در پاسخ به این یاوه گویی ها گفتنی است :

🔸١ _ اهلسنت در تهران ٩ مسجد دارند که متاسفانه این جماعت دغل باز چنین وانمود می کنند که ما در تهران مسجد نداریم !!!!!

محدوده این مساجد ۹ گانه عبارت است از: ۱- مسجد صادقیه، واقع در فلکهٔ دوم صادقیه … ۲- مسجد تهران ‌پارس، واقع در خیابان دلاوران … ۳- مسجد شهر قدس، واقع در کیلومتر ۲۰ جادهٔ قدیم … ۴- مسجد خلیج فارس، واقع در بزرگراه فتح … ۵- مسجد النبی، واقع در شهرک دانش … ۶- مسجد هفت‌جوب، واقع در جادهٔ ملارد … ۷- مسجد وحیدیه، واقع در شهریار … ۸- مسجد نسیم‌ شهر، واقع در اکبرآباد … ۹- مسجد رضی‌آباد، واقع در سه ‌راه شهریار …
 
از سوی دیگر , اهل سنت در ایران، بیش از ۱۵ هزار مسجد دارند که این تعداد بیشتر از مساجد شیعیان است با این که جمعیت اهلسنت از شیعیان کمتر است , اما مساجدشان بیشتر است !!!!

👌با بررسی‌های آماری تطبیقی از نشریات اهل سنت ایران و نیز آمارهای مساجد به دست آمده توسط سازمان‌های تبلیغات اسلامی استان‌ها، بیشترین میزان این مساجد به استان سیستان و بلوچستان با ۳۵۴۶ مسجد و پس از آن کردستان و آذربایجان غربی با ۱۷۶۸ و ۱۴۶۵ مسجد است. استان‌های هرمزگان با ۱۰۳۲، گلستان با ۱۰۱۷، خراسان (مجموعه ۳ استان) با ۷۴۶، کرمانشاه با ۳۴۱، بوشهر با ۱۰۶ و گیلان با ۸۹ مسجد در رتبه‌های بعدی تعداد مساجد قرار دارند و در استانهای کرمان و خوزستان هم هموطنان اهل سنت تعدادی مسجد دارند. تعداد مساجد اهل سنت شهر زاهدان در مقایسه با ۳۲ سال قبل ۱۰ برابر شده است.

👌نماز جمعه اهل سنت در ۳۰۰ نقطه از سیستان و بلوچستان اقامه می‌شود، تریبون‌های نماز جمعه اهل سنت این استان همچون سایر نقاط کشور آزادانه معارف دینی و مسائل مذهبی را ترویج و تبلیغ می‌کنند که این موضوع فقط منحصر به ایران است. "

🌐https://b2n.ir/p04696

متاسفانه این جماعت گربه صفت این همه امکاناتی که جمهوری اسلامی در اختیارشان گزارده است را نمی بینند و باز دروغ پراکنی می کنند که به ما ظلم شده است تا جایی که حتی در تهران هم مسجد نداریم !!!!

🔸٢ _ به فرض که بپذیریم که اهلسنت در تهران مسجد ندارند , باز هم طبق مبانی فقهی و اعتقادی خود اهلسنت , آنان حق اعتراض و اشکال به این موضوع را ندارند

👌حاکمیت تصمیم گرفته است که در تهران که پایتخت سیاسی جهان اسلام است و باید از آنجا یک صدا به جهان مخابره شود , اهلسنت که جمعیت چندانی نیز در تهران ندارند , مسجد نداشته باشند و در مصلی و مساجدی که شیعه ساخته است حاضر شوند و نماز بخوانند تا وحدت و تک صدایی از تهران به تمام جهان مخابره شود !!!!

👌در این رابطه سخنانی نیز از رهبری نقل شده است و می فرماید :

"اینکه می گویند اهلسنت در تهران مسجد ندارند , درست نیست , شما توجه ندارید اما بنده کاملا مطلعم که اهلسنت در تهران مسجد دارند و نماز هم می خوانند ولی آنچیزی که از سالها پیش دنبال کرده اند , یک مسجد جانع اهلسنت برای اقامه نماز جمعه است , این یعنی شق عصای مسلمین ( ایجاد اختلاف در بین مسلمین ) در مرکز جمهوری اسلامی , به هیچ وجه مصلحت نیست , شما هم نباید این را بخواهید , نماز جمعه ی تهران جایی است که از کشورهای مختلف و شهرهای کشور , به اینجا می آیند و پشت سر امام جمعه تهران نماز می خوانند , اگر یک نماز جمعه دیگر در تهران تشکیل شود , این شق عصای مسلمین است و این را شما هم نباید بخواهید , این به هیچ وجه مصلحت نیست "

📚بیانات 1380/10/24 ( به نقل از کتاب شاخ شیطان , سید مجتبی عصیری , ص 108 )


مگر مسجد هم شیعه و سنی دارد که عده ای در صدد هستند که با این سخنان شیطانی , اجتماع مسلمین را به افتراق تبدیل کنند !!!!

👌وظیفه اهلسنت است که از حاکم اسلامی اطاعت کنند و به بهانه مسجد داشتن , وحدت مسلمین را به افتراق و تفرقه تبدیل نکنند !!!!

💠#ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
آیا امام خمینی , محدث نوری را روانی و دیوانه می دانست !!!!


در تصویر فوق می بینید که ملحد معلوم الحال مدعی شده بود که مرحوم امام خمینی , مرحوم محدث نوری را متوهم و روانی ( و دیوانه ) , می داند , ما در پاسخ سالهای گذشته خود به ملحد گفتیم :

" حال ملحد به نقل از یک ورشکسته علمی به نام « کمال حیدری » مدعی شده است که امام خمینی ، مرحوم محدث نوری را بی عقل و دیوانه ، معرفی کرده است ، در حالی که امام خمینی از ایشان با عنوان ؛ « صالح متتبع » « فردی صالح و اهل تحقیق » یاد می کند ؛

📚انوار الهدایه ج 1 ص 245

👌و فراوان به روایات کتاب ایشان یعنی « مستدرک الوسائل » استناد می کند که شما می توانید ، انبوه این استنادات را در کتب ذیل از امام خمینی مشاهده کنید ؛

📚آداب الصلاه _ الاجتهاد و التقلید _ الاستصحاب _ التعادل و التراجیح _ الخلل فی الصلاه _ الرسائل العشره _ المکاسب المحرمه _ بدائع الدرر _ تفسیر سوره حمد _ تنقیح الاصول _ تهذیب الاصول _ جواهر الاصول _ سر الصلاه _ چهل حدیث و ...

البته امام خمینی ، انتقاداتی علمی ، به کتاب « فصل الخطاب » ، میرزای نوری وارد کرده اند ، اما نه اینکه بگوییم ایشان ، میرزای نوری را بی دین و بی عقل می دانند در حالی که به روایاتی که محدث نوری نقل کرده است ، استناد می کنند . "

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/12648


با کمال تعجب می بینیم که ملحد دوست دارد که بیشتر آبرویش را ببریم و بر سخن خویش که امام خمینی , میرزای نوری را متوهم و روانی می داند , تاکید دارد .

👌 استناد ملحد به این کلام امام خمینی در مورد میرزای نوری است که می گوید : " أنّه لو كان الأمر كما توهّم صاحب فصل الخطاب‏ ... " " اگر امر همانگونه باشد که صاحب فصل الخطاب ( میرزای نوری ) , توهم کرده است ... "

📚انوار الهدایه ج ١ ص ٢٤٤

ملحد بیسواد می گوید که در اینجا امام خمینی به میرزای نوری گفته است : " توهم " " او توهم کرده است " , این یعنی میرزای نوری متوهم و روانی بوده است !!!!

👌این بیسواد نمی داند که " توهم " در لغت عرب , " یعنی گمان کرد که مطلبی فلان جور است " نه آنکه آن فرد روانی و دیوانه بوده باشد .

در کتاب معروف لغوی معجم الوسیط می خوانیم :

" توهم یتوهم توهما الشیئ : آن چیز را گمان کرد , توهم کرد , آن چیز را در ذهن خود مجسم کرد , چه وجود خارجی داشته باشد و چه نداشته باشد "

📚ترجمه معجم الوسیط ج ٢ ص ٢٢٥٥

👌بنابراین اگر امام خمینی به کسی می گوید توهم کرده است , یعنی او گمان کرده است که فلان مطلب فلان جور است , نه آنکه آن شخص روانی و دیوانه بوده باشد .

مثلا امام خمینی در مورد دسته ای از بزرگان شیعه می گوید که آنان توهم کرده اند که فلان مطلب بدان نحو است : " لا يدلّ على إرجاعه إلى ارتكازه كما توهّم‏ "

📚الاستصحاب، النص، ص: 39

در پاورقی کتاب آدرس داده است که کسانی که توهم مذکور را داشتند , صاحبان کتب ذیل اند :

📚كفاية الاصول: 441، فوائد الاصول 4: 338، نهاية الأفكار 4: 35.

👌صاحبان کتابهای فوق از بزرگان شیعه اند , کفایه الاصول برای مرحوم آخوند خراسانی , فوائد الاصول برای آيت الله علامه حاج ميرزا محمد حسين نائينى، و نهایه الافکار برای شيخ ضياء الدين، على بن آخوند ملا محمد كبير كزازى عراقى( اراكى)، معروف به آقا ضياء است .

امام خمینی در جای جای کتابهایش از این علما با عظمت یاد می کند :

📚الاستصحاب، ص: 125 _ الاجتهاد و التقليد، النص، ص: 142

👌طبق تفسیر ملحد بیسواد , یعنی امام خمینی , بزرگان مذکور را دیوانه می دانسته است !!!!!

در ادامه , مرحوم امام خمینی , یکی از اشکالات محدث نوری را آن می داند که در کتابهایش , روایاتی را نقل می کرد که عقل سلیم آن را نمی پذیرد :

"ّ أنّ اشتياقه لجمع الضعاف و الغرائب و العجائب و ما لا يقبلها العقل السليم و الرّأي المستقيم، أكثر من الكلام النافع‏ "

عقل سلیم هم عقلی است که صاف و ساده و پاک و بی عیب و آفت باشد , و مثلا شبهه ای در آن نبوده باشد که مطلب را نپذیرد , " «فلانٌ سَلِيمُ القَلْبِ و سَليمُ النِّيَّة»: فلانى خوش قلب و پاك سرشت است "

📚فرهنگ ابجدى، ص: 496

بنابراین امام خمینی می گوید که میرزای نوری مثلا روایات کتاب فصل الخطاب را پذیرفته بود و قائل به تحریف قرآن شده بود , در حالی که اگر ذهن و عقلی خالی از شبهه داشت , و مثلا برایش شبهه نمی شد که نام ائمه ع در قرآن آمده است و خلفا آن را حذف کردند , هیچگاه آن روایات را نمی پذیرفت .

💠#ادامه 👇
💠ادامه 👇

روایات شیعه نیز تقاضای دیدن خداوند را زمانی می داند که بنی اسرائیل هنوز به موسی ع ایمان نیاورده بودند , موسی ع به آنان گفت که خداوند با من سخن می گوید و مناجات دارد و به من ایمان آورید , بنی اسرائیل ادعای موسی ع را نپذیرفتند و طالب بودند که خودشان صدای خداوند را بشنوند یا خداوند را با چشم سر ببینند :

" فَإِنَّ مُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ لَمَّا قَالَ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ إِنَّ اللَّهَ يُكَلِّمُنِي وَ يُنَاجِينِي لَمْ يُصَدِّقُوهُ فَقَالَ لَهُمُ اخْتَارُوا مِنْكُمْ مَنْ يَجِي‏ءُ مَعِي حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَهُ فَاخْتَارُوا سَبْعِينَ رَجُلًا مِنْ خِيَارِهِمْ وَ ذَهَبُوا مَعَ مُوسَى إِلَى الْمِيقَاتِ فَدَنَا مُوسَى وَ نَاجَى رَبَّهُ وَ كَلَّمَهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَقَالَ مُوسَى لِأَصْحَابِهِ اسْمَعُوا وَ اشْهَدُوا عِنْدَ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِذَلِكَ فَقَالُوا لَهُ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَاسْأَلْهُ أَنْ يَظْهَرَ لَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ صَاعِقَةً فَاحْتَرَقُوا وَ هُوَ قَوْلُهُ وَ إِذْ قُلْتُمْ يا مُوسى‏ لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَ أَنْتُمْ تَنْظُرُونَ ثُمَّ بَعَثْناكُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون‏ "

📚تفسیر قمی ج ١ ص ٢٤١

"لَكِنَّهُ لَمَّا كَلَّمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قَرَّبَهُ نَجِيّاً رَجَعَ إِلَى قَوْمِهِ فَأَخْبَرَهُمْ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ كَلَّمَهُ وَ قَرَّبَهُ وَ نَاجَاهُ فَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَسْمَعَ كَلَامَهُ كَمَا سَمِعْتَ وَ كَانَ الْقَوْمُ سَبْعَمِائَةِ أَلْفِ رَجُلٍ فَاخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعِينَ أَلْفاً ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعَةَ آلَافٍ ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعَمِائَةٍ ثُمَّ اخْتَارَ مِنْهُمْ سَبْعِينَ رَجُلًا لِمِيقَاتِ رَبِّهِ فَخَرَجَ بِهِمْ إِلَى طُورِ سَيْنَاءَ فَأَقَامَهُمْ فِي سَفْحِ الْجَبَلِ وَ صَعِدَ مُوسَى ع إِلَى الطُّورِ وَ سَأَلَ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْ يُكَلِّمَهُ وَ يُسْمِعَهُمْ كَلَامَهُ فَكَلَّمَهُ اللَّهُ تَعَالَى ذِكْرُهُ وَ سَمِعُوا كَلَامَهُ مِنْ فَوْقُ وَ أَسْفَلُ وَ يَمِينُ وَ شِمَالُ وَ وَرَاءُ وَ أَمَامُ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحْدَثَهُ فِي الشَّجَرَةِ ثُمَّ جَعَلَهُ مُنْبَعِثاً مِنْهَا حَتَّى سَمِعُوهُ مِنْ جَمِيعِ الْوُجُوهِ فَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ بِأَنَّ هَذَا الَّذِي سَمِعْنَاهُ كَلَامُ اللَّهِ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَلَمَّا قَالُوا هَذَا الْقَوْلَ الْعَظِيمَ وَ اسْتَكْبَرُوا وَ عَتَوْا بَعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ صَاعِقَةً فَأَخَذَتْهُمْ بِظُلْمِهِم‏ "

📚التوحيد (للصدوق)، ص: 121

👌بنی اسرائیل پس از ماجرای فوق به موسی ع ایمان آوردند و حوادث یکی پس از دیگری گذشت , تا آن که موسی ع بنی اسرائیل را از دست فرعون نجات داد و از مصر خارج شد و مامور شد که به میقات خداوند , برای دریافت تورات برود و هارون ع را جانشین خود در میان بنی اسرائیل گزارد , اما بنی اسرائیل فریب سامری را خوردند و قصد کشتن هارون ع را داشتند و گوساله پرستی را پیشه کردند :

"ذَهَبَ إِلَى الْمِيقَاتِ وَ خَلَّفَ هَارُونَ عَلَى قَوْمِهِ فَلَمَّا جَاءَتِ الثَّلَاثُونَ يَوْماً وَ لَمْ يَرْجِعْ مُوسَى إِلَيْهِمْ عَصَوْا وَ أَرَادُوا أَنْ يَقْتُلُوا هَارُون‏ "

📚البرهان فی تفسیر القرآن ج ٣ ص ٧٧٢

لذا می بینیم که علامه مجلسی نیز در بابی که در بحار الانوار در شرح قضایای بنی اسرائیل گشوده است , تقاضای رویت را قبل از گوساله پرستی گنجانده است :

" باب 7 ... سؤال الرؤية و عبادة العجل و ما يتعلق بها "

📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏13، ص: 195


💠#ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
Photo
لزوم شستن پاها در وضو با استدلال به آلودگی پاها !!!!

🤔#پرسش :

استدلال وهابی بر شستن پاها در وضو با استناد به سخنان آقا میری !!!!

اهل سنت پاهاشون را می شویند دمشون هم گرم
مساجد اهل سنت خیلی تمیزه فرش های مساجد شون هم بو نمیده خدا پدرتون را هم بیامرزه که مسجدهاتون اینقدر تمیزه
🎙 سخنان زیبای استاد حاج حسن آقا میری ❗️❗️


💠#پاسخ 💠

👌ما در ذیل بر اساس آیه شریفه قرآن و روایات خود اهلسنت , ثابت کرده ایم که هم خداوند امر کرده است که در وضو پاها مسح شود و هم پیامبر گرامی اسلام چنین می کرده است :

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11234

حال آیا ما حق داریم که در برابر حکم خداوند و پیامبر اجتهاد کنیم و بگوییم که باید پاها را در وضو شست چون پاها از آلودگی پاک می شود !!!!

