قرب به اهل بیت ۱۴
@ostad_shoaje
مجموعه #قرب_به_اهل_بیت (علیهماالسلام) ۱۴
#استاد_شجاعی | #استاد_انصاریان
✅ شما در همین لحظه میتوانید میزان قرب خود را به اهل بیت علیهمالسلام، تعیینِ سطح کرده، و بدانید از اینجایی که ایستادید تا لحظهی تعلّق (چسبندگی) به اهل بیت علیهمالسلام، چقدر فاصله دارید؟
@ostad_shojae | montazer.ir
#استاد_شجاعی | #استاد_انصاریان
@ostad_shojae | montazer.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
✨ «مهلت پیش ثبت نام اردوی فکر و ذکر ۶ رو به اتمام است»
※ به اطلاع علاقهمندانِ شرکت در دورههای توحیدی فکر و ذکر میرسانیم :
برای پیش ثبت نام در ششمین دوره توحیدی با موضوع «شرح آیه بِسمِ الله الرّحمنِ الرّحیم» تنها تا فردا ۲۴ تیر ماه فرصت باقیست و ظرفیت درحال تکمیل است!
متقاضیان برای پیش ثبت نام در اردو، فرم زیر را کامل مطالعه کرده و تکمیل کنند.
👉 montazer.ir/form412/
MONTAZER.IR
※ به اطلاع علاقهمندانِ شرکت در دورههای توحیدی فکر و ذکر میرسانیم :
برای پیش ثبت نام در ششمین دوره توحیدی با موضوع «شرح آیه بِسمِ الله الرّحمنِ الرّحیم» تنها تا فردا ۲۴ تیر ماه فرصت باقیست و ظرفیت درحال تکمیل است!
متقاضیان برای پیش ثبت نام در اردو، فرم زیر را کامل مطالعه کرده و تکمیل کنند.
👉 montazer.ir/form412/
MONTAZER.IR
#آرشیو_پخش_زنده 📡
پوستر بالا سرفصلهای سخنرانی استاد شجاعی در جلسه امروز شنبه ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۳ در شهر #اصفهان میباشد.👆
✘ فایل صوتی این جلسه را نیز میتوانید در آدرس زیر در «آرشیو پخش زنده» وب سایت مدیا منتظر مشاهده نمایید:
※ لینک مراسم ویژه شهادت اباعبدالله علیهالسلام
http://media.montazer.ir/شهادت-امام-حسین-علیه-السلام-1403-اصفهان/
🎞 منتظر: رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
@ostad_shojae | montazer.ir
پوستر بالا سرفصلهای سخنرانی استاد شجاعی در جلسه امروز شنبه ۲۳ تیر ماه ۱۴۰۳ در شهر #اصفهان میباشد.👆
✘ فایل صوتی این جلسه را نیز میتوانید در آدرس زیر در «آرشیو پخش زنده» وب سایت مدیا منتظر مشاهده نمایید:
※ لینک مراسم ویژه شهادت اباعبدالله علیهالسلام
http://media.montazer.ir/شهادت-امام-حسین-علیه-السلام-1403-اصفهان/
🎞 منتظر: رسانه رسمی استاد محمد شجاعی
@ostad_shojae | montazer.ir
مجموعه پوستر نمایشگاهی #در_رکاب_امام
※ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ
این صدای شیطان است:
خودتان را سرزنش کنید نه مرا؛
اگر طوفان «شک» آمد و «امام حق» انتخاب تو نبود، فردا نیز انتخابت بودن «در رکاب امام» نخواهد بود!
«استودیو گرافیک انسان تمام»
@ostad_shojae
※ فَلَا تَلُومُونِي وَلُومُوا أَنْفُسَكُمْ
این صدای شیطان است:
خودتان را سرزنش کنید نه مرا؛
اگر طوفان «شک» آمد و «امام حق» انتخاب تو نبود، فردا نیز انتخابت بودن «در رکاب امام» نخواهد بود!
