🔴همینکه بتوانی عاشق شوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
🌀 شاخص عشق این است که «بیشتر از خودت، محبوب را دوست بداری»
⭕️ کسی که نتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، اندوهگین، نامتعادل، حسود و بخیل میشود
⭕️ اگر عاشق باشی و محبوب داشته باشی، حتی اگر به او نرسی هم در اوج نشاط هستی!
⭕️ اگر «معشوق» داشته باشی و نگاه او برایت خیلی مهم باشد، چیزهای دیگر برایت مهم نخواهد بود و تو را غمگین نمیکند
_____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج16 – #قسمت_اول
#استاد_پناهیان:
💠 بعضیها هستند که کلاً در زندگیشان چیزی را «خیلی» دوست ندارند، عاشق چیزی یا کسی نیستند، و نمیتوانند در دوری کسی اشک بریزند، اینها هیچوقت به نشاط عمیق نمیرسند.
💠 محبتِ شدید پیدا کردن، انسان را با کمترین بهانهها در هر لحظهای بهشدت شاد میکند! چون مدام یک ربطی بین هرچیزی و معشوق خودش پیدا میکند و با آن عشق میکند و لذت میبرد! دیدند مجنون پای سگی را میبوسد! گفتند: این چه کاری است؟ گفت: از کوی لیلی عبور کرده!
💠 محبتِ شدید، معمولاً پیدا نمیشود و به این سادگیها بهدستآمدنی نیست، ولی همه حاضرند دربارهاش حرف بزنند، ترانههایش را بشنوند، و قصهها و افسانههایش را ببینند. چون خیال عشق و علاقۀ شدید هم نشاط میآورد! حتی اگر داستان این عشق دربارۀ کسی دیگر باشد، مشاهدهاش آدم را سرحال میآورد!
💠 اگر فیلمسازان بتوانند با واقعنمایی در یک داستان، فیلم یا سریال عشقیِ عمیق و قوی بسازند، تمام دنیا طالب آن خواهند بود، اما چون نمیتوانند چنین قصهای بیافرینند، عشقهای مثلثی و هوسآلود درست میکنند تا یک هیجانی در مخاطب ایجاد کنند. البته همه میدانند که اینها آن عشقی که باید باشد نیست و وقتی قهرمان این داستانها بههم برسند، دیگر قصه تمام است.
💠یکی از عوامل بسیار مهم برای نشاط، عاشق شدن است و یکی از دلائل اندوه، عاشق نشدن است! آدمهایی که نمیتوانند عاشق بشوند، اندوهگین، حسود، کینهورز و بخیل و خودخواه میشوند.
💠 آدمی که نمیتواند شدیداً یک علاقۀ بسیار عمیق پیدا کند و نمیتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، افسرده و نامتعادل و ناراحت است، چنین کسی کمکم عقدهای میشود! او در واقع روانپریش است و متاسفانه اکثر افراد تا حدّی از این روانپریشی رنج میبرند!
💠 اگر شما «معشوق» داشته باشی و نگاه او برایت خیلی مهم باشد، آنوقت چیزهای دیگر برایت چندان مهم نخواهد بود. و وقتی چیزهای دیگر برایت مهم نبود و تو را غمگین نکرد، خصلتهای بدِ اخلاقی پیدا نمیکنی و آدم متعادلی خواهی بود. اما اگر عاشق نباشی، همهچیز برایت مهم میشود، چیزهایی که هرکدامش به تنهایی میتواند خُلق تو را تنگ کند و روحیهات را خراب کند!
💠 البته آدمها بهسادگی نمیتوانند عاشق شوند؛ منظور ما عشق و محبت فوقالعاده شدید است، نه در حد محبت پدر و مادر به فرزند، یا محبت به همسر! شاخص عشق این است که «بیشتر از خودت آنرا دوست داشته باشی» و حتی خودت را هم برای او بخواهی!
💠 بعضیها معنای عشق را نفهمیدهاند، نه شدیدترین محبت را چشیدهاند و نه میتوانند آنرا تصور کنند. لذا اسم هر عاطفه یا هر هوسی را عشق میگذارند!
💠اگر چیزی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی، تمام عمرت در وجد هستی، تمام وجودت غرق نشاط است، اصلاً همینکه توانستی عاشق شوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
💠 ببین اصلاً چیزی را شدیداً دوست داری؟! چیزی که آدم را عمیقاً شاد میکند دوست داشتنِ عمیق است، نه رسیدن به محبوب! آدم همینکه بتواند عمیقاً چیزی را دوست داشته باشد از غم و اندوه رها میشود و احساس خوشبختی میکند!
💠 عاشق شدن نشاط میآورد و نشاطی که عشق بیاورد دیگر جای هیچ غمی را باقی نخواهد گذاشت، بعدش همۀ اتفاقاتی که میافتد، موافق نشاط است!
💠علت اصلیِ نبودن نشاط، نبودن اصلِ محبت است نه «نرسیدن به محبوب!» اگر محبوب داشته باشی و عاشقش باشی، حتی اگر به او نرسی هم در اوج نشاط هستی! درد و بدبختی انسان این است که عاشق نیست! و بعد میخواهد عقدهگشاییاش را سرِ هزارتا چیز دیگر انجام دهد.
💠اگر کسی را دیدی که حالش خوب نیست، انرژی ندارد، ناراحت است و مدام به دیگران گیر میدهد، به او بگو: «مثل اینکه عاشق نیستی!» چون انسان برای عاشق شدن طراحی شده و اگر عاشق نباشد مریض است، حالش خوب نیست، تعادل ندارد و انگار سرِ جای خودش نیستم.
💠بعضیها مدام شغل عوض میکنند، یا مدام میخواهند آدمهای اطراف خود را عوض کنند؛ مثلاً همسر یا همسایۀ خود را عوض کنند. یا میگویند: این کارمند خوب نیست، آن همسایه خوب نیست... باید گفت: «نه؛ حالِ خودت خوب نیست!»
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.21- ج16 #قسمت_اول
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1441
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 شاخص عشق این است که «بیشتر از خودت، محبوب را دوست بداری»
⭕️ کسی که نتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، اندوهگین، نامتعادل، حسود و بخیل میشود
⭕️ اگر عاشق باشی و محبوب داشته باشی، حتی اگر به او نرسی هم در اوج نشاط هستی!
⭕️ اگر «معشوق» داشته باشی و نگاه او برایت خیلی مهم باشد، چیزهای دیگر برایت مهم نخواهد بود و تو را غمگین نمیکند
_____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج16 – #قسمت_اول
#استاد_پناهیان:
💠 بعضیها هستند که کلاً در زندگیشان چیزی را «خیلی» دوست ندارند، عاشق چیزی یا کسی نیستند، و نمیتوانند در دوری کسی اشک بریزند، اینها هیچوقت به نشاط عمیق نمیرسند.
💠 محبتِ شدید پیدا کردن، انسان را با کمترین بهانهها در هر لحظهای بهشدت شاد میکند! چون مدام یک ربطی بین هرچیزی و معشوق خودش پیدا میکند و با آن عشق میکند و لذت میبرد! دیدند مجنون پای سگی را میبوسد! گفتند: این چه کاری است؟ گفت: از کوی لیلی عبور کرده!
💠 محبتِ شدید، معمولاً پیدا نمیشود و به این سادگیها بهدستآمدنی نیست، ولی همه حاضرند دربارهاش حرف بزنند، ترانههایش را بشنوند، و قصهها و افسانههایش را ببینند. چون خیال عشق و علاقۀ شدید هم نشاط میآورد! حتی اگر داستان این عشق دربارۀ کسی دیگر باشد، مشاهدهاش آدم را سرحال میآورد!
💠 اگر فیلمسازان بتوانند با واقعنمایی در یک داستان، فیلم یا سریال عشقیِ عمیق و قوی بسازند، تمام دنیا طالب آن خواهند بود، اما چون نمیتوانند چنین قصهای بیافرینند، عشقهای مثلثی و هوسآلود درست میکنند تا یک هیجانی در مخاطب ایجاد کنند. البته همه میدانند که اینها آن عشقی که باید باشد نیست و وقتی قهرمان این داستانها بههم برسند، دیگر قصه تمام است.
💠یکی از عوامل بسیار مهم برای نشاط، عاشق شدن است و یکی از دلائل اندوه، عاشق نشدن است! آدمهایی که نمیتوانند عاشق بشوند، اندوهگین، حسود، کینهورز و بخیل و خودخواه میشوند.
💠 آدمی که نمیتواند شدیداً یک علاقۀ بسیار عمیق پیدا کند و نمیتواند عمیقاً و شدیداً کسی را دوست داشته باشد، افسرده و نامتعادل و ناراحت است، چنین کسی کمکم عقدهای میشود! او در واقع روانپریش است و متاسفانه اکثر افراد تا حدّی از این روانپریشی رنج میبرند!
💠 اگر شما «معشوق» داشته باشی و نگاه او برایت خیلی مهم باشد، آنوقت چیزهای دیگر برایت چندان مهم نخواهد بود. و وقتی چیزهای دیگر برایت مهم نبود و تو را غمگین نکرد، خصلتهای بدِ اخلاقی پیدا نمیکنی و آدم متعادلی خواهی بود. اما اگر عاشق نباشی، همهچیز برایت مهم میشود، چیزهایی که هرکدامش به تنهایی میتواند خُلق تو را تنگ کند و روحیهات را خراب کند!
💠 البته آدمها بهسادگی نمیتوانند عاشق شوند؛ منظور ما عشق و محبت فوقالعاده شدید است، نه در حد محبت پدر و مادر به فرزند، یا محبت به همسر! شاخص عشق این است که «بیشتر از خودت آنرا دوست داشته باشی» و حتی خودت را هم برای او بخواهی!
💠 بعضیها معنای عشق را نفهمیدهاند، نه شدیدترین محبت را چشیدهاند و نه میتوانند آنرا تصور کنند. لذا اسم هر عاطفه یا هر هوسی را عشق میگذارند!
💠اگر چیزی را بیشتر از خودت دوست داشته باشی، تمام عمرت در وجد هستی، تمام وجودت غرق نشاط است، اصلاً همینکه توانستی عاشق شوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
💠 ببین اصلاً چیزی را شدیداً دوست داری؟! چیزی که آدم را عمیقاً شاد میکند دوست داشتنِ عمیق است، نه رسیدن به محبوب! آدم همینکه بتواند عمیقاً چیزی را دوست داشته باشد از غم و اندوه رها میشود و احساس خوشبختی میکند!
💠 عاشق شدن نشاط میآورد و نشاطی که عشق بیاورد دیگر جای هیچ غمی را باقی نخواهد گذاشت، بعدش همۀ اتفاقاتی که میافتد، موافق نشاط است!
💠علت اصلیِ نبودن نشاط، نبودن اصلِ محبت است نه «نرسیدن به محبوب!» اگر محبوب داشته باشی و عاشقش باشی، حتی اگر به او نرسی هم در اوج نشاط هستی! درد و بدبختی انسان این است که عاشق نیست! و بعد میخواهد عقدهگشاییاش را سرِ هزارتا چیز دیگر انجام دهد.
💠اگر کسی را دیدی که حالش خوب نیست، انرژی ندارد، ناراحت است و مدام به دیگران گیر میدهد، به او بگو: «مثل اینکه عاشق نیستی!» چون انسان برای عاشق شدن طراحی شده و اگر عاشق نباشد مریض است، حالش خوب نیست، تعادل ندارد و انگار سرِ جای خودش نیستم.
💠بعضیها مدام شغل عوض میکنند، یا مدام میخواهند آدمهای اطراف خود را عوض کنند؛ مثلاً همسر یا همسایۀ خود را عوض کنند. یا میگویند: این کارمند خوب نیست، آن همسایه خوب نیست... باید گفت: «نه؛ حالِ خودت خوب نیست!»
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.21- ج16 #قسمت_اول
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1441
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴شدیدترین محبت کجا گیر میآید؟
🌀در این عالم تنها کسانی که میشود عاشقانه دوستشان داشت، اهلبیت(ع) هستند
⭕️ نشاط عمیق با محبت شدید، پدید میآید
⭕️ شدیدترین محبت، آن است که محبوب را از خودت بیشتر دوست داشته باشی
⭕️ مهمترین عامل نشاط، محبت به اولیاء خداست
⭕️ محبت به اولیاء خدا «نتیجۀ محبت خدا» و «آورندۀ محبت خدا» است
⭕️ حتی یکذره دوست داشتن هم موجب نشاط میشود؛ اما نشاطِ یکذرهای! بعضی از زن و شوهرها بههمین دلیل از هم طلاق میگیرند...
_____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج16 – #قسمت_دوم
#استاد_پناهیان:
💠 اساساً غمها و شادیهای انسان خیلی به «محبت» ربط دارند. البته غیر از محبت، منافع اولیۀ حیاتی هم برای انسان شادیآور یا غمگینکننده است، اما شدیدترین غمها و شادیهای انسان، غمها و شادیهای عاطفی هستند.
💠یکی از عمیقترین عوامل نشاط معنوی-و نشاط در زندگی- عشق و «محبت شدید» است. البته ما کوتاه آمدیم و گفتیم: «حتی یک ذره محبت هم موجب نشاط است» مثلاً شما یکذره دوست داری این ماشین را بخری و وقتی آنرا خریدی به نسبت همان محبت، خوشحال میشوی اما این خوشحالی دو روز دیگر تمام میشود!
💠یکذره دوست داشتن هم موجب نشاط میشود؛ اما نشاطِ یکذرهای! بعضی از زن و شوهرها بههمین دلیل از هم طلاق میگیرند؛ اولش فکر میکنند ازدواج یعنی عشق و عاشقی بهمعنای واقعی کلمه، اما بعداً میبینند که آنطور نبوده و آن عشقی که تصور میکردند در کار نیست، لذا باهم بد میشوند و از هم تنفر پیدا میکنند، چون انتظار داشتند خیلی عاشق هم شوند! درحالیکه آن عشق واقعی، اصلاً بهسادگی روی زمین گیر نمیآید؛ یا فیلم است یا افسانه!
💠 ریشۀ اصلی نشاط، محبت بسیار شدید است؛ نشاط عمیق با شدیدترین محبت پدید میآید. شدیدترین محبت یعنی آن محبتی که محبوب را از خودت بیشتر دوست داشته باشی و خودت را دیگر نبینی! حالا این محبت بسیار شدید کجا گیر میآید؟ هرجا این محبت شدید، گیرت آمد بردار؛ نوش جانت! برو با علوم تجربی ببین کسی اینقدر عاشق کسی یا چیزی شده است یا نه؟
💠 اگر مختصات محبت را بررسی کنی میبینی که آدم فقط اهلبیت(ع) را میتواند اینطور شدید دوست داشته باشد، در این عالم تنها کسانی که میشود عاشقانه آنها را دوست داشته باشی(یعنی بیشتر از خودت دوست داشته باشی) پیغمبر(ص) و اهلبیتِ ایشان هستند!
💠 خدا میفرماید: «وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی»(حجر/29) یعنی من از روح خودم در او دمیدهام. ما به خدا تعلق داریم و فقط آن کسی که از همه بیشتر به خدا چسبیده و خدا خیلی دوستش دارد(یعنی ولیّ خدا) را میشود در حدّ اعلی، دوست داشت؛ بقیه را نمیشود اینطوری دوست داشت.
💠اصلاً هدف خلقت اولیاء خدا این بود که تو به این محبت برسی! خدا آنها را خلق کرده برای اینکه تو عاشق آنها بشوی، برای اینکه یک چیزی باشد که بشود عاشق آن شد!
💠حرف آخر را پیامبر(ص) در این روایت کلیدی بیان فرموده است: «لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ عِتْرَتِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ»(امالی صدوق/334) مؤمن نیست احدی از شما مگر اینکه مرا از خودش بیشتر دوست داشته باشد و اهلبیتِ مرا از بچههای خودش بیشتر دوست داشته باشد! و این یعنی «عاشق آنها باشد» چون عشق یعنی اینکه محبوب را از خودت بیشتر دوست بداری.
💠طبق این روایت، کسی که عاشق نیست، ایمانش اشکال دارد! سندش هم این آیه قرآن است که میفرماید «الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»(بقره/165) کسانی که ایمان دارند شدیدترین محبت را به خدا پیدا میکنند!
💠البته در آیه فوق، بحث محبت به خدا مطرح شده، اما طبیعتاً «محبوب المحبوب، محبوبٌ» پس کسی که شدیدترین محبت را به خدا پیدا کند-یعنی شدیدتر از محبت به خودش، و پدر و مادرش- آنوقت هرچیزی را که خدا دوست دارد، او هم دوستش خواهد داشت؛ حتی بیشتر از خودش! دیگر اصلاً خودش را نمیبیند و آنرا میبیند! لذا وقتی خدا فرمود: «پیامبر(ص) حبیب من است!» طبیعتاً عاشق پیامبر(ص) میشود.
💠خلاصه اینکه؛ مهمترین عامل نشاط، محبت به اولیاء خداست! محبت به اولیاء خدا نتیجۀ محبت خداست و آورندۀ محبت خداست.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.21 –ج16 #قسمت_دوم
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1441
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀در این عالم تنها کسانی که میشود عاشقانه دوستشان داشت، اهلبیت(ع) هستند
⭕️ نشاط عمیق با محبت شدید، پدید میآید
⭕️ شدیدترین محبت، آن است که محبوب را از خودت بیشتر دوست داشته باشی
⭕️ مهمترین عامل نشاط، محبت به اولیاء خداست
⭕️ محبت به اولیاء خدا «نتیجۀ محبت خدا» و «آورندۀ محبت خدا» است
⭕️ حتی یکذره دوست داشتن هم موجب نشاط میشود؛ اما نشاطِ یکذرهای! بعضی از زن و شوهرها بههمین دلیل از هم طلاق میگیرند...
_____________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج16 – #قسمت_دوم
#استاد_پناهیان:
💠 اساساً غمها و شادیهای انسان خیلی به «محبت» ربط دارند. البته غیر از محبت، منافع اولیۀ حیاتی هم برای انسان شادیآور یا غمگینکننده است، اما شدیدترین غمها و شادیهای انسان، غمها و شادیهای عاطفی هستند.
💠یکی از عمیقترین عوامل نشاط معنوی-و نشاط در زندگی- عشق و «محبت شدید» است. البته ما کوتاه آمدیم و گفتیم: «حتی یک ذره محبت هم موجب نشاط است» مثلاً شما یکذره دوست داری این ماشین را بخری و وقتی آنرا خریدی به نسبت همان محبت، خوشحال میشوی اما این خوشحالی دو روز دیگر تمام میشود!
💠یکذره دوست داشتن هم موجب نشاط میشود؛ اما نشاطِ یکذرهای! بعضی از زن و شوهرها بههمین دلیل از هم طلاق میگیرند؛ اولش فکر میکنند ازدواج یعنی عشق و عاشقی بهمعنای واقعی کلمه، اما بعداً میبینند که آنطور نبوده و آن عشقی که تصور میکردند در کار نیست، لذا باهم بد میشوند و از هم تنفر پیدا میکنند، چون انتظار داشتند خیلی عاشق هم شوند! درحالیکه آن عشق واقعی، اصلاً بهسادگی روی زمین گیر نمیآید؛ یا فیلم است یا افسانه!
💠 ریشۀ اصلی نشاط، محبت بسیار شدید است؛ نشاط عمیق با شدیدترین محبت پدید میآید. شدیدترین محبت یعنی آن محبتی که محبوب را از خودت بیشتر دوست داشته باشی و خودت را دیگر نبینی! حالا این محبت بسیار شدید کجا گیر میآید؟ هرجا این محبت شدید، گیرت آمد بردار؛ نوش جانت! برو با علوم تجربی ببین کسی اینقدر عاشق کسی یا چیزی شده است یا نه؟
💠 اگر مختصات محبت را بررسی کنی میبینی که آدم فقط اهلبیت(ع) را میتواند اینطور شدید دوست داشته باشد، در این عالم تنها کسانی که میشود عاشقانه آنها را دوست داشته باشی(یعنی بیشتر از خودت دوست داشته باشی) پیغمبر(ص) و اهلبیتِ ایشان هستند!
💠 خدا میفرماید: «وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحی»(حجر/29) یعنی من از روح خودم در او دمیدهام. ما به خدا تعلق داریم و فقط آن کسی که از همه بیشتر به خدا چسبیده و خدا خیلی دوستش دارد(یعنی ولیّ خدا) را میشود در حدّ اعلی، دوست داشت؛ بقیه را نمیشود اینطوری دوست داشت.
💠اصلاً هدف خلقت اولیاء خدا این بود که تو به این محبت برسی! خدا آنها را خلق کرده برای اینکه تو عاشق آنها بشوی، برای اینکه یک چیزی باشد که بشود عاشق آن شد!
💠حرف آخر را پیامبر(ص) در این روایت کلیدی بیان فرموده است: «لَا یُؤْمِنُ عَبْدٌ حَتَّى أَکُونَ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ نَفْسِهِ وَ أَهْلِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ أَهْلِهِ وَ عِتْرَتِی أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْ عِتْرَتِهِ»(امالی صدوق/334) مؤمن نیست احدی از شما مگر اینکه مرا از خودش بیشتر دوست داشته باشد و اهلبیتِ مرا از بچههای خودش بیشتر دوست داشته باشد! و این یعنی «عاشق آنها باشد» چون عشق یعنی اینکه محبوب را از خودت بیشتر دوست بداری.
💠طبق این روایت، کسی که عاشق نیست، ایمانش اشکال دارد! سندش هم این آیه قرآن است که میفرماید «الَّذينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ»(بقره/165) کسانی که ایمان دارند شدیدترین محبت را به خدا پیدا میکنند!
💠البته در آیه فوق، بحث محبت به خدا مطرح شده، اما طبیعتاً «محبوب المحبوب، محبوبٌ» پس کسی که شدیدترین محبت را به خدا پیدا کند-یعنی شدیدتر از محبت به خودش، و پدر و مادرش- آنوقت هرچیزی را که خدا دوست دارد، او هم دوستش خواهد داشت؛ حتی بیشتر از خودش! دیگر اصلاً خودش را نمیبیند و آنرا میبیند! لذا وقتی خدا فرمود: «پیامبر(ص) حبیب من است!» طبیعتاً عاشق پیامبر(ص) میشود.
💠خلاصه اینکه؛ مهمترین عامل نشاط، محبت به اولیاء خداست! محبت به اولیاء خدا نتیجۀ محبت خداست و آورندۀ محبت خداست.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.21 –ج16 #قسمت_دوم
🔊صوت:
Telegram.me/Panahian_mp3/1441
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴بهترین راه برای بیرون کردن حبالدنیا از دل چیست؟
🌀بهجای حبالدنیا، یک محبت عمیق و برتر، در دلت بگذار!
⭕️ چرا اصلیترین انتظار خدا از ما «محبت به اولیاء خدا» است؟
⭕️ هرچقدر غم داری یعنی حبالدنیا داری و هرچقدر حبالدنیا داری یعنی محبت اهلبیت(ع) کم داری!
⭕️ اگر حبالدنیا داشته باشی، حبالله وارد دلت نمیشود اما محبت به اهلبیت(ع) میتواند وارد شود
⭕️ اگر محبتمان به اهلبیت(ه) را زیاد نکنیم، به چالش کشیده میشویم؛ چالش حسادت و رقابت
______________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج17
#استاد_پناهیان:
💠منشأ نشاط، سرور و لذت انسان «محبت» است. محبت به خدا و اولیاء خدا موجب نشاط معنوی میشود، اما محبت به دنیا موجب نشاط انسان نمیشود، بلکه موجب افسردگی انسان میشود. محبت و رغبت به دنیا، موجب همّ و غم آدم میشود(الرَّغْبَةُ فِي الدُّنْيَا تُورِثُ الْهَمَّ وَ الْحُزْن؛ ارشادالقلوب/1/19)
💠اگر به خیلیها بگویید که «تو محبت به دنیا داری» انکار میکنند، اما غم و اندوهی که در دلشان هست، آنها را لو میدهد! چون این اندوه، لذت نبردن و نشاط نداشتن، نشان میدهد که آدم حبالدنیا دارد، آدم اگر حبالدنیا نداشته باشد علت اندوهش از بین میرود و برای دریافت نشاط معنوی آماده میشود.
💠آدم اگر به دنیا علاقه داشته باشد، یک روز شاد است، یک روز غمگین! یک روز پیروز است و یک روز شکستخورده! یک روز امیدوار است یک روز مأیوس! چون دنیا آدم را بازی میدهد! کِی انسان از نوسان غم و شادی در میآید و همیشه در مسیر نشاطِ رو به تزاید قرار میگیرد؟ وقتی حبالدنیا را از دلش بیرون کند.
💠خارج کردن حبالدنیا از دل، کار سختی است؛ یک نوع حبّالدنیا را که از بین میبری، نوع دیگری از آن مثل علف هرز در دلت میروید. علی(ع) فرمود: «مردم فرزندان دنیا هستند و بچه طبیعتاً مادرش را دوست دارد»(غررالحکم/1850) اگر بخواهی حبالدنیا را کامل از دلت بیرون کنی تقریباً محال است، اما هرچقدر با انواع حبالدنیا مبارزه کنی سبکبالتر میشوی، و هموم و غموم از دلت بیشتر میرود.
💠حالا چگونه باید محبت به دنیا را از دل خارج کرد؟ بیرون کردن حبالدنیا از دل، راههای متعددی دارد، مانند تفکر دربارۀ حقیر بودن دنیا، نگاه کردن به تجربۀ پیشینیان، و باور کردن اینکه همۀ انسانها در رنج هستند. اما در میان همۀ راههای بیرون کردن محبت دنیا از دل، یک شاهراه وجود دارد.
💠راه اصلی یا بهترین راه برای بیرون کردن حبالدنیا از دل «محبت جایگزین» است، البته این محبت جایگزین باید اینقدر قوی و شدید باشد تا بتواند حبالدنیا را کنار بزند و از دل بیرون کند. حالا این محبت چه میتواند باشد؟ هرچیزی که بتوانی به آن شدیداً علاقه پیدا کنی! اما واقعش این است که تنها محبت بسیار قویای که میتوانیم بهدست آوریم، محبت به اهلبیت(ع) است.
💠خیلی از ما «محبتِ کم» به اهلبیت(ع) را در دل داریم، اما آنچه باعث میشود حبالدنیا از دلمان برود، «محبت شدید» به اهلبیت(ع) است، لذا باید این محبت را در دلمان زیاد کنیم. هرچقدر غم داریم یعنی حبالدنیا داریم و هرچقدر حبالدنیا داریم یعنی محبت اهلبیت(ع) کم داریم!
💠محبت به اهلبیت(ع) این ویژگی را دارد که وقتی در دلت حبالدنیا باشد هم میتواند وارد دلت شود. کمااینکه خیلیها با همۀ بدیهایی که دارند میتوانند امام حسین(ع) را دوست داشته باشند!
💠 آدم میتواند دلش به حبالدنیا آلوده باشد ولی اهلبیت(ع) را هم دوست داشته باشد؛ اهلبیت(ع) سهلالوصولتر هستند، اما حبالله اینطور نیست! پیامبر(ص) فرمود: حبالدنیا و حبالله ابداً باهم جمع نمیشود(مجموعه ورام/2/122) تا یک ذره حبالدنیا داری یک ذره حبالله نمیآید!
💠وقتی راه اصلی برای خارج کردن محبت به دنیا از دل، محبت به اولیاء خداست، و بهترین محبتی که راحتتر بهدست میآید محبت به اولیاء خداست، پس این باید اصلیترین انتظار خدا از ما باشد. لذا میفرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبی»(شوری/23) به تعبیری یعنی: من حداقل چیزی که از شما میخواهم محبت به بچههایم است!