👌روشن است که چنین سخنی مردود و اجتهاد در برابر نص است , چرا که خداوند می فرماید :

« هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود داشته باشند و هر کس نافرمانی خدا و رسول را کند به گمراهی آشکاری گرفتار شده است» ( احزاب 38 )

👌ما نمی توانیم با عقول ناقصه خود در احکام شرعی خداوند مداخله کنیم , این مساله هم در روایات شیعه ممنوع شده است و هم اهلسنت , که چون روی سخن ما با اهلسنت است , بحث را بر اساس مبنا و روایات اهلسنت پیش می بریم .

اساسا اهلسنت منکر حسن و قبح عقلی اند , و ابوالحسن اشعری که اهلسنت در اصول دینشان مقلد او هستند و اشعری مسلک اند , از منکرین جدی حسن و قبح عقلی بوده است و معتقد است که عقل نمی تواند خوبی و بدی را درک کند , حال اهلسنت چگونه در این بحث می توانند با استدلال به حکم عقل , شستن پاها در وضو را توجیه کنند و بگویند شستن خوب است !!!!

👌در کتاب فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی می خواهیم :

"ابو الحسن اشعرى، مسألۀ حسن و قبح عقلى را تحت عنوان «التعديل و التجوير»، در كتاب خود به نام «اللمع»، عنوان كرده است، انكار اين مسأله، يكى از زيربناهاى كلام اشاعره را تشكيل مى‌دهد، آنان به پيروى از اهل حديث و حنابله، خرد را كوچكتر از آن مى‌دانند كه حسن و قبح اشياء را درك كند و يا اصلح را از غير اصلح جدا سازد، بلكه مى‌گويند، كسانى كه عقل را بر درك حسن و قبح افعال توانا مى‌شمارند، مشيت الهى را محدود مى‌سازند و از حريت و آزادى آن مى‌كاهند، زيرا پذيرفتن داورى عقل در اين قلمرو، سبب مى‌شود كه خدا آنچه را كه خرد «خوب» شمرد، انجام دهد و آنچه را «بد» دانست ترك كند، چه محدوديتى بالاتر و روشنتر از اين‌؟ آنگاه مى‌گويند، براى حفظ اطلاق ارادۀ خدا، چاره‌اى جز اين نيست كه بگوييم خوب و بد آنست كه خدا آن را خوب و بد بشمارد، و هرگاه خدا كافرى را به بهشت و مؤمنى را به دوزخ روانه كرد، خوب خواهد بود و اگر كودك معصومى را وارد آتش ساخت، كار خوبى به حساب خواهد آمد. "

📚فرهنگ عقاید و مذاهب اسلامی، جلد: ۲، صفحه: ۲۲۷

اشعری مى‌گويد: «اگر كسى از ما بپرسد: آيا بر خدا شايسته است كه كودكان را در آخرت معذب سازد؟ در پاسخ گفته مى‌شود، آرى و اگر او اين كار را بكند، عادل و دادگر است، و همچنين بر او زشت نيست كه موءمنان را معذب سازد و كافران را وارد بهشت كند ( چون عقل خوبی و بدی را درک نمی کند تا در این رابطه حکمی کند ) "

📚اللمع، ص 116-117

در کتاب صحیح بخاری در روایات متعددی , تاکید شده است که بندگان اجازه ندارند تا با رای و عقل خودشان در دین الهی مداخله کنند , و نقل می کند :

" رای و عقلتان را در دینان متهم کنید ( و به حکم عقل عمل نکنید ) " " اتَّهِمُوا رَأْيَكُمْ عَلَى دِينِكُم‏ "

📚صحیح بخاری ج ٨ ص ١٤٨ _ صحیح مسلم ج ٥ ص ١٧٦

در نقل دیگری فرمود :

" مردمان جاهلی می مانند که به رای و عقلشان به مردم فتوا می دهند , هم دیگران را گمراه می کنند و هم خود گمراه اند " " فَيَبْقَى نَاسٌ جُهَّالٌ، يُسْتَفْتَوْنَ فَيُفْتُونَ بِرَأْيِهِمْ، فَيُضِلُّونَ وَ يَضِلُّون‏ "

📚صحیح بخاری ج ٨ ص ١٤٨ _ تفسیر قرطبی ج ١ ص ٢٨٥

شعبی می گفت :

" هر چه دیگران به نقل از پیامبر گفتند , بپذیر و آنچه که به رای و عقل خود گفتند , در بیابان پر علف انداز " "الشَّعْبِيُّ «مَا حَدَّثُوكَ هَؤُلَاءِ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ فَخُذ بِهِ، وَ مَا قَالُوهُ بِرَأْيِهِمْ، فَأَلْقِهِ فِي الْحُشِّ» "

📚سنن دارمی ج ١ ص ٦٧ _ العلل احمد بن حنبل ج ١ ص ٢٨٣

👌بنابراین هیچ اهلسنتی حق ندارد که در باب وضو با استدلال به رای و عقل خویش , رجحان شستن پاها را استخراج کند و در برابر حکم خدا و رسول موضع گیری کند .

اگر پاها در جوراب و کفش بوده است و مثلا بو گرفته است , فرد می تواند قبل از وضو گرفتن پاها را بشوید و بعد وضو بگیرد و بر روی پاها مسح کند , اما نمی تواند به بهانه کثیف بودن پاها , حکم شستن پا را در وضو وارد کند .


💠#ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❗️پاسخ به استناد وهابی به سخنان جناب وفسی برای رد عزاداری کردن برای حضرت محسن علیه السلام 👇👇👇👇
پاسخی به جناب وفسی در مورد عقیده به شهادت محسن ع و ضدیت آن با وحدت !!!!

🤔#پرسش :


عزاداری برای محسن وامثال اینها تفرقه است وتفرقه اندازان باید کشته شوند!


🎥 حامد وفسی (مدیر یکی از حوزه‌های علمیه تهران):

👈ایشان با استناد به جمله‌ای از «خطبه ۱۲۷ نهج البلاغه» ؛ کسانی که برای محسن عزاداری می‌کنند را بدتر از مفسد فی الارض می‌داند و می‌گوید: مسلمان‌ها وظیفه دارند آنها را بکشند! ، چون عزاداری کردن برای محسن تفرقه و فتنه است!!!!!


💠#پاسخ💠

👌امیر مومنان در نهج البلاغه , خطاب به خوارج می فرماید :

" ثمّ أنتم شرار النّاس، و من رمى به الشّيطان مراميه، و ضرب به تيهه! و سيهلك فيّ صنفان: محبّ مفرط يذهب به الحبّ إلى غير الحقّ، و مبغض مفرط يذهب به البغض إلى غير الحقّ، و خير النّاس فيّ حالا النّمط الأوسط فالزموه، و الزموا السّواد الأعظم فإنّ يد اللّه مع الجماعة. و إيّاكم و الفرقة! فإنّ الشّاذّ من النّاس للشّيطان، كما أنّ الشّاذّ من الغنم للذّئب. ألا من دعا إلى هذا الشّعار فاقتلوه، و لو كان تحت عمامتي هذه. "

" شما (خوارج) شرورترين مردم و كسانى هستيد كه شيطان آنها را هدف تيرهاى خود قرار داده، و به سرگردانى كشانده است، (و افكار شيطانى و اعمال ضد انسانى شما، بهترين گواه بر اين معناست). و به زودى دو گروه درباره من هلاك (و گمراه) مى‏شوند: دوست افراطى كه محبّتش او را به غير حق مى‏كشاند و دشمن افراطى كه از سر دشمنى قدم در غير طريق حق مى‏نهد. بهترين مردم درباره من، گروه ميانه رو هستند، از آنها جدا نشويد و هميشه همراه جمعيّت‏هاى بزرگ (اكثريت طرفدار حق) باشيد، كه دست خدا با جمعيّت است. از جدايى بپرهيزيد (جدايى از توده‏هاى عظيم و مؤمن) زيرا افراد تنها و جدا، نصيب شيطانند، همان گونه كه گوسفند تك‏رو، طعمه گرگ است.

👈آگاه باشيد! هر كس به اين شعار (شعار خوارج لا حكم إلّا للّه) مردم را دعوت كند او را به قتل برسانيد هر چند زير عمامه من باشد (و به من پناهنده شود).👉

📚نهج البلاغه , خطبه ١٢٧

جناب وفسی مدعی شده است که مقصود امیر مومنان از تعبیر " من دعا الی هذا الشعار فاقتلوه " , شعار تفرقه است که اگر کسی دعوت به تفرقه کند , باید کشته شود , و بحث کردن از حضرت محسن ع یا نهم ربیع , مصداق این شعار تفرقه انگیز است و حکمش قتل است !!!!

🔸١ _ متاسفانه جناب وفسی روی به چرند گویی آورده است و توجه ندارد که مخاطب کلام امیر مومنان ع خوارج بودند که شعار " لا حکم الا لله " سر می دادند و در پی آن روی به شورش و آشوب و آدمکشی آورده بودند و مصداق مفسد فی الارض شده بودند , و از آنجایی که حکم مفسد فی الارض , اعدام است , امیر مومنان ع هم می گوید که اگر کسی , مسیر خوارج را در پی گیرد و فتنه و آشوب و قتل به راه اندازد , باید کشته شود .

در ذیل در مورد حکم مفسد فی الارض و همینطور در مورد عملکرد خوارج , توضیحات کافی را داده ایم :

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11036
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/9842

👌بنابراین سخن امیر مومنان ع ناظر به خوارج و فتنه و آشوب و قتلی است که آنان در جامعه اسلامی ایجاد می کردند و کلام مولا ع ارتباطی با بحث از شهادت محسن ع یا نهم ربیع و ... ندارد , چنان که علامه محقق , استاد مکارم شیرازی , در شرح کلام امیر مومنان ع می نویسد :

" در اين كه منظور امام عليه السّلام از واژه «شعار» كه در عبارت بالا آمده كدام شعار است شارحان «نهج البلاغه» احتمالات گوناگونى داده‏اند، گاه گفته‏اند: منظور «شعار تفرقه» است و گاه «شعارى» كه در چگونگى اصلاح موى سر خود داشتند كه وسط آن را مى‏تراشيدند و دور آن را همچون تاجى كه بر سر بگذارند، باقى مى‏گذاشتند و گاه شعار لا حكم إلّا للّه دانسته‏اند ولى مناسبتر از همه , همان احتمال سوّم است كه همه جا به عنوان «شعار خوارج» محسوب مى‏شد، و در سايه آن فتنه‏ها و فسادهاى فراوانى كردند و آتش سوزانى در جامعه اسلامى بر پا نمودند و در واقع آنان با اين شعار اسباب تفرقه و جنگ و خونريزى و فساد فى الارض را فراهم مى‏ساختند و به همين دليل طرفداران اين شعار محكوم به اعدام شدند. "

📚پيام امام امير المومنين عليه السلام، ج‏5، ص: 332

💠#ادامه 👇
بررسی دیدگاه ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت در مورد سقط شدن محسن علیه السلام !!!!!


🤔#پرسش :

در منبع اولى كه ايشان از آن نام برده است چنين نوشته است: ابن شهر آشوب كه از علماى شيعه است در ص ١٣٢ از جلد سوم كتاب مناقب آل ابيطالب به نقل از عالم بزرگ اهل سنت ابن قتيبه نقل كرده است كه محسن توسط قنفذ سقط شد، اما در نسخه كنونى كتاب ابن قتيبه اين مسئله تحريف شده و حذف شده است ولى در نسخه اى از كتاب مذكور كه در دست شهرآشوب بوده تحريفى وجود نداشته و ابن قتيبه مطلب مذكور را نقل كرده است.

