پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.61K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#فراموشی_پیامبر

🤔#پرسش

مگر پیامبر اسلام که معصوم است دچار سهو و نسیان می شده است که قرآن می گوید هنگامی که خدا را #فراموش کردی و بعد متوجه شدی پرودگارت را به خاطر بیار ( کهف 24)


💠#پاسخ💠

👌ما در گذشته مفصلا ، #عصمت پیامبر گرامی اسلام و تمام پیامبران و امامان را از سهو و نسیان و فراموشی ثابت کرده ایم که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛

🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6332


🗯حال برای پاسخ به #اشکال مطرح شده توجه کنید ؛

🔷خداوند می فرماید ؛

« هرگز نگو من فردا کاری انجام می دهم ، مگر اینکه خدا بخواهد و هرگاه #فراموش کردی ( جبران نما ) و پرودگارت را به خاطر بیاور »

🔶کهف 23-24

👌در تفسیر #نمونه چنین آمده است ؛

« در آیات فوق خواندیم که خداوند به پیامبرش می گوید هنگامی که خدا را فراموش کردی و بعد متذکر شدی یاد او کن ، اشاره به اینکه اگر تکیه بر مشیت او با جمله انشاء الله نکردی هرگاه به خاطرت آمد #جبران نما .

👌در احادیث متعددی که در تفسیر آیه از اهل بیت نقل شده است روی این مساله تکیه شده است که حتی پس از گذشتن یک #سال نیز به خاطرتان آمد ، که انشاء الله نگفتید ، گذشته را جبران نمائید ؛

📚تفسیر نور الثقلین ج3 ص254

اکنون این #سؤال پیش می آید که نسیان مگر برای پیامبر ممکن است در حالی که اگر #نسیان به فکر او راه یابد مردم به گفتار و اعمال او اعتماد کامل نمی توانند داشته باشند، و همین است دلیل معصوم بودن پیامبران و امامان از خطا و نسیان حتی در موضوعات .

👌اما با توجه به اینکه در بسیاری از آیات قرآن دیده ایم روی #سخن به پیامبران است اما مقصود و منظور توده #مردم هستند، پاسخ این سؤال روشن می شود، و طبق ضرب المثل عرب از باب «#ایاک_اعنی_و_اسمعی_یا_جاره »است یعنی «روی سخنم با تو است ای کسی که نزد من هستی اما همسایه، تو بشنو »

❗️معادل آن در فارسی ضرب المثل معروفی است که می گویند #در_بتو_می گویم_دیوار_تو_بشنو

📚تفسیر نمونه ج12 ص390

💠لازم به ذکر است که بیان مطلب به نحو مذکور یکی از فنون #بلاغتی در زبان عرب محسوب می شود ، و از آنجایی که قرآن نیز در اوج فصاحت و بلاغت است ، از این فن بلاغی در بیان مطالب خویش استفاده کرده است .



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#یوسف_توسل

🤔#پرسش

در #فیلم حضرت یوسف آمد که یوسف نبی از یکی از زندانی ها که داشت آزاد می شد و ساقی شاه بود خواست که پیش پادشاه ازش یاد کنه و بگه که یوسف رو بی گناه زندون انداختن و پادشاه یوسف را بیرون بیاره اما خدا یوسف رو #مواخذه کرد که چرا از غیر من درخواست کردی به خاطر همین باید چند سال بیشتر در زندان بمانی قرآن هم میگه « شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد و او در زندان چند سال بیشتر ماند»( یوسف42)

🤔آیا این جریان با #عصمت یوسف منافات نداره


💠#پاسخ💠

👌خداوند نقل می کند که پس از آنکه یوسف نبی دو نفر از #زندانیان هم بند خود را متوجه خدا کرد و خواب آنها را تعبیر نمود که یکی از آنان آزاد میشود و ساقی شاه میشود و دیگری به دار آمیخته میشود و پرندگان آسمان از سر او می خورند خطاب به کسی که قرار بود ساقی شاه شود #عرضه داشت:

🔶«اذکرنی عند ربک»« نزد مالک و صاحب اختیار خود از من سخن بگو» ، « فانساه الشیطان ذکر ربه» ،«شیطان یاد آوری از یوسف را نزد صاحبش از خاطر آن زندانی برد»

🔶یوسف 42

👌برخی گفته اند که ضمیر در « فانساه» به یوسف باز می گردد بنابراین معنای جمله چنین میشود:

«شیطان یاد خدا را از خاطر #یوسف برد و به همین دلیل به غیر او توسل جست»

👌اما این سخن قابل قبول نیست زیرا با توجه به جمله قبل که یوسف خطاب به زندانی می گوید مرا نزد صاحب و مالکت باز گو کن روشن میشود که ضمیر به شخص ساقی بر می گردد و کلمه رب هم در « اذکرنی عند ربک» و هم در « فانساه الشیطان عن ذکر ربه» به یک معنا است و یک مفهوم دارد و مراد همان یاد آوری نزد #شاه بوده است ، به علاوه جمله « بعد از مدتی یادش آمد»

🔷یوسف 45

🗯که در چند آیه بعد در همین داستان درباره ساقی می خوانیم نشان می دهد که فراموش کننده ساقی بوده است نه یوسف

📚تفسیر #نمونه ج9 ص414

👌گذشته از آنکه اگر بگوییم شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد این سخن با دیگر آیات قرآن سازگار نیست .

💠قرآن به روشنی میگوید که شیطان راهی به بندگان خدا ندارد و روشن ترین مصداق بندگان خدا پیامبران الهی هستند چنان که خطاب به شیطان می فرماید:

«بر بندگان من راه و سلطه نداری»

🔷حجر42

👌خود شیطان نیز اعتراف می کند که من بر بندگان مخلص خدا که روشن ترین مصداق انان پیامبران هستند راهی ندارم:

«سوگند به #عزت تو همه بندگان تو را گمراه می کنم جز بندگان مخلص تو را»

🔷ص82-83

این که یوسف از آن زندانی خواست تا نزد شاه از او یاد کند و او از زندان آزاد شود تا بی گناهی خود را اثبات کند از قبیل توسل به اسباب #طبیعی می باشد که هیچ گونه اشکال عقلی و شرعی بر آن مترتب نمیشود.

👌امام #صادق علیه السلام فرمود:

«خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد»

📚الکافی ج1 ص183

👌حضرت سلیمان نیز برای آوردن تخت ملکه سبا به اسباب طبیعی #توسل جست و به یاران خود گفت:

«کدامیک از شما توانایی دارید که تخت او را پیش از آنکه خودشان نزد من آیند برای من بیاورید»

🔷نمل 38

👌ذو القرنین نیز برای ساختن سد در برابر یاجوج و ماجوج از اطرافیان کمک خواست و فرمود:

«مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سد #محکمی ایجاد کنم»

🔷کهف95

👌بنابراین روشن می شود که توسل جستن به اسباب طبیعی نه تنها اشکالی ندارد بلکه خداوند به این توسل جستن #امر کرده است و آن را تایید کرده است ، چنان که در حدیث امام صادق گذشت .

🔶در حدیث دیگری امام #صادق علیه السلام فرمود:

«پیامبری از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو راخ شفا نمی دهم تا از دارو و #اسباب استفاده کنی زیرا من شفایم را در آن قرار داده ام»

📚بحار الانوار ج59 ص66

👌این حدیث نیز ضرورت استفاده از اسباب طبیعی را روشن می کند.

بنابراین یوسف کار اشتباهی نکرد که از آن زندانی برای آزادی از زندان کمک گرفت زیرا توسل به اسبابی کرده است که خداوند به آن فرمان داده بود .اگر یوسف بیشتر در زندان ماند به سبب دسیسه کسانی بود که او را در زندان افکنده بودند و فراموشی ساقی شاه از یاد آوری یوسف نزد پادشاه نیز در این مساله موثر بوده است.

