This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 پیام شاهزاده رضا پهلوی در تاکید اهمیت سالگرد انقلاب ملی، و اهمیت حفظ سنگر خیابان تا روز آزادی
#روز_مهسا #سالگرد_مهسا #آزادی
#ایران #مهسا_امینی #انقلاب_ایران
@OmidIranAzad
#روز_مهسا #سالگرد_مهسا #آزادی
#ایران #مهسا_امینی #انقلاب_ایران
@OmidIranAzad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پیغام #شاهزاده_رضا_پهلوی به ملت #ایران در آستانه یکسالگی خیزش ملی ایران:
«خیابان سنگری است که نبایست رها کرد و بالاخره آن زمان برای تغییر فرا خواهد رسید.»
#میهن
#شاه
#آزادی
🔗 @jashnimitra
@OmidIranAzad
«خیابان سنگری است که نبایست رها کرد و بالاخره آن زمان برای تغییر فرا خواهد رسید.»
#میهن
#شاه
#آزادی
🔗 @jashnimitra
@OmidIranAzad
اتحاد ملی ایران
#دگماتیسم_نقابدار بررسی تاریخچه ، ایدئولوژی و اهداف: #سازمان_مجاهدین_خلق قسمت چهارم و پایانی: #تشابه #اتحاد_ملی_ایران https://t.me/OmidIranAzad
هدف و انگیزه از تشکیل سازمان
برای روشن شدن هدف و انگیزه از تشکیل سازمان موصوف، اظهارات #سعید_محسن از جمله افراد کادر مرکزی را عینا نقل میکنیم:
.... بعد از جریانات سالهای ۴۱-۳۹ و مشاهده وضع مملکت و ناراحتی های مردم از وضع موجود، با کمک محمد حنیف نژاد در فکر از بین بردن تبعیضات افتاده و تصمیم گرفتیم بر مبنای شناخت واقعی جهان، موقعیت انسان و روابط انسان و اجتماع را مبنی بر اصول مساوات و برادری استوار نماییم.
پیاده کردن اصل مساوات و برادری که هرگونه بهره کشی انسان از انسان را محکوم میکند، مشکل سیاسی - ایدئولوژی ما بوده و برای نیل به چنین هدفی حرکت تمام افراد جامعه ضروری است؛ بدین جهت به وجود آمدن جنگ ژوئن ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل، فکر جدید را در ما زنده کرد و آن اعتقاد به تغییر و اصلاح جامعه با استفاده از نحوه انقلابی و ایجاد جنگ چریکی بود...
در این شعار آرمانگرایانه چند نکته اعلام شد
بیایید #اهداف اعلام شده را بررسی کنیم:
رفع ناراحتی های مردم
اجرای مساوات و برادری
ازبین بردن بهرکشی از انسانها
تغییر واصلاح جامعه با ابزار جنگ
این سازمان در سال ۱۳۴۴ تاسیس شد . در اوایل دهه چهل مردم از چه رنج میبردند؟
گزینه دوم هدف یاد شده یعنی اجرای مساوات خود پاسخ بهانه اول است یعنی فعالیتهای مارکسیستی که خواهان عدالت اجتماعی ست بهانه ای برای بوجود آوردن یک سازمان با شور انقلابی بدون شعور بوده و در هیچ مقطع از زمان سازمان راهکار درستی که با اقدامات عملی اش مطابقت داشته باشد ارائه ننمود
مورد سوم ازبین بردن بهره کشی از انسانها
مخالف ترین قشر ، طبقه، گروه ، جنبش ویا فرد به محمدرضاشاه نه ادعای بهره کشی اورا داشته و نه اساسا قدرت اثبات آن را دارد. اگر منظورش جامعه جهانی و قدرت امپریالیسم است ، ایران و نظام شاهنشاهی محمدرضاشاه از این دایره بیرون بوده و با تشکیل یک گروه که حذف فیزیکی در دستور کارشان است ، راهکار مناسبی برای کاهش قدرت سلطه گری نیست و در قالب پروسه های فرهنگی قابل بررسی ست
مورد چهارم تغییر و اصلاح بوسیله جنگ
عدم انسجام فکری اعضا و سران سازمان در همین بند کاملا نمایان است . بزرگترین هدف سازمان براندازی نظام پادشاهی بود و آن را نماد بارز سرمایه داری غرب میدانستند که موجب شکل گیری طبقات اجتماعی شده و این شعار تغییر و اصلاح با هدف اولیه آن در تعارض است
گویا سازمان درخصوص اهداف و رسالت خود در موقعیت زمانی خاصی تغییر رویه میدهد و صرف شور انقلابی با حاکمیت عصر سربه مخالفت میگذارد . اهداف یاد شده بالا زمانی به اعضا و مردم اعلام شد که اوج فعالیتهای مارکسیستی بوده و با پیش فرض برقراری عدالت اجتماعی تعریف گردیده است
اما درحال حاضر تعریفی که سازمان از اهداف خود ارائه مینماید متفاوت است. بنده به شخصه از چند نفر از اعضا سازمان که فعالیت دارند خواستم که اهداف مبارزاتی خود را اعلام کنند و همه به اتفاق مطابق رسانه های تبلیغی خود عنوان کردند که:
"سازمان مجاهدین در پی جایگزین کردن
دیکتاتوری دینی ایران با یک دولت دموکراتیک و کثرت گرا، مبتنی بر جدایی
دین از دولت هستند که به آزادیهای فردی
و تساوی زن و مرد احترام میگذارد."
