🌀 دو اشکال عمده در شیوۀ سنتی و رایجِ آموزشدادن دین
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_دوم – قسمت اول
⭕️ در شروع آموزش دین، قبل از اثبات وجود خدا و معاد، باید نیاز انسان به خدا و معاد را بگوییم
⭕️ مدام ثابت میکنیم «خدا هست» اما توضیح نمیدهیم که خدا کیست؟ چه اوصافی دارد؟ چه چیزهایی را دوست دارد؟ بسیاری از آدمها مشتاقند این حرفها را بشنوند؛ حتی آدمهای بیدین!
⭕️ اگر آموزش دین را از نیازهای انسان شروع کنیم، حتی غربیها هم گوش میدهند. چون قبل از اینکه بهسراغ خدا برویم، اول به نیازهای انسان میپردازیم
________
#استاد_پناهیان:
💠شیوۀ رایج آموزشدادن دین در جامعۀ ما دچار اشکالات اساسی است. در این شیوه، علم کلام غلبه دارد و معمولاً ابتدا خدا و معاد را اثبات میکنند و بعد نتیجه میگیرند که «چون خدا هست و چون خدا دستورهایی داده؛ پس تو باید تبعیت کنی و الا به دوزخ خواهی رفت» این شیوۀ آموزش دین، روی خیلیها اثر روانیِ منفی میگذارد و منجر به «دینگریزی» میشود.
💠جایگزین روش فوق، این است که آموزش دین را از #نیاز_انسان شروع کنیم. یعنی قبل از اینکه خدا و معاد را ثابت کنیم، نیاز انسان به خدا و معاد را بگوییم. یا قبل از اینکه حقانیت امامت و ولایت را اثبات کنیم، نیاز جامعۀ بشری و نیاز یک انسان به امام را مطرح کنیم و کارکرد امام را در بهبود وضع زندگی انسان، روشن کنیم.
💠اول باید کاری کنیم که مخاطب ما، نیاز به خدا را در خودش ببیند و حتی قبل از آن، نیازهای فطریِ ابتدایی را-که مربوط به خودش میشود- ببیند، مثل نیاز به لذتِ عمیق و نیاز به عاشقشدنِ عمیق. اگر کسی نیازهای خودش را عمیقاً ندید، اول باید نیازهای او را بیدار کنیم، نه اینکه از همان اول، سراغ اثبات خدا برویم!
💠در ابتدای آموزش دین، باید گفت: ای انسان، تو چه هستی؟ در روایات هم آمده است که «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»(عوالی اللآلی/4/102) اول باید راه باز شود، تا بعدش به معرفتالله هم برسیم.
💠اشکال دیگری که عموماً در آموزشهای دینی ما وجود دارد این است که اثبات میکنند «خدا هست» اما توضیح نمیدهند که «خدا کیست؟» مثلاً اینکه خدا چقدر تکبر دارد یا چقدر مهربان است؟ یا اینکه خدا چه چیزهایی را دوست دارد؟ درحالیکه بسیاری از آدمها مشتاقند این حرفها را بشنوند؛ حتی آدمهای بیدین.
💠قرآن، خدانامه است و بیشترین کلماتی که در قرآن آمده «اله، الله، رب، و اوصاف پروردگار» است. اینها دربارۀ خدا توضیح میدهند، در این میان، شاید یکی دو آیه هم دربارۀ اثبات وجود خدا داشته باشیم. حالا ما در اصول عقاید، مدام خدا را اثبات میکنیم اما نمیگوییم خدا چه اوصافی دارد؟ مثل این است که یک جوانی میخواهد به خواستگاری برود، و ما فقط ضرورت ازدواج را برایش جا بیندازیم! او میگوید: خُب من این را پذیرفتم، حالا موردِ مناسب معرفی کنید! ولی ما میگوییم: کلاً موارد خوب، زیاد هست!
💠پس در آموزشهای دینی به شیوۀ سنتی، دو تا اشکال عمده وجود دارد: اول اینکه آموزش دین را از نیاز انسان شروع نمیکنیم بلکه از وجود خدا شروع میکنیم. و طبیعتاً خیلیها هستند که احساس نیازشان به خدا، بهسادگی بیدار نمیشود. اشکال دوم اینکه خدا، معاد و ولایت، خوب توضیح داده نمیشود؛ هرچند اینها خوب اثبات میشوند.
💠حالا سؤال این است که چگونه باید سراغ دین برویم و آموزش دین را از کجا باید آغاز کنیم؟ یک راهش از طریق «نیاز بشر» است. حالا نیاز بشر را چگونه پیدا کنیم؟ آیا انسانها به همۀ نیازهای خودشان واقف هستند؟ 1-از طریق همان نیازهایی که واقف هستند 2-از طریق نیازهایی که واقف نیستند؛ اول این نیازها را بیدار میکنیم.
💠اگر از این طریق برای آموزش دین اقدام کنیم، دچار دو تا آسیب نمیشویم: یکی آسیبِ آموزههای غربی در ارتباط با دین(چه علیه دین و چه حتی بهنفع دین) و یکی هم آموزههای سنتی دربارۀ دین، که امروزه بهدرد برنامهریزی آموزشی و تبلیغی نمیخورَد.
💠چرا غربیها با دین مقابله کردند؟ چون دیدند که دینِ مسیحیتِ تحریفشدۀ آنها، نیازهای آنها را پاسخ نمیدهد. لذا سکولاریسم در انواع سطوح زندگی و سطوح معرفتی باب شد. حالا اگر ما آموزش دین را از نیازهای انسان شروع کنیم، غربیها هم گوش میدهند. چون قبل از اینکه بهسراغ خدا برویم، اول به نیازهای انسان میپردازیم.
💠 قبل از پرداختن به «مؤثرترین مفهوم در حیات بشر» اول باید «حیات» و زندگی را توضیح دهیم. هر انسانی، یک مرتبهای از زندگی را میفهمد و به آن علاقه دارد. ما نباید هیچکدام از درخواستها و نیازهای او را انکار کنیم؛ مثلاً لذت جنسی یا حب مقام را نباید انکار کرد. بلکه باید به این انسان گفت: «برای اینکه عمیقاً به این مرتبه از زندگی برسی، دین ما یک پیشنهادهایی دارد...»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.31
🔉 صوت تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2110
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_دوم – قسمت اول
⭕️ در شروع آموزش دین، قبل از اثبات وجود خدا و معاد، باید نیاز انسان به خدا و معاد را بگوییم
⭕️ مدام ثابت میکنیم «خدا هست» اما توضیح نمیدهیم که خدا کیست؟ چه اوصافی دارد؟ چه چیزهایی را دوست دارد؟ بسیاری از آدمها مشتاقند این حرفها را بشنوند؛ حتی آدمهای بیدین!
⭕️ اگر آموزش دین را از نیازهای انسان شروع کنیم، حتی غربیها هم گوش میدهند. چون قبل از اینکه بهسراغ خدا برویم، اول به نیازهای انسان میپردازیم
________
#استاد_پناهیان:
💠شیوۀ رایج آموزشدادن دین در جامعۀ ما دچار اشکالات اساسی است. در این شیوه، علم کلام غلبه دارد و معمولاً ابتدا خدا و معاد را اثبات میکنند و بعد نتیجه میگیرند که «چون خدا هست و چون خدا دستورهایی داده؛ پس تو باید تبعیت کنی و الا به دوزخ خواهی رفت» این شیوۀ آموزش دین، روی خیلیها اثر روانیِ منفی میگذارد و منجر به «دینگریزی» میشود.
💠جایگزین روش فوق، این است که آموزش دین را از #نیاز_انسان شروع کنیم. یعنی قبل از اینکه خدا و معاد را ثابت کنیم، نیاز انسان به خدا و معاد را بگوییم. یا قبل از اینکه حقانیت امامت و ولایت را اثبات کنیم، نیاز جامعۀ بشری و نیاز یک انسان به امام را مطرح کنیم و کارکرد امام را در بهبود وضع زندگی انسان، روشن کنیم.
💠اول باید کاری کنیم که مخاطب ما، نیاز به خدا را در خودش ببیند و حتی قبل از آن، نیازهای فطریِ ابتدایی را-که مربوط به خودش میشود- ببیند، مثل نیاز به لذتِ عمیق و نیاز به عاشقشدنِ عمیق. اگر کسی نیازهای خودش را عمیقاً ندید، اول باید نیازهای او را بیدار کنیم، نه اینکه از همان اول، سراغ اثبات خدا برویم!
💠در ابتدای آموزش دین، باید گفت: ای انسان، تو چه هستی؟ در روایات هم آمده است که «مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه»(عوالی اللآلی/4/102) اول باید راه باز شود، تا بعدش به معرفتالله هم برسیم.
💠اشکال دیگری که عموماً در آموزشهای دینی ما وجود دارد این است که اثبات میکنند «خدا هست» اما توضیح نمیدهند که «خدا کیست؟» مثلاً اینکه خدا چقدر تکبر دارد یا چقدر مهربان است؟ یا اینکه خدا چه چیزهایی را دوست دارد؟ درحالیکه بسیاری از آدمها مشتاقند این حرفها را بشنوند؛ حتی آدمهای بیدین.
💠قرآن، خدانامه است و بیشترین کلماتی که در قرآن آمده «اله، الله، رب، و اوصاف پروردگار» است. اینها دربارۀ خدا توضیح میدهند، در این میان، شاید یکی دو آیه هم دربارۀ اثبات وجود خدا داشته باشیم. حالا ما در اصول عقاید، مدام خدا را اثبات میکنیم اما نمیگوییم خدا چه اوصافی دارد؟ مثل این است که یک جوانی میخواهد به خواستگاری برود، و ما فقط ضرورت ازدواج را برایش جا بیندازیم! او میگوید: خُب من این را پذیرفتم، حالا موردِ مناسب معرفی کنید! ولی ما میگوییم: کلاً موارد خوب، زیاد هست!
💠پس در آموزشهای دینی به شیوۀ سنتی، دو تا اشکال عمده وجود دارد: اول اینکه آموزش دین را از نیاز انسان شروع نمیکنیم بلکه از وجود خدا شروع میکنیم. و طبیعتاً خیلیها هستند که احساس نیازشان به خدا، بهسادگی بیدار نمیشود. اشکال دوم اینکه خدا، معاد و ولایت، خوب توضیح داده نمیشود؛ هرچند اینها خوب اثبات میشوند.
💠حالا سؤال این است که چگونه باید سراغ دین برویم و آموزش دین را از کجا باید آغاز کنیم؟ یک راهش از طریق «نیاز بشر» است. حالا نیاز بشر را چگونه پیدا کنیم؟ آیا انسانها به همۀ نیازهای خودشان واقف هستند؟ 1-از طریق همان نیازهایی که واقف هستند 2-از طریق نیازهایی که واقف نیستند؛ اول این نیازها را بیدار میکنیم.
💠اگر از این طریق برای آموزش دین اقدام کنیم، دچار دو تا آسیب نمیشویم: یکی آسیبِ آموزههای غربی در ارتباط با دین(چه علیه دین و چه حتی بهنفع دین) و یکی هم آموزههای سنتی دربارۀ دین، که امروزه بهدرد برنامهریزی آموزشی و تبلیغی نمیخورَد.
💠چرا غربیها با دین مقابله کردند؟ چون دیدند که دینِ مسیحیتِ تحریفشدۀ آنها، نیازهای آنها را پاسخ نمیدهد. لذا سکولاریسم در انواع سطوح زندگی و سطوح معرفتی باب شد. حالا اگر ما آموزش دین را از نیازهای انسان شروع کنیم، غربیها هم گوش میدهند. چون قبل از اینکه بهسراغ خدا برویم، اول به نیازهای انسان میپردازیم.
💠 قبل از پرداختن به «مؤثرترین مفهوم در حیات بشر» اول باید «حیات» و زندگی را توضیح دهیم. هر انسانی، یک مرتبهای از زندگی را میفهمد و به آن علاقه دارد. ما نباید هیچکدام از درخواستها و نیازهای او را انکار کنیم؛ مثلاً لذت جنسی یا حب مقام را نباید انکار کرد. بلکه باید به این انسان گفت: «برای اینکه عمیقاً به این مرتبه از زندگی برسی، دین ما یک پیشنهادهایی دارد...»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.31
🔉 صوت تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2110
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀قبل از دیندارشدن باید انگیزۀ زندهتر شدن در وجودت زنده شود
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_دوم – قسمت دوم
⭕️ پیامبران آمدهاند به ما حیات بدهند، یعنی استعدادهای خفتۀ ما را شکوفا کنند؛ تا لذتهایی ببریم که دیگران نمیبرند
⭕️ «حیات» در قرآن، یعنی بهتمام معنا زنده باشی، یعنی یک زندگی دیگر؛ نه این تجربۀ رایج مردم از زندگی!
⭕️ همینکه تمنای «حیات» در کسی ایجاد شود، یعنی علائم حیاتی در او دیده شده
⭕️ اگر سطح پایینی از حیات داشته باشی، در واقع مُرده هستی! باید احساس نیاز به حیات را در خودت زنده کنی، تا مُرده نباشی!
⭕️ در دوستداشتن حسین(ع)، واقعاً شمّهای از #حیات را تجربه میکنیم!
____________________________
#استاد_پناهیان:
💠حیات چیست؟ حیات، اولاً یعنی زندهبودن، و بعداً یعنی زندگیکردن! برخی از ویژگیهای حیات(بهمعنای زندگی) را همه درک میکنند اما بخشی از حیات را ممکن است مردم اصلاً متوجه نشوند و فکر کنند «زندگی همین است که دارند انجام میدهند» درحالیکه این زندگی فقط یعنی «مشغولبودن به حیات»!
💠وقتی در قرآن از مفهومی بهنام حیات صحبت میشود، بیشتر منظورش «سطح عالی حیات» است، یعنی یک زندگیِ دیگر؛ نه این زندگیکردنِ معمولی و همین تجربۀ رایج مردم از زندگی! اگر معنای واقعی «حیات» برای انسانها توضیح داده شود، میبینید که چقدر به آن علاقه دارند. کمااینکه وقتی از مراتب عالی عرفان و قدرتهای ویژۀ عرفا سخن میگویید، برای مردم خیلی جالب و جذاب است.
💠در قرآن یک سطحِ دیگری از حیات مطرح است. خداوند در مقام پیامبرشناسی میفرماید: بیایید به دعوت پیامبر جواب دهید، برای اینکه میخواهد به شما حیات بدهد (إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ؛ انفال /24) یعنی تو را زنده کند و مشاعرت باز شود و سطح علاقههایت و سطح لذتهایت و سطحِ عاشقیات و سطح آگاهی و نگاهت افزایش پیدا کند و بیشتر کِیف کنی.
💠باید احساس نیاز به این «حیات» را در خودمان زنده کنیم تا مُرده نباشیم! پیغمبران میخواهند ما را زنده کنند. مگر ما الان مردهایم؟ خُب بله! باید به انسانها ثابت کنیم که این زندگیِ ما در واقع «مُردگی» است و زندگی واقعی چیز دیگری است که باید به آن برسیم. اگر این برای کسی جابیفتد، نیاز به پیغمبران هم برایش جامیافتد.
💠میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ» (انفال/24) یعنی ای مؤمنین؛ به پیغمبر جواب دهید، او شما را صدا میزند که شما را زنده کند و به شما حیات بدهد. منظور از حیاتدادن این است که برخی از استعدادهای ما را شکوفا میکند. مثلاً چشمِ دلمان را باز کند و گوشمان را شنوا کند.
💠دین مجموعهای از آییننامهها برای تنظیم رفتارهای ما نیست و پیغمبر مثل پلیس نیست که بخواهد رفتار ما را مرتب کند؛ دین میخواهد ما را زنده کند. چقدر حقیرند کسانی که دین را در حدّ تنظیم مقررات برای کنترل رفتار آدمها تقلیل میدهند!
💠 شما مذهبیها؛ خودتان با دینداریکردن، چقدر زنده شدهاید؟ چه مراتبی از حیات را دریافت کردهاید؟ کدام استعدادهایت شکوفا شده که در آدمهای معمولی نیست؟ چه زیباییهایی را درک کردهای که کافران نمیتوانند درک کنند؟ چه لذتهایی میبری که دیگران نمیتوانند ببرند؟ اگر آن حیات دیگر را پیدا کنی، هزاران برابرِِ لذتی که دیگران از رقص میبرند، تو از نمازخواندن میبری.
💠مگر ما مُردهایم که حالا دین میخواهد ما را زنده کند؟ بله؛«حیات» در قرآن، یعنی اینکه به تمام معنا زنده باشی. اگر سطح پایینتری از حیات را داشته باشی، طبق بیان قرآن در واقع مُرده هستی! میفرماید: «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ...» (انعام/122) آیا کسی که مُرده است و ما او را-با دین- زنده کردهایم و حالا او در بین مردم، با نورِ خودش راه میرود، مثل کسی است که در ظلمت است و هیچوقت از تاریکی در نمیآید؟!
💠قبل از اینکه من دیندار بشوم، باید انگیزۀ زندهبودن و زندهتر شدن در من زنده شود. انسانی که زنده است، نوری دارد که بهوسیلۀ آن دقیقتر میبیند و در بین مردم، درست رفتار میکند.
💠مثال اعلای ما همین «دوستداشتن حسین(ع)» است که در آن، شمّهای از حیات را تجربه میکنیم. تو با دوستداشتنِ حسین(ع) یک رتبۀ دیگری از حیات را پیدا کردهای. موقع گریهکردن برای حسین(ع) دیگر حساب نمیکنی که او چقدر به نفع توست، در واقع تو داری عاشقی را تجربه میکنی.
💠 میفرماید: «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» (یس/70) یعنی پیامبر(ص) میخواهد کسی را انذار کند که زنده است! پس اول باید زنده شویم، تا پیامبر(ص) ما را بیدار کند. البته همینکه تمنای حیات هم در کسی ایجاد شود و عشقِ به حیات پیدا کند، یعنی علائم حیاتی در او دیده شده است.
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.31
🔉 صوتی تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2110
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_دوم – قسمت دوم
⭕️ پیامبران آمدهاند به ما حیات بدهند، یعنی استعدادهای خفتۀ ما را شکوفا کنند؛ تا لذتهایی ببریم که دیگران نمیبرند
⭕️ «حیات» در قرآن، یعنی بهتمام معنا زنده باشی، یعنی یک زندگی دیگر؛ نه این تجربۀ رایج مردم از زندگی!
⭕️ همینکه تمنای «حیات» در کسی ایجاد شود، یعنی علائم حیاتی در او دیده شده
⭕️ اگر سطح پایینی از حیات داشته باشی، در واقع مُرده هستی! باید احساس نیاز به حیات را در خودت زنده کنی، تا مُرده نباشی!
⭕️ در دوستداشتن حسین(ع)، واقعاً شمّهای از #حیات را تجربه میکنیم!
____________________________
#استاد_پناهیان:
💠حیات چیست؟ حیات، اولاً یعنی زندهبودن، و بعداً یعنی زندگیکردن! برخی از ویژگیهای حیات(بهمعنای زندگی) را همه درک میکنند اما بخشی از حیات را ممکن است مردم اصلاً متوجه نشوند و فکر کنند «زندگی همین است که دارند انجام میدهند» درحالیکه این زندگی فقط یعنی «مشغولبودن به حیات»!
💠وقتی در قرآن از مفهومی بهنام حیات صحبت میشود، بیشتر منظورش «سطح عالی حیات» است، یعنی یک زندگیِ دیگر؛ نه این زندگیکردنِ معمولی و همین تجربۀ رایج مردم از زندگی! اگر معنای واقعی «حیات» برای انسانها توضیح داده شود، میبینید که چقدر به آن علاقه دارند. کمااینکه وقتی از مراتب عالی عرفان و قدرتهای ویژۀ عرفا سخن میگویید، برای مردم خیلی جالب و جذاب است.
💠در قرآن یک سطحِ دیگری از حیات مطرح است. خداوند در مقام پیامبرشناسی میفرماید: بیایید به دعوت پیامبر جواب دهید، برای اینکه میخواهد به شما حیات بدهد (إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ؛ انفال /24) یعنی تو را زنده کند و مشاعرت باز شود و سطح علاقههایت و سطح لذتهایت و سطحِ عاشقیات و سطح آگاهی و نگاهت افزایش پیدا کند و بیشتر کِیف کنی.
💠باید احساس نیاز به این «حیات» را در خودمان زنده کنیم تا مُرده نباشیم! پیغمبران میخواهند ما را زنده کنند. مگر ما الان مردهایم؟ خُب بله! باید به انسانها ثابت کنیم که این زندگیِ ما در واقع «مُردگی» است و زندگی واقعی چیز دیگری است که باید به آن برسیم. اگر این برای کسی جابیفتد، نیاز به پیغمبران هم برایش جامیافتد.
💠میفرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَجيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْييكُمْ» (انفال/24) یعنی ای مؤمنین؛ به پیغمبر جواب دهید، او شما را صدا میزند که شما را زنده کند و به شما حیات بدهد. منظور از حیاتدادن این است که برخی از استعدادهای ما را شکوفا میکند. مثلاً چشمِ دلمان را باز کند و گوشمان را شنوا کند.
💠دین مجموعهای از آییننامهها برای تنظیم رفتارهای ما نیست و پیغمبر مثل پلیس نیست که بخواهد رفتار ما را مرتب کند؛ دین میخواهد ما را زنده کند. چقدر حقیرند کسانی که دین را در حدّ تنظیم مقررات برای کنترل رفتار آدمها تقلیل میدهند!
💠 شما مذهبیها؛ خودتان با دینداریکردن، چقدر زنده شدهاید؟ چه مراتبی از حیات را دریافت کردهاید؟ کدام استعدادهایت شکوفا شده که در آدمهای معمولی نیست؟ چه زیباییهایی را درک کردهای که کافران نمیتوانند درک کنند؟ چه لذتهایی میبری که دیگران نمیتوانند ببرند؟ اگر آن حیات دیگر را پیدا کنی، هزاران برابرِِ لذتی که دیگران از رقص میبرند، تو از نمازخواندن میبری.
💠مگر ما مُردهایم که حالا دین میخواهد ما را زنده کند؟ بله؛«حیات» در قرآن، یعنی اینکه به تمام معنا زنده باشی. اگر سطح پایینتری از حیات را داشته باشی، طبق بیان قرآن در واقع مُرده هستی! میفرماید: «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ...» (انعام/122) آیا کسی که مُرده است و ما او را-با دین- زنده کردهایم و حالا او در بین مردم، با نورِ خودش راه میرود، مثل کسی است که در ظلمت است و هیچوقت از تاریکی در نمیآید؟!
💠قبل از اینکه من دیندار بشوم، باید انگیزۀ زندهبودن و زندهتر شدن در من زنده شود. انسانی که زنده است، نوری دارد که بهوسیلۀ آن دقیقتر میبیند و در بین مردم، درست رفتار میکند.
💠مثال اعلای ما همین «دوستداشتن حسین(ع)» است که در آن، شمّهای از حیات را تجربه میکنیم. تو با دوستداشتنِ حسین(ع) یک رتبۀ دیگری از حیات را پیدا کردهای. موقع گریهکردن برای حسین(ع) دیگر حساب نمیکنی که او چقدر به نفع توست، در واقع تو داری عاشقی را تجربه میکنی.
💠 میفرماید: «لِيُنْذِرَ مَنْ كانَ حَيًّا» (یس/70) یعنی پیامبر(ص) میخواهد کسی را انذار کند که زنده است! پس اول باید زنده شویم، تا پیامبر(ص) ما را بیدار کند. البته همینکه تمنای حیات هم در کسی ایجاد شود و عشقِ به حیات پیدا کند، یعنی علائم حیاتی در او دیده شده است.
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.6.31
🔉 صوتی تلگرامی: t.me/Panahian_mp3/2110
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 آیا انسان باید بهدنبال راحتی باشد یا نه؟
🔻 #چگونه_آسودهتر_زندگی_کنیم؟-#جلسه_اول – قسمت اول
⭕️ آیا اسلام با راحتی انسان مخالف است؟
⭕️ اولین تکلیف مادر، مدیریت راحتطلبیِ کودک است
⭕️ کسی که اسیر شهوت میشود، قبلاً در برابر راحتطلبی خود تسلیم شده
⭕️ بسیاری از گنهکارها مشکل اعتقادی ندارند، مشکلشان راحتطلبی است!
__________________
#استاد_پناهیان:
💠شاید اولین و مهمترین خواستۀ غریزی انسان #راحتطلبی باشد. لذتجویی و پرداختن به انواع شهوات(شهوت مال و مقام) همه در مراتب بعدی هستند.
💠راحتی اولین درخواست طبیعی انسان است. اگر کسی بتواند تکلیف خودش را-بهویژه در دوران کودکی، نوجوانی و آغاز جوانی- با راحتی و راحتطلبی مشخص کند، تکلیف او با انواع شهوات هم مشخص خواهد شد.
💠اگر راحتطلبی خودت را مدیریت کنی، شهوترانیِ تو هم مدیریت خواهد شد. کسی که اسیر شهوت میشود، قبلاً در برابر راحتطلبی، مشکلات ذهنی خودش را حل نکرده و موضع صحیحی نسبت به آن نگرفته است.
💠البته راحتطلبی بهسادگی قابل کنترل و مدیریتکردن نیست. بسیاری از افراد-حتی کسانی که علنی گناه میکنند- مشکل اعتقادی ندارند؛ یعنی هم به خدا معتقدند و هم به معاد. پس چرا اینقدر مرتکب گناه میشوند؟ چون از عهدۀ خودشان برنمیآیند و نمیتوانند راحتطلبی خود را مدیریت کنند.
💠دینداری فقط به اعتقادات نیست! در برخی مدارس مذهبی، مدام اعتقادات نوجوان را تقویت میکنند اما با راحتطلبی او کاری ندارند و او را در برخورد با راحتطلبی، قدرتمند نمیکنند! میدانید نتیجهاش چقدر شوم خواهد شد؟ او تبدیل به انسان مؤمنی میشود که ایمان و دین خود را در خدمت توجیه راحتطلبی خودش قرار میدهد. چنین کسی از آدمهای چاقوکش هم خطرناکتر است! از بین چنین افرادی، بدترین دشمنان دین در میآیند!
💠مادر باید بداند که اولین تکلیفش، مدیریت راحتطلبیِ کودک است. گاهی اوقات مادران محترم، از سرِ مهربانی و دلسوزی، بچهها را راحتطلب بار میآورند و بعداً دیگر نمیتوانند این بچۀ راحتطلب را جمع کنند.
💠معمولاً خانوادهها وقتی یکمقدار امکانات پیدا میکنند، به راحتطلبی بچهها میدان میدهند. و بچهای که راحتطلب بار بیاید، حتی اگر انسان مذهبی و مؤمنی هم بشود، هیچوقت به اوج معنویت نخواهد رسید. و اگر هم درس بخواند، هیچوقت دانشمند نخواهد شد.
💠میدانید چرا زندگی ما خراب شده است؟ چون به راحتطلبی تن دادهایم و بلد نیستیم راحتی را چطور بهدست بیاوریم؟ مشکل اینجاست که ما نمیتوانیم راحتطلبی خودمان را مدیریت کنیم، لذا مدام ناراحتتر میشویم.
💠مثلاً کسی که نگاه حرام میکند، میخواهد لذت ببرد، درحالیکه اگر میخواهد بیشتر لذت ببرد، اتفاقاً نباید لذت حرام کند، در این صورت، لذت حلالش کاهش پیدا میکند، و چون سهم لذتش را کامل نبرده، اذیت میشود. و برای رفع این ناراحتی، راههای حرامتر برای لذتبردن را دنبال میکند و باز هم بیشتر اذیت میشود. یعنی دومینویی شروع میشود که هرچه جلوتر میرود اعصابش بیشتر خُرد میشود. آیا ما در تبلیغ حجاب، ربط حجاب را با اعصابخُردی آدمها و آسودهتر زندگی کردن توضیح میدهیم؟!
💠حالا اگر بخواهیم به راحتی برسیم؛ باید چهکار کنیم؟ از امام صادق(ع) پرسیدند: راه رسیدن به راحتی چیست؟ فرمود: در مخالفت با هوای نفس است(أَیْنَ طَرِیقُ الرَّاحَةِ ؛ تحف العقول/ص370) اگر با هوای نفست مخالفت کنی، راحتتر زندگی میکنی. مخالفت هوی در مقابل مخالفت با خدا است. متابعت از هوی هم در مقابل متابعت از خدا است. آدم با یک ذره گذشتن از راحتی، کرور کرور به خدا نزدیک میشود.
