اتحاد ملی ایران
36.1K subscribers
58.1K photos
50.1K videos
206 files
8.22K links
هموطن سکوتت رافریادکن اندیشه ات رابیدارکن وجهلت راکنار بگذار بعد با فنجانی قهوه بسراغم بیا تا ازآزادی سخن بگوییم
ماباآگاهی به آزادی میرسیم!
اینستاگرام
Instagram.com/omidiranazad
X
x.com/OmidIranAzad
Download Telegram
Forwarded from ربات حذف ✂️
اما اقدامات عملی سه جنبش

این جنبش ها تقریبا دریک فاصله زمانی کوتاه تشکیل شده و هر آنچه مدنظر خود در جامعه خود بوده برای ازبین بردن حاکمیت و استقرار خود با شعار مبارزه با امپریالیسم تلاش نمودند اما با خط فکری و ایدئولوژی چپ مارکسیستی که تمامی امکانات مبارزه را در اختیار آنها گذاشتند اعم از:  ابزارهای نظامی و چریکی و جاسوسی و خرابکاری ...
و تشکیل گروههای مختلف و حتی کوچک برای مقاصد بزرگ که به خارج از کشور جهت آموزش های تخصصی اعزام میشدند
مانند علی باکری برادر سه شهید معروف ارومیه که در جریان بمب سازی به فلسطین اعزام شد و در ایران در حین عملیات دستگیر و اعدام شد

یکی از خارج شده از کشور  كه به گروه  ترويستی اسلامی الفتح فلسطین پيوسته برای اموزش خرابكاری به ایران بازگشت. "علی اکبر صفایی فراهانی" بود.
او پس از خروج از ایران مدتها  و سپس به جبهه الفتح پیوست و به خاطر افكار ترويستی و خرابكاری اش  و شایستگی  در اجراي ترور و از اين قبيل موارد به فرماندهی جبهه شمالی الفتح رسیده بود

و در سازمان «الفتح» به «ابو عباس» شهرت داشت

گروه فلسطین یکی دیگر از سازمانهای معتقد به عملیات تروریستی بود که شکرالله پاک نژاد آنرا بنیان گذاشت.

مهدی سامع ( بیژن ) در "جزوه دفتر آزادی"  مینویسد:
" شکری ، زندگی مبارزاتی طولانی داشت وی از فعالین جبهه ملی در سالهای ۳۹ تا ۴۲ بود و مدتی پس از آن فعالیت در محافل مارکسیستی را شروع نمود . در سالهای ۴۴- ۴۸ فردی موثر در جنبش دانشجویی بود و در طی این دوران برای دفاع از مبارزه خلق فلسطین و نیز برای دیدن دوره آموزشی و برگشت به ایران برای مبارزه مسلحانه عازم فلسطین شد که دستگیر شد ..."

در کنگره چهاردهم، کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور رهبری جنبش دانشجویان خارج از کشور را به خمینی دادند
و با وی بیعت حسینی کردند.

پیام کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور به  خمینی ۱۳۵۱ اوج همبستگی سرخ و سیاه بود این بدین معنا است که پایه ایدئولوژیک کنفدراسیون دانشجویان خارج از کشور از این زمان دیگر کمونیستی به رهبری شوروی یا مائوییسم به رهبری چین نبود بلکه به مارکسیسم اسلامیسم به رهبر خمینی دگرگون شد.

آرمان این جنبش نوین دیگر تنها براندازی شاهنشاه ایران و برپایی جمهوری خلق نبود بلکه براندازی شاهنشاه ایران و برپایی یک حکومت اسلامی شد

در سال 1348 سازمان برای کسب توان نظامی برای شروع عمل مسلحانه تصمیم به برقراری ارتباط با سازمان فلسطینی الفتح و استفاده از امکانات آن برای آموزشهای چریکی و مسلحانه گرفت.

هیئت نمایندگی سازمان متشکل از اصغر بدیع‎زادگان، تراب حق‎شناس، مسعود رجوی و لطفعلی بهپور در شهر امان  پایتخت اردن، با نمایندگان سازمان الفتح دیدار و مذاکره کردند

و الفتح قول داد افراد اعزامی از سوی سازمان را آموزش دهد و سلاح و تدارکات نظامی نیز در اختیار سازمان قرار دهد.

 پس از شورش 57 گفته های رجوی بوقوع پیوست و ایران قلب فلسطین شد
عرفات در روز 29 بهمن 57 به ایران آمد و مورد استقبال مردم نادان ایران قرار گرفت...

آری جنبش های مارکسیستی و سازمان مجاهدین خلق و جنبش های فلسطینی با یک هدف و در یک راستای ایدئولوژی بودند و هستند
و تنها اختلاف حاکمان مذهبی با سازمان برسر قدرت و تقسیم لحاف ملاست ونه اندیشه های آرمان گرایانه....

و بیش از پنجاه سال زیر اندیشه های چپ مارکسیسم درحال فریب مردم ...

بابت توضیح کلی عذرخواهی میکنم چون در مجال و قالب مقاله بود و به اجبار سخن کوتاه شد...

#فرهاد
🌐 مجموعه #اتحاد_ملی_ایران ، ضمن سپاسگزاری از کوشش استاد گرانمایه و ارجمند ؛ جناب #فرهاد ، تقدیم میکند :
آشنایی با گلوبالیستهای بیلدربرگ .
https://t.me/OmidIranAzad/126562
https://t.me/OmidIranAzad/126563
https://t.me/OmidIranAzad/126565
https://t.me/OmidIranAzad/126566
https://t.me/OmidIranAzad/126567
https://t.me/OmidIranAzad/126568
https://t.me/OmidIranAzad/126569
https://t.me/OmidIranAzad/126570
اتحاد ملی ایران
🌐 مجموعه #اتحاد_ملی_ایران ، ضمن سپاسگزاری از کوشش استاد گرانمایه و ارجمند ؛ جناب #فرهاد ، تقدیم میکند : آشنایی با گلوبالیستهای بیلدربرگ . https://t.me/OmidIranAzad/126562 https://t.me/OmidIranAzad/126563 https://t.me/OmidIranAzad/126565 https://t.me/OmidIranAzad/126566…
🌐 گروه بیلدربرگ» سازمانی متشکّل از رهبران سیاسی و سرمایه‌گذاران بین‌المللی است که بهار هر سال، برای تعیین خط مشی جهانی به‌صورت محرمانه تشکیل جلسه می‌دهد. این گروه تعدادی شرکت‌کننده‌ی ثابت دارد: اعضای خانواده راکفلر، خانواده روچیلد، بانکداران، رؤسای شرکت‌های بین‌المللی و مقامات بلندپایه دولتی از اروپا و آمریکای‌شمالی.
هر سال افراد جدیدی دعوت می‌شوند که اگر حضور آن‌ها سودمند تشخیص داده شود، به نشست‌های بعدی راه می‌یابند، در غیر این‌صورت، از گردونه حذف می‌شوند. تصمیم‌هایی که حاضران در این نشست‌های مخفی به آن می‌رسند، بر سرنوشت هر آمریکایی و بیشتر کشورهای جهان تأثیر می‌گذارد.
نام عجیب این گروه از نام محلّ برگزاری نخستین اجلاس آن در ۲۹ مه ۱۹۵۴م در هتل بیلدربرگ، واقع در شهر «اوستربرک هلند» گرفته شده است.

والاحضرت «پرنس برنهارد»شوهر ملکه هلند این گروه را پدید آورده است. شاهزاده برنهارد در شرکت «رویال داچ پترولیوم» (شرکت نفتی شل) و در «سوسیته ژنرال دوبلژیک» که ملغمه‌ عظیمی از کارتل‌های بزرگ با سهام متصرّفی در سراسر جهان است، یکی از مهره‌های مهم به‌شمار می‌رود. 

هتل بیلدربرگ در هلند
«گروه بیلدربرگ» سالی یک یا دو بار تشکیل جلسه می‌دهد. شرکت‌کنندگان در این جلسات، شخصیت‌های برجسته‌ی سیاسی و مالی از ایالات متحده و اروپای غربی هستند. پرنس برنهارد در مکتوم نگه‌داشتن این واقعیت که هدف گروه بیلدربرگ، تأسیس حکومت جهانی است، هیچ زحمتی به خود نمی‌داد.

پرنس برنهارد هلند
گروه بیلدربرگ در زمانی که «نظم نوین جهانی» در حال شکل گرفتن است، تلاش‌های «نخبگان» دنیای قدرت در اروپا و آمریکا را در جهت آن، هماهنگ می‌کند.
همتای پرنس برنهارد در میان گروه بیلدربرگ، «دیوید راکفلر» رئیس هیئت‌مدیره «شورای روابط خارجی» بود که «بانک چیس منهتن» و «شرکت استاندارد اویل» پایگاه‌های اقتصادی وی را تشکیل می‌دادند.
شاید بتوان گفت که بیلدربرگ یک منبع ایدئولوژیک است. «رسانه‌های پر قدرت»، «بانک‌های جهانی»، «صندوق بین‌المللی پول» و «سازمان تجارت جهانی»، اهرم‌های پر قدرتی را در اختیار بیلدربرگ نهاده است که می‌توانند همه‌ساله، قیمت‌های نفت و طلا را تعیین کنند و به‌واسطه‌ی بازوهای اجتماعی و حقوقی، برای همه‌ی کشورها قانون وضع کنند.