بله در احادیث ضعیف السندی آمده است که یوسف چون از آن زندانی برای آزاد شدن کمک خواست و از خداوند کمک نگرفت مواخذه شد و بیشتر در زندان ماند

📚تفسیر عیاشی ج2 ص176

🔰اما مرحوم عیاشی این روایات را به صورت مرسل و بدون سند کامل ذکر می کند .روشن است که روایت مرسل #ضعیف و غیر قابل قبول است و نمی توان در یک چنین مساله مهمی به این نوع روایات تکیه کرد.

این مضمون در تفسیر قمی ج1 ص344 نیز نقل شده است اما سندش ضعیف است زیرا یکی از راویانش اسماعیل بن عمر است که واقفی مذهب بوده است.

📚رجال #نجاشی ص28

👌ویکی دیگر از روات شعیب العقرقوفی است که #مجهول است.



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#عصمت_پیامبر_اسلام

🤔#پرسش

اگر پیامبر اسلام از گناهان معصوم است چگونه در سوره #اسراء آیه 73 آمده است که پیامبر می خواست به مشرکین نزدیک شود و آنان را دوست خودش بگیرد و چیزهای دروغی را به خدا نسبت دهد که به ناگاه خدا پیامبر را از این عمل باز داشت


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

«نزدیک بود آنها (با وسوسه های خود) تو را از آنچه وحی کرده ایم بفریبند، تا غیر آنرا به ما نسبت دهی، و در آن صورت تو را #دوست خود انتخاب کنند ، و اگر ما تو را ثابت قدم نمی ساختیم (و در پرتو مقام عصمت مصون از انحراف نبودی ) نزدیک بود کمی به آنها تمایل کنی ، و اگر چنین می کردی ما دو برابر مجازات (مشرکان ) در حیات دنیا، و دو برابر (مجازات آنها) را بعد از مرگ، به تو می چشانیدیم، سپس در برابر ما یاوری نمی یافتی»

🔶اسراء 73-75

نقل می کنند قریش به پیامبر گفتند ما به تو اجازه نمی دهیم دست به #حجر الاسود بگذاری تا لااقل با دیده احترام به خدایان ما بنگری، پیامبر در دل گفت : خدا که می داند من از این بتها متنفرم اما چه مانعی دارد نگاهی به سوی آنها بیفکنم تا بگذارند استلام حجر الاسود کنم، آیات فوق نازل شد و پیامبر را از این کار نهی کرد.

👌 در شان #نزول دیگری آمده است ، قریش پیشنهاد کردند دست از ناسزاگوئی به خدایان ما و سبک شمردن عقلهایمان بردار، و این بردگان و افراد بی سر و پا را که بوی بد از آنها به مشام می رسد از دور خود دور کن، تا در مجلس تو حضور یابیم و به سخنانت گوش فرا دهیم.
پیامبر به امید اینکه آنها مسلمان شوند در فکر بود که خواسته آنانرا (هر چند موقت ) بپذیرد که آیات فوق نازل شد و پیامبر را بر حذر داشت .

📚مجمع البیان ذیل آیات مورد بحث

👌از آنجا که این شان نزول ها با #صریح آیات مذکور تعارض دارد ، لذا قابل پذیرش نمی باشد ، توضیح اینکه؛

گر چه بهانه جویان خواسته اند آیات فوق را دستاویزی برای نفی #معصوم بودن پیامبران بگیرند، و بگویند طبق آیات فوق و شان نزولهائی که در رابطه با آن دیده می شود، پیامبر در برابر وسوسه های بت پرستان از خود انعطاف نشان داد، و بلافاصله از سوی خداوند مورد #مواخذه قرار گرفت .

👌ولی خود آیات فوق آنقدر گویا است که ما را از اقامه شواهد دیگر بر #بطلان این طرز تفکر بی نیاز می سازد، زیرا دومین آیه مورد بحث با صراحت می گوید «اگر ما تو را ثابت قدم نگاه نداشته بودیم، نزدیک بود به آنها تمایل پیدا کنی » که #مفهومش این است تثبیت الهی که ما از آن تعبیر به (مقام عصمت ) می کنیم ، مانع این تمایل شد، نه اینکه پیامبر انعطاف نشان داده بود و خداوند او را نهی و مواخذه کرد.

توضیح اینکه آیه اول و دوم در حقیقت اشاره به دو حالت مختلف پیامبر است :

🔶حالت اول که حالت #بشری و انسان عادی است و در آیه نخست بیان شده ایجاب می کند که وسوسه های دشمنان در او اثر بگذارد، بخصوص اگر مصالحی ظاهرا در این انعطاف به چشم بخورد، مانند امید به اسلام سران شرک بعد از این انعطاف، و یا پیشگیری از خونریزی و درگیریهای بیشتر، و هر بشر عادی هر قدر قوی باشد احتمال تحت تاثیر واقع شدن در برابر این وسوسه ها را دارد.

👌ولی آیه دوم جنبه #روحانی و عصمت الهی و لطف خاص پروردگار را بیان می کند که شامل حال پیامبران مخصوصا پیامبر اسلام در بحرانی ترین لحظات زندگی بود.

💠نتیجه اینکه : پیامبر با #طبع بشری تا لب پرتگاه قبول وسوسه های مشرکان آمد، اما تایید الهی او را حفظ کرد و نجات داد.

💠این تعبیر درست همان تعبیری است که در سوره #یوسف می خوانیم که در بحرانی ترین لحظات برهان الهی به سراغ او آمد و اگر مشاهده این برهان نبود تسلیم وسوسه های فوق العاده نیرومند همسر عزیز مصر می شد «و لقد همت به و هم بها لو لا ان رای برهان ربه کذلک لنصرف عنه السوء و الفحشاء انه من عبادنا المخلصین » (سوره یوسف آیه 24).

👌به #عقیده ما آیات فوق، نه تنها دلیل بر نفی عصمت نیست، بلکه یکی از آیات دال بر عصمت است چرا که مسلما این تثبیت الهی (تثبیت از نظر فکر و عواطف و تثبیت از نظر گام های عملی ) منحصر به این مورد نبوده است زیرا دلیل آن در موارد مشابه نیز وجود دارد، و به این ترتیب گواه زنده ای بر معصوم بودن پیامبران و رهبران الهی محسوب می شود.

👌و اما سومین آیه مورد بحث که می گوید «اگر تو تمایل به آنها پیدا کرده بودی، شدیدا مجازات می شدی »دلیل بر همان چیزی است که در بحثهای مربوط به عصمت پیامبران آمده است که معصوم بودن آنها جنبه #اضطراری ندارد، بلکه توام با یک نوع خود آگاهی است که با اختیار و آزادی اراده انجام می شود، لذا ارتکاب گناه در چنین حالتی عقلا محال نیست، بلکه عملا به خاطر آن آگاهی و ایمان خاص، وجود خارجی هرگز نخواهد یافت و اگر فرضا وجود می یافت مشمول همان کیفرها و مجازاتهای الهی بود.

📚تفسیر نمونه ج12 ص211



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#عصمت_امام

🤔#پرسش

با توجه به این ایه:لاینال عهدی الظالمین اگر کسی #ظلمی کرد و سپس توبه کرد، آیا میتواند #امام شود یا خیر ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

« (به خاطر بياوريد) هنگامى كه خداوند ابراهيم را با وسائل گوناگونى آزمود، و او بخوبى از عهده آزمايش بر آمد، خداوند به او فرمود: من تو را #امام و رهبر مردم قرار دادم، ابراهيم عرض كرد: از دودمان من (نيز امامانى قرار بده) خداوند فرمود: پيمان من به ستمكاران نمى‏ رسد (و تنها آن دسته از فرزندان تو كه پاك و معصوم باشند شايسته اين مقامند).»

