کانون قرآن و عترت
454 subscribers
2.92K photos
509 videos
20 files
271 links
▫️◽️◻️



🟡کانون دانشجویی🧑‍🎓، فرهنگی📚 و مذهبی📿
«قرآن و عترت» دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه

🌐 آدرس صفحه کانون در اینستاگرام:
🔺 https://instagram.com/quet_kums?utm_medium=co

📩 آیدی ادمین کانال جهت ارتباط و انتقادات و پیشنهادات:
🔺 @Hnazar20
Download Telegram
4_5913515735698640748.mp4
3.5 MB
«برادر» با برادر «دست» می‌داد
«برای بار آخِر» دست می‌داد

چه احساس قشنگی «ظهر آن روز»
به «عباس دلاور» دست می‌داد...

عزیز مُعَزّا؛
امشب، شبِ «تاسوعا» است!
تاسوعایی که یادآور رَخشندگی‌های
امیرِ دیارِ «درایت» و «دلاوری»،
والیِ ولایتِ «شهادت» و «شیدایی»
و سلطان سرزمین «سعی» و «صبر» ،
«حضرت ابوالفضل العباس»(علیه السلام) است.

همان اَبَرمردی که در او، «غیرت، به غایت» رسید و «هِمّت، به نهایت»!!
و همان «صاحب فضلی» که «آدابِ ادب» را به اِنتها به جای آورد و «شرایط شریعت» را به مُنتها!!!

امید که در سایه سار الطاف الهی، «مَشّاقانه» از «مَشیِ مصلحانه»ی آن «عبد صالح» مشق کنیم، تا بتوانیم «آموزگارانه» سجایای سعادت‌آفرین و اَنوار روشنگر آن «ماهِ منیر» را به «مشتاقان رهایی» و «محتاجان رستگاری» بیاموزانیم.

#برادر
#حضرت_ابوالفضل

•|@Quet_kums|•
آن سردار فداکار با لبی تشنه و جگری سوخته، پا به فرات گذاشت، امّا جوانمردی و وفایش نگذاشت که او آب بنوشد و امام و اهل ‌بیت(ع) و کودکان تشنه کام باشند. لب تشنه از فرات بیرون آمد تا آب را به کودکان برساند.
خود از آب ننوشید و فرات را تشنه لب‌های خویش نهاد و برگشت و دستِ عطش فرات، دیگر هرگز به دامن وفای عباس نرسید. این ایثار را کجا می‌توان یافت و این همه فداکاری مگر در واژه می‌گنجد و با کلام قابل بیان است؟
دستان ابواالفضل(ع) قلم شد و این دست‌ها برای آزادگان جهان علم گشت و عباس آموزگار بی‌بدیل فتوّت و مردانگی در تاریخ شد و چه به حق او را غیرت‌الله العظمیم نامیده‌اند

#غیرت_الله
#حضرت_ابوالفضل

•|@Quet_kums|•
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ابالفضل با وفا علمدار لشکرم
مه هاشمی نسب امیر دلاورم

صلی الله علیک یا ساقی العطاشا

#روز_تاسوعا
#حضرت_ابوالفضل🖤

•|@Quet_kums|•
آیا میدانید ذُخر الحسین کیست؟

🔸در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (ع) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد.

🔸معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت: در شان من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست.

ابوشعتاء 9 پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد. ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید.

🔹امیرالمؤمنین(ع) به نوجوان فرمودند بس است پسرم برگرد...
تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (ع) فرمودند نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است.

🔸انه ذخر الحسین: او ذخیره برای حسین است.

السلام علیک یا ابالفضل العباس

#حضرت_ابوالفضل

•|@Quet_kums|•