چنان‌که اشاره شد، بیلدربرگ، در هر سال یک‌بار در روز تعطیل در نقطه ای دورافتاده در هتلی پنج ستاره تشکیل جلسه می‌دهد. همه‌ی اقدامات امنیّتی فراهم می‌آید، صحنه از حضور خبرنگاران پاک می‌شود تا سران با هواپیما، هلی‌کوپتر و سایر وسایل شخصی در محل مورد نظر جمع شوند؛ درباره‌ی موضوعی جهانی یا منطقه‌ای اخذ تصمیم کنند و از هم جدا شوند. همه‌ساله، در کنار اعضای اصلی، مهمانانی نیز – بسته به شرایط و موضوعاتی قابل طرح – برای شرکت در جلسه دعوت می‌شوند.
بر اساس مدارک موجود، «پیوند اروپا و آمریکا به‌وسیله ناتو»، «ایجاد بازار مشترک اروپا»، «وقوع جنگ خلیج فارس»، «استعفای مارگارت تاچر»، «تحول نهضت اروپا»، «تحریم آرژانتین در جریان جنگ فالکلند»، «تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی» و… همه و همه در جلسات «بیلدربرگ» تصمیم‌گیری شده‌اند.
اولین پیشنهاد دهنده برای تشکیل این اجلاس، «جوزف رتینگر»  یهودی مشاور ولیعهد هلند، پرنس برنهارد بود.
وی تا آخر عمر (۱۹۶۰م)، دبیرکل بیلدربرگ بود. در واقع، یهودیت صهیونیستی با تشکیل این اجلاس موفّق شد که اروپا و آمریکا را برای پیش‌برد اهدافش به گرد یک میز جمع کند.
https://t.me/OmidIranAzad/126564
اتحاد ملی ایران
🔵 به نام ایران @OmidIranAzad درود میفرستم به ملت عزیز ایران و مبارزین راه آزادی و انسانیت سالهاست در بیرون از جامعه انسانی مدرن ایستاده ایم و آزادی که شان و منزلت هر انسانی است بسان کاهی بی بهاست. سالهاست جامعه ما با ظاهری مدرن در دست سنت و سایه شرع و سنت…
🔵 حکومت های خودکامه و تک محور حزبی که با پوشش مذهب وشریعت و ترویج معصومیتی نا معصوم در بیش از هزار سال قبل خود را به آن متصل نمودن لعاب تقدسی است تا از هرگونه خطا و ایرادی مصون بمانند و همواره ملت خود را ترغیب میکنند که این ایده رنج این دنیایی را به مشابه ثمره و کفاره گناه بپذیرد و به امید زندگی بهتری در جهان پس از مرگ ندیده اش باشد تا امت به اصطلاح تقدیس شده از دعای خیر پدران مذهبی شرایط اجتماعی بسته و نامطلوب عینی را پذیرا شوند و چشم به شرایط بهتری در بهشت نامرئی دوخته و ذهن انسان را بیمارنگه دارند که حاکم مذهبی از ملتش ذهنی سالم نمی خواهد و بدینسان ملت را همچون شبانکارگی هدایت کنند.
شبانی از جنس قدرت قدسی که فقط التزام می خواهد واطاعت.
این شبانکارگی و توتالیتاریسم مذهبی ست که هر گونه تحقیق و نقد و انتقاد مذهبی را با گناه کفروتوهین به مقدسات ، هر اعتراضی را به نشان اغتشاش وآشوب عليه امنيت ملى و هر بیان حقیقتی را به مثابه تشویش اذهان عمومی جلوه میدهند و به محرومیت اجتماعی، حبس در زندان ، و حتی به مرگ محکوم میکنند. اما همچنان از رافت اسلامی، از تسامح و تساهل قرآنی و از ممنوعیت تفتیش عقاید میگویند تا مردم سالاری دینی را توجیه کنند....
پارادو کسی از جنس آمرانه و تحکمی که هیچگاه به ملت سالاری و دموکراسی منجر نخواهند شد چرا که در جوامع تئوکراسی حاکم مذهبی خود را رشید و ملتش را صغیر می داند که این تصغیر ابدی مردمی همیشه و یک سویه تا زمان مرگ بسان طفلی رشد نایافته و نابالغ به ارشاد پدر مذهبی خود نیازمندند و با همین توهم خلیفه الله ندای انا ربکم الاعلی را نعره میزنند و هر فریادی از جنس آزادی را با طوق قوانین منبعث از احکام الهی و فتاوی حوزه های نامقدس غیر علمیه به چوبه دار میکشند ...

رنسانس و انقلاب باید، تا مبارزانی با هیزم دادگاه تفتیش عقاید قرون وسطایی این بار اسلامی سوزانده شوند تا تعقل ، جای باورهای تقدس یافته را گرفته و ملت به اومانیسم و انسان محوری، این میعادگاه عقلانیت بشری و به دموکراسی، این ارزش بشری مدرن دست یابند تا تخت حقوق بشری جایگزین بخت حقوق غیر بشری شده و تاج مقام عظمای ولایت خدا محوری به راه مقام عقلانیت انتقادی انسان محوری مبدل شود.
برای بیداری ایران دامن همت به کمر زنید که لازمه پیروزی روشنگری ست و غایت روشنگری بلوغ است و کمال...
ایران نیاز مند دستان پر توان مبارزین راه آزادی و انسانیتی ست تا از ویرانی آباد و از اسارت آزاد شود.
قلم هاتان پر توان، قدم هاتان آهنین و نور موفقیت فرا رویتان فروزان باد.
@OmidIranAzad
#فرهاد
Forwarded from ربات بینام 2020
وجه دیگر تفاوت اعضای نهضت آزادی و مجاهدین خلق این بود که نهضتیها به دلیل اختلاف روحانیت با دکتر محمد مصدق  به طیف روحانیان اعتمادی نداشتند اما مجاهدين خلق بربيگانه ستیزی وكلا ضد استعمار بودن روحانیت و بخصوص شخص خمینی پای میفشردند نهضتیها در حالی که با حکومت پادشاهی مخالف بودند، اما شیوه مبارزه قانونی و مسالمت جویانه را برگزیده بودند و هرگز از این شیوه تخطی نکردند
اما سازمان مجاهدین در روند مطالعات تئوریک خود که با مخفی کاری تمام از سال ۱۳۴۴ آغاز کرده بود در سال ۱۳۴۸ به #لزوم_مبارزه_مسلحانه علیه حکومت محمدرضا شاه رسید و تاکنون نیز این شیوه را رها نکرده است.

محرک اصلی سازمان در استنتاج مبارزه مسلحانه سرکوب تظاهرات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ توسط رژیم شاه و نیز بی ثمر بودن مبارزات گذشته ونهايتا فراگيری جنبش های مسلحانه و فرهنگ استفاده از سلاح در منطقه و جهان بود یعنی گفتمان جنبش ها در #فلسطین، #آمریکای_جنوبی، #الجزاير وغيره استفاده از سلاح برای برخورد با حاکمان وقت بود.
هم زمان با سازمان مجاهدین که اعضاء و بنیانگزارانش همگی مسلمان و معتقد به مذهب تشیع بودند یک سازمان مسلحانه اما مارکسیستی مائونیستی هم در حال تکوین بود که بعدها #سازمان_چریکهای_فدایی_خلق نام گرفت.
اولین عملیات مسلحانه این سازمان در بهمن ماه سال ۱۳۴۹ در شمال ایران و در روستای سیاهکل اتفاق افتاد
این عمل مسلحانه چریکهای فدایی مرکزیت سازمان مجاهدین را که از سال ۱۳۴۴ هنوز مشغول تئوری پردازی پیرامون نحوه ورود به مبارزه بودند بشدت غافلگیر کرد.
سازمان تا آن هنوز نامی هم برای خود انتخاب نکرده بود و مرکزیت وجه تئوریک مبارزه را طوری برجسته کرده بود که عملا باعث بی عملی سازمان در آن مقطع شده بود.
پس از واقعه سیاهکل سازمان وارد میدان شد و چون این تاریخ مصادف بود با برگزار کردن جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران تصمیم گرفت با اخلال در سیستم برق رسانی این مراسم اعلام موجودیت کند که توسط ساواک ناکام ماندند..

🚿🔻پایان قسمت اول🔻

#فرهاد
Forwarded from ربات بینام 2020
مسعود رجوی که در زمان تغییر ایدئولوژی سازمان در زندان بسر می برد. نه تنها توانست در فاصله سالهای ۵۴ تا ۵۷ با مواضع زیرکانه ای که در مقابل جریان مارکسیست سازمان گرفت خود را برجسته سازد بلکه یقینا در سال های پس از انقلاب هم در جریان رهبری سازمان از اندوخته تجربیات تقی شهرام و شکست جریان تغییر ایدئولوژی سازمان استفاده های تعیین کننده ای ببرد
انتشار بیانیه تغییر ایدئولوژی در سال ۵۴ به رجوی اجازه داد که وابسته های سازمان را در داخل زندان به عنوان مجاهدين خلق راستین سازماندهی کرده در مقابل طیف مسلمان دیگر قد علم کند چه بسا اگر بیانیه با استقبال روبه رو میشد و یا مثلا حتی حمایت نسبی به دست می آورد رجوی همان زمان داعیه دار مارکسیسم می شد، اما شکست اجتماعی بیانیه ادعای اسلام راستین را در انحصار رجوی درآورد و رجوی مجبور شد همان ایدئولوژی سابق را بپذیرد

در دوران شقه شدن سازمان به دو بخش اسلامی و مارکسیستی در سال ۱۳۵۴ مسعود رجوی رهبری و هدایت بخش مذهبی مانده این جریان را در زندان به عهده گرفت در واقع در فاصله بین ۱۳۵۴ تا انقلاب سال ۱۳۵۷ از مجاهدین مذهبی کسی بیرون از زندان نبود . کسانی که بیرون از زندان از این جریان حمایت میکردند بیشتر خانواده های این زندانیان سیاسی بودند
تنها اعضای مارکسیست شده مجاهدین در این سالها در بیرون فعال بودند.
مسعود رجوی همراه با ۱۵ نفر دیگر از اعضای باقی مانده مجاهدین در ۳۰ دیماه ۱۳۵۷ از زندان آزاد شد و به همراه خود از داخل زندان بخشی از اعضا را که هنوز به مرکزیت سابق مذهبی و فادار مانده بودند بعنوان سازمان جديد مجاهدين خلق ایران معرفی کرد و خودش نیز بعنوان تنها بازمانده مرکزیت سابق، ادعای رهبری سازمان را کرد و مشغول سازماندهی و یارگیری شد.

چند ماه پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ مسعود رجوی ،کلاسهای تئوریکی را در تهران برای هواداران و اعضای سازمان برگزار کرد که بعدها در جزوه ای جمع آوری و به #تبیین_جهان موسوم شد.
در این بحثها که در یک کتاب دو جلدی جمع آوری شده است. ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق نشات گرفته از : #اسلام و #تشیع و تماما برای دست یافتن به حکومت معرفی شده است
از نظر او حکومت بر ایران تنها ویژه کسانی است که:
اولا مسلمان و شیعی باشند
دوم طبق آموزشهای تئوریک سازمان مجاهدین خلق، در درون سازمان به گونه کادر همه جانبه و حرفه ای تربیت شده باشند.

این سازمان به دلیل نوع دریافتش از اسلام ، اسلام رایج و فقه سنتی را نگرشی راست سنتی و ارتجاعی ارزیابی میکرد

اما ، خمینی در مانیفستش تحت عنوان:
"ولایت فقیه و حکومت اسلامی "
بر ضرورت حاکمیت روحانیون شیعه تاکید داشت

این تنها نکته ای بود که بعدها به جنگ میان دوپاره مدعی رهبری شیعه مجاهدین خلق و روحانیت سنتی انجامید و مبنای جنگی میان این دو بخش شد که به خونریزیهای بسیاری انجامید.

اندیشه های متحجرانه هر دو طیف یعنی سازمان مجاهدین و روحانیت سنتی، فقط با کمی اختلاف جزئی بسیار به هم نزدیک بوده ودر قسمت بعدی ارتباطات آنها و اختلافات انها مورد بررسی قرار خواهد گرفت

هردو طیف پیرو بر حق ماکیاولی و عامل عینیت بخشیدن این تز ماکیاولی هستند:
" برای رسیدن به راس قدرت از هر روش و امکان موجود میتوان و باید استفاده کرد "

🔻پایان قسمت دوم🔻
#فرهاد
Forwarded from ربات بینام 2020
‍ ‍ مسعود رجوی به پدر و مادر خودش هم رحم نکرد و آنها را بازیچه اهداف قدرت طلبانه خود نمود و در حالی که پدر و مادرش در خانه خود زندگی بدون دردسری داشتند و کسی هم به آنها کاری نداشت به دروغ به آنها گفته بود رژیم قصد دستگیری شما را دارد و برنامه ای مشکوک ترتیب دادند که آنها از خانه فراری شوند

و بعد هم شرایطی پیش آوردند که آنها دستگیر شوند تا مسعود به این وسیله به نفع خودش تبلیغ کند که رژیم به پدر و مادر پیر رهبر مجاهدین هم رحم نکرد و آنها را دستگیر نمود.  

برگرفته شده از کتاب #مبارزه_با_استبداد
اثر  #مهدی_خوشحال  

رجوی برای رسیدن به اهداف خود از حربه های مختلف استفاده میکرد که منجر به تحریک احساسات مخاطبین خود شود . او با راه انداختن جارو جنجال واقدام به خودکشی توانست از زیر ضرب خارج شود.  

رجوی در ماجرای ورود به فاز نظامی و ازدواج با مریم عضدانلو نیز از همین حربه بهره برد و توانست با هیاهو های بیهوده حرف خودش را پیش ببرد ، و خودش را در برابر کلیت سازمان قرار بدهد.  
رجوی مبتکر و بانی کلیه موضع گیریهای #ریاکارانه از زمان ضربه ایدئولوژیک در زندان بود و با اقداماتش نگذاشت ماهیت اصلی تحول سال ۱۳۵۴ روشن شود.

شیوه فریبکارانه او در اصل و اساسش همان ماهیت وجودی فریبکارانه سازمان است
این تنها ویژگی رجوی نیست بلکه تمامی گروهها ، تشکیلات، دولتها، حاکمیتها که بر مبنای تحکم گرایی و جزم گرایی و در یک کلام دگماتیسم استوار است برای القا اندیشه هایشان و پیشبرد مقاصد خود هیچگاه با مردم خود و مخاطب خود صادق نبوده و نیستند . نمونه بارزتر همین نظام جمهوری اسلامی که در ماهیت امر کاملا فرق چندانی با این گروهک منحوس تروریستی ندارد که در ادامه تقابل و شباهت های آن بررسی میشود

   سازمان مجاهدین به دلیل تغییر ایدئولوژی و دور شدن از اسلام و آشکار شدن ماهیت التقاطی جایگاه اجتماعی خود را از دست داده بود. اعضای سازمان در بین روحانیت نیز پایگاه خود را از دست دادند. آن‌ها کوشیدند در چند دیدار با  خمینی، مشروعیت از دست رفته خود را بازیابی کنند.

اما در این امر ناکام ماندند. با این ‌حال در آستانه انقلاب ۵۷ سازمان سعی کرد از فرصت به‌ وجود آمده استفاده کرده و با سازمان‌دهی نیروی‌های اندکش، نهضت مردمی را به نام خود مصادره کند. در تحلیل سازمان،
انقلاب اسلامی ۵۷ یک قیام بود نه یک انقلاب زیربنایی و عمیق
از این رو، روحانیت نمی‌توانست منشا آن باشد.
به همین دلیل، آن‌ها از ابتدا راه خود را از انقلاب و مردم جدا کردند. سازمان خود را قطب و محور انقلاب می‌دانست و اعتقاد داشت مردم باید دنباله‌روی آن باشند
کشمکش سازمان منافقین با نظام جمهوری اسلامی کم کم حادتر شد. سازمان که نتوانسته بود به سهمی که می‌خواست دست پیدا کند به طور علنی علیه نظام اعلان جنگ کرد.
در خرداد ۶۰ سازمان اعلام کرد که وارد جنگ مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی شده است.

   سازمان مجاهدین خلق بعد از اینکه نتوانست سهم مورد نظر خود را از انقلاب اسلامی بگیرد، دست به اسلحه برد و رو در روی نظام ایستاد.
اما تیر پیکان آنها فقط حاکمیت نبود، بلکه مردم بیگناه نیز قربانی جاه طلبی های هردو طیف مجاهدین و نظام حاکم ، گردیدند و هزینه های زیادی برای قدرت طلبی های انها پرداختند.

در ادامه و قسمت بعدی و پایانی نکاتی در خصوص تعارض شعارهای سازمان و اقدامات عملی و تشابه ایدئولوژی شان با نظام جمهوری اسلامی مطرح و بررسی خواهد شد
#فرهاد

       🔻پایان قسمت سوم🔻
۲۵۰۰ سال قبل ابرمرد فرهیخته ای بنام کوروش بزرگ ظهور کرد و اندیشه های متمدنانه و متجددانه اش مبنای تعریف و تفهیم حقوق بشر شد . و ۱۱۰۰ سال پس از او متحجری بنام محمد ظهور کرد کهنه پرستی را بشارت داد
این تکرار تاریخ است که:
۱۰۰ سال قبل ابرمرد فرهیخته ای ازنسل کوروش بنام رضاشاه بزرگ ظهور کرد نویدبخش اندیشه های متمدنانه و متجددانه بود و ۶۰ سال پس از او متوهمی از نسل محمد ظهور کرد که واپسگرایی را بشارت داد.


                      🔻 پایان🔻

پی‌نوشت :
شما میتوانید سلسله مقالات #دگماتیسم_نقابدار، با موضوع بررسی تاریخچه ، بینش و چگونگی تشکیل #سازمان_تروریستی_مجاهدین_خلق را در مجموعه کانالهای همسو با ما با هشتگ #فرهاد جستجو کنید . 🙏

از ایران باید دفاع کرد ؛ به نام یا به ننگ .
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
#جاوید_جایگاه_شاهنشاه_ایران
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران 🤝
🔳 #پاینده_ایران
#مجموعه_اتحاد_ملی_ایران با افتخار منتشر میکند :
#رویای_چپ

🔳نقدی بر اندیشه های چپ مارکسیستی به قلم استاد گرانمایه جناب #فرهاد .

@OmidIranAzad
🟤چپ سیاسی

واژه #چپ

شکاف بین #چپ و #راست در سیاست، ریشه در نحوه نشستن اعضای مجلس ملی در مدت انقلاب فرانسه دارد. با گرد هم آمدن آنها در سال ۱۷۸۹ در ورسای، نمایندگان حاضر در موضوع میزان قدرت لویی شانزدهم دچار شکاف عمیق شدند.
در حین مباحثات، اعضای حکومت اشرافی و دیگر حامیان سلطنت در سمت راست رئیس مجلس می‌نشستند اما انقلابیون ضد سلطنت در طرف چپ او بودند.
بعضی مورخین بر این باورند که این، حرکتی عمدی برای آسان کردن شمارش آرا بوده است، بیش از ۵۰۰ نماینده در سالن حضور داشتند. بقیه اعتقاد دارند که این صرفا یک تصادف بوده که موافقان کنار هم می‌نشستند تا مورد تمسخر بقیه واقع نشوند راه‌های ساده دیگری هم در میان بوده است.
این تقسیم از سوی مطبوعات و جراید که سخن از #چپ_پیشرو و #راست_سنت‌گرا می‌گفتند، ادامه داده شد و تا نیمه‌ی قرن ۱۹، این واژه به مخففی برای دو ایدئولوژی سیاسی مخالف تبدیل شده بود.
آنهایی که سمت چپ طیف سیاسی بودند تمایل به این عقیده داشتند که ثروت و قدرت باید در تمام بخش‌های جامعه تقسیم شود.

اصطلاح فارسی #چپ در فرهنگ سیاسی ایران به دو منظور بکار برده میشد:
1) نخست به نحو گسترده ای برای اشاره به هر گروهی که گرایش به مارکسیسم داشته به کار رفته است.
این گروهها طیف سیاسی گسترده ای، از سوسیال دموکراتهایی که در انقلاب مشروطه سالهای ۸۸-۱۲۸۴ شرکت داشتند تا دموکراتهای چپ سالهای اخیر را در بر میگیرند. این اصطلاح شامل احزاب مذهبی چپ مثل سازمان مجاهدین خلق نیز میشود که به منظور مدرنیزه و روزآمد کردن برداشت خودشان از اسلام انقلابی عناصری از مارکسیسم را با گشاده دستی به وام گرفتند
۲) دوم، و به معنای دقیق تر، اصطلاح چپ معمولا بیشتر در ارتباط با آن دسته از گروه های مارکسیست - لنینیست یا کمونیست به کار رفته است که طرفدار سرنگونی انقلابی و قهرآمیز نظام سیاسی - اجتماعی موجود و نشاندن یک دولت سوسیالیستی مطابق الگوی شوروی، یا الگویی دیگر به جای آن بودند.

#فرهاد
https://t.me/OmidIranAzad/127914
https://t.me/OmidIranAzad