پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
👌استاد حسن زاده آملی ، در #ترجمه و شرح سخن ابن عربی می‌نویسد ؛


«موسی علیه السلام به واقع و نفس الأمر و به امر توحید اعلم از هارون علیه السلام بود، چه اینکه می‌دانست اصحاب عجل (گوساله) چه کسی را پرستش می‌کردند [یعنی موسی می‌دانست که بت پرستان در واقع خدا را می‌پرستیدند] زیرا او عالم بود که خداوند حکم فرموده که جز او پرستش نشود و آنچه را حکم فرموده، غیر آن نخواهد شد. پس جمیع عبادت‌ها [حتی بت پرستی] عبادت حق تعالی است و لکن «ای بسا کس را که صورت راه زد»؛ بنابراین #عتاب موسی علیه السلام به برادرش هارون علیه السلام از این جهت بود که هارون علیه السلام انکار عبادت عجل می‌نمود و قلب او چون موسی علیه السلام اتساع نداشت؛ چه اینکه عارف، حق را در هر چیزی می‌بیند؛ بلکه او را عین هر چیزی می‌بیند. »

📚ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۵۱۴.

👌و سپس #می‌افزاید:

« غرض شیخ در این گونه مسائل در فصوص و فتوحات و دیگر زبر و رسائلشان بیان اسرار ولایت و باطن است برای کسانی که اهل سرّاند؛ هر چند به حسب نبوت تشریع مقر است که باید توده مردم را از عبادت اصنام (بتها) باز داشت. چنانکه انبیاء عبادت اصنام را انکار می‌فرمودند.

📚ممد الهمم در شرح فصوص الحکم، ص ۵۱۴.

فقیه ارجمند مکارم #شیرازی می نویسد ؛

👌« مى ‏گويند در عالم هستى يك وجود بيشتر نيست و بقيّه خيال و پندار است و حتّى تصريح مى‏ كنند كه بت ‏پرستى هم اگر به شكل محدود در نيايد عين خداپرستى است، چرا كه همه عالم اوست و او همه عالم است.

اين سخن از هر كس كه باشد، علاوه بر اين كه مخالف وجدان بلكه بديهيّات است و يكسره علّت و معلول و خالق و مخلوق و عابد و معبود را انكار مى ‏كند از نظر عقايد اسلامى نيز لوازم #فاسدى دارد كه بر كسى پوشيده نيست. چرا كه در اين صورت، خدا و بنده و پيامبر و امّت و عابد و معبود و شارع و مكلّف مفهومى نخواهد داشت و حتّى بهشت و دوزخ و بهشتيان و دوزخيان همه يكى است و همه عين ذات اوست و اين دوگانگى‏ ها همه زاييده وهم و خيال و پندار است كه اگر پرده‏ هاى پندار را پاره كنيم چيزى جز وجود او باقى نمى ‏ماند ، و نيز لازمه آن، اعتقاد به جسم بودن خداوند، يا حلول و مانند آن مى‏شود.

👌به اين ترتيب نه با وجدانيّات و دلايل عقل سازگار است و نه با عقايد اسلامى و قرآن مجيد و از همين جاست كه فقيه نامدار مرحوم محقّق #يزدى در متن عروة الوثقى در بحث مربوط به كفّار مى‏ نويسد:

«شكّى در ناپاك بودن غلات و خوارج و نواصب نيست. امّا آنها كه قائل به جسميّت خدا و جبر هستند و همچنين گروهى از صوفيّه كه اعتقاد به وحدت وجود دارند، اگر به احكام اسلام ملتزم باشند اقوى اين است كه نجس نيستند، مگر اين كه بدانى مفاسدى كه لازمه مذهب آنهاست به آن پايبندند».

📚عروه الوثقی بحث نجاست کافر مساله 2

👌در اين عبارت دو نكته جلب #توجّه مى‏ کند؛

1⃣يكى عطف طرفداران عقيده وحدت وجود بر جبريّين و كسانى كه قائل به جسميّت خدا هستند و همه را در يك صف شمردن .

2⃣ ديگر تصريح به اين كه اعتقاد آنها داراى #مفاسد دينى است كه اگر به آن توجّه داشته باشند و پايبند باشند، مسلمان نيستند و اگر نسبت به آن لوازم پايبند نباشند در زمره مسلمانانند.

اين سخن به وضوح مى‏ فهماند كه مذهب آنها آن چنان مفاسدى دارد كه اگر به آن ملتزم شوند، از صف مسلمانان خارج مى‏ شوند.قابل توجّه اين كه تمام كسانى كه بر عروه حاشيه دارند، تا آنجا كه ما اطلاع داريم اين مطلب را پذيرفته و يا تنها قيودى بر آن افزوده ‏اند. (مانند اين كه موجب انكار توحيد و رسالت نشود).

📚پیام امام امیر المومنین ، مکارم شیرازی ج1 ص 103


#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🔸#ادامه 👇

👌آنچه تحت عنوان مخالفت کمیل بن زیاد با علی علیه السلام عنوان شده است اشاره است به جریانی که در نامه 61 نهج البلاغه به آن اشاره شده است ‌.اين نامه نامه #عتاب آميزى است كه امام عليه السلام به كميل بن زياد كه فرماندار منطقه آبادى در اطراف بغداد و در نزديكى شهر انبار بود مرقوم داشت، زيرا او مرتكب يك خطاى نظامى شده بود و مناطق حساس‏ تحت نفوذ خود را رها كرده و به سراغ مناطق ديگرى رفته بود و همين امر سبب شد كه غارتگران لشكر شام و معاويه ضربه سنگينى بر مردم منطقه وارد سازند.