با دقت در تعریف یاد شده کاملا روشن است ویژگی های را عنوان کردند که نظام جمهوری اسلامی، فاقد آن است و در شعارهای خود انتخاب نموده تا اینبار #آزادی ، #دموکراسی و #سکولاریسم را بشارت دهند
سازمانی که بدلیل استبدادی بودن اندیشه حتی به نیروهای معترض خود نیز رحم نداشت و افرادی مثل مجید شریف واقفی ، مرتضی صمدیه لباف، و محمد یقینی توسط سران سازمان تصفیه شدند ، شعار آزادی خواهی سرمیدهد و از حقوق معنوی مردم صحبت میکند.
این همان عدم انسجام آرمانهاست که سازمان بقصد فریب مردم خود را منجی بشریت معرفی کرده تا اجتماع و توده انسانی را بخود معطوف نماید. فریبی که همانند حاکمان مذهبی نظام جمهوری اسلامی بیش از ۶۰ سال در دستور کار خود داشته و همچنان ادامه دارد ...
https://t.me/OmidIranAzad/126999
برای روشن شدن هدف و انگیزه از تشکیل سازمان موصوف، اظهارات #سعید_محسن از جمله افراد کادر مرکزی را عینا نقل میکنیم:
.... بعد از جریانات سالهای ۴۱-۳۹ و مشاهده وضع مملکت و ناراحتی های مردم از وضع موجود، با کمک محمد حنیف نژاد در فکر از بین بردن تبعیضات افتاده و تصمیم گرفتیم بر مبنای شناخت واقعی جهان، موقعیت انسان و روابط انسان و اجتماع را مبنی بر اصول مساوات و برادری استوار نماییم.
پیاده کردن اصل مساوات و برادری که هرگونه بهره کشی انسان از انسان را محکوم میکند، مشکل سیاسی - ایدئولوژی ما بوده و برای نیل به چنین هدفی حرکت تمام افراد جامعه ضروری است؛ بدین جهت به وجود آمدن جنگ ژوئن ۱۹۶۷ اعراب و اسرائیل، فکر جدید را در ما زنده کرد و آن اعتقاد به تغییر و اصلاح جامعه با استفاده از نحوه انقلابی و ایجاد جنگ چریکی بود...
در این شعار آرمانگرایانه چند نکته اعلام شد
بیایید #اهداف اعلام شده را بررسی کنیم:
رفع ناراحتی های مردم
اجرای مساوات و برادری
ازبین بردن بهرکشی از انسانها
تغییر واصلاح جامعه با ابزار جنگ
این سازمان در سال ۱۳۴۴ تاسیس شد . در اوایل دهه چهل مردم از چه رنج میبردند؟
گزینه دوم هدف یاد شده یعنی اجرای مساوات خود پاسخ بهانه اول است یعنی فعالیتهای مارکسیستی که خواهان عدالت اجتماعی ست بهانه ای برای بوجود آوردن یک سازمان با شور انقلابی بدون شعور بوده و در هیچ مقطع از زمان سازمان راهکار درستی که با اقدامات عملی اش مطابقت داشته باشد ارائه ننمود
مورد سوم ازبین بردن بهره کشی از انسانها
مخالف ترین قشر ، طبقه، گروه ، جنبش ویا فرد به محمدرضاشاه نه ادعای بهره کشی اورا داشته و نه اساسا قدرت اثبات آن را دارد. اگر منظورش جامعه جهانی و قدرت امپریالیسم است ، ایران و نظام شاهنشاهی محمدرضاشاه از این دایره بیرون بوده و با تشکیل یک گروه که حذف فیزیکی در دستور کارشان است ، راهکار مناسبی برای کاهش قدرت سلطه گری نیست و در قالب پروسه های فرهنگی قابل بررسی ست
مورد چهارم تغییر و اصلاح بوسیله جنگ
عدم انسجام فکری اعضا و سران سازمان در همین بند کاملا نمایان است . بزرگترین هدف سازمان براندازی نظام پادشاهی بود و آن را نماد بارز سرمایه داری غرب میدانستند که موجب شکل گیری طبقات اجتماعی شده و این شعار تغییر و اصلاح با هدف اولیه آن در تعارض است
گویا سازمان درخصوص اهداف و رسالت خود در موقعیت زمانی خاصی تغییر رویه میدهد و صرف شور انقلابی با حاکمیت عصر سربه مخالفت میگذارد . اهداف یاد شده بالا زمانی به اعضا و مردم اعلام شد که اوج فعالیتهای مارکسیستی بوده و با پیش فرض برقراری عدالت اجتماعی تعریف گردیده است
اما درحال حاضر تعریفی که سازمان از اهداف خود ارائه مینماید متفاوت است. بنده به شخصه از چند نفر از اعضا سازمان که فعالیت دارند خواستم که اهداف مبارزاتی خود را اعلام کنند و همه به اتفاق مطابق رسانه های تبلیغی خود عنوان کردند که:
"سازمان مجاهدین در پی جایگزین کردن
دیکتاتوری دینی ایران با یک دولت دموکراتیک و کثرت گرا، مبتنی بر جدایی
دین از دولت هستند که به آزادیهای فردی
و تساوی زن و مرد احترام میگذارد."
