🔴"سفری دشخوار و تلخ از دهلیزهای خم اندر خم و پیچ اندرپیچ ..."
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
شکاف و دره عمیقی است بین پزشکی مردمی و پزشکی خصوصی شده و مبتنی بر کسب سودهای خالص کلان؛ میان مافیای دارو و درمان و آن پرستار و پزشک متخصصی که چون تخت آی سی یو برای خودش پیدا نشد، به راحتی جان می بازد همراه ده ها بیمارش.
پزشکی علمی است در خدمت نجات جان انسانها، اما پزشکی خصوصی شده، تجارتی شوم است که با زندگی میلیونها انسان کسب سود میکند.
مقابله با ناشناختههای هولناکی چون این بیماری با آزمون و خطا و آزمایش و با تلاش بی اندازه متخصصان و دانشمندان ممکن میشود، آنان که سودایی جز شکست این هیولا و هیولاهای مشابه با کمترین تلفات ندارند، اما مافیای دارو و درمان و واکسن، سودایی دیگر دارد، این فاجعه را فرصتی مناسب میبیند برای این که چند پلهای در میان یک درصدی های ثروتمند ارتقا یابد و ثروتش رکورد بشکند.
پزشک مردمی دروغ نمیگوید. به مردم اعلام میکند چه نمیداند، چه فهمیده است، تحقیقات در چه مرحلهای است، از خطرها عوارض احتمالی داروهای آزمایشی میگوید، داوطلب میطلبد برای آزمایش داروها و درمانها، نتیجه تحقیقات و فرمول داروهای حیات بخش را بی چشمداشتی مادی منتشر میکند، به آن امید که شاید همکار ناشناسی در گوشهی دیگری از دنیا، زودتر آن را به نتیجه برساند، برایش مهم نیست مالک فرمول کشف شده باشد، مهم این است که زودتر به نتیجه برسد. اما سرمایهدار مافیای دارو و بهداشت خصوصی شده، بر روز زندگی مردم آزمایش میکند، هیچ اطلاعاتی از تحقیقاتش بروز نمیدهد چرا که حق انحصار و لیسانس دارو برایش باید حفظ شود، تبلیغ میکند که فلان داروی آزمایشی موثر است، هزاران دوز فلان داروی تولید شده و باقیمانده از اپیدمی بیماری هولناک دیگری را که روز دستش مانده را به کشورهای فقیر هدیه میکند، پز انسان دوستی میگیرد و قهرمان رسانهها شود، اگر هم دارو موثر نبود، ککش نمیگزد، آن بچه افریقایی یا جوان جهان سومی که آیندهای ندارد، از گرسنگی بمیرد یا از عوارض این دارو، اصلا مهم نیست. کسی هم از اصل ماجرا خبردار نمیشود، چرا که این تحقیقات فوقمحرمانه است.
پس قبل از هر چیز به احترام باید سر خم کرد در برابر پرستاران، پزشکان و کادر درمان و محققانی که این روزهای سیاه فاجعه را بیلحظهای تردید، پشت بیماران را خالی نکردند؛ که اگر کمکهای بی دریغشان نبود و از خودگذشتی و ایثارشان، قربانیان این #سونامی_مرگی که بزرگان برایمان رقم زدند، بیش از این اینها بود.
از صمیم قلب سپاسگزار دستان مهربانتان که آن لحظات خفگی بیماری را با ماساژ نرم آرام میکند، سپاسگزار تاب آوردن لحظات بیتابی و کج خلقی بیمار آن هم با لبخندی و سکوتی یا کلمهای محبتآمیز و تلاش های فراوان برای یافتن راهی برای شکست این بیماری و ....
حتما بارها و بارها شنیدهاید و دیدهاید این سپاسگزاری ها و حق شناسی ها را.
آنچه میخوانید گزارشی کوتاه و مستند است از سفری بر روی لبه زندگی؛ همراه با هزاران هزاران تن دردمند دیگر.
***
نیمه شب باحالت خفگی، راهی بیمارستان شدم. نزدیکترین بیمارستان خصوصی؛ بیمارستانی قدیمی و با سابقه.
- خانم، بیمارم مشکل تنفسی دارد. حالش خوب نیست. نمیتونه نفس بکشه. برای پذیرش چه باید انجام دهم.
- ببر بیمارت را .
- چی؟ یعنی چه؟ میگویم حالش خوب نیست.
- تخت ندارم. گفتم ببرش بیمارستان دولتی بستری شود.
نگاهی به بخش اورژانس؟! شلوغ نبود. تختی خالی در کنج اتاقی دیده میشد.
اما جمله آمرانه و جدی، جای حرفی نگذاشت؛ حتا درحد نشان دادن کارت بانکی یا آوردن اسم آشنایی از کادر درمان در بیمارستان که معمولا در بیمارستانهای خصوصی جواب میدهد.
در سکوت ناشی از بهت شوک این برخورد غیرانسانی، بیمارستان را ترک کردیم درحالی که فکر کردم این پرستار چگونه نمیتواند بیاندیشد که شاید نفس بیمار تا بیمارستان بعدی و رسیدن به اکسیژن و ... تمام شود به راحتی؟ چگونه با خود نمیگوید اینجا اورژانس است، بگذار حداقل علایم حیاتی اش را چک کنم؟؟
و تنها چیزی که به فکرم رسید این بود که این پرستار نمیتواند سرخود چنین برخوردی کند، حتما بخشنامهای محرمانه هست برای نپذیرفتن بیماران بدحال و یا حداقل توصیه و دستور شفاهی مافوقی.
در پیگیری بعدی، چون "حق با مشتری است" و کسی پیدا شده وسط این همه معرکه برای پیگیری، این پاسخ که: -" بله اشتباه شده است. نباید این گونه برخورد میشد، اسم و مشخصات پرستار کشیک را بدهید با او برخورد خواهد شد؟!!"
به سرعت کاری باید کرد:
روی لبه زندگی در پی زندگی
#هاله_صفرزاده
شکاف و دره عمیقی است بین پزشکی مردمی و پزشکی خصوصی شده و مبتنی بر کسب سودهای خالص کلان؛ میان مافیای دارو و درمان و آن پرستار و پزشک متخصصی که چون تخت آی سی یو برای خودش پیدا نشد، به راحتی جان می بازد همراه ده ها بیمارش.
پزشکی علمی است در خدمت نجات جان انسانها، اما پزشکی خصوصی شده، تجارتی شوم است که با زندگی میلیونها انسان کسب سود میکند.
مقابله با ناشناختههای هولناکی چون این بیماری با آزمون و خطا و آزمایش و با تلاش بی اندازه متخصصان و دانشمندان ممکن میشود، آنان که سودایی جز شکست این هیولا و هیولاهای مشابه با کمترین تلفات ندارند، اما مافیای دارو و درمان و واکسن، سودایی دیگر دارد، این فاجعه را فرصتی مناسب میبیند برای این که چند پلهای در میان یک درصدی های ثروتمند ارتقا یابد و ثروتش رکورد بشکند.
پزشک مردمی دروغ نمیگوید. به مردم اعلام میکند چه نمیداند، چه فهمیده است، تحقیقات در چه مرحلهای است، از خطرها عوارض احتمالی داروهای آزمایشی میگوید، داوطلب میطلبد برای آزمایش داروها و درمانها، نتیجه تحقیقات و فرمول داروهای حیات بخش را بی چشمداشتی مادی منتشر میکند، به آن امید که شاید همکار ناشناسی در گوشهی دیگری از دنیا، زودتر آن را به نتیجه برساند، برایش مهم نیست مالک فرمول کشف شده باشد، مهم این است که زودتر به نتیجه برسد. اما سرمایهدار مافیای دارو و بهداشت خصوصی شده، بر روز زندگی مردم آزمایش میکند، هیچ اطلاعاتی از تحقیقاتش بروز نمیدهد چرا که حق انحصار و لیسانس دارو برایش باید حفظ شود، تبلیغ میکند که فلان داروی آزمایشی موثر است، هزاران دوز فلان داروی تولید شده و باقیمانده از اپیدمی بیماری هولناک دیگری را که روز دستش مانده را به کشورهای فقیر هدیه میکند، پز انسان دوستی میگیرد و قهرمان رسانهها شود، اگر هم دارو موثر نبود، ککش نمیگزد، آن بچه افریقایی یا جوان جهان سومی که آیندهای ندارد، از گرسنگی بمیرد یا از عوارض این دارو، اصلا مهم نیست. کسی هم از اصل ماجرا خبردار نمیشود، چرا که این تحقیقات فوقمحرمانه است.
پس قبل از هر چیز به احترام باید سر خم کرد در برابر پرستاران، پزشکان و کادر درمان و محققانی که این روزهای سیاه فاجعه را بیلحظهای تردید، پشت بیماران را خالی نکردند؛ که اگر کمکهای بی دریغشان نبود و از خودگذشتی و ایثارشان، قربانیان این #سونامی_مرگی که بزرگان برایمان رقم زدند، بیش از این اینها بود.
از صمیم قلب سپاسگزار دستان مهربانتان که آن لحظات خفگی بیماری را با ماساژ نرم آرام میکند، سپاسگزار تاب آوردن لحظات بیتابی و کج خلقی بیمار آن هم با لبخندی و سکوتی یا کلمهای محبتآمیز و تلاش های فراوان برای یافتن راهی برای شکست این بیماری و ....
حتما بارها و بارها شنیدهاید و دیدهاید این سپاسگزاری ها و حق شناسی ها را.
آنچه میخوانید گزارشی کوتاه و مستند است از سفری بر روی لبه زندگی؛ همراه با هزاران هزاران تن دردمند دیگر.
***
نیمه شب باحالت خفگی، راهی بیمارستان شدم. نزدیکترین بیمارستان خصوصی؛ بیمارستانی قدیمی و با سابقه.
- خانم، بیمارم مشکل تنفسی دارد. حالش خوب نیست. نمیتونه نفس بکشه. برای پذیرش چه باید انجام دهم.
- ببر بیمارت را .
- چی؟ یعنی چه؟ میگویم حالش خوب نیست.
- تخت ندارم. گفتم ببرش بیمارستان دولتی بستری شود.
نگاهی به بخش اورژانس؟! شلوغ نبود. تختی خالی در کنج اتاقی دیده میشد.
اما جمله آمرانه و جدی، جای حرفی نگذاشت؛ حتا درحد نشان دادن کارت بانکی یا آوردن اسم آشنایی از کادر درمان در بیمارستان که معمولا در بیمارستانهای خصوصی جواب میدهد.
در سکوت ناشی از بهت شوک این برخورد غیرانسانی، بیمارستان را ترک کردیم درحالی که فکر کردم این پرستار چگونه نمیتواند بیاندیشد که شاید نفس بیمار تا بیمارستان بعدی و رسیدن به اکسیژن و ... تمام شود به راحتی؟ چگونه با خود نمیگوید اینجا اورژانس است، بگذار حداقل علایم حیاتی اش را چک کنم؟؟
و تنها چیزی که به فکرم رسید این بود که این پرستار نمیتواند سرخود چنین برخوردی کند، حتما بخشنامهای محرمانه هست برای نپذیرفتن بیماران بدحال و یا حداقل توصیه و دستور شفاهی مافوقی.
در پیگیری بعدی، چون "حق با مشتری است" و کسی پیدا شده وسط این همه معرکه برای پیگیری، این پاسخ که: -" بله اشتباه شده است. نباید این گونه برخورد میشد، اسم و مشخصات پرستار کشیک را بدهید با او برخورد خواهد شد؟!!"
به سرعت کاری باید کرد:
🔴حکم جلب دو نفر از اعضای کانون مدافعان حقوق کارگر صادر شد
▪️طی دو هفته گذشته، حکم جلب #علیرضا_ثقفی و #اصغر_فیروزی، از اعضای موسس کانون مدافعان حقوق کارگر صادر و به محل کارشان ابلاغ شد.
اصغر فیروزی که در سال 1397 با پلمب کتابخانه مرجع در مشهد و موسسه فرهنگی پیام بازداشت شده بود، اکنون با ابلاغ حکم سه ماه حبس تعزیری، حکم جلب او از طرف شعبه اجرای احکام به محل موسسه پیام ابلاغ شد که به خاطر عدم حضور وی، محل مورد بازبینی قرار گرفت و از همکاران او خواسته شد که مراتب را به وی ابلاغ کنند.
▪️همچنین حکم جلب علیرضا ثقفی برای اجرای یک سال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام صادر و ماموران به محل کار وی مراجعه کردند. علیرضا ثقفی به همراه تعدادی از فعالان کارگری در ششم اردیبهشت ۹۸ در پارک جهان نمای کرج به اتهام تدارک برای برگزاری مراسم اول ماه مه دستگیر شده بود. در این پرونده برای #پروین_محمدی و #هاله_صفرزاده نیز حکم یک سال حبس تعزیری صادر شده بود.
▪️طی دو هفته گذشته، حکم جلب #علیرضا_ثقفی و #اصغر_فیروزی، از اعضای موسس کانون مدافعان حقوق کارگر صادر و به محل کارشان ابلاغ شد.
اصغر فیروزی که در سال 1397 با پلمب کتابخانه مرجع در مشهد و موسسه فرهنگی پیام بازداشت شده بود، اکنون با ابلاغ حکم سه ماه حبس تعزیری، حکم جلب او از طرف شعبه اجرای احکام به محل موسسه پیام ابلاغ شد که به خاطر عدم حضور وی، محل مورد بازبینی قرار گرفت و از همکاران او خواسته شد که مراتب را به وی ابلاغ کنند.
