Forwarded from انجمن ایرانبان
❇️پشت پرده جریان زبان مادری
بخش نخست
مهمترین عامل #تمایز مردم ایران، زبان های ایشان از یکدیگر است.
عموما زبان های موجود در ایران هم خانواده و بسیار نزدیک به یکدیگر هستند و فقط تعدادی زبان با ریشه غیر ایرانی وجود دارند مانند عربی و ماندایی و عبری که از خانواده زبان های سامی و آذربایجانی و قشقایی و ترکمنی و... که از خانواده زبان های ترکی هستند.
طبعا مردمی که به این زبان های مختلف و متراکم صحبت میکنند به یک #زبان_مشترک برای ارتباط جمعی نیاز دارند که از گذشته های دور زبان #نوای_میهن فارسی که بزرگترین و غنی ترین و قدرتمندترین زبان ایرانی است به دوش کشیده است. از سویی بیشینه زبان های ایرانی از زبان های ایرانی نوین هستند و هم این زبان ها و هم خانواده زبان های ترکی ادبیات ضعیفی دارند و علتش هم زندگی کوچرو و قبیله ای یا کوه نشینی گویشوران این زبان ها می باشد. حال آنکه زبان فارسی در شهرها رواج کامل داشت و توان آفرینش ادبیات را داشت. تنها زبانی که توان رقابت با فارسی را دارد زبان عربی است که آن هم عربی معیار است که در علوم حوزوی استفاده می شود و نه در میان عرب های ایران که به زبان عربی خلیجی و عراقی صحبت میکنند.
زبان فارسی پیوند دهنده همه ایرانیان و نماینده زبان های ایرانی در جهان است و رسانه فرهنگ ایرانی می باشد.
کمااینکه تا قرن ها زبان یونانی و سپس لاتین و سپس فرانسه نماینده فرهنگ غرب محسوب میشدند و حالا زبان انگلیسی این وظیفه را دارد. و یا زبان روسی که پیوند دهنده نه تنها اسلاو ها بلکه مردمانی است که تمدن جهانی را با روایت روسی آن پذیرفته اند. یعنی ازبک ها و قزاق ها و... که هنوز هم زبان روسیه را زبان علمی می دانند و در جامعه و دانشگاه های خود از این زبان استفاده میکنند.
اما بحران زبان مادری دقیقا از همان سرزمین روس ها آغاز شد. هیولایی بنام #شوروی به رهبری مردی بنام #لنین ظهور کرد. روسیه تزاری از قبل درصدد #حذف زبان فارسی در اراضی متصرفی خود بود. کمااینکه مردم این سرزمین ها را در قفقاز به ترکی نویسی و در آسیای میانه به ازبکی نویسی تشویق می کرد. زمانی که بالشویک ها به رهبری لنین در روسیه قدرت گرفتند! لنین برای سلطه آسان تر بر مردمان تحت استیلای خرس سرخ به آن ها بصورت تلویحی هویت ملی و خودمختاری اعطا کرد. حال آنکه این مردمان هنوز خود را #امت می دانستند و نه ملت. لنین حتی قبایل بدوی ترک و مغول را #ملت نامید برای نمونه در مغولستان قلمرو شوروی جمهوری تووا شکل گرفت یا به کالموک ها جمهوری اعطا کرد. یا برای مهاجران آلمانی جمهوری آلمانی ولگا را تأسیس کرد که خود دارای هویت ملی مشخص بودند.
یا در قفقاز برای مهاجران کرد کشوری خودمختار تاسیس کرد بنام کردستان سرخ، حال آنکه کردها هنوز درگیر هویت قبیله ای بودند.
این اقدامات #غیر_علمی و #کارشناسی_نشده لنین و استالین که منجر به تشکیل هویت های جدید و مجعول شد بعدها گریبان خود شوروی را گرفته و طی سیاست های گلاسنوست و پروسترویکای گورباچوف آن را از هم پاشید.(بلایی که امت گرایان دارند بر سر ایران ما می اورند)
به هر روی شوروی و ایادی آن در خاورمیانه این سیاست را به این سرزمین آورده و تبلیغ کردند و همچنین با قدرت گرفتن احزاب چپ در غرب، برخی از همین سیاست ها توسط سازمان های حقوق بشری به کار گرفته شد.
چپ ها در ایران نیز اقوام ایران را ملت خواندند و ایران را کشوری کثیرالمله معرفی کردند. حال اینکه دو سوم جامعه ایران هنوز مرحله شهرنشینی را هم تجربه نکرده بودند و درگیر تنش های قبیله ای بودند اما بزرگان و دانشمندان وقت جامعه ایران از هر قومی خود. را ایرانی میدانستند.
چپ ها برای اقوام ایران هویت های نوین تراشیدند و توهم نابودی زبان را به ایشان تلقین کردند حال آنکه همیشه در همه نقاط ایران مردم در زندگی روزمره از زبان محلی و در امور علمی و نوشتاری از زبان ملی که فارسی بود استفاده می کردند.
اما تخم لقی که چپ ها در ایران کاشتند روییدن گرفت و قوم گرایانی از نقاط مختلف با پایه و اساس عقاید چپ شکل گرفتند بسیار راسیست و #نژادپرست هستند و علنا سخن از #نسلکشی یکدیگر می گویند. آن ها برای مظلوم نمایی و چنگ زدن به قطع نامه های حقوق بشری مدعی شدند که چون فارسی زبان رسمی است زبان ما را نابود میکند و ما خواهان حفظ زبان خود هستیم و این درحالی بود که هیچ تغییری صورت نگرفته بود و زبان های محلی مانند گذشته ادبیات شفاهی و موسیقی و اشعار و داستان های خود را نه تنها حفظ کرده بودند بلکه حتی کتاب های خودآموز نیز برای این زبان ها نوشته شده بود.
@anjoman_iranban
@Panturkzionist
بخش نخست
مهمترین عامل #تمایز مردم ایران، زبان های ایشان از یکدیگر است.
عموما زبان های موجود در ایران هم خانواده و بسیار نزدیک به یکدیگر هستند و فقط تعدادی زبان با ریشه غیر ایرانی وجود دارند مانند عربی و ماندایی و عبری که از خانواده زبان های سامی و آذربایجانی و قشقایی و ترکمنی و... که از خانواده زبان های ترکی هستند.
طبعا مردمی که به این زبان های مختلف و متراکم صحبت میکنند به یک #زبان_مشترک برای ارتباط جمعی نیاز دارند که از گذشته های دور زبان #نوای_میهن فارسی که بزرگترین و غنی ترین و قدرتمندترین زبان ایرانی است به دوش کشیده است. از سویی بیشینه زبان های ایرانی از زبان های ایرانی نوین هستند و هم این زبان ها و هم خانواده زبان های ترکی ادبیات ضعیفی دارند و علتش هم زندگی کوچرو و قبیله ای یا کوه نشینی گویشوران این زبان ها می باشد. حال آنکه زبان فارسی در شهرها رواج کامل داشت و توان آفرینش ادبیات را داشت. تنها زبانی که توان رقابت با فارسی را دارد زبان عربی است که آن هم عربی معیار است که در علوم حوزوی استفاده می شود و نه در میان عرب های ایران که به زبان عربی خلیجی و عراقی صحبت میکنند.
زبان فارسی پیوند دهنده همه ایرانیان و نماینده زبان های ایرانی در جهان است و رسانه فرهنگ ایرانی می باشد.
کمااینکه تا قرن ها زبان یونانی و سپس لاتین و سپس فرانسه نماینده فرهنگ غرب محسوب میشدند و حالا زبان انگلیسی این وظیفه را دارد. و یا زبان روسی که پیوند دهنده نه تنها اسلاو ها بلکه مردمانی است که تمدن جهانی را با روایت روسی آن پذیرفته اند. یعنی ازبک ها و قزاق ها و... که هنوز هم زبان روسیه را زبان علمی می دانند و در جامعه و دانشگاه های خود از این زبان استفاده میکنند.
اما بحران زبان مادری دقیقا از همان سرزمین روس ها آغاز شد. هیولایی بنام #شوروی به رهبری مردی بنام #لنین ظهور کرد. روسیه تزاری از قبل درصدد #حذف زبان فارسی در اراضی متصرفی خود بود. کمااینکه مردم این سرزمین ها را در قفقاز به ترکی نویسی و در آسیای میانه به ازبکی نویسی تشویق می کرد. زمانی که بالشویک ها به رهبری لنین در روسیه قدرت گرفتند! لنین برای سلطه آسان تر بر مردمان تحت استیلای خرس سرخ به آن ها بصورت تلویحی هویت ملی و خودمختاری اعطا کرد. حال آنکه این مردمان هنوز خود را #امت می دانستند و نه ملت. لنین حتی قبایل بدوی ترک و مغول را #ملت نامید برای نمونه در مغولستان قلمرو شوروی جمهوری تووا شکل گرفت یا به کالموک ها جمهوری اعطا کرد. یا برای مهاجران آلمانی جمهوری آلمانی ولگا را تأسیس کرد که خود دارای هویت ملی مشخص بودند.
یا در قفقاز برای مهاجران کرد کشوری خودمختار تاسیس کرد بنام کردستان سرخ، حال آنکه کردها هنوز درگیر هویت قبیله ای بودند.
این اقدامات #غیر_علمی و #کارشناسی_نشده لنین و استالین که منجر به تشکیل هویت های جدید و مجعول شد بعدها گریبان خود شوروی را گرفته و طی سیاست های گلاسنوست و پروسترویکای گورباچوف آن را از هم پاشید.(بلایی که امت گرایان دارند بر سر ایران ما می اورند)
به هر روی شوروی و ایادی آن در خاورمیانه این سیاست را به این سرزمین آورده و تبلیغ کردند و همچنین با قدرت گرفتن احزاب چپ در غرب، برخی از همین سیاست ها توسط سازمان های حقوق بشری به کار گرفته شد.
چپ ها در ایران نیز اقوام ایران را ملت خواندند و ایران را کشوری کثیرالمله معرفی کردند. حال اینکه دو سوم جامعه ایران هنوز مرحله شهرنشینی را هم تجربه نکرده بودند و درگیر تنش های قبیله ای بودند اما بزرگان و دانشمندان وقت جامعه ایران از هر قومی خود. را ایرانی میدانستند.
چپ ها برای اقوام ایران هویت های نوین تراشیدند و توهم نابودی زبان را به ایشان تلقین کردند حال آنکه همیشه در همه نقاط ایران مردم در زندگی روزمره از زبان محلی و در امور علمی و نوشتاری از زبان ملی که فارسی بود استفاده می کردند.
اما تخم لقی که چپ ها در ایران کاشتند روییدن گرفت و قوم گرایانی از نقاط مختلف با پایه و اساس عقاید چپ شکل گرفتند بسیار راسیست و #نژادپرست هستند و علنا سخن از #نسلکشی یکدیگر می گویند. آن ها برای مظلوم نمایی و چنگ زدن به قطع نامه های حقوق بشری مدعی شدند که چون فارسی زبان رسمی است زبان ما را نابود میکند و ما خواهان حفظ زبان خود هستیم و این درحالی بود که هیچ تغییری صورت نگرفته بود و زبان های محلی مانند گذشته ادبیات شفاهی و موسیقی و اشعار و داستان های خود را نه تنها حفظ کرده بودند بلکه حتی کتاب های خودآموز نیز برای این زبان ها نوشته شده بود.
