🔴 "هوادارای مردم از مزدوران #رژیم_آخوندی؛ خواسته یا ناخواسته؟"
در ایرانِ امروز شاهد حضور پررنگ #سلبریتیها در اموری هستیم که تخصص چندانی در آن ندارند؛ از نقش آفرینی بازیکن فوتبال در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی گرفته تا دخالت بازیگران و خوانندهها در امور سیاسی!
سلبریتیها به دلیل محبوبیت غیرقابل انکاری که در بین مردم به ویژه جوانان دارند، به راحتی به رسمیت شناخته شده و روی دیدگاه های طیف اصلی جامعه تاثیرات زیادی میگذارند!
طبق تعریف ویکیپدیا، ستارهها اغلب از طریق رسانههای جمعی به ویژه تلویزیون، سینما و شبکههای اجتماعی به سرشناسیشان افزوده میشود که یکی از نتایجش درآمدزایی برای آنها است. این تعریف ساده و کامل نشان میدهد اگر مخاطبان این رسانهها نباشند، محبوبیت ستارهها نیز نامفهوم خواهد بود و طبیعتا دیگر درآمدی هم نخواهند داشت!
حال سوال اینجاست که آیا به همان اندازه که مردم سلبریتیها را دوست دارند، سلبریتی ها هم به مردم اهمیت میدهند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال فقط کافی است مروری کنیم بر مسائل مهمی که مردم جامعه آنها را لمس کرده اند؛ شکاف های طبقاتی، #گرانی، تورم و اخیرا #ناتوانی_مالی و #مشکلات_معیشتی تنها بخشی از مشکلات اکثریت مردم #ایران است. حال به راستی در این مشکلات آیا سلبریتیها کنار مردمی که هواداران آنها هستند، بودهاند؟
متاسفانه باید گفت خیر. همواره نه تنها هیچگونه همراهی از سوی ستارهها دیده نشده، بلکه سبک زندگی بسیاری از آنان، تعریف کاملی از #اختلاف_طبقاتی در ایران را نشان میدهد. از سوی دیگر در بزنگاههای حساس مثل اعتراضات قانونی و به حق مردم که چند ماهی است شاهدش هستیم، ستارههای محبوب مردم از حامیانشان حمایت نمی کنند! ضمن اینکه نمی شود این موضوع را نادیده گرفت که وقتی صدای #اعتراضات_مردمی همه جا را پر کرده و همین باعث شده کشور ایران در کانون توجه رسانه های جهان قرار بگیرد، برخی سلبریتی ها تنها هدفشان جلب رضایت سردمداران رژیم #جمهوری_اسلامی است آن هم به بهای تنها گذاشتن هوادارنشان!
نمونه بارز این هدف، بی تفاوتی و یا مصاحبه هایی است که اخیرا شاهدش هستیم و صد البته برگزاری مراسمهایی مانند #جشن_حافظ! که دستاوردی جز پوشاندن صدای اعتراض مردم نداشت!
ناگفته نماند که در این بین فقط #آناهیتا_همتی به #حمایت_از_مردم پرداخت و اعلام کرد حاضر نیست در این مراسم حضور یابد. اما افرادی چون #لیلا_حاتمی، #رامبد_جوان، #مهران_مدیری، #پریناز_ایزدیار، مهدی سلطانی سروستانی، امین حیایی و ... علیرقم تبلیغ برای حسن روحانی در ایام انتخابات سال 96، این روزها در حالی که مشکلات شهر و روستا به اوج خودش رسیده، بدون کوچکترین توجهی به مطالبات مدنی جامعه، ضمن حمایت های علنی و تلویحی از اهداف جمهوری اسلامی، تلاش زیادی در عادی جلوه دادن شرایط موجود جامعه دارند..!
حال به راستی مردم نباید چنین دشمنانی که در قامت دوست ظاهر شده اند را شناسایی و تحریم کنند؟!
قضاوت با شما ...
#ارسالی
@OmidIranAzad
در ایرانِ امروز شاهد حضور پررنگ #سلبریتیها در اموری هستیم که تخصص چندانی در آن ندارند؛ از نقش آفرینی بازیکن فوتبال در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی گرفته تا دخالت بازیگران و خوانندهها در امور سیاسی!
سلبریتیها به دلیل محبوبیت غیرقابل انکاری که در بین مردم به ویژه جوانان دارند، به راحتی به رسمیت شناخته شده و روی دیدگاه های طیف اصلی جامعه تاثیرات زیادی میگذارند!
