پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.62K subscribers
2.02K photos
172 videos
54 files
5.78K links
بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی !!!

🗯پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!!

👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحنا فداه

طرح شبهه و سوال :

@poorseman

سایت ipasookh.ir

تمام کانالهای ما :

https://yek.link/ipasookh
Download Telegram
#باز_نشر_میلاد_امام_حسین_علیه_السلام

🤔#پرسش

با یک دوست سنی بحثی داشتم گفت خرافات تو کتابهای شما است از جمله اینکه می گویید امام حسین از #انگشت پیامبر شیر می خورد و از فاطمه شیر نمی خورد آیا #واقعا چنین چیزی قابل قبول است❗️❗️


💠#پاسخ💠

🔷شیخ کلینی از امام #صادق علیه السلام روایت می کند که فرمود:

«امام حسین نه از پستان حضرت فاطمه و نه زنان دیگر شیر نخورد پیامبر انگشت و زبانش را در #دهان او می‌گذاشت و او می‌مکید و این برای دو  سه روزش کافی بود .بنابراین است که گوشت و خون حسین از گوشت و خون پیامبر تشکیل شد»

📚الکافی ج1 ص465

📚کامل الزیارات ص57

در این شکی نیست که از پیامبر گرامی #معجزات و #کرامات زیادی صادر شده است که قضیه مذکور یکی از آن موارد است .

چه مانع عقلی برای #تحقق این کرامت و معجزه وجود دارد در حالی که همانند آن بارها از پیامبر صادر شده است و علمای اهل سنت در کتب خود ذکر کرده اند از جمله؛

1⃣بخاری در #صحیح خود نقل می کند:

« جابر می گوید در یکی از سفرها همراه پیامبر بودیم که هنگام نماز عصر فرا رسید و ما بیش از اندکی آب همراه نداشتیم و همان مقدار را در ظرفی ریختیم .در این حال پیامبر به میان ما آمد و دست خود را در میان آن ظرف فرو برد و انگشتان را از یکدیگر جدا کرد و فرمود برکت الهی را برای وضو گیران از خداوند خواهانم .بلافاصله مشاهده کردیم که آب از میان انگشتان مبارکش فواره می زند .در این موقع مردم از آن آبها #وضو گرفتند و رفع تشنگی نمودند. ما در آن روز هزار و چهار صد تن بودیم »

📚صحیح بخاری ج9 ص104

📚سنن نسائی ج1 ص80

2⃣در روایت دیگری می آورد که #مسلمین در حدیبیه دچار کم آبی شدند :

« پیامبر دست مبارکش را در میان دلو فرو بردند .ناگهان آب از میان انگشتانش مانند چشمه جوشان #جاری شد در این موقع همگی از آن نوشیدیم و وضو گرفتیم .

🔶جابر می گوید:

« اگر صد هزار تن هم بودیم آن آب #همگی ما را کفایت می کرد »

📚صحیح بخاری ج6 ص38

❗️این مضمون را دیگران از علمای اهل #سنت هم نقل کرده اند؛

📚مسند احمد ج5 ص298

📚سنن ترمذی ج2 ص78

📚طبقات ابن سعد ج1 ص98 قسم 1

📚تاریخ بغداد ج12 ص287 و ...



🗯بنابراین جریان سیر کردن امام حسین توسط پیامبر به قدرت #غیبی و معجزه ، هیچ بعد و استبعادی را نمی پذیرد و یک خارق عادت قلمداد می شده است که همانند آن بارها از پیامبر اسلام و سایر #پیامبران صادر شده است .

مگر عیسی بدون پدر به دنیا نیامد؟ مگر عصای موسی تبدیل به مار نشد؟ مگر عیسی از گل، پرنده خلق نمی کرد و #مردگان را زنده نمی گرد؟

همه این امور به عنوان معجزه و عمل خارق العاده قابل پذیرش است و عمل پیامبر اکرم هم در سیر کردن امام حسین از همین باب قابل #قبول است ‌.




