پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#سوره_حمد_سخن_خدا

🤔#پرسش

چرا در سوره حمد معنی این سوره طوری است که انگار فردی از زبان خویش با خدا #صحبت میکند در حالی که قران از زبان خداوند است ❗️برخی این طور اشکال می کنند آیا الله خودش را ستایش کرده و گفته ما را به راه راست هدایت کن؟پس نتیجه آن که ﺳﺨﻦ ﺍﻟﻠﻪ ﻧﯿﺴﺖ، بلکه ﺳﺨﻦ ﯾﮏ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺍﺳﺖ


💠#پاسخ💠

👌 سوره حمد اساسا با سوره‏ هاى ديگر قرآن از نظر لحن و آهنگ فرق روشنى دارد به خاطر اينكه سوره ‏هاى ديگر همه بعنوان سخن خدا است، اما اين سوره از زبان #بندگان است، و به تعبير ديگر در اين سوره خداوند طرز مناجات و سخن گفتن با او را به بندگانش آموخته است.

📚تفسیر نمونه ج1 ص2

از يك نظر اين سوره به دو بخش تقسيم مى‏شود، بخشى از حمد و ثناى خدا سخن مى‏ گويد و بخشى از #نيازهاى بنده.

👌پیامبر گرامی فرمود ؛

خداوند متعال چنين فرموده: من سوره حمد را ميان خود و بنده ‏ام تقسيم كردم نيمى از آن براى من، و نيمى از آن براى بنده من است، و بنده من حق دارد هر چه را مى ‏خواهد از من بخواهد هنگامى كه بنده مى‏ گويد" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ" خداوند #بزرگ مى‏ فرمايد بنده‏ ام بنام من آغاز كرد، و بر من است كه كارهاى او را به آخر برسانم و در همه حال او را پر بركت كنم، و هنگامى كه مى‏ گويد" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ" خداوند بزرگ مى‏گويد بنده ‏ام مرا حمد و ستايش كرد، و دانست نعمتهايى را كه دارد از ناحيه من است، و بلاها را نيز من از او دور كردم، گواه باشيد كه من نعمتهاى سراى آخرت را بر نعمتهاى دنياى او مى‏ افزايم، و بلاهاى آن جهان را نيز از او دفع مى‏ كنم، همانگونه كه بلاهاى دنيا را دفع كردم و هنگامى كه مى‏گويد" الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ" خداوند مى‏گويد: بنده‏ ام #گواهى داد كه من رحمان و رحيمم، گواه باشيد بهره او را از رحمتم فراوان مى‏كنم، و سهم او را از عطايم افزون مى‏سازم.
و هنگامى كه مى‏گويد" مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ" او مى‏فرمايد: گواه باشيد همانگونه كه او حاكميت و مالكيت روز جزا را از آن من دانست، من در روز حساب، حسابش را آسان مى‏ كنم، حسناتش را مى‏پذيرم، و از سيئاتش صرف نظر مى‏كنم.و هنگامى كه مى‏گويد" إِيَّاكَ نَعْبُدُ" خداوند بزرگ مى‏گويد بنده ‏ام راست مى‏گويد، تنها مرا پرستش مى‏كند، من شما را گواه مى‏گيرم بر اين عبادت خالص ثوابى به او مى‏دهم كه همه كسانى كه مخالف اين بودند به حال او غبطه خورند و هنگامى كه مى‏گويد" إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ" خدا مى‏گويد: بنده‏ ام از من يارى جسته، و تنها به من پناه آورده گواه باشيد من او را در كارهايش كمك مى‏كنم، در سختيها به فريادش مى‏رسم، و در روز #پريشانى دستش را مى‏گيرم.
و هنگامى كه مى‏گويد" اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ ..." (تا آخر سوره) خداوند مى‏گويد اين خواسته بنده ‏ام بر آورده است، و او هر چه مى‏خواهد از من بخواهد كه من اجابت خواهم كرد آنچه اميد دارد، به او مى‏ بخشم و از آنچه بيم دارد ايمنش مى ‏سازم»

📚عیون الاخبار ص174

👌این روایت #مؤيد گفته قبلى ما است، كه گفتيم: اين سوره كلام خداى سبحان است، اما به نيابت از طرف بنده ‏اش، و زبان حال بنده ‏اش در مقام عبادت، و اظهار عبوديت است، كه چگونه خدا را ثناء گويد، و چگونه اظهار بندگى كند، و بنا بر اين سوره اصلا براى‏ #عبادت درست شده، و در قرآن هيچ سوره ‏اى نظير آن ديده نميشود، که منظور از اين حرف چند نكته است.

1⃣اينكه سوره مورد بحث از اول تا به آخرش كلام خدا است، اما در مقام #نيابت از بنده‏ اش، و اينكه بنده ‏اش وقتى روى دل متوجه بسوى او ميسازد، و خود را در مقام عبوديت قرار ميدهد، چه بگويد.

2⃣ اينكه اين سوره بدو قسمت تقسيم شده، #نصفى از آن براى خدا، و نصفى ديگر براى بنده خدا است.

3⃣ اينكه اين سوره مشتمل بر تمامى معارف قرآنى است، و با همه كوتاهيش بتمامى معارف قرآنى اشعار دارد، چون قرآن كريم با آن وسعت عجيبى كه در معارف اصوليش، و نيز در #فروعات متفرعه بر آن اصول هست، از اخلاقش گرفته تا احكام، و احكامش از عبادات گرفته تا سياسات، و اجتماعيات، و وعده‏ها، و وعيدها، و داستانها، و عبرت‏هايش، همه و همه بياناتش به چند اصل بر مى‏گردد، و از آن چند ريشه جوانه مى‏زند، اول توحيد، دوم نبوت، و سوم معاد، و فروعات آن، و چهارم هدايت بندگان بسوى آنچه مايه صلاح دنيا و آخرتشان است، و اين سوره با همه اختصار و كوتاهيش، مشتمل بر اين چند اصل ميباشد، و با كوتاه‏ترين لفظ، و روشن‏ترين بيان، به انها اشاره نموده است.

📚ترجمه تفسیر المیزان ج1 ص63




#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🔹#ادامه 👇

👌وسوسه هاى واقفیه و دشمنان خاندان امامت در این مورد، به حدى بود که حتى پس از ولادت حضرت جواد(علیه السلام) که واقفیه را خلع سلاح کرد، گروهى از خویشان امام رضا(علیه السلام) طبعاً بر اساس حسدورزی ها و تنگ نظری ها گستاخى را به #جایى رساندند که ادعا کردند که حضرت جواد، فرزند على بن موسى نیست!

👌آنان در این تهمت ناجوانمردانه و دور از اسلام، براى مطرح کردن اندیشه هاى پنهانى خویش، جز شبهه عوام فریبانه عدم شباهت میان پدر و فرزند از نظر رنگ چهره چیزى نیافتند و گندمگونى صورت حضرت جواد(علیه السلام) را بهانه قرار داده و گفتند: در میان ما، امامى که #گندمگون باشد وجود نداشته است! امام هشتم فرمود: او فرزند من است. آنان گفتند: پیامبر اسلام با قیافه شناسى داورى کرده است ، باید بین ما و تو قیافه شناسان داورى کنند. حضرت (ناگزیر) فرمود: شما در پى آنان بفرستید ولى من این کار را نمى کنم، اما به آنان نگویید براى چه دعوتشان کرده اید...

( معتبر شناخته شدن قيافه شناسى از طرف پيامبر اسلام ادعائى بود كه صرفاً از طرف آنان مطرح شد و هرگز به معناى تأييد آن از طرف امام رضا(عليه السلام) نبود، و اگر حضرت به اين پيشنهاد تن در داد، از روى #ناگزيرى به اين دليل كه مى دانست اين كار در نهايت، به روشن شدن واقعيت، و اثبات پوچى ادعاى آنان تمام مى شود. قيافه شناسان كسانى بودند كه از روى شباهت اندام، نسب اشخاص را تعيين مى كردند.)

یک روز بر اساس قرار قبلى، عموها، برادران و خواهران حضرت رضا(علیه السلام) در باغى نشستند و آن حضرت، در حالى که جامه اى گشاده و پشمین بر تن و کلاهى بر سر و بیلى بر دوش داشت، در میان #باغ به بیل زدن مشغول شد، گویى که باغبان است و ارتباطى با حاضران ندارد.