💠البته ما باید راحتطلبی خودمان را مدیریت کنیم، نه اینکه آن را نابود کنیم! آرامش و راحتی گمشدۀ امروز بشر است، همین بشری که راحتطلبی بدبختش کرده است! این انسان، هم راحتطلب است و هم راحتیهایش را از دست داده، چون نمیداند چطور باید به راحتی برسد.
💠آیا انسان اصلاً باید بهدنبال راحتی باشد یا نه؟ آیا اسلام میگوید «دنبال راحتی نباشید!» در پاسخ باید گفت: یک راحتی مذموم داریم، و یک راحتی ممدوح. راحتی ممدوح بیشتر راحتیِ روحی و فکری است. راحتی مذموم هم بیشتر-نه مطلق- راحتی جسمی و راحتیهای نابجایی است که نتیجهاش بدبختی است. اسلام نهتنها با راحتی مخالفت ندارد، بلکه برای رسیدن به راحتی، راه نشان میدهد. چون اگر میخواهی رشد کنی، باید آسودهتر زندگی کنی. و چون، خیلی از سختیها، ما را بیدین میکنند!
💠اصلاً آدم باید دنبال راحتی باشد تا بهتر بتواند به بندگی خدا بپردازد. فلسفۀ راحتیِ ممدوح و خوب، همین است. در روایت هست که خدا از هرکسی خوشش نیاید، اینقدر گرفتارش میکند که وقت نکند به ذکر و مناجات بپردازد(أَمْلَأْ قَلْبَكَ شُغُلًا بِالدُّنْيَا؛ کافی/2/83)
#حسینیه_حقشناس-96.6.31
🔈 صوت:
t.me/Panahian_mp3/2107
@Panahian_text
🔻 #چگونه_آسودهتر_زندگی_کنیم؟-#جلسه_اول – قسمت اول
⭕️ آیا اسلام با راحتی انسان مخالف است؟
⭕️ اولین تکلیف مادر، مدیریت راحتطلبیِ کودک است
⭕️ کسی که اسیر شهوت میشود، قبلاً در برابر راحتطلبی خود تسلیم شده
⭕️ بسیاری از گنهکارها مشکل اعتقادی ندارند، مشکلشان راحتطلبی است!
__________________
#استاد_پناهیان:
💠شاید اولین و مهمترین خواستۀ غریزی انسان #راحتطلبی باشد. لذتجویی و پرداختن به انواع شهوات(شهوت مال و مقام) همه در مراتب بعدی هستند.
💠راحتی اولین درخواست طبیعی انسان است. اگر کسی بتواند تکلیف خودش را-بهویژه در دوران کودکی، نوجوانی و آغاز جوانی- با راحتی و راحتطلبی مشخص کند، تکلیف او با انواع شهوات هم مشخص خواهد شد.
💠اگر راحتطلبی خودت را مدیریت کنی، شهوترانیِ تو هم مدیریت خواهد شد. کسی که اسیر شهوت میشود، قبلاً در برابر راحتطلبی، مشکلات ذهنی خودش را حل نکرده و موضع صحیحی نسبت به آن نگرفته است.
💠البته راحتطلبی بهسادگی قابل کنترل و مدیریتکردن نیست. بسیاری از افراد-حتی کسانی که علنی گناه میکنند- مشکل اعتقادی ندارند؛ یعنی هم به خدا معتقدند و هم به معاد. پس چرا اینقدر مرتکب گناه میشوند؟ چون از عهدۀ خودشان برنمیآیند و نمیتوانند راحتطلبی خود را مدیریت کنند.
💠دینداری فقط به اعتقادات نیست! در برخی مدارس مذهبی، مدام اعتقادات نوجوان را تقویت میکنند اما با راحتطلبی او کاری ندارند و او را در برخورد با راحتطلبی، قدرتمند نمیکنند! میدانید نتیجهاش چقدر شوم خواهد شد؟ او تبدیل به انسان مؤمنی میشود که ایمان و دین خود را در خدمت توجیه راحتطلبی خودش قرار میدهد. چنین کسی از آدمهای چاقوکش هم خطرناکتر است! از بین چنین افرادی، بدترین دشمنان دین در میآیند!
💠مادر باید بداند که اولین تکلیفش، مدیریت راحتطلبیِ کودک است. گاهی اوقات مادران محترم، از سرِ مهربانی و دلسوزی، بچهها را راحتطلب بار میآورند و بعداً دیگر نمیتوانند این بچۀ راحتطلب را جمع کنند.
💠معمولاً خانوادهها وقتی یکمقدار امکانات پیدا میکنند، به راحتطلبی بچهها میدان میدهند. و بچهای که راحتطلب بار بیاید، حتی اگر انسان مذهبی و مؤمنی هم بشود، هیچوقت به اوج معنویت نخواهد رسید. و اگر هم درس بخواند، هیچوقت دانشمند نخواهد شد.
💠میدانید چرا زندگی ما خراب شده است؟ چون به راحتطلبی تن دادهایم و بلد نیستیم راحتی را چطور بهدست بیاوریم؟ مشکل اینجاست که ما نمیتوانیم راحتطلبی خودمان را مدیریت کنیم، لذا مدام ناراحتتر میشویم.
💠مثلاً کسی که نگاه حرام میکند، میخواهد لذت ببرد، درحالیکه اگر میخواهد بیشتر لذت ببرد، اتفاقاً نباید لذت حرام کند، در این صورت، لذت حلالش کاهش پیدا میکند، و چون سهم لذتش را کامل نبرده، اذیت میشود. و برای رفع این ناراحتی، راههای حرامتر برای لذتبردن را دنبال میکند و باز هم بیشتر اذیت میشود. یعنی دومینویی شروع میشود که هرچه جلوتر میرود اعصابش بیشتر خُرد میشود. آیا ما در تبلیغ حجاب، ربط حجاب را با اعصابخُردی آدمها و آسودهتر زندگی کردن توضیح میدهیم؟!
💠حالا اگر بخواهیم به راحتی برسیم؛ باید چهکار کنیم؟ از امام صادق(ع) پرسیدند: راه رسیدن به راحتی چیست؟ فرمود: در مخالفت با هوای نفس است(أَیْنَ طَرِیقُ الرَّاحَةِ ؛ تحف العقول/ص370) اگر با هوای نفست مخالفت کنی، راحتتر زندگی میکنی. مخالفت هوی در مقابل مخالفت با خدا است. متابعت از هوی هم در مقابل متابعت از خدا است. آدم با یک ذره گذشتن از راحتی، کرور کرور به خدا نزدیک میشود.
💠البته ما باید راحتطلبی خودمان را مدیریت کنیم، نه اینکه آن را نابود کنیم! آرامش و راحتی گمشدۀ امروز بشر است، همین بشری که راحتطلبی بدبختش کرده است! این انسان، هم راحتطلب است و هم راحتیهایش را از دست داده، چون نمیداند چطور باید به راحتی برسد.
💠آیا انسان اصلاً باید بهدنبال راحتی باشد یا نه؟ آیا اسلام میگوید «دنبال راحتی نباشید!» در پاسخ باید گفت: یک راحتی مذموم داریم، و یک راحتی ممدوح. راحتی ممدوح بیشتر راحتیِ روحی و فکری است. راحتی مذموم هم بیشتر-نه مطلق- راحتی جسمی و راحتیهای نابجایی است که نتیجهاش بدبختی است. اسلام نهتنها با راحتی مخالفت ندارد، بلکه برای رسیدن به راحتی، راه نشان میدهد. چون اگر میخواهی رشد کنی، باید آسودهتر زندگی کنی. و چون، خیلی از سختیها، ما را بیدین میکنند!
💠اصلاً آدم باید دنبال راحتی باشد تا بهتر بتواند به بندگی خدا بپردازد. فلسفۀ راحتیِ ممدوح و خوب، همین است. در روایت هست که خدا از هرکسی خوشش نیاید، اینقدر گرفتارش میکند که وقت نکند به ذکر و مناجات بپردازد(أَمْلَأْ قَلْبَكَ شُغُلًا بِالدُّنْيَا؛ کافی/2/83)
#حسینیه_حقشناس-96.6.31
🔈 صوت:
t.me/Panahian_mp3/2107
@Panahian_text
🌀 راه رسیدن به حیات برتر #فکرکردن است
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_سوم – قسمت اول
⭕️ برخی از سبک زندگیها قدرت تفکر انسان را میسوزاند؛ مثل قمار، شراب، موسیقی و هرزگی
⭕️ آیا مفاهیم خوبی مثل آزادی، اخلاق یا قانون، میتوانند مؤثرترین مفهوم در حیات بشر باشند؟!
⭕️ باید تشخیص دهیم در بین همۀ مفاهیم و حرفهای خوب، کدامش بهتر است؟
⭕️ وقتی توانستی به حرفهای خوبِ نابهجا کفر بورزی، به خدا میرسی
⭕️ ابلیس دائماً انسان را با حرفها و مفاهیم خوبِ نابهجا، فریب میدهد
________________
#استاد_پناهیان:
💠قرآن کریم دربارۀ انسان میفرماید: «إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديد» (عادیات/8) یعنی انسان برای دوستداشتنِ خیر(چیزی که آن را برای خودش خوب میپندارد) خیلی شدید است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: این خیری که انسان خیلی شدید به آن علاقه دارد، حیات است(...يَعْنِي حُبِّ الْحَيَاةِ؛ تفسیر قمی/2/439)
💠انسان شدیداً به حیات علاقه دارد، منتها اگر یکمقدار چشمش باز شود، این علاقۀ شدیدش به حیات، ارتقا پیدا میکند به علاقۀ شدید به «حیاتِ برتر» منظور ما از حیات برتر، همان چیزی است که در قرآن تحت عنوان #حیات از آن یاد شده است. چون هر کسی که از این #حیات برخوردار نباشد، قرآن کریم اساساً او را «مُرده» میداند؛ البته مردهای که راه میرود! حیات برتر این است که چشم دل انسان باز باشد، بیشتر بتواند لذت ببرد و قدرت، اراده، فهمِ قوی و حکمت داشته باشد.
💠ما دنبال مؤثرترین مفهوم در حیات بشر هستیم؛ هم در حیات حداقلیِ بشر و هم در حیات حداکثریِ بشر. شما فکر کنید که آیا مفاهیمی مثل «آزادی» یا «قانون» یا «اخلاق» یا «حقوق بشر» میتوانند بهعنوان مؤثرترین مفهوم در حیات بشر تلقی شوند؟
💠اخلاق و آزادی و قانون، مفاهیم خوبی هستند، اما باید دید که اینها در تأثیرگذاری در حیات بشر، چه رتبهای دارند؟ اینهمه در دنیا از اخلاق و آزادی دم میزنند، ولی آیا جهان آباد شده است؟! آیا نباید به اینهمه تأکید بر این مفاهیم خوب، شک کنیم؟!
💠اگر جای مؤثرترین مفهوم در حیات بشر، یک مفهوم دیگر را که تأثیر و ارزش و اهمیت آن کمتر است قرار دهیم، خودمان را نابود کردهایم. تمام نکبت بشریت در طول تاریخ، بهخاطر این بوده که مفاهیم دیگری را جای مؤثرترین مفهوم مؤثر در حیات بشر گذاشتهاند. لذا باید مراقب مفاهیم خوبی که زیادی به آنها اهمیت میدهند، باشیم.
💠باید بتوانیم تشخیص دهیم که در بین همۀ مفاهیم خوب در این عالم، کدامش بهتر است؟ اگر این را تشخیص ندهیم «مُرده» و نابود خواهیم بود! چون ابلیس دائماً انسان را با حرفها و مفاهیم خوب، فریب میدهد. پس باید بتوانی در مقابل حرفهای خوبِ نابهجا بایستی. وقتی توانستی به حرفهای خوبِ نابهجا کفر بورزی، به خدا میرسی.
💠حضرت امام(ره) میفرمود: اگر آمریکا الاالهالاالله هم بگوید ما از او قبول نمیکنیم(صحیفۀ امام/15/339) یعنی ما فریب آمریکا را نمیخوریم. ابلیس چگونه توانست آدم(ع) را فریب بدهد و از بهشت خارج کند؟ او را با مفاهیم خوب، فریب داد. به آدم گفت: «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلی» (طه/120) مگر جاودانگی و پادشاهی و قدرتمندی بد است؟! ابلیس همین امروز هم ما راه با مفاهیم خوب نابود میکند؛ مفاهیم خوبی که جایشان اینجا نیست.
💠در روایت هست: عاقل کسی نیست که خیر و شر را از هم تشخیص دهد. عاقل کسی است که بفهمد در بین بدها، کدام بدتر است و در بین خوبها کدام خوبتر است؟ (میزان الحکمه/ح ١٣٦٠٢)
💠راه رسیدن به حیات برتر و زندهشدن چیست؟ اگر بخواهیم به این حیات برسیم، باید از تفکر شروع کنیم، یعنی حیات برتر با آگاهی بهدست نمیآید و آموزشدادنی نیست. فکر کنیم که آیا به این حیات نباتی و حیوانی و حداقلی راضی هستیم؟ راه رسیدن به حیات برتر، فکر کردن است. بچهها را از همان دوران مهدکودک باید به فکر کردن وادار کرد. نیاز ما به فکر کردن خیلی بیشتر از نیازمان به آموختن است.
💠در روحیات و عادات روحی و ذهنی خودتان، فکرکردن را تمرین کنید. امیرالمؤمنین(ع) این را مکرراً میفرمود: «التَّفَكُّرُ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي الْمَاشِي فِي الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ» (کافی/1/28) یعنی تفکر به دل انسان بینا، حیات میدهد، تفکر موجب میشود در تاریکی، بتوانی با نور، حرکت کنی. البته هم تفکرِ خوب داریم و هم تفکرِ بد. بعضیها وقتی شروع به تفکر میکنند، سراغ منفیبافی میروند و به غم و غصهها و بدبختیهای خود فکر میکنند!
💠برخی از سبک زندگیها قدرت تفکر انسان را میسوزاند؛ مانند قمار، شراب، موسیقی و هرزگی. کسی که زیاد بازی کند، دیگر نمیتواند تفکر کند، لذا از رسیدن به حیات، عاجز میشود.
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.1
صوت : t.me/Panahian_mp3/2114
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_سوم – قسمت اول
⭕️ برخی از سبک زندگیها قدرت تفکر انسان را میسوزاند؛ مثل قمار، شراب، موسیقی و هرزگی
⭕️ آیا مفاهیم خوبی مثل آزادی، اخلاق یا قانون، میتوانند مؤثرترین مفهوم در حیات بشر باشند؟!
⭕️ باید تشخیص دهیم در بین همۀ مفاهیم و حرفهای خوب، کدامش بهتر است؟
⭕️ وقتی توانستی به حرفهای خوبِ نابهجا کفر بورزی، به خدا میرسی
⭕️ ابلیس دائماً انسان را با حرفها و مفاهیم خوبِ نابهجا، فریب میدهد
________________
#استاد_پناهیان:
💠قرآن کریم دربارۀ انسان میفرماید: «إِنَّهُ لِحُبِّ الْخَيْرِ لَشَديد» (عادیات/8) یعنی انسان برای دوستداشتنِ خیر(چیزی که آن را برای خودش خوب میپندارد) خیلی شدید است. امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: این خیری که انسان خیلی شدید به آن علاقه دارد، حیات است(...يَعْنِي حُبِّ الْحَيَاةِ؛ تفسیر قمی/2/439)
💠انسان شدیداً به حیات علاقه دارد، منتها اگر یکمقدار چشمش باز شود، این علاقۀ شدیدش به حیات، ارتقا پیدا میکند به علاقۀ شدید به «حیاتِ برتر» منظور ما از حیات برتر، همان چیزی است که در قرآن تحت عنوان #حیات از آن یاد شده است. چون هر کسی که از این #حیات برخوردار نباشد، قرآن کریم اساساً او را «مُرده» میداند؛ البته مردهای که راه میرود! حیات برتر این است که چشم دل انسان باز باشد، بیشتر بتواند لذت ببرد و قدرت، اراده، فهمِ قوی و حکمت داشته باشد.
💠ما دنبال مؤثرترین مفهوم در حیات بشر هستیم؛ هم در حیات حداقلیِ بشر و هم در حیات حداکثریِ بشر. شما فکر کنید که آیا مفاهیمی مثل «آزادی» یا «قانون» یا «اخلاق» یا «حقوق بشر» میتوانند بهعنوان مؤثرترین مفهوم در حیات بشر تلقی شوند؟
💠اخلاق و آزادی و قانون، مفاهیم خوبی هستند، اما باید دید که اینها در تأثیرگذاری در حیات بشر، چه رتبهای دارند؟ اینهمه در دنیا از اخلاق و آزادی دم میزنند، ولی آیا جهان آباد شده است؟! آیا نباید به اینهمه تأکید بر این مفاهیم خوب، شک کنیم؟!
💠اگر جای مؤثرترین مفهوم در حیات بشر، یک مفهوم دیگر را که تأثیر و ارزش و اهمیت آن کمتر است قرار دهیم، خودمان را نابود کردهایم. تمام نکبت بشریت در طول تاریخ، بهخاطر این بوده که مفاهیم دیگری را جای مؤثرترین مفهوم مؤثر در حیات بشر گذاشتهاند. لذا باید مراقب مفاهیم خوبی که زیادی به آنها اهمیت میدهند، باشیم.
💠باید بتوانیم تشخیص دهیم که در بین همۀ مفاهیم خوب در این عالم، کدامش بهتر است؟ اگر این را تشخیص ندهیم «مُرده» و نابود خواهیم بود! چون ابلیس دائماً انسان را با حرفها و مفاهیم خوب، فریب میدهد. پس باید بتوانی در مقابل حرفهای خوبِ نابهجا بایستی. وقتی توانستی به حرفهای خوبِ نابهجا کفر بورزی، به خدا میرسی.
💠حضرت امام(ره) میفرمود: اگر آمریکا الاالهالاالله هم بگوید ما از او قبول نمیکنیم(صحیفۀ امام/15/339) یعنی ما فریب آمریکا را نمیخوریم. ابلیس چگونه توانست آدم(ع) را فریب بدهد و از بهشت خارج کند؟ او را با مفاهیم خوب، فریب داد. به آدم گفت: «هَلْ أَدُلُّكَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلی» (طه/120) مگر جاودانگی و پادشاهی و قدرتمندی بد است؟! ابلیس همین امروز هم ما راه با مفاهیم خوب نابود میکند؛ مفاهیم خوبی که جایشان اینجا نیست.
💠در روایت هست: عاقل کسی نیست که خیر و شر را از هم تشخیص دهد. عاقل کسی است که بفهمد در بین بدها، کدام بدتر است و در بین خوبها کدام خوبتر است؟ (میزان الحکمه/ح ١٣٦٠٢)
💠راه رسیدن به حیات برتر و زندهشدن چیست؟ اگر بخواهیم به این حیات برسیم، باید از تفکر شروع کنیم، یعنی حیات برتر با آگاهی بهدست نمیآید و آموزشدادنی نیست. فکر کنیم که آیا به این حیات نباتی و حیوانی و حداقلی راضی هستیم؟ راه رسیدن به حیات برتر، فکر کردن است. بچهها را از همان دوران مهدکودک باید به فکر کردن وادار کرد. نیاز ما به فکر کردن خیلی بیشتر از نیازمان به آموختن است.
💠در روحیات و عادات روحی و ذهنی خودتان، فکرکردن را تمرین کنید. امیرالمؤمنین(ع) این را مکرراً میفرمود: «التَّفَكُّرُ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي الْمَاشِي فِي الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ» (کافی/1/28) یعنی تفکر به دل انسان بینا، حیات میدهد، تفکر موجب میشود در تاریکی، بتوانی با نور، حرکت کنی. البته هم تفکرِ خوب داریم و هم تفکرِ بد. بعضیها وقتی شروع به تفکر میکنند، سراغ منفیبافی میروند و به غم و غصهها و بدبختیهای خود فکر میکنند!
💠برخی از سبک زندگیها قدرت تفکر انسان را میسوزاند؛ مانند قمار، شراب، موسیقی و هرزگی. کسی که زیاد بازی کند، دیگر نمیتواند تفکر کند، لذا از رسیدن به حیات، عاجز میشود.
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.1
صوت : t.me/Panahian_mp3/2114
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 اولین علامتِ آغاز حیات برتر، محبت است
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_سوم – قسمت دوم
⭕️ علائم حیاتی و نشانههای آغاز حیات برتر، بر اساس روایتی از امام صادق(ع)
⭕️یکی از علائم حیاتی این است که لطف خدا، سریع به سمت تو میآید، به حدّی که قشنگ حس میکنی، انگار خدا دستت را گرفته و میگوید: «الان به این هیئت برو، الان فلان کار خوب را انجام بده...»
_________________________
#استاد_پناهیان:
💠چگونه میتوانیم به حیات برتر برسیم؟ با تفکر! حالا اگر با تفکر شروع کنیم چه اتفاقهایی برای ما میافتد و به کجاها میرسیم؟ اینها در روایتی از امام صادق(ع) جمعبندی شده است: «إِنَّ أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ عَمِلُوا بِالْفِكْرَةِ حَتَّى وَرِثُوا مِنْهُ حُبَّ اللَّهِ...» (کفایهالاثر/257) یعنی صاحبان خِرد کسانی هستند که با فکر شروع میکنند تا به «محبت خدا» میرسند.
1️⃣ محبت، اولین علامت حیاتی است که نشانۀ آغاز حیات برتر است. خدا معطلت نمیکند که بگوید: «روز قیامت بیا تا به تو پاداش بدهم!» همینجا نقد با تو حساب میکند؛ چون میخواهد مزۀ محبتش را بچشی تا عاشقانه به سویش پرواز کنی! البته برای اینکه بتوانیم مزهاش را بچشیم، اول باید از حالت مُردگی در بیاییم!
🔹گاهی یکدفعهای به دلت میآید که «خدایا دوستت دارم» این لحظههای خودتان را غنیمت بشمارید! گاهی به هیئت میروی و کمی فکر میکنی و دلت یکچیزهای خوبی میخواهد؛ مثلاً میگویی: «خدایا، من آن حیات را دوست دارم! و کسانی که آن حیات را دارند را هم دوست دارم» این از علائم حیاتی است.
🔹این حبالحسین(ع) علامت سعادت شماست. در روایت میفرماید: علامت مؤمن این است که اگر محبت اهلبیت را به دلش عرضه کند، آن را میپذیرد و چنین کسی، دوست دارد برای زیارت امام حسین(ع) به کربلا برود(فَلْيَرْغَبْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع؛ کاملالزیارات/193)
2️⃣ علامت حیاتی بعدی این است: «وقتی محبت خدا در قلب بیفتد، قلب را روشن میکند!» (کفایهالاثر/257) و وقتی قلب روشن بشود، اتفاقهای خوبی برایت میافتد؛ مثلاً بدون اینکه کلاس اخلاق رفته باشی، خودت حس میکنی که از گناه و کارهای بد، خوشت نمیآید!
3️⃣ یکی دیگر از علائم حیاتی این است: لطف خدا، سریع به سمت تو میآید، به حدّی که قشنگ حس میکنی، انگار خدا دستت را گرفته و میگوید: «الان به این هیئت برو، الان فلان کار خوب را انجام بده، الان به فلانکار رسیدگی کن...»
4️⃣ دیگر اینکه: «از اهل فواید میشود» یعنی در موقعیتی قرار میگیرد که آدم مفیدی میشود، مفید زندگی میکند، همه چیز برایش مفید است، او هم برای همه مفید است و هر اتفاقی برایش میافتد مفید است. یعنی از بیخاصیتی درمیآید، چرا؟ چون او دیگر مُرده نیست!
5️⃣ میفرماید: «وقتی از اهل فواید شد، حکمت بر زبانش جاری میشود!» یعنی بههمه چیز، حکیمانه نگاه میکند و سخنانش درست است. حالا این حکمت از کجا آمده؟ از آن نور قلبش آمده است! یعنی آنچه خودش چشیده و با قلبش دریافت کرده است را بیان میکند. شهید آوینی، شهید دیالمه و شهید چمران، اینطور بودند؛ آنها عالم دینی نبودند اما خیلی دقیق و درست سخن میگفتند.
6️⃣ علامت حیاتیِ بعدی این است که «انسان زیرک و باهوش میشود» شما میتوانید در زندگی آیتالله بهجت، اوج باهوشی ایشان را در مسائل سیاسی نگاه کنید. ایشان قبل از سال 42 به امام(ره) میگفت: فقط باید شاه از این مملکت برود یا نابود شود، راه دیگری وجود ندارد» این حرف را زمانی میگفت که خیلیها میخواستند بهگونهای با شاه کنار بیایند و حتی تا حدّی او را عامل ثبات هم میدانستند!
7️⃣ علامت بعدی، قدرتمند شدن و با قدرت زندگی کردن است. حضرت امام(ه) را دیدید که چه قدرتی داشت! مؤمنینی که به قدرت روحی میرسند خیلی فرق دارند با آدمهای خوبی که خوبیهای آنها در اثر ضعف است! امام رضا(ع) میفرماید: اگر کسی را دیدی که آدم خوبی است، گولش را نخور! شاید از سرِ ضعف، آدم خوبی شده است(احتجاج/2/230) تو اگر مهربان هستی و کسی را میبخشی باید از سرِ قدرت ببخشی نه از سرِ ضعف!
8️⃣ «وقتی با قدرت زندگی کرد، از هفت آسمان خبردار میشود!» آدمهای ضعیف را از این چیزها خبردار نمیکنند! آدمهای ضعیف از خیمۀ مهدی فاطمه هم خبر پیدا نمیکنند! و طبق روایت، بعد از ظهور هم، امام زمان(ع) به هر مؤمنی، قدرت چهل مرد را میدهد (وَ أُعْطِيَ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا؛ غیبت نعمانی/310)
9️⃣ بعد میفرماید: «چنین کسی شهوت و محبتش، در خالقش است!» یعنی در محبت به خالق، به اوج میرسد؛ حریص است که مدام با خدا باشد و با خدا حرف بزند. و میفرماید: «وقتی به اینجا برسد به منزلت و جایگاه باعظمتی رسیده، و آنوقت است که پروردگارش را در قلبش میبیند!» (کفایهالاثر/257)
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.1
صوت : t.me/Panahian_mp3/2114
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_سوم – قسمت دوم
⭕️ علائم حیاتی و نشانههای آغاز حیات برتر، بر اساس روایتی از امام صادق(ع)
⭕️یکی از علائم حیاتی این است که لطف خدا، سریع به سمت تو میآید، به حدّی که قشنگ حس میکنی، انگار خدا دستت را گرفته و میگوید: «الان به این هیئت برو، الان فلان کار خوب را انجام بده...»
_________________________
#استاد_پناهیان:
💠چگونه میتوانیم به حیات برتر برسیم؟ با تفکر! حالا اگر با تفکر شروع کنیم چه اتفاقهایی برای ما میافتد و به کجاها میرسیم؟ اینها در روایتی از امام صادق(ع) جمعبندی شده است: «إِنَّ أُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ عَمِلُوا بِالْفِكْرَةِ حَتَّى وَرِثُوا مِنْهُ حُبَّ اللَّهِ...» (کفایهالاثر/257) یعنی صاحبان خِرد کسانی هستند که با فکر شروع میکنند تا به «محبت خدا» میرسند.
1️⃣ محبت، اولین علامت حیاتی است که نشانۀ آغاز حیات برتر است. خدا معطلت نمیکند که بگوید: «روز قیامت بیا تا به تو پاداش بدهم!» همینجا نقد با تو حساب میکند؛ چون میخواهد مزۀ محبتش را بچشی تا عاشقانه به سویش پرواز کنی! البته برای اینکه بتوانیم مزهاش را بچشیم، اول باید از حالت مُردگی در بیاییم!
🔹گاهی یکدفعهای به دلت میآید که «خدایا دوستت دارم» این لحظههای خودتان را غنیمت بشمارید! گاهی به هیئت میروی و کمی فکر میکنی و دلت یکچیزهای خوبی میخواهد؛ مثلاً میگویی: «خدایا، من آن حیات را دوست دارم! و کسانی که آن حیات را دارند را هم دوست دارم» این از علائم حیاتی است.