▪️سئوال:

بايد اثبات كند اين مطلب به همين صورت كه ادعا كرده قبلا در كتاب ابن قتيبه وجود داشته و حالا سانسور شده است و تنها راهش ارائه تصوير يا لينكى از همان منبع قديمى و تحريف شده ميباشد.
شما نميتوانيد بدون ارائه هيچ مدرك و سندى ادعا كنيد اين مطلب قبلا وجود داشته اما اكنون حذف شده است.
تنها راه اثبات تحريف يا سانسور در يك كتاب يا مقاله يا متن اين است كه شما نسخه تحريف نشده را داشته باشيد و يا اينكه حداقل چند منبع مختلف و مطمئن اين ادعا را همزمان داشته باشند كه در اين مورد چنين شروطى وجود ندارد.
پس اين ادعا كه اين قتيبه عالم اهل سنت در كتابش به اين موضوع اشاره كرده است يك ادعاى پوچ و بى اعتبار است ❗️❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌مرحوم ابن شهر آشوب بیان می دارد :

" از فرزندان فاطمه : حسن و حسین و محسن است که سقط گردید , و در کتاب معارف ابن قتیبه آمده است که محسن به واسطه جراحتی که توسط قنفذ عدوی بر او وارد شد , سقط گردید " " وَ فِي مَعَارِفِ الْقُتَيْبِيِّ أَنَّ مُحَسِّناً فَسَدَ مِنْ زَخْمِ قُنْفُذٍ الْعَدَوِي‏ "

📚مناقب آل ابی طالب ج ٣ ص ٣٥٨ طبع قم

می بینیم که ابن شهر آشوب تصریح می کند که ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت , سقط شدن محسن ع توسط قنفذ را در کتاب معارف خود بیان داشته است , اما متاسفانه در نسخ امروزی از کتاب معارف ابن قتیبه این مطلب تحریف شده است و به این صورت آمده است :

" اما محسن بن علی در زمانی که کودک خردسال بود از بین رفت " " اما « محسّن بن عليّ » فهلك وهو صغير . "

📚المعارف ج ١ ص ٢١١

حال توضیح بیشتر :

👌ابن قتیبه عالم بزرگ اهلسنت است و کسی در وثاقت و بزرگی او شکی ندارد , چنان که ابن تیمیه می گوید :

" تمام اهل مراکش او را بزرگ شمرده و به وی احترام گزارده و کسی که نظر خلافی با وی داشته باشد را زندیق و کافر شمرده و می گویند خانه ای که کتابی از کتابهای ابن قتیبه در آن نباشد , خیری در آن خانه نیست " " .... یقولون کل بیت لیس فیه شیئ من تصنیفه لا خیر فیه "

📚کتب و رسائل و فتاوی ابن تیمیه ج ١٧ ص ٣٩١

ابن شهر آشوب عالم بزرگ شیعه تصریح می کند که در کتاب معارف ابن قتیبه آمده است که قنفذ محسن ع را سقط کرد .

👌ابن شهر آشوب که این خبر را نقل می کند در نزد اهلسنت یک انسان عالم و عابد و راستگو و ثقه است , بنابراین خبر دادن او در این قضیه هم برای شیعه حجت است و هم برای اهلسنت .

ذهبی عالم بزرگ اهلسنت می آورد :

" (ابن شهر آشوب ) انسانی راستگو بود که در گفتگوهای خویش , سخنان پر مغز می گفت , علومش وسیع بود و به بسیاری از فنون احاطه داشت , بسیار اهل خشوع و عبادت و تهجد بود , دائم الوضوء بود "

" صدوق اللهجة ، مليح المحاورة ، واسع العلم ، كثير الفنون ، كثير الخشوع والعبادة والتجهد ، لا يجلس إلا على وضوء "

📚تاریخ الاسلام ج 41 ص 310

همین سخنان را صفدی عالم بزرگ اهلسنت در مورد ابن شهر آشوب تکرار می کند : " صدوق اللهجة مليح المحاورة واسع العلم كثير الخشوع و العبادة و التهجّد لا يكون الّا على وضوء "

📚الوافي بالوفيات، ج‏4، ص: 164

ابن حجر نیز , ابن شهر آشوب را به آگاهی به علم حدیث و فقه و اصول و قرائات و تفسیر مدح می کند و بیان می دارد که بسیار اهل خشوع و خضوع در برابر پرودگار بود :

" اشتغل بالحديث ولقي الرجال ثمّ تفقّه وبلغ النهاية في فقه أهل البيت، ونبغ في الاصول، ثمّ تقدّم في القراءات والغريب والتفسير والعربيّة، وكان مقبول الصورة ...كان كثير الخشوع. مات في شعبان سنة 558» "

📚لسان المیزان ج ٥ ص ٣٠٥

سیوطی عالم بزرگ اهلسنت هم ابن شهر آشوب را به آگاهی و علم و دانش می ستاید و تصریح می کند که بسیار اهل عبادت و خشوع بوده است :

"كان مقدّما في علم القرآن و الغريب و النحو، واسع العلم، كثير العبادة و الخشوع. "

📚بغية الوعاة في طبقات اللغويين و النحاة: 77.

داودی عالم دیگر اهلسنت هم در مورد ابن شهر آشوب می گوید : " او امام عصرش و یگانه زمانش بوده است " "کان امام عصره و واحد دهره "

📚طبقات المفسرین ج ٢ ص ٢٠١

💠#ادامه 👇
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
❗️برخی از جوجه وهابیون کانالی زده اند تا تناقضات فقه شیعه را بیان کنند !!!! 👌ما انشاء الله سر فرصت تک به تک مطالب آنان را بررسی می کنیم و از آنان می خواهیم که یا پاسخهای ما را رد کنند یا اذعان کنند که خطا و اشتباه کرده اند !!!! با توجه به اینکه خودشان می…
پاسخی به وهابی در مورد تناقض در فقه شیعه ( نجاست یا عدم نجاست آب حمام ) !!!!!