💠کم دوست داشتن اهلبیت(ع) جدا از اینکه نشاطِ کامل به آدم نمیدهد یک اتفاق دیگر را هم رقم میزند؛ اینکه در امتحان اصلی و انتظار اصلی خدا از انسان-که محبت به اولیاء خداست- آدم از یک جایی به بعد کم میآورد و شدیداً به چالش کشیده میشود، نهفقط پای محبت اهلبیت(ع) بلکه پای محبت دوستان اهلبیت(ع) هم به چالش کشیده میشود؛ به چالش حسادت و رقابت! همانطور که ابلیس در برابر آدم و قابیل در برابر هابیل به چالش کشیده شد.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.22 – ج17
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1447
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀بهجای حبالدنیا، یک محبت عمیق و برتر، در دلت بگذار!
⭕️ چرا اصلیترین انتظار خدا از ما «محبت به اولیاء خدا» است؟
⭕️ هرچقدر غم داری یعنی حبالدنیا داری و هرچقدر حبالدنیا داری یعنی محبت اهلبیت(ع) کم داری!
⭕️ اگر حبالدنیا داشته باشی، حبالله وارد دلت نمیشود اما محبت به اهلبیت(ع) میتواند وارد شود
⭕️ اگر محبتمان به اهلبیت(ه) را زیاد نکنیم، به چالش کشیده میشویم؛ چالش حسادت و رقابت
______________________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج17
#استاد_پناهیان:
💠منشأ نشاط، سرور و لذت انسان «محبت» است. محبت به خدا و اولیاء خدا موجب نشاط معنوی میشود، اما محبت به دنیا موجب نشاط انسان نمیشود، بلکه موجب افسردگی انسان میشود. محبت و رغبت به دنیا، موجب همّ و غم آدم میشود(الرَّغْبَةُ فِي الدُّنْيَا تُورِثُ الْهَمَّ وَ الْحُزْن؛ ارشادالقلوب/1/19)
💠اگر به خیلیها بگویید که «تو محبت به دنیا داری» انکار میکنند، اما غم و اندوهی که در دلشان هست، آنها را لو میدهد! چون این اندوه، لذت نبردن و نشاط نداشتن، نشان میدهد که آدم حبالدنیا دارد، آدم اگر حبالدنیا نداشته باشد علت اندوهش از بین میرود و برای دریافت نشاط معنوی آماده میشود.
💠آدم اگر به دنیا علاقه داشته باشد، یک روز شاد است، یک روز غمگین! یک روز پیروز است و یک روز شکستخورده! یک روز امیدوار است یک روز مأیوس! چون دنیا آدم را بازی میدهد! کِی انسان از نوسان غم و شادی در میآید و همیشه در مسیر نشاطِ رو به تزاید قرار میگیرد؟ وقتی حبالدنیا را از دلش بیرون کند.
💠خارج کردن حبالدنیا از دل، کار سختی است؛ یک نوع حبّالدنیا را که از بین میبری، نوع دیگری از آن مثل علف هرز در دلت میروید. علی(ع) فرمود: «مردم فرزندان دنیا هستند و بچه طبیعتاً مادرش را دوست دارد»(غررالحکم/1850) اگر بخواهی حبالدنیا را کامل از دلت بیرون کنی تقریباً محال است، اما هرچقدر با انواع حبالدنیا مبارزه کنی سبکبالتر میشوی، و هموم و غموم از دلت بیشتر میرود.
💠حالا چگونه باید محبت به دنیا را از دل خارج کرد؟ بیرون کردن حبالدنیا از دل، راههای متعددی دارد، مانند تفکر دربارۀ حقیر بودن دنیا، نگاه کردن به تجربۀ پیشینیان، و باور کردن اینکه همۀ انسانها در رنج هستند. اما در میان همۀ راههای بیرون کردن محبت دنیا از دل، یک شاهراه وجود دارد.
💠راه اصلی یا بهترین راه برای بیرون کردن حبالدنیا از دل «محبت جایگزین» است، البته این محبت جایگزین باید اینقدر قوی و شدید باشد تا بتواند حبالدنیا را کنار بزند و از دل بیرون کند. حالا این محبت چه میتواند باشد؟ هرچیزی که بتوانی به آن شدیداً علاقه پیدا کنی! اما واقعش این است که تنها محبت بسیار قویای که میتوانیم بهدست آوریم، محبت به اهلبیت(ع) است.
💠خیلی از ما «محبتِ کم» به اهلبیت(ع) را در دل داریم، اما آنچه باعث میشود حبالدنیا از دلمان برود، «محبت شدید» به اهلبیت(ع) است، لذا باید این محبت را در دلمان زیاد کنیم. هرچقدر غم داریم یعنی حبالدنیا داریم و هرچقدر حبالدنیا داریم یعنی محبت اهلبیت(ع) کم داریم!
💠محبت به اهلبیت(ع) این ویژگی را دارد که وقتی در دلت حبالدنیا باشد هم میتواند وارد دلت شود. کمااینکه خیلیها با همۀ بدیهایی که دارند میتوانند امام حسین(ع) را دوست داشته باشند!
💠 آدم میتواند دلش به حبالدنیا آلوده باشد ولی اهلبیت(ع) را هم دوست داشته باشد؛ اهلبیت(ع) سهلالوصولتر هستند، اما حبالله اینطور نیست! پیامبر(ص) فرمود: حبالدنیا و حبالله ابداً باهم جمع نمیشود(مجموعه ورام/2/122) تا یک ذره حبالدنیا داری یک ذره حبالله نمیآید!
💠وقتی راه اصلی برای خارج کردن محبت به دنیا از دل، محبت به اولیاء خداست، و بهترین محبتی که راحتتر بهدست میآید محبت به اولیاء خداست، پس این باید اصلیترین انتظار خدا از ما باشد. لذا میفرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبی»(شوری/23) به تعبیری یعنی: من حداقل چیزی که از شما میخواهم محبت به بچههایم است!
💠کم دوست داشتن اهلبیت(ع) جدا از اینکه نشاطِ کامل به آدم نمیدهد یک اتفاق دیگر را هم رقم میزند؛ اینکه در امتحان اصلی و انتظار اصلی خدا از انسان-که محبت به اولیاء خداست- آدم از یک جایی به بعد کم میآورد و شدیداً به چالش کشیده میشود، نهفقط پای محبت اهلبیت(ع) بلکه پای محبت دوستان اهلبیت(ع) هم به چالش کشیده میشود؛ به چالش حسادت و رقابت! همانطور که ابلیس در برابر آدم و قابیل در برابر هابیل به چالش کشیده شد.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.22 – ج17
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1447
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴هدفِ دین، رساندن انسان به بالاترین لذت است
🌀 فقط دین میتواند عالیترین لذت را به آدم بدهد
⭕️ لذت و نشاط واقعی، مال عاشقهاست؛ بقیه فقط ادای نشاط را درمیآورند!
⭕️ دین میخواهد تو را عاشق کند؛ اگر دین نداشته باشی عاشق نمیشوی!
⭕️ آدم برای عاشقی آفریده؛ اگر عاشق نشود فاسد میشود
⭕️ بعد از ظهور، نفاق چگونه ذلیل میشود؟
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج18
#استاد_پناهیان:
💠آنچه شدیدترین لذت را در وجود انسان ایجاد میکند، عشق و محبت شدید است. نمیشود عشق وافر و عمیق را حذف کنیم و بعد در مورد لذت و شادی و نشاط حرف بزنیم! اصلاً لذت و نشاط واقعی مال عاشقهاست؛ بقیه فقط ادای نشاط را درمیآورند! امکان ندارد انسان بدون عشق، واقعاً شاد بشود و لذت ببرد؛ مگر یک شادی و لذت سطحی، موقت، و در مقام محبت خودخواهانه!
💠شدیدترین محبت از این محبتهای زمینی نیست، انسان بالاتر از این عشقهایی که روی زمین-در عواطف بین انسانها- رخ میدهد، میتواند عشقی داشته باشد، که آن عشقِ برتر «عشق به خدا و ولیّ خدا» است.
💠هدفِ دین، رساندن انسان به بالاترین لذت است. فقط دین میتواند عالیترین لذت را به آدم بدهد، چون عالیترین لذت و شادی با شدیدترین محبت پدید میآید، و فقط دین میتواند شدیدترین محبت را به آدم بدهد؛ بدون دین نمیشود شدیدترین محبت را بهدست آورد، این محبت، فقط به خدا و اولیاء خدا تعلق میگیرد. اگر بر اساس تجربۀ بشری بررسی کنید، میبینید که هیچ کجا عشق و محبتی مانند عشق ما به اهلبیت(ع) پیدا نمیشود.
💠وقتی میخواهیم دین را به نوجوانها یاد بدهیم، باید به آنها بگوییم که «دین میخواهد تو را عاشق کند؛ اگر دین نداشته باشی عاشق نمیشوی!» و بعد هم قصۀ عاشقهای واقعی را برایشان بگوییم. آدم سالم کسی است که عاشق باشد؛ بقیه بیمار هستند، اگر بیمار نبودند بخیل و حسود و خودخواه و نامهربان نمیشدند. بیمار هستند که این همه بدیهای اخلاقی پیدا میکنند! دین آمده که ما را سالم کند و از شرّ این بیماریها خلاص کند تا لذت ببریم.
💠خودت را اسیر لذتهای کم نکن! بیدینی یعنی: «من آن لذتِ خیلی بالا را نمیخواهم؛ همین لذتِ کوچک برایم بس است!» استغفار هم یعنی اینکه بگویی: «خدایا من نتوانستم از زندگیام لذت ببرم، خیلی حالم بد است، مریض شدم، اخلاقم بد شده، عاشق نشدم، در خودپرستی ماندهام، روحم کثیف شده و دیگر از چیزی لذت نمیبرم، خودم را اسیرِ لذتهای کم و کوچک کردهام، درستم کن تا باقیماندۀ زندگیام را لذت ببرم»
💠آدم برای عاشقی آفریده شده، آدمیزاد اگر عاشق نباشد، فاسد میشود؛ حتی اگر نماز و قرآن هم بخواند، فاسد میشود. طبق روایت، بعضیها قرآن میخوانند ولی قرآن آنها را لعنت میکند «رُبَّ تَالٍ لِلْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَلْعَنُه»(مستدرکالوسائل/4/249) اصلاً عبادتِ بعضیها آنها را از خدا دورتر میکند! آیات قرآن که همه را درست نمیکند؛ بلکه به بعضیها فقط ضرر میزند «وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً»(اسراء/82)
💠مسئولین کشور هم اگر عاشق نباشند فاسد میشوند؛ حالا یا فسادشان در دزدی و ظلم و باندبازی و رانتخواری جلوه میکند، یا فاسدهایی هستند که به تعبیری «خسر الدنیا و الآخرة» هستند، اینها-برای کسب اعتبار و مقام- در دنیا ادای زهد درمیآورند و در آخرت هم چیزی نصیبشان نمیشود!
💠در دورۀ حکومت امام زمان(ع) اسلام، عزیز میشود اما نفاق ذلیل میشود(...تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَه؛ کافی/3/424) این چطور ممکن است؟ یک جوابش این است که دین معنای حقیقیاش را نشان میدهد و دیگر یک مسئلۀ پیچیده و پنهان نیست که کسی بتواند منافقبازی دربیاورد! چون دینداریِ افراد را از مقدار عاشقی و لذتی که از دینداری خود میبرند، میشود تشخیص داد و کسی که ناخالص باشد خودش را نشان میدهد!
💠از برخی یاران پیامبر(ص) پرسیدند: شما از کجا میفهمیدید منافق کیست؟ گفتند: هرکسی عاشق علی(ع) نبود-و به ایشان بغض داشت- میفهمیدیم که منافق است(مَا كُنَّا نَعْرِفُ الْمُنَافِقِينَ...؛ کفایهالاثر/102) عشق علی(ع) که دیگر پنهانکردنی و تظاهرکردنی نبود؛ هرکسی عاشق علی(ع) نبود اصلاً نمیتوانست نفرتش را پنهان کند. این عشق مثل ایمان به خدا نیست که آدم بتواند ادا در بیاورد و تظاهر به ایمان کند!
💠الان ما دین را به «عاشقی» ترجمه نمیکنیم و مثلاً به اعتقاد و ایمان و اخلاصِ پنهان ترجمه میکنیم، لذا آدمهای متقلب میتوانند ادعای دینداری کنند که بعداً معلوم میشود اصلاً دیندار نبودهاند. اما بعد از ظهور، دینداری تعریف اصلی خود را پیدا میکند و دینداریِ افراد با عاشقیِ آنها، آشکار میشود.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.24 – ج18
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1455
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀 فقط دین میتواند عالیترین لذت را به آدم بدهد
⭕️ لذت و نشاط واقعی، مال عاشقهاست؛ بقیه فقط ادای نشاط را درمیآورند!
⭕️ دین میخواهد تو را عاشق کند؛ اگر دین نداشته باشی عاشق نمیشوی!
⭕️ آدم برای عاشقی آفریده؛ اگر عاشق نشود فاسد میشود
⭕️ بعد از ظهور، نفاق چگونه ذلیل میشود؟
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج18
#استاد_پناهیان:
💠آنچه شدیدترین لذت را در وجود انسان ایجاد میکند، عشق و محبت شدید است. نمیشود عشق وافر و عمیق را حذف کنیم و بعد در مورد لذت و شادی و نشاط حرف بزنیم! اصلاً لذت و نشاط واقعی مال عاشقهاست؛ بقیه فقط ادای نشاط را درمیآورند! امکان ندارد انسان بدون عشق، واقعاً شاد بشود و لذت ببرد؛ مگر یک شادی و لذت سطحی، موقت، و در مقام محبت خودخواهانه!
💠شدیدترین محبت از این محبتهای زمینی نیست، انسان بالاتر از این عشقهایی که روی زمین-در عواطف بین انسانها- رخ میدهد، میتواند عشقی داشته باشد، که آن عشقِ برتر «عشق به خدا و ولیّ خدا» است.
💠هدفِ دین، رساندن انسان به بالاترین لذت است. فقط دین میتواند عالیترین لذت را به آدم بدهد، چون عالیترین لذت و شادی با شدیدترین محبت پدید میآید، و فقط دین میتواند شدیدترین محبت را به آدم بدهد؛ بدون دین نمیشود شدیدترین محبت را بهدست آورد، این محبت، فقط به خدا و اولیاء خدا تعلق میگیرد. اگر بر اساس تجربۀ بشری بررسی کنید، میبینید که هیچ کجا عشق و محبتی مانند عشق ما به اهلبیت(ع) پیدا نمیشود.
💠وقتی میخواهیم دین را به نوجوانها یاد بدهیم، باید به آنها بگوییم که «دین میخواهد تو را عاشق کند؛ اگر دین نداشته باشی عاشق نمیشوی!» و بعد هم قصۀ عاشقهای واقعی را برایشان بگوییم. آدم سالم کسی است که عاشق باشد؛ بقیه بیمار هستند، اگر بیمار نبودند بخیل و حسود و خودخواه و نامهربان نمیشدند. بیمار هستند که این همه بدیهای اخلاقی پیدا میکنند! دین آمده که ما را سالم کند و از شرّ این بیماریها خلاص کند تا لذت ببریم.
💠خودت را اسیر لذتهای کم نکن! بیدینی یعنی: «من آن لذتِ خیلی بالا را نمیخواهم؛ همین لذتِ کوچک برایم بس است!» استغفار هم یعنی اینکه بگویی: «خدایا من نتوانستم از زندگیام لذت ببرم، خیلی حالم بد است، مریض شدم، اخلاقم بد شده، عاشق نشدم، در خودپرستی ماندهام، روحم کثیف شده و دیگر از چیزی لذت نمیبرم، خودم را اسیرِ لذتهای کم و کوچک کردهام، درستم کن تا باقیماندۀ زندگیام را لذت ببرم»
💠آدم برای عاشقی آفریده شده، آدمیزاد اگر عاشق نباشد، فاسد میشود؛ حتی اگر نماز و قرآن هم بخواند، فاسد میشود. طبق روایت، بعضیها قرآن میخوانند ولی قرآن آنها را لعنت میکند «رُبَّ تَالٍ لِلْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ يَلْعَنُه»(مستدرکالوسائل/4/249) اصلاً عبادتِ بعضیها آنها را از خدا دورتر میکند! آیات قرآن که همه را درست نمیکند؛ بلکه به بعضیها فقط ضرر میزند «وَ لا يَزيدُ الظَّالِمينَ إِلاَّ خَساراً»(اسراء/82)
💠مسئولین کشور هم اگر عاشق نباشند فاسد میشوند؛ حالا یا فسادشان در دزدی و ظلم و باندبازی و رانتخواری جلوه میکند، یا فاسدهایی هستند که به تعبیری «خسر الدنیا و الآخرة» هستند، اینها-برای کسب اعتبار و مقام- در دنیا ادای زهد درمیآورند و در آخرت هم چیزی نصیبشان نمیشود!
💠در دورۀ حکومت امام زمان(ع) اسلام، عزیز میشود اما نفاق ذلیل میشود(...تُذِلُّ بِهَا النِّفَاقَ وَ أَهْلَه؛ کافی/3/424) این چطور ممکن است؟ یک جوابش این است که دین معنای حقیقیاش را نشان میدهد و دیگر یک مسئلۀ پیچیده و پنهان نیست که کسی بتواند منافقبازی دربیاورد! چون دینداریِ افراد را از مقدار عاشقی و لذتی که از دینداری خود میبرند، میشود تشخیص داد و کسی که ناخالص باشد خودش را نشان میدهد!
💠از برخی یاران پیامبر(ص) پرسیدند: شما از کجا میفهمیدید منافق کیست؟ گفتند: هرکسی عاشق علی(ع) نبود-و به ایشان بغض داشت- میفهمیدیم که منافق است(مَا كُنَّا نَعْرِفُ الْمُنَافِقِينَ...؛ کفایهالاثر/102) عشق علی(ع) که دیگر پنهانکردنی و تظاهرکردنی نبود؛ هرکسی عاشق علی(ع) نبود اصلاً نمیتوانست نفرتش را پنهان کند. این عشق مثل ایمان به خدا نیست که آدم بتواند ادا در بیاورد و تظاهر به ایمان کند!
💠الان ما دین را به «عاشقی» ترجمه نمیکنیم و مثلاً به اعتقاد و ایمان و اخلاصِ پنهان ترجمه میکنیم، لذا آدمهای متقلب میتوانند ادعای دینداری کنند که بعداً معلوم میشود اصلاً دیندار نبودهاند. اما بعد از ظهور، دینداری تعریف اصلی خود را پیدا میکند و دینداریِ افراد با عاشقیِ آنها، آشکار میشود.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.24 – ج18
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1455
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴چهکار کنیم که همۀ زندگیمان لذتبخش شود؟
🌀تنها راهش این است که همۀ کارهایت را بهخاطر خدا انجام دهی
⭕️ انرژی و نشاط ما در انجام هر کاری، به نوع نگاه و نیت ما بستگی دارد
⭕️ منتظر نباش یک شیرینی خاصی در زندگیات پیدا شود که لذت ببری؛ کاری کن از همین زندگیِ عادیات خیلی نشاط پیدا کنی! هر کار سادهای را هم «بهخاطر خدا» انجام بده تا از آن لذت ببری!
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج19- قسمت اول
#استاد_پناهیان:
💠کسی که کارهایش را با یک انگیزۀ حداقلی و سطحی انجام دهد و نتواند برای فعالیت روزمرۀ خودش انرژی کافی داشته باشد، حتماً یک جای کارش ایراد دارد؛ یا نگاهش به آن کار ایراد دارد یا اساساً نگاهش به زندگی ایراد دارد. ما باید این مشکل را برای خودمان حل کنیم تا بتوانیم واقعاً «با انرژی زندگی کنیم»
💠آدم چه موقع میتواند در زندگیاش به سروری برسد که همۀ کارهایش را با انرژی بالا انجام دهد؟ آیا مطلوب بودنِ «نوع کار» میتواند این سرور را به انسان بدهد؟ مثلاً اگر آدم یک شغلی را خیلی دوست داشته باشد و یکدفعهای به آن برسد، طبیعتاً این کار را با یک انگیزۀ قوی انجام میدهد. اما مگر این شغل چقدر میتواند به آدم نشاط بدهد؟!
💠بله؛ انگیزههای شادیآفرینِ دنیایی هم انرژیزا هستند و نشاط میدهند اما چند تا مشکل دارند: 1- موقت هستند؛ ولی ما دنبال نشاط دائم هستیم 2- همانقدر که بودنش به آدم شادی میدهد، نبودش به آدم ضربه میزند! یعنی خلأ آن به روح انسان زخم میزند و تولید غم میکند 3- انرژی و نشاطی که میدهد کم است!
💠اینکه بتوانیم همۀ زندگیمان را سرشار از نشاط و انرژی کنیم و کارهایمان را با قدرت بسیار زیاد انجام دهیم، زیاد وابسته نیست به نوع کاری که انجام میدهیم یا به منفعتی که از این کار نصیبمان میشود، بلکه «به نگاه و نیت ما در انجام این کار» وابسته است و اینکه این کار را برای چه کسی انجام میدهیم؟
💠یک گلفروش همیشه گل را دستهبندی میکند و به مردم میفروشد و یک منفعتی هم بهدست میآورد. اما اگر این گلفروش یکروز خودش عاشق شود و بخواهد یک دسته گلی برای محبوب خودش بستهبندی کند، این کار را با یک حسّ و انگیزۀ مضاعف انجام میدهد و در انجام این کار، نشاط فوقالعادهای دارد. واقعاً انگیزه و شورِ او با حالت قبل، متفاوت است با اینکه اینبار، منفعت مادی هم ندارد.
💠خدا برای اینکه تو بتوانی با انرژی زندگی کنی، از زندگیات لذت ببری و همۀ کارهایت را با انرژی زیاد انجام دهی، میفرماید: همۀ کارهای زندگیات را برای من انجام بده؛ من از تو میخرم!» حتی مسواک زدن را هم بهخاطر خدا انجام بده تا ده برابر انرژی پیدا کنی! پیامبر(ص) به ابوذر فرمود: حتی برای خوابیدن و غذا خوردن خودت هم نیتِ «قربةً الی الله» داشته باش(لِيَكُنْ لَكَ فِي كُلِّ شَيْءٍ نِيَّةٌ حَتَّى فِي الْأَكْلِ وَ النَّوْم؛ مجموعه ورام/2/58) در این صورت موقعِ غذا خوردن هم یک حال خوشی پیدا میکنی؛ مثل موقع افطار!
💠چهکار کنیم که همۀ زندگیمان لذتبخش و سرشار از نشاط بشود؟ یک راه بیشتر ندارد؛ اینکه همۀ کارهایت را بهخاطر خدا انجام بدهی. راهش این نیست که مدام منتظر باشی تا یک شیرینی و لذتی در زندگیات پیدا شود که نشاط پیدا کنی؛ کاری کن که از همین زندگیِ عادیات هم خیلی نشاط پیدا کنی!
💠یک لیوان آب بهدست کسی دادن، چقدر لذت دارد؟ ظاهراً لذتی ندارد، ولی اگر همینکار ساده را بهخاطر خدا انجام بدهی، لذت خواهی برد. نگذار زندگیات بیمزه بگذرد؛ حتی یک لیوان آب را هم بخاطر او جابجا کن! نیت کن، بگو: «برای چه کسی داری این کار را انجام میدهی؟»
💠فرض کن اگر در خانۀ حضرت امام(ره) یا آقای بهجت(ره) بودی و ایشان میگفت: «پسرم یک لیوان آب به من بده!» آنوقت چه حسّ خوبی از این کار پیدا میکردی! مهم این است که تو برای چه کسی، در محضر چه کسی یا به سفارش چه کسی داری این کار را انجام میدهی؟ چرا ما تنها زندگی میکنیم؛ وقتی که در محضر «خدای این اولیاء خدا» و در محضر خدای أمیرالمؤمنین(ع) هستیم؟! ابهت محضر خدا باید ما را بگیرد.
💠امام صادق(ع) میفرماید: «اگر خانمی یک لیوان(یک جرعه) آب به شوهرش بدهد، ثوابش بالاتر از یکسال عبادتی است که روزهایش روزه بگیرید و شبها نماز بخواند»(امْرَأَةٍ تَسْقِی زَوْجَهَا...؛ وسائل الشیعه/20/172) پیامبر(ص) میفرماید: اگر یک مردی پیش خانمش بنشیند و گپ بزند، ارزش این کار از اعتکاف در مسجدالنبی بالاتر است(جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِیَالِهِ...؛ مجموعۀ ورّام/2/122) همۀ اینها در صورتی است که این کارها را بهخاطر خدا انجام دهیم.
#مسجد_امام_صادق(ع) -96.3.26 –ج19- قسمت اول
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1463
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀تنها راهش این است که همۀ کارهایت را بهخاطر خدا انجام دهی
⭕️ انرژی و نشاط ما در انجام هر کاری، به نوع نگاه و نیت ما بستگی دارد
⭕️ منتظر نباش یک شیرینی خاصی در زندگیات پیدا شود که لذت ببری؛ کاری کن از همین زندگیِ عادیات خیلی نشاط پیدا کنی! هر کار سادهای را هم «بهخاطر خدا» انجام بده تا از آن لذت ببری!
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج19- قسمت اول
#استاد_پناهیان:
💠کسی که کارهایش را با یک انگیزۀ حداقلی و سطحی انجام دهد و نتواند برای فعالیت روزمرۀ خودش انرژی کافی داشته باشد، حتماً یک جای کارش ایراد دارد؛ یا نگاهش به آن کار ایراد دارد یا اساساً نگاهش به زندگی ایراد دارد. ما باید این مشکل را برای خودمان حل کنیم تا بتوانیم واقعاً «با انرژی زندگی کنیم»
💠آدم چه موقع میتواند در زندگیاش به سروری برسد که همۀ کارهایش را با انرژی بالا انجام دهد؟ آیا مطلوب بودنِ «نوع کار» میتواند این سرور را به انسان بدهد؟ مثلاً اگر آدم یک شغلی را خیلی دوست داشته باشد و یکدفعهای به آن برسد، طبیعتاً این کار را با یک انگیزۀ قوی انجام میدهد. اما مگر این شغل چقدر میتواند به آدم نشاط بدهد؟!
💠بله؛ انگیزههای شادیآفرینِ دنیایی هم انرژیزا هستند و نشاط میدهند اما چند تا مشکل دارند: 1- موقت هستند؛ ولی ما دنبال نشاط دائم هستیم 2- همانقدر که بودنش به آدم شادی میدهد، نبودش به آدم ضربه میزند! یعنی خلأ آن به روح انسان زخم میزند و تولید غم میکند 3- انرژی و نشاطی که میدهد کم است!
💠اینکه بتوانیم همۀ زندگیمان را سرشار از نشاط و انرژی کنیم و کارهایمان را با قدرت بسیار زیاد انجام دهیم، زیاد وابسته نیست به نوع کاری که انجام میدهیم یا به منفعتی که از این کار نصیبمان میشود، بلکه «به نگاه و نیت ما در انجام این کار» وابسته است و اینکه این کار را برای چه کسی انجام میدهیم؟
💠یک گلفروش همیشه گل را دستهبندی میکند و به مردم میفروشد و یک منفعتی هم بهدست میآورد. اما اگر این گلفروش یکروز خودش عاشق شود و بخواهد یک دسته گلی برای محبوب خودش بستهبندی کند، این کار را با یک حسّ و انگیزۀ مضاعف انجام میدهد و در انجام این کار، نشاط فوقالعادهای دارد. واقعاً انگیزه و شورِ او با حالت قبل، متفاوت است با اینکه اینبار، منفعت مادی هم ندارد.
💠خدا برای اینکه تو بتوانی با انرژی زندگی کنی، از زندگیات لذت ببری و همۀ کارهایت را با انرژی زیاد انجام دهی، میفرماید: همۀ کارهای زندگیات را برای من انجام بده؛ من از تو میخرم!» حتی مسواک زدن را هم بهخاطر خدا انجام بده تا ده برابر انرژی پیدا کنی! پیامبر(ص) به ابوذر فرمود: حتی برای خوابیدن و غذا خوردن خودت هم نیتِ «قربةً الی الله» داشته باش(لِيَكُنْ لَكَ فِي كُلِّ شَيْءٍ نِيَّةٌ حَتَّى فِي الْأَكْلِ وَ النَّوْم؛ مجموعه ورام/2/58) در این صورت موقعِ غذا خوردن هم یک حال خوشی پیدا میکنی؛ مثل موقع افطار!