🔹این حبالحسین(ع) علامت سعادت شماست. در روایت میفرماید: علامت مؤمن این است که اگر محبت اهلبیت را به دلش عرضه کند، آن را میپذیرد و چنین کسی، دوست دارد برای زیارت امام حسین(ع) به کربلا برود(فَلْيَرْغَبْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ ع؛ کاملالزیارات/193)
2️⃣ علامت حیاتی بعدی این است: «وقتی محبت خدا در قلب بیفتد، قلب را روشن میکند!» (کفایهالاثر/257) و وقتی قلب روشن بشود، اتفاقهای خوبی برایت میافتد؛ مثلاً بدون اینکه کلاس اخلاق رفته باشی، خودت حس میکنی که از گناه و کارهای بد، خوشت نمیآید!
3️⃣ یکی دیگر از علائم حیاتی این است: لطف خدا، سریع به سمت تو میآید، به حدّی که قشنگ حس میکنی، انگار خدا دستت را گرفته و میگوید: «الان به این هیئت برو، الان فلان کار خوب را انجام بده، الان به فلانکار رسیدگی کن...»
4️⃣ دیگر اینکه: «از اهل فواید میشود» یعنی در موقعیتی قرار میگیرد که آدم مفیدی میشود، مفید زندگی میکند، همه چیز برایش مفید است، او هم برای همه مفید است و هر اتفاقی برایش میافتد مفید است. یعنی از بیخاصیتی درمیآید، چرا؟ چون او دیگر مُرده نیست!
5️⃣ میفرماید: «وقتی از اهل فواید شد، حکمت بر زبانش جاری میشود!» یعنی بههمه چیز، حکیمانه نگاه میکند و سخنانش درست است. حالا این حکمت از کجا آمده؟ از آن نور قلبش آمده است! یعنی آنچه خودش چشیده و با قلبش دریافت کرده است را بیان میکند. شهید آوینی، شهید دیالمه و شهید چمران، اینطور بودند؛ آنها عالم دینی نبودند اما خیلی دقیق و درست سخن میگفتند.
6️⃣ علامت حیاتیِ بعدی این است که «انسان زیرک و باهوش میشود» شما میتوانید در زندگی آیتالله بهجت، اوج باهوشی ایشان را در مسائل سیاسی نگاه کنید. ایشان قبل از سال 42 به امام(ره) میگفت: فقط باید شاه از این مملکت برود یا نابود شود، راه دیگری وجود ندارد» این حرف را زمانی میگفت که خیلیها میخواستند بهگونهای با شاه کنار بیایند و حتی تا حدّی او را عامل ثبات هم میدانستند!
7️⃣ علامت بعدی، قدرتمند شدن و با قدرت زندگی کردن است. حضرت امام(ه) را دیدید که چه قدرتی داشت! مؤمنینی که به قدرت روحی میرسند خیلی فرق دارند با آدمهای خوبی که خوبیهای آنها در اثر ضعف است! امام رضا(ع) میفرماید: اگر کسی را دیدی که آدم خوبی است، گولش را نخور! شاید از سرِ ضعف، آدم خوبی شده است(احتجاج/2/230) تو اگر مهربان هستی و کسی را میبخشی باید از سرِ قدرت ببخشی نه از سرِ ضعف!
8️⃣ «وقتی با قدرت زندگی کرد، از هفت آسمان خبردار میشود!» آدمهای ضعیف را از این چیزها خبردار نمیکنند! آدمهای ضعیف از خیمۀ مهدی فاطمه هم خبر پیدا نمیکنند! و طبق روایت، بعد از ظهور هم، امام زمان(ع) به هر مؤمنی، قدرت چهل مرد را میدهد (وَ أُعْطِيَ قُوَّةَ أَرْبَعِينَ رَجُلًا؛ غیبت نعمانی/310)
9️⃣ بعد میفرماید: «چنین کسی شهوت و محبتش، در خالقش است!» یعنی در محبت به خالق، به اوج میرسد؛ حریص است که مدام با خدا باشد و با خدا حرف بزند. و میفرماید: «وقتی به اینجا برسد به منزلت و جایگاه باعظمتی رسیده، و آنوقت است که پروردگارش را در قلبش میبیند!» (کفایهالاثر/257)
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.1
صوت : t.me/Panahian_mp3/2114
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀زهد این نیست که لذت مادی نبریم و فقط دنبال لذتهای برتر باشیم!
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_چهارم
⭕️مؤمن باید بیشترین بهره را از حیات ببرد
⭕️علی(ع): لذت مؤمنین و متقین از دنیا، بیشتر از لذت مترفین از دنیاست
⭕️تلقی مردم باید این باشد که دینداران دنبال کیفیتبخشیدن به حیاتند
⭕️ ما دینداران عاشق حیات هستیم، اگر کسی بخواهد ما را از مراتب حیات و زندگی بهتر محروم کند، با او میجنگیم؛ این مبنای انقلابیگری ماست
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠تلقیِ مردم از دینداران، باید اینطور باشد که: «دینداران، نسبت به حیات، خیلی حساس هستند و تعصب خاصی بر ارزش حیات دارند، اصرار خاصی بر کیفیتبخشیدن به حیات دارند، و به شدت معتقدند که باید بیشترین بهره را از حیات برد! اینها از زندگیِ حداقلی متنفرند» اگر برداشتِ عمومی از دینداران اینطور نباشد، معلوم میشود آموزش و تبلیغ دین-چه از زبان مبلغین دینی، چه در آموزش و پرورش و دانشگاه یا صدا و سیما- غلط بوده است.
💠مؤمنین و متقین بهشدت بیزارند از اینکه از حیات، کم بهره ببرند، و متنفرند از اینکه در سطح پایینی از زندگی و حیات نگه داشته شوند، آنها در این راه میجنگند، میکشند و کشته میشوند، اما حاضر نیستند از حیات کوتاه بیایند!
💠اگر بگویید: «ما دینداران، از اعتقاداتمان کوتاه نمیآییم!» آنوقت خیلیها تصور میکنند ما یکسری اعتقادات موهوم و مقدسات ذهنی برای خودمان درست کردهایم و حاضریم بهخاطرش کشته شویم! بهتر است بگویید: «ما از حیات، کوتاه نمیآیم؛ همان چیزی که همۀ چپاولگران بهخاطرش دنیا را چپاول میکنند! آنها برای بهتر زندگیکردن دارند دنیا را چپاول میکنند، و ما هم دقیقاً به همین دلیل با آنها خواهیم جنگید» اگر کسی در مقابلِ بهتر زندگیکردنِ ما بایستد، ما حتماً او را نابود میکنیم.
💠اگر در گوشهای از عالم، یکعدهای بخواهند مردم را از مراتب حیات محروم کنند، ما حتماً این جنایتکاران را نابود خواهیم کرد؛ چون ما با بشریت و حیات بشر کار داریم، و حیات تمام ابناء بشر در همۀ دنیا به هم مرتبط است. حضرت امام(ره) میفرمود: «امروز هر مسئلهاى در یک گوشه دنیا واقع بشود، مسئله دنیاست، نه مسئله همان جا؛ صحیفۀ امام/13/ 133و134)
💠ما دینداران عاشق حیات هستیم؛ ما عاشق عالیترین نوع حیات هستیم و متنفریم از حیات پست که شبیه ممات است! اگر کسی بخواهد ما را در حیات حداقلی نگه دارد-چه با فریب و چه با زور و اجبار- ما با او میجنگیم، کسی حق ندارد احدی را به پستترین حیات مجبور کند و الا با او هم میجنگیم! این مبنای دین و انقلابیگری ماست. پیامبر اکرم(ص) نیز برای همین میجنگید.
💠ما باید عشقمان را به حیات افزایش بدهیم. باید نسبت به حیات، متعصب باشیم و غیرت داشته باشیم. هیچکسی حق ندارد کسی را در حیات حداقلی محدود کند! اگر این عِرق را نداشته باشی که بشریت را به حیات عالی برسانی، اهل حیات نیستی و علائم حیاتی در تو مشاهده نمیشود.
💠کسانی که عشق به حیات ندارند و نمیفهمند که حیات چقدر لذتبخش است، آدم معمولی نیستند؛ فکر و فرهنگشان خراب شده است و فریب خوردهاند. اینها را مشغول چیزهای دیگری کردهاند که به اصلیترین نیاز خودشان پی نبرند.
💠ابلیس آدم ابوالبشر(ع) را سرِ موضوع کیفیت حیات فریب داد؛ از بس که انسان عاشق حیات و کیفیت حیات است! کسانی که سطح پایینی از حیات را به مردم نشان میدهند و آنها را فریب میدهند و در حیات حداقلی نگه میدارند از ابلیس هم بدترند، چون ابلیس، آدم را با سطح بالاتری از حیات(یعنی حیات جاودانه) فریب داده بود. اما اینها فرهنگ و فکر بشر را چنان نابود کردهاند که دیگر بشریت دنبال حیات برتر نیست!
💠این تأکید ما بر موضوع حیات، فقط مربوط به حیات عالی و معنوی نیست بلکه حیات مادی را هم دربرمیگیرد. أمیرالمؤمنین(ع) در نامهای به اهل بصره، میفرماید: «آدمهای متقی و مؤمن و دیندار، لذتشان از دنیا، بیشتر از لذت مترفین از دنیا است» (فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ؛ نهجالبلاغه/ نامه27) منظور از مترفین، آدمهای عیاش و پولداری هستند که پول خرج میکنند تا کِیف کنند! ولی آدمهای مؤمن و متقی(علاوه بر لذات معنوی) از همین مادیات هم بیشتر لذت میبرند.
💠زهد به این معنا نیست که «لذت مادی نبرید و فقط به سوی لذتهای برتر بروید!» اتفاقاً از این لذتهای مادی هم باید سیراب بشوید، اصلاً خدا همه اینها را برای شما آفریده است، و دین هم راه بهرهمندی از این لذتها را نشان میدهد. از لذتهای کم، دست برندارید، ولی از آنها عبور کنید و متوقف نشوید، بدانید که لذت بیشتر و عمیقتر هم وجود دارد. چرا باید با محرومیت از مادیات، ما را اینقدر حریصِ گناه و آلوده شدن به حیات حداقلی بکنند؟!
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.2
صوت: t.me/Panahian_mp3/2116
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_چهارم
⭕️مؤمن باید بیشترین بهره را از حیات ببرد
⭕️علی(ع): لذت مؤمنین و متقین از دنیا، بیشتر از لذت مترفین از دنیاست
⭕️تلقی مردم باید این باشد که دینداران دنبال کیفیتبخشیدن به حیاتند
⭕️ ما دینداران عاشق حیات هستیم، اگر کسی بخواهد ما را از مراتب حیات و زندگی بهتر محروم کند، با او میجنگیم؛ این مبنای انقلابیگری ماست
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠تلقیِ مردم از دینداران، باید اینطور باشد که: «دینداران، نسبت به حیات، خیلی حساس هستند و تعصب خاصی بر ارزش حیات دارند، اصرار خاصی بر کیفیتبخشیدن به حیات دارند، و به شدت معتقدند که باید بیشترین بهره را از حیات برد! اینها از زندگیِ حداقلی متنفرند» اگر برداشتِ عمومی از دینداران اینطور نباشد، معلوم میشود آموزش و تبلیغ دین-چه از زبان مبلغین دینی، چه در آموزش و پرورش و دانشگاه یا صدا و سیما- غلط بوده است.
💠مؤمنین و متقین بهشدت بیزارند از اینکه از حیات، کم بهره ببرند، و متنفرند از اینکه در سطح پایینی از زندگی و حیات نگه داشته شوند، آنها در این راه میجنگند، میکشند و کشته میشوند، اما حاضر نیستند از حیات کوتاه بیایند!
💠اگر بگویید: «ما دینداران، از اعتقاداتمان کوتاه نمیآییم!» آنوقت خیلیها تصور میکنند ما یکسری اعتقادات موهوم و مقدسات ذهنی برای خودمان درست کردهایم و حاضریم بهخاطرش کشته شویم! بهتر است بگویید: «ما از حیات، کوتاه نمیآیم؛ همان چیزی که همۀ چپاولگران بهخاطرش دنیا را چپاول میکنند! آنها برای بهتر زندگیکردن دارند دنیا را چپاول میکنند، و ما هم دقیقاً به همین دلیل با آنها خواهیم جنگید» اگر کسی در مقابلِ بهتر زندگیکردنِ ما بایستد، ما حتماً او را نابود میکنیم.
💠اگر در گوشهای از عالم، یکعدهای بخواهند مردم را از مراتب حیات محروم کنند، ما حتماً این جنایتکاران را نابود خواهیم کرد؛ چون ما با بشریت و حیات بشر کار داریم، و حیات تمام ابناء بشر در همۀ دنیا به هم مرتبط است. حضرت امام(ره) میفرمود: «امروز هر مسئلهاى در یک گوشه دنیا واقع بشود، مسئله دنیاست، نه مسئله همان جا؛ صحیفۀ امام/13/ 133و134)
💠ما دینداران عاشق حیات هستیم؛ ما عاشق عالیترین نوع حیات هستیم و متنفریم از حیات پست که شبیه ممات است! اگر کسی بخواهد ما را در حیات حداقلی نگه دارد-چه با فریب و چه با زور و اجبار- ما با او میجنگیم، کسی حق ندارد احدی را به پستترین حیات مجبور کند و الا با او هم میجنگیم! این مبنای دین و انقلابیگری ماست. پیامبر اکرم(ص) نیز برای همین میجنگید.
💠ما باید عشقمان را به حیات افزایش بدهیم. باید نسبت به حیات، متعصب باشیم و غیرت داشته باشیم. هیچکسی حق ندارد کسی را در حیات حداقلی محدود کند! اگر این عِرق را نداشته باشی که بشریت را به حیات عالی برسانی، اهل حیات نیستی و علائم حیاتی در تو مشاهده نمیشود.
💠کسانی که عشق به حیات ندارند و نمیفهمند که حیات چقدر لذتبخش است، آدم معمولی نیستند؛ فکر و فرهنگشان خراب شده است و فریب خوردهاند. اینها را مشغول چیزهای دیگری کردهاند که به اصلیترین نیاز خودشان پی نبرند.
💠ابلیس آدم ابوالبشر(ع) را سرِ موضوع کیفیت حیات فریب داد؛ از بس که انسان عاشق حیات و کیفیت حیات است! کسانی که سطح پایینی از حیات را به مردم نشان میدهند و آنها را فریب میدهند و در حیات حداقلی نگه میدارند از ابلیس هم بدترند، چون ابلیس، آدم را با سطح بالاتری از حیات(یعنی حیات جاودانه) فریب داده بود. اما اینها فرهنگ و فکر بشر را چنان نابود کردهاند که دیگر بشریت دنبال حیات برتر نیست!
💠این تأکید ما بر موضوع حیات، فقط مربوط به حیات عالی و معنوی نیست بلکه حیات مادی را هم دربرمیگیرد. أمیرالمؤمنین(ع) در نامهای به اهل بصره، میفرماید: «آدمهای متقی و مؤمن و دیندار، لذتشان از دنیا، بیشتر از لذت مترفین از دنیا است» (فَحَظُوا مِنَ الدُّنْیَا بِمَا حَظِیَ بِهِ الْمُتْرَفُونَ؛ نهجالبلاغه/ نامه27) منظور از مترفین، آدمهای عیاش و پولداری هستند که پول خرج میکنند تا کِیف کنند! ولی آدمهای مؤمن و متقی(علاوه بر لذات معنوی) از همین مادیات هم بیشتر لذت میبرند.
💠زهد به این معنا نیست که «لذت مادی نبرید و فقط به سوی لذتهای برتر بروید!» اتفاقاً از این لذتهای مادی هم باید سیراب بشوید، اصلاً خدا همه اینها را برای شما آفریده است، و دین هم راه بهرهمندی از این لذتها را نشان میدهد. از لذتهای کم، دست برندارید، ولی از آنها عبور کنید و متوقف نشوید، بدانید که لذت بیشتر و عمیقتر هم وجود دارد. چرا باید با محرومیت از مادیات، ما را اینقدر حریصِ گناه و آلوده شدن به حیات حداقلی بکنند؟!
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.2
صوت: t.me/Panahian_mp3/2116
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀قاتلان اصلی شهید حججی را فراموش نمیکنیم؛ خنجری که سرِ شهید حججی را جدا کرد، توسط آمریکا و اسرائیل تیز شده بود
⭕️ انتقام خون حججی با نابودی داعش تمام نخواهد بود، انتقام او تنها با نابودی اسرائیل فراهم میشود
⭕️ ما عزادار حسین(ع) نیستیم، اگر اسرائیل را از صفحۀ روزگار محو نکنیم!
______________________
#مراسم_تشییع_شهید_حججی
#استاد_پناهیان:
💠ما هیچگاه قاتلان اصلی شهید حججی را فراموش نمیکنیم. ما هیچگاه دولتمردان و سیاستمداران پست و خبیث آمریکا را فراموش نمیکنیم.
💠ما وزیر خارجۀ اسبق آمریکا را فراموش نمیکنیم که گفت: «به بیش از هفتاد کشور رفتیم و مذاکره کردیم، تا داعش را راهانداختیم»
💠ملت ایران ملت باهوشی هستند و میفهمند خنجری که سرِ مطهر شهید حججی را از بدن جدا کرد، این خنجر را آمریکا و اسرائیل، تیز کرده بودند.
💠شهید حججی! به خون تو قسم میخوریم تا اسرائیل را نابود نکنیم، از پا نخواهیم نشست.
💠اسرائیل! ما تا وقتی که تو را نابود نکنیم، صداقت عزاداریمان برای حسین(ع) به اثبات نخواهد رسید، ما تو را یزید زمانه، شمر زمانه، و شما را ادامهدهندۀ راه قاتلان حسین(ع) میدانیم، ما به عشق حسین(ع) اسرائیل را نابود خواهیم کرد.
💠به ما عزاداران حسین(ع) فرمودهاند: «لعن بر قاتلان حسین(ع) را در شب و صبح عاشورا، فراموش نکنید» ما عزادار حسین(ع) نیستیم، اگر اسرائیل را از صفحۀ روزگار محو نکنیم!
💠ما ملت باهوشی هستیم؛ ایرانیها فریب نمیخورند. در جبهۀ نبرد، دو نوع آتش باید بر سرِ دشمن بریزید. یکی زدنِ تیر مستقیم به دشمنی که دارد به سمت شما میآید. و دیگر اینکه باید عقبۀ دشمن را با توپخانه و موشک بزنید، اگر این عقبه نابود شود، شما پیروز خواهید شد.
💠ما میدانیم اگر دفاع از حرم امام حسین(ع) شهید میدهد، این حرم، در درجۀ اول توسط اسرائیل غاصب، مورد تهدید قرار میگیرد. سپاهیان پاسدار! موشکهای خودتان را برای نابودی اسرائیل آماده کنید.
💠این مردم از خون حججی نمیگذرند، انتقام خون حججی با نابودی داعش تمام نخواهد بود، انتقام خون حججی تنها با نابودی اسرائیل فراهم میشود.
🔰مراسم تشییع پیکر شهید حججی- میدان امام حسین(ع)-96.7.5
صوت: t.me/Panahian_mp3/2124
@Panahian_ir
@Panahian_text
⭕️ انتقام خون حججی با نابودی داعش تمام نخواهد بود، انتقام او تنها با نابودی اسرائیل فراهم میشود
⭕️ ما عزادار حسین(ع) نیستیم، اگر اسرائیل را از صفحۀ روزگار محو نکنیم!
______________________
#مراسم_تشییع_شهید_حججی
#استاد_پناهیان:
💠ما هیچگاه قاتلان اصلی شهید حججی را فراموش نمیکنیم. ما هیچگاه دولتمردان و سیاستمداران پست و خبیث آمریکا را فراموش نمیکنیم.
💠ما وزیر خارجۀ اسبق آمریکا را فراموش نمیکنیم که گفت: «به بیش از هفتاد کشور رفتیم و مذاکره کردیم، تا داعش را راهانداختیم»
💠ملت ایران ملت باهوشی هستند و میفهمند خنجری که سرِ مطهر شهید حججی را از بدن جدا کرد، این خنجر را آمریکا و اسرائیل، تیز کرده بودند.
💠شهید حججی! به خون تو قسم میخوریم تا اسرائیل را نابود نکنیم، از پا نخواهیم نشست.
💠اسرائیل! ما تا وقتی که تو را نابود نکنیم، صداقت عزاداریمان برای حسین(ع) به اثبات نخواهد رسید، ما تو را یزید زمانه، شمر زمانه، و شما را ادامهدهندۀ راه قاتلان حسین(ع) میدانیم، ما به عشق حسین(ع) اسرائیل را نابود خواهیم کرد.
💠به ما عزاداران حسین(ع) فرمودهاند: «لعن بر قاتلان حسین(ع) را در شب و صبح عاشورا، فراموش نکنید» ما عزادار حسین(ع) نیستیم، اگر اسرائیل را از صفحۀ روزگار محو نکنیم!
💠ما ملت باهوشی هستیم؛ ایرانیها فریب نمیخورند. در جبهۀ نبرد، دو نوع آتش باید بر سرِ دشمن بریزید. یکی زدنِ تیر مستقیم به دشمنی که دارد به سمت شما میآید. و دیگر اینکه باید عقبۀ دشمن را با توپخانه و موشک بزنید، اگر این عقبه نابود شود، شما پیروز خواهید شد.
💠ما میدانیم اگر دفاع از حرم امام حسین(ع) شهید میدهد، این حرم، در درجۀ اول توسط اسرائیل غاصب، مورد تهدید قرار میگیرد. سپاهیان پاسدار! موشکهای خودتان را برای نابودی اسرائیل آماده کنید.
💠این مردم از خون حججی نمیگذرند، انتقام خون حججی با نابودی داعش تمام نخواهد بود، انتقام خون حججی تنها با نابودی اسرائیل فراهم میشود.
🔰مراسم تشییع پیکر شهید حججی- میدان امام حسین(ع)-96.7.5
صوت: t.me/Panahian_mp3/2124
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 #دستۀ_عزاداری یعنی دستۀ رزم! یعنی کاش در کربلا بودیم و حسین(ع) را یاری میکردیم!
⭕️ #دسته_های عزاداری، دستههای نصرت حسین(ع) هستند
⭕️شهید حججی و خط مقاومت، ثمرۀ #دسته_های عزاداری حسینی است
____________________________
#مراسم_تشییع_شهید_حججی
#استاد_پناهیان:
🔸شهید حججی، ثمرۀ دستههای عزاداری امام حسین(ع) است. شهید حججی و این خط مقاومت، ثمرۀ دستهای بلندشده برای سینهزنی و زنجیرزنی در دستههای عزای امام حسین(ع) است. عزاداریهای باشکوه طی 1400سال، این خط مقاومت را برای ما به ارمغان آورده است.
🔸چرا دستههای عزاداری، از ده شب قبل تا ظهر عاشورا به اقامۀ عزا میپردازند؟ چون این دستهها، دستههای عزا و سوگواری نیستند، بلکه دستههای نصرت حسین(ع) هستند که میخواهند حسین(ع) را یاری کنند. لذا بعد از ظهر عاشورا که خبر شهادت حسین(ع) میرسد، دستههای عزا، به خانهها و تکیهها میروند و عزاداری به نوع دیگری ادامه پیدا میکند.
🔸معنای دستههای عزاداری این است که «ای حسین! کاش ما در کربلا بودیم و تو را یاری میکردیم» دستههای عزاداری یعنی دستههای رزم، یعنی سازماندهی نیروهای مقاومت، یعنی همان کسانی که آماده هستند دشمنان حسین(ع) را نابود کنند.
🔰مراسم تشییع پیکر شهید حججی - ۹۶.۷.۵
👈🏻 صوت:t.me/Panahian_mp3/2124
#محرم۹۶ #شهید_حججی
@Panahian_ir
@Panahian_text
⭕️ #دسته_های عزاداری، دستههای نصرت حسین(ع) هستند
⭕️شهید حججی و خط مقاومت، ثمرۀ #دسته_های عزاداری حسینی است
____________________________
#مراسم_تشییع_شهید_حججی
#استاد_پناهیان:
🔸شهید حججی، ثمرۀ دستههای عزاداری امام حسین(ع) است. شهید حججی و این خط مقاومت، ثمرۀ دستهای بلندشده برای سینهزنی و زنجیرزنی در دستههای عزای امام حسین(ع) است. عزاداریهای باشکوه طی 1400سال، این خط مقاومت را برای ما به ارمغان آورده است.
🔸چرا دستههای عزاداری، از ده شب قبل تا ظهر عاشورا به اقامۀ عزا میپردازند؟ چون این دستهها، دستههای عزا و سوگواری نیستند، بلکه دستههای نصرت حسین(ع) هستند که میخواهند حسین(ع) را یاری کنند. لذا بعد از ظهر عاشورا که خبر شهادت حسین(ع) میرسد، دستههای عزا، به خانهها و تکیهها میروند و عزاداری به نوع دیگری ادامه پیدا میکند.
🔸معنای دستههای عزاداری این است که «ای حسین! کاش ما در کربلا بودیم و تو را یاری میکردیم» دستههای عزاداری یعنی دستههای رزم، یعنی سازماندهی نیروهای مقاومت، یعنی همان کسانی که آماده هستند دشمنان حسین(ع) را نابود کنند.
🔰مراسم تشییع پیکر شهید حججی - ۹۶.۷.۵
👈🏻 صوت:t.me/Panahian_mp3/2124
#محرم۹۶ #شهید_حججی
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 مؤثرترین مفهوم در حیات بشر، یک حسّ خوب به نام «ایمان» است
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_پنجم – قسمت اول
⭕️ علاقۀ به حیات برتر، موتور وجود انسان است
⭕️ هوسِ رسیدن به حیات برتر، میتواند یک حسِ خوب را در انسان بیدار کند؛ این حس خوب علامت سلامت روحی انسان است!
⭕️ آن چیزی که ما را حرکت میدهد و به حیات برتر میرساند، یک حسِ خوب است به نام «ایمان»
⭕️ خلقت ما برای رسیدن به همین حس خوب است؛ برای اینکه به یک جایی برسیم که آن لذت برتر را ببریم!
⭕️ حسِ خوب نسبت به حیات برتر، چگونه در انسان پدید میآید؟
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠علاقۀ به حیات برتر، موتور وجود انسان است، و اگر این علاقه در انسان بیدار نشود، او در واقع «مُرده» است. علاقۀ به حیات برتر بهسادگی و با یکمقدار تلنگر، میتواند در انسان بیدار شود، چون أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: هر علاقهای در انسان ضعیف میشود جز علاقۀ به حیات! آدم به هر علاقۀ دیگرش که برسد، کمکم نسبت به آن سرد میشود اما هیچوقت از علاقۀ به حیات خسته نمیشود (...الملذات إلا و هو مملول إلا الحياة؛ شرح نهجالبلاغه/8/291)
💠ما ابتدا زندگی خودمان را با مظاهری از حیات شروع میکنیم که به آن «حیات حیوانی» میگویند. این حیات برای انسان در نوزادی و کودکی هست، اما کنجکاویهای انسان کمکم او را از حیوان جدا میکند. اگر این کنجکاویها ادامه پیدا کند، انسان دوست دارد بفهمد پشت پردۀ این ظاهر حیات چیست؟
💠هوسِ رسیدن به حیات برتر، میتواند یک حسِ خوب را در انسان بیدار کند؛ دنبال این حس خوب بگردید! مثلاً وقتی زندگی عرفا و شهدا یا اتفاقهای معنوی را میبینید، دقت کنید که آیا یک «حس خوب» به شما دست میدهد یا نه؟ این حس خوب علامت سلامت روحی انسان است! آدم لذت میبرد از اینکه ببیند یک کسی از یک حیات عمیقتری برخوردار است و از آن لذت میبرد!
💠هر کسی که حیات برتر داشته باشد، این حسّ خوبش، شما را میگیرد؛ البته اگر شما آدم باصفا و سالمی باشی. ابوذر، همین حسّ خوب را در اولین ملاقاتش با پیامبر(ص) پیدا کرد و بلافاصله ایمان آورد. حتی بعضیها که از دور، نسبت به پیامبر(ص) نفرت داشتند، وقتی با ایشان مواجه شدند، یکدفعهای از وجود حضرت، یک حس خوب میگرفتند و ایمان میآوردند!