@anjoman_iranban
@Panturkzionist
فدرالیسم؟
❓پرسشهایی که پیش میآید اینست:
- آیا رئیسجمهور آمریکا بیاختیار است و نمیتواند تصمیماتی بگیرد؟
- آیا جمهوری اسلامی یک ساختار دموکراتیک است و بهسبب اینکه فدرال نیست، چنین وضعیتی دارد؟
- آیا اساساً رئیسجمهور در ایران دارای مقامی واقعیست یا سیاستهای کلی نظام از جای دیگری تعیین میشود؟
- اساساً فدرالیسم چه ربطی به دموکراسی و یا دیکتاتوری دارد؟
(🙂) با این منطق بسیاری از کشورهای دموکرات اروپا که فدرال نیستند، از دموکراسی برخوردار نیستند، کشورهایی مانند #فرانسه، #انگلیس، #نروژ (دموکراتترین کشور جهان) و نیز همهی کشورهای فدرال، دموکرات و خوشبخت هستند، مانند #شوروی سابق، #روسیه و چند کشور آفریقایی همچون #کامرون و #نیجریه!واقعاً این همه جهل درباره مفاهیم اساسی سیاسی و حقوقی در ایران، شگفتانگیز است!
برخی در نهایت #جهالت و یا شاید #خباثت، ایدهی فدرالیسم را برای ایران مطرح میکنند! این افراد مطلقاً معنا و مفهوم فدرالیسم را نفهمیدهاند و بهشکل #بچگانهای در مورد فدرالیسم حرف میزنند و بسیاری از آنها دقیقاً فدرالیسم را عین دوست داشتن آبنبات چوبی توسط کودکان دو سه ساله، دوست دارند!
#یک_بار_برای_همیشه، باید به این افراد فهماند که:
فدرالیسم برای حل مشکل اقوام ابداع #نشده_است.
فدرالیسم برای عدالت و رفع تبعیض ابداع #نشده #است.
فدرالیسم برای تمرکززدایی از قدرت و ثروت ابداع #نشده_است.
فدرالیسم برای ایران اساساً #موضوعیت_ندارد، #معنا_ندارد، #دخلی_ندارد.
خیلیها مرا در فضای مجازی و فضای حقیقی، بهعنوان مخالف فدرالیسم میشناسند، درحالیکه این تصور غلط است، من چرا باید مخالف فدرالیسم باشم؟
سیستم فدرال ایالات متحده آمریکا را ببینید، آیا ساختاری پراحتشامتر از آن سراغ دارید؟
فدرالیسم نه تنها بد نیست که بسیار عالیست، #اما_برای_آمریکا و موارد مشابه آن بسیار عالیست، #برای_ایران_موضوعیت_ندارد.
اصلاً اینجا بحث خوبی و بدی، حسن و قبح و کلاً ارزشیابی مطرح نیست.
یک مثال خیلی ساده میزنم:
یک سر کچل را تصور کنید، هیچ مویی در آن نیست، آیا من باید مخالف شانه زدن به این سر باشم یا نباشم؟
اصلاً اینجا مخالفت و یا موافقت من با زدن شانه به آن سر کچل، معنا و مفهومی ندارد! در مورد فدرالیسم در ایران هم همین است، موافقت یا مخالفت من با آن معنایی ندارد! چون موضوعیت ندارد!
لذا کسی که در مورد ایران کنونی، حرف از فدرالیسم میزند، یا معنای فدرالیسم را مطلقاً نفهمیده است، یا اینکه دنبال #تجزیه و #نابودی ایران است.
فدرالیسم یک حرکت تدریجی #از_کثرت_به_وحدت است، نه بالعکس! مورد بلژیک یک استثناء در تاریخ است که فدرالیسم آن با توجه به ملزومات اروپای عصر جدید بر مبنای حرکت از وحدت به کثرت ایجاد شد.
فدرالیسم از بُعد #حقوقی و #سیاسی، بدین صورت است که چند قدرت و نهاد برساخته، با هم متحد میشوند و #دولت_فدرال تشکیل میدهند، مانند مهاجرنشین های آمریکای شمالی که در اواسط قرن هجدهم و با یک روند تدریجی با هم متحد شدند و یا #شاهزاده_نشینهای آلمانی که با یک روند تدریجی باهم #متحد شدند و دولت فدرال تشکیل دادند، تا تبدیل به قدرتی بزرگتر و دارای منزلتی بیشتر در محیط منطقهای و بینالمللی شوند.
فدرالیسم یعنی اینکه چند ساختارِ قدرت تصمیم میگیرند و بخشی از قدرت خود را به یک قدرت مرکزی (فدرال) تفویض میکنند تا تبدیل به یک قدرت بزرگتر شوند!
نه اینکه یک قدرت مرکزی اختیارات بیشتر به تقسیمات خود در پهنهی جغرافیایی کشور بدهد، که این فدرالیسم نیست! تقسیمات کشوری است.
تقسیمات کشوری توسط حکومت میتواند به هر صورتی باشد و دولت مرکزی با توجه به خیر و مصلحیت عمومی، هرچقدر اختیار حاکمیتی که بخواهد میتواند به استانها، شهرستانها، شهرها و روستاها و بخشداریها و دهداریها و... واگذار کند و این فقره، هیچ ارتباطی با فدرالیسم ندارد.
حتی اگر اسم تقسیمات کشوری بجای #استان، #ایالت هم باشد، دلالتی بر فدرالیسم نمیکند! در ایران پیش از انقلاب قانونی تحت نام «... انجمنهای ایالتی و ولایتی» وجود داشت، آیا کلمهی «ایالت» در این قانون نشانگر وجود حکومت «فدرال» در ایران قبل از انقلاب دارد؟ معلوم است که ندارد!
#منادیان_فدرالیسم برای ایران هرگز نمیفهمند که چه میگویند؟
هر یک از ایالتهای آمریکا خودشان یک دولت «State» محسوب میشوند. نه یک ایالت «Province» بهمعنای تقسیمات کشوری!
عنوان سیستم در آمریکا:
«United States of America»
است:
«دولتهای متحدهی آمریکا»
یعنی آمریکای فدرال، متشکل از چند State متحد است.
این #دولتها در ابتدا مستقل بودند و بعد باهم #متحد شدند و به #دولت_فدرال آمریکا پیوستند.
برخی ایالتها با خریداری و برخی ایالتهای دیگر هم با جنگ به دولت فدرال آمریکا ملحق شدند.
درحالیکه در ایران کنونی[و از دید تاریخی]، ما فقط یک ساختار دولت (State) داریم، نه بیشتر.
_ای
❓پرسشهایی که پیش میآید اینست:
- آیا رئیسجمهور آمریکا بیاختیار است و نمیتواند تصمیماتی بگیرد؟
- آیا جمهوری اسلامی یک ساختار دموکراتیک است و بهسبب اینکه فدرال نیست، چنین وضعیتی دارد؟
- آیا اساساً رئیسجمهور در ایران دارای مقامی واقعیست یا سیاستهای کلی نظام از جای دیگری تعیین میشود؟
- اساساً فدرالیسم چه ربطی به دموکراسی و یا دیکتاتوری دارد؟
(🙂) با این منطق بسیاری از کشورهای دموکرات اروپا که فدرال نیستند، از دموکراسی برخوردار نیستند، کشورهایی مانند #فرانسه، #انگلیس، #نروژ (دموکراتترین کشور جهان) و نیز همهی کشورهای فدرال، دموکرات و خوشبخت هستند، مانند #شوروی سابق، #روسیه و چند کشور آفریقایی همچون #کامرون و #نیجریه!واقعاً این همه جهل درباره مفاهیم اساسی سیاسی و حقوقی در ایران، شگفتانگیز است!
برخی در نهایت #جهالت و یا شاید #خباثت، ایدهی فدرالیسم را برای ایران مطرح میکنند! این افراد مطلقاً معنا و مفهوم فدرالیسم را نفهمیدهاند و بهشکل #بچگانهای در مورد فدرالیسم حرف میزنند و بسیاری از آنها دقیقاً فدرالیسم را عین دوست داشتن آبنبات چوبی توسط کودکان دو سه ساله، دوست دارند!
#یک_بار_برای_همیشه، باید به این افراد فهماند که:
فدرالیسم برای حل مشکل اقوام ابداع #نشده_است.
فدرالیسم برای عدالت و رفع تبعیض ابداع #نشده #است.
فدرالیسم برای تمرکززدایی از قدرت و ثروت ابداع #نشده_است.
فدرالیسم برای ایران اساساً #موضوعیت_ندارد، #معنا_ندارد، #دخلی_ندارد.
خیلیها مرا در فضای مجازی و فضای حقیقی، بهعنوان مخالف فدرالیسم میشناسند، درحالیکه این تصور غلط است، من چرا باید مخالف فدرالیسم باشم؟
سیستم فدرال ایالات متحده آمریکا را ببینید، آیا ساختاری پراحتشامتر از آن سراغ دارید؟
فدرالیسم نه تنها بد نیست که بسیار عالیست، #اما_برای_آمریکا و موارد مشابه آن بسیار عالیست، #برای_ایران_موضوعیت_ندارد.
اصلاً اینجا بحث خوبی و بدی، حسن و قبح و کلاً ارزشیابی مطرح نیست.
یک مثال خیلی ساده میزنم:
یک سر کچل را تصور کنید، هیچ مویی در آن نیست، آیا من باید مخالف شانه زدن به این سر باشم یا نباشم؟
اصلاً اینجا مخالفت و یا موافقت من با زدن شانه به آن سر کچل، معنا و مفهومی ندارد! در مورد فدرالیسم در ایران هم همین است، موافقت یا مخالفت من با آن معنایی ندارد! چون موضوعیت ندارد!
لذا کسی که در مورد ایران کنونی، حرف از فدرالیسم میزند، یا معنای فدرالیسم را مطلقاً نفهمیده است، یا اینکه دنبال #تجزیه و #نابودی ایران است.
فدرالیسم یک حرکت تدریجی #از_کثرت_به_وحدت است، نه بالعکس! مورد بلژیک یک استثناء در تاریخ است که فدرالیسم آن با توجه به ملزومات اروپای عصر جدید بر مبنای حرکت از وحدت به کثرت ایجاد شد.
فدرالیسم از بُعد #حقوقی و #سیاسی، بدین صورت است که چند قدرت و نهاد برساخته، با هم متحد میشوند و #دولت_فدرال تشکیل میدهند، مانند مهاجرنشین های آمریکای شمالی که در اواسط قرن هجدهم و با یک روند تدریجی با هم متحد شدند و یا #شاهزاده_نشینهای آلمانی که با یک روند تدریجی باهم #متحد شدند و دولت فدرال تشکیل دادند، تا تبدیل به قدرتی بزرگتر و دارای منزلتی بیشتر در محیط منطقهای و بینالمللی شوند.
فدرالیسم یعنی اینکه چند ساختارِ قدرت تصمیم میگیرند و بخشی از قدرت خود را به یک قدرت مرکزی (فدرال) تفویض میکنند تا تبدیل به یک قدرت بزرگتر شوند!
نه اینکه یک قدرت مرکزی اختیارات بیشتر به تقسیمات خود در پهنهی جغرافیایی کشور بدهد، که این فدرالیسم نیست! تقسیمات کشوری است.
تقسیمات کشوری توسط حکومت میتواند به هر صورتی باشد و دولت مرکزی با توجه به خیر و مصلحیت عمومی، هرچقدر اختیار حاکمیتی که بخواهد میتواند به استانها، شهرستانها، شهرها و روستاها و بخشداریها و دهداریها و... واگذار کند و این فقره، هیچ ارتباطی با فدرالیسم ندارد.
حتی اگر اسم تقسیمات کشوری بجای #استان، #ایالت هم باشد، دلالتی بر فدرالیسم نمیکند! در ایران پیش از انقلاب قانونی تحت نام «... انجمنهای ایالتی و ولایتی» وجود داشت، آیا کلمهی «ایالت» در این قانون نشانگر وجود حکومت «فدرال» در ایران قبل از انقلاب دارد؟ معلوم است که ندارد!
#منادیان_فدرالیسم برای ایران هرگز نمیفهمند که چه میگویند؟
هر یک از ایالتهای آمریکا خودشان یک دولت «State» محسوب میشوند. نه یک ایالت «Province» بهمعنای تقسیمات کشوری!
عنوان سیستم در آمریکا:
«United States of America»
است:
«دولتهای متحدهی آمریکا»
یعنی آمریکای فدرال، متشکل از چند State متحد است.
این #دولتها در ابتدا مستقل بودند و بعد باهم #متحد شدند و به #دولت_فدرال آمریکا پیوستند.
برخی ایالتها با خریداری و برخی ایالتهای دیگر هم با جنگ به دولت فدرال آمریکا ملحق شدند.
درحالیکه در ایران کنونی[و از دید تاریخی]، ما فقط یک ساختار دولت (State) داریم، نه بیشتر.
_ای
افشای پانیسم
کاوه آهنگری، #تجزیهطلب معروف، در سخنانی کودکانه چنین مینماید که فدرالیسم مایهی اینست که رئیس جمهور نتواند قدرت چندانی داشته باشد! ❗️ #مردمفریبی یا #بیسوادی؟ @Panturkzionist
❓پرسشهایی که پیش میآید اینست:
- آیا رئیسجمهور آمریکا بیاختیار است و نمیتواند تصمیماتی بگیرد؟
- آیا جمهوری اسلامی یک ساختار دموکراتیک است و بهسبب اینکه فدرال نیست، چنین وضعیتی دارد؟
- آیا اساساً رئیسجمهور در ایران دارای مقامی واقعیست یا سیاستهای کلی نظام از جای دیگری تعیین میشود؟
- اساساً فدرالیسم چه ربطی به دموکراسی و یا دیکتاتوری دارد؟
(🙂) با این منطق بسیاری از کشورهای دموکرات اروپا که فدرال نیستند، از دموکراسی برخوردار نیستند، کشورهایی مانند #فرانسه، #انگلیس، #نروژ (دموکراتترین کشور جهان) و نیز همهی کشورهای فدرال، دموکرات و خوشبخت هستند، مانند #شوروی سابق، #روسیه و چند کشور آفریقایی همچون #کامرون و #نیجریه!
@Panturkzionist
- آیا رئیسجمهور آمریکا بیاختیار است و نمیتواند تصمیماتی بگیرد؟
- آیا جمهوری اسلامی یک ساختار دموکراتیک است و بهسبب اینکه فدرال نیست، چنین وضعیتی دارد؟
- آیا اساساً رئیسجمهور در ایران دارای مقامی واقعیست یا سیاستهای کلی نظام از جای دیگری تعیین میشود؟
- اساساً فدرالیسم چه ربطی به دموکراسی و یا دیکتاتوری دارد؟
(🙂) با این منطق بسیاری از کشورهای دموکرات اروپا که فدرال نیستند، از دموکراسی برخوردار نیستند، کشورهایی مانند #فرانسه، #انگلیس، #نروژ (دموکراتترین کشور جهان) و نیز همهی کشورهای فدرال، دموکرات و خوشبخت هستند، مانند #شوروی سابق، #روسیه و چند کشور آفریقایی همچون #کامرون و #نیجریه!
@Panturkzionist