پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.61K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#سقوط_هواپیمای_اکراینی

🤔#پرسش

لطفا در رابطه وقائع اخیر و سقوط هواپیمای اکراینی توضیح دهید و وظیفه دینی و شرعی ما را روشن کنید ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌سقوط هواپیمای اکراینی و در نتیجه آن جانباختن عده ای از هموطنان و سایر مسافرین آن موجب تالم و تاثر گردید اما در این رابطه ، توجه به نکاتی لازم است ؛

1⃣فرمانده هوا فضای سپاه ، با نهایت خاکساری و فروتنی به خاطر خبط و خطای زیر مجموعه خود ، #عذر_خواهی کرده و به این کلام علی علیه السلام عمل کرده است که فرمود ؛

« پوزش [از خطا]، دليل خردمندى است.»

📚میزان الحکمه ج 7 ص 135

👌هر انسانى خطا مى ‏كند ، عذرخواهى دليل بر بزرگوارى اوست، دليل بر سعه صدر انسان است. كسانى كه تنگ‏ حوصله ‏اند و ضيق صدر دارند، گمان مى‏ برند با عذرخواهى از شخصيّتشان كم مى‏ شود، در حالى كه غافلند و نمى ‏دانند عذرخواهى دليل بر عظمت شخصيّت و بزرگوارى است‏ .

📚انوار هدایت ، مکارم شیرازی ، ص 242

سردار حاجی زاده در برای یک خبط و خطای عضوی از مجموعه خود که شاید خطای او ارتباطی هم با سردار #حاجی_زاده نداشته باشد ، عذر خواهی کرده است ، حال وظیفه ما چیست ، جز این است که عذر او را بپذیریم و به پاسخ خدمات شایانی که به نظام و انقلاب کرده است از او در گذریم !

🔸پیامبر گرامی فرمود ؛

« كسى كه عذرِ عذرخواه را نپذيرد چه در اين عمل راستگو باشد و چه نباشد به شفاعتم نمى ‏رسد. »

📚بحارالانوار، ج 77، ص 47

امام صادق عليه السلام فرمود ؛

« كم خِردترين مردم كسى است كه به زير دستش ستم كند و كسى را كه از او عذرخواهى مى ‏كند، نبخشد. »

📚الدره الباهره ص 31

امام على عليه السلام فرمود ؛

« بزرگترين گناه، نپذيرفتن عذر است. »

📚غرر الحکم ، ح 3004

👌وظیفه ما بخشش و گذشت است ، آن هم به پاس هزاران خدماتی که آن بزرگمرد به این نظام و انقلاب کرده است نه آنکه خدایی ناکرده به خاطر یک خطا آن هم از یک فرد در یک مجموعه ، کل خدمات سردار حاجی زاده و بالاتر از آن خدمات سپاه پاسداران نادیده گرفته شود .

2⃣پیامبر گرامی خالد بن ولید را برای دعوت به اسلام به سوی قبیله بنی جذیمه فرستاد .در دوران جاهليت، قبيله «بنى جذيمه» عموى خالد و پدر عبد الرحمن را هنگام بازگشت از «يمن» كشته و اموال آن‏ها را به غارت برده بودند و «خالد» كينه آنان را در دل داشت. وقتى با جمعيت «بنى جذيمه» روبه ‏رو گرديد، همه آن‏ها را مسلح و آماده دفاع يافت. فرمانده گردان فرياد كشيد كه اسلحه را به زمين بگذاريد، زيرا دوران بت ‏پرستى سپرى گرديده و «أم القرى» سقوط كرده و همه مردم تسليم سپاه اسلام شده‏ اند. سران قبيله نظر دادند كه اسلحه را تحويل داده و تسليم ارتش اسلام شوند.

يك نفر از آن ميان با ذكاوت خاصى دريافت كه فرمانده لشكر سوء قصد دارد و به سران چنين گفت: نتيجه تسليم، اسارت و بدنبال آن مرگ است. سرانجام، نظر سران به مرحله اجرا گذاشته شد و سلاح‏ها را به سربازان اسلام تحويل دادند. در اين هنگام، فرمانده گردان با كمال ناجوان‏مردى و بر خلاف دستور صريح اسلام، فرمان داد كه دست‏هاى مردان قبيله را از پشت ببندند و همه را بازداشت كنند. سپس سحرگاهان گروهى از آنان به فرمان خالد اعدام و دسته‏اى آزاد شدند.
وقتى خبر جنايت هول‏ انگيز «خالد» به گوش پيامبر رسيد، سخت ناراحت شد.
فورا به على عليه السّلام مأموريت داد كه به ميان قبيله مزبور برود و خسارت جنگ و خون‏بهاى افراد را بپردازد. على در اجراى دستور پيامبر به قدرى دقت به خرج داد كه حتى قيمت ظرف چوبى را كه سگان قبيله در آن آب مى‏ خوردند و در برخورد خالد شكسته بود، پرداخت.

سپس همه سران مصيبت ‏زده را خواست و گفت: آيا تمام خسارات جنگ و خون‏بهاى افراد بى‏ گناه به طور دقيق پرداخت شد؟ همگى گفتند: بلى. سپس على عليه السّلام به خاطر اينكه امكان داشت ضررهايى بر آن‏ها وارد شده باشد از آن‏كه آنان آگاهى نداشته باشند، مبلغى اضافى پرداخت و به مكه بازگشت و گزارش كار خود را به پيامبر داد. پيامبر عمل وى را تحسين كرد و سپس برخاست و رو به قبله ايستاد و دست‏هاى خود را بالا برد و با حالت استغاثه گفت:

« اللّهمّ أنّي أبرأ إليك ممّا صنع خالد بن الوليد؛ خدايا تو آگاهى كه من از جنايت «خالد» بيزارم و من هرگز به او دستور جنگ نداده بودم. »

📚سیره ابن هشام ج2 ص430

امير مؤمنان جبران خسارت ضررهاى معنوى و روحى را نيز در نظر گرفت. از اين رو، مبلغى را به كسانى كه از حمله ‏هاى خالد ترسيده بودند پرداخت و از آنان دلجويى كرد. وقتى پيامبر از اين روش عادلانه امير مؤمنان آگاه شد، فرمود: على! من اين كار شما را با شترانى زياد و سرخ مو عوض نمى‏ كنم.

📚خصال ج 2 ص 125

👌ادامه 👇