💠چهکار کنیم که همۀ زندگیمان لذتبخش و سرشار از نشاط بشود؟ یک راه بیشتر ندارد؛ اینکه همۀ کارهایت را بهخاطر خدا انجام بدهی. راهش این نیست که مدام منتظر باشی تا یک شیرینی و لذتی در زندگیات پیدا شود که نشاط پیدا کنی؛ کاری کن که از همین زندگیِ عادیات هم خیلی نشاط پیدا کنی!
💠یک لیوان آب بهدست کسی دادن، چقدر لذت دارد؟ ظاهراً لذتی ندارد، ولی اگر همینکار ساده را بهخاطر خدا انجام بدهی، لذت خواهی برد. نگذار زندگیات بیمزه بگذرد؛ حتی یک لیوان آب را هم بخاطر او جابجا کن! نیت کن، بگو: «برای چه کسی داری این کار را انجام میدهی؟»
💠فرض کن اگر در خانۀ حضرت امام(ره) یا آقای بهجت(ره) بودی و ایشان میگفت: «پسرم یک لیوان آب به من بده!» آنوقت چه حسّ خوبی از این کار پیدا میکردی! مهم این است که تو برای چه کسی، در محضر چه کسی یا به سفارش چه کسی داری این کار را انجام میدهی؟ چرا ما تنها زندگی میکنیم؛ وقتی که در محضر «خدای این اولیاء خدا» و در محضر خدای أمیرالمؤمنین(ع) هستیم؟! ابهت محضر خدا باید ما را بگیرد.
💠امام صادق(ع) میفرماید: «اگر خانمی یک لیوان(یک جرعه) آب به شوهرش بدهد، ثوابش بالاتر از یکسال عبادتی است که روزهایش روزه بگیرید و شبها نماز بخواند»(امْرَأَةٍ تَسْقِی زَوْجَهَا...؛ وسائل الشیعه/20/172) پیامبر(ص) میفرماید: اگر یک مردی پیش خانمش بنشیند و گپ بزند، ارزش این کار از اعتکاف در مسجدالنبی بالاتر است(جُلُوسُ الْمَرْءِ عِنْدَ عِیَالِهِ...؛ مجموعۀ ورّام/2/122) همۀ اینها در صورتی است که این کارها را بهخاطر خدا انجام دهیم.
#مسجد_امام_صادق(ع) -96.3.26 –ج19- قسمت اول
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1463
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴چرا ما زیاد از زندگیمان لذت نمیبریم؟
🌀ما بلد نیستیم خیلی از کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم
⭕️ برای اینکه بتوانی هر کاری را بهخاطر خدا انجام دهی یک راه وجود دارد؛ اعتراض کن...
⭕️ یک مدت از سرِ «احترام خدا» کارهایت را بهخاطر او انجام بده؛ کمکم عاشق خدا میشوی!
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج19-قسمت دوم
#استاد_پناهیان:
💠اگر میخواهی در تمام جزئیات زندگیات، کارهایت را با نشاط و لذت انجام دهی، تنها راهش این است که کارهایت را «فقط بهخاطر خدا انجام بدهی» راه دیگری ندارد! چون هیچوقت تمام جزئیات زندگی ما نمیتوانند تک تک نشاطآفرین، پرجاذبه و لذتبخش باشند!
💠چرا ما زیاد از زندگیمان لذت نمیبریم؟ چون بلد نیستیم خیلی از کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم. اینکه ما عاشق خدا نیستیم، مسئلۀ دیگری است، با اینکه عشق به خدا وجود ما را در بر نگرفته، ولی اگر عقل خودمان را به کار بگیریم و شروع کنیم تکتک کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم، یکدفعهای میبینیم که «مدتی است داریم بانشاطتر زندگی میکنیم!»
💠اگر زندگیات را به این سمت ببری که همۀ کارهایت با یک انگیزۀ «قربةً الی الله» همراه باشد، آنوقت زندگیات واقعاً متفاوت و بانشاط خواهد شد. البته این نیاز به تمرین دارد، چون آدم مدام یادش میرود. مشکل این است که ما برای این چیزها تمرین نکردهایم، چون نمیدانیم که این واقعاً لذتبخش است. آدم تا باور نکند که یک کاری لذتبخش است به سمتش نمیرود؛ هرچند بداند کارِ خوبی است.
💠آدم تا خودش را رها میکند، شروع میکند به زندگی کردنِ برّهوار! امام صادق(ع) میفرماید: برای هر حرکت خودت، نیت قربةً الی الله داشته باش و گرنه جزء غافلان خواهی بودی، و غافلان کسانی هستند که در قرآن میفرماید: آنها مانند چهارپایان هستند، بلکه بدتر! (فَلَا بُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ خَالِصِ النِّيَّةِ فِي كُلِّ حَرَكَةٍ...؛ مصباحالشریعه/54)
💠البته سخت است که آدم همۀ کارهایش را بهخاطر خدا انجام دهد؛ خصوصاً برای ما که عاشق خدا نیستیم و باید همۀ کارها را بهخاطر «احترام خدا» انجام دهیم، و خیلی اوقات در جریان طبیعی زندگی، اصلاً یادمان میرود کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم، ما به این وضع زندگی عادت کردهایم و ترک این عادت هم سخت است؛ اما شدنی است.
💠یک راهکار-برای اینکه بتوانی هر کاری را بهخاطر خدا انجام دهی- این است که اعتراض کنی و بگویی: «اصلاً من چرا باید این کارها را انجام دهم؟ چرا من باید بروم کار کنم، زحمت بکشم و پول دربیاورم؟ خدایا! چرا زندگی مرا اینطور درست کردی؟ مگر مرا برای بیگاری آفریدهای؟! تو خودت میل به لذت و نشاط را در من گذاشتهای، حالا چرا باید اینقدر رنج بکشم؟» تو حق داری این اعتراضها را مطرح کنی، و اصلاً این نشانۀ فهم و درک آدم است.
💠خدا در پاسخ میفرماید: آفرین! اصلاً تو برای اینجا آفریده نشدهای! این سختیهایی که به تو دادهام، حکمت و فلسفهای دارد. تو این کارهای سخت را بهخاطر من انجام بده؛ در این صورت، برای تمام دفعاتی که رنج تحمل کردی و برای هر فعالیتی که تو را به آن مجبور کردهام پاداش میدهم؛ و این پاداشها را از همین دنیا هم شروع میکنم.
💠واقعاً اگر آدم کسی را داشته باشد که همۀ کارهای زندگیاش را بهخاطر او انجام بدهد، زندگیاش چقدر لذتبخش میشود! اصلاً شما احتمال میدهید چنین آدمی عصبانی و ناراحت بشود؟ چون یک کسی هست که دارد با او زندگی میکند، کار میکند، و معامله میکند و هر لحظه او را نگاه میکند.
💠بعضیها ترفندهای قشنگی دارند؛ مثلاً میگویند: خدایا! امروز من هرچه ثواب جمع کردم، به امام صادق(ع) هدیه میکنم... یا به مادر حضرت ولیّعصر(ع) هدیه میکنم... یا به فلان شهید، هدیه میکنم... یکدفعهای میبینی که در این روز، اصلاً عوض میشوی؛ حسّ و حالت تغییر میکند.
💠برای اینکه نشاط دائم داشته باشی همۀ کارهایت را بهخاطر خدا انجام بده؛ از همان اول صبح که زندگیات شروع میکنی، با یک دعا، خودت را در آن روز، مهمان خدا کن، آنوقت ببین چه انرژیای پیدا میکنی!
💠اول بهخاطر «احترام خدا» یک مدتی این کارها را انجام میدهی، اما بعد کمکم عاشق خدا میشوی! وقتی عاشق خدا شدی، یک زندگیِ عالی خواهی داشت که از هر لحظهاش لذتها میبری! اگر کارهایت را بهخاطر خدا انجام ندهی، جزء غافلین خواهی بود و اگر بهخاطر خدا انجام دهی، جزء ذاکرین میشوی؛ یعنی افرادی که اهل ذکر خدا هستند.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.22 – ج19-قسمت دوم
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1463
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀ما بلد نیستیم خیلی از کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم
⭕️ برای اینکه بتوانی هر کاری را بهخاطر خدا انجام دهی یک راه وجود دارد؛ اعتراض کن...
⭕️ یک مدت از سرِ «احترام خدا» کارهایت را بهخاطر او انجام بده؛ کمکم عاشق خدا میشوی!
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج19-قسمت دوم
#استاد_پناهیان:
💠اگر میخواهی در تمام جزئیات زندگیات، کارهایت را با نشاط و لذت انجام دهی، تنها راهش این است که کارهایت را «فقط بهخاطر خدا انجام بدهی» راه دیگری ندارد! چون هیچوقت تمام جزئیات زندگی ما نمیتوانند تک تک نشاطآفرین، پرجاذبه و لذتبخش باشند!
💠چرا ما زیاد از زندگیمان لذت نمیبریم؟ چون بلد نیستیم خیلی از کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم. اینکه ما عاشق خدا نیستیم، مسئلۀ دیگری است، با اینکه عشق به خدا وجود ما را در بر نگرفته، ولی اگر عقل خودمان را به کار بگیریم و شروع کنیم تکتک کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم، یکدفعهای میبینیم که «مدتی است داریم بانشاطتر زندگی میکنیم!»
💠اگر زندگیات را به این سمت ببری که همۀ کارهایت با یک انگیزۀ «قربةً الی الله» همراه باشد، آنوقت زندگیات واقعاً متفاوت و بانشاط خواهد شد. البته این نیاز به تمرین دارد، چون آدم مدام یادش میرود. مشکل این است که ما برای این چیزها تمرین نکردهایم، چون نمیدانیم که این واقعاً لذتبخش است. آدم تا باور نکند که یک کاری لذتبخش است به سمتش نمیرود؛ هرچند بداند کارِ خوبی است.
💠آدم تا خودش را رها میکند، شروع میکند به زندگی کردنِ برّهوار! امام صادق(ع) میفرماید: برای هر حرکت خودت، نیت قربةً الی الله داشته باش و گرنه جزء غافلان خواهی بودی، و غافلان کسانی هستند که در قرآن میفرماید: آنها مانند چهارپایان هستند، بلکه بدتر! (فَلَا بُدَّ لِلْعَبْدِ مِنْ خَالِصِ النِّيَّةِ فِي كُلِّ حَرَكَةٍ...؛ مصباحالشریعه/54)
💠البته سخت است که آدم همۀ کارهایش را بهخاطر خدا انجام دهد؛ خصوصاً برای ما که عاشق خدا نیستیم و باید همۀ کارها را بهخاطر «احترام خدا» انجام دهیم، و خیلی اوقات در جریان طبیعی زندگی، اصلاً یادمان میرود کارهایمان را بهخاطر خدا انجام دهیم، ما به این وضع زندگی عادت کردهایم و ترک این عادت هم سخت است؛ اما شدنی است.
💠یک راهکار-برای اینکه بتوانی هر کاری را بهخاطر خدا انجام دهی- این است که اعتراض کنی و بگویی: «اصلاً من چرا باید این کارها را انجام دهم؟ چرا من باید بروم کار کنم، زحمت بکشم و پول دربیاورم؟ خدایا! چرا زندگی مرا اینطور درست کردی؟ مگر مرا برای بیگاری آفریدهای؟! تو خودت میل به لذت و نشاط را در من گذاشتهای، حالا چرا باید اینقدر رنج بکشم؟» تو حق داری این اعتراضها را مطرح کنی، و اصلاً این نشانۀ فهم و درک آدم است.
💠خدا در پاسخ میفرماید: آفرین! اصلاً تو برای اینجا آفریده نشدهای! این سختیهایی که به تو دادهام، حکمت و فلسفهای دارد. تو این کارهای سخت را بهخاطر من انجام بده؛ در این صورت، برای تمام دفعاتی که رنج تحمل کردی و برای هر فعالیتی که تو را به آن مجبور کردهام پاداش میدهم؛ و این پاداشها را از همین دنیا هم شروع میکنم.
💠واقعاً اگر آدم کسی را داشته باشد که همۀ کارهای زندگیاش را بهخاطر او انجام بدهد، زندگیاش چقدر لذتبخش میشود! اصلاً شما احتمال میدهید چنین آدمی عصبانی و ناراحت بشود؟ چون یک کسی هست که دارد با او زندگی میکند، کار میکند، و معامله میکند و هر لحظه او را نگاه میکند.
💠بعضیها ترفندهای قشنگی دارند؛ مثلاً میگویند: خدایا! امروز من هرچه ثواب جمع کردم، به امام صادق(ع) هدیه میکنم... یا به مادر حضرت ولیّعصر(ع) هدیه میکنم... یا به فلان شهید، هدیه میکنم... یکدفعهای میبینی که در این روز، اصلاً عوض میشوی؛ حسّ و حالت تغییر میکند.
💠برای اینکه نشاط دائم داشته باشی همۀ کارهایت را بهخاطر خدا انجام بده؛ از همان اول صبح که زندگیات شروع میکنی، با یک دعا، خودت را در آن روز، مهمان خدا کن، آنوقت ببین چه انرژیای پیدا میکنی!