🔰بقره 124

👌شکی نیست که منظور از" ظلم" در جمله" لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ" تنها #ستم به ديگران كردن نيست، بلكه ظلم (در برابر عدل) در اينجا به معنى وسيع كلمه به كار رفته و نقطه مقابل عدالت به معنى گذاردن هر چيز به جاى خويش است ، بنا بر اين ظلم آن است كه شخص يا كار يا چيزى را در موقعيتى كه شايسته آن نيست قرار دهند ، از آنجا كه مقام امامت و رهبرى ظاهرى و باطنى خلق، مقام فوق العاده پر مسئوليت و با عظمتى است، يك لحظه گناه و نافرمانى و سوء پيشينه سبب مى ‏گردد كه لياقت اين مقام سلب گردد.

📚تفسیر نمونه ج1 ص442

این بحث #مطرح شده است كه آيا عدالت به معنى ترك هر گونه گناه در تمام عمر شرط است يا در هنگام تصدى مقام امامت كافى است

👌بعضى با توجه به بحث اصولى معروف كه مشتق حقيقت در «مَنْ تَلَبَّسَ بِالْمَبْدَءْ» در حال #نسبت است (يعنى: هر وصفى از اوصاف را هنگامى كه به كسى نسبت مى ‏دهيم بايد در همان حال نسبت، داراى آن وصف باشد، مثلًا قائم (ايستاده) به كسى گفته مى‏ شود كه در حال نسبت صفت قيام را دارا باشد و به كسى كه قبلًا ايستاده بود و حالا نشسته قائم نمى‏ گويند) معتقدند مفهوم آيه اين است كه در حال امامت بايد داراى صفت ظلم نباشد، نه مشرك باشد نه گناهكار، و نه آلوده به هيچ معصيت ديگر، بنابراين عدالت و عصمت از آغاز #عمر را شامل نمى ‏شود.

ولى در احاديث مى‏ خوانيم كه امامان اهلبيت عليهم السلام به پيروى از پيامبر گرامی به اين آيه براى عدالت در تمام عمر استدلال كرده ‏اند.

🔰 عبداللَّه بن مسعود از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله نقل مى‏ كند كه خداوند به ابراهيم عليه السلام فرمود: «من پيمان (امامت) را به آن دسته از فرزندان تو كه ظالم هستند عطا نمى ‏كنم». «ابراهيم گفت: پروردگارا، ستمكاران از فرزندان من كه پيمان تو (پيمان امامت) به آنها نمىی رسد كيستند؟ فرمود : «كسى كه براى بتى سجده كرده باشد هرگز او را امام قرار نخواهم داد و شايسته نيست كه #امام باشد».

📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص151

👌همين معنى را دانشمند معروف اهل سنت ابن مغازلى در كتاب مناقب از ابن مسعود از پيغمبر اكرم با كمى تفاوت نقل كرده است. مى‏ گويد پيغمبر اكرم در تفسير اين آيه گفت: خداوند به ابراهيم عليه السلام فرمود: «كسى كه بتى را (معبودى را) جز من بپرستد من او را هرگز امام قرار نمى ‏دهم».

سپس افزود: «سرانجام نتيجه دعاى ابراهيم عليه السلام به من و برادرم على عليه السلام رسيد، هيچيك از ما هرگز براى بتى سجده نكرديم»

📚#مناقب ابن المغازلی ص276

در اين زمينه روايات ديگرى نيز از طرق ائمه اهل بيت عليهم السلام در كتب معتبر نقل شده است ( البرهان فی تفسیر القرآن ذیل آیه مذکور )و مجموعه اين روايات در واقع نكته ‏اى در بردارد که مفسّر معروف علامه طباطبايى در #الميزان به آن اشاره می کند و می گوید ؛

👌 درباره چگونگى دلالت اين آيه بر لزوم معصوم بودن امام (در تمام عمر) از يكى از اساتيد ما سؤال شد و ايشان در پاسخ چنين گفت؛

مردم #مطابق يك تقسيم منطقى عقلى بر چهار گروهند:

1⃣ كسى كه در تمام عمرش ظالم و ستمگر بوده 2⃣كسى كه در تمام عمرش پاك از هر گونه ظلم و گناه بوده 3⃣كسى كه در اول عمر ظالم بوده و در آخر نبوده است 4⃣ كسى كه به عكس در آغاز عادل و معصوم بوده و سپس ظالم شده است.

👌به يقين مقام ابراهيم عليه السلام از آن بالاتر است كه امامت را براى گروه #اول و #چهارم از فرزندانش تقاضا كند، بنابراين دو گروه بيشتر باقى نمى ‏ماند، خداوند يك گروه را نفى كرده (گروهى كه در آغاز عمر در خط ظالمان بوده و سپس از آن خارج شده ‏اند) بنابراين تنها قسم ديگر يعنی گروهى كه در تمام عمر #پاك بوده ‏اند باقى مى ‏مانند .

📚المیزان ج1 ص274

👌فخر رازى عالم بزرگ اهل سنت در تفسير خود به اين اندازه اعتراف مى ‏كند كه آيه دلالت بر #معصوم بودن پيامبران دارد و جالب اينكه: «اين مطلب را از طريق لزوم معصوم بودن امام و اينكه هر پيامبرى امام است ثابت مى ‏كند»

📚تفسیر کبیر ج4 ص43

📚پیام قرآن ج9 ص32



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#نفوذ_شیطان_به_پیامبر

🤔#پرسش

آیا حقیقت دارد که فرشتگان دردوران کودکی پیامبر و پس از آن آمدند سینه پیامبر را #شکافتند و گناهان و شیطان را از قلب او دور کردند و قلب او را تطهیر کردند ❗️آیا این عقیده با #عصمت پیامبر منافات ندارد


💠#پاسخ💠

👌جریانی است که مورد نقل اکثر علمای اهل سنت قرار گرفته است که مضمون آن چنین است .

« ابو هريره از رسول خدا پرسيد اولين چيزى كه از امر نبوت ديدى چه بود؟ رسول خدا خود را جمع و جور كرد و نشست، و فرمود: اى ابو هريره (خوب) سؤالى كردى، من در صحرا بودم در حالى كه بيست سال و چند ماه از عمرم گذشته بود، ناگهان از بالاى سرم سخنى شنيدم، به بالا نظر كردم مردى را ديدم كه از مردى ديگر مى ‏پرسيد، آيا اين همان است؟ آن گاه هر دو به طرفم آمدند، با چهره‏ هايى كه نظير آن را هرگز در خلق نديده بودم، و ارواحى كه در خلق هيچ چنين چيزهايى نديده بودم، و نيز جامه‏ هايى كه در خلق بر تن احدى نديده بودم، آن دو نفر نزديك من مى ‏آمدند، و آن قدر جلو آمدند كه هر كدام يك بازوى مرا گرفت، ولى من احساس تماس دست آنها با بازويم را نمى ‏كردم.

در اين حال يكى به ديگرى گفت بخوابانش و او بدون فشار و يا كشيدن مرا خوابانيد، پس يكى به ديگرى گفت: سينه ‏اش را بشكاف، پس آن ديگرى سينه ‏ام را گرفت آن را #شكافت، و تا آنجا كه خودم مى‏ ديدم خونى و دردى مشاهده نكردم، پس آن ديگرى به وى گفت كينه و حسد را در آور، و او چيزى بشكل لخته خون در آورده بيرون انداخت، باز آن ديگرى گفت رافت و رحمت را در جاى آن بگذار، و او چيزى به شكل نقره در همانجاى دلم گذاشت، آن گاه انگشت ابهام دست راستم را تكان داد و گفت برو به سلامت. من برگشتم در حالى كه احساس كردم كه نسبت به اطفال رقت، و نسبت به بزرگسالان رحمت داشتم »

📚الدر المنثور ج6 ص363

👌در نقل دیگری آمده است ؛

« جبرئیل قلب مرا گرفتند و علقه ای از آن خارج کرد و گفت این بهره #شیطان از تو بود »

📚صحیح مسلم ج1 ص147

📚مسند احمد ج19 ص489

در نقل های دیگری آمده است که این جریان و پاکسازی در شب #معراج هم صورت گرفت ؛

📚صحیح بخاری ج1 ص245

👌این روایات و اعتقاد به آن از نظر ما باطل و بی اساس است ، زیرا چگونه ممکن است شیطان و رذائل اخلاقی در وجود پیامبر گرامی باشد در حالی که #علی علیه السلام می فرماید ؛

«خداوند از آن زمان که رسول خدا از #شیر باز گرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد.»