🤔#پرسش :

تناقضات فقه شیعه !!!!

▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬
🔺 امام باقر [يا صادق] : اگر در حمّام [عمومی] یک شخصِ جُنُب بود، یا حتی احتمال وجود یک جُنُب بود؛ نمی‌توان از آب حمّام، غسل کرد.
🔺 امام صادق : اگر در حمّام [عمومی] یک شخصِ جُنُب بود، می‌توان از آب حمّام، غسل کرد.
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬


1⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْعَلَاءِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا {عَلَيْهِمَا السَّلَامُ} قَالَ : سَأَلْتُهُ عَنْ مَاءِ الْحَمَّامِ. فَقَالَ «ادْخُلْهُ بِإِزَارٍ وَلَا تَغْتَسِلْ مِنْ مَاءٍ آخَرَ إِلَّا أَنْ يَكُونَ فِيهِ جُنُبٌ أَوْ يَكْثُرَ أَهْلُهُ فَلَا تَدْرِي فِيهِمْ جُنُبٌ أَمْ لَا».
📚 تهذيب الأحکام 379/1
صحيح [ملاذ الأخیار ١٠٠/٣]


2⃣ الْحُسَيْنُ بْنُ سَعِيدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ {عَلَيْهِ السَّلَامُ} : الْحَمَّامُ يَغْتَسِلُ فِيهِ الْجُنُبُ وَغَيْرُهُ، أَغْتَسِلُ مِنْ مَائِهِ؟ قَالَ : «نَعَمْ لَا بَأْسَ أَنْ يَغْتَسِلَ مِنْهُ الْجُنُبُ، وَلَقَدِ اغْتَسَلْتُ فِيهِ ثُمَّ جِئْتُ فَغَسَلْتُ رِجْلِي وَمَا غَسَلْتُهُمَا إِلَّا مِمَّا لَزِقَ بِهِمَا مِنَ التُّرَابِ».
📚 تهذيب الأحکام 378/1
صحيح [ملاذ الأخیار ٩٩/٣] ❗️❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌متاسفانه جوجه وهابیون فضای مجازی با این نوع از اشکال کردن , پوشالی بودن و سست بودن منطق خود را بیش از پیش به همگان نشان می دهند .

مقدمه :

❗️منطقیین می گویند که برای تحقق تناقض شروطی لازم است , این شروط را به این شعر آورده اند :

« در تناقض، هشت وحدت شرط دان ، وحدت «موضوع» و «محمول» و «مكان» ، وحدت «شرط» و «اضافه»، «جزء و كلّ‌» «قوه» و «فعل» است در آخر «زمان» "

📚فرهنگ اصطلاحات منطقی ص ٦٨

👌بنابراین برای تحقق تناقض وحدت در مکان هم شرط است , وحدت مکان را چنین مثال می زنند :

" وحدت مكان: اگر دو قضيه از حيث مكان مختلف بودند باز متناقض نخواهند بود؛ مانند : «زمين حاصل‌خيز است» و «زمين حاصل خيز نيست» كه در اولى مراد زمينى است كه در كنار دريا، اطراف شهر يا روستا و آبادى است و محصول فراوانى از آن برداشت مى‌شود و در دومى مراد سرزمينهايى است كه در صحرا، كوير و بيابانهاى بى‌آب و علف قرار دارد و لا يخرج الاّ نكدا، و هردو صادقند. "

📚شرح منطق مظفر , خراسانی , ج ١ ص ٤٣١

👌پاسخ به وهابی :

در روایات ما آمده است که در حمام های عمومی , اگر حوض آبی که افراد خود را در آن شستشو می دهند , متصل به یک منبع جوشان باشد و ماده داشته باشد , در این صورت با برخورد به نجاست نجس نمی شود , و انسان می تواند در آن آب غسل کند , اگر چه به آن آب نجاست رسیده باشد .

👌امام باقر ع فرمود :

" آب حمام اگر دارای ماده و منبع باشد , نجس نمی شود " "عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: مَاءُ الْحَمَّامِ لَا بَأْسَ بِهِ إِذَا كَانَتْ لَهُ مَادَّةٌ "

📚التهذيب ج ١ ص ٣٧٣

از امام ع سوال می کردند که در حوض حمام افراد متعددی خود را می شویند و یهودی و مسیحی و جنب و غیر جنب معلوم نیست , حال تکلیف چیست , آیا می توان از آن آب غسل کرد ? امام ع پاسخ می داد : " بله غسل کن و از آب دیگری غسل نکن , زیرا همان آب حوض حمام طاهر است " " سُئِلَ عَنِ الرِّجَالِ يَقُومُونَ عَلَى‏ الْحَوْضِ فِي الْحَمَّامِ لَا أَعْرِفُ الْيَهُودِيَّ مِنَ النَّصْرَانِيِّ وَ لَا الْجُنُبَ مِنْ غَيْرِ الْجُنُبِ قَالَ تَغْتَسِلُ مِنْهُ وَ لَا تَغْتَسِلُ مِنْ مَاءٍ آخَرَ فَإِنَّهُ طَهُورٌ. "

📚التهذیب ج ١ ص ٣٧٨

بنابراین حوض حمام که دارای ماده و منبع است , به ملاقات با نجس , نجس نمی شود و انسان هم می تواند از آن حوض غسل کند , حتی اگر نجاست به آن آب رسیده باشد .

💠#ادامه 👇
یاد کردن از شهیدان با عنوان اموات و زیر سوال رفتن شهادت امام کاظم ع

🤔#پرسش :

امام رضا : پدرم امام کاظم، شهید نشده است.

