🚨یادداشت حجت الاسلام پناهیان پس از ترخیص از بیمارستان و در آستانۀ پایان ماه مبارک رمضان
بسم الله الرحمن الرحیم
بیماریهای جسمی تا حدی تیمار شد و از بیمارستان نتایجی حاصل شد ولی با بیماریهای فراوان روحی چه کنیم که در درمانگاه رمضان تیمار نشد و باقی ماند؟ اطباء روح میگویند اگر یک بیماری در رمضان اصلاح نشود، پس از آن ممکن است آثارش به صورت بدخیم ظاهر شود.
قبل از خروج از بیمارستان، گذشته و آیندۀ مرا اسکن کردند و مبهوتِ ازدسترفتهها و مقهور دستنیافتنیها شدم. در اتاق مجاور، جانباز قطع نخاعی از آشنایان دوران نوجوانی بستری بود که در حال شیمی درمانی بود و مرا به گذشته برد. به زیارتش رفتم؛ چقدر در برابر لبخندهایش و رضایتمندیاش از زندگی سی ساله بر روی ویلچر، کوچک و حقیر بودم، و چقدر مقاومتش در چشمانم عظمت داشت. چهرهاش دیگر هیچ شباهتی با دوران نوجوانی نداشت، دوست ندارم چهرۀ هیچ جانبازی را پیر ببینم. برای من او هنوز همان نوجوان باحیا و بیادعایی بود که بود، و چقدر راحت از خودش گذشت ولی چقدر سرمایهدار شده بود. گذشتههای از دست رفتهام را به یاد آوردم و خاطرات همۀ شهیدان و جانبازانی را که در همین بیمارستان چند صباحی با آنها همنشین بودم برایم تازه شد. آدم چقدر در پایان ماه رمضان تازه دلش برای خوب بودن تنگ میشود.
نالۀ دو نوجوان که بر بالین مادرشان اشک میریختند و از اتاق روبرو به گوش میرسید مرا به آینده برد. پزشکان دیگر نمیتوانستند کاری برای مادرشان انجام دهند. آیندهای که بیتردید همۀ ما به نوعی با آن مواجهیم و به آن بیتوجهیم. (قَدْ تَناوَلَ الاَقْرِبآءُ اَطْرافَ جنازَتی ...) یقیناً در آن زمان، بیش از هر وقت دیگری دلمان برای تمام رمضانهای از دست رفته تنگ خواهد شد.
ما از آن گذشته و دیونی که خوبان به گردن ما دارند نمیتوانیم رها بشویم و به این آینده که معلوم نیست دور باشد به سرعت نزدیک میشویم. این معمّا ظاهراً هیچگاه حل نمیشود که چرا حرکت بیرحمانه و مقتدرانۀ زمان را که از روی ما عبور میکند متوجه نمیشویم. ما همانطور که حرکت زمین را متوجه نمیشویم، عبور زمان را هم درک نمیکنیم. معلوم نیست چرا ما این توهّم را داریم که همه چیز ثابت است. ما تنها پس از مرگ، صدای غرش مهیب حرکت زمین و زمان را احساس خواهیم کرد و تنها پس از خروج از این جهان عظمت کائنات را درخواهیم یافت؛ اگر دریابیم.
هماکنون راه نجات از رنج تمام آسیبهایی که به خودمان زدهایم، پناه بردن به همین خدایی است که در لحظات آخر ماه مبارک رمضان در مهربانترین حالت خود قرار دارد. از همۀ دوستانی که برای شفای برادر کوچک خود دعا فرمودهاند تشکر میکنم و برای این لحظات پایانی التماس دعای بیشتر دارم و دعاگوی همۀ دوستان هستم.
خدایا ما را ببخش که خاطرات خوبی را در این ماه مبارک خلق نکردیم. تنها دستمایۀ ما از این ماه رمضان تهیدستی ماست و اینکه از خود راضی نیستیم. ای خدایی که ازخودراضی بودن را دوست نداری، از ما بیدلیل راضی باش و از فضلت به ما ببخش و ما را در آغوش رحمت خود بگیر و رها نکن.
علیرضا پناهیان
سی اُم ماه مبارک رمضان ۹۶
#رمضان #عید_فطر
@Panahian_ir
بسم الله الرحمن الرحیم
بیماریهای جسمی تا حدی تیمار شد و از بیمارستان نتایجی حاصل شد ولی با بیماریهای فراوان روحی چه کنیم که در درمانگاه رمضان تیمار نشد و باقی ماند؟ اطباء روح میگویند اگر یک بیماری در رمضان اصلاح نشود، پس از آن ممکن است آثارش به صورت بدخیم ظاهر شود.
قبل از خروج از بیمارستان، گذشته و آیندۀ مرا اسکن کردند و مبهوتِ ازدسترفتهها و مقهور دستنیافتنیها شدم. در اتاق مجاور، جانباز قطع نخاعی از آشنایان دوران نوجوانی بستری بود که در حال شیمی درمانی بود و مرا به گذشته برد. به زیارتش رفتم؛ چقدر در برابر لبخندهایش و رضایتمندیاش از زندگی سی ساله بر روی ویلچر، کوچک و حقیر بودم، و چقدر مقاومتش در چشمانم عظمت داشت. چهرهاش دیگر هیچ شباهتی با دوران نوجوانی نداشت، دوست ندارم چهرۀ هیچ جانبازی را پیر ببینم. برای من او هنوز همان نوجوان باحیا و بیادعایی بود که بود، و چقدر راحت از خودش گذشت ولی چقدر سرمایهدار شده بود. گذشتههای از دست رفتهام را به یاد آوردم و خاطرات همۀ شهیدان و جانبازانی را که در همین بیمارستان چند صباحی با آنها همنشین بودم برایم تازه شد. آدم چقدر در پایان ماه رمضان تازه دلش برای خوب بودن تنگ میشود.
نالۀ دو نوجوان که بر بالین مادرشان اشک میریختند و از اتاق روبرو به گوش میرسید مرا به آینده برد. پزشکان دیگر نمیتوانستند کاری برای مادرشان انجام دهند. آیندهای که بیتردید همۀ ما به نوعی با آن مواجهیم و به آن بیتوجهیم. (قَدْ تَناوَلَ الاَقْرِبآءُ اَطْرافَ جنازَتی ...) یقیناً در آن زمان، بیش از هر وقت دیگری دلمان برای تمام رمضانهای از دست رفته تنگ خواهد شد.
ما از آن گذشته و دیونی که خوبان به گردن ما دارند نمیتوانیم رها بشویم و به این آینده که معلوم نیست دور باشد به سرعت نزدیک میشویم. این معمّا ظاهراً هیچگاه حل نمیشود که چرا حرکت بیرحمانه و مقتدرانۀ زمان را که از روی ما عبور میکند متوجه نمیشویم. ما همانطور که حرکت زمین را متوجه نمیشویم، عبور زمان را هم درک نمیکنیم. معلوم نیست چرا ما این توهّم را داریم که همه چیز ثابت است. ما تنها پس از مرگ، صدای غرش مهیب حرکت زمین و زمان را احساس خواهیم کرد و تنها پس از خروج از این جهان عظمت کائنات را درخواهیم یافت؛ اگر دریابیم.
هماکنون راه نجات از رنج تمام آسیبهایی که به خودمان زدهایم، پناه بردن به همین خدایی است که در لحظات آخر ماه مبارک رمضان در مهربانترین حالت خود قرار دارد. از همۀ دوستانی که برای شفای برادر کوچک خود دعا فرمودهاند تشکر میکنم و برای این لحظات پایانی التماس دعای بیشتر دارم و دعاگوی همۀ دوستان هستم.
خدایا ما را ببخش که خاطرات خوبی را در این ماه مبارک خلق نکردیم. تنها دستمایۀ ما از این ماه رمضان تهیدستی ماست و اینکه از خود راضی نیستیم. ای خدایی که ازخودراضی بودن را دوست نداری، از ما بیدلیل راضی باش و از فضلت به ما ببخش و ما را در آغوش رحمت خود بگیر و رها نکن.
علیرضا پناهیان
سی اُم ماه مبارک رمضان ۹۶
#رمضان #عید_فطر
@Panahian_ir