📚نهج البلاغه خطبه 192

پیامبر گرامی قبل از آن که به رسالت مبعوث شوند ، نبی و برگزیده الهی بودند و امکان ندارد تحت نفوذ #شیطان قرار گرفته باشند چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛

« پیامبر اسلام اسباب نبوت را مشاهده می کرد تا آنکه جبرئیل حکم #رسالت را برای او آورد »

📚الکافی ج1 ص176

از پیامبر گرامی نیز نقل شده است که فرمود ؛

« من نبی بودم حتی آن زمانی که آدم میان #روح و جسد بود »

📚مستدرک الصحیحین ج2 ص609

📚بحار الانوار ج18 ص278

👌آیات قرآن هم تصریح دارد که شیطان را به برگزیدگان الهی راه و نفوذی نیست ؛ « تو هرگز سلطه ‏اى بر #بندگان من پيدا نخواهى كرد» ( اسراء 65)

و از زبان شیطان نقل می کند ؛

«به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان #مخلصت را گمراه خواهم كرد» (سوره ص آیه 83).

اساسا جای این سوال است که تطهیر و پاکسازی روح و جان از نفوذ شیطان و رذائل اخلاقی چه ارتباطی با قلب #مادی دارد که فرشتگان بیایند سینه پیامبر را بشکافند و قلب مادی او را شستشو و تطهیر کنند ❗️

👌مرحوم طبرسی می نویسد ؛

« آنچه در مورد شکافته شدن سینه پیامبر و شستشوی قلب ایشان آمده است قابل پذیرش نیست زیرا پیامبر طاهر و مطهر از هر بدی و عیبی بوده است ، بنابراین چگونه فرض شستشوی قلب او قابل پذیرش است »

📚به نقل از بحار الانوار ج18 ص283



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#عشق_پیامبر_به_زینب_همسر_زید

🤔#پرسش

داستان ازدواج پیامبر با زینب همسر زید چی بوده آیا حقیقت دارد که پیامبر زینب رو در حال #غسل کردن دید و عاشقش شد و کاری کرد تا زید زینب رو طلاق بده و خودش زینب رو بگیرد ❗️


💠#پاسخ💠

👌خداوند می فرماید ؛

« (به خاطر بياور) زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيزبه او نعمت داده بودى (به فرزند خوانده‏ ات «زيد») مى گفتى: «همسرت را براى خود نگاه دار و از خدا بپرهيز». و در دل خود چيزى را پنهان مى داشتى كه خداوند آن را آشكار مى كند؛ و از مردم مى ترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى. هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد)، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخوانده هايشان- هنگامى كه از آنها بى نياز شدند (و آنها را طلاق دادند)- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود)» ( احزاب 37)

اين آيه با صراحت مى‏ گويد هنگامى كه اختلاف #ميان زيد و همسرش پيدا شد، پيامبر كراراً او را از طلاق دادن بازداشت، ولى هنگامى كه اين توصيف‏ها مؤثر واقع نشد و او همسرش را طلاق داد، پيامبر او را به همسرى خود درآورد تا از يك‏سو يك سنت غلط جاهلى را كه مى ‏گفت همسر پسر خوانده انسان همانند همسر پسر واقعى او بر انسان حرام است درهم بشكند، و از سوى ديگر شكست زينب همسر زيد را جبران نمايد؛ زيرا او دخترزاده عبدالمطلب و دختر عمه پيامبر و از يك خانواده بزرگ بود كه به توصيه پيامبر تن به ازدواج زيد كه برده آزاد شده ‏اى بود داده بود، و مسلّماً آن ازدواج براى او گران بود و اين جدائى گران‏تر.

👌آنچه در اين‏جا براى ما #مهم است و بايد به توضيح آن پرداخت دو جمله ‏اى است كه در آيه فوق آمده، وگرنه افسانه ‏هاى خرافى كه اثرى از آن در آيات قرآن وجود ندارد چيزى نيست كه ما بخواهيم مورد بررسى قرار دهيم و از آن دفاع كنيم.

در يك جمله مى‏ فرمايد وَ تُخْفى فى نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْديهِ «در دل خود چيزى را پنهان مى‏ داشتى كه خدا آن را آشكار مى ‏سازد».

👌و در جمله دوّم مى‏ خوانيم: وَ تَخْشَى الْناسَ وَ اللَّهُ احَقُّ انْ تَخْشهُ»: «از مردم بيم داشتى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى».
آيا اين دو جمله با مقام #عصمت پيامبر منافات ندارد؟

جمله اوّل مفهومى ظاهراً سربسته دارد، ولى افسانه پردازان مطالب زيادى به آن بسته‏ اند و خوراك مناسبى به دست دشمنان اسلام داده تا پيامبر را- العياذ باللَّه- متهم كنند كه او نسبت به همسر زيد عشق و علاقه داشت.

👌در حالى كه اين مسأله را خود آيه تكذيب مى‏ كند؛ زيرا مى‏ گويد: «تو بارها به زيد توصيه مى ‏كردى كه همسرت را طلاق مده » توجه داشته باشيد كه جمله «اذْ تَقُولُ» به صورت فعل مضارع است و دليل بر استمرار مى ‏باشد و اگر مسأله آن‏گونه كه دشمنان پنداشته ‏اند بوده باشد، بايد پيامبر از طرح مسأله طلاق استقبال كند، يا لااقل سكوت اختيار كند؛ نه اين‏كه به طور مكرر از آن نهى نمايد.

👌در مورد جمله دوم نيز توجه به این نکته لازم است که خداوند به «زيد» كه پسر خوانده پيامبر اسلام بود نعمت ايمان را بخشيده بود، و پیامبر نيز او را مشمول نعمت خود قرار داد و آزادش ساخت و حتى او را همچون فرزند خود پذيرفت، و دختر عمه‏ اش را كه از يك خانواده سرشناس و با شخصيت بود به همسرى او درآورد.

👌پيامبر در ميان دو #جريان قرار گرفته بود از يك‏سو فكر مى‏ كرد اگر صلح ميان دو همسر حاصل نشود و كارشان به طلاق و جدايى بيانجامد بايد براى جبران شكستى كه دامن‏گير دختر عمه‏ اش زينب شده كه حتى برده آزاد شده ‏اى او را طلاق داده، وى را به همسرى خود برگزيند، و از سوى ديگر از اين بيم داشت كه مردم مخصوصاً منافقان كه منتظر بهانه بودند اين امر را از دو جهت بر او خرده گيرند:

1⃣ يك سنت ريشه ‏دار جاهلى عرب را درهم مى‏شكست كه همسر پسر خوانده را همچون همسر فرزند حقيقى مى‏ دانستند و ازدواج با او را همچون ازدواج با عروس خود #حساب مى‏ كردند.

2⃣ازدواج با همسر مطلقه يك برده آزاد شده را دون شأن پيامبر فكر مى‏ كردند و بر او عيب مى‏ شمردند.

👌ولى اراده خداوند بر اين تعلق گرفته بود كه بعد از آن جدايى، اين ازدواج صورت گيرد، و اين #سنت غلط درهم كوبيده شود، و همان‏گونه كه ذيل آيه مى ‏گويد: «مؤمنان در ازدواج با همسران مطلقه پسر خوانده خود هيچ محذورى نبينند»

بنابراين آنچه پيامبر در دل مخفى مى‏ داشت و سرانجام خداوند آن را آشكار ساخت همان ازدواج با همسر زيد بود، در صورتى كه زيد اصرار به طلاق او داشته باشد.