#پرسمان_اعتقادی_در_تلگرام

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA

#پرسمان_اعتقادی_در_ایتا

http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
#نیمه_شعبان_مهدویت
#فلسفه_غیبت

🤔#پرسش

لطفا در مورد فلسفه غیبت امام زمان توضیح بدید ❗️چرا ایشان غائب هستند چه حکمتی در #غیبت ایشان است که ما نمی توانیم از هدایت ظاهری ایشان استفاده کنیم


💠#پاسخ💠

👌علّت غيبت امام مهدى عليه السلام از اسرار الهى است كه به حقيقت و #کنه آن نمى ‏توانيم پى ببريم.

امام #صادق علیه السلام فرمود ؛

« این امر ( غیبت امام زمان) امری از امر خدا و سری از سر خدا و غیبی از غیب خداست ، از آنجایی که می دانیم خداوند بزرگ مرتبه حکیم است تصدیق می کنیم که همه کارهای او از روی حکمت است گر چه علت آن بر ما روشن نباشد»

📚علل الشرایع ج1 ص245

براى غيبت موقّت، نمونه‏ هايى از #زندگى اولياى خدا در گذشته و امت‏هاى پيشين وجود دارد. مثلًا موساى كليم عليه السلام چهل روز از امت خويش غايب شد و همه آن مدت را در ميقات گذراند. ( اعراف 142) ، حضرت مسيح به خواست خدا از چشم امتش پنهان شد و دشمنانش نتوانستند او را بكشند و از بين ببرند. ( نساء 158 ) ، حضرت يونس عليه السلام نيز مدتى از ميان قوم خود #پنهان بود. (صافات 140)

👌پس غيبت امام زمان عليه السلام از ديده‏ ها، موضوع تازه ‏اى نيست و اين غيبت هر چه هم به درازا بكشد نمى‏ تواند #بهانه انكار اصل وجود مهدى عليه السلام گردد.

اساساً هر چه كه از راه نقل متواتر ثابت شود، اما انسان نتواند آن را تجربه يا مشاهده كند، نمى ‏تواند آن را انكار يا در پذيرش آن ترديد كند، چون اين تواتر در نقل اطمين ان‏آور است. در غير اين #صورت، بسيارى از مطالب مسلّم و ضروريات دين در معرض انكار و ترديد قرار خواهد گرفت اگر اين قاعده درست عقلى را ندانيم و غيبت امام مهدى عليه السلام هم از اين قاعده مستثنى‏ نيست و اگر رمز و راز حقيقى غيبت را ندانيم، نمى‏ توانيم آن را انكار يا در آن #ترديد كنيم.

👌با اين حال بايد گفت در حدّ فكر بشرى ما، شناخت فلسفه غيبت ممكن است و آن اين است كه از آن جا كه خداوند متعال اراده فرموده كه بسط عدالت و گسترش توحيد را در سطح جهان به وسيله او قرار دهد و اين آرزوى بزرگ و آرمان متعالى پس از گذشت مدت زمانى تحقق‏ پذير خواهد بود، يعنى دورانى كه عقل بشرى به كمال برسد و آمادگى فكرى براى آن مرحله پيدا كند و جهان با اشتياق، از #موكب آن امام عدالت گستر و آزادى بخش استقبال كند، طبيعى است كه اگر آن امام در ميان مردم آشكار باشد و با آنان زندگى كند، پيش از آنكه آن مسأله پخته شود و مقدمات و زمينه لازم و مناسب آن فراهم گردد، سرانجام و سرنوشت او سرنوشت پدران بزرگوارش خواهد بود، يعنى شهادت. و پيش از آنكه آن #هدف و آرمان بزرگ به دست او تحقق يابد كشته خواهد شد.

📚سیمای عقائد شیعه ، سبحانی ص 259

در برخى روايات اهل بيت به اين #حكمت اشاره شده است ؛

👌امام باقر عليه السلام فرمود ؛ « مهدى عليه السلام پيش از ظهورش غيبتى خواهد داشت. راوى پرسيد: براى چه؟ فرمود: از بيم #كشته شدن. »

📚کمال الدین ص 481

👌 يعنى غيبت، براى جلوگيرى از كشته شدن پيش از #تحقق آن هدف مورد انتظار است.

