باید مسئولیت های کار های مهم زندگی مون رو به گردن بگیریم و این رو بدونیم برنده بازی کسانی هستند که کار رو شروع میکنند و با انگیزه و هدفمند و با استمرار و سخت کوشی کار رو به پایان می رسانند.
✍️ مهدی
✍️ مهدی
توی تمام کتاب های توسعه فردی می نویسند که برای موفقیت باید سحر خیز باشید. اما بهمون نمیگن چطور سحر خیز باشیم
امروز یک نکته ای رو بصورت تجربی یادگرفتم که توی هیچ کتاب نخوندم برای اینکه بتونی صبح زود پا بشی باید شب قبلش زود بخوابی!!!
فرمول سحر خیزی ساده است
زود بخواب ، زود بیدار شو
✍️ مهدی
@Qiamast
امروز یک نکته ای رو بصورت تجربی یادگرفتم که توی هیچ کتاب نخوندم برای اینکه بتونی صبح زود پا بشی باید شب قبلش زود بخوابی!!!
فرمول سحر خیزی ساده است
زود بخواب ، زود بیدار شو
✍️ مهدی
@Qiamast
چرا یادم رفته بود که برنامه نویسی رو به چه دلیل شروع کردم؟
دلیل پول نیست ساختنه پروژه هایی که تو سرمه
دلیل پول نیست ساختنه پروژه هایی که تو سرمه
Qiamast
فارسیش یکم یجور شده
Hi I'm Mahdi a Front-End Developer Expert in React JS
یک مدل هوش مصنوعی هست با عکس های خودت آموزش میدی و بعد هر وقت خواستی عکس میگیری :)))
مثلا میگی یه عکس از من رو کنار ایفل با لباس رسمی بگیر
و بدون اینکه از خونه بری بیرون عکس گرفتی
مثلا میگی یه عکس از من رو کنار ایفل با لباس رسمی بگیر
و بدون اینکه از خونه بری بیرون عکس گرفتی
خواب دیدم با پیام بهرام پور به مهمونی شبیه سمینار در یک تالار بزرگ دعوت شدیم
هی می خواستم باهاش حرف بزنم
هی می خواستم باهاش حرف بزنم
Qiamast
ᴛᴏ ᴇᴀʀɴɪɴɢ ᴍᴏʀᴇ, ʏᴏᴜ ʜᴀᴠᴇ ᴛᴏ ʟᴇᴀʀɴɪɴɢ ᴍᴏʀᴇ
این اینجا بمونه بعد به working تغییر میدم
Qiamast
این اینجا بمونه بعد به working تغییر میدم
بعد از اون هم به Enjoying more
قدیم یه سوال بود می پرسید از کتاب پیداش می کردیم
قبلا یه سوال می پرسید میگفتیم گوگل کنی حله
الان میگیم از چت GPT بپرس بهت بگه
فردا چی؟
سوالی وجود خواهد داشت یا همه ی سوال از قبل حل شده خواهند بود؟
دنیا واقعا جای عجیبی میشه
قبلا یه سوال می پرسید میگفتیم گوگل کنی حله
الان میگیم از چت GPT بپرس بهت بگه
فردا چی؟
سوالی وجود خواهد داشت یا همه ی سوال از قبل حل شده خواهند بود؟
دنیا واقعا جای عجیبی میشه
هیچ وقت فکر نمی کردم بعد مهاجرت ، دلم برای کوچیک ترین چیز ها تنگ بشه
دلم برای باغمون در روستا که عصر هر روز بعد برنامه نویسی کل روز ،
میون درخت های میوه قدم می زدم
تنگ شده 😥
دلم برای باغمون در روستا که عصر هر روز بعد برنامه نویسی کل روز ،
میون درخت های میوه قدم می زدم
تنگ شده 😥