#فقهی_گنبد_بارگاه
🤔#پرسش
❔دوست #وهابی می گوید که در روایات خودتان آمده است که پیامبر علی را به مدینه فرستاد تا قبوری که گنبد و #بارگاه برایش ساخته شده است را خراب کند ( کافی ج6) پس چگونه عمل عربستان را در تخریب گنبد و بارگاه امامان #ملامت می کنید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در #کافی نقل شده است که از امیر مومنان علیه السلام روایت می کند ؛
« پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر #تمثال ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما »
📚#الکافی ج6 ص528
📚#المحاسن ص613
🗯#نکات ؛
1⃣این روایت از حیث سند #ضعیف است .
🔷یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او #ضعیف است .
📚رجال #نجاشی ص37
🔷و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و #توثیقی ندارد .
📚#رجال نجاشی ص56
2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی #پیامبر ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت ❕
🔷احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به #مدینه از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت .
👌صورت دوم با #مشکل بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به #شکستن آن باشد .
📚صحیح #مسلم ج3 ص61
3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی #صاف نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن #گنبد و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد .
🗯روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این #منافاتی هم با حکم مذکور در روایت ندارد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔دوست #وهابی می گوید که در روایات خودتان آمده است که پیامبر علی را به مدینه فرستاد تا قبوری که گنبد و #بارگاه برایش ساخته شده است را خراب کند ( کافی ج6) پس چگونه عمل عربستان را در تخریب گنبد و بارگاه امامان #ملامت می کنید ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌روایتی که مورد اشاره شما قرار گرفته است ، در #کافی نقل شده است که از امیر مومنان علیه السلام روایت می کند ؛
« پیامبر من را به مدینه فرستاد و به من فرمود هر #تمثال ( ذی روحی ) را دیدی محو کن و هر قبری را که دیدی صاف نما »
📚#الکافی ج6 ص528
📚#المحاسن ص613
🗯#نکات ؛
1⃣این روایت از حیث سند #ضعیف است .
🔷یکی از راویان ، نوفلی نام دارد که نجاشی تصریح می کند که او #ضعیف است .
📚رجال #نجاشی ص37
🔷و راوی دیگر ، سکونی نام دارد که او هم واقفی مذهب بوده و #توثیقی ندارد .
📚#رجال نجاشی ص56
2⃣مضمون حدیث با تاریخ زندگانی #پیامبر ساز گار نیست زیرا باید دید که پیامبر حضرت علی را در چه سالی به مدینه فرستاده است ، قبل از هجرت یا بعد از هجرت ❕
🔷احتمال نخست منتفی است زیرا علی علیه السلام قبل از هجرت پیامبر به #مدینه از مکه خارج نشده تا به مدینه اعزام گردد و از طرفی با سیطره مشرکان بر مدینه شرایط انجام این ماموریت را نداشت .
👌صورت دوم با #مشکل بیشتری رو به رو است زیرا پس از گرویدن اوس و خزرج به آیین اسلام ، بت و یا صورت بتی در میان مدنیان نبود که علی علیه السلام مامور به #شکستن آن باشد .
📚صحیح #مسلم ج3 ص61
3⃣روایت می گوید ؛« لاقبرا الا سویته » « هر قبری را دیدی #صاف نما » یعنی روی قبر باید صاف باشد و به صورت پشت ماهی و کوهان شتر که رسم کفار بود نباشد و بسیاری از فقها نیز فتوا داده اند که باید روی قبر صاف و مسطح باشد که این امر ارتباطی با بحث ما که ساختن #گنبد و بارگاه بر روی قبر صاف است ندارد .
🗯روی قبر پیامبر گرامی و ائمه بزرگوار صاف و بدون بر آمدگی است و ما بر روی آن گنبد و بارگاه می سازیم و این #منافاتی هم با حکم مذکور در روایت ندارد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#سلام_دادن_به_کافر
🤔#پرسش
❔نظر اسلام در مورد سلام کردن به کافر چیست ❗️آیا راست است که نباید به آنان سلام کرد ❕آیا در زمان امروز وقتی که با کافر خوب #رفتار نشود و حتی به او سلام هم نگوییم او از اسلام بیزار نمی شود ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در روایاتی از سلام کردن به کفار ، #نهی شده است .
❕علی علیه السلام فرمود ؛
« آغاز کننده سلام به اهل کتاب نباشید ، زمانی هم که آنان به شما سلام کردند تنها در پاسخ آنان بگوییم علیکم »
📚الکافی ج2 ص648
❕و فرمود ؛
« شش دسته اند که شایسته نیست به آنان سلام شود که از جمله آنان یهودیان و مسیحیان هستند »
📚وسائل الشیعه ج12 ص80
❕مورد این روایات تمام غیر مسلمین را شامل نمی شود ، بلکه کسانی از آنها را شامل می شود که با اسلام و مسلمین سر جنگ و #دشمنی و کینه و لجاجت دارند ، اسلام جهت تنبیه و مقابله با آنان احکامی دارد که از جمله آن #ممنوعیت سلام کردن به آنها است .