در روايات، جهات ديگرى هم براى غيبت او ذكر شده است، همچون آزمايش و #امتحان مردم در عصر غيبت، تا معلوم شود تا چه حدّ در راه ايمان و اعتقاد، ثابت‏ قدم و استوارند.

📚بحار الانوار ج 52 ص 90 باب علة الغیبة و کیفیة انتفاع الناس به فی غیبته صلوات الله علیه

در گذشته بیشتر حول #چرایی غیبت امام زمان علیه السلام بحث کرده ایم ؛

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/6846

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2928

💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/2931






#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA

#ایتا

http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185

#در_سروش

https://sapp.ir/poorseman
🔸#ادامه 👇

2⃣ شك نيست كه بشارت و انذار هر دو #پشتوانه مهمّى براى پياده كردن برنامه ‏هاى تربيتى محسوب مى‏ شوند، همان گونه كه بشارت به آن پاداش‏هاى عظيم بهشتى تأثير نيرومندى در دعوت به اطاعت خدا و ترك گناه دارد، تهديد به مجازات‏هاى دردناك دوزخى نيز از عامل نيرومندى است، بلكه تجربه نشان داده كه مجازات‏ها تأثير قوى‏ ترى دارند.

به همين دليل تمام قوانين كه از سوى مراكز #قانون ‏گزارى دنيا وضع مى ‏شود در كنار خود، مجازات‏هايى براى متخلفان دارد كه در اصطلاح حقوق دانان از آن به ضمانت اجرايى تعبير مى ‏شود، مسأله ضمانت اجرا به قدرى مهم است كه يكى از عناصر اصلى تشكيل دهنده قانون است، به گونه ‏اى كه اگر قانونى وضع شود و براى متخلفان هيچگونه مجازاتى (نه زندان نه شلاق نه جريمه مالى نه پاره‏ اى از محروميت‏هاى اجتماعى) در بر نداشته باشد نام قانون نمى‏ توان بر آن نهاد.

با اين حال چگونه ممكن است قوانين الهى خالى از #ضمانت اجرا باشد؟ زيرا در اين صورت ارزش قانونى خود را از دست مى‏ دهد، و متخلّفان دليلى بر اطاعت نمى ‏بيند، و طبعاً هدف قانون عقيم مى ‏ماند.

🔸درست است كه آثار وضعى و طبيعى تخلّف از قوانين الهى مى ‏تواند عامل باز دارنده ‏اى در برابر تخلّف‏ها باشد، ولى مسلّماً به تنهايى كافى نيست، و لذا خداوند علاوه بر اين آثار، يك سلسله #كيفرها و مجازات‏ها براى متخلّفان قرار داده، و همان گونه كه اقوامى را تهديد به مجازات‏هاى دنيا مى‏ كند (و نمونه ‏هاى زيادى از آن نيز در خارج واقع شده كه در شرح حال اقوام پيشين در قرآن مجيد آمده است)
كيفرهايى در جهان ديگر براى متخلّفان مقرّر فرموده است.

👌اين نكته نيز روشن است كه هر قدر تشويق و تهديدى قوى‏ تر و شديدتر باشد تأثير آن نيز بيشتر است. اين امر يكى از فلسفه‏ هاى وجود #بهشت و دوزخ را روشن مى ‏سازد.

در اينجا ممكن است گفته شود تمام اين آثار كه گفته شد بر وعده كيفر و مجازات مترتّب مى‏ شود، بنابراين چه مانعى دارد كه اين تهديدها و انذارها از سوى خداوند مطرح شود ولى در قيامت #تحقق نيابد، چون ضرورتى براى آن نيست، زيرا در آنجا نه عبرت ديگران مطرح است و نه عدم تكرار گناه از سوى گناهكاران.

👌ولى لازمه اين سخن اين است كه خداوند حكيم مرتكب قبيح گردد، و العياذ باللَّه سخن به دروغ بگويد، و تخلف از #وعده خويش بنمايد، سخن از كيفر بدكاران بگويد و حتى سوگند بر انجام آن ياد كند، ولى در عمل خبرى نباشد، مسلّماً اين كار زشتى است كه نه تنها لايق ذات پاك خداوند نيست بلكه هيچ فرد مهذّب و حكيمى نمى ‏تواند مرتكب آن گردد.

👌نتيجه اينكه از يكسو تهديد و انذار به كيفرها به عنوان ضمانت اجرايى لازم است، و از سوى ديگر عمل به اين وعده‏ ها براى دفع هرگونه #قبيح از ذات خداوند ضرورى است. اين است فلسفه تحقّق دوزخ و كيفرهايش.

و لذا در آيه 47 سوره ابراهيم مى ‏خوانيم ؛ «گمان مبر كه خداوند وعده‏ اى را كه به پيامبرانش داده تخلّف كند، چرا كه خداوند #قدرتمند و داراى مجازات است» (سپس به دنبال اين آيه بخشى از عذاب‏هاى روز قيامت را شرح مى ‏دهد).


📚پیام قرآن ج 6 ص 310

يكسان نگرى به مجرم ومطيع نیز خود، يك نوع #ظلم و ستم است، و اگر گنهكاران كه در اين دنيا مجازات نمى شوند در آخرت نيز كيفر نبينند نتيجه آن يكسان بودن عاصى و مطيع است.

🔶قرآن مجيد مى فرمايد:

«آيا مؤمنان را همچون مجرمان قرار مى دهيم، شما را چه مى شود؟ چگونه داورى مى كنيد؟» (قلم 35-36 )

ممكن است گفته شود در رفع اين محذور #كافى است كه تنها مطيعان زنده شوند و مجرمان برانگيخته نگردند ولى يك چنين پيشنهاد از يك انديشه خامى سرچشمه مى گيرد، زيرا مفاد آن اين است كه آفرينش مجرمان بى هدف باشد در حالى كه حيات اخروى غايت فعل خدا است و فعل پيراسته از غايت و هدف، جز لغو و عبث چيزى نيست و ساحت قدس الهى از آن مبرا مى باشد.
چنانكه مى فرمايد:

«آيا گمان كرديد شما را بيهوده آفريده ايم، و به سوى ما باز نمى گرديد؟». ( مؤمنون115 )

📚منشور جاوید ، سبحانی، ج8 ص97



#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#جاری_شدن_آب_از_انگشتان_پیامبر_اسلام

🤔#پرسش

یک روحانی گفته پیامبر ص در جنگی آب نبود و از انگشتانش آب جاری کرد و به #لشکریان داد آیا صحیح است یا نه ❗️آیا چنین چیزی عقلا صحیح است


💠#پاسخ💠

👌علی علیه السلام فرمود ؛

« چون حضرت رسول در حديبيه فرود آمد و اهل مكه او را محاصره كردند، اصحاب آن حضرت از تشنگى شكايت كردند، چهارپايان ايشان از تشنگى نزديك بود هلاك شوند، پس فرمودند كه ظرفى آوردند، و دست مبارك خود را در ميان آن گذاشت و آب از ميان #انگشتانش جارى شد و آن قدر آمد كه همه سيراب شديم و چهارپايان سيراب شدند و مشکهاى خود را پر كرديم. و باز در حديبيه آب ناياب شد و در آن موضع چاهى بود خشك شده بود پس تيرى از جعبه خود بيرون آورد و به دست براء بن عازب داد و گفت: ببر اين تير را و در ميان چاه خشك نصب كن، چون چنان كرد دوازده چشمه از زير آن تير روان شد. و در روز ميضاة عبرتى و علامتى مانند سنگ موسى براى منكران پيغمبرى او ظاهر شد كه آب نداشتند و تشنه بودند و به وضو محتاج بودند، پس ظرف وضو را طلبيد و دست معجز آثار خود را ميان ظرف استوار كرد، پس آب جارى شد و بلند شد تا آنكه هشت هزار نفر وضو ساختند و سيراب شدند و چهارپايان را آب دادند و آنچه توانستند برداشتند. »