⚠️ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَبِي جَرِيرٍ الْقُمِّيِّ قَالَ : قُلْتُ لِأَبِي الْحَسَنِ.. وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَبِيهِ أَ حَيٌّ هُوَ أَوْ مَيِّتٌ؟ فَقَالَ قَدْ وَاللَّهِ مَاتَ.

✍🏻 ابوجریر قمي می‌گوید : از امام رضا درباره پدرش امام کاظم پرسیدم که آیا ایشان زنده است یا میّت [مُرده]؟
امام فرمود : بخدا او مُرده است.

📚 اصول کافی ٣٨٠/١
حسن كالــصحيح. [مرآة العقول ٢٣٦/٤]
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬

خداوند می‌فرماید : ﴿وَلَا تَقُولُوا۟ لِمَن یُقۡتَلُ فِي سَبِیلِ ٱللَّهِ أَمۡوَ ٰ⁠تُۢۚ بَلۡ أَحۡیَاۤءࣱ وَلَـٰكِن لَّا تَشۡعُرُونَ﴾
📖 هرگز به کسی‌که در راه خدا کشته می‌شود، نگویید «اموات : مُردگان»!
بلکه آنان زنده هستند، اما شما متوجه نمی‌شوید. [بقره/١٥٤]

امام رضا، پدرش را «میّت:مُرده» می‌خوانَد.
اگر بگوییم که امام، این آیه‌ی قرآنی را بلد بوده است، دلالت بر این دارد که پدرش را شهید و مقتول نمی‌دانست.
▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬

🔆 قضاوت با خوانندگان ❗️❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌متاسفانه وهابیون فضای مجازی با چنین اشکال تراشی هایی به عوض آنکه به مذهب شیعه ضربه بزنند , به اعتقادات و مذهب خودشان ضربه می زنند و پوشالی و سست بودن منطق خود را بیشتر نشان می دهند .

ما معتقدیم که امام کاظم علیه السلام توسط هارون الرشید مسموم شد و به شهادت رسید , چنان که این جریان را شیخ صدوق نقل می کند : " َ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ- عَلَيْهِمَا السَّلَامُ- سَمَّهُ هَارُونُ الرَّشِيدُ فَقَتَلَهُ "

📚إعتقادات الإمامية (للصدوق)، ص: 98

حال اگر امام کاظم ع شهید شدند , چرا امام رضا ع فرمودند که پدرشان میت شدند مگر قرآن نمی گوید که به شهیدان اموات نگویید !!!!!

👌ما در جواب وهابی چند سوال می کنیم و سپس اصل پاسخ را بیان می داریم :

🔸١ _ جناب وهابی !!!! شما نقل می کنید که ابوبکر مسموم شد و شهید شد :

" سم ابوبکر "

📚المستدرک علی الصحیحین ج ٣ ص ٦٧

👌و همینطور می گویید که عمر بن خطاب توسط ابولولو شهید شد و عثمان هم توسط شورشیان شهید شد , حال که چنین است پس چرا علمایتان و بزرگانتان میگویند که ابوبکر و عمر و عثمان میت شدند !!!! مگر قرآن نمی گوید که به شهداء میت نگویید !!!! هر پاسخی که تو به این اشکال بدهی , ما هم همان پاسخ را به اشکالی که تو مطرح کردی می دهیم !!!!

" یوم👈 مات ابوبکر الصدیق "👉

📚الاستیعاب ج ١ ص ١٣٢

" توفی یوم 👈مات ابوبکر الصدیق "👉

📚اسد الغابه ج ١ ص ٧٥

" فلم يزل عليها واليا 👈حتى مات عمر، 👉فأقرّه عثمان عليها أربع سنين أو نحوها "

📚الاستيعاب، ابن عبد البر , ج‏ 3،ص:1187

" لما 👈 مات عمر 👉ذهب تسعة أعشار العلم. "

📚أسد الغابة، ابن اثیر , ج‏ 3،ص: 652

" لما 👈مات عمر 👉أوصى أن يصلّي عليه صهيب "

📚الإصابة، ابن حجر , ج‏ 3،ص: 366

" مات عثمان رضى الله عنهما "

📚الأنساب، سمعانی ج‏ 3،ص: 433

" ما 👈مات عثمان👉 حتى خرق مصحفه من كثرة ما يديم النظر فيه‏ "

📚البدايةوالنهاية، ابن کثیر , ج‏ 7،ص: 214

" ولّاه عثمان مصر، و لمّا👈 مات عثمان👉 اعتزل الفتنة "

📚تاريخ‏الإسلام، ذهبی ج‏3،ص:529


🔸٢ _ در روایات خودتان آمده است که حضرت یحیی به فجیع ترین شکل شهید شد :

" يهوديان بسوى يحيى بن زكريا (ع) رفتند و او را شهيد كردند و خداوند متعال‏ پادشاهى از پادشاهان ملوك الطوائف را كه از فرزندان بخت نصر اول بود بر ايشان چيره ساخت و او بنى اسرائيل را كشت و خوارى و بدبختى بر ايشان زده شد. "

📚ترجمه الاخبار الطوال , ص ٦٧

" استوهبت منه دم يحيى فوهبه لها فبعث اليه من قتله و جاء برأسه و دمه في طشت الى عندها "

📚البدايةوالنهاية، ج‏ 2،ص: 54

👌بنابراین حضرت یحیی علیه السلام شهید شدند , حال چرا خداوند در قرآن می گوید که یحیی علیه السلام میت شده است مگر او شهید نشده بود !!!! خداوند می فرماید :

" و سلام بر او آن روز كه تولد يافت، و👈 آن روز كه مى‏ميرد، 👉و آن روز كه زنده و برانگيخته مى‏شود. " " وَ سَلامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَ 👈يَوْمَ يَمُوتُ👉 وَ يَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا " ( مریم ١٥ )

💠#ادامه 👇