طبق تعریف ویکیپدیا، ستارهها اغلب از طریق رسانههای جمعی به ویژه تلویزیون، سینما و شبکههای اجتماعی به سرشناسیشان افزوده میشود که یکی از نتایجش درآمدزایی برای آنها است. این تعریف ساده و کامل نشان میدهد اگر مخاطبان این رسانهها نباشند، محبوبیت ستارهها نیز نامفهوم خواهد بود و طبیعتا دیگر درآمدی هم نخواهند داشت!
حال سوال اینجاست که آیا به همان اندازه که مردم سلبریتیها را دوست دارند، سلبریتی ها هم به مردم اهمیت میدهند؟
برای رسیدن به پاسخ این سوال فقط کافی است مروری کنیم بر مسائل مهمی که مردم جامعه آنها را لمس کرده اند؛ شکاف های طبقاتی، #گرانی، تورم و اخیرا #ناتوانی_مالی و #مشکلات_معیشتی تنها بخشی از مشکلات اکثریت مردم #ایران است. حال به راستی در این مشکلات آیا سلبریتیها کنار مردمی که هواداران آنها هستند، بودهاند؟
متاسفانه باید گفت خیر. همواره نه تنها هیچگونه همراهی از سوی ستارهها دیده نشده، بلکه سبک زندگی بسیاری از آنان، تعریف کاملی از #اختلاف_طبقاتی در ایران را نشان میدهد. از سوی دیگر در بزنگاههای حساس مثل اعتراضات قانونی و به حق مردم که چند ماهی است شاهدش هستیم، ستارههای محبوب مردم از حامیانشان حمایت نمی کنند! ضمن اینکه نمی شود این موضوع را نادیده گرفت که وقتی صدای #اعتراضات_مردمی همه جا را پر کرده و همین باعث شده کشور ایران در کانون توجه رسانه های جهان قرار بگیرد، برخی سلبریتی ها تنها هدفشان جلب رضایت سردمداران رژیم #جمهوری_اسلامی است آن هم به بهای تنها گذاشتن هوادارنشان!
نمونه بارز این هدف، بی تفاوتی و یا مصاحبه هایی است که اخیرا شاهدش هستیم و صد البته برگزاری مراسمهایی مانند #جشن_حافظ! که دستاوردی جز پوشاندن صدای اعتراض مردم نداشت!
ناگفته نماند که در این بین فقط #آناهیتا_همتی به #حمایت_از_مردم پرداخت و اعلام کرد حاضر نیست در این مراسم حضور یابد. اما افرادی چون #لیلا_حاتمی، #رامبد_جوان، #مهران_مدیری، #پریناز_ایزدیار، مهدی سلطانی سروستانی، امین حیایی و ... علیرقم تبلیغ برای حسن روحانی در ایام انتخابات سال 96، این روزها در حالی که مشکلات شهر و روستا به اوج خودش رسیده، بدون کوچکترین توجهی به مطالبات مدنی جامعه، ضمن حمایت های علنی و تلویحی از اهداف جمهوری اسلامی، تلاش زیادی در عادی جلوه دادن شرایط موجود جامعه دارند..!
حال به راستی مردم نباید چنین دشمنانی که در قامت دوست ظاهر شده اند را شناسایی و تحریم کنند؟!
قضاوت با شما ...
#ارسالی
@OmidIranAzad
Telegram
attach 📎
🔴 وضعیت باور نکردنی #اختلاف_طبقاتی و #قیمت_مسکن در ایران!!
در سایت دیوار، ویلایی به متراژ ۱۴۴۴ متر در شهرک غرب تهران با قیمت هر متر ۳۱۸ میلیون تومان!! و با قیمت کل ۴۶۰ میلیارد تومان!! برای فروش عرضه شده.
و در همان سایت، آپارتمان ۲۱متری با قدمت بیش از بیست سال در ابن بابویه در جنوبی ترین نقطه تهران، بدون هیچ امکاناتی، با قیمت هر متر ۱۸ میلیون تومان و با قیمت کل ۳۸۰ میلیون تومان برای فروش ارائه شده است!