💠اول بهخاطر «احترام خدا» یک مدتی این کارها را انجام میدهی، اما بعد کمکم عاشق خدا میشوی! وقتی عاشق خدا شدی، یک زندگیِ عالی خواهی داشت که از هر لحظهاش لذتها میبری! اگر کارهایت را بهخاطر خدا انجام ندهی، جزء غافلین خواهی بود و اگر بهخاطر خدا انجام دهی، جزء ذاکرین میشوی؛ یعنی افرادی که اهل ذکر خدا هستند.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.22 – ج19-قسمت دوم
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1463
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴آیا اسلام با شادیهای سطحی مخالف است؟
🌀دین راهنمای بهدست آوردن شادی عمیق است
⭕️ شوخی و مزاحِ مؤمن، نشانۀ لبریز شدن نشاط درونی اوست
⭕️ فرق شادی عمیق با شادی سطحی چیست؟
⭕️ تا وقتی اسیر شادیهای سطحی باشی به شادیهای عمیق نمیرسی
⭕️ برای رسیدن به شادی عمیق باید زحمت و سختی بکشیم
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج20
#استاد_پناهیان:
💠هم شادی و نشاط سطحی یا کاذب داریم، و هم شادی و نشاط عمیق یا حقیقی. معمولاً برای رسیدن به شادی سطحی نیاز نیست انسان زحمت بکشد-مثل جُک گفتن یا مسخرهبازی در آوردن برای خندیدن- اما رسیدن به شادی عمیق، سخت است.
💠فرق شادی عمیق با شادی سطحی چیست؟ شادی عمیق چند اثر بسیار مهم دارد: انرژی آدم را برای کار و فعالیت، خیلی بالا میبرد به حدّی که آدم میتواند ده برابر کار کند، فکر کند یا درس بخواند و خسته نشود. ضمن اینکه دقت، تمرکز، فهم و قدرت تحلیل آدم خیلی بالا میرود.
💠بعضیها رسماً میگویند: «اسلام با شادی مخالف است؟» و منظورشان هم برخی از مظاهر شادیهای سطحی-مثل رقص و پایکوبی- است. اتفاقاً دین میخواهد انسان عمیقاً شاد باشد؛ در این صورت دیگر مهم نیست که تظاهرات شادی داشته باشد و بزن و بکوب راه بیندازد! لذا دین زیاد توصیه به شادیهای سطحی نمیکند و حتی برخی از آنها را-بهخاطر ضرری که دارد- ممنوع کرده است.
💠 البته گاهی شادیهای سطحی برای بعضیها لازم است چون غیر از این راه دیگری نیست که فرد را از غم و اندوه بیرون بیاورد؛ مثلاً لازم است یک لطیفه بشنود یا یک برنامه طنز ببیند تا حواسش از اندوهی که دائماً درگیر آن است پرت شود. اما کسی که خودش نشاط و شادی عمیق دارد، این شادیهای سطحی حتی میتواند او را ناراحت و افسرده کند.
💠تفریح دلِ انسانهای برجسته به شادیهای سطحی نیست. مثلاً کسی که اهل تفکر باشد، نیاز به خیلی از تفریحات مردم ندارد؛ او از تفکر لذت میبرد. أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: وقتی خسته شدید با کلمات حکمتآمیز خستگیتان را برطرف کنید(نهجالبلاغه/حکمت91)
💠نمیگوییم که «نباید سراغ شادیهای سطحی رفت!» بلکه میگوییم: این شادیها را زیاد برای خودمان عمده نکنیم. اینها مثل طلای بَدلی است، که میشود از آن استفاده کرد، اما نباید بها و ارزشِ طلای اصلی را برای آن قائل شویم. خودمان را فریب ندهیم؛ گنجشگ را رنگ نکنیم و جای قناری به خودمان نفروشیم!
💠دینداران نباید طوری برخورد کنند که تصور شود آنها دشمن خنده و شادی مردم هستند! اصلاً فرمودهاند که مؤمن اهل شوخی و مزاح است. البته نه به این دلیل که مؤمن با شوخی کردن، نشاط پیدا کند؛ بلکه او چون نشاطش خیلی بالاست این شوخی و مزاح، در واقع لبریزشدۀ نشاط درونی و عمیق اوست نه اینکه همۀ شادی و نشاطش همین باشد و خودِ این مزاح بهطور مستقل، برایش خیلی مهم و عمده باشد.
💠اگر میخواهیم به شادی عمیق برسیم، نباید شادیهای سطحی برای ما عمده باشد و نباید این شادیها را برای خودمان بزرگ کنیم. تا وقتی انسان اسیر شادیهای سطحی باشد به شادیهای عمیق نمیرسد. البته ما نمیگوییم که شادیهای سطحی حرام است، ولی آدم را از شادی عمیق دور میکند.
💠باید اینرا برای مردم جا بیندازیم که شادی عمیق با شادی سطحی فرق میکند، ما باید دنبال شادی عمیق باشیم و دین راهنمای بهدست آوردن شادی عمیق است. البته اینرا هم باید جا بیندازیم که «شادی عمیق هزینه دارد؛ نیاز به صبر دارد و باید برایش زحمت بکشیم»
💠اگر آدم باور کند زحمتی که برای رسیدن به شادی عمیق میکشد، خیلی فایده دارد، زحمتش را قبول میکند و حاضر است برایش تلاش کند و برنامه داشته باشد؛ و تمام برنامۀ دین هم چیزی جز این نیست! تمام عبادتها و ریاضتها و دستوراتی که در دین هست، برای همین است!
💠ما اگر نشاط عمیق میخواهیم باید یک مدتی، یک سختیهایی را تحمل کنیم. فلسفۀ تمام سختیهای دین همین است و اصلاً همین نشاط داشتن، علامت سلامت دین و ایمان انسان است.
💠ما اگر برای نشاط عمیق سختی کشیدیم باید بدانیم که «ما داریم تجارت میکنیم» کمااینکه مردم خیلی از سختیها را برای رسیدن به برخی شادیها تحمل میکنند. مثلاً یک جوان گاهی به شوق تماشای شهرآورد حاضر است از راه دور بیاید و یک شب در کنار ورزشگاه در شرایط سخت بخوابد تا مسابقه را از نزدیک ببیند.
💠اگر نشاط عمیق داشته باشی بهخاطرش خیلی راحت، سختی میکشی، سختیها را اصلاً نمیبینی و اصلاً تحمل این سختیها برایت لذتبخش میشود. مثلاً نماز شبخوانهای حرفهای اینقدر از نمازشان لذت میبرند که در اوج خستگی هم خواب را ترک میکنند و برای نماز میایستند.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.28 – ج20
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1471
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀دین راهنمای بهدست آوردن شادی عمیق است
⭕️ شوخی و مزاحِ مؤمن، نشانۀ لبریز شدن نشاط درونی اوست
⭕️ فرق شادی عمیق با شادی سطحی چیست؟
⭕️ تا وقتی اسیر شادیهای سطحی باشی به شادیهای عمیق نمیرسی
⭕️ برای رسیدن به شادی عمیق باید زحمت و سختی بکشیم
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج20
#استاد_پناهیان:
💠هم شادی و نشاط سطحی یا کاذب داریم، و هم شادی و نشاط عمیق یا حقیقی. معمولاً برای رسیدن به شادی سطحی نیاز نیست انسان زحمت بکشد-مثل جُک گفتن یا مسخرهبازی در آوردن برای خندیدن- اما رسیدن به شادی عمیق، سخت است.
💠فرق شادی عمیق با شادی سطحی چیست؟ شادی عمیق چند اثر بسیار مهم دارد: انرژی آدم را برای کار و فعالیت، خیلی بالا میبرد به حدّی که آدم میتواند ده برابر کار کند، فکر کند یا درس بخواند و خسته نشود. ضمن اینکه دقت، تمرکز، فهم و قدرت تحلیل آدم خیلی بالا میرود.
💠بعضیها رسماً میگویند: «اسلام با شادی مخالف است؟» و منظورشان هم برخی از مظاهر شادیهای سطحی-مثل رقص و پایکوبی- است. اتفاقاً دین میخواهد انسان عمیقاً شاد باشد؛ در این صورت دیگر مهم نیست که تظاهرات شادی داشته باشد و بزن و بکوب راه بیندازد! لذا دین زیاد توصیه به شادیهای سطحی نمیکند و حتی برخی از آنها را-بهخاطر ضرری که دارد- ممنوع کرده است.
💠 البته گاهی شادیهای سطحی برای بعضیها لازم است چون غیر از این راه دیگری نیست که فرد را از غم و اندوه بیرون بیاورد؛ مثلاً لازم است یک لطیفه بشنود یا یک برنامه طنز ببیند تا حواسش از اندوهی که دائماً درگیر آن است پرت شود. اما کسی که خودش نشاط و شادی عمیق دارد، این شادیهای سطحی حتی میتواند او را ناراحت و افسرده کند.
💠تفریح دلِ انسانهای برجسته به شادیهای سطحی نیست. مثلاً کسی که اهل تفکر باشد، نیاز به خیلی از تفریحات مردم ندارد؛ او از تفکر لذت میبرد. أمیرالمؤمنین(ع) میفرماید: وقتی خسته شدید با کلمات حکمتآمیز خستگیتان را برطرف کنید(نهجالبلاغه/حکمت91)
💠نمیگوییم که «نباید سراغ شادیهای سطحی رفت!» بلکه میگوییم: این شادیها را زیاد برای خودمان عمده نکنیم. اینها مثل طلای بَدلی است، که میشود از آن استفاده کرد، اما نباید بها و ارزشِ طلای اصلی را برای آن قائل شویم. خودمان را فریب ندهیم؛ گنجشگ را رنگ نکنیم و جای قناری به خودمان نفروشیم!
💠دینداران نباید طوری برخورد کنند که تصور شود آنها دشمن خنده و شادی مردم هستند! اصلاً فرمودهاند که مؤمن اهل شوخی و مزاح است. البته نه به این دلیل که مؤمن با شوخی کردن، نشاط پیدا کند؛ بلکه او چون نشاطش خیلی بالاست این شوخی و مزاح، در واقع لبریزشدۀ نشاط درونی و عمیق اوست نه اینکه همۀ شادی و نشاطش همین باشد و خودِ این مزاح بهطور مستقل، برایش خیلی مهم و عمده باشد.
💠اگر میخواهیم به شادی عمیق برسیم، نباید شادیهای سطحی برای ما عمده باشد و نباید این شادیها را برای خودمان بزرگ کنیم. تا وقتی انسان اسیر شادیهای سطحی باشد به شادیهای عمیق نمیرسد. البته ما نمیگوییم که شادیهای سطحی حرام است، ولی آدم را از شادی عمیق دور میکند.
💠باید اینرا برای مردم جا بیندازیم که شادی عمیق با شادی سطحی فرق میکند، ما باید دنبال شادی عمیق باشیم و دین راهنمای بهدست آوردن شادی عمیق است. البته اینرا هم باید جا بیندازیم که «شادی عمیق هزینه دارد؛ نیاز به صبر دارد و باید برایش زحمت بکشیم»
💠اگر آدم باور کند زحمتی که برای رسیدن به شادی عمیق میکشد، خیلی فایده دارد، زحمتش را قبول میکند و حاضر است برایش تلاش کند و برنامه داشته باشد؛ و تمام برنامۀ دین هم چیزی جز این نیست! تمام عبادتها و ریاضتها و دستوراتی که در دین هست، برای همین است!
💠ما اگر نشاط عمیق میخواهیم باید یک مدتی، یک سختیهایی را تحمل کنیم. فلسفۀ تمام سختیهای دین همین است و اصلاً همین نشاط داشتن، علامت سلامت دین و ایمان انسان است.
💠ما اگر برای نشاط عمیق سختی کشیدیم باید بدانیم که «ما داریم تجارت میکنیم» کمااینکه مردم خیلی از سختیها را برای رسیدن به برخی شادیها تحمل میکنند. مثلاً یک جوان گاهی به شوق تماشای شهرآورد حاضر است از راه دور بیاید و یک شب در کنار ورزشگاه در شرایط سخت بخوابد تا مسابقه را از نزدیک ببیند.
💠اگر نشاط عمیق داشته باشی بهخاطرش خیلی راحت، سختی میکشی، سختیها را اصلاً نمیبینی و اصلاً تحمل این سختیها برایت لذتبخش میشود. مثلاً نماز شبخوانهای حرفهای اینقدر از نمازشان لذت میبرند که در اوج خستگی هم خواب را ترک میکنند و برای نماز میایستند.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.28 – ج20
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1471
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴رنج رسیدن به لذت عمیق، مثل رنج ورزشکارهاست نه ریاضتکشها!
🌀دشمنان حقیقت دربارۀ رنج و سختیِ رسیدن به لذت عمیق مبالغه کردهاند
⭕️ دو کار همزمان ابلیس: 1. شادی کم و بیمزۀ دنیا را برای آدم عمده میکند 2. دربارۀ رنج خوب بودن مبالغه میکند
⭕️ نشاط و لذتی که از دنیا بهدست میآید؛ کم، سطحی، آسیبزا و غمافزاست
⭕️ ریاضتی که دین به ما میدهد، از سختیهایی که در گناه و بطالت میکشیم کمتر است
__________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج21
#استاد_پناهیان:
💠در فرهنگ عامه، لذت بردن و نشاط پیدا کردن از امور سطحی دنیایی، خیلی عمده شده است، اما خودِ کسانی که از دنیا-به هر صورتی- لذت میبرند، میدانند که این لذتها سطحی و موقت است. انواع لذتهای دنیایی-چه حلال و چه حرام- و نشاط و سروری که از دنیا بهدست میآید؛ کم، سطحی، آسیبزا و غمافزا است و مشکلاتی را برای انسان ایجاد میکند.
💠مردم یک چیزی به نام «نشاط برآمده از دنیا» را پیش خودشان عمده کردهاند و اسیر آن شدهاند. به حدّی که اگر کسی این نشاط سطحی را داشته باشد، به او حسادت میکنند و حسرتش را میخورند! بخشی از این تصور غلط، بهخاطر تبلیغات منفی از سوی ابلیس و جبهۀ باطل است.
💠ابلیس دو تا کار را با هم انجام میدهد؛ یکی اینکه شادی کم و بیمزۀ دنیا را برای آدم عمده میکند که آدم بگوید: «من نمیتوانم از اینهمه شادی و لذت دست بردارم!» دیگر اینکه رنج کارهای خوب و سختی رسیدن به لذت و نشاط عمیق را برای ما عمده میکند که آدم بگوید «من نمیتوانم آدم خیلی خوبی بشوم؛ خیلی سخت است!» هر دوی اینها دروغ و فریب است.
💠البته برای رسیدن به یک نشاط عمیق، طبیعتاً آدم باید یکمقدار رنج و سختی تحمل کند. کمااینکه خیلیها برای رسیدن به نشاطها و لذتهای یکمقدار عمیق، سختیهایی را تحمل میکنند؛ مثلاً مدتها درس میخوانند تا رتبۀ بالایی در کنکور یا دانشگاه بهدست آورند و از فوائدش لذت ببرند.
💠دشمنانِ حقیقت دربارۀ مقدارِ رنج کشیدن برای رسیدن به لذت عمیق، خیلی مبالغه کردهاند و با تبلیغات خود اینطور به مردم القاء کردهاند که دینداری و رسیدن به آن نشاط عمیقی که دین میخواهد ما را به آن برساند، خیلی سخت و طاقتفرساست! البته برای رسیدن به شادیهای عمیق یکمقدار ریاضت لازم است ولی این ریاضت، هم فینفسه شیرین است، هم بردارندۀ بسیاری از رنجهاست، و هم اینکه سختتر از این ریاضتها را با بیدینی کردن، داریم میکشیم!
💠ریاضتهایی که در دین معرفی شده تا انسان به آن لذت عمیق برسد، مثل سختیهایی که ریاضتکشهای هندوستان تحمل میکنند، نیست(مثلاً اینکه میخ را به دستشان بکوبند!) یک نمونهاش نماز اول وقت خواندن است. اینکار مگر چقدر رنج دارد؟ وقتی یک مدتی انجامش میدهی، میبینی که رنج چندانی ندارد بلکه خیلی هم شیرین است. سحرخیزی و بلند شدن برای نماز شب نیز همینطور است.
💠آقای بهجت(ره) میفرمود: «در تعبدیات، کوه کندن از ما نخواستهاند؛ سختترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بیخوابی، بلکه نیمساعت زودتر بخواب تا نیمساعت زودتر بیدار شوی»(در محضر بهجت/2/170)
💠دربارۀ رنج و سختیِ رسیدن به لذت عمیق مبالغه کردهاند درحالی که اصلاً اینطور نیست! دو تا ریاضت اصلی در دین ما یکی سرِ خوردن است و یکی سرِ خوابیدن. مثلاً اینکه وقتی دو سه لقمه مانده که سیر شوی، دیگر غذا نخور! خُب حالا اینرا رعایت نکن، ببین چقدر اذیت میشوی و سختی میکشی! سنگین میشوی، گوارشت دچار مشکل میشود و خیلی عوارض دیگر بهدنبال دارد.
💠مثلاً فرمودهاند: نگاه حرام نکن! وقتی چشمت هرزگی نمیکند برای لذت جنسی تمرکز پیدا میکنی و بعد میتوانی-در رابطۀ مشروع خودت- عمیقاً لذت ببری. از آنطرف، هرزگی چشم موجب میشود آدم اعصابش خُرد و روحیهاش خراب شود.
💠ریاضتهای دین از این نوع است؛ کمخوردن، سحرخیزی و نگاه حرام نکردن، که همهاش برای ما آثار مثبت دارد. آیا اینها سخت است یا این زندگیهای پر از گناهی که داریم؟! خیلیها متوجه نیستند که با گناه کردن، در واقع دارند خودشان را اذیت میکنند و زندگی خودشان را سخت و پرآسیب میکنند. یک نمونهاش موسیقیهای اعصابخُردکنی است که خیلی از جوانها با آن اُنس پیدا کردهاند.
💠سختیها و ریاضتی که دین به ما میدهد، از سختیهایی که ما در راه گناه و بطالت میکشیم کمتر است و حتی سختیهای دین، یک لذتی هم دارد؛ مثل لذت ورزش. اگر ورزش کنی، راحتتر و لذتبخشتر زندگی میکنی و جسمت سالمتر و قویتر است و اگر ورزش نکنی و مدام استراحت کنی، بعد از مدتی سلامتی و راحتی جسمیات را از دست میدهی و دچار رنج و سختی بیشتر میشوی.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.29 – ج21
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1473
✅ کانال رسمی #علیرضاپناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀دشمنان حقیقت دربارۀ رنج و سختیِ رسیدن به لذت عمیق مبالغه کردهاند
⭕️ دو کار همزمان ابلیس: 1. شادی کم و بیمزۀ دنیا را برای آدم عمده میکند 2. دربارۀ رنج خوب بودن مبالغه میکند
⭕️ نشاط و لذتی که از دنیا بهدست میآید؛ کم، سطحی، آسیبزا و غمافزاست
⭕️ ریاضتی که دین به ما میدهد، از سختیهایی که در گناه و بطالت میکشیم کمتر است
__________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج21
#استاد_پناهیان:
💠در فرهنگ عامه، لذت بردن و نشاط پیدا کردن از امور سطحی دنیایی، خیلی عمده شده است، اما خودِ کسانی که از دنیا-به هر صورتی- لذت میبرند، میدانند که این لذتها سطحی و موقت است. انواع لذتهای دنیایی-چه حلال و چه حرام- و نشاط و سروری که از دنیا بهدست میآید؛ کم، سطحی، آسیبزا و غمافزا است و مشکلاتی را برای انسان ایجاد میکند.
💠مردم یک چیزی به نام «نشاط برآمده از دنیا» را پیش خودشان عمده کردهاند و اسیر آن شدهاند. به حدّی که اگر کسی این نشاط سطحی را داشته باشد، به او حسادت میکنند و حسرتش را میخورند! بخشی از این تصور غلط، بهخاطر تبلیغات منفی از سوی ابلیس و جبهۀ باطل است.
💠ابلیس دو تا کار را با هم انجام میدهد؛ یکی اینکه شادی کم و بیمزۀ دنیا را برای آدم عمده میکند که آدم بگوید: «من نمیتوانم از اینهمه شادی و لذت دست بردارم!» دیگر اینکه رنج کارهای خوب و سختی رسیدن به لذت و نشاط عمیق را برای ما عمده میکند که آدم بگوید «من نمیتوانم آدم خیلی خوبی بشوم؛ خیلی سخت است!» هر دوی اینها دروغ و فریب است.
💠البته برای رسیدن به یک نشاط عمیق، طبیعتاً آدم باید یکمقدار رنج و سختی تحمل کند. کمااینکه خیلیها برای رسیدن به نشاطها و لذتهای یکمقدار عمیق، سختیهایی را تحمل میکنند؛ مثلاً مدتها درس میخوانند تا رتبۀ بالایی در کنکور یا دانشگاه بهدست آورند و از فوائدش لذت ببرند.
💠دشمنانِ حقیقت دربارۀ مقدارِ رنج کشیدن برای رسیدن به لذت عمیق، خیلی مبالغه کردهاند و با تبلیغات خود اینطور به مردم القاء کردهاند که دینداری و رسیدن به آن نشاط عمیقی که دین میخواهد ما را به آن برساند، خیلی سخت و طاقتفرساست! البته برای رسیدن به شادیهای عمیق یکمقدار ریاضت لازم است ولی این ریاضت، هم فینفسه شیرین است، هم بردارندۀ بسیاری از رنجهاست، و هم اینکه سختتر از این ریاضتها را با بیدینی کردن، داریم میکشیم!
💠ریاضتهایی که در دین معرفی شده تا انسان به آن لذت عمیق برسد، مثل سختیهایی که ریاضتکشهای هندوستان تحمل میکنند، نیست(مثلاً اینکه میخ را به دستشان بکوبند!) یک نمونهاش نماز اول وقت خواندن است. اینکار مگر چقدر رنج دارد؟ وقتی یک مدتی انجامش میدهی، میبینی که رنج چندانی ندارد بلکه خیلی هم شیرین است. سحرخیزی و بلند شدن برای نماز شب نیز همینطور است.
💠آقای بهجت(ره) میفرمود: «در تعبدیات، کوه کندن از ما نخواستهاند؛ سختترینش نماز شب خواندن است که در حقیقت، تغییر وقت خواب است نه اصل بیخوابی، بلکه نیمساعت زودتر بخواب تا نیمساعت زودتر بیدار شوی»(در محضر بهجت/2/170)
💠دربارۀ رنج و سختیِ رسیدن به لذت عمیق مبالغه کردهاند درحالی که اصلاً اینطور نیست! دو تا ریاضت اصلی در دین ما یکی سرِ خوردن است و یکی سرِ خوابیدن. مثلاً اینکه وقتی دو سه لقمه مانده که سیر شوی، دیگر غذا نخور! خُب حالا اینرا رعایت نکن، ببین چقدر اذیت میشوی و سختی میکشی! سنگین میشوی، گوارشت دچار مشکل میشود و خیلی عوارض دیگر بهدنبال دارد.
💠مثلاً فرمودهاند: نگاه حرام نکن! وقتی چشمت هرزگی نمیکند برای لذت جنسی تمرکز پیدا میکنی و بعد میتوانی-در رابطۀ مشروع خودت- عمیقاً لذت ببری. از آنطرف، هرزگی چشم موجب میشود آدم اعصابش خُرد و روحیهاش خراب شود.
💠ریاضتهای دین از این نوع است؛ کمخوردن، سحرخیزی و نگاه حرام نکردن، که همهاش برای ما آثار مثبت دارد. آیا اینها سخت است یا این زندگیهای پر از گناهی که داریم؟! خیلیها متوجه نیستند که با گناه کردن، در واقع دارند خودشان را اذیت میکنند و زندگی خودشان را سخت و پرآسیب میکنند. یک نمونهاش موسیقیهای اعصابخُردکنی است که خیلی از جوانها با آن اُنس پیدا کردهاند.
💠سختیها و ریاضتی که دین به ما میدهد، از سختیهایی که ما در راه گناه و بطالت میکشیم کمتر است و حتی سختیهای دین، یک لذتی هم دارد؛ مثل لذت ورزش. اگر ورزش کنی، راحتتر و لذتبخشتر زندگی میکنی و جسمت سالمتر و قویتر است و اگر ورزش نکنی و مدام استراحت کنی، بعد از مدتی سلامتی و راحتی جسمیات را از دست میدهی و دچار رنج و سختی بیشتر میشوی.
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.29 – ج21
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1473
✅ کانال رسمی #علیرضاپناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🔴مهمترین عاملِ از بینبرندۀ نشاط دائم و عمیق، هوای نفس است
🌀اگر میخواهی به نشاط عمیق برسی، نباید نوسان غم و شادی داشته باشی
⭕️ کسی که مخالفت با هوای نفس نکند به لذت و نشاط دائم و عمیق نمیرسد؛ کمااینکه آدم تنپرور، هیچوقت لذت کوهنوردی را درک نمیکنند!
⭕️ فرق دینداری و بیدینی در انتخاب راه درست یا غلط برای رسیدن به لذت و شادی است
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج22
#استاد_پناهیان:
💠 باید فرهنگ گفتگو بین آدمهای متدین و غیرمتدین را تغییر دهیم. نباید اینطور باشد که آدم غیرمتدین بگوید «من میخواهم لذت ببرم» و آدم دیندار بگوید: «نخیر! من میخواهم خدا را بپرستم!» اینجا دعوا سرِ لذت بردن و لذت نبردن نیست، دعوا سرِ این است که چگونه لذت ببریم؟ دعوا سرِ انتخاب راه درست یا غلط، برای رسیدن به نشاط، شادی و لذت است!
💠 معمولاً افراد غیرمتدین تصور میکنند که دینداران اصلاً دنبال لذت و شادی نیستند بلکه میخواهند جلوی لذت بردن را هم بگیرند، لذا سوءتفاهمها افزایش پیدا کرده است. باید آدم متدین به غیرمتدین بگوید: «ما هم دنبال لذت و شادی هستیم، حتی بیشتر از شما! تفاوت ما در انتخاب روشِ لذت بردن است. مثلاً اگر شما از فلان موسیقی لذت میبری، من از موسیقی قرآن لذت میبرم. شما هم بیا این راه ما را یکبار امتحان کن...»
💠 سه تفاوت بین دیندارها با بیدینهای معمولی-نه دشمنان بشریت و طواغیت- وجود دارد: یکی در راه و روشی که برای لذت بردن، انتخاب میکنند. دوم اینکه آدمهای غیرمتدین به لذت کم و سطحی قانعند ولی دیندارها دنبال لذت و نشاط برتر و عمیقتر هستند. سوم اینکه غیرمتدینین به گاهی لذت و گاهی غم داشتن راضیاند ولی دینداران این نوسان را نمیپسندند و میخواهند دائماً شاد باشند و نشاط رو به تزاید داشته باشند.
💠یکی از مسائلی که در راه رسیدن به نشاط برتر باید حل کنیم این است که نوسان غم و شادیمان را از بین ببریم! ولی انگار مردم به این بیماری عادت کردهاند که یکروز حالشان خوب و یکروز حالشان بد است! نباید اینطور باشد؛ کمااینکه اگر کسی هر ماه یکی دو بار سرما بخورد و مریض شود، حتماً یک عیب و ایرادی در بدنش هست و باید به پزشک مراجعه کند.
💠چرا فقط همینقدر از خودت انتظار داری که گاهی حالت خوب باشد و گاهی بد باشد؟! باید این نوسانِ حال را از بین برد. خدا در قرآن مکرراً از بندههایش گله میکند که «چرا یکروز حالت خوب است و یکروز حالت گرفته است؟! چرا نوسان داری؟!»
💠در آیهای میفرماید: اگر به انسان یک رحمتی بچشانیم و بعدش از او بگیریم، حالت مأیوس، دلگرفته و ناسپاس پیدا میکند. «لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُسٌ كَفُور»(هود/9) و در آیه بعد میفرماید: وقتی بعد از مشکلاتش به او نعمتی میدهیم، غرق شادى و خوشحالی میشود(هود/10) البته این حالت برای مردم، خیلی طبیعی بهنظر میرسد اما در واقع معنایش این است که «شما نوسان دارید!»