👌آنگاه حضرت جواد(علیه السلام) را حاضر کردند و از قیافه شناسان درخواست نمودند که پدر وى را از میان آن جمع شناسایى کنند. آنان به اتفاق گفتند: پدر این کودک در این جمع حضور ندارد، اما این شخص عموى پدرش، و این عموى خود او، و این هم عمه اوست، اگر پدرش نیز در اینجا باشد باید آن شخص باشد که در میان باغ بیل بر دوش گذارده است؛ زیرا #ساق پاهاى این دو، به یک گونه است! در این هنگام امام رضا(علیه السلام) به آنان پیوست. قیافه شناسان به اتفاق گفتند: پدر او، این است.

در این هنگام على بن جعفر، عموى حضرت رضا(علیه السلام) از جا برخاست و بوسه برلب هاى حضرت جواد(علیه السلام) زد و عرض کرد: #گواهى مى دهم که تو در پیشگاه خدا امام من هستى.

📚الکافی ج 1 ص 322 _ سیره پیشوایان ص 563

👌بدین ترتیب بکبار دیگر توطئه و دسیسه مخالفان امامت براى خاموش ساختن نور خدا، با شکست روبرو شد و خداوند آنان را رسوا ساخت و به همين جهت بود كه امام رضا(عليه السلام) خود را به رسول خدا، و #فرزندش جواد را به ابراهيم فرزند پيامبر تشبيه مى كرد، زيرا پس از تولد ابراهيم از ماريه قبطيه برخى از همسران رسول خدا از روى حسد، چنين تهمتى به وى زدند و گفتند: اين نوزاد از «جريح» خادم رسول اكرم است! ولى پس از تحقيق و كاوش روشن شد كه اصولاً «جريح» فاقد عضو تناسلى است! و به اين ترتيب خداوند #دروغ آنان را آشكار ساخت و ماريه را از اين تهمت تبرئه كرد .

📚 مناقب آل أبى طالب، ج 4، ص 387



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#خنده_گریه_به_دست_خدا

🤔#پرسش

در جایی از قرآن اومده که ما انسان ها دارای اختیار هستیم اما در جاهای دیگری از قرآن آمده که ما هر کاری میکنیم به خواست خداست مثل آیه وانه هو اضحک و ابکر ۴۳ نجم . خدا میخواد که ما بخندیم و گریه کنیم
خب این با اختیار انسان منافات نداره و وجود بهشت و جهنم نقض نمیشه چون اگه اختیار از ما نباشد پس گناهان ماهم خدا میخواد ❗️❗️


💠#پاسخ💠

👌ا ختيار و آزادى انسان، واقعيّتى مسلّم و آشكار است، و انسان از راههاى #گوناگون مى‌تواند آن را درك كند ؛

🔸الف ؛ وجدان هر انسانى #گواهى مى‌دهد كه او در تصميم‌گيريهاى خود مى‌تواند يكى از دو طرف فعل يا ترك را برگزيند، و اگر كسى در اين درك بديهى ترديد كند، هيچ #حقيقت بديهى را نبايد پذيرا شود.

🔸ب - ستايشها و نكوهشهايى كه در جوامع بشرى - اعم از دينى و غير دينى - نسبت به اشخاص مختلف انجام مى‌گيرد، نشانۀ آن است كه فرد ستايشگر يا نكوهشگر، شخص فاعل را، در كارهاى #خويش مختار تلقى مى‌كند.

🔸ج - چنانچه اختيار و آزادى انسان ناديده گرفته شود دستگاه شريعت نيز لغو و بى‌ثمر خواهد بود. زيرا اگر هر انسانى ناگزير است همان راهى را بپيمايد كه قبلا براى او مقرر گرديده و نمى‌تواند سر #سوزنى از آن تخطى نمايد، در آن صورت، امرونهى، وعد و وعيد، و پاداش و كيفر هيچ‌گونه معنى نخواهد داشت

🔸د - در طول تاريخ پيوسته انسانهايى را مى‌بينيم كه درصدد اصلاح فرد و جامعۀ بشرى بوده‌اند، و در اين راه برنامه‌ريزيهايى كرده و نتايجى گرفته‌اند.بديهى است اين امر با #مجبور بودن انسان سازگار نيست، زيرا با فرض جبر همۀ اين تلاشها بيهوده و عقيم خواهد بود.اين شواهد چهارگانه، اصل اختيار را حقيقتى مستحكم و غير قابل ترديد مى‌سازد.