📚الاحتجاج ج 1 ص 497 _ 536 _ حیاه القلوب ، ج 3 ص 465

🔸در نقل دیگری علی علیه السلام فرمود ؛

« با رسول خدا بيرون رفتيم در يكى از غزوات و به منزلى رسيديم كه در آن منزل آب نبود و مردم تشنه بودند، حضرت رسول ظرفى طلبيد كه در آن اندك آبى بود و دست مباركش را در ميان ظرف گذاشت، پس از ميان انگشتان #مباركش آب جوشيد تا همه مردم و اسبان و شتران سيراب شدند و ظرفهاى خود را پر كردند و در لشكر آن حضرت دوازده هزار شتر و دوازده هزار اسب بود و مردم سى هزار نفر بودند »

📚قصص الانبیاء ، راوندی ص 313

به روايت ديگر: فرمود گودالى كندند و نطعى در ميان آن گودال افكندند و دست مبارك خود را بر روى نطع گذاشت و فرمود اندك آبى بر روى دست آن حضرت ريختند و نام خدا برد پس آب از ميان انگشتان #معجزنشانش جوشيد ؛

📚مناقب ابن شهر آشوب ج 1 ص 144

🔸علامه مجلسی می گوید ؛ « اين قصه به طرق متعدده وارد شده و از معجزات متواتره است »

📚حیاه القلوب ج 3 ص 593 _ دلائل النبوه ج 4 ص 121 _ الوفاء باحوال المصطفی ص 92 _ شرح الشفا ج 1 ص 592

از سالم بن ابى الجعد و غير او خاصه و عامه روايت كرده ‏اند كه گفت ؛

« در روز بيعت شجره ما هزار و پانصد نفر بوديم و بسيار تشنه شديم، پیامبر اسلام آبى طلبيد در ميان ظرفى و دست مبارك خود را در ميان آب فرو برد، پس آن آب از ميان انگشتان دريا نشانش مانند چشمه جارى شد و آن قدر آب آمد كه همه ما را كافى بود و اگر صد هزار تن مى‏ بوديم همه را كفايت مى‏ نمود »

📚 مجمع البيان ج 5 ص 110 _ البداية و النهاية ج 4 172.

علمای اهل سنت نیز بارها وبارها این نحو از معجزه را برای پیامبر گرامی نقل کرده اند ؛

📚صحیح بخاری ج6 ص38 _ مسند احمد ج5 ص298 _ سنن ترمذی ج2 ص78 _ طبقات ابن سعد ج1 ص98 قسم 1 _تاریخ بغداد ج12 ص287 و ...

🔸برخی می گویند چنین معجزاتی از امور محال است و مورد قبول ما نمی باشد . اینان توجه ندارند که معجزه به معناى انجام يك محال عقلى نيست، زيرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع #نقيضين و ضدين در محل واحد و در زمان واحد، يا محال بالغير مانند كارى كه وجود آن سرانجام منتهى به يك محال عقلى مى‏ شود) به حكم عقل غير ممكن است، يا به تعبير ديگر از دايره قدرت بيرون باشد، يعنى اصولًا به كاربردن كلمه «قدرت» در مورد آن بى‏ معناست، مثل اين‏كه پيامبرى بخواهد در آنِ واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد، و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى ‏آن‏كه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد، اين گونه پيشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى ‏دهد، يعنى خود پيشنهاد غلط است و در حقيقت مفهومش اين است كه انسان چيزى را بخواهد و نخواهد (دقت كنيد).

بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى ‏باشد، بنابراين معجزه فقط يك محال عادى است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل #تحقق نمى‏ باشد، ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى حاصل گردد مانند معجزاتی که ذكر شد.