💠اینکه ما از یک حسّ خوب سخن میگوییم، مغایر عقلانیت نیست. چون عقلانی نیست که حیات انسان فقط یک حیات مادی باشد. نمیشود که این عالم پشت پرده نداشته باشد! عقلانیت به آدم میگوید که «انسان! تو نمیتوانی به این حیات حداقلی اکتفا کنی، بلکه بیشترش را میخواهی؛ لذت بیشتر، محبت بیشتر، قدرت بیشتر، مهربانی بیشتر و فهم بیشتر میخواهی»
💠 ما در مرتبۀ اول، دنبال یک «حس خوب» هستیم! حالا این حس خوب، چگونه پدید میآید یا چگونه در انسان بیدار میشود؟ این حس خوب ممکن است از دیدن یک آدمحسابی-که این حسِ خوب را پیدا کرده- پدید بیاید. ممکن است از یک کلام برتر(مثل قرآن) پدید بیاید. ممکن است با تفکر پدید بیاید(یتفکرون فی خلق السموات و الارض) و گاهی هم یک آگاهی، یادآوری، تذکر یا تلنگر، این حس خوب را در آدم بیدار میکند.
💠 ممکن است در یک حادثهای یکدفعهای از این دنیا قطع امید کنی و خودت را به آن قدرت غیبی متصل کنی و یکدفعهای آن حس خوب برایت پدید بیاید. ممکن است یکوقت دنیا با تو قهر کند و تو در غربت و تنهایی، با آن قدرتی که هیچوقت از تو جدا نمیشود و در باطن عالم هست، ارتباط پیدا کنی. این اتفاقها ممکن است بیفتد، و یک حس خوب پدید بیاید؛ یک حسّ خوب از یک حیات برتر!
💠تمام شهوترانیها و رذالتها و تمام این سرگرمیها و جاذبههای پست دنیا، فقط برای این است که تو این حس خوب را پیدا نکنی! و از طرف دیگر، تمام حرفهایی که خدا زده هم برای این است که یک فضایی باز شود تا آن حس خوب را پیدا بکنی. ماجرای خلقت ما برای رسیدن به آن حس خوب است، برای اینکه به یک جایی برسیم که آن لذت برتر را ببریم!
💠حالا این حس خوب چیست؟ این حس خوب، همان مؤثرترین مفهوم در حیات بشر است، و تنها چیزی است که ما را حرکت میدهد و به حیات برتر میرساند و در حیات برتر هم ما را حرکت میدهد و به اوج قله میرساند. این حس خوب را باید پیدا کنیم و روز به روز شدیدترش کنیم. این حس خوب «ایمان» است.
💠وقتی به این حس خوب برسی، یعنی عمیقاً باور کردهای که در پشت پردۀ غیب، خبری هست. و اگر به آن حس خوب نرسیدهای، یعنی تو هنوز، فقط خبر داری که یک خبری هست! باخبر بودن با آن حس خوب، فرق میکند!
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.4
صوت: t.me/Panahian_mp3/2120
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_پنجم – قسمت اول
⭕️ علاقۀ به حیات برتر، موتور وجود انسان است
⭕️ هوسِ رسیدن به حیات برتر، میتواند یک حسِ خوب را در انسان بیدار کند؛ این حس خوب علامت سلامت روحی انسان است!
⭕️ آن چیزی که ما را حرکت میدهد و به حیات برتر میرساند، یک حسِ خوب است به نام «ایمان»
⭕️ خلقت ما برای رسیدن به همین حس خوب است؛ برای اینکه به یک جایی برسیم که آن لذت برتر را ببریم!
⭕️ حسِ خوب نسبت به حیات برتر، چگونه در انسان پدید میآید؟
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠علاقۀ به حیات برتر، موتور وجود انسان است، و اگر این علاقه در انسان بیدار نشود، او در واقع «مُرده» است. علاقۀ به حیات برتر بهسادگی و با یکمقدار تلنگر، میتواند در انسان بیدار شود، چون أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: هر علاقهای در انسان ضعیف میشود جز علاقۀ به حیات! آدم به هر علاقۀ دیگرش که برسد، کمکم نسبت به آن سرد میشود اما هیچوقت از علاقۀ به حیات خسته نمیشود (...الملذات إلا و هو مملول إلا الحياة؛ شرح نهجالبلاغه/8/291)
💠ما ابتدا زندگی خودمان را با مظاهری از حیات شروع میکنیم که به آن «حیات حیوانی» میگویند. این حیات برای انسان در نوزادی و کودکی هست، اما کنجکاویهای انسان کمکم او را از حیوان جدا میکند. اگر این کنجکاویها ادامه پیدا کند، انسان دوست دارد بفهمد پشت پردۀ این ظاهر حیات چیست؟
💠هوسِ رسیدن به حیات برتر، میتواند یک حسِ خوب را در انسان بیدار کند؛ دنبال این حس خوب بگردید! مثلاً وقتی زندگی عرفا و شهدا یا اتفاقهای معنوی را میبینید، دقت کنید که آیا یک «حس خوب» به شما دست میدهد یا نه؟ این حس خوب علامت سلامت روحی انسان است! آدم لذت میبرد از اینکه ببیند یک کسی از یک حیات عمیقتری برخوردار است و از آن لذت میبرد!
💠هر کسی که حیات برتر داشته باشد، این حسّ خوبش، شما را میگیرد؛ البته اگر شما آدم باصفا و سالمی باشی. ابوذر، همین حسّ خوب را در اولین ملاقاتش با پیامبر(ص) پیدا کرد و بلافاصله ایمان آورد. حتی بعضیها که از دور، نسبت به پیامبر(ص) نفرت داشتند، وقتی با ایشان مواجه شدند، یکدفعهای از وجود حضرت، یک حس خوب میگرفتند و ایمان میآوردند!
💠اینکه ما از یک حسّ خوب سخن میگوییم، مغایر عقلانیت نیست. چون عقلانی نیست که حیات انسان فقط یک حیات مادی باشد. نمیشود که این عالم پشت پرده نداشته باشد! عقلانیت به آدم میگوید که «انسان! تو نمیتوانی به این حیات حداقلی اکتفا کنی، بلکه بیشترش را میخواهی؛ لذت بیشتر، محبت بیشتر، قدرت بیشتر، مهربانی بیشتر و فهم بیشتر میخواهی»
💠 ما در مرتبۀ اول، دنبال یک «حس خوب» هستیم! حالا این حس خوب، چگونه پدید میآید یا چگونه در انسان بیدار میشود؟ این حس خوب ممکن است از دیدن یک آدمحسابی-که این حسِ خوب را پیدا کرده- پدید بیاید. ممکن است از یک کلام برتر(مثل قرآن) پدید بیاید. ممکن است با تفکر پدید بیاید(یتفکرون فی خلق السموات و الارض) و گاهی هم یک آگاهی، یادآوری، تذکر یا تلنگر، این حس خوب را در آدم بیدار میکند.
💠 ممکن است در یک حادثهای یکدفعهای از این دنیا قطع امید کنی و خودت را به آن قدرت غیبی متصل کنی و یکدفعهای آن حس خوب برایت پدید بیاید. ممکن است یکوقت دنیا با تو قهر کند و تو در غربت و تنهایی، با آن قدرتی که هیچوقت از تو جدا نمیشود و در باطن عالم هست، ارتباط پیدا کنی. این اتفاقها ممکن است بیفتد، و یک حس خوب پدید بیاید؛ یک حسّ خوب از یک حیات برتر!
💠تمام شهوترانیها و رذالتها و تمام این سرگرمیها و جاذبههای پست دنیا، فقط برای این است که تو این حس خوب را پیدا نکنی! و از طرف دیگر، تمام حرفهایی که خدا زده هم برای این است که یک فضایی باز شود تا آن حس خوب را پیدا بکنی. ماجرای خلقت ما برای رسیدن به آن حس خوب است، برای اینکه به یک جایی برسیم که آن لذت برتر را ببریم!
💠حالا این حس خوب چیست؟ این حس خوب، همان مؤثرترین مفهوم در حیات بشر است، و تنها چیزی است که ما را حرکت میدهد و به حیات برتر میرساند و در حیات برتر هم ما را حرکت میدهد و به اوج قله میرساند. این حس خوب را باید پیدا کنیم و روز به روز شدیدترش کنیم. این حس خوب «ایمان» است.
💠وقتی به این حس خوب برسی، یعنی عمیقاً باور کردهای که در پشت پردۀ غیب، خبری هست. و اگر به آن حس خوب نرسیدهای، یعنی تو هنوز، فقط خبر داری که یک خبری هست! باخبر بودن با آن حس خوب، فرق میکند!
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.4
صوت: t.me/Panahian_mp3/2120
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀سالمترین حس برای رسیدن به حیات برتر چیست؟
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_پنجم – قسمت دوم
⭕️ ایمان، یک کشش به حیات برتر و یک حسِ خوب است؛ حسّ خوبی که به نفع تو و جوشیده از نیاز و تمنای درونی توست
⭕️ بعضیها چون خیلی درگیر بدبختیها یا خوشبختیهای پَست دنیا هستند، بهسراغ این حسِ خوب نمیروند
⭕️ بعضیها چون تحمل ندارند کسی در حیات برتر از آنها جلوتر باشد، کلاً از حیات برتر صرفنظر میکنند!
⭕️ سالمترین حس برای حیات برتر، حسِ خوب پیداکردن نسبت به کسانی است که در حیات برتر، از ما جلوترند
⭕️ «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» یعنی اعلام برائت از حسادت به پیشتازان حیات برتر
_________________
#استاد_پناهیان:
💠مؤثرترین مفهوم در حیات بشر چیست؟ شبیه این سؤال را از امام صادق(ع) پرسیدند: بهترین کار چیست؟ حضرت فرمود: بهترین کار آن کاری است که به همۀ کارها ارزش میدهد، کاری که خدا هیچچیزی را قبول نمیکند؛ مگر به واسطۀ آن! و آن ایمان است(کافی/2/39)
💠امام صادق(ع) میفرماید: ایمان، آن حسی است که در قلب، مستقر میشود و انسان را به سوی خدا میکشاند (کافی/2/26) ایمان یعنی دلبری! ایمان یک کشش است؛ کششی برای حیات برتر، کششی به خدا و اولیاء خدا. البته بحث ما فعلاً دربارۀ ایمان به غیب است؛ بعداً دربارۀ ایمان به خدا و ایمان به اولیاء خدا هم صحبت میکنیم تا سه وجه عمدۀ ایمان تکمیل شود.
💠«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب» (بقره/3) یعنی کسانی که نسبت به پشت پردۀ ظاهر عالم، یک حس خوبی دارند! مفسرین و متکلمین و خوبان، دربارۀ ایمان میگویند: «ایمان یک حس خوب است» ایمان یعنی حلاوت، شیرینی، و یک حس خوب نسبت به آنجایی که باید این حس خوب پدید بیاید! البته حس خوبی که به نفع تو است نه علیه تو! حس خوبی که جوشیده از نیاز و تمنای درونی تو است! حس خوبی که تو آن را میخواهی و پیامبران آمدهاند به آن پاسخ بدهند!
💠بعضیها ممکن است با شنیدن استدلالهای منطقی، حرف حق را بپذیرند و تسلیم حقیقت شوند، اینها تازه میشوند #مسلمان! اما هنوز ایمان به قلبشان داخل نشده است(وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْايمَانُ فىِ قُلُوبِكُمْ؛ حجرات/14) یعنی هنوز آن حس خوب را پیدا نکردهاند. کسانی که سراغ این حسّ خوب نمیروند، دو گروهند:
1️⃣ گروه اول، چون خیلی درگیر این دنیا هستند، به سراغ میدهند این حس خوب نمیروند! درگیری آنها هم دو نوع است: یا خیلی درگیر رسیدن به دوستداشتنیهای حیات کمتر هستند، یا خیلی درگیر رفع مشکلات خود در حیات کمتر هستند. اینها در رقابتهای پَست دنیایی، گرفتار شدهاند و دیگر فرصتِ پیداکردن حس خوب از حیات برتر را ندارند! امام زمان(ع) یک عدهای را اینطور مسلمان میکند که گرفتاریها و درگیریهای دنیایی آنها را برطرف میکند، تا بتوانند سراغ آن حسِ خوب و آن حیات برتر بروند.
2️⃣ اما گروه دوم، نه درگیر بدبختیهای دنیا هستند و نه درگیر خوشبختیهای دنیا. مانع آنها برای رسیدن به آن حسِ خوب، این است که میگویند: «من اگر وارد این حیات برتر بشوم، در رقابت با کسانی که در این حیات برتر، جلودار هستند، عقب میمانم!» یعنی کفرشان درمیآید از اینکه بعضیها در حیات برتر از آنها جلوترند، لذا کلاً برمیگردند و از حیات برتر بیرون میروند! مثل ابلیس که نتوانست تحمل کند در آن حیات برتر، آدم(ع) از او جلوتر باشد!
💠گروه دوم، اصلاً وارد این فضا نمیشوند که «حس خوب نسبت به حیات برتر» پیدا کنند. چون وقتی میبینند پادشاهان و پیشتازان این حیات برتر، کسان دیگری هستند(مثل پیامبر(ص) و علی(ع) و اولیاء و شهدا) میگویند: «نمیشود که اینها از من جلو بزنند! من نمیتوانم زیردست آنها باشم!» لذا کلاً این حیات برتر را پَس میزند.
💠سالمترین حس برای حیات برتر این است: «حس خوب پیدا کردن نسبت به کسانی که در حیات برتر، جلو هستند!» یک دلیل قرآنی برای اهمیت این مطلب، در سورۀ حمد آمده است که تنها سورۀ واجب قرآن است؛ یعنی واجب است هر روز در نمازمان این سوره را بخوانیم.
💠در سورۀ حمد بعد از اینکه حسِ خوبمان را نسبت به خدا و قیامت، بیان کردیم، میگوییم: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» به آن راهی هدایتم کن که مرا به حیات برتر میبرد. در آیه بعد هم، موضع خودمان را نسبت به پیشتازان حیات برتر اعلام میکنیم و میگوییم: «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» یعنی راه همان خوبانی که به آنها نعمت دادی. این در واقع اعلام برائت از حسادت به آن خوبان است؛ این میشود علامت ایمان! در اینجا تلویحاً اعلام میکنی که نسبت به پیشتازان حیات برتر حسادت نمیورزی! و الا مثل ابلیس غُر میزدی و میگفتی: «چرا به آنها نعمت دادی؟! خُب به من نعمت بده! این چه تبعیضی است؟!» مثل ابلیس نشوی که وقتی آدم(ع) را جلوتر از خودش دید، کلاً برگشت و از حیات برتر بیرون رفت!
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.4
@Panahian_text
🔻 #مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_پنجم – قسمت دوم
⭕️ ایمان، یک کشش به حیات برتر و یک حسِ خوب است؛ حسّ خوبی که به نفع تو و جوشیده از نیاز و تمنای درونی توست
⭕️ بعضیها چون خیلی درگیر بدبختیها یا خوشبختیهای پَست دنیا هستند، بهسراغ این حسِ خوب نمیروند
⭕️ بعضیها چون تحمل ندارند کسی در حیات برتر از آنها جلوتر باشد، کلاً از حیات برتر صرفنظر میکنند!
⭕️ سالمترین حس برای حیات برتر، حسِ خوب پیداکردن نسبت به کسانی است که در حیات برتر، از ما جلوترند
⭕️ «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» یعنی اعلام برائت از حسادت به پیشتازان حیات برتر
_________________
#استاد_پناهیان:
💠مؤثرترین مفهوم در حیات بشر چیست؟ شبیه این سؤال را از امام صادق(ع) پرسیدند: بهترین کار چیست؟ حضرت فرمود: بهترین کار آن کاری است که به همۀ کارها ارزش میدهد، کاری که خدا هیچچیزی را قبول نمیکند؛ مگر به واسطۀ آن! و آن ایمان است(کافی/2/39)
💠امام صادق(ع) میفرماید: ایمان، آن حسی است که در قلب، مستقر میشود و انسان را به سوی خدا میکشاند (کافی/2/26) ایمان یعنی دلبری! ایمان یک کشش است؛ کششی برای حیات برتر، کششی به خدا و اولیاء خدا. البته بحث ما فعلاً دربارۀ ایمان به غیب است؛ بعداً دربارۀ ایمان به خدا و ایمان به اولیاء خدا هم صحبت میکنیم تا سه وجه عمدۀ ایمان تکمیل شود.
💠«الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب» (بقره/3) یعنی کسانی که نسبت به پشت پردۀ ظاهر عالم، یک حس خوبی دارند! مفسرین و متکلمین و خوبان، دربارۀ ایمان میگویند: «ایمان یک حس خوب است» ایمان یعنی حلاوت، شیرینی، و یک حس خوب نسبت به آنجایی که باید این حس خوب پدید بیاید! البته حس خوبی که به نفع تو است نه علیه تو! حس خوبی که جوشیده از نیاز و تمنای درونی تو است! حس خوبی که تو آن را میخواهی و پیامبران آمدهاند به آن پاسخ بدهند!
💠بعضیها ممکن است با شنیدن استدلالهای منطقی، حرف حق را بپذیرند و تسلیم حقیقت شوند، اینها تازه میشوند #مسلمان! اما هنوز ایمان به قلبشان داخل نشده است(وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْايمَانُ فىِ قُلُوبِكُمْ؛ حجرات/14) یعنی هنوز آن حس خوب را پیدا نکردهاند. کسانی که سراغ این حسّ خوب نمیروند، دو گروهند:
1️⃣ گروه اول، چون خیلی درگیر این دنیا هستند، به سراغ میدهند این حس خوب نمیروند! درگیری آنها هم دو نوع است: یا خیلی درگیر رسیدن به دوستداشتنیهای حیات کمتر هستند، یا خیلی درگیر رفع مشکلات خود در حیات کمتر هستند. اینها در رقابتهای پَست دنیایی، گرفتار شدهاند و دیگر فرصتِ پیداکردن حس خوب از حیات برتر را ندارند! امام زمان(ع) یک عدهای را اینطور مسلمان میکند که گرفتاریها و درگیریهای دنیایی آنها را برطرف میکند، تا بتوانند سراغ آن حسِ خوب و آن حیات برتر بروند.
2️⃣ اما گروه دوم، نه درگیر بدبختیهای دنیا هستند و نه درگیر خوشبختیهای دنیا. مانع آنها برای رسیدن به آن حسِ خوب، این است که میگویند: «من اگر وارد این حیات برتر بشوم، در رقابت با کسانی که در این حیات برتر، جلودار هستند، عقب میمانم!» یعنی کفرشان درمیآید از اینکه بعضیها در حیات برتر از آنها جلوترند، لذا کلاً برمیگردند و از حیات برتر بیرون میروند! مثل ابلیس که نتوانست تحمل کند در آن حیات برتر، آدم(ع) از او جلوتر باشد!
💠گروه دوم، اصلاً وارد این فضا نمیشوند که «حس خوب نسبت به حیات برتر» پیدا کنند. چون وقتی میبینند پادشاهان و پیشتازان این حیات برتر، کسان دیگری هستند(مثل پیامبر(ص) و علی(ع) و اولیاء و شهدا) میگویند: «نمیشود که اینها از من جلو بزنند! من نمیتوانم زیردست آنها باشم!» لذا کلاً این حیات برتر را پَس میزند.
💠سالمترین حس برای حیات برتر این است: «حس خوب پیدا کردن نسبت به کسانی که در حیات برتر، جلو هستند!» یک دلیل قرآنی برای اهمیت این مطلب، در سورۀ حمد آمده است که تنها سورۀ واجب قرآن است؛ یعنی واجب است هر روز در نمازمان این سوره را بخوانیم.
💠در سورۀ حمد بعد از اینکه حسِ خوبمان را نسبت به خدا و قیامت، بیان کردیم، میگوییم: «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيم» به آن راهی هدایتم کن که مرا به حیات برتر میبرد. در آیه بعد هم، موضع خودمان را نسبت به پیشتازان حیات برتر اعلام میکنیم و میگوییم: «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِم» یعنی راه همان خوبانی که به آنها نعمت دادی. این در واقع اعلام برائت از حسادت به آن خوبان است؛ این میشود علامت ایمان! در اینجا تلویحاً اعلام میکنی که نسبت به پیشتازان حیات برتر حسادت نمیورزی! و الا مثل ابلیس غُر میزدی و میگفتی: «چرا به آنها نعمت دادی؟! خُب به من نعمت بده! این چه تبعیضی است؟!» مثل ابلیس نشوی که وقتی آدم(ع) را جلوتر از خودش دید، کلاً برگشت و از حیات برتر بیرون رفت!
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.4
@Panahian_text
🌀انسان بیشترین لذت را در عالم، از #ایمان میبرد
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_ششم
⭕️ حیات یعنی رسیدن به همۀ دوستداشتنیها و بالاترین لذتها
⭕️ آغاز ایمان، این است که قبول کنی همۀ خواستههای من جواب دارد
⭕️ اولین حسی که ایمان در انسان ایجاد میکند، #آرامش است
⭕️ ایمان، معجون عجیبی است که همۀ خواستههای انسان را پاسخ میدهد؛ همهاش را!
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠 بد زندگیکردن یعنی اینکه انسان از همۀ دوستداشتنیهای خودش خبر نداشته باشد و مثل عقدهایها، فقط درگیر یکی از دوستداشتنیهایش باشد و بقیه را رها کند. درحالیکه دوستداشتنیهای انسان بسیار متنوعند.
💠حیات واقعی یعنی اینکه به همۀ دوستداشتنیهایت برسی و بالاترین لذتها را ببری. آقای شاهآبادی(استاد امام خمینی) میفرمود: «هرچه انسان میخواهد، خدا برایش مهیا کرده است!» مشکل ما این است که یکبار با خودمان خلوت نکردهایم و فکر نکردهایم که ببینیم چه چیزهایی میخواهیم؟
💠ایمان یعنی چه؟ آغاز ایمان، این است که قبول کنی همۀ خواستههای من جواب دارد. «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب» (بقره/3) یعنی خبری هست و جایی هست که جواب سؤالهای مرا میدهند. ایمان را از سؤالها، خواستهها و نیازهای خودت شروع کن؛ از نیاز به حیات برتر، نیاز به خود خدا در مرکز حیات برتر، نیاز به اولیاء خدا.
💠اگر ایمان را از نیاز و خواستۀ خودت شروع نکنی، و بعد به تو بگویند: «در پشت پردۀ غیب، خبری هست» اعتراض میکنی که مثلاً چرا باید قیامت و بهشت و جهنمی باشد؟! درحالیکه تو خودت تو همۀ اینها را میخواهی، تو خودت خدا و اولیاء خدا را میخواهی، اصلاً تو نمیتوانی بدون اولیاء خدا زندگی کنی؛ فقط کمی به خواستنیهایت فکر کن!
💠ایمان، یک حس خوب بعد از عطش و نیاز است؛ یک احساس آرامش است، چون اطمینان پیدا میکنی که «خبری هست!» اولین اثر آن حس خوب(ایمان)، همین آرامش است! مثل بچهای که میگوید: «من فلان چیز را میخواهم!» و پدر و مادرش میگویند: «هست عزیزم؛ به تو میدهم!» و چون او به پدر و مادرش اعتماد دارد، خیالش راحت میشود و آرامش پیدا میکند.
💠اولین حسی که ایمان در انسان ایجاد میکند، آرامش است. امام صادق(ع) میفرماید: «قلب انسان بین سینه و حنجرهاش بیتابی میکند، تا وقتی که ایمان پیدا کند، وقتی ایمان پیدا کرد، آرام میشود. اینکه خدا فرمود: هرکسی ایمان بیاورد، خدا قلبش را هدایت میکند؛ یعنی به قلبش آرامش میدهد» (محاسن/1/249)
💠از امام صادق(ع) دربارۀ آیۀ «أَنْزَلَ السَّكينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنين» پرسیدند: این سکینه و آرامش چیست؟ حضرت فرمود: همان ایمان است؛ یعنی خدا ایمان مؤمنین را افزایش میدهد(کافی/2/15)
💠ایمان یک حس خوب است، البته این حس خوب خیلی پیچیده است و فقط یک جلوهاش «آرامش» است؛ جلوههای دیگری هم دارد. ایمان، معجون عجیب و غریبی است که همۀ خواستههای انسان را پاسخ میدهد؛ همهاش را! البته وقتی من نمیفهمم که «همۀ خواستههایم چیست؟» طبیعتاً نمیفهمم ایمان چگونه به همۀ خواستههایم پاسخ میدهد؟
💠اگر خواستید یک فهرستی از همۀ نیازهای خود را-البته در سطح مادیاش- ببینید، دعای عرفۀ امام حسین(ع) را بخوانید! در این دعا، امام حسین(ع) میگوید: «خدایا، هر نیازی که داشتم و هرچه خواستم، تو به من دادی....» یکی یکی همۀ خواستههای خود را که از خدا دریافت کرده، برمیشمرد. ولی ما مثل بچهای هستیم که حواسمان نیست چه خواستههایی داریم، و کدامش را از خدا گرفتهایم که حالا باید تشکر کنیم!
💠امام صادق(ع) میفرماید: «ایمان به خدا از نظر درجه، برترین اعمال است و از نظر جایگاه، شریفترین آنهاست و بیشترین حظّ و لذت را برای انسان دارد» (کافی/2/34) یعنی انسان بیشترین حظّ را در عالم خلقت، از ایمان میبرد.
💠ایمان یعنی یک حس خوب نسبت به آن حیات برتر است و نسبت به آنچه در حیات برتر هست. اگر ایمان پیدا کنی که «خبری هست» خبر را به تو میدهند؛ خدا که بخیل نیست! اصلاً خدا کاری ندارد جز اینکه به تو عنایت بکند. فقط منتظر است که تو، خودت را نشان بدهی.
💠حالا چگونه باور پیدا میکنی که خبری هست؟ باید دلت باصفا باشد. یکی از راههای باصفا شدن دل، این است که نیازهای خودت را فهرست کنی، و مثل آدمهای عقدهای، به یک نیاز، گیر ندهی بهطوری که سایر نیازهایت را رها کنی! باید بدانی که تو فقط یک نیاز نداری؛ نیازهای دیگرت را هم باید درنظر بگیری. خودِ همین، یک صفای باطن است.
💠اگر صفای باطن پیدا کنی، با یک آیه، با یک نشانه، با یک تلنگر، ایمان وارد قلب انسان میشود. البته هرکسی نشانهاش یکچیز است و لزوماً همه با یک نشانه یا آیه، بیدار نمیشوند. شما با چه نشانهای دلتان بیدار میشود؟
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.5
صوت: t.me/Panahian_mp3/2123
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_ششم
⭕️ حیات یعنی رسیدن به همۀ دوستداشتنیها و بالاترین لذتها
⭕️ آغاز ایمان، این است که قبول کنی همۀ خواستههای من جواب دارد
⭕️ اولین حسی که ایمان در انسان ایجاد میکند، #آرامش است
⭕️ ایمان، معجون عجیبی است که همۀ خواستههای انسان را پاسخ میدهد؛ همهاش را!
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠 بد زندگیکردن یعنی اینکه انسان از همۀ دوستداشتنیهای خودش خبر نداشته باشد و مثل عقدهایها، فقط درگیر یکی از دوستداشتنیهایش باشد و بقیه را رها کند. درحالیکه دوستداشتنیهای انسان بسیار متنوعند.
💠حیات واقعی یعنی اینکه به همۀ دوستداشتنیهایت برسی و بالاترین لذتها را ببری. آقای شاهآبادی(استاد امام خمینی) میفرمود: «هرچه انسان میخواهد، خدا برایش مهیا کرده است!» مشکل ما این است که یکبار با خودمان خلوت نکردهایم و فکر نکردهایم که ببینیم چه چیزهایی میخواهیم؟
💠ایمان یعنی چه؟ آغاز ایمان، این است که قبول کنی همۀ خواستههای من جواب دارد. «الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْب» (بقره/3) یعنی خبری هست و جایی هست که جواب سؤالهای مرا میدهند. ایمان را از سؤالها، خواستهها و نیازهای خودت شروع کن؛ از نیاز به حیات برتر، نیاز به خود خدا در مرکز حیات برتر، نیاز به اولیاء خدا.
💠اگر ایمان را از نیاز و خواستۀ خودت شروع نکنی، و بعد به تو بگویند: «در پشت پردۀ غیب، خبری هست» اعتراض میکنی که مثلاً چرا باید قیامت و بهشت و جهنمی باشد؟! درحالیکه تو خودت تو همۀ اینها را میخواهی، تو خودت خدا و اولیاء خدا را میخواهی، اصلاً تو نمیتوانی بدون اولیاء خدا زندگی کنی؛ فقط کمی به خواستنیهایت فکر کن!
💠ایمان، یک حس خوب بعد از عطش و نیاز است؛ یک احساس آرامش است، چون اطمینان پیدا میکنی که «خبری هست!» اولین اثر آن حس خوب(ایمان)، همین آرامش است! مثل بچهای که میگوید: «من فلان چیز را میخواهم!» و پدر و مادرش میگویند: «هست عزیزم؛ به تو میدهم!» و چون او به پدر و مادرش اعتماد دارد، خیالش راحت میشود و آرامش پیدا میکند.
💠اولین حسی که ایمان در انسان ایجاد میکند، آرامش است. امام صادق(ع) میفرماید: «قلب انسان بین سینه و حنجرهاش بیتابی میکند، تا وقتی که ایمان پیدا کند، وقتی ایمان پیدا کرد، آرام میشود. اینکه خدا فرمود: هرکسی ایمان بیاورد، خدا قلبش را هدایت میکند؛ یعنی به قلبش آرامش میدهد» (محاسن/1/249)
💠از امام صادق(ع) دربارۀ آیۀ «أَنْزَلَ السَّكينَةَ في قُلُوبِ الْمُؤْمِنين» پرسیدند: این سکینه و آرامش چیست؟ حضرت فرمود: همان ایمان است؛ یعنی خدا ایمان مؤمنین را افزایش میدهد(کافی/2/15)
💠ایمان یک حس خوب است، البته این حس خوب خیلی پیچیده است و فقط یک جلوهاش «آرامش» است؛ جلوههای دیگری هم دارد. ایمان، معجون عجیب و غریبی است که همۀ خواستههای انسان را پاسخ میدهد؛ همهاش را! البته وقتی من نمیفهمم که «همۀ خواستههایم چیست؟» طبیعتاً نمیفهمم ایمان چگونه به همۀ خواستههایم پاسخ میدهد؟
💠اگر خواستید یک فهرستی از همۀ نیازهای خود را-البته در سطح مادیاش- ببینید، دعای عرفۀ امام حسین(ع) را بخوانید! در این دعا، امام حسین(ع) میگوید: «خدایا، هر نیازی که داشتم و هرچه خواستم، تو به من دادی....» یکی یکی همۀ خواستههای خود را که از خدا دریافت کرده، برمیشمرد. ولی ما مثل بچهای هستیم که حواسمان نیست چه خواستههایی داریم، و کدامش را از خدا گرفتهایم که حالا باید تشکر کنیم!
💠امام صادق(ع) میفرماید: «ایمان به خدا از نظر درجه، برترین اعمال است و از نظر جایگاه، شریفترین آنهاست و بیشترین حظّ و لذت را برای انسان دارد» (کافی/2/34) یعنی انسان بیشترین حظّ را در عالم خلقت، از ایمان میبرد.
💠ایمان یعنی یک حس خوب نسبت به آن حیات برتر است و نسبت به آنچه در حیات برتر هست. اگر ایمان پیدا کنی که «خبری هست» خبر را به تو میدهند؛ خدا که بخیل نیست! اصلاً خدا کاری ندارد جز اینکه به تو عنایت بکند. فقط منتظر است که تو، خودت را نشان بدهی.
💠حالا چگونه باور پیدا میکنی که خبری هست؟ باید دلت باصفا باشد. یکی از راههای باصفا شدن دل، این است که نیازهای خودت را فهرست کنی، و مثل آدمهای عقدهای، به یک نیاز، گیر ندهی بهطوری که سایر نیازهایت را رها کنی! باید بدانی که تو فقط یک نیاز نداری؛ نیازهای دیگرت را هم باید درنظر بگیری. خودِ همین، یک صفای باطن است.
💠اگر صفای باطن پیدا کنی، با یک آیه، با یک نشانه، با یک تلنگر، ایمان وارد قلب انسان میشود. البته هرکسی نشانهاش یکچیز است و لزوماً همه با یک نشانه یا آیه، بیدار نمیشوند. شما با چه نشانهای دلتان بیدار میشود؟
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.5
صوت: t.me/Panahian_mp3/2123
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 ایمان یعنی بالاترین عشق و هیجانی که آدم میتواند به آن برسد
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_هفتم
⭕️ اگر هنوز لذت ایمان را نچشیدهای، لااقل باخبر باش که چنین لذت عمیقی هست
⭕️ آغاز ایمان این است که قبول کنی «یک حیات برتر و لذتبخش در این دنیا هست» و دلت هم آن را بخواهد
⭕️ کسانی که قبل از ظهور به لذت ایمان برسند، خدا خیلی بیشتر تحویلشان میگیرد
⭕️ برخی میگویند: «برای امام حسین(ع) گریه نکن؛ برو امام حسین(ع) را بفهم!»
_________________
#استاد_پناهیان:
💠 این خیلی ناراحتکننده است که مردم، ایمان را مفهومی لذتبخش و شورآفرین تلقی نمیکنند و برای رسیدن به لذت و هیجان، سراغ مفاهیم دیگری میروند. اگر آدمها از دین و ایمان، تلقی دیگری جز عشقبازی و لذتبری داشته باشند، این تلقی موجب میشود سراغ لذتهای دمِ دستی و پَست دنیا بروند که خیلی کم لذت دارند.
💠دلیل بسیاری از دینگریزیها این است که برای مردم جا نیفتاده: «ایمان یعنی بالاترین عشق و لذت و هیجانی که میتواند در آدم ایجاد شود» این یک حقیقت است؛ شعار نیست، ولی مؤمنان قلابی موجب شدهاند این حقیقت برای مردم جا نیفتد.
💠ما دینداران، زاهد نیستیم به این معنا که بخواهیم کلاً از لذت چشم بپوشیم؛ اتفاقاً ما لذتِ بیشتر میخواهیم! ما نمیخواهیم از عشقبازی طفره برویم، بلکه ما عشقبازیِ خیلی عمیقتر و شاعرانهتر میخواهیم. عقل، به انسان حکم میکند که «اگر از ایمانت لذت نبردی، عقل نداری! تو باید از خدا لذت ببری؛ خدا لذتبخشتر از تمام مخلوقاتش است!»
💠فقط ایمان است که میتواند انسان را به لذت، مستی و هیجان واقعی برساند، اصلاً کسی در عالم ادعا نکرده که میتواند اینهمه مستی به آدم بدهد، در هیچ فیلمی-حتی به دروغ- هم این را نشان ندادهاند و در هیچ افسانهای نیست؛ اینها فقط در حیات واقعی پیدا میشود. ایمان اصلاً رقیب ندارد! مزخرف است که بگویند: شهوت میتواند رقیب ایمان باشد!
💠وقتی از عشق و مستی و لذت در دینداری سخن میگویی، برخی اعتراض میکنند که «دین را احساساتی نکنید!» برخی تا میبینند شما برای امام حسین(ع) گریه میکنید، میگویند: «نمیخواهد گریه کنی؛ برو امام حسین(ع) را بفهم! اینها احساسات است، میگذرد!» ما همینقدری که امام حسین(ع) را فهمیدهایم، داریم برایش گریه میکنیم، اگر بیشتر بفهمیم که خون گریه میکنیم!
💠اگر هنوز لذت ایمان را نچشیدهای، لااقل خبر داشته باش چنین لذت عمیقی هست که بالاتر از همۀ لذتهاست. همینکه این را قبول کنی، اگر یک عمر هم بهخاطرش بِدوی میارزد! اگر باور کنی که این لذت وجود دارد و نقطۀ مقابلش در واقع مُردگی است؛ آنوقت به دنبالش خواهی رفت.
💠آغاز ایمان این است که قبول کنی آن حیات لذتبخش، وجود دارد و تو هم دلت بخواهد به آن برسی. اگر فکر کنی و یکذره صفای باطن داشته باشی، این باور در تو پدید میآید و میبینی که بعضیها دارند این لذت را میبرند؛ خُب تو هم این لذت را ببر! اگر یکذره دلت تکان بخورد که «ای کاش من هم به این لذت برسم» حرکت آغاز میشود! بعدش اگر یکمقدار ادب رعایت کنی و تلاش کنی، به آن اوج هم میرسی. اما اگر این را انکار کنی میشوی «کافر». این لذت که هست؛ چرا آن را انکار میکنی؟!
💠غیر از نام خدا (اعم از رب و اله و...) بیشترین کلمهای که در قرآن تکرار شده، ایمان است؛ هفتصد تا هشتصد مرتبه! آیا این معنا ندارد؟! فرمود: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ» (حجرات/7) خدا ایمان را عزیزِ دلت قرار میدهد و ایمان را در قلبت زیبا و باشکوه میکند. بهحدّی که ایمان میشود «عشق تو!» شاید بگویی: «هنوز خدا در دل ما، این کار را نکرده » خُب شما فعلاً ایمان بیاور و قبول کن که ایمان میتواند دلت را ببرد، تا کمکم به آنجا برسی.
💠رفقا، جا نمانید! آنهایی که قبل از ظهور به این لذت میرسند فوقالعاده توسط پروردگار تحویل گرفته میشوند. من معتقدم «همۀ شما باید عارف بشوید» کدام یک از شما جوانها مانع دارید که نمیتوانید مثل آیتالله بهجت(ره) بشوید؟! کدام گنهکار عرقخوری هست که نمیتواند به اوج این عرفان برسد؟! مگر آنهایی که عارف شدند و به این لذت معنوی رسیدند، چه کسی آنها را به آنجا رسانده؟ خدا رسانده است. حالا خدا کدام یک از شماها را میخواهد دور بیندازد؟! خدا تکتک شما را از مادرهایتان بیشتر دوست دارد.
💠امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: با ایمان، انسان به نهایت سرور میرسد (غررالحکم/4323) نهایت سرور برای ما قابل تصور است و چون نهایت سرور در این دنیای خاکی ممکن نیست، پس حتماً جایی هست که این نهایت سرور برای ما به ودیعه گذاشته شده است و لابد این نهایت سرور در بغلِ خود خدا است، نمیشود این را انکار کرد؛ اگر این را قبول کنی، میشوی «مؤمن»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.6
صوت: t.me/Panahian_mp3/2127
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_هفتم
⭕️ اگر هنوز لذت ایمان را نچشیدهای، لااقل باخبر باش که چنین لذت عمیقی هست
⭕️ آغاز ایمان این است که قبول کنی «یک حیات برتر و لذتبخش در این دنیا هست» و دلت هم آن را بخواهد
⭕️ کسانی که قبل از ظهور به لذت ایمان برسند، خدا خیلی بیشتر تحویلشان میگیرد
⭕️ برخی میگویند: «برای امام حسین(ع) گریه نکن؛ برو امام حسین(ع) را بفهم!»
_________________
#استاد_پناهیان:
💠 این خیلی ناراحتکننده است که مردم، ایمان را مفهومی لذتبخش و شورآفرین تلقی نمیکنند و برای رسیدن به لذت و هیجان، سراغ مفاهیم دیگری میروند. اگر آدمها از دین و ایمان، تلقی دیگری جز عشقبازی و لذتبری داشته باشند، این تلقی موجب میشود سراغ لذتهای دمِ دستی و پَست دنیا بروند که خیلی کم لذت دارند.
💠دلیل بسیاری از دینگریزیها این است که برای مردم جا نیفتاده: «ایمان یعنی بالاترین عشق و لذت و هیجانی که میتواند در آدم ایجاد شود» این یک حقیقت است؛ شعار نیست، ولی مؤمنان قلابی موجب شدهاند این حقیقت برای مردم جا نیفتد.
💠ما دینداران، زاهد نیستیم به این معنا که بخواهیم کلاً از لذت چشم بپوشیم؛ اتفاقاً ما لذتِ بیشتر میخواهیم! ما نمیخواهیم از عشقبازی طفره برویم، بلکه ما عشقبازیِ خیلی عمیقتر و شاعرانهتر میخواهیم. عقل، به انسان حکم میکند که «اگر از ایمانت لذت نبردی، عقل نداری! تو باید از خدا لذت ببری؛ خدا لذتبخشتر از تمام مخلوقاتش است!»
💠فقط ایمان است که میتواند انسان را به لذت، مستی و هیجان واقعی برساند، اصلاً کسی در عالم ادعا نکرده که میتواند اینهمه مستی به آدم بدهد، در هیچ فیلمی-حتی به دروغ- هم این را نشان ندادهاند و در هیچ افسانهای نیست؛ اینها فقط در حیات واقعی پیدا میشود. ایمان اصلاً رقیب ندارد! مزخرف است که بگویند: شهوت میتواند رقیب ایمان باشد!
💠وقتی از عشق و مستی و لذت در دینداری سخن میگویی، برخی اعتراض میکنند که «دین را احساساتی نکنید!» برخی تا میبینند شما برای امام حسین(ع) گریه میکنید، میگویند: «نمیخواهد گریه کنی؛ برو امام حسین(ع) را بفهم! اینها احساسات است، میگذرد!» ما همینقدری که امام حسین(ع) را فهمیدهایم، داریم برایش گریه میکنیم، اگر بیشتر بفهمیم که خون گریه میکنیم!
💠اگر هنوز لذت ایمان را نچشیدهای، لااقل خبر داشته باش چنین لذت عمیقی هست که بالاتر از همۀ لذتهاست. همینکه این را قبول کنی، اگر یک عمر هم بهخاطرش بِدوی میارزد! اگر باور کنی که این لذت وجود دارد و نقطۀ مقابلش در واقع مُردگی است؛ آنوقت به دنبالش خواهی رفت.
💠آغاز ایمان این است که قبول کنی آن حیات لذتبخش، وجود دارد و تو هم دلت بخواهد به آن برسی. اگر فکر کنی و یکذره صفای باطن داشته باشی، این باور در تو پدید میآید و میبینی که بعضیها دارند این لذت را میبرند؛ خُب تو هم این لذت را ببر! اگر یکذره دلت تکان بخورد که «ای کاش من هم به این لذت برسم» حرکت آغاز میشود! بعدش اگر یکمقدار ادب رعایت کنی و تلاش کنی، به آن اوج هم میرسی. اما اگر این را انکار کنی میشوی «کافر». این لذت که هست؛ چرا آن را انکار میکنی؟!
💠غیر از نام خدا (اعم از رب و اله و...) بیشترین کلمهای که در قرآن تکرار شده، ایمان است؛ هفتصد تا هشتصد مرتبه! آیا این معنا ندارد؟! فرمود: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُمْ» (حجرات/7) خدا ایمان را عزیزِ دلت قرار میدهد و ایمان را در قلبت زیبا و باشکوه میکند. بهحدّی که ایمان میشود «عشق تو!» شاید بگویی: «هنوز خدا در دل ما، این کار را نکرده » خُب شما فعلاً ایمان بیاور و قبول کن که ایمان میتواند دلت را ببرد، تا کمکم به آنجا برسی.
💠رفقا، جا نمانید! آنهایی که قبل از ظهور به این لذت میرسند فوقالعاده توسط پروردگار تحویل گرفته میشوند. من معتقدم «همۀ شما باید عارف بشوید» کدام یک از شما جوانها مانع دارید که نمیتوانید مثل آیتالله بهجت(ره) بشوید؟! کدام گنهکار عرقخوری هست که نمیتواند به اوج این عرفان برسد؟! مگر آنهایی که عارف شدند و به این لذت معنوی رسیدند، چه کسی آنها را به آنجا رسانده؟ خدا رسانده است. حالا خدا کدام یک از شماها را میخواهد دور بیندازد؟! خدا تکتک شما را از مادرهایتان بیشتر دوست دارد.
💠امیرالمؤمنین(ع) میفرماید: با ایمان، انسان به نهایت سرور میرسد (غررالحکم/4323) نهایت سرور برای ما قابل تصور است و چون نهایت سرور در این دنیای خاکی ممکن نیست، پس حتماً جایی هست که این نهایت سرور برای ما به ودیعه گذاشته شده است و لابد این نهایت سرور در بغلِ خود خدا است، نمیشود این را انکار کرد؛ اگر این را قبول کنی، میشوی «مؤمن»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.6
صوت: t.me/Panahian_mp3/2127
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀ایمان، ما را به لذتی فراتر از اخلاق میرساند؛ به برترین لذت عالم!
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_هشتم – قسمت اول
⭕️ اخلاق فقط یکی از فوائد و اتفاقات کوچکی است که سرِ راه ایمان میافتد
⭕️ بزرگترین اتفاق زندگی انسان، پیداکردنِ یک حسّ خوب نسبت به حیات برتر است؛ این حسّ خوب همان #ایمان است
⭕️ در مدرسه وقتی میخواهند درسِ ایمان بدهند، باید بگویند: میخواهیم درسِ عشق و راه رسیدن به برترین لذتها را بدهیم
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠ایمان از زاویۀ #حیات، اینگونه تعریف میشود: انسان وقتی به فطرت و باطن و قلب خودش مراجعه میکند، میبیند که این حیات مادی او را اغنا نمیکند و باید حیاتی بالاتر از این هم باشد. وقتی انسان آمادگی روحی و فکری پیدا کرد که آن حیات برتر را بفهمد و بپذیرد، در واقع برای پذیرش ایمان، آمادگی پیدا کرده است.
💠وقتی از وجود یک حیات برتر در همین دنیا(نه فقط در آخرت) و از حقیقت مرکزیِ آن(یعنی خدا) و از خوبانی که در آن حیات برتر هستند، به کسی خبر دادند و او احساس خوبی پیدا کرد و قبول کرد که «این هست»؛ یعنی ایمان آورده است.
💠این قدم بسیار مهم، در واقع بزرگترین اتفاقی است که در زندگی یک انسان میافتد و قلۀ کمال اوست؛ بقیۀ راه، این است که او از این قله سرازیر شود و به سوی بهشت حرکت کند. به همین دلیل، ایمان مؤثرترین و ارزشمندترین مفهوم حیات بشر محسوب میشود؛ هم برای حیات یک انسان، هم حیات یک جامعه.
💠ما باید بیش از هرچیزی، پرچم ایمان را بالا ببریم؛ حتی بالاتر از اخلاق. ایمان خیلی با اخلاق فرق میکند، ممکن است کسی اخلاقش خوب باشد ولی ایمان نداشته باشد. اهلبیت(ع) در برخی روایات، ویژگیهای خوب اخلاقیِ منهای ایمان را تحقیر کردهاند و آن را به ویژگیهای خوب اخلاقی حیوانات تشبیه کردهاند.
💠مثلاً در روایت هست: اگر کسی از سرِ شجاعت یا مروت(نه از سرِ ایمان) برای دفاع از خانوادهاش بجنگد و در این راه کشته شود، ارزشی ندارد؛ یک سگ هم از بچههای خودش دفاع میکند (الغارات/2/343)
💠بله؛ اگر یک مؤمن، اخلاق خوبی نداشته باشد، آبروی ایمان را میبَرَد و ایمانش هم ضعیف میشود یا از بین میرود. اتفاقاً ایمان کمک میکند که اخلاق مؤمن بهتر شود. ولی اگر یکجایی اخلاقِ منهای ایمان دیدید، این هنر نیست، و ارزش نیست؛ لااقل میتوان گفت که اوج قلۀ ارزش انسان نیست.
💠هدفِ ایمان این نیست که ما را به اخلاق برساند، اخلاق فقط یکی از فوائد ایمان است؛ یکی از اتفاقات کوچکی است که سر راه ایمان میافتد. ایمان میخواهد ما را به چیزی بالاتر از اخلاق و به لذتی فراتر از اخلاق برساند؛ میخواهد ما را به بالاترین لذت در عالم برساند؛ به چیزی شبیه عبارت «لقاءالله»!
💠مگر اخلاق چقدر به آدم لذت میدهد؟ مثلاً نامردی نمیکنی و یککمی احساس خوب پیدا میکنی و میگویی: «وجدانم آسوده است!» اخلاق همینقدر به آدم، حسِ خوب و لذت میدهد. آیا ایمان هم میخواهد آدم را به همین مقدار لذت برساند؟ پس آن شور و عشقی که در اولیاء خدا هست، چگونه پدید میآید؟! آیا کتب اخلاقی میتوانند شما را تا این اوج برسانند؟!
💠نه اوج هدف ایمان اخلاق است، نه اخلاقِ بدون ایمان ارزش دارد. ایمان واقعاً مهمترین عامل در حیات بشر است؛ برای اینکه بین ما و آن حیات برتر، پیوند برقرار میکند، عطش آن را در ما ایجاد میکند و مزهاش را به ما میچشاند.
💠اگر خدا یکمقدار با دلِ ما بازی کند و یکمقدار لطف کند، ایمان تبدیل میشود به عشقِ ما و زیباترین حقیقتی که در عالم میبینیم، کمااینکه فرمود: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُم» (حجرات/7) وقتی در مدرسهها میخواهند درس ایمان بدهند باید بگویند: «بچهها، میخواهیم درس عشق بدهیم! راه رسیدن به بالاترین لذتها، ایمان است»
💠گاهی اوقات، ثمرۀ دین را اینگونه اعلام میکنند که «دین آمده، فقط اخلاق ما را درست کند یا رفتار ما را عقلانی قرار بدهد!» این واقعاً توهین به دین است! پس عشق و شور و لذت ما چه میشود؟! اگر در کنار این حرف، از آن شور و لذت و هیجانِ ایمان و دینداری سخن نگویند، واقعاً به دین خیانت کردهاند. بعضی از افراد هم اگر به این دلیل بیدین بشوند، حق دارند!
💠ما باید بدانیم که یک مفهوم بسیار لذتبخشی وجود دارد به نام #ایمان. حالا با این مفهوم بسیار لذتبخش چهکار کنیم؟ اولاً ایمان بیاوریم. ثانیاً ایمانمان را افزایش دهیم. برای افزایش ایمان باید چهکار کنیم؟ اگر قدم اول (ایمانآوردن) بهخوبی برداشته شود، مقدمات قدم بعدی(افزایش ایمان) هم خوبهخود فراهم خواهد شد.
💠وقتی ایمان میآوری «یکذره» لذت ایمان را احساس خواهی کرد و بعد، طبیعتاً بیشترش را میخواهی. همینکه بیشترش را بخواهی معلوم میشود که «انگار واقعاً ایمان آوردهای!»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.7
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_هشتم – قسمت اول
⭕️ اخلاق فقط یکی از فوائد و اتفاقات کوچکی است که سرِ راه ایمان میافتد
⭕️ بزرگترین اتفاق زندگی انسان، پیداکردنِ یک حسّ خوب نسبت به حیات برتر است؛ این حسّ خوب همان #ایمان است
⭕️ در مدرسه وقتی میخواهند درسِ ایمان بدهند، باید بگویند: میخواهیم درسِ عشق و راه رسیدن به برترین لذتها را بدهیم
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠ایمان از زاویۀ #حیات، اینگونه تعریف میشود: انسان وقتی به فطرت و باطن و قلب خودش مراجعه میکند، میبیند که این حیات مادی او را اغنا نمیکند و باید حیاتی بالاتر از این هم باشد. وقتی انسان آمادگی روحی و فکری پیدا کرد که آن حیات برتر را بفهمد و بپذیرد، در واقع برای پذیرش ایمان، آمادگی پیدا کرده است.
💠وقتی از وجود یک حیات برتر در همین دنیا(نه فقط در آخرت) و از حقیقت مرکزیِ آن(یعنی خدا) و از خوبانی که در آن حیات برتر هستند، به کسی خبر دادند و او احساس خوبی پیدا کرد و قبول کرد که «این هست»؛ یعنی ایمان آورده است.
💠این قدم بسیار مهم، در واقع بزرگترین اتفاقی است که در زندگی یک انسان میافتد و قلۀ کمال اوست؛ بقیۀ راه، این است که او از این قله سرازیر شود و به سوی بهشت حرکت کند. به همین دلیل، ایمان مؤثرترین و ارزشمندترین مفهوم حیات بشر محسوب میشود؛ هم برای حیات یک انسان، هم حیات یک جامعه.
💠ما باید بیش از هرچیزی، پرچم ایمان را بالا ببریم؛ حتی بالاتر از اخلاق. ایمان خیلی با اخلاق فرق میکند، ممکن است کسی اخلاقش خوب باشد ولی ایمان نداشته باشد. اهلبیت(ع) در برخی روایات، ویژگیهای خوب اخلاقیِ منهای ایمان را تحقیر کردهاند و آن را به ویژگیهای خوب اخلاقی حیوانات تشبیه کردهاند.
💠مثلاً در روایت هست: اگر کسی از سرِ شجاعت یا مروت(نه از سرِ ایمان) برای دفاع از خانوادهاش بجنگد و در این راه کشته شود، ارزشی ندارد؛ یک سگ هم از بچههای خودش دفاع میکند (الغارات/2/343)
💠بله؛ اگر یک مؤمن، اخلاق خوبی نداشته باشد، آبروی ایمان را میبَرَد و ایمانش هم ضعیف میشود یا از بین میرود. اتفاقاً ایمان کمک میکند که اخلاق مؤمن بهتر شود. ولی اگر یکجایی اخلاقِ منهای ایمان دیدید، این هنر نیست، و ارزش نیست؛ لااقل میتوان گفت که اوج قلۀ ارزش انسان نیست.
💠هدفِ ایمان این نیست که ما را به اخلاق برساند، اخلاق فقط یکی از فوائد ایمان است؛ یکی از اتفاقات کوچکی است که سر راه ایمان میافتد. ایمان میخواهد ما را به چیزی بالاتر از اخلاق و به لذتی فراتر از اخلاق برساند؛ میخواهد ما را به بالاترین لذت در عالم برساند؛ به چیزی شبیه عبارت «لقاءالله»!
💠مگر اخلاق چقدر به آدم لذت میدهد؟ مثلاً نامردی نمیکنی و یککمی احساس خوب پیدا میکنی و میگویی: «وجدانم آسوده است!» اخلاق همینقدر به آدم، حسِ خوب و لذت میدهد. آیا ایمان هم میخواهد آدم را به همین مقدار لذت برساند؟ پس آن شور و عشقی که در اولیاء خدا هست، چگونه پدید میآید؟! آیا کتب اخلاقی میتوانند شما را تا این اوج برسانند؟!
💠نه اوج هدف ایمان اخلاق است، نه اخلاقِ بدون ایمان ارزش دارد. ایمان واقعاً مهمترین عامل در حیات بشر است؛ برای اینکه بین ما و آن حیات برتر، پیوند برقرار میکند، عطش آن را در ما ایجاد میکند و مزهاش را به ما میچشاند.
💠اگر خدا یکمقدار با دلِ ما بازی کند و یکمقدار لطف کند، ایمان تبدیل میشود به عشقِ ما و زیباترین حقیقتی که در عالم میبینیم، کمااینکه فرمود: «وَ لكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإيمانَ وَ زَيَّنَهُ في قُلُوبِكُم» (حجرات/7) وقتی در مدرسهها میخواهند درس ایمان بدهند باید بگویند: «بچهها، میخواهیم درس عشق بدهیم! راه رسیدن به بالاترین لذتها، ایمان است»
💠گاهی اوقات، ثمرۀ دین را اینگونه اعلام میکنند که «دین آمده، فقط اخلاق ما را درست کند یا رفتار ما را عقلانی قرار بدهد!» این واقعاً توهین به دین است! پس عشق و شور و لذت ما چه میشود؟! اگر در کنار این حرف، از آن شور و لذت و هیجانِ ایمان و دینداری سخن نگویند، واقعاً به دین خیانت کردهاند. بعضی از افراد هم اگر به این دلیل بیدین بشوند، حق دارند!
💠ما باید بدانیم که یک مفهوم بسیار لذتبخشی وجود دارد به نام #ایمان. حالا با این مفهوم بسیار لذتبخش چهکار کنیم؟ اولاً ایمان بیاوریم. ثانیاً ایمانمان را افزایش دهیم. برای افزایش ایمان باید چهکار کنیم؟ اگر قدم اول (ایمانآوردن) بهخوبی برداشته شود، مقدمات قدم بعدی(افزایش ایمان) هم خوبهخود فراهم خواهد شد.
💠وقتی ایمان میآوری «یکذره» لذت ایمان را احساس خواهی کرد و بعد، طبیعتاً بیشترش را میخواهی. همینکه بیشترش را بخواهی معلوم میشود که «انگار واقعاً ایمان آوردهای!»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.7
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀باور کن تمنّای قلبی تو برای خدا مهم است!
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_هشتم – قسمت دوم
⭕️ قدم اول بعد از ایمان، #خواستن و تمنای قلبی است
⭕️ چهکار کنم که ایمانم بالا برود؟ از خدا «بخواه!» هر کسی به مراتب عالی ایمان نرسیده، حتماً #نخواسته است
⭕️ کسی که برای خواستن و تمنای دلش اثر و ارزشی قائل نیست، در واقع حیات برتر را باور نکرده است!
_____________________________
#استاد_پناهیان:
💠اگر ایمان بیاوری که یک لذت برتر و یک حیات حقیقی در همین دنیا وجود دارد، اولاً از ممات(حیات حداقلی) تنفر پیدا میکنی و ثانیاً هوسِ آن حیات برتر به دلت میافتد و گاهی بهخاطر دوری از آن حیات، دلت میگیرد، حسرتش را میخوری، آن را تمنا میکنی و در دوریاش اشک میریزی. این مرحلۀ اولِ آن اتفاق خوب است. مرحلۀ بعدش این است که این تمنا را افزایش دهی.
💠اگر جلوی ویترین نمایشگاه خودرو بایستی و دوست داشته باشی ماشین گرانقیمتی بخری اما پول نداشته باشی، کسی برای این تمنا و خواستۀ تو ارزشی قائل نیست و بهخاطرش به تو چیزی نمیدهد. بله؛ در این دنیا کسی به خواستۀ دل ما اهمیت نمیدهد، اما خدا برای خواستۀ دلِ ما خیلی ارزش قائل است. خودت را از این حصار دنیا رها کن و دل بکَن، تا ببینی خدا برای دلِ تو چقدر ارزش قائل است!
💠در حیات برتر، اگر بروی جلوی ویترین گرانقیمتترین حقایق عالم بایستی و نگاه کنی و دلت بخواهد، خدا که صاحبِ این مغازۀ بزرگ است، اگر ببیند واقعاً دلت میخواهد و تمنای آن را داری، به تو میدهد.
💠برای رسیدن به ایمان برتر(مراتب عالی ایمان) اولین قدم این است که واقعاً «بخواهیم». قدرت روح انسان و قدرت تمنای قلبی انسان، در عالم از هرچیز دیگری بالاتر است؛ حتی قدرتش از عمل ما هم بالاتر است! منتها باید این تمنای قلبی را افزایش دهیم. کسی که فکر میکند نیتش اثر ندارد، در واقع مُرده است و آن حیات برتر را باور نکرده است!
💠پیامبر(ص) میفرماید: «عَمَلُ البِرِّ كُلُّهُ نِصفُ العِبادَةِ وَ الدُّعاءُ نِصفٌ»(کنزالعمال/3137) کار خوب، نصف عبادت است و نصفش هم تمنا و خواستن است! این تمنا را، هم اولِ راه داشته باش و هم بعد از کار خوب و هم در ادامۀ راه. اما تمنا بستگی به این دارد که خودت را آدم حساب کنی و روی خودت حساب باز کنی!
💠یکی از شرائط حضور در حیات برتر این است که لوازم این حیات را بشناسی. یکی از لوازم این حیات این است که خودت را آدم حساب کنی؛ خصوصاً برای خدا. باید باور کنی که نظر و خواسته و تمنای تو برای خدا مهم است. خدا دائماً از تو میپرسد: میخواهی بالاتر بیایی؟
💠اعتماد به نفس داشته باش و بگو: «میروم از خدا میخواهم و خدا هم به خواستۀ من اهمیت میدهد» اولین شرطِ دعا همین اعتماد به نفس است. اگر اعتماد به نفس نداشته باشی، میگویی: «آخر من بروم چه بگویم؟ اصلاً کسی مرا آدم حساب نمیکند!» شرط دومِ دعا هم این است که به خدا اعتماد کنی.
💠چهکار کنم که ایمانم بالا برود؟ از خدا «بخواه!» یعنی قدم اول بعد از ایمان «خواستن» است، باید «بخواهی» (البته یکمقدار هم باید خواستنیهای دیگرت را کم کنی و عاشق چیزهای دیگر نباشی) هرکسی به نتیجه نرسیده، حتماً نخواسته است! اگر نخواهی؛ یا اعتماد به نفست نابود شده و قبول کردهای که «مُرده هستی!» یا اینکه به خدا سوءظن داری؛ که این از اولی بدتر است.
💠حالا این «خواستن» را چگونه تقویتش کنیم؟ به شیرینیِ خواستن، یکمقدار غم اضافه کن؛ غمِ اینکه «چرا آن لذتِ لازم را نمیچشم؟ چرا از نمازم لذت نمیبرم؟ من جا ماندهام؛ مبادا نرسم و بعداً حسرتش را بخورم....» این نوع غم و غصه، خیلی قشنگ است، بهشرطی که در بغل خدا باشی، و اِلا طبیعتاً غم و غصه و حسرت، اعصابخُردکن و افسردهکننده خواهد بود.
💠 قدم دوم-بعد از خواستن- «عمل و مجاهدت» است؛ عملی که یکمقدار هم برایت سخت باشد، خصوصاً کاری که یکمقدار مخالف دوستداشتنیهایت باشد. بهخاطر خدا یک تلاشی انجام بده، خدا گاهی یک تلاش کوچک را از آدم قبول میکند؛ تلاشی که خلاف هوای نفس آدم باشد، گاهی یک ازخودگذشتگی، یک محبت به پدر و مادر، یک محبت به یک مظلوم، چقدر آدم را ارتقاء میدهد!
💠پس، اول بخواه و تمنا کن، بعدش یک کار و تلاشی انجام بده! البته «خواستن» معنای کاملش این است که تمام تمنای وجودت را فقط همین قرار بدهی. «بخواه و فقط همین را بخواه! و بقیه خواستههایت را دور بریز! و سعی کن همۀ کارهایت را به همین دلیل انجام بدهی»
💠عملیات افزایش ایمان را باید تا دم مرگ انجام داد؛ اینطوری است که آدم بیشتر لذت میبرد. در روایات تأکید شده که ناقصالایمان وارد صحرای محشر نشوید! یعنی باید سعی کنیم ایمانمان را کامل کنیم. هر گناهی علامت یک نقص ایمان است. اگر در خودت گناهی دیدی، بگو: خدایا، «من ایمان کم دارم! نخواستی ایمانم را اضافه کنی؟!»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.7
@Panahian_ir
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_هشتم – قسمت دوم
⭕️ قدم اول بعد از ایمان، #خواستن و تمنای قلبی است
⭕️ چهکار کنم که ایمانم بالا برود؟ از خدا «بخواه!» هر کسی به مراتب عالی ایمان نرسیده، حتماً #نخواسته است
⭕️ کسی که برای خواستن و تمنای دلش اثر و ارزشی قائل نیست، در واقع حیات برتر را باور نکرده است!
_____________________________
#استاد_پناهیان:
💠اگر ایمان بیاوری که یک لذت برتر و یک حیات حقیقی در همین دنیا وجود دارد، اولاً از ممات(حیات حداقلی) تنفر پیدا میکنی و ثانیاً هوسِ آن حیات برتر به دلت میافتد و گاهی بهخاطر دوری از آن حیات، دلت میگیرد، حسرتش را میخوری، آن را تمنا میکنی و در دوریاش اشک میریزی. این مرحلۀ اولِ آن اتفاق خوب است. مرحلۀ بعدش این است که این تمنا را افزایش دهی.
💠اگر جلوی ویترین نمایشگاه خودرو بایستی و دوست داشته باشی ماشین گرانقیمتی بخری اما پول نداشته باشی، کسی برای این تمنا و خواستۀ تو ارزشی قائل نیست و بهخاطرش به تو چیزی نمیدهد. بله؛ در این دنیا کسی به خواستۀ دل ما اهمیت نمیدهد، اما خدا برای خواستۀ دلِ ما خیلی ارزش قائل است. خودت را از این حصار دنیا رها کن و دل بکَن، تا ببینی خدا برای دلِ تو چقدر ارزش قائل است!
💠در حیات برتر، اگر بروی جلوی ویترین گرانقیمتترین حقایق عالم بایستی و نگاه کنی و دلت بخواهد، خدا که صاحبِ این مغازۀ بزرگ است، اگر ببیند واقعاً دلت میخواهد و تمنای آن را داری، به تو میدهد.
💠برای رسیدن به ایمان برتر(مراتب عالی ایمان) اولین قدم این است که واقعاً «بخواهیم». قدرت روح انسان و قدرت تمنای قلبی انسان، در عالم از هرچیز دیگری بالاتر است؛ حتی قدرتش از عمل ما هم بالاتر است! منتها باید این تمنای قلبی را افزایش دهیم. کسی که فکر میکند نیتش اثر ندارد، در واقع مُرده است و آن حیات برتر را باور نکرده است!
💠پیامبر(ص) میفرماید: «عَمَلُ البِرِّ كُلُّهُ نِصفُ العِبادَةِ وَ الدُّعاءُ نِصفٌ»(کنزالعمال/3137) کار خوب، نصف عبادت است و نصفش هم تمنا و خواستن است! این تمنا را، هم اولِ راه داشته باش و هم بعد از کار خوب و هم در ادامۀ راه. اما تمنا بستگی به این دارد که خودت را آدم حساب کنی و روی خودت حساب باز کنی!
💠یکی از شرائط حضور در حیات برتر این است که لوازم این حیات را بشناسی. یکی از لوازم این حیات این است که خودت را آدم حساب کنی؛ خصوصاً برای خدا. باید باور کنی که نظر و خواسته و تمنای تو برای خدا مهم است. خدا دائماً از تو میپرسد: میخواهی بالاتر بیایی؟
💠اعتماد به نفس داشته باش و بگو: «میروم از خدا میخواهم و خدا هم به خواستۀ من اهمیت میدهد» اولین شرطِ دعا همین اعتماد به نفس است. اگر اعتماد به نفس نداشته باشی، میگویی: «آخر من بروم چه بگویم؟ اصلاً کسی مرا آدم حساب نمیکند!» شرط دومِ دعا هم این است که به خدا اعتماد کنی.
💠چهکار کنم که ایمانم بالا برود؟ از خدا «بخواه!» یعنی قدم اول بعد از ایمان «خواستن» است، باید «بخواهی» (البته یکمقدار هم باید خواستنیهای دیگرت را کم کنی و عاشق چیزهای دیگر نباشی) هرکسی به نتیجه نرسیده، حتماً نخواسته است! اگر نخواهی؛ یا اعتماد به نفست نابود شده و قبول کردهای که «مُرده هستی!» یا اینکه به خدا سوءظن داری؛ که این از اولی بدتر است.
💠حالا این «خواستن» را چگونه تقویتش کنیم؟ به شیرینیِ خواستن، یکمقدار غم اضافه کن؛ غمِ اینکه «چرا آن لذتِ لازم را نمیچشم؟ چرا از نمازم لذت نمیبرم؟ من جا ماندهام؛ مبادا نرسم و بعداً حسرتش را بخورم....» این نوع غم و غصه، خیلی قشنگ است، بهشرطی که در بغل خدا باشی، و اِلا طبیعتاً غم و غصه و حسرت، اعصابخُردکن و افسردهکننده خواهد بود.
💠 قدم دوم-بعد از خواستن- «عمل و مجاهدت» است؛ عملی که یکمقدار هم برایت سخت باشد، خصوصاً کاری که یکمقدار مخالف دوستداشتنیهایت باشد. بهخاطر خدا یک تلاشی انجام بده، خدا گاهی یک تلاش کوچک را از آدم قبول میکند؛ تلاشی که خلاف هوای نفس آدم باشد، گاهی یک ازخودگذشتگی، یک محبت به پدر و مادر، یک محبت به یک مظلوم، چقدر آدم را ارتقاء میدهد!
💠پس، اول بخواه و تمنا کن، بعدش یک کار و تلاشی انجام بده! البته «خواستن» معنای کاملش این است که تمام تمنای وجودت را فقط همین قرار بدهی. «بخواه و فقط همین را بخواه! و بقیه خواستههایت را دور بریز! و سعی کن همۀ کارهایت را به همین دلیل انجام بدهی»
💠عملیات افزایش ایمان را باید تا دم مرگ انجام داد؛ اینطوری است که آدم بیشتر لذت میبرد. در روایات تأکید شده که ناقصالایمان وارد صحرای محشر نشوید! یعنی باید سعی کنیم ایمانمان را کامل کنیم. هر گناهی علامت یک نقص ایمان است. اگر در خودت گناهی دیدی، بگو: خدایا، «من ایمان کم دارم! نخواستی ایمانم را اضافه کنی؟!»
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.7
@Panahian_ir
🌀چرا خدا #امتحانِ ایمان میگیرد؟
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_نهم – قسمت اول
1️⃣ خدا امتحان میگیرد تا مدعیان دروغین ایمان معلوم شوند، یا لااقل خودت بفهمی چهکاره هستی!
2️⃣ امتحان موجب عمیقتر شدنِ تمنای قلبی ما میشود؛ خدا میخواهد تو عمیقاً او را بخواهی!
⭕️ ایمان چیزی از جنس گرایش، دوستداشتن و عشق و شور است
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠اگر یک آقا به خواستگاری خانمی برود و بدون ابراز علاقه، بگوید: «فکر میکنم این ازدواج معقول است و دلایل زیادی هست برای اینکه شما فرد مناسبی برای ازدواج با من هستید» آن خانم به احتمال زیاد نمیپذیرد، چون میگوید: «شما هیچ حس و علاقه و نیازی ندارید؟»
💠برای دینداری هم صِرف اینکه دلائل معقولی داشته باشیم و از نظر ذهنی بپذیریم، کافی نیست، باید یک احساس علاقه و نیاز هم باشد. خدا ناز دارد و «عزیز» است. اگر واله و شیدای او نباشی، خدا یکذره از نور خودش و بوی خودش را به تو نخواهد داد. چون این شیدانشدن علامت بیماریِ دل است؛ نه اینکه خدا خساست کند!
💠تو انسان هستی و تمام وجودت برای عاشقی خدا طراحی شده؛ پس چرا وقتی نشانهای از خدا دیدی، گرم نشدی و حسّ عاشقی به خدا پیدا نکردی؟ یک ایرادی در کار هست؛ حتماً تا حالا بد زندگی کردهای و روح و ذهنت خراب شده است. شاید تو را عقدهای بار آوردهاند، شاید یک چیزهایی را زیادی و بیخودی دوست داری!
💠ایمان، یک حس خوب نسبت به حیات و یک شعور قلبی است، ایمان، حب و بغض است، دوست داشتن است؛ دوست داشتن که بهزور نمیشود! خدا به پیغمبر فرمود: تو نمیتوانی ایمان را در دلِ کسی قرار بدهی! بهزور که نمیشود کسی را عاشق کرد. لذا «آمِنوا» (امر به ایمان آوردن) در قرآن کم آمده و معمولاً هم خطاب به مؤمنین است، یعنی «ای مؤمنین! واقعاً ایمان بیاورید؛ این چیزی که دارید، ایمان نیست!»
💠ایمان، عشق و شور است؛ چون ایمان چیزی از جنس گرایش است(لذا فرمودهاند: ایمان باید وارد قلب بشود) و گرایش یعنی دوست داشتن. حتی تصورِ ایمان هم هیجان میآورد، یکذره ایمان هم لذت میآورد و حس خوب در دلت ایجاد میکند. «عاشق شو ورنه روزی کار جهان سرآید»؛ یعنی ایمان بیاور!
💠خودتان را یکطوری به ایمان قانع کنید. یک راه بسیار مهمش، راه حیات است؛ یعنی اینکه به این زندگی پست و حداقلی قانع نشوی و بگویی: «این حیات برای من کم است، شبیه حیاتِ حیوانهاست!»
💠البته بعضیها دنبال حیات برتر نیستند، اما یکدفعهای توجهشان به خدا و اوصاف او جلب میشود و او را میپسندند و وقتی میخواهند به او نزدیک شوند، یک حس خوب و علاقه بیشتری به او پیدا میکنند. اینها اول خدا را میبینند و بعد لذت حیات با خدا را میچشند. این هم روشِ دیگری برای ایمانآوردن است، ولی اگر عاشق خدا شدی، بلافاصله بحثِ حیات باید برایت جا بیفتد تا خودت را نیازمندش ببینی و در مقابلش کوچک بشوی؛ و الا عاشق مغرور خواهی شد!
💠ایمان یعنی یک حس خوب؛ همان حس خوبی که در محرم در مجلس امام حسین(ع) پیدا میکنی. اصلاً برای چه به هیئت میروی؟ برای پیداکردن این حس خوب، و برای تکرار و تقویتکردن این حس خوب. نماز جماعت هم در اصل برای تجربهکردن و تقویت همین حسّ خوب است.
💠ایمان یک گرایش است؛ اگر این گرایش در دل تو پدید بیاید، کائنات در خدمت تو قرار میگیرند و همهچیز به نفع تو تغییر میکند. قلب تو از آسمانها و زمین بزرگتر است؛ زمین و آسمان گنجایش خدا را ندارند اما خدا فرمود: «قلب بندۀ مؤمن، جایگاه من است» فقط باید قلب تو بخواهد؛ تو میتوانی با قلب خودت، نظر خدا را نسبت به خودت عوض کنی. تمام ذرات عالم، همه نوکر خدا هستند، اگر خدا از تو خوشش بیاید، تمام ذرات عالم با تو مهربان میشوند.
💠ایمان یعنی عمیقاً به آنچه ظاهری نیست، علاقهمند شوی، باور کنی که هست و خیالِ داشتنش در تو لذت ایجاد کند. و بعدش باید سعی کنی این لذت را بالا ببری! برای افزایش ایمان دو راه بیان کردیم: 1.خواستن(تمنای قلبی) 2. عمل(کارهایی را-فقط برای خدا- انجام دادن). اما یک اتفاق دیگری هم سرِ راه میافتد، و آن چالش امتحان است.
💠هرکسی مؤمن شد حواسش باشد که خدا امتحان میگیرد. این امتحان قطعاً برای اذیتکردنِ تو نیست! پس چرا خدا از مؤمنین امتحان میگیرد؟ به دو دلیل: یکی برای اینکه مدعیهای دروغگوی لافزن، جلو نیایند. چون ایمان یک امر قلبی است و ممکن است خیلیها فقط ادای ایمان را دربیاورند. خدا امتحان میگیرد تا لااقل خودت بفهمی چهکاره هستی! خدا میخواهد تو عمیقاً او را بخواهی؛ نه اَلَکی!
💠دوم اینکه: امتحان میگیرد تا کسانی که عمیقاً او را میخواهند، بتوانند عمیقاً بخواهند. امتحانهای خدا موجب عمیقتر شدنِ تمنای ما میشود. مثلاً یکجایی خدا را صدا میزنی و جوابت را نمیدهد؛ میخواهد ببیند تشنگی و تمنای تو چقدر عمیق است؟
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.8
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔻#مؤثرترین_مفهوم_درحیات_بشر-#جلسه_نهم – قسمت اول
1️⃣ خدا امتحان میگیرد تا مدعیان دروغین ایمان معلوم شوند، یا لااقل خودت بفهمی چهکاره هستی!
2️⃣ امتحان موجب عمیقتر شدنِ تمنای قلبی ما میشود؛ خدا میخواهد تو عمیقاً او را بخواهی!
⭕️ ایمان چیزی از جنس گرایش، دوستداشتن و عشق و شور است
_____________________
#استاد_پناهیان:
💠اگر یک آقا به خواستگاری خانمی برود و بدون ابراز علاقه، بگوید: «فکر میکنم این ازدواج معقول است و دلایل زیادی هست برای اینکه شما فرد مناسبی برای ازدواج با من هستید» آن خانم به احتمال زیاد نمیپذیرد، چون میگوید: «شما هیچ حس و علاقه و نیازی ندارید؟»
💠برای دینداری هم صِرف اینکه دلائل معقولی داشته باشیم و از نظر ذهنی بپذیریم، کافی نیست، باید یک احساس علاقه و نیاز هم باشد. خدا ناز دارد و «عزیز» است. اگر واله و شیدای او نباشی، خدا یکذره از نور خودش و بوی خودش را به تو نخواهد داد. چون این شیدانشدن علامت بیماریِ دل است؛ نه اینکه خدا خساست کند!
💠تو انسان هستی و تمام وجودت برای عاشقی خدا طراحی شده؛ پس چرا وقتی نشانهای از خدا دیدی، گرم نشدی و حسّ عاشقی به خدا پیدا نکردی؟ یک ایرادی در کار هست؛ حتماً تا حالا بد زندگی کردهای و روح و ذهنت خراب شده است. شاید تو را عقدهای بار آوردهاند، شاید یک چیزهایی را زیادی و بیخودی دوست داری!
💠ایمان، یک حس خوب نسبت به حیات و یک شعور قلبی است، ایمان، حب و بغض است، دوست داشتن است؛ دوست داشتن که بهزور نمیشود! خدا به پیغمبر فرمود: تو نمیتوانی ایمان را در دلِ کسی قرار بدهی! بهزور که نمیشود کسی را عاشق کرد. لذا «آمِنوا» (امر به ایمان آوردن) در قرآن کم آمده و معمولاً هم خطاب به مؤمنین است، یعنی «ای مؤمنین! واقعاً ایمان بیاورید؛ این چیزی که دارید، ایمان نیست!»
💠ایمان، عشق و شور است؛ چون ایمان چیزی از جنس گرایش است(لذا فرمودهاند: ایمان باید وارد قلب بشود) و گرایش یعنی دوست داشتن. حتی تصورِ ایمان هم هیجان میآورد، یکذره ایمان هم لذت میآورد و حس خوب در دلت ایجاد میکند. «عاشق شو ورنه روزی کار جهان سرآید»؛ یعنی ایمان بیاور!
💠خودتان را یکطوری به ایمان قانع کنید. یک راه بسیار مهمش، راه حیات است؛ یعنی اینکه به این زندگی پست و حداقلی قانع نشوی و بگویی: «این حیات برای من کم است، شبیه حیاتِ حیوانهاست!»
💠البته بعضیها دنبال حیات برتر نیستند، اما یکدفعهای توجهشان به خدا و اوصاف او جلب میشود و او را میپسندند و وقتی میخواهند به او نزدیک شوند، یک حس خوب و علاقه بیشتری به او پیدا میکنند. اینها اول خدا را میبینند و بعد لذت حیات با خدا را میچشند. این هم روشِ دیگری برای ایمانآوردن است، ولی اگر عاشق خدا شدی، بلافاصله بحثِ حیات باید برایت جا بیفتد تا خودت را نیازمندش ببینی و در مقابلش کوچک بشوی؛ و الا عاشق مغرور خواهی شد!
💠ایمان یعنی یک حس خوب؛ همان حس خوبی که در محرم در مجلس امام حسین(ع) پیدا میکنی. اصلاً برای چه به هیئت میروی؟ برای پیداکردن این حس خوب، و برای تکرار و تقویتکردن این حس خوب. نماز جماعت هم در اصل برای تجربهکردن و تقویت همین حسّ خوب است.
💠ایمان یک گرایش است؛ اگر این گرایش در دل تو پدید بیاید، کائنات در خدمت تو قرار میگیرند و همهچیز به نفع تو تغییر میکند. قلب تو از آسمانها و زمین بزرگتر است؛ زمین و آسمان گنجایش خدا را ندارند اما خدا فرمود: «قلب بندۀ مؤمن، جایگاه من است» فقط باید قلب تو بخواهد؛ تو میتوانی با قلب خودت، نظر خدا را نسبت به خودت عوض کنی. تمام ذرات عالم، همه نوکر خدا هستند، اگر خدا از تو خوشش بیاید، تمام ذرات عالم با تو مهربان میشوند.
💠ایمان یعنی عمیقاً به آنچه ظاهری نیست، علاقهمند شوی، باور کنی که هست و خیالِ داشتنش در تو لذت ایجاد کند. و بعدش باید سعی کنی این لذت را بالا ببری! برای افزایش ایمان دو راه بیان کردیم: 1.خواستن(تمنای قلبی) 2. عمل(کارهایی را-فقط برای خدا- انجام دادن). اما یک اتفاق دیگری هم سرِ راه میافتد، و آن چالش امتحان است.
💠هرکسی مؤمن شد حواسش باشد که خدا امتحان میگیرد. این امتحان قطعاً برای اذیتکردنِ تو نیست! پس چرا خدا از مؤمنین امتحان میگیرد؟ به دو دلیل: یکی برای اینکه مدعیهای دروغگوی لافزن، جلو نیایند. چون ایمان یک امر قلبی است و ممکن است خیلیها فقط ادای ایمان را دربیاورند. خدا امتحان میگیرد تا لااقل خودت بفهمی چهکاره هستی! خدا میخواهد تو عمیقاً او را بخواهی؛ نه اَلَکی!
💠دوم اینکه: امتحان میگیرد تا کسانی که عمیقاً او را میخواهند، بتوانند عمیقاً بخواهند. امتحانهای خدا موجب عمیقتر شدنِ تمنای ما میشود. مثلاً یکجایی خدا را صدا میزنی و جوابت را نمیدهد؛ میخواهد ببیند تشنگی و تمنای تو چقدر عمیق است؟
#دانشگاه_امام_صادق(ع)-96.7.8
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀اربعین چطور میتوانی در خانه بمانی؟!
⭕️ مگر برای راهپیمایی ۲۲بهمن روایت داریم؟!
⭕️ از مبلغان محترمی که مبلّغ اربعین نیستند، تعجب میکنم؛شما کدام دین را میخواهید ترویج کنید؟!
⭕️ معلوم نیست بعضیها منتظرِ چه دستوری از جانب خدا هستند تا به پیادهروی اربعین اهتمام بورزند؟
⭕️ در روایات، هم بر پیادهروی برای زیارت تأکید شده و هم بر زیارت اربعین تصریح شده است
⭕️ هنوز بر چهرۀ مؤمنانۀ بعضیها این علامت ایمان(زیارت اربعین) ثبت نشده! چطور میتوانیم اربعین در خانه بنشینیم؟!
⭕️ حتی اگر در روایات هم بر زیارت اربعین و بر زیارت حسین(ع) با پای پیاده تاکید نشده نبود، عقل ما شرکت در این راهپیمایی باعظمت را بر ما لازم میآورد؛ چون موجب قدرت و عزت اسلام است.عقل، یکی از منابع تشخیص تکلیف در فقه است.
________________________________
#استاد_پناهیان:
💠اگر امام عسکری(ع) زیارت اربعین را علامت مؤمن، بیان نفرموده بود (تهذیبالاحکام/۶/۵۲) و اگر دهها روایت دربارۀ اهمیت پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع) وجود نداشت، آیا باز هم وظیفۀ ما نبود که به این راهپیمایی باعظمت اربعین کمک کنیم؟!
💠وقتی میبینیم تجمع مؤمنین در اربعین، مظهر قدرت و مایۀ عزت امت اسلامی است، اگر سفارشی هم در اینباره نداشتیم آیا اربعین برای ما تکلیفآور نمیشد و آیا میتوانستیم اربعین در خانۀ خودمان بنشینیم؟!
💠بعضیها معلوم نیست دنبال چه نوع دستوری از سوی خدا و چه نوع فهمی از دین میگردند، تا به اربعین اهتمام بورزند؟ مگر همهچیز باید در نصِ صریح روایت باشد؟! پس فهمِ ما چه میشود؟!
💠مگر برای سینهزنی یا برای دستههای عزاداری در ایام محرم روایتی داریم؟ اینها سنتهایی است که مؤمنان بر اساس اندیشۀ حکیمانۀ خودشان طراحی کردهاند.