📚منشور عقاید امامیه ، سبحانی ص 90

آنچه مورد اشکال قرار گرفته است ، آیاتی در سوره #نجم است که می فرماید ؛

« همه امور به پروردگارت باز مى ‏گردد؟_ و اينكه او است كه مى ‏خنداند و مى‏ گرياند! و او است كه مى ‏ميراند و زنده مى ‏كند. و او است كه دو زوج مذكر و مؤنث را مى‏ آفريند _ از نطفه‏ اى كه خارج مى‏ شود (و در رحم مى ‏ريزد) و اينكه بر خدا است ايجاد #عالم ديگر (تا عدالت اجرا گردد)._و اينكه او است كه بى نياز مى ‏كند، و #سرمايه باقى مى ‏بخشد. »

🔸نجم 43_48

👌اين چند آيه در حقيقت بيان جامع و توضيح #جالبى است براى مساله انتهاى همه امور به ربوبيت و تدبير پروردگار، زيرا مى ‏گويد مرگ و #حيات شما به دست او است، تداوم نسلها از طريق آفرينش زوجين نيز به تدبير او است همچنين تمام حوادثى كه در طول زندگى انسان رخ مى‏ دهد از ناحيه او است، او مى‏ گرياند يا مى‏ خنداند، مى‏ ميراند يا زنده مى ‏كند، و به اين ترتيب سر رشته زندگى از آغاز تا انجام همه به ذات پاكش منتهى مى ‏گردد.

در حديثى مفهوم خنده و گريه در اين آيه توسعه داده شده و در تفسير آن چنين مى‏ گويد ؛ « خداوند آسمان را با باران مى ‏گرياند، و زمين را با گياهان مى‏ خنداند »

📚تفسیر القمی ج 2 ص 339

👌قابل توجه اينكه از ميان تمام افعال انسان روى مساله خنده و گريه تكيه شده است، چرا كه اين دو #وصف مخصوص انسان است، و در جانداران ديگر يا اصلا وجود ندارد و يا بسيار نادر است.

چگونگى فعل و انفعالها و دگرگونيهايى كه در جسم انسان به هنگام خنده و گريه رخ مى ‏دهد، و ارتباط آنها با دگرگونيهاى روحى بسيار پيچيده و شگفت‏ انگيز است و در مجموع مى ‏تواند آيت روشنى از آيات مدبريت حق باشد، علاوه بر تناسبى كه اين دو با مساله حيات و مرگ دارند.

و به هر حال انتهاى تمام امور به تدبير و ربوبيت خداوند منافاتى با اصل اختيار و آزادى اراده انسان ندارد، چرا كه اختيار و آزادى نيز از ناحيه او است و منتهى به او مى‏ گردد . استناد خنده و گریه انسان هم به خداوند مانعی ندارد چرا كه هدف بيان علة العلل و خالق اين #غرائز و احساسات است.

📚تفسیر نمونه ج 22 ص 557

خلاصه آنکه آیات فوق ، مواردى از منتهى شدن خلقت و تدبير به خداى‏ سبحان را بر مى ‏شمارد، و سياق در همه اين آيات سياق انحصار است، مى‏ فهماند كه ربوبيت منحصر در خداى تعالى است. و براى او شريكى در ربوبيت نيست، و اين انحصار منافات با وساطت اسباب طبيعى و يا غير طبيعى در آن امور ندارد. مانند واسطه بودن مسرت و اندوه #درونى و اعضايى كه اين مسرت و اندوه را نشان مى ‏دهد در تحقق خنده و گريه، و يا واسطه شدن اسباب طبيعى و غير طبيعى متناسب در احياء و اماته، و در خلقت نر و ماده، و پديد آمدن غنى و فقر، و يا نابود كردن امت‏هاى هالك، چون وقتى اين اسباب هم همه مسخر امر خدا باشند و هيچ استقلالى از خود نداشته و از ما فوق خود منقطع نباشند، قهرا وجود آنها و آثار وجوديشان و آنچه كه بر آنها مترتب مى‏ شود ملك خداى تعالى خواهد بود، و كسى و چيزى شريك خدا در اين ملك نيست.

📚ترجمه تفسیر المیزان ج 19 ص 78


#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht