دَردا که چه بر غرور ایرانی رفت
در چشم همه دود مسلمانی رفت!

هر گاه دو سانت حوزه‌ای ساخته شد
ایران قدمی به سوی ویرانی رفت!


#زورو
@OmidIranAzad

"پیشکش به روح بلند جانباختگان راه آزادی"

در میان نُطق جنگ‌افزارها ؛
های و هوی گُنگِ آتشبارها ،
قیل و قال تیربار و دوشکا ،
بانگ تانک و نعره‌ی رگبارها...

"ماه" "شهری" غرق خون دید و گریست...
مُرد آن‌شب ماه از غم، بارها

از گلوگاه وطن خون می‌چکید...
آسمان مبهوت از این رفتارها ،

بُغض کرد و... از جگر آهی کشید
گفت : این خط، این نشان، نیزارها ! :

می‌رسد روزی که دامان وطن
می‌شود پاک از جنایتکارها

اندک‌اندک سربِداران می‌رسند
رَسته از جورِ طنابِ دارها

"کلبه‌ی احزان گلستان می‌شود"
بی‌"برادرها" و بی‌سربارها ...


سوخت آه آسمان، نیزار را
آه از این دنیا و این اخطارها ؛

"از مکافات عمل غافل مشو"
ای شریک جُرم این کشتارها! ،

ای مهار عقل تو در دست ظلم
آلت دست خیانتکارها! ،

ای مُریدان شیوخ مستبد!
ای مُقلِّدها و خودمختارها! ،

کوس رسوایی‌تان را می‌زنند
عاقبت روزی سرِ بازارها

"این جهان کوه است و فعل ما ندا"
کاش گیرید عبرت از تکرارها

گربه‌ی ایران‌زمین شیری‌ست که
می‌گریزند از بَرَش کفتارها

اژدهای خشم مردم در ره است...
مارهای خُفته در دستارها !

دین که در پای سیاست ذبح شد
وای بر احوال‌تان دیندارها

خون غیرت در رگم آمد به جوش
گرچه گفتم مُشتی از خروارها...

عاقبت چنگیز چون شدّاد، مُرد
- همچو فرعون‌ - آه از این هشدارها

"من به در گفتم ولیکن بشنوند
نکته‌ها را موبه‌مو دیوارها "


#زورو
@OmidIranAzad