💠حضرت امام(ره) که یک فقیه و فیلسوف بود، دربارۀ اهمیت دستههای عزاداری میفرمود: اگر شما در خانۀ خودتان بنشنید و زیارت عاشورا بخوانید، اینکار موجب حفظ اسلام نمیشود. مکتبی که پایش هیاهو نباشد و به سر و سینهزدن نباشد، باقی نمیماند (صحیفۀ امام/۸/۵۲۶)
💠مگر ما برای راهپیمایی و تظاهراتکردنِ سیاسی روایت داریم؟! چون مردم در این راهپیماییهای سیاسی، قدرت خودشان را به نمایش میگذارند و مواضع خودشان را تحکیم میبخشند. در راهپیمایی اربعین هم همین اتفاق میافتد.
💠ما هیچ روایتی برای تظاهرات ۲۲بهمن نداریم، اما عقل ما شرکت در این تظاهرات سیاسی را بر ما لازم میآورد چون موجب قدرت و عزت اسلام است و همۀ علما نیز در این چهل سال بعد از انقلاب، بر راهپیمایی ۲۲بهمن تأکید کردهاند. عقل، یکی از منابع تشخیص تکلیف در فقه است.
💠من از مبلغان محترم دینی که مبلّغ اربعین نیستند، تعجب میکنم؛ شما کدام دین را میخواهید ترویج کنید؟ دینی بدون راهپیمایی بهسوی کربلای امام حسین(ع)!
💠در روایات، هم بر پیادهروی برای زیارت صریحاً تأکید شده و هم بر زیارت اربعین تصریح شده است. حتی در زمان خودِ ائمه هدی(ع) نیز پیادهروی برای زیارت و ملاقاتِ ایشان، باب بوده است.
💠چطور بعضیها هنوز بر چهرۀ مؤمنانهشان علامت ایمان-که زیارت اربعین است- ثبت نشده است؟! این افراد چطور میتوانند با خودشان کنار بیایند؟! چطور کسی میتواند در اربعین در خانۀ خودش بنشیند؟!
💠کسانی که توفیق ندارند به این زیارت بروند، لااقل میتوانند تا لبِ مرزها بروند و بگویند: «حسین جان! ما بهسوی تو آمدیم؛ اما فقط تا اینجا توانستیم بیاییم» آنوقت ببینید اثرش چه خواهد شد؟ ما اگر اینطرف مرز، ده میلیون عاشق برای زیارت اربعین داشته باشیم که-بهدلیل اینکه مسئولین، امکانات لازم را فراهم نکردهاند- نتوانستند به زیارت اربعین بروند، چه افتخاری برای سرزمین ما خواهد بود و چه اثر عظیمِ بینالمللی خواهد داشت!
💠ما برای توجه به اربعین منتظر چه هستیم؟ شاید بعضیها منتظرند که امام زمان(ع) ظهور کنند و دستور مستقیم برای زیارت اربعین بدهند! کسی که اینهمه اشارهها را نگرفته، مستحقِ دریافتِ دستور مستقیم حضرت هم نخواهد بود و احتمالاً آن زمان هم یک بهانۀ دیگری خواهد آورد! در این مکتب، کسی مقرب میشود که اشارهها را بگیرد.
💠اگر هیچ روایتی هم دربارۀ راهپیمایی باعظمت اربعین نداشتیم، الان که قلبهای مؤمنان متحول شده و متوجهِ اربعین شده، نفسِ همین موضوع برای ما تکلیف ایجاد میکند که به این حرکت باعظمت کمک کنیم تا روضۀ مخصوصِ امام حسین(ع) در اربعین در کربلای معلا، غریب نماند.
#تجمع_زائران_اربعین- قزوین-۹۶.۷.۲۷
@Panahian_ir
@Panahian_text
⭕️ مگر برای راهپیمایی ۲۲بهمن روایت داریم؟!
⭕️ از مبلغان محترمی که مبلّغ اربعین نیستند، تعجب میکنم؛شما کدام دین را میخواهید ترویج کنید؟!
⭕️ معلوم نیست بعضیها منتظرِ چه دستوری از جانب خدا هستند تا به پیادهروی اربعین اهتمام بورزند؟
⭕️ در روایات، هم بر پیادهروی برای زیارت تأکید شده و هم بر زیارت اربعین تصریح شده است
⭕️ هنوز بر چهرۀ مؤمنانۀ بعضیها این علامت ایمان(زیارت اربعین) ثبت نشده! چطور میتوانیم اربعین در خانه بنشینیم؟!
⭕️ حتی اگر در روایات هم بر زیارت اربعین و بر زیارت حسین(ع) با پای پیاده تاکید نشده نبود، عقل ما شرکت در این راهپیمایی باعظمت را بر ما لازم میآورد؛ چون موجب قدرت و عزت اسلام است.عقل، یکی از منابع تشخیص تکلیف در فقه است.
________________________________
#استاد_پناهیان:
💠اگر امام عسکری(ع) زیارت اربعین را علامت مؤمن، بیان نفرموده بود (تهذیبالاحکام/۶/۵۲) و اگر دهها روایت دربارۀ اهمیت پیادهروی برای زیارت امام حسین(ع) وجود نداشت، آیا باز هم وظیفۀ ما نبود که به این راهپیمایی باعظمت اربعین کمک کنیم؟!
💠وقتی میبینیم تجمع مؤمنین در اربعین، مظهر قدرت و مایۀ عزت امت اسلامی است، اگر سفارشی هم در اینباره نداشتیم آیا اربعین برای ما تکلیفآور نمیشد و آیا میتوانستیم اربعین در خانۀ خودمان بنشینیم؟!
💠بعضیها معلوم نیست دنبال چه نوع دستوری از سوی خدا و چه نوع فهمی از دین میگردند، تا به اربعین اهتمام بورزند؟ مگر همهچیز باید در نصِ صریح روایت باشد؟! پس فهمِ ما چه میشود؟!
💠مگر برای سینهزنی یا برای دستههای عزاداری در ایام محرم روایتی داریم؟ اینها سنتهایی است که مؤمنان بر اساس اندیشۀ حکیمانۀ خودشان طراحی کردهاند.
💠حضرت امام(ره) که یک فقیه و فیلسوف بود، دربارۀ اهمیت دستههای عزاداری میفرمود: اگر شما در خانۀ خودتان بنشنید و زیارت عاشورا بخوانید، اینکار موجب حفظ اسلام نمیشود. مکتبی که پایش هیاهو نباشد و به سر و سینهزدن نباشد، باقی نمیماند (صحیفۀ امام/۸/۵۲۶)
💠مگر ما برای راهپیمایی و تظاهراتکردنِ سیاسی روایت داریم؟! چون مردم در این راهپیماییهای سیاسی، قدرت خودشان را به نمایش میگذارند و مواضع خودشان را تحکیم میبخشند. در راهپیمایی اربعین هم همین اتفاق میافتد.
💠ما هیچ روایتی برای تظاهرات ۲۲بهمن نداریم، اما عقل ما شرکت در این تظاهرات سیاسی را بر ما لازم میآورد چون موجب قدرت و عزت اسلام است و همۀ علما نیز در این چهل سال بعد از انقلاب، بر راهپیمایی ۲۲بهمن تأکید کردهاند. عقل، یکی از منابع تشخیص تکلیف در فقه است.
💠من از مبلغان محترم دینی که مبلّغ اربعین نیستند، تعجب میکنم؛ شما کدام دین را میخواهید ترویج کنید؟ دینی بدون راهپیمایی بهسوی کربلای امام حسین(ع)!
💠در روایات، هم بر پیادهروی برای زیارت صریحاً تأکید شده و هم بر زیارت اربعین تصریح شده است. حتی در زمان خودِ ائمه هدی(ع) نیز پیادهروی برای زیارت و ملاقاتِ ایشان، باب بوده است.
💠چطور بعضیها هنوز بر چهرۀ مؤمنانهشان علامت ایمان-که زیارت اربعین است- ثبت نشده است؟! این افراد چطور میتوانند با خودشان کنار بیایند؟! چطور کسی میتواند در اربعین در خانۀ خودش بنشیند؟!
💠کسانی که توفیق ندارند به این زیارت بروند، لااقل میتوانند تا لبِ مرزها بروند و بگویند: «حسین جان! ما بهسوی تو آمدیم؛ اما فقط تا اینجا توانستیم بیاییم» آنوقت ببینید اثرش چه خواهد شد؟ ما اگر اینطرف مرز، ده میلیون عاشق برای زیارت اربعین داشته باشیم که-بهدلیل اینکه مسئولین، امکانات لازم را فراهم نکردهاند- نتوانستند به زیارت اربعین بروند، چه افتخاری برای سرزمین ما خواهد بود و چه اثر عظیمِ بینالمللی خواهد داشت!
💠ما برای توجه به اربعین منتظر چه هستیم؟ شاید بعضیها منتظرند که امام زمان(ع) ظهور کنند و دستور مستقیم برای زیارت اربعین بدهند! کسی که اینهمه اشارهها را نگرفته، مستحقِ دریافتِ دستور مستقیم حضرت هم نخواهد بود و احتمالاً آن زمان هم یک بهانۀ دیگری خواهد آورد! در این مکتب، کسی مقرب میشود که اشارهها را بگیرد.
💠اگر هیچ روایتی هم دربارۀ راهپیمایی باعظمت اربعین نداشتیم، الان که قلبهای مؤمنان متحول شده و متوجهِ اربعین شده، نفسِ همین موضوع برای ما تکلیف ایجاد میکند که به این حرکت باعظمت کمک کنیم تا روضۀ مخصوصِ امام حسین(ع) در اربعین در کربلای معلا، غریب نماند.
#تجمع_زائران_اربعین- قزوین-۹۶.۷.۲۷
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀سعی کنید حتی یکسال هم زیارت اربعین از شما فوت نشود
⭕️ اگر دلسوز فرهنگِ این جامعه هستید، کاری کنید که فقرا هم بتوانند به این زیارت بروند
⭕️ ظرفیت کشور ما برای اعزام زائران اربعین ده برابر رقم کنونی است
⭕️ گاهی مسئولین طمع میکنند از حضور پرشور مردم در اربعین، پول در بیاورند
⭕️ چقدر از پول بیمۀ پارسال خرج زائرین اربعین شد؟ برخی بیمهها چقدر از این راه درآمد کسب کردند؟
⭕️ چند درصدِ بودجۀ فرهنگی کشور، صرفِ امام حسین(ع) میشود؟
⭕️ میدانید پذیرایی از زائر امام حسین(ع) چقدر ارزشمند است! بهتر از این، چگونه میتوانید با امام حسین(ع) ارتباط برقرار کنید؟
___________________________
#استاد_پناهیان:
💠گاهی از اوقات، مسئولین اجرائی دربارۀ پیادهروی باعظمت اربعین، برخوردی دارند که شبیه برخورد با توریسم یا یک امر تفریحی و تفننی مانند تفریحکردن مردم در ایام تعطیلات نوروز است. وقتی به امام حسین(ع) میرسیم، چون حضور مردم در این فضا قوی است(بهویژه در اربعین) برخی از نهادهای دولتی طمع میکنند که یک پولی هم از مردم دربیاورند!
💠این پول بیمهای که پارسال از زائرین اربعین گرفتند، چهمقدارش در همین راه خرج شد؟ آیا رواست که این پول برای اربعین صرف نشود؟ دوست داریم بدانیم که از این طریق، چقدر درآمد برای برخی از بیمهها حاصل شد و چقدرش برای زائرین اربعین هزینه شد؟
💠شما بودجههای فرهنگی کشور را بررسی کنید که صرفِ چه اموری میشود؟ از موسیقی تا هر برنامۀ فرهنگیِ دیگر؛ حتی برنامههای معنوی مثل قرآن و نماز و... بعد ببینند که چند درصدِ بودجۀ فرهنگی کشور، صرفِ امام حسین(ع) میشود؟
💠نمیگوییم که هیچ بودجهای در راه اربعین صرف نشده است، اما میخواهیم یک مقایسهای صورت بدهیم بین بودجههایی که صرفِ امورِ دیگر فرهنگی میشود با بودجهای که صرفِ امام حسین(ع) میشود.
💠سؤال بعدی این است که اثر امام حسین(ع) در نفوس و جانها و بهسازیِ فرهنگ و فکر انسانها بالاتر است یا عمومِ فعالیتهای فرهنگیِ دیگر؟ مگر امام حسین(ع) و کربلای او نیست که موجب تداوم اقامۀ نماز و حفظ قرآن شده است؟
💠مگر نمیبینید که اربعین و زیارت امام حسین(ع) چه اثری بر دلها میگذارد؟ چه بینمازهایی را نمازخوان کرده! چه غیرمحجّبههایی را محجبه کرده! چه رفتارهایی را اصلاح کرده و چه مؤمنینی را ارتقاء بخشیده است!
💠هنوز نسبت به اربعین، غفلت وجود دارد. ظرفیت کشور ما برای اعزامکردن زائران اربعین ده برابر رقم کنونی است. هم امکان جادهسازی برای این مسیر وجود دارد و هم افراد بسیاری هستند که حاضرند به اربعینِ حسینی خدمت کنند؛ فقط این نیروها باید سازماندهی بشوند. باید آن بصیرت لازم نسبت به عظمت امام حسین(ع) ایجاد شود.
💠دوستان، سعی کنید حتی یکسال هم زیارت اربعین از شما فوت نشود! امام صادق(ع) در کلامی، توبیخ میکنند کسانی را که دوسه سال بگذرد و به کربلا مشرف نشوند و میفرماید: کسی که سه سال پشتسرِهم به زیارت امام حسین(ع) نرود، عاقِ رسولِ خدا(ص) میشود(کاملالزیارت/296 و 297) تازه این مربوط به آن زمانی است که شیعیان امنیت نداشتند و اگر دشمنان میفهمیدند کسی شیعۀ امام حسین(ع) است، او را میکشتند!
💠همچنین در روایات آمده است: کسانی که دارا هستند، سالی دوبار به زیارت امام حسین(ع) بروند و فقرا هم سالی یکبار بروند (کاملالزیارات/293)
ما اگر دلسوز فرهنگِ این جامعه هستیم، باید کاری کنیم فقرا و کسانی که دارا نیستند هم راحت بتوانند به این زیارت بروند؛ و الان اربعین، این مسیر را باز کرده است. افراد ثروتمند هم میتوانند از این فرصت استفاده کنند و مستقیماً به این روضۀ باعظمتِ امام حسین(ع) خدمت کنند.
💠آدم تعجب میکند؛ بعضیها برای محرم و عاشورای هیئتِ خودشان خرج میکنند اما برای روضۀ مخصوصِ امام حسین(ع) که اربعین در حرمِ خودش برگزار کرده و اینهمه جمعیت میآیند، خرج نمیکنند! البته اخیراً کارهایی انجام شده؛ چه در لبِ مرزها و چه در مسیرهای داخل کشور، مؤمنین از زائرین اربعین پذیرایی میکنند، اما هنوز خیلی جای کار دارد.
💠میدانید پذیرایی از زائر امام حسین(ع) چقدر ارزشمند است! شما بهتر از این، چگونه میخواستید با امام حسین(ع) ارتباط برقرار کنید؟ اگر کاروان اهلبیت(ع) از شهر شما عبور میکرد، شما برای آن کاروان چهکار میکردید؟ آیا هستیِ خودتان را در این راه نمیدادید؟ مگر خدمتکردن به زائران امام حسین(ع) کارِ کمی است؟!
💠اولین کسی که به گریهکنها و عزاداران امام حسین(ع) غذا میداد، امام سجاد(ع) بود. ایشان در ایام عزاداری و روضۀ امام حسین(ع) دستور میدادند که برای عزاداران غذا طبخ شود. وقتی عزاداران و زائران امام حسین(ع) از شهر ما عبور میکنند، چقدر زیباست که مردم همین سنت و شیوۀ امام سجاد(ع) را پیگیری کنند.
#تجمع_زائران_اربعین- قزوین-۹۶.۷.۲۷
(قسمت دوم)
@Panahian_ir
@Panahian_text
⭕️ اگر دلسوز فرهنگِ این جامعه هستید، کاری کنید که فقرا هم بتوانند به این زیارت بروند
⭕️ ظرفیت کشور ما برای اعزام زائران اربعین ده برابر رقم کنونی است
⭕️ گاهی مسئولین طمع میکنند از حضور پرشور مردم در اربعین، پول در بیاورند
⭕️ چقدر از پول بیمۀ پارسال خرج زائرین اربعین شد؟ برخی بیمهها چقدر از این راه درآمد کسب کردند؟
⭕️ چند درصدِ بودجۀ فرهنگی کشور، صرفِ امام حسین(ع) میشود؟
⭕️ میدانید پذیرایی از زائر امام حسین(ع) چقدر ارزشمند است! بهتر از این، چگونه میتوانید با امام حسین(ع) ارتباط برقرار کنید؟
___________________________
#استاد_پناهیان:
💠گاهی از اوقات، مسئولین اجرائی دربارۀ پیادهروی باعظمت اربعین، برخوردی دارند که شبیه برخورد با توریسم یا یک امر تفریحی و تفننی مانند تفریحکردن مردم در ایام تعطیلات نوروز است. وقتی به امام حسین(ع) میرسیم، چون حضور مردم در این فضا قوی است(بهویژه در اربعین) برخی از نهادهای دولتی طمع میکنند که یک پولی هم از مردم دربیاورند!
💠این پول بیمهای که پارسال از زائرین اربعین گرفتند، چهمقدارش در همین راه خرج شد؟ آیا رواست که این پول برای اربعین صرف نشود؟ دوست داریم بدانیم که از این طریق، چقدر درآمد برای برخی از بیمهها حاصل شد و چقدرش برای زائرین اربعین هزینه شد؟
💠شما بودجههای فرهنگی کشور را بررسی کنید که صرفِ چه اموری میشود؟ از موسیقی تا هر برنامۀ فرهنگیِ دیگر؛ حتی برنامههای معنوی مثل قرآن و نماز و... بعد ببینند که چند درصدِ بودجۀ فرهنگی کشور، صرفِ امام حسین(ع) میشود؟
💠نمیگوییم که هیچ بودجهای در راه اربعین صرف نشده است، اما میخواهیم یک مقایسهای صورت بدهیم بین بودجههایی که صرفِ امورِ دیگر فرهنگی میشود با بودجهای که صرفِ امام حسین(ع) میشود.
💠سؤال بعدی این است که اثر امام حسین(ع) در نفوس و جانها و بهسازیِ فرهنگ و فکر انسانها بالاتر است یا عمومِ فعالیتهای فرهنگیِ دیگر؟ مگر امام حسین(ع) و کربلای او نیست که موجب تداوم اقامۀ نماز و حفظ قرآن شده است؟
💠مگر نمیبینید که اربعین و زیارت امام حسین(ع) چه اثری بر دلها میگذارد؟ چه بینمازهایی را نمازخوان کرده! چه غیرمحجّبههایی را محجبه کرده! چه رفتارهایی را اصلاح کرده و چه مؤمنینی را ارتقاء بخشیده است!
💠هنوز نسبت به اربعین، غفلت وجود دارد. ظرفیت کشور ما برای اعزامکردن زائران اربعین ده برابر رقم کنونی است. هم امکان جادهسازی برای این مسیر وجود دارد و هم افراد بسیاری هستند که حاضرند به اربعینِ حسینی خدمت کنند؛ فقط این نیروها باید سازماندهی بشوند. باید آن بصیرت لازم نسبت به عظمت امام حسین(ع) ایجاد شود.
💠دوستان، سعی کنید حتی یکسال هم زیارت اربعین از شما فوت نشود! امام صادق(ع) در کلامی، توبیخ میکنند کسانی را که دوسه سال بگذرد و به کربلا مشرف نشوند و میفرماید: کسی که سه سال پشتسرِهم به زیارت امام حسین(ع) نرود، عاقِ رسولِ خدا(ص) میشود(کاملالزیارت/296 و 297) تازه این مربوط به آن زمانی است که شیعیان امنیت نداشتند و اگر دشمنان میفهمیدند کسی شیعۀ امام حسین(ع) است، او را میکشتند!
💠همچنین در روایات آمده است: کسانی که دارا هستند، سالی دوبار به زیارت امام حسین(ع) بروند و فقرا هم سالی یکبار بروند (کاملالزیارات/293)
ما اگر دلسوز فرهنگِ این جامعه هستیم، باید کاری کنیم فقرا و کسانی که دارا نیستند هم راحت بتوانند به این زیارت بروند؛ و الان اربعین، این مسیر را باز کرده است. افراد ثروتمند هم میتوانند از این فرصت استفاده کنند و مستقیماً به این روضۀ باعظمتِ امام حسین(ع) خدمت کنند.
💠آدم تعجب میکند؛ بعضیها برای محرم و عاشورای هیئتِ خودشان خرج میکنند اما برای روضۀ مخصوصِ امام حسین(ع) که اربعین در حرمِ خودش برگزار کرده و اینهمه جمعیت میآیند، خرج نمیکنند! البته اخیراً کارهایی انجام شده؛ چه در لبِ مرزها و چه در مسیرهای داخل کشور، مؤمنین از زائرین اربعین پذیرایی میکنند، اما هنوز خیلی جای کار دارد.
💠میدانید پذیرایی از زائر امام حسین(ع) چقدر ارزشمند است! شما بهتر از این، چگونه میخواستید با امام حسین(ع) ارتباط برقرار کنید؟ اگر کاروان اهلبیت(ع) از شهر شما عبور میکرد، شما برای آن کاروان چهکار میکردید؟ آیا هستیِ خودتان را در این راه نمیدادید؟ مگر خدمتکردن به زائران امام حسین(ع) کارِ کمی است؟!
💠اولین کسی که به گریهکنها و عزاداران امام حسین(ع) غذا میداد، امام سجاد(ع) بود. ایشان در ایام عزاداری و روضۀ امام حسین(ع) دستور میدادند که برای عزاداران غذا طبخ شود. وقتی عزاداران و زائران امام حسین(ع) از شهر ما عبور میکنند، چقدر زیباست که مردم همین سنت و شیوۀ امام سجاد(ع) را پیگیری کنند.
#تجمع_زائران_اربعین- قزوین-۹۶.۷.۲۷
(قسمت دوم)
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀بیایید در اربعین، یک انتقامِ تاریخی بگیریم...
⭕️ استراتژی اصلی شیطان، شکستنِ حرمت ولیّ خداست؛ این مرکز ثقلِ کفر است! بینمازی، دزدی و همۀ جنایتها، فرعِ این ماجراست
⭕️ بیحرمتی به ولیّ خدا در کربلا به اوج خود رسید؛ اصل ماجرا شکستهشدنِ حرمت امام حسین(ع) بود، نه شهادتِ ایشان
⭕️ برای مقدمهسازیِ ظهور، باید حرمت ولیّ خدا را بالا ببریم و امروز، عالیترین تجلیِ این حرمتگذاری، همین پیادهروی اربعین است
⭕️ پیادهروی اربعین، موجب بیشترین حرمتبخشی برای امام حسین(ع) است
⭕️ حرمت حسین(ع) در کربلا شکسته شد و این حرمت باید برگردد تا بشریت روی سعادت ببیند؛ ما برای همین به پیادهروی اربعین میرویم
_________________________________
#استاد_پناهیان:
💠در صدر اسلام چه قبل از هجرت و چه بعد از هجرت و حتی بعد از رحلت رسولالله(ص) یک تلاش مجدانهای وجود داشت برای اینکه حرمت پیامبر(ص) را بشکنند؛ یعنی برنامهریزی میکردند برای اینکه شأن و شخصیت پیامبر(ص) را پایین بیاورند.
💠اینهمه آزار و اذیتهایی که پیامبر(ص) و انبیاء گذشته تحمل میکردند، سرِ چه بود؟ منشأ اصلی این آزارها چه بود؟ بیاحترامی به ولیّ خدا اقدام اصلی ابلیس است که آن را در دلِ یاران خودش میاندازد و در رفتار آنها تجلی میدهد.
💠استراتژی اصلی شیطان، شکستنِ حرمت پیامبر و ولیّ خداست؛ این مرکز ثقلِ کفر است! بینمازی، عرقخوری، دزدی و همۀ جنایتها، فرعِ این ماجراست. این کارهای بد آنقدر بشریت را به قهقرا نمیبرد که بیاحترامی به ولیّ خدا میبَرد!
💠وقتی بیاحترامی به ولیّ خدا استراتژی اصلی ابلیس است، در نقطۀ مقابلش، حرمتبخشی به ولیالله هم باید وظیفه و راهبرد اصلی مؤمنین در مقابلۀ با طاغوت باشد. لذا هرجا در تشخیص درست و نادرست و یا «أهم فالأهم» تردید کردیم، ببینیم کدام کار، بیشتر حرمت ولیالله را بالا میبرد؟
💠بر این اساس، احترام گذاشتن به ولیّ خدا باید مهمتر از کارهای خوبِ دیگر، بلکه ارزشمندترین کار باشد. کمااینکه چندین بار در روایات فرمودهاند: وقتی پیاده برای زیارت امام حسین(ع) حرکت میکنی، هر یک قدمی که برمیداری، ثواب یک حج دارد!
💠بیحرمتی به ولیّ خدا در کربلا و روز عاشورا به اوج خود رسید. قتل و شهادت امام حسین(ع) فرعِ ماجراست؛ اصل ماجرا این بود که حرمت ایشان شکسته شود.
💠برای مقدمهسازیِ ظهور، باید حرمت ولیّ خدا را بالا ببریم و جلوی بیحرمتیها را بگیریم و چه کاری بهتر از این زیارت اربعین باعث حرمتبخشی به ولیّ خدا میشود؟
💠اگر بخواهی مقدمات ظهور را فراهم کنی، ارزشمندترین کار، این است که حرمتگذاری برای ولیّ خدا را بالا ببری و در جامعه و جهان نهادینه کنی.
امروز، عالیترین تجلیِ این حرمتگذاری، همین پیادهروی باعظمت اربعین است.
💠چگونه میتوانیم مانند اربعین شکوهی از احترام برای ولیّ خدا در جهان ایجاد کنیم تا مردم جهان بفهمند که ولیّ خدا اینقدر برای ما حرمت دارد!
هیچ کاری مثل پیادهروی اربعین نمیتواند این اثر را داشته باشد.
💠زیارت اربعین و عظمت این اجتماع حولِ ولیّ خدا، حداقل کاری است که میتوانیم انجام دهیم و خدا هم دلها را به این سمت هدایت کرده است تا بیشترین حرمتبخشی برای امام حسین(ع) انجام شود؛ یعنی همان ولیّ خدایی که بیشترین بیحرمتی در حقش صورت گرفته است.
💠حرمت حسین(ع) در کربلا شکسته شده است و این حرمت باید برگردد تا بشریت روی سعادت ببیند و ما برای همین، به اربعین میرویم.
💠بیایید یک انتقام تاریخی از بیحرمتیهایی که نسبت به اولیاء خدا شده است، بگیریم و این تاریخ شومِ بشری را تمام کنیم؛ تاریخی که در آن به ولیّ خدا بیاحترامی شده است. از کجا شروع کنیم؟ از همان نقطهای که در آن بیشترین بیاحترامی صورت گرفت؛ یعنی کربلا. بیایید پیاده و پابرهنه برویم.
💠شما در این پیادهروی اربعین، خونِ شهدا را به ثمر مینشانی، و ریشۀ ظلم و تباهی را از بین میبری و مقدمه برای نجات عالم بشریت فراهم میکنی.
#هیئت_شهدای_گمنام-۹۶.۰۸.۰۴
@Panahian_ir
@Panahian_text
⭕️ استراتژی اصلی شیطان، شکستنِ حرمت ولیّ خداست؛ این مرکز ثقلِ کفر است! بینمازی، دزدی و همۀ جنایتها، فرعِ این ماجراست
⭕️ بیحرمتی به ولیّ خدا در کربلا به اوج خود رسید؛ اصل ماجرا شکستهشدنِ حرمت امام حسین(ع) بود، نه شهادتِ ایشان
⭕️ برای مقدمهسازیِ ظهور، باید حرمت ولیّ خدا را بالا ببریم و امروز، عالیترین تجلیِ این حرمتگذاری، همین پیادهروی اربعین است
⭕️ پیادهروی اربعین، موجب بیشترین حرمتبخشی برای امام حسین(ع) است
⭕️ حرمت حسین(ع) در کربلا شکسته شد و این حرمت باید برگردد تا بشریت روی سعادت ببیند؛ ما برای همین به پیادهروی اربعین میرویم
_________________________________
#استاد_پناهیان:
💠در صدر اسلام چه قبل از هجرت و چه بعد از هجرت و حتی بعد از رحلت رسولالله(ص) یک تلاش مجدانهای وجود داشت برای اینکه حرمت پیامبر(ص) را بشکنند؛ یعنی برنامهریزی میکردند برای اینکه شأن و شخصیت پیامبر(ص) را پایین بیاورند.
💠اینهمه آزار و اذیتهایی که پیامبر(ص) و انبیاء گذشته تحمل میکردند، سرِ چه بود؟ منشأ اصلی این آزارها چه بود؟ بیاحترامی به ولیّ خدا اقدام اصلی ابلیس است که آن را در دلِ یاران خودش میاندازد و در رفتار آنها تجلی میدهد.
💠استراتژی اصلی شیطان، شکستنِ حرمت پیامبر و ولیّ خداست؛ این مرکز ثقلِ کفر است! بینمازی، عرقخوری، دزدی و همۀ جنایتها، فرعِ این ماجراست. این کارهای بد آنقدر بشریت را به قهقرا نمیبرد که بیاحترامی به ولیّ خدا میبَرد!
💠وقتی بیاحترامی به ولیّ خدا استراتژی اصلی ابلیس است، در نقطۀ مقابلش، حرمتبخشی به ولیالله هم باید وظیفه و راهبرد اصلی مؤمنین در مقابلۀ با طاغوت باشد. لذا هرجا در تشخیص درست و نادرست و یا «أهم فالأهم» تردید کردیم، ببینیم کدام کار، بیشتر حرمت ولیالله را بالا میبرد؟
💠بر این اساس، احترام گذاشتن به ولیّ خدا باید مهمتر از کارهای خوبِ دیگر، بلکه ارزشمندترین کار باشد. کمااینکه چندین بار در روایات فرمودهاند: وقتی پیاده برای زیارت امام حسین(ع) حرکت میکنی، هر یک قدمی که برمیداری، ثواب یک حج دارد!
💠بیحرمتی به ولیّ خدا در کربلا و روز عاشورا به اوج خود رسید. قتل و شهادت امام حسین(ع) فرعِ ماجراست؛ اصل ماجرا این بود که حرمت ایشان شکسته شود.
💠برای مقدمهسازیِ ظهور، باید حرمت ولیّ خدا را بالا ببریم و جلوی بیحرمتیها را بگیریم و چه کاری بهتر از این زیارت اربعین باعث حرمتبخشی به ولیّ خدا میشود؟
💠اگر بخواهی مقدمات ظهور را فراهم کنی، ارزشمندترین کار، این است که حرمتگذاری برای ولیّ خدا را بالا ببری و در جامعه و جهان نهادینه کنی.
امروز، عالیترین تجلیِ این حرمتگذاری، همین پیادهروی باعظمت اربعین است.
💠چگونه میتوانیم مانند اربعین شکوهی از احترام برای ولیّ خدا در جهان ایجاد کنیم تا مردم جهان بفهمند که ولیّ خدا اینقدر برای ما حرمت دارد!
هیچ کاری مثل پیادهروی اربعین نمیتواند این اثر را داشته باشد.
💠زیارت اربعین و عظمت این اجتماع حولِ ولیّ خدا، حداقل کاری است که میتوانیم انجام دهیم و خدا هم دلها را به این سمت هدایت کرده است تا بیشترین حرمتبخشی برای امام حسین(ع) انجام شود؛ یعنی همان ولیّ خدایی که بیشترین بیحرمتی در حقش صورت گرفته است.
💠حرمت حسین(ع) در کربلا شکسته شده است و این حرمت باید برگردد تا بشریت روی سعادت ببیند و ما برای همین، به اربعین میرویم.
💠بیایید یک انتقام تاریخی از بیحرمتیهایی که نسبت به اولیاء خدا شده است، بگیریم و این تاریخ شومِ بشری را تمام کنیم؛ تاریخی که در آن به ولیّ خدا بیاحترامی شده است. از کجا شروع کنیم؟ از همان نقطهای که در آن بیشترین بیاحترامی صورت گرفت؛ یعنی کربلا. بیایید پیاده و پابرهنه برویم.
💠شما در این پیادهروی اربعین، خونِ شهدا را به ثمر مینشانی، و ریشۀ ظلم و تباهی را از بین میبری و مقدمه برای نجات عالم بشریت فراهم میکنی.
#هیئت_شهدای_گمنام-۹۶.۰۸.۰۴
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴موج دوم کمکهای مردمی برای «ساخت خانه زلزلهزدگان» آغاز شود
🌀اگر بنا باشد خانهسازی با روال اداریِ مرسوم انجام شود، مردم در سرما از بین میروند
⭕️ هم به کمک مردم احتیاج هست و هم به اقدام قوی و جهادگرانۀ دولتمردان
⭕️ اگر دولتمردان-نعوذبالله- در کمکرسانی کوتاهی کردند، خبرنگارانِ مردمی گزارش دهند
⭕️ مدیران بدانند که خودِ مردم بر رفتار آنها نظارت میکنند و انتظار دارند زخمها التیام پیدا کند
⭕️ بهدلیل شدت سرما، وسایل گرمایشی(خصوصاً برقی) مورد نیاز است
⭕️ با کمک به هموطنان زلزلهزده، ایمان و جوانمردی و اخلاقمان را به اثبات برسانیم.
__________________________
#نماز_جمعه_اهل_تسنن-روستای_زلزلهزده #کوییکحسن
#استاد_پناهیان:
💠بیشترین درگذشتگان زلزله مربوط به این منطقه بوده است که من خدمت همۀ شما هموطنان مؤمن و باصفا تسلیت عرض میکنم.
💠خطاب به مردم کشورمان و خصوصاً مردم تهران هم عرض میکنم که این منطقه، بسیار سرد است و روزبهروز سردتر میشود، لذا وسایل گرمایشی مورد نیاز است؛ بهویژه وسایل برقی که مؤمنین بهسهولت میتوانند از نقاط مختلف کشور به اینجا بفرستند.
💠نکتۀ دوم اینکه آثار این زلزله از بین نمیرود؛ تا وقتی که خانهها ساخته بشود. چند هزار خانۀ مسکونی خراب شده است که باید بهسرعت ساخته بشود. مردم ما دست بهدست هم بدهند و به ساختنِ این خانهها کمک کنند، پولها و کمکهای خود را به کسانی که اطمینان دارند، بدهند تا به زلزلهزدگان برسد.
💠 اینجا مردمان خوبی هستند که بعضی از خانههایشان را ده سال طول کشیده تا ساختهاند اما خانۀ خود را در یک شب از دست دادهاند. اگر ما جبران نکنیم، این مصائب برای خودِ ما هم هست، ولی اگر همۀ ما مردم ایران، دست بهدست هم بدهیم و این خانهها را بهسرعت در این منطقۀ سرد بسازیم، آنوقت هست که میتوانیم ایمان و جوانمردی و اخلاقمان را به اثبات برسانیم.
💠اگر در کشورمان امنیت هست، بهواسطۀ اقتدار و سلحشوری مرزنشینان قهرمان ما هست. دشمنان ما از این قهرمانان که در دوران دفاع مقدس، در مرزها حماسه آفریدند، هراس دارند که دیگر به سمت ما نمیآیند.
💠موج دوم کمکهای مردمی برای ساختن این مناطق زلزلهزده باید آغاز شود، البته این موج دوم، تقریباً در تهران و برخی شهرهای دیگر آغاز شده است. ما اگر اینجا خانهای بسازیم، خانۀ خودمان را داریم میسازیم و خانۀ عزیزان دل خودمان را میسازیم.
💠گاهی دیده میشود که توزیع امکانات بین مردم زلزلهزده، به خوبی انجام نمیگیرد. باید در شهر و روستاها عملیات توزیع با نظارت دقیقتری انجام شود تا قطعاً به همه برسد و همۀ روستاها احتیاجات اولیهشان برطرف شود. آماربرداری باید در کنار آواربرداری، باید دقیق انجام بگیرد.
💠نکتهای که من-از مسئولین بهداری اینجا- شنیدم این بود که احشام روستائیان الان در همان جایی که از بین رفتهاند، باقی ماندهاند. صاحبانشان اینها را برنمیدارند تا بیمه بیاید ببیند و تعداد آنها را تأیید کند. اگر این احشام همینطور بمانند و دفن نشوند، محیط را بهشدت آلوده میکنند. ظاهراً بیمه نه روز است که نیامده و این خطای بزرگی است، حتماً باید جبران بشود.
💠إنشاءالله دولتمردان به وظائف خودشان دقیق عمل کنند. خبرنگارانِ مردمی در بین مردم، زیاد هستند که حتماً دقت کنند، اگر دولتمردان-نعوذبالله- کوتاهی کردند، ثبت بشود و به مردم گزارش داده بشود.
💠در این محیطها دیگر نباید برخورد کارمندی یا برخورد اداریِ زننده، صورت بگیرد. برای مملکت ما رفع این مشکلات کاری ندارد، کمااینکه یکی از برادران در اینجا اعتراض کردند و گفتند: «چرا میخواهند به ما وام بدهند؟!» الان این وامها واقعاً اذیتکننده و آزاردهنده است، انگار نمک به زخم پاشیدن است. بیایند کمک کنند تا یک اولیاتی برای ساخت خانه انجام شود.
💠امیدوارم مردم ما موج دوم کمکهای خودشان را بهویژه برای خانهسازی انجام بدهند، ساختنِ خانهها خیلی اهمیت دارد. اگر بنا باشد این کارها با همان روالِ اداریِ مرسوم صورت بگیرد، مردم در سرما از بین میروند، این بچههای کوچک از نظر روحی لطمه میخورند و این مردم مؤمن از نظر فرهنگی صدمه میخورند.
💠باید به صورت جهادی کار بشود و این مسکنها جبران بشود، به کمک مردم هم احتیاج هست، به اقدام قوی و جهادگرانۀ دولتمردان هم احتیاج هست. جوانهایی که هیچ کاری از دستشان برنمیآید لااقل بیایند تا اگر جایی در خدمترسانی کوتاهی میشود، این را ثبت کنند و به مردم اطلاع بدهند، تا مدیران بدانند که این مردم هستند که بر رفتار آنها نظارت میکنند و انتظار دارند که زخمها التیام پیدا کند.
#نماز_جمعه_اهل_تسنن-#روستای_زلزلهزده_کوییکحسن- 96.9.04
🔊صوت: t.me/Panahian_ir/4944
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
🌀اگر بنا باشد خانهسازی با روال اداریِ مرسوم انجام شود، مردم در سرما از بین میروند
⭕️ هم به کمک مردم احتیاج هست و هم به اقدام قوی و جهادگرانۀ دولتمردان
⭕️ اگر دولتمردان-نعوذبالله- در کمکرسانی کوتاهی کردند، خبرنگارانِ مردمی گزارش دهند
⭕️ مدیران بدانند که خودِ مردم بر رفتار آنها نظارت میکنند و انتظار دارند زخمها التیام پیدا کند
⭕️ بهدلیل شدت سرما، وسایل گرمایشی(خصوصاً برقی) مورد نیاز است
⭕️ با کمک به هموطنان زلزلهزده، ایمان و جوانمردی و اخلاقمان را به اثبات برسانیم.
__________________________
#نماز_جمعه_اهل_تسنن-روستای_زلزلهزده #کوییکحسن
#استاد_پناهیان:
💠بیشترین درگذشتگان زلزله مربوط به این منطقه بوده است که من خدمت همۀ شما هموطنان مؤمن و باصفا تسلیت عرض میکنم.
💠خطاب به مردم کشورمان و خصوصاً مردم تهران هم عرض میکنم که این منطقه، بسیار سرد است و روزبهروز سردتر میشود، لذا وسایل گرمایشی مورد نیاز است؛ بهویژه وسایل برقی که مؤمنین بهسهولت میتوانند از نقاط مختلف کشور به اینجا بفرستند.
💠نکتۀ دوم اینکه آثار این زلزله از بین نمیرود؛ تا وقتی که خانهها ساخته بشود. چند هزار خانۀ مسکونی خراب شده است که باید بهسرعت ساخته بشود. مردم ما دست بهدست هم بدهند و به ساختنِ این خانهها کمک کنند، پولها و کمکهای خود را به کسانی که اطمینان دارند، بدهند تا به زلزلهزدگان برسد.
💠 اینجا مردمان خوبی هستند که بعضی از خانههایشان را ده سال طول کشیده تا ساختهاند اما خانۀ خود را در یک شب از دست دادهاند. اگر ما جبران نکنیم، این مصائب برای خودِ ما هم هست، ولی اگر همۀ ما مردم ایران، دست بهدست هم بدهیم و این خانهها را بهسرعت در این منطقۀ سرد بسازیم، آنوقت هست که میتوانیم ایمان و جوانمردی و اخلاقمان را به اثبات برسانیم.
💠اگر در کشورمان امنیت هست، بهواسطۀ اقتدار و سلحشوری مرزنشینان قهرمان ما هست. دشمنان ما از این قهرمانان که در دوران دفاع مقدس، در مرزها حماسه آفریدند، هراس دارند که دیگر به سمت ما نمیآیند.
💠موج دوم کمکهای مردمی برای ساختن این مناطق زلزلهزده باید آغاز شود، البته این موج دوم، تقریباً در تهران و برخی شهرهای دیگر آغاز شده است. ما اگر اینجا خانهای بسازیم، خانۀ خودمان را داریم میسازیم و خانۀ عزیزان دل خودمان را میسازیم.
💠گاهی دیده میشود که توزیع امکانات بین مردم زلزلهزده، به خوبی انجام نمیگیرد. باید در شهر و روستاها عملیات توزیع با نظارت دقیقتری انجام شود تا قطعاً به همه برسد و همۀ روستاها احتیاجات اولیهشان برطرف شود. آماربرداری باید در کنار آواربرداری، باید دقیق انجام بگیرد.
💠نکتهای که من-از مسئولین بهداری اینجا- شنیدم این بود که احشام روستائیان الان در همان جایی که از بین رفتهاند، باقی ماندهاند. صاحبانشان اینها را برنمیدارند تا بیمه بیاید ببیند و تعداد آنها را تأیید کند. اگر این احشام همینطور بمانند و دفن نشوند، محیط را بهشدت آلوده میکنند. ظاهراً بیمه نه روز است که نیامده و این خطای بزرگی است، حتماً باید جبران بشود.
💠إنشاءالله دولتمردان به وظائف خودشان دقیق عمل کنند. خبرنگارانِ مردمی در بین مردم، زیاد هستند که حتماً دقت کنند، اگر دولتمردان-نعوذبالله- کوتاهی کردند، ثبت بشود و به مردم گزارش داده بشود.
💠در این محیطها دیگر نباید برخورد کارمندی یا برخورد اداریِ زننده، صورت بگیرد. برای مملکت ما رفع این مشکلات کاری ندارد، کمااینکه یکی از برادران در اینجا اعتراض کردند و گفتند: «چرا میخواهند به ما وام بدهند؟!» الان این وامها واقعاً اذیتکننده و آزاردهنده است، انگار نمک به زخم پاشیدن است. بیایند کمک کنند تا یک اولیاتی برای ساخت خانه انجام شود.
💠امیدوارم مردم ما موج دوم کمکهای خودشان را بهویژه برای خانهسازی انجام بدهند، ساختنِ خانهها خیلی اهمیت دارد. اگر بنا باشد این کارها با همان روالِ اداریِ مرسوم صورت بگیرد، مردم در سرما از بین میروند، این بچههای کوچک از نظر روحی لطمه میخورند و این مردم مؤمن از نظر فرهنگی صدمه میخورند.
💠باید به صورت جهادی کار بشود و این مسکنها جبران بشود، به کمک مردم هم احتیاج هست، به اقدام قوی و جهادگرانۀ دولتمردان هم احتیاج هست. جوانهایی که هیچ کاری از دستشان برنمیآید لااقل بیایند تا اگر جایی در خدمترسانی کوتاهی میشود، این را ثبت کنند و به مردم اطلاع بدهند، تا مدیران بدانند که این مردم هستند که بر رفتار آنها نظارت میکنند و انتظار دارند که زخمها التیام پیدا کند.
#نماز_جمعه_اهل_تسنن-#روستای_زلزلهزده_کوییکحسن- 96.9.04
🔊صوت: t.me/Panahian_ir/4944
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@Panahian_ir
1⃣ مسجد، عالم دینی، و مؤمنی که به مهدویت نپردازد، یک دین #بنیاسرائیلی را ترویج میکند!/ بنیاسرائیل به موسی(ع): تو و خدایت بجنگید، ما همینجا عبادت میکنیم!
⭕️ نپرداختن به مهدویت امروزه یک رسم منحوس در میان برخی از مؤمنین شده/ دین بدون مهدویت، مانند معنویت بدون نبوت است
⭕️ در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاقمداری و معنویتگرایی بدون مهدویت، باید فرو بریزد!
⭕️ برخی مهدویت بدون جنگ و استکبارستیزی دارند، درحالیکه امام زمان(ع) برای رفع ظلم میآید که با جنگ همراه است
⭕️ دعای ندبه مال افرادی نیست که حال #مناجات دارند، مال کسانی است که حال #مبارزه دارند.
⭕️ #بسیج اگر در برگزاری #دعای_ندبه پیشتاز نباشد از #هویت خود فاصله گرفته
2⃣ چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد و به ایشان خدمت کرد؟
⭕️ امام زمان(ع) از جنس سیاست است؛ هرکه میخواهد به ایشان مقرب شود، باید کار سیاسی کند و علیه استکبار قیام کند
⭕️ هر کسی به این نظام مقدس کمک کند، به امام زمان(ع) مقرب شده و الا مهدوی نیست!
____________
#بیعت_با_امام_عصر(عج) - #9ربیع95
#استاد_پناهیان:
1⃣ دین بدون امام زمان(ع) دین بیخطر است
💠 دینداری بعضیها منهای امام زمان(ع) است. دین بدون امام زمان(ع) دین بیخطر است. برخی مثل قوم بنیاسرائیل میخواهند به خودشان دردسر ندهند که وقتی حضرت موسی(ع) فرمود: برویم جنگ، گفتند: تو و خدایت به جنگ بروید، ما اینجا عبادت میکنیم(مائده/24)
💠 مسجد، هیأت، عالم دینی و مؤمنی که مستمراً به مهدویت، نپردازد، یک یک دین بنیاسرائیلی را ترویج میکند. نپرداختن به موضوع مهدویت امروزه یک رسم منحوس در میان برخی از مؤمنین است. دین بدون امام، دین بدون انتظار امام، دین بدون مقدمهسازی برای امام، دین نیست، عین بیدینی است و بلکه تحریف دین است.
💠 دین بدون مهدویت، مانند معنویت بدون نبوت است، مانند همان قرآن بدون علی(ع) است که خوارج داشتند. مانند همان مسجد و محراب و منبری است که در آن علی(ع) را نفرین میکردند. در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاقمداری و معنویتگرایی بدون مهدویت باید فرو بریزد!
💠یک مشکل دیگر ما «مهدویتگرایی بدون سیاست» است. بعضیها مهدویت بدون سیاست، بدون جنگ، و بدون استکبارستیزی دارند، انگار امام زمان(ع) میخواهند تشریف بیاورند و برای ما کلاس #اخلاق بگذارند،ماز بخوانند و به زیارتشان مشرّف شویم و دیگر هیچ! حضرت که برای این چیزها نمیآیند، برای آزاد کردن جهان از قید ستم میآیند، که اینکار طبیعتاً با جنگ همراه است.
💠 اگر کسی به مهدویت معتقد باشد ولی اهل سیاست نباشد، یا جاهل است یا لافزن و دروغپرداز و تحریفکنندۀ دین! چون امام زمان(ع) برای ریاست جهان میآید و ما ایشان را برای ریاست جهان میخواهیم.
2⃣ چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد؟
💠 اما چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد، به ایشان خدمت کرد و برای ظهورشان مقدمهسازی کرد؟ آیا نماز شب بخوانیم؛ قرآن حفظ کنیم و هر روز در کنج عزلت دعای توسل بخوانیم؟ نه، امام زمان(ع) چیزی از جنس سیاست، حکومت و ولایت بر جهان است؛ هر کسی میخواهد به امام زمان(ع) مقرب شود، باید کار سیاسی کند، ولایت را تبیین کند و علیه دشمنان ولایت-که استکبار جهانی هستند- قیام کند.
💠 البته نماز شب، قرآن، روضه و توسل هم در این زمینه کمک میکند، ولی اینها کار اصلی نیستند. باید ببینیم کار اصلی امام زمان(ع) چیست؟ اگر همان کار را انجام دهیم، به امام زمان(ع) مقرب شدهایم.
💠 هر کسی به این #نظام مقدس کمک کند، به امام زمان(ع) مقرب شده است و الا دروغ میگوید؛ او مهدوی نیست! به این ترتیب است که عرصۀ سیاست از سیاستبازان حرفهای و قدرتطلبان بیدین و بیمعنویت پاک خواهد شد.
💠 ما انتظار مردم را تا اینحدّ بالا میبریم که میگوییم: استانداران امام زمان(ع) کسانیاند که مردم خاک قدمهایشان را به تبرّک برمیدارند. سیاستمداران، نمایندگان مجلس، قضات، ائمۀ جمعه، وزرا و ... اگر به سمت اخلاص و پاکی و مقدس بودن-مانند اصحاب ولیّ عصر(ع)-نروند، لیاقت و شرافت سیاستمداری و تصدیِ مدیریتهای خُرد و کلان در جامعۀ مهدوی را ندارند.
💠 برای اینکه به امام زمان(ع) مقرب شویم، باید ببینیم که امام زمان(ع) وقتی بیاید چه میکند؟ ایشان حکومت خواهد کرد، پس ما باید در حکومت دخالت کنیم وعرصۀ حکومت خود را از افراد ناشایست پاک کنیم، آنگاه ما یار امام زمان(ع) خواهیم بود.
💠 دعای ندبه مال افرادی نیست که حال #مناجات دارند، مال کسانی است که حال #مبارزه دارند! بسیج اگر در برگزاری دعای ندبه پیشتاز نباشد، از هویت خود فاصله گرفته؛ کمااینکه مراسمهای دعای ندبه را بعد از جنگ، هیات رزمندگان راهاندازی کرد.
#تجمع_میدان_امام_حسین(ع)-95.9.19
@Panahian_ir
⭕️ نپرداختن به مهدویت امروزه یک رسم منحوس در میان برخی از مؤمنین شده/ دین بدون مهدویت، مانند معنویت بدون نبوت است
⭕️ در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاقمداری و معنویتگرایی بدون مهدویت، باید فرو بریزد!
⭕️ برخی مهدویت بدون جنگ و استکبارستیزی دارند، درحالیکه امام زمان(ع) برای رفع ظلم میآید که با جنگ همراه است
⭕️ دعای ندبه مال افرادی نیست که حال #مناجات دارند، مال کسانی است که حال #مبارزه دارند.
⭕️ #بسیج اگر در برگزاری #دعای_ندبه پیشتاز نباشد از #هویت خود فاصله گرفته
2⃣ چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد و به ایشان خدمت کرد؟
⭕️ امام زمان(ع) از جنس سیاست است؛ هرکه میخواهد به ایشان مقرب شود، باید کار سیاسی کند و علیه استکبار قیام کند
⭕️ هر کسی به این نظام مقدس کمک کند، به امام زمان(ع) مقرب شده و الا مهدوی نیست!
____________
#بیعت_با_امام_عصر(عج) - #9ربیع95
#استاد_پناهیان:
1⃣ دین بدون امام زمان(ع) دین بیخطر است
💠 دینداری بعضیها منهای امام زمان(ع) است. دین بدون امام زمان(ع) دین بیخطر است. برخی مثل قوم بنیاسرائیل میخواهند به خودشان دردسر ندهند که وقتی حضرت موسی(ع) فرمود: برویم جنگ، گفتند: تو و خدایت به جنگ بروید، ما اینجا عبادت میکنیم(مائده/24)
💠 مسجد، هیأت، عالم دینی و مؤمنی که مستمراً به مهدویت، نپردازد، یک یک دین بنیاسرائیلی را ترویج میکند. نپرداختن به موضوع مهدویت امروزه یک رسم منحوس در میان برخی از مؤمنین است. دین بدون امام، دین بدون انتظار امام، دین بدون مقدمهسازی برای امام، دین نیست، عین بیدینی است و بلکه تحریف دین است.
💠 دین بدون مهدویت، مانند معنویت بدون نبوت است، مانند همان قرآن بدون علی(ع) است که خوارج داشتند. مانند همان مسجد و محراب و منبری است که در آن علی(ع) را نفرین میکردند. در جامعۀ ما این رسم دینداری، اخلاقمداری و معنویتگرایی بدون مهدویت باید فرو بریزد!
💠یک مشکل دیگر ما «مهدویتگرایی بدون سیاست» است. بعضیها مهدویت بدون سیاست، بدون جنگ، و بدون استکبارستیزی دارند، انگار امام زمان(ع) میخواهند تشریف بیاورند و برای ما کلاس #اخلاق بگذارند،ماز بخوانند و به زیارتشان مشرّف شویم و دیگر هیچ! حضرت که برای این چیزها نمیآیند، برای آزاد کردن جهان از قید ستم میآیند، که اینکار طبیعتاً با جنگ همراه است.
💠 اگر کسی به مهدویت معتقد باشد ولی اهل سیاست نباشد، یا جاهل است یا لافزن و دروغپرداز و تحریفکنندۀ دین! چون امام زمان(ع) برای ریاست جهان میآید و ما ایشان را برای ریاست جهان میخواهیم.
2⃣ چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد؟
💠 اما چگونه میشود به امام زمان(ع) مقرّب شد، به ایشان خدمت کرد و برای ظهورشان مقدمهسازی کرد؟ آیا نماز شب بخوانیم؛ قرآن حفظ کنیم و هر روز در کنج عزلت دعای توسل بخوانیم؟ نه، امام زمان(ع) چیزی از جنس سیاست، حکومت و ولایت بر جهان است؛ هر کسی میخواهد به امام زمان(ع) مقرب شود، باید کار سیاسی کند، ولایت را تبیین کند و علیه دشمنان ولایت-که استکبار جهانی هستند- قیام کند.
💠 البته نماز شب، قرآن، روضه و توسل هم در این زمینه کمک میکند، ولی اینها کار اصلی نیستند. باید ببینیم کار اصلی امام زمان(ع) چیست؟ اگر همان کار را انجام دهیم، به امام زمان(ع) مقرب شدهایم.
💠 هر کسی به این #نظام مقدس کمک کند، به امام زمان(ع) مقرب شده است و الا دروغ میگوید؛ او مهدوی نیست! به این ترتیب است که عرصۀ سیاست از سیاستبازان حرفهای و قدرتطلبان بیدین و بیمعنویت پاک خواهد شد.
💠 ما انتظار مردم را تا اینحدّ بالا میبریم که میگوییم: استانداران امام زمان(ع) کسانیاند که مردم خاک قدمهایشان را به تبرّک برمیدارند. سیاستمداران، نمایندگان مجلس، قضات، ائمۀ جمعه، وزرا و ... اگر به سمت اخلاص و پاکی و مقدس بودن-مانند اصحاب ولیّ عصر(ع)-نروند، لیاقت و شرافت سیاستمداری و تصدیِ مدیریتهای خُرد و کلان در جامعۀ مهدوی را ندارند.
💠 برای اینکه به امام زمان(ع) مقرب شویم، باید ببینیم که امام زمان(ع) وقتی بیاید چه میکند؟ ایشان حکومت خواهد کرد، پس ما باید در حکومت دخالت کنیم وعرصۀ حکومت خود را از افراد ناشایست پاک کنیم، آنگاه ما یار امام زمان(ع) خواهیم بود.
💠 دعای ندبه مال افرادی نیست که حال #مناجات دارند، مال کسانی است که حال #مبارزه دارند! بسیج اگر در برگزاری دعای ندبه پیشتاز نباشد، از هویت خود فاصله گرفته؛ کمااینکه مراسمهای دعای ندبه را بعد از جنگ، هیات رزمندگان راهاندازی کرد.
#تجمع_میدان_امام_حسین(ع)-95.9.19
@Panahian_ir