نکته مهم اینکه تنها سه یا چهار سال قبل یعنی سال ۹۶ و ۹۷ قیمت آپارتمان نوساز و مجهز با کلیه امکانات در شمال تهران ( ونک به بالا)، هر متر ۱۶ تا ۱۸ میلیون تومان بود، ولی اینک بعد از فقط سه سال، عدد ۱۸ میلیون تومان، قیمت هر متر آپارتمان قدیمی بدون امکانات، در جنوب تهران شده است!!
سوای اینکه این حجم از اختلاف طبقاتی در تاریخ ایران بیسابقه ست، واقعیت تلخ اینست که، #حکومت_آخوندی با ایجاد تورم وحشتناک، باعث گردید اقشار حقوق بگیر و محروم جامعه تا آخر عمر نیز نتوانند از #حق_طبیعی_مسکن برخوردار گردند.
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
در سایت دیوار، ویلایی به متراژ ۱۴۴۴ متر در شهرک غرب تهران با قیمت هر متر ۳۱۸ میلیون تومان!! و با قیمت کل ۴۶۰ میلیارد تومان!! برای فروش عرضه شده.
و در همان سایت، آپارتمان ۲۱متری با قدمت بیش از بیست سال در ابن بابویه در جنوبی ترین نقطه تهران، بدون هیچ امکاناتی، با قیمت هر متر ۱۸ میلیون تومان و با قیمت کل ۳۸۰ میلیون تومان برای فروش ارائه شده است!
نکته مهم اینکه تنها سه یا چهار سال قبل یعنی سال ۹۶ و ۹۷ قیمت آپارتمان نوساز و مجهز با کلیه امکانات در شمال تهران ( ونک به بالا)، هر متر ۱۶ تا ۱۸ میلیون تومان بود، ولی اینک بعد از فقط سه سال، عدد ۱۸ میلیون تومان، قیمت هر متر آپارتمان قدیمی بدون امکانات، در جنوب تهران شده است!!
سوای اینکه این حجم از اختلاف طبقاتی در تاریخ ایران بیسابقه ست، واقعیت تلخ اینست که، #حکومت_آخوندی با ایجاد تورم وحشتناک، باعث گردید اقشار حقوق بگیر و محروم جامعه تا آخر عمر نیز نتوانند از #حق_طبیعی_مسکن برخوردار گردند.
#اتحاد_ملی_ایران
🌐 خبرهای بیشتر را از اینجا دنبال کنید👇👇
@OmidIranAzad
۷) بر خلاف ادعای عدالت محوری و کار کردن برای طبقه پایین جامعه و از بین بردن جامعه طبقاتی هر دو ایدئولوژی تنها توانستند #اختلاف_طبقاتی را به جایی وحشتناک برسانند و طبقه پایین جامعه بدبخت تر از پیش شد و ثروتمندان یا اموالشان مصادره شد و جای خود به سران حزب کمونیست یا سران حکومت اسلامی دادند و یا گروه اندکی از آنها بودند که باجها و رشوه های بسیاری دادند.
۸) از بین بردن بخش خصوصی و #دولتی_کردن همه چیز در هر ایدئولوژی که تنها دلیل آن حذف و نابودی قدرت جامعه برای مقابله با آنها و قدرتمند بودن آنها برای دیکتاتوری ایدئولوژیک خود استفاده و با هدف تقویت سرمایه و حسابهای بانکی سران و رهبران خود میباشند و #فساد_حکومتی به بالاترین سطح ممکن رسید و به همین دلیل است که #سیستم_قضایی درست در حکومت هیچیک از این دو مکتب وجود ندارد.چرا که دستگاه قضایی هردو حاکمیت های یاد شده به تنها حزب حاکمیت سیاسی تعلق دارد. و چنین اتصالی یعنی مرگ عدالت . همان عدالتی که برپایی آن بزرگترین شعار آنهاست.
۹) کمونیست های ایرانی و اسلام گرایان ، هیچکدام به کشورهایی که خاستگاه و پایه ایدئولوژی شان هست پناه نمیبرند و کمتر کمونیست ایرانی است که به چین و کوبا و روسیه و کره شمالی و کمتر مسلمانی است که به عربستان یا عراق و دیگر جوامع اسلامی قدم بگذارد. هر دو گروه برای بهتر زیستن به #آغوش_غرب_امپریالیستی می روند که به بهانه برپایی عدالت اجتماعی خواستار نابودی آنها هستند.
این خود نشان از اقرار آنها به موفقیت جوامع لیبرالیستی است که در شعارهایشان ، دشمن بشریت معرفی کردند.