💠اینکه میگوییم «نباید نوسان داشته باشیم» معنایش این نیست که همیشه مردهدل، خشک و بیروح باشیم، بلکه برعکس؛ همیشه باید زندهدل و بانشاط باشیم. یعنی ما باید به اینجا برسیم که نوسان غم و شادی نداشته باشیم. علی(ع) دربارۀ خوبان میفرماید: اینها وقتی بلا بر سرشان میآید حالتشان عین وقتی است که نعمت و آسایش دارند(نهجالبلاغه/خطبۀ 193) یعنی نوسان ندارند، چون اینقدر خوشحال و بانشاط هستند که این نوسانها رویشان اثر ندارد.
💠اگر با یک چیز بیخود شاد بشوی، با یک چیز بیخود هم غمگین خواهی شد! کسی که میخواهد به نشاط عمیق برسد نباید نوسان داشته باشد. اینقدر باید از سمت خدا به تو شادی رسیده باشد تا به یک حالتی برسی که هیچوقت غمگین نشوی! مثل یک آدم ثروتمند که اگر یک سکه طلا به او بدهند یا یک سکۀ او را بدزدند؛ اصلاً برایش مهم نیست!
💠البته رسیدن به این حالت، راه و روشهایی دارد. یک راهش مخالفت با هوای نفس است. مهمترین عاملِ از بینبرندۀ نشاط دائم و عمیق و رو به تزاید، هوای نفس است! هوای نفس، یعنی دلبخواهیهای بد، کوچک و بیمزه! اگر مخالفت با هوای نفس کنی بزرگ میشوی و ظرفیت لذت بردن از لذتهای معنوی و عمیق را پیدا میکنی.
💠علی(ع) میفرماید: کسی که از هوای نفس، روزه نمیگیرد(پرهیز نمیکند) چطور میتواند لذت عبادت را درک کند. «كَيْفَ يَجِدُ لَذَّةَ الْعِبَادَةِ مَنْ لَا يَصُومُ عَنِ الْهَوَى» (غررالحکم/6985) چنین کسی به لذت و نشاط عمیق نمیرسد. کمااینکه آدمهای تنبل و تنپرور، هیچوقت نمیفهمند که کوهنوردی چه لذتی دارد!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.30 – ج22
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1480
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
🌀اگر میخواهی به نشاط عمیق برسی، نباید نوسان غم و شادی داشته باشی
⭕️ کسی که مخالفت با هوای نفس نکند به لذت و نشاط دائم و عمیق نمیرسد؛ کمااینکه آدم تنپرور، هیچوقت لذت کوهنوردی را درک نمیکنند!
⭕️ فرق دینداری و بیدینی در انتخاب راه درست یا غلط برای رسیدن به لذت و شادی است
______________________________
#راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی-ج22
#استاد_پناهیان:
💠 باید فرهنگ گفتگو بین آدمهای متدین و غیرمتدین را تغییر دهیم. نباید اینطور باشد که آدم غیرمتدین بگوید «من میخواهم لذت ببرم» و آدم دیندار بگوید: «نخیر! من میخواهم خدا را بپرستم!» اینجا دعوا سرِ لذت بردن و لذت نبردن نیست، دعوا سرِ این است که چگونه لذت ببریم؟ دعوا سرِ انتخاب راه درست یا غلط، برای رسیدن به نشاط، شادی و لذت است!
💠 معمولاً افراد غیرمتدین تصور میکنند که دینداران اصلاً دنبال لذت و شادی نیستند بلکه میخواهند جلوی لذت بردن را هم بگیرند، لذا سوءتفاهمها افزایش پیدا کرده است. باید آدم متدین به غیرمتدین بگوید: «ما هم دنبال لذت و شادی هستیم، حتی بیشتر از شما! تفاوت ما در انتخاب روشِ لذت بردن است. مثلاً اگر شما از فلان موسیقی لذت میبری، من از موسیقی قرآن لذت میبرم. شما هم بیا این راه ما را یکبار امتحان کن...»
💠 سه تفاوت بین دیندارها با بیدینهای معمولی-نه دشمنان بشریت و طواغیت- وجود دارد: یکی در راه و روشی که برای لذت بردن، انتخاب میکنند. دوم اینکه آدمهای غیرمتدین به لذت کم و سطحی قانعند ولی دیندارها دنبال لذت و نشاط برتر و عمیقتر هستند. سوم اینکه غیرمتدینین به گاهی لذت و گاهی غم داشتن راضیاند ولی دینداران این نوسان را نمیپسندند و میخواهند دائماً شاد باشند و نشاط رو به تزاید داشته باشند.
💠یکی از مسائلی که در راه رسیدن به نشاط برتر باید حل کنیم این است که نوسان غم و شادیمان را از بین ببریم! ولی انگار مردم به این بیماری عادت کردهاند که یکروز حالشان خوب و یکروز حالشان بد است! نباید اینطور باشد؛ کمااینکه اگر کسی هر ماه یکی دو بار سرما بخورد و مریض شود، حتماً یک عیب و ایرادی در بدنش هست و باید به پزشک مراجعه کند.
💠چرا فقط همینقدر از خودت انتظار داری که گاهی حالت خوب باشد و گاهی بد باشد؟! باید این نوسانِ حال را از بین برد. خدا در قرآن مکرراً از بندههایش گله میکند که «چرا یکروز حالت خوب است و یکروز حالت گرفته است؟! چرا نوسان داری؟!»
💠در آیهای میفرماید: اگر به انسان یک رحمتی بچشانیم و بعدش از او بگیریم، حالت مأیوس، دلگرفته و ناسپاس پیدا میکند. «لَئِنْ أَذَقْنَا الْإِنْسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْناها مِنْهُ إِنَّهُ لَيَؤُسٌ كَفُور»(هود/9) و در آیه بعد میفرماید: وقتی بعد از مشکلاتش به او نعمتی میدهیم، غرق شادى و خوشحالی میشود(هود/10) البته این حالت برای مردم، خیلی طبیعی بهنظر میرسد اما در واقع معنایش این است که «شما نوسان دارید!»
💠اینکه میگوییم «نباید نوسان داشته باشیم» معنایش این نیست که همیشه مردهدل، خشک و بیروح باشیم، بلکه برعکس؛ همیشه باید زندهدل و بانشاط باشیم. یعنی ما باید به اینجا برسیم که نوسان غم و شادی نداشته باشیم. علی(ع) دربارۀ خوبان میفرماید: اینها وقتی بلا بر سرشان میآید حالتشان عین وقتی است که نعمت و آسایش دارند(نهجالبلاغه/خطبۀ 193) یعنی نوسان ندارند، چون اینقدر خوشحال و بانشاط هستند که این نوسانها رویشان اثر ندارد.
💠اگر با یک چیز بیخود شاد بشوی، با یک چیز بیخود هم غمگین خواهی شد! کسی که میخواهد به نشاط عمیق برسد نباید نوسان داشته باشد. اینقدر باید از سمت خدا به تو شادی رسیده باشد تا به یک حالتی برسی که هیچوقت غمگین نشوی! مثل یک آدم ثروتمند که اگر یک سکه طلا به او بدهند یا یک سکۀ او را بدزدند؛ اصلاً برایش مهم نیست!
💠البته رسیدن به این حالت، راه و روشهایی دارد. یک راهش مخالفت با هوای نفس است. مهمترین عاملِ از بینبرندۀ نشاط دائم و عمیق و رو به تزاید، هوای نفس است! هوای نفس، یعنی دلبخواهیهای بد، کوچک و بیمزه! اگر مخالفت با هوای نفس کنی بزرگ میشوی و ظرفیت لذت بردن از لذتهای معنوی و عمیق را پیدا میکنی.
💠علی(ع) میفرماید: کسی که از هوای نفس، روزه نمیگیرد(پرهیز نمیکند) چطور میتواند لذت عبادت را درک کند. «كَيْفَ يَجِدُ لَذَّةَ الْعِبَادَةِ مَنْ لَا يَصُومُ عَنِ الْهَوَى» (غررالحکم/6985) چنین کسی به لذت و نشاط عمیق نمیرسد. کمااینکه آدمهای تنبل و تنپرور، هیچوقت نمیفهمند که کوهنوردی چه لذتی دارد!
#مسجد_امام_صادق(ع)-96.3.30 – ج22
🔊صوت: Telegram.me/Panahian_mp3/1480
✅ کانال رسمی #علیرضا_پناهیان
@Panahian_ir
@Panahian_text
📌 فهرست مطالب مبحث #راه_های_رسیدن به #حال_خوش_معنوی و #نشاط_زندگی
▫️جلسه اول | اگر از دینداری لذت نمیبری، دینداریات ایراد دارد!
🔻جلسه دوم | باید از تمام لحظات خالی از نشاط و لذت استغفار کنیم!
▫️جلسه سوم | شاخص اصلی دینداری «نشاط» است
🔻جلسه چهارم | اگر بمب انرژی نیستی، حتماً دچار یک بیماری روحی هستی!
▫️جلسه پنجم | اگر از زندگیات لذت نبری، مزۀ عبادت را هم نمیچشی!
🔻جلسه ششم | قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی چیست؟
▫️جلسه هفتم | من نمیتوانم خدایی را قبول کنم که به فکر شاد کردن من نیست و فقط به فکر دستور دادن به من است!
🔻جلسه هفتم (۲) | چرا گاهی مردم حاضرند به کسی که عدالت ندارد و ظلم میکند رأی دهند؟
▫️جلسه هشتم | «مرگ بر آمریکا»ی از صمیم دل، باعث حال خوش معنوی میشود
🔻جلسه نهم | سرور معنوی یعنی «رضایت خدا از من» نه «رضایت من از خودم»!
▫️جلسه دهم | چرا دنیا بیشتر از آخرت، آدمها را جذب میکند؟
🔻جلسه یازدهم | کارگاهی که خدا برای نشاط معنوی ما گذاشته، چیست؟
▫️جلسه دوازدهم | اندوهزدایی از دل، مقدمۀ رسیدن به نشاط و سرور است!
🔻جلسه دوازدهم (۲) | هر روز صبح که بلند شدی، اول از دلت اندوهزدایی کن!
▫️جلسه سیزدهم | هر اندوه بیهودهای را با تعقل و تفکر میتوان برطرف کرد
🔻جلسه چهاردهم | مهمترین عامل نشاط معنوی «عشق به مولا و امام» است
▫️جلسه پانزدهم | چرا امام(ع) اینقدر آدم را مسرور میکند؟
🔻جلسه شانزدهم | همینکه بتوانی عاشق شوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
▫️جلسه شانزدهم (۲) | شدیدترین محبت کجا گیر میآید؟
🔻جلسه هفدهم | بهترین راه برای بیرون کردن حبالدنیا از دل چیست؟
▫️جلسه هجدهم | هدفِ دین، رساندن انسان به بالاترین لذت است
🔻جلسه نوزدهم | چهکار کنیم که همۀ زندگیمان لذتبخش شود؟
▫️جلسه نوزدهم (۲) | چرا ما زیاد از زندگیمان لذت نمیبریم؟
🔻جلسه بیستم | آیا اسلام با شادیهای سطحی مخالف است؟
▫️جلسه بیست و یکم | رنج رسیدن به لذت عمیق، مثل رنج ورزشکارهاست نه ریاضتکشها!
🔻جلسه بیست و دوم | مهمترین عاملِ از بینبرندۀ نشاط دائم و عمیق، هوای نفس است
#فهرست
@Panahian_ir
▫️جلسه اول | اگر از دینداری لذت نمیبری، دینداریات ایراد دارد!
🔻جلسه دوم | باید از تمام لحظات خالی از نشاط و لذت استغفار کنیم!
▫️جلسه سوم | شاخص اصلی دینداری «نشاط» است
🔻جلسه چهارم | اگر بمب انرژی نیستی، حتماً دچار یک بیماری روحی هستی!
▫️جلسه پنجم | اگر از زندگیات لذت نبری، مزۀ عبادت را هم نمیچشی!
🔻جلسه ششم | قدم اول برای رسیدن به حال خوش معنوی چیست؟
▫️جلسه هفتم | من نمیتوانم خدایی را قبول کنم که به فکر شاد کردن من نیست و فقط به فکر دستور دادن به من است!
🔻جلسه هفتم (۲) | چرا گاهی مردم حاضرند به کسی که عدالت ندارد و ظلم میکند رأی دهند؟
▫️جلسه هشتم | «مرگ بر آمریکا»ی از صمیم دل، باعث حال خوش معنوی میشود
🔻جلسه نهم | سرور معنوی یعنی «رضایت خدا از من» نه «رضایت من از خودم»!
▫️جلسه دهم | چرا دنیا بیشتر از آخرت، آدمها را جذب میکند؟
🔻جلسه یازدهم | کارگاهی که خدا برای نشاط معنوی ما گذاشته، چیست؟
▫️جلسه دوازدهم | اندوهزدایی از دل، مقدمۀ رسیدن به نشاط و سرور است!
🔻جلسه دوازدهم (۲) | هر روز صبح که بلند شدی، اول از دلت اندوهزدایی کن!
▫️جلسه سیزدهم | هر اندوه بیهودهای را با تعقل و تفکر میتوان برطرف کرد
🔻جلسه چهاردهم | مهمترین عامل نشاط معنوی «عشق به مولا و امام» است
▫️جلسه پانزدهم | چرا امام(ع) اینقدر آدم را مسرور میکند؟
🔻جلسه شانزدهم | همینکه بتوانی عاشق شوی، خودش بزرگترین موفقیت است!
▫️جلسه شانزدهم (۲) | شدیدترین محبت کجا گیر میآید؟
🔻جلسه هفدهم | بهترین راه برای بیرون کردن حبالدنیا از دل چیست؟
▫️جلسه هجدهم | هدفِ دین، رساندن انسان به بالاترین لذت است
🔻جلسه نوزدهم | چهکار کنیم که همۀ زندگیمان لذتبخش شود؟
▫️جلسه نوزدهم (۲) | چرا ما زیاد از زندگیمان لذت نمیبریم؟
🔻جلسه بیستم | آیا اسلام با شادیهای سطحی مخالف است؟
▫️جلسه بیست و یکم | رنج رسیدن به لذت عمیق، مثل رنج ورزشکارهاست نه ریاضتکشها!
🔻جلسه بیست و دوم | مهمترین عاملِ از بینبرندۀ نشاط دائم و عمیق، هوای نفس است
#فهرست
@Panahian_ir