💠ادامه پاسخ 👇
#عصمت_پیامبر_در_دریافت_وحی

🤔#پرسش

من در گروهی روانشناس قراردارم که بااستنادهای علمی وروانشناسی خود شبهاتی وارد کرده که پیامبر بخاطر انسان بودنش دارای اشتباه است و او وحی را با زبان انسانی دریافت می کند که طبیعتا از ورود خطاهای انسانی در دریافت وحی گریزی نیست چرا که خطا همزاد انسان است


💠#پاسخ💠

👌اگر چه خطا کردن از ویژگیهای انسانها تلقی میشود و آن ها از خطا کردن مصون نیستند ،اما هدایتگران الهی و انبیاء خداوند به توفیق و عنایت الهی از خطا کردن مصون هستند و هیچگاه دچار خطا و اشتباه چه در دریافت وحی و چه در ابلاغ وحی و ...نمی شوند .

1⃣دلیل عقلی بر این مساله می گوید هدف از بعثت پيامبران هدايت نوع بشر در سايه دستورات الهى است؛ اين هدف در صورتى تأمين مى‏ شود كه هيچ‏گونه شك و ترديدى براى مردم نسبت به سخنان و تعليمات آنها نباشد، به گونه‏ اى كه سخن آنها را سخن خدا بدانند، و تعليمات آنها را تعليمات الهى، تا از جان و دل آنها را بپذيرند، و صد درصد در برابر آن تسليم باشند، و به آن اعتماد كنند.

👌بديهى است اگر آنها از گناه و خطا معصوم نباشند احتمال دروغ و تحريف حقايق، و خطا و اشتباه، در كلمات آنها راه پيدا كند، سخنان آنها قابل اعتماد نخواهد بود؛ حتى اگر آنها آدم‏هاى خوبى باشند؛ زيرا منهاى مقام عصمت، باز اين احتمال وجود دارد كه روزى پاى آنها در برابر مظاهر فريبنده مادى بلغزد، و يا بدون قصد و غرضى گرفتار خطا و اشتباه شوند.

اين احتمال هميشه خاطر پيروان آنان را مشّوش مى‏ سازد، و مايه نگرانى و ترديد خواهد بود. به علاوه مسأله اتمام حجت نيز حاصل نمى‏ شود؛ زيرا هميشه بهانه‏ اى در دست مخالفان خواهد بود كه عدم پيروزى از تعليمات پيامبر به خاطر احتمال دروغ و كذب و يا خطا و اشتباه بوده است.
كوتاه سخن اين‏كه سرمايه اصلى نبوت، جلب اعتماد تشنگان حقيقت است، و اين معنا بدون «مقام عصمت و مصونيت از گناه و خطا» امكان‏ پذير نيست.

📚پیام قرآن ج 7 ص 181

2⃣عصمت در دریافت و تبلیغ وحی پیامبران مورد تاکید قرآن قرار گرفته است و می فرماید ؛

« خدا آگاه از غیب است کسی را بر غیب خود مطلع نمی سازد. مگر آن کس که او را برگزیند، یعنی پیامبران. در این صورت خدا محافظان و مراقبانی از پیش رو و پشت سر آن رسولان قرار می‌دهد. تا خدا بداند (تحقق پذیرد) که رسولان، رسالت‌های پروردگار خود را به خوبی ابلاغ کرده اند، و او بر آنچه که نزد رسولان است احاطه داشت و همه چیز را به خوبی شمرده است».

🔰جن 28

از این آیه مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به وحی وابلاغ دین اعم از تلقی، نگهداری و ابلاغ کاملاً استفاده می‌شود، زیرا جمله ( مراقبينى از پيش رو و پشت سر براى آنها قرار مى‏ دهد ) گواه بر این است که خدا مراقبان و محافظانی را از همه جانب بر پیامبران تعیین کرده است و این تعبیر کنایه از آن است که پیامبران از همه جوانب تحت کنترل و مراقبت راصدان و مراقبان الهی می‌باشند و نتیجه این رصدها و مراقبت‌ها آن است که از نفوذ عوامل مخرب به قلب پیامبران الهی جلوگیری می‌شود، نه شیاطین در آن نفوذ می‌کنند و نه پیامبران آن را فراموش می‌نمایند.

با توجه به مضمون این آیه می‌توان گفت که رسولان الهی در مسائل مربوط به غیب و وحی، پیوسته مورد مراقبت فرشتگان الهی بوده تا رسالتی را که بر دوش گرفته اند به خوبی انجام دهند و این تعبیر دیگری از مصونیت آنان در تلقی وحی و حفظ و ابلاغ آن است، زیرا اگر خللی در این مراحل رخ دهد، هرگز رسالت الهی تحقق نمی پذیرد.

3⃣برخی دیگر از آیات قرآن حاکی است که خدا همراه پیامبران کتاب فرستاده تا در میان مردم به حق داوری کند و این دو هدف جز با مصونیت پیامبران در مسائل مربوط به دنیا تحقق نمی پذیرد آنجا که می‌فرماید ؛

«کانَ النّاسُ أُمَّةً واحِدَةً فَبَعَثَ اللّه النَّبِیِّینَ مُبَشِّرینَ وَمُنْذِرینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الکِتابَ بِالحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ... ). ( بقره 213)

«مردم گروه واحدی بودند، آنگاه پیامبران نوید دهنده و بیم دهنده را بر انگیخت و همراه آنان به حق کتاب نازل کرد تا در میان مردم در باره آنچه اختلاف کرده اند داوری کند».

👌درست است داور در آیه، به حکم این که فعل را مفرد آورد (لِیَحْکُمَ) کتاب است و طبعاً کتاب آسمانی باید عین حق و مصون از هر نوع لغزش باشد امّا این کتاب صامت، به وسیله کتاب ناطق بیان می‌گردد و اگر کتاب ناطق (پیامبر) در مسائل مربوط به وحی از اخذ و حفظ و تبلیغ دچار اشتباه گردد، قهراً خود کتاب نیز مصون از خطا نخواهد بود.

💠ادامه پاسخ 👇👇👇

@Rahnamye_Behesht
#امامت_شوری

🤔#پرسش

خداوند در قرآن می گوید مومنین امورشان را با شوری پیش میبرند (شوری37) ، مردم نیز پس از #رحلت پیامبر با شوری ابوبکر را انتخاب کردند و دیگر جایی برای خلافت علی باقی نماند ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌انتخاب امام و #تعیین امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت #امامت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد ؛

1⃣#علم وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست .

2⃣امام باید #عصمت داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار #خطا واشتباه نشود .

🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید #خداوند امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند ، همان گونه که مردم در انتخاب نبی و پیامبر نقشی ندارند .

🔶امام #رضا علیه السلام فرمود :

« انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم #نقشی ندارند )»

📚#قرب الاسناد ج377

🔶امام #صادق علیه السلام فرمود ؛

« امامت #عهدی الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )»

📚#الکافی ج1 ص277

🔷#خداوند نیز می فرماید ؛

« پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او #اختیاری ندارند »

🔶#قصص 68

👌لذا خداوند انتخاب امام را عهد خود دانسته و می فرماید ؛

«لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين‏ » « عهد من ( امامت ) به ستمکاران نمی رسد »

🔸بقره 124

🔷علمای اهل #سنت نقل می کنند ؛

«هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته #قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و#جانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود:

"جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به #صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد "

«الامر الی الله یضعه حیث یشاء»

📚#الکامل فی التاریخ،ج1 ص609 _تاریخ #الطبری،ج1 ص556

👌توضیح بیشتر در مورد الهی بودن منصب امامت را در نمایه زیر مطالعه کنید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6492

حال به سخن اهل سنت توجه کنیم که بر پایه استدلال به آیه شریفه « َ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُم‏ » ( شوری 38) #معتقد به نصب امامت از طریق شوری هستند .

👌این عقیده و استدلال بسیار سست و سطحی است زیرا آیه فوق می گوید مومنین در امور خودشان و اموری که مربوط به آنها می شود ( امرهم ) از طریق شوری امور را پیش می برند ، اما چنان که توضیح دادیم ، انتخاب امام ، امری الهی است نه مردمی ، لذا مردم در انتخاب آن از طریق شوری و ... نقشی ندارند ، چنان که مردم در انتخاب نبی و #جعل احکام و عبادات نقشی ندارند زیرا همه این موارد ، اموری الهی هستند و از محدوده اختیار مردم خارج است .

👌از این گذشته ، کدامیک از خلفای اهل سنت با مشورت #عمومی خلافت را بدست گرفت

👌ابوبکر که با تهدید و ارعاب و با وجود مخالفت اکثر صحابه خلیفه شد چنان که بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل می کند ؛

«تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بنی ساعده جمع شدند، و نيز علی و زبير و كسانی كه همراه آن‌ها بودند، با ما #مخالفت كردند»

📚صحیح بخاری،ج8 ص26

🔸و طبری و ابن اثير در تاريخ شان نقل کرده‌اند که تمام انصار و يا بعضی از آن‌ها گفتند که ما تنها با علی بن ابی طالب بيعت مي‌کنيم ؛

« فقالت الا نصار او بعض الانصار: لا نبايع الا علیا»

📚الكامل ج 2، ص 325 _ تاريخ الطبري ج 2 ص 443

🔸عمر نیز با تصریح ابوبکر و بدون مشورت و شوری خلیفه شد و عثمان هم از طریق یک شوری شش نفره سفارشی و جبری و بدون نظر خواهی از اکثر مردم به خلافت رسید که تفصیل آن را در زیر بخوانید ؛

🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/4371



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#زیارت_نامه_امام_خمینی

🤔#پرسش

با توجه به شبهاتی که اخیرا مطرح شده است لطفا بفرمایید خواندن زیارت نامه در هنگام زیارت قبر امام #خمینی مشروع است یا خیر ❗️آیا این عمل مقایسه کردن امام خمینی با اهل بیت علیهم السلام نیست ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌ما پاسخ پرسش مذکور را بر محور « زیارت امامزادگان و سادات » ارائه می دهیم که با روشن شدن این #موضوع ، پاسخ پرسش مذکور را روشن می شود .

شكّى نيست كه يكى از مكان‏هاى كسب فيض و نزول رحمت الهى، قبور امام‏زادگان والا مقام است، قبورى كه علماى اعلام به استحباب #زيارات آن، تصريح كرده‏ اند، و بحمداللَّه در بسيارى از مناطق شيعه ‏نشين قبورشان شناخته شده است و مورد توجّه همگان مى‏ باشد و مردم از اين طريق مى‏ توانند به خدا نزديك شوند. پس بر مؤمنان و شيفتگان خاندان #عصمت است كه قبور اين بزرگ‏ زادگان والامقام را زيارت كنند، كسانى كه به جهت حاكميّت فشار و اختناق اموى و عبّاسى بر دو كشور حجاز و عراق (كه عرصه را بر عموم شيعه، خصوصاً سادات و ذرارى رسول گرامى اسلام تنگ كرده و انواع ناامنى و خطرهاى جانى و ساير مشكلات را براى آنان به وجود آورده بودند بر اساس‏ «أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ‏اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فيها» هجرت از ديار خويش را برمى‏ گزيدند و از زادگاه خود و از آن محيطهاى پرخفقان به مكان‏هاى ظاهراً امن و شهرها و روستاهاى شيعه‏ نشين، پناه مى‏ آوردند و آنها #مقدمشان را گرامى مى ‏داشتند، هر چند عدّه‏ اى از آنان سرانجام به توسّط مأموران خشن و مزدور آن ظالمان و جبّاران به شهادت مى‏ رسيدند .

📚مفاتیح نوین ص 575

علامه #مجلسی به نقل از شیخ مفید می نویسد ؛

« بدان مشاهدی که منتسب به #فرزندان ائمه است زیارتشان مستحب بوده زیرا تعظیم آنان ، تعظیم امامان است و اصل اولی در مورد آنان ، ایمان و #صلاح آنان است مگر آنکه خلاف آن ثابت شود مانند جعفر کذاب و مانند آن ...و جایز است زیارت آنان و توسل و استشفاع به آنان و #پدران طاهرشان .مى‏ توان آنان را با آنچه كه ساير مؤمنان با آن زيارت مى‏ شوند زيارت كرد و هم مى ‏توان به آنچه از فضل و فضيلتشان بر زبان جارى مى‏ شود آنان را مخاطب قرار داد و به ايشان و اجداد طاهرينشان (صلوات فرستاد و) توسّل جست و طلب #شفاعت كرد.

📚بحار الانوار ج 99 ص 273

👌آنچه را در بيان « شیخ مفید و علّامه مجلسى» آمده مى ‏توان به سه طريق انجام داد ؛

1⃣ پس از طلب مغفرت و علوّ درجه براى امام‏زاده‏ اى كه به زيارتش تشرّف يافته‏ ايم و مخاطب قرار دادن او به آنچه بر زبان #جاری می شود ( عربی یا فارسی ) و قرائت فاتحه مى ‏توان خدا را به شأن و مقام او قسم داد و حوايج خويش را طلب كرد.

2⃣پس از طلب مغفرت و علوّ درجه، مى‏ توان اوّلين امام معصومى كه پدر يا جدّ آن امام زاده است را مخاطب قرار داد و پس از عرض #سلام و ارادت و يا خواندن زيارتى از زيارت‏هاى جامعه، او را به اين فرزند صاحب قبر، قسم داد و طلب شفاعت در پيشگاه خداوند نمود.

3⃣نخست فاتحه بخوانند و سپس دو ركعت نماز بجا آورند و ثواب آن را هديه به آن امام‏زاده كنند و بعد از آن دعا نمايند.


🔸ادامه 👇
@Rahnamye_Behesht
#نشر_مجدد_عید_غدیر
#امامت_شوری

🤔#پرسش

خداوند در قرآن می گوید مومنین امورشان را با شوری پیش میبرند (شوری37) ، مردم نیز پس از #رحلت پیامبر با شوری ابوبکر را انتخاب کردند و دیگر جایی برای خلافت علی باقی نماند ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌انتخاب امام و #تعیین امام تنها به نص خداوند ممکن است و رای مردم هیچ گونه نقشی در مشروعیت #امامت امام ندارد ؛ چرا که امام باید دارای دو ویژگی وخصلت مهم باشد ؛

1⃣#علم وافر و کافی به تمام دستورات خداوند وشریعت که طبیعتا این علم جز با تعلیم الهی ممکن نیست .

2⃣امام باید #عصمت داشته باشد تا در تبلیغ شریعت وپاسبانی از آن دچار #خطا واشتباه نشود .

🔷از آنجایی که جز خداوند کسی نمیداند این صفات در وجود چه افرادی است ثابت میشود که تنها باید #خداوند امام را تعیین وانتخاب کند و مردم هیچ گونه نقشی در انتخاب امام ندارند ، همان گونه که مردم در انتخاب نبی و پیامبر نقشی ندارند .

🔶امام #رضا علیه السلام فرمود :

« انتخاب امام وظیفه ای لازم است که بر عهده خداوند است ( و مردم #نقشی ندارند )»

📚#قرب الاسناد ج377

🔶امام #صادق علیه السلام فرمود ؛

« امامت #عهدی الهی است و انتخاب آن تنها به عهده خدا است ( و مردم نقشی ندارند )»

📚#الکافی ج1 ص277

🔷#خداوند نیز می فرماید ؛

« پرودگارت هر چه را بخواهد بر می گزیند آنها ( مردم ) در برابر او #اختیاری ندارند »

🔶#قصص 68

👌لذا خداوند انتخاب امام را عهد خود دانسته و می فرماید ؛

«لا يَنالُ عَهْدِي الظَّالِمِين‏ » « عهد من ( امامت ) به ستمکاران نمی رسد »

🔸بقره 124

🔷علمای اهل #سنت نقل می کنند ؛

«هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته #قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد، آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست و#جانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود:

"جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به #صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد "

«الامر الی الله یضعه حیث یشاء»

📚#الکامل فی التاریخ،ج1 ص609 _تاریخ #الطبری،ج1 ص556

👌توضیح بیشتر در مورد الهی بودن منصب امامت را در نمایه زیر مطالعه کنید ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6492

حال به سخن اهل سنت توجه کنیم که بر پایه استدلال به آیه شریفه « َ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُم‏ » ( شوری 38) #معتقد به نصب امامت از طریق شوری هستند .

👌این عقیده و استدلال بسیار سست و سطحی است زیرا آیه فوق می گوید مومنین در امور خودشان و اموری که مربوط به آنها می شود ( امرهم ) از طریق شوری امور را پیش می برند ، اما چنان که توضیح دادیم ، انتخاب امام ، امری الهی است نه مردمی ، لذا مردم در انتخاب آن از طریق شوری و ... نقشی ندارند ، چنان که مردم در انتخاب نبی و #جعل احکام و عبادات نقشی ندارند زیرا همه این موارد ، اموری الهی هستند و از محدوده اختیار مردم خارج است .

👌از این گذشته ، کدامیک از خلفای اهل سنت با مشورت #عمومی خلافت را بدست گرفت

👌ابوبکر که با تهدید و ارعاب و با وجود مخالفت اکثر صحابه خلیفه شد چنان که بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل می کند ؛

«تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بنی ساعده جمع شدند، و نيز علی و زبير و كسانی كه همراه آن‌ها بودند، با ما #مخالفت كردند»

📚صحیح بخاری،ج8 ص26

🔸و طبری و ابن اثير در تاريخ شان نقل کرده‌اند که تمام انصار و يا بعضی از آن‌ها گفتند که ما تنها با علی بن ابی طالب بيعت مي‌کنيم ؛

« فقالت الا نصار او بعض الانصار: لا نبايع الا علیا»

📚الكامل ج 2، ص 325 _ تاريخ الطبري ج 2 ص 443

🔸عمر نیز با تصریح ابوبکر و بدون مشورت و شوری خلیفه شد و عثمان هم از طریق یک شوری شش نفره سفارشی و جبری و بدون نظر خواهی از اکثر مردم به خلافت رسید که تفصیل آن را در زیر بخوانید ؛

🔰https://t.me/Rahnamye_Behesht/4371



#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
#عصمت_بانو_زینب_سلام_الله_علیها

🤔#پرسش

پرسشی بسیار مطرح می شود که آیا حضرت زینب سلام الله معصوم بوده اند یا خیر ! لطفا در این زمینه روشنگری فرمایید ❗️❗️

💠#پاسخ💠

👌ما اگر چه دلیلی نداریم که بانو زینب ، سلام الله علیها ، آن عصمت موهبتی را که برای انبیاء و امامان قائلیم که علاوه بر گناه ، شامل خطا و سهو و نسیان از بدو تولد می شود را حائز بوده اند ، اما دلیل قطعی داریم که ایشان هیچ گاه اهل گناه و معصیت نبوده اند و به این معنا ، معصوم از گناه و عصیان خداوند بوده اند .

بی شک کسی که امام سجاد ع در وصف او می گوید ؛

«َأَنْتِ بِحَمْد ِاللَّهِ عالِمَةٌ غَيْرُ مُعَلَّمَةٍ، فَهِمَةٌ غَيْرُ مُفَهَّمَةٍ » « خداى را سپاس كه تو عالمه تعليم نديده و خردمندِ خرد نياموزيده ‏اى».

📚الاحتجاج : ج 2 ص 305 _ بحار الانوار ج 45 : ص 164

چنین کسی که تحت تعلیم و الهام مستقیم خداوند بوده اند ، انسان برگزیده ای است که هیچ گاه عصیان الهی را نمی کند .

👌همینطور ، آنچه در فضیلت این بانوی بزرگوار ، نقل شده است ، همه حاکی از علو شأن و مقام ایشان است ، و برای ما این نکته را یقینی می کند ، که چنین فردی با آن مقام رفیع ، هیچ گاه اهل عصیان الهی نبوده اند و معصوم از گناه بوده اند .

نام مبارك ایشان به وسيله جبرئيل عليه السّلام بر رسول خدا ص عرضه شد و پيامبر ص فرمود ؛

« وصيت مى‏ كنم حاضران و غائبان را كه حرمت اين دختر پاس داريد؛ همانا وى به خديجه كبرى س مانند است. »

📚رياحين الشريعه : ج 3 ص 38

از نظر فصاحت و بلاغت اين بانوى گرامى، تمام فصحا و بلغا اعتراف دارند كه هرگاه لب به سخن مى‏ گشود گويا على ع سخن مى‏ گفت. مرتبه عفت و عصمت و عقل و دانش آن بانوی بزرگ ، آن چنان است كه قادر به گزارش آن نيستيم.

👌 سيد بن طاووس مى ‏نويسد ؛

« آنگاه كه حسين به شهادت رسيد، زينب س فرياد زد: «يا محمّداه صلّى عليك مليك السّماء هذا حسين مرمّل بالدّماء منقطع الاعضاء و بناتك سبايا إلى اللّه المشتكى و الى محمّد المصطفى و الى علىّ المرتضى و إلى فاطمة الزهراء و إلى حمزة سيّد الشّهداء يا محمّداه هذا حسين ...» « اى‏ محمد ، فرشتگان آسمان بر تو درود فرستند، اين حسين است كه آغشته به خون و اعضايش قطع شده است و اين دخترانت هستند كه اسير شده‏ اند. به خدا و محمد مصطفى و على مرتضى و فاطمه زهرا و حمزه سيّد الشهدا شكايت مى‏ برم. اى محمد. اين حسين است. »

📚اللهوف علی قتلی الطفوف ، ص 37

در ايمان و فداكارى در راه دين و جهاد چندان شوقى داشت كه با تمام وجود در كنار امام و پيشوايش ابا عبد الله عليه السّلام بود و پسرانش را در راه دين و برادرش هديه كرد.

👌 زينب س چنان صبور و شكيبا بود كه در طول تاريخ همه را به تعجب واداشته است و در حقيقت از آغاز خلقت تاكنون هيچ زنى به حلم و بردبارى او مشاهده نشده است.

وى در مقامى بود كه توانايى حفظ اسرار امامت را داشت و حسين عليه السّلام هنگام شدت بيمارى زين العابدين، مطالبى به زينب عليها السّلام فرمود و آن بانو داراى منزلت نيابت امامت گرديد.

📚محدثات شیعه : ص 194

شيخ صدوق به دو سند از احمد بن ابراهيم روايت كند كه پس از شهادت امام عسكرى عليه السّلام از حكيمه بنت محمد بن على عليهما السّلام، پرسيدند ؛

« شيعه به كه رجوع كند؟ فرمود: به ام ابى محمد عليه السّلام . پرسيدند زنى مورد وصيت است؟ حكيمه گفت: آن حضرت به حسين عليه السّلام اقتدا كرده است كه به خواهرش زينب بنت على عليه السّلام وصيت فرمود. »

« ان الحسین بن علی ، اوصی الی اخته زینب بنت علی بن ابی طالب فی الظاهر ... »

📚کمال الدین : ج 2 ص 501 _ 507

زينب عليها السّلام در عبادت، زهد، تقوا، جود و سخا سرآمد زنان زمان خويش بود. از مال و زينت و آسايش منزل همسرش چشم پوشيد و براى انجام دادن وظيفه به همراه برادرش رهسپار بيابانها شد.

👌ایشان در خضوع، خشوع، عبادت و بندگى، وارث مادر گرامى و پدر بزرگوارش بود. اكثر شبها را به تهجد صبح مى‏ كرد و دائما قرآن تلاوت مى‏ فرمود، حتى شب يازدهم محرم با آن همه فرسودگى و خستگى و ديدن مصيبتها، به عبادت مشغول شد؛ چنانكه حضرت سجاد عليه السّلام مى ‏فرمايد ؛

« در آن شب ديدم عمه ‏ام در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است‏ »

📚ریاحین الشریعه ج 3 ص 62

ایشان به قدری مقام و قرب در نزد خداوند داشتند که امام حسین ع ، در هنگام وداع با ایشان ، فرمودند که در نافله شب خود ، برایشان دعا کنند ؛

« إنّ الحسين عليه السّلام لمّا ودّع اخته زينب عليها السّلام وداعه الأخير قال لها: يا اختاه، لا تنسيني في نافلة الليل »

📚عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد، ج‏11-قسم-2-فاطمةس، ص ، 954

🔸ادامه 👇
#عصمت_امام_سجاد_ع_و_تنبیه_غلامش

🤔#پرسش

▪️روايتى كه امام سجاد را گناهكار جلوه كرده و عصمتش را به باد ميدهد

ترجمه روايت: امام سجاد غلامی را از برای کاری میفرستند واو دیر میکند، بدين دليل سجاد به وى یک ضربه تازیانه میزنند وغلام گریه میکند ومیگوید ای علی بن الحسین تو مرا بسوی حاجتت فرستادی و حالا مرا میزنی ! امام سجاد میگرید و میگوید که بسوی قبر پیامبر برو و دو رکعت نماز بخوان و از خدا بخواه که روز جزا از علی بن الحسین درگذرد وسپس غلام را آزاد کرد(حتما از شرمندگى/ادمين) وابو بصیر گفت مثل اینکه سزای زدن، آزاد کردن اوست پس امام سجاد سکوت کردند
#متن_عربى: حدثنا الحسين بن سعيد قال: حدثنا القاسم بن علي عن ابي بصير عن ابي جعفر قال: ان ابى ضرب غلاما له قرعة واحدة بسوط وكان بعثه في حاجة فابطى عليه فبكى الغلام وقال : الله يا علي بن الحسين تبعثني في حاجتك ثم تضربني ؟ قال: فبكى ابي وقال : يا بني اذهب الى قبر رسول صلى الله عليه وآله فصل ركعتين ثم قل: اللهم اغفر لعلي بن الحسين خطيئته يوم الدين ثم قال للغلام : اذهب فانت حر قال أبو بصير: فقلت له: جعلت فداك كان العتق كفارة للذنب ؟ فسكت
#منبع: بحارالأنوار علامه مجلسى ج ٤٦ ص ٩٢ ❗️❗️


💠#پاسخ💠

1⃣در روایات ما ، از زدن برده در صورتی که عصیان و مخالفت صاحبش را می کند ، نهی شده است و تصریح شده است که آزاد کردن چنین برده ای ، سزاوارتر از زدن او است ، چنان که در روایتی ، معصوم ع فرمود ؛

« حلال نیست برده ای که اربابش را عصیان می کند ، زده شود ، اگر برده با عصیان هماهنگی دارد ، او را نگه دارد و الا او را آزاد کند » « فِي مَمْلُوكٍ يَعْصِي صَاحِبَهُ أَ يَحِلُّ ضَرْبُهُ أَمْ لَا فَقَالَ لَا يَحِلُّ (أَنْ يَضْرِبَهُ) إِنْ وَافَقَكَ فَأَمْسِكْهُ وَ إِلَّا فَخَلِّ عَنْهُ »

📚الکافی ج 7 ص 261

ابو مسعود انصاری ، غلام خود را می زد که متوجه شد ، پیامبر او را از قدرت خداوند می ترساند ، ابو مسعود با شنیدن این سخن پیامبر ، غلام را آزاد کرد ، پیامبر گرامی به او فرمود که اگر چنین نمی کردی ، آتش جهنم در انتظارت بود ؛

«اَبِي مَسْعُودٍ الْأَنْصَارِيِّ قَالَ: كُنْتُ أَضْرِبُ غُلَاماً فَسَمِعْتُ مِنْ خَلْفِي صَوْتاً اعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ اعْلَمْ أَبَا مَسْعُودٍ إِنَّ اللَّهَ أَقْدَرُ عَلَيْكَ مِنْكَ عَلَيْهِ فَالْتَفَتُّ فَإِذَا هُوَ النَّبِيُّ ص فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ هُوَ حُرٌّ لِوَجْهِ اللَّهِ فَقَالَ أَمَا لَوْ لَمْ تَفْعَلْ لَلَفَحَتْكَ النَّارُ. »

📚جامع احادیث الشیعه ، ج 30 ص 532 _ مستدرک الوسائل ج 18 ص 29

امیر مومنان ع فرمود ؛ « وقتی که برده ات عصیان تو را می کند ، او را عفو کن » « وَ اعْفُ عَنْهُ إِذَا عَصَاكَ. »

📚غرر الحکم ، ج 1 ص 115 ح 126

👌بی شک امام سجاد ع که طبق تصریح بزرگان اهلسنت ، سرآمد مردمان در عمل به دستورات دین و سنت پیامبر اسلام ص ، بوده است ، به این نکات و دستورات در مورد غلام و برده ، بی توجه نبوده است .

یعقوبی در عظمت و مقام امام سجاد در عمل به دستورات شریعت می نویسد ؛

« او از برترين مردم و سخت كوش‏ترين آنان در عبادت بود و به همين دليل «زين العابدين» (زينت عبادت ‏كنندگان‏ ) نام گرفته است و از فرط وجود آثار سجده بر پيشانى به «ذو الثفنات» (صاحب پينه ‏ها ) ملقب گرديده است »

« كان أفضل الناس و أشدّهم عبادة، و كان يسمّى: زين العابدين، و كان يسمّى أيضا: ذا الثفنات، لما كان في وجهه من أثر السجود »

📚تاریخ یعقوبی ، ج 3 ص 46

نووى مى ‏نويسد ؛

« همه بر بزرگوارى او در همه زمينه‏ ها اتفاق‏ نظر دارند » « اجمعوا علی جلاته فی کل شیء »

📚تهذیب الاسماء و اللغات ، ص 244

ذهبى صاحب سير اعلام النبلاء مى ‏نويسد ؛

« جلالت قدر وى عجيب و به خدا قسم برازنده او بود، او از نظر شرافت، آقايى، علم، خداشناسى و عقل كاملى كه داشت كاملا شايسته مقام امامت عظمى بود »

كانت له جلالة عجيبة، و حقّ له و اللّه ذلك، فقد كان أهلا للإمامة العظمى؛ لشرفه و سؤدده و علمه و تألّهه و كمال عقله »

📚سیر اعلام النبلاء ، ج 4 ص 240

حافظ ابو نعيم اصفهانى مى ‏نويسد ؛

« على بن حسين بن على بن ابى طالب عليهم السّلام زينت عبادت‏ کنندگان و روشنى ‏بخش زمره فرمانبرداران، شخصى عابد، باوفا، بخشنده و پاك و خالص بود » « زين العابدين و منار القانتين، كان عابدا وفيّا و جوادا صفيّا »

📚حلیه الاولیاء ج 3 ص 133

🔸ادامه 👇