🔸ماجرا به گونه ‏اى كه «ابن اثير» مورخ #معروف در كتاب «كامل» نوشته است چنين بود ؛

«در سال 39 هجرت، معاويه، سفيان بن عوف را با شش هزار مرد جنگى به مرزهاى عراق فرستاد و دستور داد به سراغ منطقه «هيت» بيايد و آنجا را از مناطق ديگر جدا سازد سپس به سراغ شهر «انبار» و بعد «مدائن» برود و ضرباتى بر مردم آنجا وارد سازد (و گروهى از اهل آنجا را به قتل برساند و خون‏هاى بى ‏گناهان را بريزد) سفيان هنگامى كه به «هيت» آمد كسى را نديد كه از آنجا دفاع كند. به «انبار» آمد كه در آنجا يكى از پادگان‏هاى على عليه السلام براى حفظ مرزها مستقر بود و پانصد نفر از آن نگهدارى مى‏ كردند در حالى كه بيشتر آن جمعيت پراكنده شده بودند و سبب پراكندگى آنها اين بود كه به «كميل بن زياد» خبر رسيد گروهى از اهل «قرقيسا»؛ (يكى از شهرهاى شام نزديك مرزهاى عراق كه مركز تجارى مهمى ميان عراق و شام محسوب مى‏شد) مى ‏خواهند به «#هيت» حمله كنند او بدون كسب اجازه از اميرمؤمنان على عليه السلام به سوى «قرقيسا» رفت و «هيت» را خالى گذارد و همراهان سفيان آمدند و جنايات زيادى در آنجا مرتكب شدند؛ اموال زيادى را از انبار غارت كردند و به سوى معاويه برگشتند.
به محض اينكه اين خبر به على عليه السلام رسيد، گروهى از سپاهيان خود را به تعقيب آنها فرستاد؛ ولى آنها منطقه را ترك كرده بودند. »

📚کامل ابن اثیر ج 3 ص 376

👌امام عليه السلام كميل را #سرزنش كرد و نامه مورد بحث را براى وى مرقوم داشت و فرمود ؛

« اما (بعد از حمد و ثناى الهى) تضييع انسان چيزى را كه بر عهده او واگذار شده و اصرار بر انجام آنچه وظيفه او نيست يك ناتوانى آشكار و فكر باطل و هلاك كننده است. مشغول شدن تو به حمله به اهل قرقيسيا و رها ساختن پادگان هايى كه حفظش را بر عهده تو واگذار كرده‏ايم- در حالى كه هيچ كس از آن دفاع نمى ‏كرد و لشكر دشمن را از آن دور نمى‏ ساخت- يك فكر نادرست و پراكنده و بيهوده است. (بدان) تو در حقيقت پلى شده‏ اى براى #دشمنانى كه مى‏ خواستند بر دوستانت حمله كنند. تو نه بازوى توانايى نشان دادى و نه هيبت و ابّهتى در دل دشمن ايجاد كردى؛ نه مرزى را حفظ نمودى و نه شوكت دشمنى را در هم شكستى؛ نه اهل شهر و ديارت را حمايت كردى و نه امير و پيشوايت را (از دخالت مستقيم در منطقه) بى ‏نياز ساختى. »

بعيد به نظر نمى‏ رسد كه ماجراى كار «كميل بن زياد» در اين حادثه، از جانب عوامل نفوذى معاويه در تشكيلات او صورت گرفته باشد؛ بدين نحو كه او را تشويق كردند كه براى ايجاد وحشت در دل شاميان و حاميان معاويه به قرقيسيا حمله كند و در نتيجه منطقه تحت #فرمان او خالى بماند و داستان را به معاويه خبر دهند تا به آنجا لشكركشى كند و بى‏ گناهان را كشته و اموالى را غارت نمايد، منطقه را ناامن و مردم را وحشت ‏زده سازد.

🔸امام عليه السلام در واقع با اين چند جمله مى‏ خواهد صفات لازم را براى يك حكمران و فرمانده خوب بيان كند و بگويد وى بايد در برابر دشمنان بازويى توانا داشته باشد و هيبتش در دل دشمن #وحشت ايجاد كند؛ از مرزها به خوبى دفاع كرده، شوكت دشمن را در هم بشكند و منطقه تحت نظارت خود را كاملًا حفاظت كند و به گونه ‏اى عمل نمايد كه امير و زمامدار خود را مجبور به دخالت مستقيم در منطقه ننمايد و اضافه بر اينها از كارهايى كه به طور مستقيم و يا غير مستقيم به سود دشمن است و او را در شيطنت خود يارى مى‏كند جدّاً بپرهيزد.

👌البته كميل همواره چنين ضعفى از خود نشان نمى‏ داد و گرنه امام هرگز او را براى چنين منصبى انتخاب نمى‏ كرد، بلكه در اين واقعه يا بر اثر اشتباه در محاسبه و يا به ‏واسطه عوامل نفوذى، گرفتار چنين خطايى شد. ساير مقاطع زندگى اين مرد بزرگ مخصوصاً شجاعت و استوارى و #صلابتى كه در برابر حجاج خونخوار نشان داد شاهد این مدعاست .

بنابراین نامه عتاب‏ آميز فوق كه از اشتباه كميل در يك مقطع از مديريتش در سرزمين «هيت» حكايت مى ‏كند از مقام و #شخصيت او نمى‏ كاهد، زيرا افراد غير معصوم پيوسته در معرض پاره‏ اى از اشتباهات هستند.

📚پیام امام امیر المومنین ج 11 ص 226



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman