زمانی مرحوم شیخ ابراهیم حائری
در مسجد کوفه معتکف بود،
حضرت غائب(عج) را در خواب دید
حضرت به او فرمود:
اینها که اینجا معتکف اند
از خوبان و صلحا هستند
ولی هر کدام حاجتی دارند
مال، عیال، خانه، قضای دین
رفع کسالت و مرض و ...
ولی هیچ کس به فکر من نیست
و برای ظهور و فرج من
به طور جدی دعا نمی کند ..
• آیت اللّٰه بهجت(ره) •
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
در مسجد کوفه معتکف بود،
حضرت غائب(عج) را در خواب دید
حضرت به او فرمود:
اینها که اینجا معتکف اند
از خوبان و صلحا هستند
ولی هر کدام حاجتی دارند
مال، عیال، خانه، قضای دین
رفع کسالت و مرض و ...
ولی هیچ کس به فکر من نیست
و برای ظهور و فرج من
به طور جدی دعا نمی کند ..
• آیت اللّٰه بهجت(ره) •
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
همسر فرعون!
تصميم گرفت که عوض شه؛وشُد یکی از زنان والای بھشتی...
پسرنوح!
تصميمی برای عوض شدن نداشت
غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان...
اولی همسر يک طغيانگر بود...!
ودومی پسر یک پيامبر....!
برای عوض شدن هيچ بھانه ای
قابل قبول نيست
اين خودت هستی که تصميم میگيری
عوض بشی!
#تلنگر
@Quet_kums
تصميم گرفت که عوض شه؛وشُد یکی از زنان والای بھشتی...
پسرنوح!
تصميمی برای عوض شدن نداشت
غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان...
اولی همسر يک طغيانگر بود...!
ودومی پسر یک پيامبر....!
برای عوض شدن هيچ بھانه ای
قابل قبول نيست
اين خودت هستی که تصميم میگيری
عوض بشی!
#تلنگر
@Quet_kums
همسر فرعون!
تصميم گرفت که عوض شه؛وشُد یکی از زنان والای بھشتی...
پسرنوح!
تصميمی برای عوض شدن نداشت
غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان...
اولی همسر يک طغيانگر بود...!
ودومی پسر یک پيامبر....!
برای عوض شدن هيچ بھانه ای
قابل قبول نيست
اين خودت هستی که تصميم میگيری
عوض بشی!
#تلنگر. . .
@Quet_kums
تصميم گرفت که عوض شه؛وشُد یکی از زنان والای بھشتی...
پسرنوح!
تصميمی برای عوض شدن نداشت
غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان...
اولی همسر يک طغيانگر بود...!
ودومی پسر یک پيامبر....!
برای عوض شدن هيچ بھانه ای
قابل قبول نيست
اين خودت هستی که تصميم میگيری
عوض بشی!
#تلنگر. . .
@Quet_kums
☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱
🖌آدمهای زیبا و دوست داشتنی،
به صورت تصادفی به وجود نمیآیند.
زیباترین و دوست داشتنی ترین انسانهایی که میشناسیم،
آنهایی هستند که با شکست آشنا شدهاند،
آنهایی که رنج را تجربه کردهاند،
آنهایی که از دست دادن را تجربه کردهاند،
آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار
دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کردهاند.
این افراد،
زندگی را به شکل متفاوتی میفهمند،
آن را به شکل متفاوتی تحسین میکنند.
و نیز به شکل متفاوتی حس میکنند!
به همین دلیل،
آرامترند
و دوست داشتن و محبت
به دغدغهشان تبدیل میشود.
✍🏻وین دایر
#تلنگر
#کتابخوانی📚
•|@Quet_kums|•
🖌آدمهای زیبا و دوست داشتنی،
به صورت تصادفی به وجود نمیآیند.
زیباترین و دوست داشتنی ترین انسانهایی که میشناسیم،
آنهایی هستند که با شکست آشنا شدهاند،
آنهایی که رنج را تجربه کردهاند،
آنهایی که از دست دادن را تجربه کردهاند،
آنهایی که پس از این رویدادهای دشوار
دوباره مسیر خود را به سمت زندگی پیدا کردهاند.
این افراد،
زندگی را به شکل متفاوتی میفهمند،
آن را به شکل متفاوتی تحسین میکنند.
و نیز به شکل متفاوتی حس میکنند!
به همین دلیل،
آرامترند
و دوست داشتن و محبت
به دغدغهشان تبدیل میشود.
✍🏻وین دایر
#تلنگر
#کتابخوانی📚
•|@Quet_kums|•
📖میگفت:
قرارنیستتودنیاسختـےنکشیم..
قرارهیادبگیریمڪه
چجوریباسختےهامونڪناربیایم!
چجوریرشدکنیم..
اینجابھشتنیست!
بهشتاونوره،حالااینڪهتو
تویایندنیاباهمهسختےهاشبھشترو
بچشـے..؛
بستهبهنگاھِخودته...
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
قرارنیستتودنیاسختـےنکشیم..
قرارهیادبگیریمڪه
چجوریباسختےهامونڪناربیایم!
چجوریرشدکنیم..
اینجابھشتنیست!
بهشتاونوره،حالااینڪهتو
تویایندنیاباهمهسختےهاشبھشترو
بچشـے..؛
بستهبهنگاھِخودته...
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
📚میگفت...
بدترین سخن این است که دعاکردم نشد،
زیارت رفتم نشد،
این نشدن ها شیطانی است.
هیچ دعا کننده ای دست خالی بر نمیگردد.
اگر به صلاح باشد همان را و اگر به صلاحش
نباشد بهتر از آن را میدهند
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
بدترین سخن این است که دعاکردم نشد،
زیارت رفتم نشد،
این نشدن ها شیطانی است.
هیچ دعا کننده ای دست خالی بر نمیگردد.
اگر به صلاح باشد همان را و اگر به صلاحش
نباشد بهتر از آن را میدهند
-استادفاطمینیا
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🤔شیطاندائماًمارابهشتابزدگیوادارمیکند چوناگرآدمآرامباشد،غالباًدرستتشخیص
میدهدودقیقعملمیکند.
عجلهپایثابتغالباشتباهاتماست.
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
میدهدودقیقعملمیکند.
عجلهپایثابتغالباشتباهاتماست.
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
امامزمان اگرغایبمیشود
ابتدادردلهاغایبمیشودوبعد
ازآندر جامعه واگرظاهرمیشود
ابتدابردلهاظاهرمیشود
وبعدازآنبرجامعه...
برای ظهار امام زمان (عج)یک صلوات🙏🏻
#امام_زمان
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
ابتدادردلهاغایبمیشودوبعد
ازآندر جامعه واگرظاهرمیشود
ابتدابردلهاظاهرمیشود
وبعدازآنبرجامعه...
برای ظهار امام زمان (عج)یک صلوات🙏🏻
#امام_زمان
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔻🔺🔺🔻
《 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم 》
📝جابر می گوید: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: قبل از آن که به مقام پیامبری برسم شتر و گوسفند می چراندم. هیچ پیامبری نیست مگر اینکه چوپانی کرده باشد.
گاهی می دیدم که شتر و گوسفند در جای خود مستقر هستند و هیچ چیزی در اطراف آن ها نبود که آنها را بترساند، ناگهان می دیدم آن ها یکباره هراسان از جای خود حرکت می کردند و به هوا می جستند، با خود می گفتم:
راز هراس و جست و خیز ناگهانی این حیوانات چیست؟
هنگامی که به پیامبری رسیدم جبرئیل برای من چنین گفت:
وقتی کافر بمیرد، آن چنان ضربه به او می زنند که تمام مخلوقاتی را که خدا آفریده است از آن ضربه وحشت زده می شوند مگر طایفه جن و انس؛ گفتم پس این اضطراب ناگهانی حیوانات، به خاطر ضربت خوردن کافر است. فنعوذ بالله من عذاب القبر؛ پس پناه می برم به خدا از عذاب قبر.
📚منبع : فروع کافی (ج 3، ص 233) از کتاب عذابهای قبر
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
《 بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرحیم 》
📝جابر می گوید: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: قبل از آن که به مقام پیامبری برسم شتر و گوسفند می چراندم. هیچ پیامبری نیست مگر اینکه چوپانی کرده باشد.
گاهی می دیدم که شتر و گوسفند در جای خود مستقر هستند و هیچ چیزی در اطراف آن ها نبود که آنها را بترساند، ناگهان می دیدم آن ها یکباره هراسان از جای خود حرکت می کردند و به هوا می جستند، با خود می گفتم:
راز هراس و جست و خیز ناگهانی این حیوانات چیست؟
هنگامی که به پیامبری رسیدم جبرئیل برای من چنین گفت:
وقتی کافر بمیرد، آن چنان ضربه به او می زنند که تمام مخلوقاتی را که خدا آفریده است از آن ضربه وحشت زده می شوند مگر طایفه جن و انس؛ گفتم پس این اضطراب ناگهانی حیوانات، به خاطر ضربت خوردن کافر است. فنعوذ بالله من عذاب القبر؛ پس پناه می برم به خدا از عذاب قبر.
📚منبع : فروع کافی (ج 3، ص 233) از کتاب عذابهای قبر
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بِسْمِ اللّهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحيم🌸
🔶«بزرگی» پسری داشت، روزی به وی گفت: من حاجتی دارم، اگر آن را بگویم انجام می دهی؟ پسر گفت: بلی.
پدر گفت: هر شب که به خانه می آیی، اعمال روز خود را برای من شرح بده.
شب که شد، پسر مقداری از اعمال خود را ذکر کرد و از گفتن بعض دیگر خودداری نمود. پدر به او گفت: من بنده ضعیفی از بندگان خدا هستم، وقتی تو اعمال خود را نمی توانی به من بگویی، چطور در روز قیامت به خدا می گویی و چگونه اعمالت را در محضر خلایق می خوانی؟
📚برگرفته از قصص الله، ج 1، تألیف: برادران میرخلف زاده
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🔶«بزرگی» پسری داشت، روزی به وی گفت: من حاجتی دارم، اگر آن را بگویم انجام می دهی؟ پسر گفت: بلی.
پدر گفت: هر شب که به خانه می آیی، اعمال روز خود را برای من شرح بده.
شب که شد، پسر مقداری از اعمال خود را ذکر کرد و از گفتن بعض دیگر خودداری نمود. پدر به او گفت: من بنده ضعیفی از بندگان خدا هستم، وقتی تو اعمال خود را نمی توانی به من بگویی، چطور در روز قیامت به خدا می گویی و چگونه اعمالت را در محضر خلایق می خوانی؟
📚برگرفته از قصص الله، ج 1، تألیف: برادران میرخلف زاده
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
✨﷽✨
🟢گویند در مجلس معاویه، یکی از بزرگان خاموش بود و هیچ نمی گفت. معاویه گفت: چرا سخن نمی گویی؟ گفت: چه گویم؛ اگر راست گویم، از تو بترسم و اگر دروغ گویم، از خدا. پس در این مقام، سکوت سزاوارتر است.
🔔بهجاسخنبگوییم
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🟢گویند در مجلس معاویه، یکی از بزرگان خاموش بود و هیچ نمی گفت. معاویه گفت: چرا سخن نمی گویی؟ گفت: چه گویم؛ اگر راست گویم، از تو بترسم و اگر دروغ گویم، از خدا. پس در این مقام، سکوت سزاوارتر است.
🔔بهجاسخنبگوییم
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
✨﷽✨
🟠چون حضرت موسی (علیه السلام) دعا کرد که یا رب، فرعون را هلاک کن.
از حق تعالی ندا آمد ای موسی، او را زودتر باید هلاک می کردیم اما او هر روز سفره ای می گستراند و بندگان، نعمت از او می خورند.
به عزت من که تا او نان و نعمت بر خلق تمام می دارد، او را هلاک نکنم.
حضرت موسی (علیه السلام) گفت پس مهلت او کی تمام می شود؟
گفت آنگاه که نان دادن از خلق بازگیرد.
#حکمتخدا
منبع: سیاست نامه، خواجه نظام الملک طوسی📚
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🟠چون حضرت موسی (علیه السلام) دعا کرد که یا رب، فرعون را هلاک کن.
از حق تعالی ندا آمد ای موسی، او را زودتر باید هلاک می کردیم اما او هر روز سفره ای می گستراند و بندگان، نعمت از او می خورند.
به عزت من که تا او نان و نعمت بر خلق تمام می دارد، او را هلاک نکنم.
حضرت موسی (علیه السلام) گفت پس مهلت او کی تمام می شود؟
گفت آنگاه که نان دادن از خلق بازگیرد.
#حکمتخدا
منبع: سیاست نامه، خواجه نظام الملک طوسی📚
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🔸یکی از بزرگان می گفت: در سفر به فرانسه از خانمی که مسلمان شده بود، پرسیدم: چگونه مسلمان شدید؟
گفت: من سال ها پیش مقیم الجزایر بودم، یک روز از جاده ای عبور می کردم که در کنار آن مزرعه ای بود. دیدم کسی رو به سمتی ایستاده و حرکاتی انجام می دهد. کنجکاو شدم و از دیگران پرسیدم: این حرکات چیست؟ گفتند: نماز می خواند. کنجاوتر شدم و سراغش رفتم، پرسیدم چه می کنی، چه می گویی و چه می خواهی ؟
وقتی متوجه شدم که در اسلام ارتباط با خالق این اندازه آسان و این قدر عمیق و لطیف است، تکان خوردم و این بود علت اصلی مسلمان شدن من .
📚نقل از: حسین دیلمی، هزار و یک نکته درباره نماز، نکته 658
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🔸یکی از بزرگان می گفت: در سفر به فرانسه از خانمی که مسلمان شده بود، پرسیدم: چگونه مسلمان شدید؟
گفت: من سال ها پیش مقیم الجزایر بودم، یک روز از جاده ای عبور می کردم که در کنار آن مزرعه ای بود. دیدم کسی رو به سمتی ایستاده و حرکاتی انجام می دهد. کنجکاو شدم و از دیگران پرسیدم: این حرکات چیست؟ گفتند: نماز می خواند. کنجاوتر شدم و سراغش رفتم، پرسیدم چه می کنی، چه می گویی و چه می خواهی ؟
وقتی متوجه شدم که در اسلام ارتباط با خالق این اندازه آسان و این قدر عمیق و لطیف است، تکان خوردم و این بود علت اصلی مسلمان شدن من .
📚نقل از: حسین دیلمی، هزار و یک نکته درباره نماز، نکته 658
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🔸امام صادق علیه السلام می فرماید:
روزی حضرت عیسی علیه السلام بربالای بلندی ایستاده بود.
ابلیس بر او عیان شد و گفت:
تو که می گویی خداوند برهرکاری تواناست، از این بلندی خودت را پائین بینداز تا خداوند تو را نگه دارد.
حضرت فرمود:
سزاوار نیست بنده ای بخواهد خدا را آزمایش کند، بلکه اوست که بندگانش را می آزماید. آن معجزات را خداوند به من اجازه داده و این را اجازه نفرموده است.
#حکایت📚
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🔸امام صادق علیه السلام می فرماید:
روزی حضرت عیسی علیه السلام بربالای بلندی ایستاده بود.
ابلیس بر او عیان شد و گفت:
تو که می گویی خداوند برهرکاری تواناست، از این بلندی خودت را پائین بینداز تا خداوند تو را نگه دارد.
حضرت فرمود:
سزاوار نیست بنده ای بخواهد خدا را آزمایش کند، بلکه اوست که بندگانش را می آزماید. آن معجزات را خداوند به من اجازه داده و این را اجازه نفرموده است.
#حکایت📚
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌸
🖌ابوبصیر نقل کرده است: روزی به امام کاظم عرض کردم که امام زمان را چگونه می توان شناخت؟ امام فرمود: امام زمان را به چند چیز می توان شناخت. یکی از آنها سخن گفتن امام به هر زبانی است.