▪️همچنین حکم جلب علیرضا ثقفی برای اجرای یک سال حبس به اتهام تبلیغ علیه نظام صادر و ماموران به محل کار وی مراجعه کردند. علیرضا ثقفی به همراه تعدادی از فعالان کارگری در ششم اردیبهشت ۹۸ در پارک جهان نمای کرج به اتهام تدارک برای برگزاری مراسم اول ماه مه دستگیر شده بود. در این پرونده برای #پروین_محمدی و #هاله_صفرزاده نیز حکم یک سال حبس تعزیری صادر شده بود.
🔴#بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران_( تهران) در محکومیت بازداشت #هاله_صفرزاده و #علیرضا_ثقفی
به نام خداوند جان و خرد
▪️ در طول ماههای اخیر فشار بر فعالان صنفی، مدنی و سیاسی از طرف نهاد های امنیتی به صورت گسترده ای افزایش یافته است. این در حالی است که ناکارآمدی و فساد سیستماتیک و فشار تحریم های اقتصادی که حاصل ماجراجویی های هسته ای، نظام سیاسی است، عملا وضعیت معیشتی مردم ایران را در سخت ترین شرایط ممکن قرار داده است.
به نظر می آید افزایش برخورد های امنیتی با فعالین صنفی و مدنی، در راستای جلوگیری از اتفاقی است که خود فرادستان سیاسی و نظامی آن را انفجار اجتماعی می نامند.
▪️ در نتیجه بازداشت روز های گذشته هاله صفرزاده و علیرضا ثقفی را نیز باید در چنین چارچوبی تحلیل کرد.
هاله صفرزاده اگر چه سالهاست از فعالان خوشنام کارگری است، علاوه بر آن معلم و عضو کانون صنفی معلمان بوده و در همه سالهای اخیر در کنش ها و فعالیت های مربوط به کانون صنفی معلمان، حضور موثری داشته است. علیرضا ثقفی نیز به عنوان یک فعال کارگری با ترجمه و تالیف کتابهای متعدد، همواره نقش موثری در آموزش نیروهای اجتماعی و مدنی داخل کشور ایفا کرده است.
▪️ لذا کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) ضمن محکومیت بازداشت و حبس هاله صفرزاده و علیرضا ثقفی، به فرداستان حکومتی، و تصمیم گیران امنیتی هشدار می دهد، که تداوم این بازداشت ها مانع از آن اتفاقی که خود هشدار می دهید نخواهد شد.
▪️رسیدگی واقعی به وضعیت معیشتی مردم، بویژه معلمان، کارگران و بازنشستگان و تمرکز واقعی بر منافع ملی به جای ماجراجویی های منطقه ای و بین المللی، تنها راه بهبود شرایط کنونی است که به نظر نمی آید حاکمیت کنونی توجهی به آن داشته باشد.
کانون صنفی معلمان ایران ( تهران )
اسفند ۱۴۰۰
به نام خداوند جان و خرد
▪️ در طول ماههای اخیر فشار بر فعالان صنفی، مدنی و سیاسی از طرف نهاد های امنیتی به صورت گسترده ای افزایش یافته است. این در حالی است که ناکارآمدی و فساد سیستماتیک و فشار تحریم های اقتصادی که حاصل ماجراجویی های هسته ای، نظام سیاسی است، عملا وضعیت معیشتی مردم ایران را در سخت ترین شرایط ممکن قرار داده است.
به نظر می آید افزایش برخورد های امنیتی با فعالین صنفی و مدنی، در راستای جلوگیری از اتفاقی است که خود فرادستان سیاسی و نظامی آن را انفجار اجتماعی می نامند.
▪️ در نتیجه بازداشت روز های گذشته هاله صفرزاده و علیرضا ثقفی را نیز باید در چنین چارچوبی تحلیل کرد.
هاله صفرزاده اگر چه سالهاست از فعالان خوشنام کارگری است، علاوه بر آن معلم و عضو کانون صنفی معلمان بوده و در همه سالهای اخیر در کنش ها و فعالیت های مربوط به کانون صنفی معلمان، حضور موثری داشته است. علیرضا ثقفی نیز به عنوان یک فعال کارگری با ترجمه و تالیف کتابهای متعدد، همواره نقش موثری در آموزش نیروهای اجتماعی و مدنی داخل کشور ایفا کرده است.
▪️ لذا کانون صنفی معلمان ایران ( تهران ) ضمن محکومیت بازداشت و حبس هاله صفرزاده و علیرضا ثقفی، به فرداستان حکومتی، و تصمیم گیران امنیتی هشدار می دهد، که تداوم این بازداشت ها مانع از آن اتفاقی که خود هشدار می دهید نخواهد شد.
▪️رسیدگی واقعی به وضعیت معیشتی مردم، بویژه معلمان، کارگران و بازنشستگان و تمرکز واقعی بر منافع ملی به جای ماجراجویی های منطقه ای و بین المللی، تنها راه بهبود شرایط کنونی است که به نظر نمی آید حاکمیت کنونی توجهی به آن داشته باشد.
کانون صنفی معلمان ایران ( تهران )
اسفند ۱۴۰۰
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔴 تا قفس هست مرا شادیِ آزادی نیست،
هرکجا در همه آفاق اسیریست منم!...
گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شد
آنچه کوه است در آن دامنه، دیریست منم!...
📌 معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_حبیبی
#جعفر_ابراهیمی
#اسکندر_لطفی
#شعبان_محمدی
#مسعود_نیکخواه
#ناهید_شیرپیشه
#ناهید_فتحعلیان
#زینب_همرنگ
#معصومه_عسکری
#هاله_صفرزاده
#هیوا_قریشی
#امید_شاه_محمدی
#کاوه_محمدزاده
#پرویز_احسنی
#مهدی_فتحی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعل_محمدی
#محمدحسین_سپهری
صدایشان باشیم
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
هرکجا در همه آفاق اسیریست منم!...
گرچه دور است ولی زود عیان خواهد شد
آنچه کوه است در آن دامنه، دیریست منم!...
📌 معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_حبیبی
#جعفر_ابراهیمی
#اسکندر_لطفی
#شعبان_محمدی
#مسعود_نیکخواه
#ناهید_شیرپیشه
#ناهید_فتحعلیان
#زینب_همرنگ
#معصومه_عسکری
#هاله_صفرزاده
#هیوا_قریشی
#امید_شاه_محمدی
#کاوه_محمدزاده
#پرویز_احسنی
#مهدی_فتحی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعل_محمدی
#محمدحسین_سپهری
صدایشان باشیم
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
🔹🔹🔹
لطفا عضو کانال شورا شوید و کانال را به دانشآموزان، اولیا و همکاران معرفی نمایید 👇👇👇
🆔 @kashowra
دریافت اخبار از طریق آیدی زیر 👇👇👇
@kashowranews
پُشتِ تمامِ بلندگو ها
در -
تمامِ شهر ها ، آزادی را ؟!
هلهله کردی ؛
باور کردم
پُشتِ دیوارهای بلند
کارگر ها
دارند با معلم ها
میله ها را
،، زندان بازی ،، میکنند ؛
مثلِ ما
که تا کمر خم میشویم درونِ سطل های زباله
تا سطل ها
به گرسنگی !
تعظیم -
کنند.
📌 معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_حبیبی
#جعفر_ابراهیمی
#اسکندر_لطفی
#شعبان_محمدی
#مسعود_نیکخواه
#ناهید_شیرپیشه
#ناهید_فتحعلیان
#زینب_همرنگ
#معصومه_عسکری
#هاله_صفرزاده
#هیوا_قریشی
#امید_شاه_محمدی
#کاوه_محمدزاده
#پرویز_احسنی
#مهدی_فتحی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعل_محمدی
#محمدحسین_سپهری
صدایشان باشیم
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم
در -
تمامِ شهر ها ، آزادی را ؟!
هلهله کردی ؛
باور کردم
پُشتِ دیوارهای بلند
کارگر ها
دارند با معلم ها
میله ها را
،، زندان بازی ،، میکنند ؛
مثلِ ما
که تا کمر خم میشویم درونِ سطل های زباله
تا سطل ها
به گرسنگی !
تعظیم -
کنند.
📌 معلمان زندانی
#رسول_بداقی
#اسماعیل_عبدی
#محمد_حبیبی
#جعفر_ابراهیمی
#اسکندر_لطفی
#شعبان_محمدی
#مسعود_نیکخواه
#ناهید_شیرپیشه
#ناهید_فتحعلیان
#زینب_همرنگ
#معصومه_عسکری
#هاله_صفرزاده
#هیوا_قریشی
#امید_شاه_محمدی
#کاوه_محمدزاده
#پرویز_احسنی
#مهدی_فتحی
#هاشم_خواستار
#جواد_لعل_محمدی
#محمدحسین_سپهری
صدایشان باشیم
#ما_خاموش_شدنی_نیستیم