📚پیام قرآن ج 7 ص 270





#پرسمان_اعتقادی

https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
#پرواز_با_فیل

💥 #امام_باقر و پرواز با فيل گِلى


مستقيما به سراغ روايت ميروم تا ببينيم اين شاهكار روحانيون تشيع را

#متن_عربى روايت:
قال: حدثنا شاذان بن عمر قال: حدثنا مرة بن قبيصة بن عبد الحميد قال: قال لي جابر بن يزيد الجعفي: رأيت مولاي الباقر(ع) وقد صنع فيلاً من طين فركبه وطار في الهواء حتى ذهب إلى مكة ورجع عليه، فلم أصدق ذلك منه حتى رأيت الباقر(ع) فقلت له : أخبرني جابر عنك بكذا وكذا ؟
فصنع فركب وحملني معه إلى مكة وردّني.

#ترجمه:
#جابر تعريف كرد كه:
#امام_باقر را ديدم كه با گِل يك #فيل ساخت و سوارش شد و به هوا پرواز كرد و با آن به مكه رفت و برگشت. اين حرف جابر را باور نكردم تا اينكه مود امام را ديدم و از او جريان #فيل را پرسيدم، او گفت: فيلى ساختم با آن به مكه پرواز كردم و برگشتم.

#منابع:
١- دلائل الإمامة نوشته محمد بن جرير طبرى الشيعى صفحه ٢٢٠ باب في ذكر معجزاته
٢- مدينة المعاجز نوشته علامه سيد هاشم بحرانى جلد ٥ صفحه ١٠ باب ٦



💠#پاسخ💠

👌نخست باید توجه کرد که نقل فوق سندا #ضعیف است ، چرا که این روایت از سوی سه راوی به نامهای ؛ « احمد بن منصور الرمادی _ شاذان بن عمر _ مره بن قصبیه بن عبد الحمید » نقل شده است که هر سه مهمل و مجهول هستند .

📚تنقیح المقال ج 34 ص 317 _ مستدرکات رجال الحدیث ج 7 ص 399

🔸از ضعف سندی هم که بگذریم ، این روایت امر غیر ممکنی را ممکن نمی کند.
حضرت مسیح نیز شبیه آن را انجام می داد چنان که خداوند از او نقل می کند که می گفت ؛

« من از گل ، چیزی به شکل #پرنده می سازم ، سپس در آن می دمم و به فرمان خدا پرنده ای می گردد » ( آل عمران 49)

👌 در روایات ما آمده است که خداوند به امامان گرامی تمام #معجزات انبیاء را داده است و آنان قادر بر انجام #تمام معجزات انبیاء گذشته بوده اند .

📚بحار الانوار ج27 ص29 باب 13 انهم یقدرون علی جمیع معجزات الانبیاء و ج26 ص159 باب 12 انهم اعطوا ما اعطاه الله الانبیاء

کسانی که می گویند چنین معجزاتی از امور #محال است و مورد قبول ما نمی باشد ، توجه ندارند که معجزه به معناى انجام يك محال عقلى نيست، زيرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع #نقيضين و ضدين در محل واحد و در زمان واحد، يا محال بالغير مانند كارى كه وجود آن سرانجام منتهى به يك محال عقلى مى‏ شود) به حكم عقل غير ممكن است، يا به تعبير ديگر از دايره قدرت بيرون باشد، يعنى اصولًا به كاربردن كلمه «قدرت» در مورد آن بى‏ معناست، مثل اين‏كه پيامبر یا امام بخواهد در آنِ واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد، و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى ‏آن‏كه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد، اين گونه پيشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى ‏دهد، يعنى خود پيشنهاد غلط است و در حقيقت مفهومش اين است كه انسان چيزى را بخواهد و نخواهد (دقت كنيد).

بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى ‏باشد، بنابراين معجزه فقط يك محال عادى است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل #تحقق نمى‏ باشد، ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى حاصل گردد .

📚پیام قرآن ج 7 ص 270




#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht
https://sapp.ir/poorseman
🔸ادامه 👇

👌« جريان بازگشت خورشيد براى على عليه السلام پس از پيامبر گرامی چنين بود كه وقتى علی علیه السلام مى‏ خواست براى ورود به بابل از فرات بگذرد، بسيارى از ياران وى به ‏گذراندن چارپايان و وسايلشان [از فرات‏] پرداختند و وى با گروهى نماز عصر راخواند.

مردم هنوز عبور نكرده بودند كه خورشيد، غروب كرد و نماز بسيارى فوت شدو اكثر مردم، فضيلت نماز جماعت گزاردن به همراه وى را از دست دادند. [بنا براين،] در اين باره با هم گفتگو مى ‏كردند.

🔸هنگامى كه وى بحث آنان را در اين مورد شنيد، از خداوند عز و جل خواست كه‏ خورشيد را براى وى برگرداند تا همه يارانش براى گزاردن نماز عصر در وقت‏ آن، گرد آيند.

👌خداوند عز و جل، دعاى على عليه السلام را در باز گرداندن خورشيد، اجابت كرد و خورشيد درافق، با همان حالتى كه هنگام عصر داشت، پديدار شد.

هنگامى كه على عليه السلام سلام نماز را داد، خورشيد، غروب كرد و صداى شديدى از آن شنيده شد كه مردم را ترساند و آنان، تسبيح و تهليل‏ و استغفار و سپاس‏ خداوند را بر نعمتى كه براى آنان آشكار شده بود، فراوان به جاى آوردند.
خبر اين موضوع در همه جا پيچيد و بين مردم، پخش شد.»

📚الإرشاد: ج 1 ص 346، روضة الواعظين: ص 145، إعلام الورى: ج 1 ص 351، المناقب لابن شهر آشوب: ج 2 ص 318

👌در اثبات اين گونه حوادث، مُحال نبودن آنها (به خاطر وجود نقل‏هاى استوار)، كافى است. بى‏ گمان، وقوع چنين حادثه ‏اى كه نمونه آن در تاريخ قطعا بوده است مانند معجزه شق القمر ، عقلًا مُحال نيست تا از دايره قدرت الهى بيرون باشد. بنا بر اين، پذيرفتن آن به گونه جريانى «خلاف عادت»، امّا بر اساس علل و عوامل موجود در هستى و با قدرت خداوندِ «سبب سازِ سبب‏ سوز»، چه مانعى دارد؟

👌به بیان دیگر ؛

کسانی که می گویند چنین معجزاتی از امور #محال است و مورد قبول ما نمی باشد ، توجه ندارند که معجزه به معناى انجام يك محال عقلى نيست، زيرا محال عقلى (خواه محال ذاتى باشد مانند اجتماع #نقيضين و ضدين در محل واحد و در زمان واحد، يا محال بالغير مانند كارى كه وجود آن سرانجام منتهى به يك محال عقلى مى‏ شود) به حكم عقل غير ممكن است، يا به تعبير ديگر از دايره قدرت بيرون باشد، يعنى اصولًا به كاربردن كلمه «قدرت» در مورد آن بى‏ معناست، مثل اين‏كه پيامبر یا امام بخواهد در آنِ واحد چيزى موجود باشد و موجود نباشد، و يا صخره عظيمى را در پوست يك تخم مرغ جا دهد بى ‏آن‏كه صخره كوچك شود يا تخم مرغ بزرگ گردد، اين گونه پيشنهادها در درون خود تضادى را پرورش مى ‏دهد، يعنى خود پيشنهاد غلط است و در حقيقت مفهومش اين است كه انسان چيزى را بخواهد و نخواهد (دقت كنيد).

بنابراين محالات عقلى نه در بحث اعجاز و نه در هيچ بحث ديگرى قابل طرح نيست، آنچه قابل طرح است محال عادى مى ‏باشد، بنابراين معجزه فقط يك محال عادى است. يعنى طبق روال معمولى قانون علت و معلول چنين چيزى با اسباب و شرايط معمولى و با نيروى انسانى قابل #تحقق نمى‏ باشد، ولى هيچ مانعى ندارد كه با نيروى الهى حاصل گردد .

📚پیام قرآن ج 7 ص 270



#پرسمان_اعتقادی
Poorseman.ir
@Rahnamye_Behesht