در حال صحبت بودیم که مردی از جانب خراسان آمد و پس از سلام شروع به صحبت کردن به زبان عربی کرد. و حضرت پاسخ او را به زبان خراسانی داد. مرد خراسانی گفت به خدا سوگند من به این جهت با شما به زبان عربی صحبت کردم که تصور می کردم شما زبان خراسانی نمی دانید. اکنون می بینم که شما فصیح تر از من به زبان خراسانی صحبت می کنید. حضرت فرمود: اگر من این زبان را بهتر از تو ندانم پس فضیلت و علم من بر تو چگونه است و چگونه مستحق خلافت و امامت هستم؟ سپس امام فرمود: کلام و زبان هیچ قبیله ای بر ما پوشیده نیست
#حکایت📚
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🖌ابوبصیر نقل کرده است: روزی به امام کاظم عرض کردم که امام زمان را چگونه می توان شناخت؟ امام فرمود: امام زمان را به چند چیز می توان شناخت. یکی از آنها سخن گفتن امام به هر زبانی است.
در حال صحبت بودیم که مردی از جانب خراسان آمد و پس از سلام شروع به صحبت کردن به زبان عربی کرد. و حضرت پاسخ او را به زبان خراسانی داد. مرد خراسانی گفت به خدا سوگند من به این جهت با شما به زبان عربی صحبت کردم که تصور می کردم شما زبان خراسانی نمی دانید. اکنون می بینم که شما فصیح تر از من به زبان خراسانی صحبت می کنید. حضرت فرمود: اگر من این زبان را بهتر از تو ندانم پس فضیلت و علم من بر تو چگونه است و چگونه مستحق خلافت و امامت هستم؟ سپس امام فرمود: کلام و زبان هیچ قبیله ای بر ما پوشیده نیست
#حکایت📚
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌸
🖌در حدیث است که جاثلیقی (یکی از علمای مسیحی) به حضرت علی (ع) فرمود: به من بگو چهره حق که قرآن می گوید به هر طرف رو کنید رو به خدایید و روی خدا با شماست، یعنی چه؟
حضرت علی (ع) دستور داد هیزم و آتش آوردند. هیزم را آتش زد، مشتعل شد و فضا را روشن کرد. آن گاه پرسید: چهره این آتش کدام طرف است؟ گفت: همه جا و همه طرف، چهره آن است، فرمود: این آتش با این کیفیت که دیدی مصنوعی و مخلوقی است از مخلوقات خدا و همه طرف روی اوست، تو می خواهی خداوند جهت معیّن داشته باشد.
📚بیست گفتار، شهید مرتضی مطهری، ص 368
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🖌در حدیث است که جاثلیقی (یکی از علمای مسیحی) به حضرت علی (ع) فرمود: به من بگو چهره حق که قرآن می گوید به هر طرف رو کنید رو به خدایید و روی خدا با شماست، یعنی چه؟
حضرت علی (ع) دستور داد هیزم و آتش آوردند. هیزم را آتش زد، مشتعل شد و فضا را روشن کرد. آن گاه پرسید: چهره این آتش کدام طرف است؟ گفت: همه جا و همه طرف، چهره آن است، فرمود: این آتش با این کیفیت که دیدی مصنوعی و مخلوقی است از مخلوقات خدا و همه طرف روی اوست، تو می خواهی خداوند جهت معیّن داشته باشد.
📚بیست گفتار، شهید مرتضی مطهری، ص 368
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🖌توی دعای عرفه یجا هست که میگه:
یا ... مُمْسِکَ یَدَىْ اِبْرهیمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کِبَرِ سِنِّهِ وَفَنآءِ عُمُرِهِ
اینجا امام حسین داره از خدا تشکر میکنه و ساده شدهی حرفش اینه که؛
خدایا؛
ممنون که به ابراهیم رحم کردی (دستشو گرفتی)، ممنون که نگذاشتی پسرش جلوی چشمهاش ذبح بشه ...
#دعای_عرفه
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🖌توی دعای عرفه یجا هست که میگه:
یا ... مُمْسِکَ یَدَىْ اِبْرهیمَ عَنْ ذَبْحِ ابْنِهِ بَعْدَ کِبَرِ سِنِّهِ وَفَنآءِ عُمُرِهِ
اینجا امام حسین داره از خدا تشکر میکنه و ساده شدهی حرفش اینه که؛
خدایا؛
ممنون که به ابراهیم رحم کردی (دستشو گرفتی)، ممنون که نگذاشتی پسرش جلوی چشمهاش ذبح بشه ...
#دعای_عرفه
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🖌«بزرگی» پسری داشت، روزی به وی گفت: من حاجتی دارم، اگر آن را بگویم انجام می دهی؟ پسر گفت: بلی.
پدر گفت: هر شب که به خانه می آیی، اعمال روز خود را برای من شرح بده.
شب که شد، پسر مقداری از اعمال خود را ذکر کرد و از گفتن بعض دیگر خودداری نمود. پدر به او گفت: من بنده ضعیفی از بندگان خدا هستم، وقتی تو اعمال خود را نمی توانی به من بگویی، چطور در روز قیامت به خدا می گویی و چگونه اعمالت را در محضر خلایق می خوانی؟
📚برگرفته از: قصص الله، ج 1، تألیف: برادران میرخلف زاده
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🖌«بزرگی» پسری داشت، روزی به وی گفت: من حاجتی دارم، اگر آن را بگویم انجام می دهی؟ پسر گفت: بلی.
پدر گفت: هر شب که به خانه می آیی، اعمال روز خود را برای من شرح بده.
شب که شد، پسر مقداری از اعمال خود را ذکر کرد و از گفتن بعض دیگر خودداری نمود. پدر به او گفت: من بنده ضعیفی از بندگان خدا هستم، وقتی تو اعمال خود را نمی توانی به من بگویی، چطور در روز قیامت به خدا می گویی و چگونه اعمالت را در محضر خلایق می خوانی؟
📚برگرفته از: قصص الله، ج 1، تألیف: برادران میرخلف زاده
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🖌روزي (عقيل ) برادر (امام علي ) عليه السلام از حضرتش درخواست كمك مالي كرد و گفت : من تنگدستم مرا چيزي بده .
حضرت فرمود : صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم ، سهميه تو را خواهم داد . عقيل اصرار ورزيد ، امام به مردي گفت : دست عقيل را بگير و ببر در ميان بازار ، بگو قفل دكاني را بشكند و آنچه در ميان دكان است بردارد . عقيل در جواب گفت : مي خواهي مرا به عنوان دزدي بگيرند .
امام فرمود : پس تو مي خواهي مرا سارق قرار دهي كه از بيت المال مسلمين بردارم و به تو بدهم ؟
عقيل گفت : پيش معاويه مي رويم ، فرمود : خود داني عقيل پيش معاويه رفت و از او تقاضاي كمك كرد . معاويه او را صد هزار درهم داد و گفت : بالاي منبر برو بگو علي عليه السلام با تو چگونه رفتار كرد و من چه كردم .
عقيل بر منبر رفت و پس از سپاس و حمد خدا گفت : مردم من از علي عليه السلام دينش را طلب كردم مرا كه برادرش بود رها كرد و دينش را گرفت ، ولي از معاويه درخواست نمودم مرا بر دينش مقدم داشت .
📚پند تاریخ ج 1 ص 180
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🖌روزي (عقيل ) برادر (امام علي ) عليه السلام از حضرتش درخواست كمك مالي كرد و گفت : من تنگدستم مرا چيزي بده .
حضرت فرمود : صبر داشته باش تا ميان مسلمين تقسيم كنم ، سهميه تو را خواهم داد . عقيل اصرار ورزيد ، امام به مردي گفت : دست عقيل را بگير و ببر در ميان بازار ، بگو قفل دكاني را بشكند و آنچه در ميان دكان است بردارد . عقيل در جواب گفت : مي خواهي مرا به عنوان دزدي بگيرند .
امام فرمود : پس تو مي خواهي مرا سارق قرار دهي كه از بيت المال مسلمين بردارم و به تو بدهم ؟
عقيل گفت : پيش معاويه مي رويم ، فرمود : خود داني عقيل پيش معاويه رفت و از او تقاضاي كمك كرد . معاويه او را صد هزار درهم داد و گفت : بالاي منبر برو بگو علي عليه السلام با تو چگونه رفتار كرد و من چه كردم .
عقيل بر منبر رفت و پس از سپاس و حمد خدا گفت : مردم من از علي عليه السلام دينش را طلب كردم مرا كه برادرش بود رها كرد و دينش را گرفت ، ولي از معاويه درخواست نمودم مرا بر دينش مقدم داشت .
📚پند تاریخ ج 1 ص 180
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸
🖌هارونالرشید دو تن از پسرانش که یکی محمدامین و دیگری مامونالرشید بود، با هم بر سر خلافت درگیر شدند که عاقبت، مامون بر محمدامین ، غلبه کرد و او را کشت و سر برادرش را بر صحن خانه چوبی آویزان کرد و امر نمود هر سرباز و مهمانی بر خانه وارد می شد بر آن سر بریده نفرین و لعنت می کرد و سپس انعام میگرفت و وارد کاخ میشد.
پیرمردی عجم وارد کاخ شد و سر بریده را دید، سوال کرد، گفتند برادر شاه است او را لعنت کن تا انعام و جایزه خود را بگیری.
پیرمرد، پیش سر بریده آمده و گفت: خدا لعنت کند این سر بریده و پدر و مادر و اجدادش را ….!!!!!
و انعام گرفت.
فرزند مامون نوجوانی کوچکی بود که شاهد این کار پدرش با عمویش بود که به خاطر سلطنت و تاج و تخت چند روزه دنیا، پدرش، حاضر بود حتی بر پدر و مادرش لعنت کنند و او نه تنها ناراحت نمی شد بلکه شاد گشته انعام هم میداد.
پسر مامون بعد از دیدن این ماجرا، بر خباثت سلطنت و قدرت پی برد و هرگز حاضر به پذیرش خلافت نگردید.
و همیشه میگفت: قدرت و پول از ابزار شیطان است، که چنان در چشم انسان زیبا جلوه میکند که هر کاری برای رسیدن به آن انجام میدهد.
منبع :تتمته المنتهی
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•
🖌هارونالرشید دو تن از پسرانش که یکی محمدامین و دیگری مامونالرشید بود، با هم بر سر خلافت درگیر شدند که عاقبت، مامون بر محمدامین ، غلبه کرد و او را کشت و سر برادرش را بر صحن خانه چوبی آویزان کرد و امر نمود هر سرباز و مهمانی بر خانه وارد می شد بر آن سر بریده نفرین و لعنت می کرد و سپس انعام میگرفت و وارد کاخ میشد.
پیرمردی عجم وارد کاخ شد و سر بریده را دید، سوال کرد، گفتند برادر شاه است او را لعنت کن تا انعام و جایزه خود را بگیری.
پیرمرد، پیش سر بریده آمده و گفت: خدا لعنت کند این سر بریده و پدر و مادر و اجدادش را ….!!!!!
و انعام گرفت.
فرزند مامون نوجوانی کوچکی بود که شاهد این کار پدرش با عمویش بود که به خاطر سلطنت و تاج و تخت چند روزه دنیا، پدرش، حاضر بود حتی بر پدر و مادرش لعنت کنند و او نه تنها ناراحت نمی شد بلکه شاد گشته انعام هم میداد.
پسر مامون بعد از دیدن این ماجرا، بر خباثت سلطنت و قدرت پی برد و هرگز حاضر به پذیرش خلافت نگردید.
و همیشه میگفت: قدرت و پول از ابزار شیطان است، که چنان در چشم انسان زیبا جلوه میکند که هر کاری برای رسیدن به آن انجام میدهد.
منبع :تتمته المنتهی
#حکایت
#تلنگر
•|@Quet_kums|•