«استودیو گرافیک انسان تمام»
@ostad_shojae
قسمت پنجم_عمودی.jpg
4 MB
مجموعه پوستر نمایشگاهی #در_رکاب_امام
#پوستر شماره ۵
دریافت فایل باکیفیت تمام شمارههای مجموعه:👇
media.montazer.ir/نمایشگاه-در-رکاب-امام/
montazer.ir
#پوستر شماره ۵
دریافت فایل باکیفیت تمام شمارههای مجموعه:👇
media.montazer.ir/نمایشگاه-در-رکاب-امام/
montazer.ir
#گپ_روز : آدم عاشق جرعه جرعه میخورد همهی دردها را ... حتی اگر از این معشوق سهم زیادی نداشته باشد.
#موضوع_روز : وفاداری به امام
✍️ از اول هم، با ازدواجشان موافق نبود!
دختر ته تغاریِ زیبارویِ ننهجان، عاشق یک مرد کچل فقیر شده بود که شانزده سال از خودش بزرگتر بود.
و این ننه جان، با اینکه آخر رضایت داد و آنها به هم رسیدند، ولی تا وقتی آقاجان زنده بود، جان به لبش کرد!
• ننهجان اما نمیدانست که در درون این مرد، جهانی جریان دارد که سالها بعد از وفاتش نیز بوی رحمانیتش در خاطر تمام اهالی شهر جا میماند!
• یک روز زیر درخت ازگیل خانه اقاجان داشتم خاک بازی میکردم، که ننهجان از پرچین وسط خانه خودش و خانه آقاجان رد شد و آمد آنجا!
شروع کرد با عصبانیت پشت سر آقاجان حرف زدن، که چرا این وضع زندگی شماست!
این مرد از پس اداره مخارجش برنمیآید، صاحب نوه شدهاید و هنوز هم در همین خانه کاهگلی زندگی میکنید و ... از این حرفهای مسخره !
• او میگفت و عزیزجان هیچ نمیگفت و من زیر درخت ازگیل غصه میخوردم.
صدای دوچرخه آقاجان را پشت در شنیدم که ایستاد!
ولی در باز نشد و او داخل نیامد.
وقتی ننهجان حرفهایش تمام شد و دلش خنک شد و رفت؛ در باز شد و آقاجان با همان چهره باز و لبخند همیشگی با دوچرخهاش آمد داخل!
از شالیزاری میآمد که صاحبش جز به آقاجان اعتماد نداشت، و آنرا داده بود دستش تا برنج بکارد، شریکی!
• آقاجان دوچرخهاش را به دیوار تکیه داد و با زانوهایش روی زمین آمد و دستش را باز کرد و من دویدم و خودم را انداختم در بغلش تا مثل همیشه میان سینهی ستبرش غرق شوم.
دویدم اما اینبار شاد نبودم! و آقاجان اینرا میدانست...
غصه همهی جانم را گرفته بود، و بغض داشت خفهام میکرد.
• سرم را توی گردن آقاجان فرو کردم و اشکم گریبان آقاجان را خیس کرد!
همانجا روی زمین چهارزانو نشست و زیر گوشم گفت : هیش.... باباجان! هیچی نگو.
گفتم : من از او بدم میآید!
آقاجان دستش را پشت سرم گذاشت و دهانش را زیر گوشم ! و گفت : تو نباید حرفهای ننهجان را باور کنی!
او عاشق عزیزجان است ...درست شبیه من!
گفتم : من اما از او بدم میآید!
گفت : هیش ... باباجان! باباها باید عاشق باشند وگرنه بابای خوبی نمیشوند.
گفتم : اینکه شما اینقدر بابای خوبی هستید یعنی عاشقید؟
موهایم را که در میان انگشتانش بود گرفت و بوسید و گفت: آدمهای عاشق دو تا فرق با بقیه دارند:
اول اینکه : برای اینکه عشقشان آزار نبیند، تمام سختیهایی که به آنها میرسد را جرعه جرعه و بی شکایت مینوشند تا آب در دل عشقشان تکان نخورد!
دوم اینکه : تمام آدمهایی را که معشوقشان آنها را دوست دارد، دوست دارند! حتی اگر آنها دوستش نداشته باشند.
• گفتم : اوهوم ... مثل شما !
آقاجان مرا از بغلش زمین گذاشت و بیسکوییت پتیبور پنج تومنیاش را داد دستم و رفت دست و پاهایش را لب حوض بشوید.
اما من همچنان ریز ریز اشک میریختم و کامیون پلاستیکیام را از خاک پر میکردم.
• امروز از صبح درگیر «موضوع روز» امروزم .... «وفا» «وفااااای به امام»...
هر چه فکر کردم دیدم، عشق تنها علّت وفاداری است!
آدم عاشق شود؛ «وفادار» میشود!
تا تقی به توقی میخورد نقاَش را به جان معشوقش نمیزند!
جرعه جرعه میخورد همهی دردها را ... حتی اگر از این معشوق سهم زیادی نداشته باشد.
• و من اولین بار اینرا از آقاجان آموخته بودم: « وفا محصول عشق است» و آدمهای عاشق دو تا فرق با بقیه دارند که البته من امروز اسم هر دوی این فرقها را میگذارم : «وفا»
@ostad_shojae |montazer.ir
#موضوع_روز : وفاداری به امام
دختر ته تغاریِ زیبارویِ ننهجان، عاشق یک مرد کچل فقیر شده بود که شانزده سال از خودش بزرگتر بود.
و این ننه جان، با اینکه آخر رضایت داد و آنها به هم رسیدند، ولی تا وقتی آقاجان زنده بود، جان به لبش کرد!
• ننهجان اما نمیدانست که در درون این مرد، جهانی جریان دارد که سالها بعد از وفاتش نیز بوی رحمانیتش در خاطر تمام اهالی شهر جا میماند!
• یک روز زیر درخت ازگیل خانه اقاجان داشتم خاک بازی میکردم، که ننهجان از پرچین وسط خانه خودش و خانه آقاجان رد شد و آمد آنجا!
شروع کرد با عصبانیت پشت سر آقاجان حرف زدن، که چرا این وضع زندگی شماست!
این مرد از پس اداره مخارجش برنمیآید، صاحب نوه شدهاید و هنوز هم در همین خانه کاهگلی زندگی میکنید و ... از این حرفهای مسخره !
• او میگفت و عزیزجان هیچ نمیگفت و من زیر درخت ازگیل غصه میخوردم.
صدای دوچرخه آقاجان را پشت در شنیدم که ایستاد!
ولی در باز نشد و او داخل نیامد.
وقتی ننهجان حرفهایش تمام شد و دلش خنک شد و رفت؛ در باز شد و آقاجان با همان چهره باز و لبخند همیشگی با دوچرخهاش آمد داخل!
از شالیزاری میآمد که صاحبش جز به آقاجان اعتماد نداشت، و آنرا داده بود دستش تا برنج بکارد، شریکی!
• آقاجان دوچرخهاش را به دیوار تکیه داد و با زانوهایش روی زمین آمد و دستش را باز کرد و من دویدم و خودم را انداختم در بغلش تا مثل همیشه میان سینهی ستبرش غرق شوم.
دویدم اما اینبار شاد نبودم! و آقاجان اینرا میدانست...
غصه همهی جانم را گرفته بود، و بغض داشت خفهام میکرد.
• سرم را توی گردن آقاجان فرو کردم و اشکم گریبان آقاجان را خیس کرد!
همانجا روی زمین چهارزانو نشست و زیر گوشم گفت : هیش.... باباجان! هیچی نگو.
گفتم : من از او بدم میآید!
آقاجان دستش را پشت سرم گذاشت و دهانش را زیر گوشم ! و گفت : تو نباید حرفهای ننهجان را باور کنی!
او عاشق عزیزجان است ...درست شبیه من!
گفتم : من اما از او بدم میآید!
گفت : هیش ... باباجان! باباها باید عاشق باشند وگرنه بابای خوبی نمیشوند.
گفتم : اینکه شما اینقدر بابای خوبی هستید یعنی عاشقید؟
موهایم را که در میان انگشتانش بود گرفت و بوسید و گفت: آدمهای عاشق دو تا فرق با بقیه دارند:
اول اینکه : برای اینکه عشقشان آزار نبیند، تمام سختیهایی که به آنها میرسد را جرعه جرعه و بی شکایت مینوشند تا آب در دل عشقشان تکان نخورد!
دوم اینکه : تمام آدمهایی را که معشوقشان آنها را دوست دارد، دوست دارند! حتی اگر آنها دوستش نداشته باشند.
• گفتم : اوهوم ... مثل شما !
آقاجان مرا از بغلش زمین گذاشت و بیسکوییت پتیبور پنج تومنیاش را داد دستم و رفت دست و پاهایش را لب حوض بشوید.
اما من همچنان ریز ریز اشک میریختم و کامیون پلاستیکیام را از خاک پر میکردم.
• امروز از صبح درگیر «موضوع روز» امروزم .... «وفا» «وفااااای به امام»...
هر چه فکر کردم دیدم، عشق تنها علّت وفاداری است!
آدم عاشق شود؛ «وفادار» میشود!
تا تقی به توقی میخورد نقاَش را به جان معشوقش نمیزند!
جرعه جرعه میخورد همهی دردها را ... حتی اگر از این معشوق سهم زیادی نداشته باشد.
• و من اولین بار اینرا از آقاجان آموخته بودم: « وفا محصول عشق است» و آدمهای عاشق دو تا فرق با بقیه دارند که البته من امروز اسم هر دوی این فرقها را میگذارم : «وفا»
@ostad_shojae |montazer.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دقیقاً نقطهی ضعف شیعه در تمام تاریخ است!
#کلیپ | #استاد_شجاعی
منبع : جلسه ۷۵ از مبحث انسان شناسی پیشرفته
@ostad_shojae | montazer.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#استوری| #استاد_شجاعی
@ostad_shojae I montazer.ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
اماننامهی عصر غربال
@ostad_shojae
چه باعث میشود آدم از غربال در امان بماند.
#پادکست_روز
#رهبری #استاد_عالی #استاد_شجاعی
@ostad_shojae
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
※ عزاداری برای امام حسین یا برای خودمان،
که هنوز از عزای امام فقط به گریه بر مصیبتهای ایشان بسنده کردهایم و از عزای عظیمتری که بر نسلهای پیش از ما و بر خودمان تحمیل شده غافلیم؟
※ اگر هنوز مصیبت امام را تشنگی و اسارت و غریبی میدانیم وقتش رسیده که یک بار مفهوم عزاداری و مصیبت اعظم وارده بر جهان را دوره کنیم.
※ مجموعه مقالات عزادار حقیقی بر اساس سخنرانیهای استاد شجاعی با موضوع «شرح زیارت عاشورا» تنظیم شده و آفات وارده بر عزاداریهای ما را بررسی میکند👇
کلیک کنید:
blog.montazer.ir/category/مناسبت-ها/ماه-محرم/
@ostad_shojae | blog.montazer.ir
که هنوز از عزای امام فقط به گریه بر مصیبتهای ایشان بسنده کردهایم و از عزای عظیمتری که بر نسلهای پیش از ما و بر خودمان تحمیل شده غافلیم؟
※ اگر هنوز مصیبت امام را تشنگی و اسارت و غریبی میدانیم وقتش رسیده که یک بار مفهوم عزاداری و مصیبت اعظم وارده بر جهان را دوره کنیم.
※ مجموعه مقالات عزادار حقیقی بر اساس سخنرانیهای استاد شجاعی با موضوع «شرح زیارت عاشورا» تنظیم شده و آفات وارده بر عزاداریهای ما را بررسی میکند👇
کلیک کنید:
blog.montazer.ir/category/مناسبت-ها/ماه-محرم/
@ostad_shojae | blog.montazer.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
▪️ إنّ لِقَتلِ الحُسينِ حَرارَةً في قُلوبِ المُؤمِنينَ لاتَبرُدُ اَبَداً.
سردم نکنی، طردم نکنی! | نریمان پناهی
#استوری_مداحی
@ostad_shojae
سردم نکنی، طردم نکنی! | نریمان پناهی
#استوری_مداحی
@ostad_shojae
#گپ_روز : هنوز ما فقط حضرت زهرا سلاماللهعلیها را صاحب عزا میدانیم!
#موضوع_روز : آفتهای عزاداری
• این روزها چقدر حرف، برای زدن هست، نمیدانم چقدرشان را میشود گفت!
این روزها هجوم میآورند تمام حرفهایی که باید وسط مجالس عزاداری، علِت اصلی همه گریهها باشند!
• داشتم با خودم فکر میکردم :
همین الآن وسط تمام هیئتها و مجالس عزاداری، که بندِ محکم زمینند به آسمان و هر سال قلبهای مردهی زیادی را احیاء میکنند:
هزار نیّت و دعا و حاجت، از قلبهای ما میگذرد!
حق داریم ...
کسی را جز این خاندان نداریم، که دست یاری دراز کنیم!
یکی زیر مشکلات زندگی کمرش خم شده، و قرضها که روی قرض تلنبار شده، آرامشش را گرفته!
یکی از سقوط اخلاقی نوجوان و جوانش هراسان است و نور امید و هدایت میخواهد!
یکی بیمار دارد و زیر فشارهای مریضداری برای شفای بیمارش دعا میکند!
• داشتم با خودم فکر میکردم:
۱۴ قرن است ما مفتخریم به عزاء.
عزایی که آب حیات است در رگهای انسانیِ ما.
عزایی که انسانیت را زنده نگه داشته!
ولی نتوانسته این درک را همهگیر کند، که هر چه میکِشیم از همین عاشوراست که قرنهاست برایش رخت عزا به تن میکنیم.
• هنوز فقط حضرت زهرا سلاماللهعلیها را صاحب عزا میدانیم؛ در حالی که صاحب عزای اصلی خودِ ماییم!
که امروز مجبوریم بنشینیم و برای چیزهایی نگران باشیم که اگر دنیا صاحب داشت، اگر مسیر درست را طی میکرد، این مشکلات نبود که گلوی ما را سفت بگیرد و بفشارد.
جهان در تمدن خویش به فنا رسیده است و نیاز به تمدنی دارد که صفر و صدش درست چیده شده باشد !
همان تمدنی که امام حسین علیهالسلام حذف شد، تا این تمدن جهان را نگیرد!
تمدنی که انسان را میبیند، نه این زن و مرد را،
و صفر و صدش را بر مبنای نگاه خدا به این انسان میچیند.
• وسط هیئتها نشستهایم، و نمیدانیم اگر تمدن حاکم بر جهان، تمدن امام معصوم میبود قطعا صفر و صدش معصومانه چیده میشد، یعنی همانطور که خدا میخواست، و اینگونه فقر در تمام ابعادش ما را به ستوه نمیآورد:
ـ فقر در اقتصاد
ـ فقر در فرهنگ و اخلاق
ـ فقر در سلامت
ـ فقر در ....
ما به فقر رسیدیم، چون منبع این تمدن را داشتیم و نفهمیدیم چگونه باید دنیایمان را بر اساس آن اداره کنیم.
• این تمدن، در جهان، بزودی براحتی فراگیر میشود زیرا :
ـ تمدن جهان به نهایت سقوطش رسیده،
ـ و خستگی بشر برای درک یک زندگی آرام، آخرین روزهای بلوغ خود را طی میکند!
✘ کاش هیئتها همه میدانستند:
یک هیئت، آنجا گلِ آخر را میزند که عزادارانش به این اداراک برسند اگر همین الآن دغدغهی نام و نان و سلامتی و ... دارند یعنی صاحب عزا آنهایند!
و باید برای تمدنی انسانی، که دغدغهها هم در آن انسانیاند، تلاش کنند.
برای حاکم کردن آخرین متخصص معصوم که صفر و صد تمدنش را معصومانه ببندد تا «عدالت» ساده ترین خروجی این تمدن باشد.
※ مبانی انسانشناسی در تمدن نوین الهی
@ostad_shojae
#موضوع_روز : آفتهای عزاداری
• این روزها چقدر حرف، برای زدن هست، نمیدانم چقدرشان را میشود گفت!
این روزها هجوم میآورند تمام حرفهایی که باید وسط مجالس عزاداری، علِت اصلی همه گریهها باشند!
• داشتم با خودم فکر میکردم :
همین الآن وسط تمام هیئتها و مجالس عزاداری، که بندِ محکم زمینند به آسمان و هر سال قلبهای مردهی زیادی را احیاء میکنند:
هزار نیّت و دعا و حاجت، از قلبهای ما میگذرد!
حق داریم ...
کسی را جز این خاندان نداریم، که دست یاری دراز کنیم!
یکی زیر مشکلات زندگی کمرش خم شده، و قرضها که روی قرض تلنبار شده، آرامشش را گرفته!
یکی از سقوط اخلاقی نوجوان و جوانش هراسان است و نور امید و هدایت میخواهد!
یکی بیمار دارد و زیر فشارهای مریضداری برای شفای بیمارش دعا میکند!
• داشتم با خودم فکر میکردم:
۱۴ قرن است ما مفتخریم به عزاء.
عزایی که آب حیات است در رگهای انسانیِ ما.
عزایی که انسانیت را زنده نگه داشته!
ولی نتوانسته این درک را همهگیر کند، که هر چه میکِشیم از همین عاشوراست که قرنهاست برایش رخت عزا به تن میکنیم.
• هنوز فقط حضرت زهرا سلاماللهعلیها را صاحب عزا میدانیم؛ در حالی که صاحب عزای اصلی خودِ ماییم!
که امروز مجبوریم بنشینیم و برای چیزهایی نگران باشیم که اگر دنیا صاحب داشت، اگر مسیر درست را طی میکرد، این مشکلات نبود که گلوی ما را سفت بگیرد و بفشارد.
جهان در تمدن خویش به فنا رسیده است و نیاز به تمدنی دارد که صفر و صدش درست چیده شده باشد !
همان تمدنی که امام حسین علیهالسلام حذف شد، تا این تمدن جهان را نگیرد!
تمدنی که انسان را میبیند، نه این زن و مرد را،
و صفر و صدش را بر مبنای نگاه خدا به این انسان میچیند.
• وسط هیئتها نشستهایم، و نمیدانیم اگر تمدن حاکم بر جهان، تمدن امام معصوم میبود قطعا صفر و صدش معصومانه چیده میشد، یعنی همانطور که خدا میخواست، و اینگونه فقر در تمام ابعادش ما را به ستوه نمیآورد:
ـ فقر در اقتصاد
ـ فقر در فرهنگ و اخلاق
ـ فقر در سلامت
ـ فقر در ....
ما به فقر رسیدیم، چون منبع این تمدن را داشتیم و نفهمیدیم چگونه باید دنیایمان را بر اساس آن اداره کنیم.
• این تمدن، در جهان، بزودی براحتی فراگیر میشود زیرا :
ـ تمدن جهان به نهایت سقوطش رسیده،
ـ و خستگی بشر برای درک یک زندگی آرام، آخرین روزهای بلوغ خود را طی میکند!
✘ کاش هیئتها همه میدانستند:
یک هیئت، آنجا گلِ آخر را میزند که عزادارانش به این اداراک برسند اگر همین الآن دغدغهی نام و نان و سلامتی و ... دارند یعنی صاحب عزا آنهایند!
و باید برای تمدنی انسانی، که دغدغهها هم در آن انسانیاند، تلاش کنند.
برای حاکم کردن آخرین متخصص معصوم که صفر و صد تمدنش را معصومانه ببندد تا «عدالت» ساده ترین خروجی این تمدن باشد.
※ مبانی انسانشناسی در تمدن نوین الهی
@ostad_shojae
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⚠️ به سخنرانی طوفانی و فوقالعادهی شاگرد علامه زرآبادی در عالم رویا، نمرهی پایینی میدهند! و میگویند شما ملاک قبولی را نداشتید!
#کلیپ | #استاد_شجاعی
منبع:شهادت امام حسین علیه السلام
@ostad_shojae | montazer.ir
#کلیپ | #استاد_شجاعی
منبع:شهادت امام حسین علیه السلام
@ostad_shojae | montazer.ir