به دلیل همین شباهت ها و نزدیکی هاست که کمونیست و اسلامی همیشه در مواقعی که نیاز داشته اند توانسته اند به سادگی باهم متحد شوند .
شوروی خاستگاه اصلی کمونیسم از زمان خروشچف با اسلامگرایان دست دوستی دادند و حاکمان رژیم آخوندی نیز تثبیت قدرت جاه طلبانه خود را با دولتهای کمونیستی پیوند زدند.
این شباهت فقط مختص اسلامگران شیعه نیست بلکه نقاط تشابه اسلامگران #اهل_سنت و جنایت کار ترین آنها یعنی #داعش را نیز در بر گرفته است:
در کتاب #سازمان_داعش نوشته "حسن ابوهنیه" و "محمد ابورمان" ضمن ارائه نظریه خشونت و هرجومرج، موضوع اقتصاد را به عنوان یک هدف اساسی به حساب آورده و متذکر میشود:
"بر ما واجب است به منظور دستیابی و رسیدن به اهدافی که شرعا حائز هستند، خط بکشیم و اهداف اقتصادی مخصوصا نفت را نصبالعین قرار دهیم تا به شکوه و قدرت و توانایی و برپایی دولت برسیم. اموالی که در مقابل فروش نفت مسلمین بدست میآید از این به بعد وارد خزانههای سوراخشده رژیمها و در نتیجه راهی بانکهای سوئیس نخواهد شد، بلکه کمیتههای مردمی آنها را تحویل میگیرند تا بعد از پرداخت حقوق کارکنان نفت، بر ملتهای محتاج تقسیم و توزیع شود. این کمیتهها از افرادی تشکیل مییابند که امانتداری آنان باید به ثبوت رسیده باشد."
بنابراین متوجه میشویم که هدف اقتصادی مخصوصا نفت از ایدئولوژی آنان جدا نیست و جالب اینکه شباهت با کمونیسم در اینجا نیز مشهود است؛ چون آنها نیز بر توزیع ثروت و محو فاصله طبقاتی جامعه و ایجاد یک طبقه انقلابی از اعضاء حزب کمونیست، پافشاری میکنند.
#اختلافات:
اما هرکدام از آنها وجه تمایزی برای خود قائل اند که این بیشتر بهانه ای ست برای موضع گیری و جدال جهت کسب قدرت انحصاری :
کمونیست ها ، دشمنی خود را با همه ادیان اعلام داشته اند. اما در میان ادیان، دین یهودیت را استثناء نموده، می گویند که یهود یک طبقه مظلوم بوده و یهودیان به دین خود نیاز دارند تا حقوق غصب شده خویش را دوباره اعاده نمایند.
کمونیستهای اسلامی معتقدند که اسلام نیازهای جامعه را برآورده میکند و میتواند تغییرات اجتماعی را که مارکسیسم امیدوار است انجام دهد، سازگار یا هدایت کند. کمونیستهای اسلامی همچنین دیدگاههای سنتی مارکسیستی در مورد ماتریالیسم و مذهب را هم نادیده میگیرند.
با دقت در مطالب یاد شده ، بخوبی میتوان پی برد که تفاوت و اختلاف آنها در ماهیت حکمرانی چندان تاثیری ندارد و این اختلاف جزئی ، شاید تنها نقطه تقابل برای جاه طلبی و قدرت سیاسی بود و الا شباهت های یاد شده برای دشمنی جامعه لیبرالیستی و دموکراسی خواهی کاملا واضح و روشن و البته قابل تامل است....!!!
🔺 پایان🔺
۸) از بین بردن بخش خصوصی و #دولتی_کردن همه چیز در هر ایدئولوژی که تنها دلیل آن حذف و نابودی قدرت جامعه برای مقابله با آنها و قدرتمند بودن آنها برای دیکتاتوری ایدئولوژیک خود استفاده و با هدف تقویت سرمایه و حسابهای بانکی سران و رهبران خود میباشند و #فساد_حکومتی به بالاترین سطح ممکن رسید و به همین دلیل است که #سیستم_قضایی درست در حکومت هیچیک از این دو مکتب وجود ندارد.چرا که دستگاه قضایی هردو حاکمیت های یاد شده به تنها حزب حاکمیت سیاسی تعلق دارد. و چنین اتصالی یعنی مرگ عدالت . همان عدالتی که برپایی آن بزرگترین شعار آنهاست.
۹) کمونیست های ایرانی و اسلام گرایان ، هیچکدام به کشورهایی که خاستگاه و پایه ایدئولوژی شان هست پناه نمیبرند و کمتر کمونیست ایرانی است که به چین و کوبا و روسیه و کره شمالی و کمتر مسلمانی است که به عربستان یا عراق و دیگر جوامع اسلامی قدم بگذارد. هر دو گروه برای بهتر زیستن به #آغوش_غرب_امپریالیستی می روند که به بهانه برپایی عدالت اجتماعی خواستار نابودی آنها هستند.
این خود نشان از اقرار آنها به موفقیت جوامع لیبرالیستی است که در شعارهایشان ، دشمن بشریت معرفی کردند.
به دلیل همین شباهت ها و نزدیکی هاست که کمونیست و اسلامی همیشه در مواقعی که نیاز داشته اند توانسته اند به سادگی باهم متحد شوند .
شوروی خاستگاه اصلی کمونیسم از زمان خروشچف با اسلامگرایان دست دوستی دادند و حاکمان رژیم آخوندی نیز تثبیت قدرت جاه طلبانه خود را با دولتهای کمونیستی پیوند زدند.
این شباهت فقط مختص اسلامگران شیعه نیست بلکه نقاط تشابه اسلامگران #اهل_سنت و جنایت کار ترین آنها یعنی #داعش را نیز در بر گرفته است:
در کتاب #سازمان_داعش نوشته "حسن ابوهنیه" و "محمد ابورمان" ضمن ارائه نظریه خشونت و هرجومرج، موضوع اقتصاد را به عنوان یک هدف اساسی به حساب آورده و متذکر میشود:
"بر ما واجب است به منظور دستیابی و رسیدن به اهدافی که شرعا حائز هستند، خط بکشیم و اهداف اقتصادی مخصوصا نفت را نصبالعین قرار دهیم تا به شکوه و قدرت و توانایی و برپایی دولت برسیم. اموالی که در مقابل فروش نفت مسلمین بدست میآید از این به بعد وارد خزانههای سوراخشده رژیمها و در نتیجه راهی بانکهای سوئیس نخواهد شد، بلکه کمیتههای مردمی آنها را تحویل میگیرند تا بعد از پرداخت حقوق کارکنان نفت، بر ملتهای محتاج تقسیم و توزیع شود. این کمیتهها از افرادی تشکیل مییابند که امانتداری آنان باید به ثبوت رسیده باشد."
بنابراین متوجه میشویم که هدف اقتصادی مخصوصا نفت از ایدئولوژی آنان جدا نیست و جالب اینکه شباهت با کمونیسم در اینجا نیز مشهود است؛ چون آنها نیز بر توزیع ثروت و محو فاصله طبقاتی جامعه و ایجاد یک طبقه انقلابی از اعضاء حزب کمونیست، پافشاری میکنند.
#اختلافات:
اما هرکدام از آنها وجه تمایزی برای خود قائل اند که این بیشتر بهانه ای ست برای موضع گیری و جدال جهت کسب قدرت انحصاری :
کمونیست ها ، دشمنی خود را با همه ادیان اعلام داشته اند. اما در میان ادیان، دین یهودیت را استثناء نموده، می گویند که یهود یک طبقه مظلوم بوده و یهودیان به دین خود نیاز دارند تا حقوق غصب شده خویش را دوباره اعاده نمایند.
کمونیستهای اسلامی معتقدند که اسلام نیازهای جامعه را برآورده میکند و میتواند تغییرات اجتماعی را که مارکسیسم امیدوار است انجام دهد، سازگار یا هدایت کند. کمونیستهای اسلامی همچنین دیدگاههای سنتی مارکسیستی در مورد ماتریالیسم و مذهب را هم نادیده میگیرند.
با دقت در مطالب یاد شده ، بخوبی میتوان پی برد که تفاوت و اختلاف آنها در ماهیت حکمرانی چندان تاثیری ندارد و این اختلاف جزئی ، شاید تنها نقطه تقابل برای جاه طلبی و قدرت سیاسی بود و الا شباهت های یاد شده برای دشمنی جامعه لیبرالیستی و دموکراسی خواهی کاملا واضح و روشن و البته قابل تامل است....!!!
🔺 پایان🔺