🔶اما کسانی از غیر مسلمین که با مسلمین رابطه دوستی و صمیمانه دارند و امید به هدایتشان است ، از عموم این روایات خارج هستند .
❕ 🗯خداوند می فرماید:
«خدا شما را از #نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد .تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند و کسانی که به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنها رابطه دوستی داشته باشد ستمگر است»
🔷ممتحنه 8 و 9
❕بر اساس این آیه ، سلام کردن به کفاری که با مسلمین رابطه دوستی و عدم دشمنی دارند ، و امید به هدایتشان است ، مصداق نیکی کردن و #احترام آنها است ، که مورد تایید قرآن است ، لذا از عموم روایات ناهی خارج است.
👌بر این اساس است که پیامبر گرامی فرمود ؛
« آغاز کننده سلام به یهود و نصاری نباشید ، و زمانی که به شما سلام کردند ، بگویید علیکم ، و با آنان مصافحه نکنید و آنان را به کنیه شان نخوانید ، مگر در صورتی که مضطر و #ناچار شدید »
📚بحار الانوار ج72 ص389
❕یعنی زمانی که آنان به شما نیکی می کنند و با شما رابطه و مراوده دارند ، شما ناچارید که به آنان خوب رفتار کرده و سلام کنید ، زیرا اگر خلاف آن رفتار کنید مورد #ملامت عرف و شرع هستید .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔نظر اسلام در مورد سلام کردن به کافر چیست ❗️آیا راست است که نباید به آنان سلام کرد ❕آیا در زمان امروز وقتی که با کافر خوب #رفتار نشود و حتی به او سلام هم نگوییم او از اسلام بیزار نمی شود ❕❕
💠#پاسخ💠
👌در روایاتی از سلام کردن به کفار ، #نهی شده است .
❕علی علیه السلام فرمود ؛
« آغاز کننده سلام به اهل کتاب نباشید ، زمانی هم که آنان به شما سلام کردند تنها در پاسخ آنان بگوییم علیکم »
📚الکافی ج2 ص648
❕و فرمود ؛
« شش دسته اند که شایسته نیست به آنان سلام شود که از جمله آنان یهودیان و مسیحیان هستند »
📚وسائل الشیعه ج12 ص80
❕مورد این روایات تمام غیر مسلمین را شامل نمی شود ، بلکه کسانی از آنها را شامل می شود که با اسلام و مسلمین سر جنگ و #دشمنی و کینه و لجاجت دارند ، اسلام جهت تنبیه و مقابله با آنان احکامی دارد که از جمله آن #ممنوعیت سلام کردن به آنها است .
🔶اما کسانی از غیر مسلمین که با مسلمین رابطه دوستی و صمیمانه دارند و امید به هدایتشان است ، از عموم این روایات خارج هستند .
❕ 🗯خداوند می فرماید:
«خدا شما را از #نیکی کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانی که با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهی نمی کند زیرا خدا عدالت پیشگان را دوست دارد .تنها شما را از دوستی و رابطه با کسانی نهی می کند که در امر دین با شما پیکار کردند و شما را از خانه هایتان بیرون راندند و کسانی که به بیرون راندن شما کمک کردند و هر کس با آنها رابطه دوستی داشته باشد ستمگر است»
🔷ممتحنه 8 و 9
❕بر اساس این آیه ، سلام کردن به کفاری که با مسلمین رابطه دوستی و عدم دشمنی دارند ، و امید به هدایتشان است ، مصداق نیکی کردن و #احترام آنها است ، که مورد تایید قرآن است ، لذا از عموم روایات ناهی خارج است.
👌بر این اساس است که پیامبر گرامی فرمود ؛
« آغاز کننده سلام به یهود و نصاری نباشید ، و زمانی که به شما سلام کردند ، بگویید علیکم ، و با آنان مصافحه نکنید و آنان را به کنیه شان نخوانید ، مگر در صورتی که مضطر و #ناچار شدید »
📚بحار الانوار ج72 ص389
❕یعنی زمانی که آنان به شما نیکی می کنند و با شما رابطه و مراوده دارند ، شما ناچارید که به آنان خوب رفتار کرده و سلام کنید ، زیرا اگر خلاف آن رفتار کنید مورد #ملامت عرف و شرع هستید .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#مثنوی_مولوی
🤔#پرسش
❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان #توهین میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با #تعابیر مختلف بیان داشته است .
❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت #صراحتا بیان کرده است .
❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده
📚« دفتر اوّل ، 2688 »
❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب
📚« دفتر اوّل ، 2367 »
❕در جاى ديگر گويد :
چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد
چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و باز درباره عثمان گويد :
چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و در جاى ديگر گويد :
چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد .
📚« دفتر اوّل ، 2208 »
👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است.
❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین #ملامت می کند ،؛
👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛
« تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد )
[ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ]
❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم
تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا
👌 تا آنجا كه سرايد :
❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد
🔰سپس گويد :
👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران
روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست
چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند
تا آخر .
❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند .
❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است .
📚نقدی بر مثنوی ص222
❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛
« خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول
گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو
گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع
ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق
الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث
📚مثنوی دفتر ششم 195
👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد :
«در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات #فاسده نكرده باشد»
📚عین الحیاه ص271
👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛
« حکمت را بگیرید و لو از اهل #نفاق »
📚بحار الانوار ج2 ص99
👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔#پرسش
❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان #توهین میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با #تعابیر مختلف بیان داشته است .
❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت #صراحتا بیان کرده است .
❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده
📚« دفتر اوّل ، 2688 »
❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب
📚« دفتر اوّل ، 2367 »
❕در جاى ديگر گويد :
چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد
چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و باز درباره عثمان گويد :
چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و در جاى ديگر گويد :
چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد .
📚« دفتر اوّل ، 2208 »
👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است.
❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین #ملامت می کند ،؛
👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛
« تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد )
[ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ]
❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم
تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا
👌 تا آنجا كه سرايد :
❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد
🔰سپس گويد :
👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران
روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست
چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند
تا آخر .
❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند .
❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است .
📚نقدی بر مثنوی ص222
❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛
« خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول
گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو
گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع
ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق
الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث
📚مثنوی دفتر ششم 195
👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد :
«در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات #فاسده نكرده باشد»
📚عین الحیاه ص271
👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛
« حکمت را بگیرید و لو از اهل #نفاق »
📚بحار الانوار ج2 ص99
👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
#نقد_مولوی_و_شمس_تبریزی
1⃣#باز_نشر_توهین_مولوی_به_شیعیان
🤔#پرسش
❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان #توهین میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با #تعابیر مختلف بیان داشته است .
❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت #صراحتا بیان کرده است .
❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده
📚« دفتر اوّل ، 2688 »
❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب
📚« دفتر اوّل ، 2367 »
❕در جاى ديگر گويد :
چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد
چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و باز درباره عثمان گويد :
چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و در جاى ديگر گويد :
چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد .
📚« دفتر اوّل ، 2208 »
👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است.
❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین #ملامت می کند ،؛
👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛
« تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد )
[ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ]
❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم
تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا
👌 تا آنجا كه سرايد :
❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد
🔰سپس گويد :
👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران
روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست
چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند
تا آخر .
❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند .
❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است .
📚نقدی بر مثنوی ص222
❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛
« خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول
گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو
گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع
ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق
الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث
📚مثنوی دفتر ششم 195
👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد :
«در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات #فاسده نكرده باشد»
📚عین الحیاه ص271
👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛
« حکمت را بگیرید و لو از اهل #نفاق »
📚بحار الانوار ج2 ص99
👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.
1⃣#باز_نشر_توهین_مولوی_به_شیعیان
🤔#پرسش
❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان #توهین میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با #تعابیر مختلف بیان داشته است .
❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت #صراحتا بیان کرده است .
❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده
📚« دفتر اوّل ، 2688 »
❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب
📚« دفتر اوّل ، 2367 »
❕در جاى ديگر گويد :
چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد
چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و باز درباره عثمان گويد :
چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و در جاى ديگر گويد :
چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد .
📚« دفتر اوّل ، 2208 »
👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است.
❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین #ملامت می کند ،؛
👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛
« تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد )
[ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ]
❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم
تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا
👌 تا آنجا كه سرايد :
❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد
🔰سپس گويد :
👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران
روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست
چونكه ايشان خسرو دين بوده‌اند * وقت شادى شد چو بگسستند بند
تا آخر .
❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند .
❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است .
📚نقدی بر مثنوی ص222
❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛
« خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول
گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو
گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع
ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق
الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث
📚مثنوی دفتر ششم 195
👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد :
«در هيچ صفحه‌اى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات #فاسده نكرده باشد»
📚عین الحیاه ص271
👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آنچه ذکر شد می باشد که اگر دوستان تمایل داشته باشند می توانیم بیشتر در این رابطه بحث کنیم اما این انحرافات مانع از آن نمی شود که از اشعار او در مواردی که خلاف مسلمات نیست استفاده کنیم چرا که علی علیه السلام فرمود ؛
« حکمت را بگیرید و لو از اهل #نفاق »
📚بحار الانوار ج2 ص99
👌اما روشن است که ترفیع مولوی به این که عارف حقیقی به خداوند و از جمله مقربین درگاه الهی است و مانند این تعابیر ، خلاف واقع است که شایسته است شیعیان از چنین تعابیری در مورد او استفاده نکنند .
#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht.