مهارتهای کلامی_5
@ostad_shojae
#مهارتهای_کلامی ۵
#استاد_شجاعی 🎤
حق #زبان بر ما، این است که بوسیلهی آن؛
ـ هم به خودمان خیر برسانیم،
ـ هم به دیگران!
زبان تند، تیز، طعنهانگیز، بیادب ... دائماً در میان دو آتش دست و پا میزند؛
ـ آتشی که بر صاحب خود میزند!
ـ آتشی که بر اطرافیانش میزند!
#تعارضات_زناشویی
#رشد_و_قدرت
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
#استاد_شجاعی 🎤
حق #زبان بر ما، این است که بوسیلهی آن؛
ـ هم به خودمان خیر برسانیم،
ـ هم به دیگران!
زبان تند، تیز، طعنهانگیز، بیادب ... دائماً در میان دو آتش دست و پا میزند؛
ـ آتشی که بر صاحب خود میزند!
ـ آتشی که بر اطرافیانش میزند!
#تعارضات_زناشویی
#رشد_و_قدرت
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
مهارتهای کلامی_8
@ostad_shojae
#مهارتهای_کلامی ۸
#استاد_شجاعی 🎤
★ بخش مهمی از مسیر خودسازی؛ رعایت مراتب ادب در کلام است، که دربرابر اشخاص مختلف در زندگی ما متفاوت است!
- مراتب ادب در برابر کودک ما، با نوجوان ما، متفاوت است.
- رعایت ادب در برابر والدین ما، با همسرمان متفاوت است ...
✓ باید برای آموختنشان وقت گذاشت و تمرین کرد.
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
#استاد_شجاعی 🎤
★ بخش مهمی از مسیر خودسازی؛ رعایت مراتب ادب در کلام است، که دربرابر اشخاص مختلف در زندگی ما متفاوت است!
- مراتب ادب در برابر کودک ما، با نوجوان ما، متفاوت است.
- رعایت ادب در برابر والدین ما، با همسرمان متفاوت است ...
✓ باید برای آموختنشان وقت گذاشت و تمرین کرد.
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
مهارتهای کلامی_9
@ostad_shojae
#مهارتهای_کلامی ۹
#استاد_شجاعی 🎤
▪️ادب در کلام، فقط منحصر به دایرهی واژگان ما نیست، بلکه بیش از کلام، زبان بدن ما را نیز شامل میشود!
⚡️گاهی اشارات چشم و ابرو، و نوع نفوذ چشم، چنان خنجر برّندهای در قلب مخاطب وارد میکند، که میتواند ما را از چشمان خدا، ساقط کند.
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
#استاد_شجاعی 🎤
▪️ادب در کلام، فقط منحصر به دایرهی واژگان ما نیست، بلکه بیش از کلام، زبان بدن ما را نیز شامل میشود!
⚡️گاهی اشارات چشم و ابرو، و نوع نفوذ چشم، چنان خنجر برّندهای در قلب مخاطب وارد میکند، که میتواند ما را از چشمان خدا، ساقط کند.
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
مهارتهای کلامی_11
@ostad_shojae
#مهارتهای_کلامی ۱۱
← |برای رسیدن به اَمنیّت زبان و ادب کلام؛
بطوریکه دیگران در کنارمان احساس امنیّت کنند؛ باید بسرعت از روح #قضاوت فاصله بگیریم ...|
خودمان را دائماً بجای دیگران قرار داده، و بتوانیم به آنها حق بدهیم.
در اینصورت بخش عظیمی از تیزیها و تندیهای زبان ما، از بین خواهند رفت.
#سرزنش
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
← |برای رسیدن به اَمنیّت زبان و ادب کلام؛
بطوریکه دیگران در کنارمان احساس امنیّت کنند؛ باید بسرعت از روح #قضاوت فاصله بگیریم ...|
خودمان را دائماً بجای دیگران قرار داده، و بتوانیم به آنها حق بدهیم.
در اینصورت بخش عظیمی از تیزیها و تندیهای زبان ما، از بین خواهند رفت.
#سرزنش
#ادب_در_کلام
@ostad_shojae
#ادب ، رمزِ کرامت است!
و کرامت، رمزِ عزّت ...
ادب در برابر ولایت، انسان را تا اوجِ قلّهی کرامت، صعود میدهد!
🌟همانجا که آنقدر عزیز میشوی؛
که خداوند، فرزندانِ ناموسِ آسمان را به دستانِ تو میسپارد!
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
@Ostad_Shojae
و کرامت، رمزِ عزّت ...
ادب در برابر ولایت، انسان را تا اوجِ قلّهی کرامت، صعود میدهد!
🌟همانجا که آنقدر عزیز میشوی؛
که خداوند، فرزندانِ ناموسِ آسمان را به دستانِ تو میسپارد!
#حضرت_ام_البنین سلاماللهعلیها
@Ostad_Shojae
※مجموعه داستان #همه_نمیرسند (آخر)
روز دهم | حرّ بن یزید ریاحی
| ماجرای مردی که رسید |
※ امام حسین علیهالسلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای انتقال امام نزد ابنزیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
• حرّ گرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام ✘ محترمانه ✘ بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز اشاره کرد.
• در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و حرّ را فرمانده بنیتمیم و بنی هَمْدان کرد.
با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید.
• حرّ چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد (امام) بجنگی؟»
• گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.»
حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیدالله) نپذیرفت.»
✘ پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد.
مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟»
حر در حالی که میلرزید پاسخی نداد.
مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست تو را نام میبردم، پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
✘ حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»✘
• حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(ع) حرکت کرد.
• گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.
ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن :
※ بعضی پُل ها خراب کردنی نیستند!
که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو میریزد!
یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب میکند آدم را : #ادب است!
حتی اگر وسط سپاه حق باشی، بیادب که باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماً در فتنهای همهی سعادت را میگذاری و میروی!
ولی اگر این پُل فرو نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزشها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت میکشاند.
• آری #همه_نمیرسند ؛
امّـــــا چشمان حرّ کور نشده بود، و دوراهیِ انتخاب را دید!
حر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید!
نه به سپاه امام ... که به معیّت امام در دنیا و آخرت رسید. | الحمدالله
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae
روز دهم | حرّ بن یزید ریاحی
| ماجرای مردی که رسید |
※ امام حسین علیهالسلام در منزلگاه ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
به گفته منابع، حُرّ نه برای جنگ بلکه برای انتقال امام نزد ابنزیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
• حرّ گرچه اقدامی سختگیرانه کرد، اما رفتارش با امام ✘ محترمانه ✘ بود؛ حتی یک بار به حرمت خاص حضرت فاطمه سلاماللهعلیها نیز اشاره کرد.
• در روز عاشورا، عمر بن سعد لشکر خود را آراست و فرماندهان هر بخش از سپاه را تعیین نمود و حرّ را فرمانده بنیتمیم و بنی هَمْدان کرد.
با آراسته شدن سپاه، لشکر عمر سعد آماده جنگ با سپاه امام گردید.
• حرّ چون تصمیم کوفیان را برای جنگ با آن حضرت(ع) جدی دید، نزد عمر بن سعد رفت و به او گفت: «آیا تو میخواهی با این مرد (امام) بجنگی؟»
• گفت: «آری به خدا قسم چنان جنگی بکنم که آسانترین آن افتادن سرها و بریدن دستها باشد.»
حر گفت: «مگر پیشنهادهای او خوشایندتان نبود؟» ابن سعد گفت: «اگر کار به دست من بود میپذیرفتم؛ ولی امیر تو (عبیدالله) نپذیرفت.»
✘ پس حر، عمر سعد را ترک کرد و در گوشهای از لشکر ایستاد و اندک اندک به سپاه امام(ع) نزدیک شد.
مهاجر بن اوس -که در لشکر عمر سعد بود- به حر گفت: «آیا میخواهی حمله کنی؟»
حر در حالی که میلرزید پاسخی نداد.
مهاجر که از حال و وضع حر به شک افتاده بود، او را مورد خطاب قرار داد و گفت: «به خدا قسم هرگز در هیچ جنگی تو را به این حال ندیده بودم، اگر از من میپرسیدند: شجاعترین مردم کوفه کیست تو را نام میبردم، پس این چه حالی است که در تو میبینم؟»
✘ حر گفت: «به درستی که خود را میان بهشت و جهنم میبینم و به خدا سوگند اگر تکهتکه شوم و مرا با آتش بسوزانند من جز بهشت چیز دیگری را انتخاب نخواهم کرد.»✘
• حر این را گفت و بر اسب خود نهیب زد و به سوی خیمهگاه امام(ع) حرکت کرد.
• گفتهاند که وی با حالی پریشان با امام مواجه شد و با اذعان به اینکه هرگز گمان نمیکرده است که کوفیان کار را به جنگ بکشانند، طلب بخشش کرد. امام برایش استغفار نمود و فرمود که تو در دنیا و آخرت آزادمرد (حرّ) هستی.
ـــــــــــــــــــــــــ پ . ن :
※ بعضی پُل ها خراب کردنی نیستند!
که اگر خراب شوند، ستونِ عاقبت بخیری در درون انسان فرو میریزد!
یکی از این پُل ها، که اگر فرو بریزد، خانه خراب میکند آدم را : #ادب است!
حتی اگر وسط سپاه حق باشی، بیادب که باشی یعنی خطرناکی برای امام، ناامنی برای امام، و حتماً در فتنهای همهی سعادت را میگذاری و میروی!
ولی اگر این پُل فرو نریزد، وسط سپاه دشمن هم که باشی، ادب و احترام در برابر ارزشها، تو را در اولین دور برگردان، به بازگشت میکشاند.
• آری #همه_نمیرسند ؛
امّـــــا چشمان حرّ کور نشده بود، و دوراهیِ انتخاب را دید!
حر به میانجیگری "ادب و حفظ حرمتش" به سپاه امام رسید!
نه به سپاه امام ... که به معیّت امام در دنیا و آخرت رسید. | الحمدالله
رسانه رسمی #استاد_محمد_شجاعی
@ostad_shojae