با دقت در تعریف یاد شده کاملا روشن است ویژگی های را عنوان کردند که نظام جمهوری اسلامی، فاقد آن است و در شعارهای خود انتخاب نموده تا اینبار #آزادی ، #دموکراسی و #سکولاریسم را بشارت دهند
سازمانی که بدلیل استبدادی بودن اندیشه حتی به نیروهای معترض خود نیز رحم نداشت و افرادی مثل مجید شریف واقفی ، مرتضی صمدیه لباف، و محمد یقینی توسط سران سازمان تصفیه شدند ، شعار آزادی خواهی سرمیدهد و از حقوق معنوی مردم صحبت میکند.
این همان عدم انسجام آرمانهاست که سازمان بقصد فریب مردم خود را منجی بشریت معرفی کرده تا اجتماع و توده انسانی را بخود معطوف نماید. فریبی که همانند حاکمان مذهبی نظام جمهوری اسلامی بیش از ۶۰ سال در دستور کار خود داشته و همچنان ادامه دارد ...
https://t.me/OmidIranAzad/126999
Telegram
اتحاد ملی ایران
#دگماتیسم_نقابدار
بررسی تاریخچه ، ایدئولوژی و اهداف:
#سازمان_مجاهدین_خلق
قسمت چهارم و پایانی: #تشابه
#اتحاد_ملی_ایران
https://t.me/OmidIranAzad
بررسی تاریخچه ، ایدئولوژی و اهداف:
#سازمان_مجاهدین_خلق
قسمت چهارم و پایانی: #تشابه
#اتحاد_ملی_ایران
https://t.me/OmidIranAzad
اتحاد ملی ایران
🔹 #جهان_وطنی https://t.me/OmidIranAzad/127922 جهان وطنی مفهومی است ناظر بر متعلق بودن به تمام جهان و عاری از هر گونه وابستگی ها و تعصبات قومی ملی وارزوی جهانی مشترک برای همه انسان ها را در سر میپروراند. فرد جهان وطنی علاقه ویژه ای نسبت به سرزمین و تمدن خود…
🟣جمع بندی مختصات
https://t.me/OmidIranAzad/127923
لیبرالیسم از ترکیب ۳اصل پیروی میکند:
#میهن- #آزادی - #سرمایه
که سیستمهای حکومتی زیر به آن توجه دارند:
۱) کانسرواتیو (لیبرال) جمهوری خواه
۲) کانسرواتیو (لیبرال) مشروطه خواه (پادشاهی)
پادشاهی مشروطه نوعی حکومت ست که در آن برخلاف پادشاهی مطلقه قدرت پادشاه (یا ملکه) مطلق نیست بلکه در اعمال قدرت و صدور فرامین مشروطه مقید است به:
قانون اساسی و عرفهای جاری حقوقی _سیاسی
پادشاه نمیتواند و نباید تصمیمات خودسرانه و خلاف قانون اتخاذ کند همچنین برخلاف پادشاهی مطلقه ، او تنها فرد تصمیم گیرنده کشور نیست.
پادشاهی مشروطه مبتنی بر قانون اساسی ست و نهادهای انتخابی مانند مجلس عوام ، اعیان یا سنا در آن برای اداره کشور در نظر گرفته شده است.
نقص و فقدان ۳ اصل راست یا لیبرالیسم به یکی از ۳ چپ مکتب زیر ختم میشود:
۱) #گلوبالیسم:
شعار: ایجاد دهکده جهانی
آزادی ➕ سرمایه ➖ میهن پرستی
اشکال دیگر؛ لیبرال دموکرات ،فمنیسم آنارکوکاپیتالیسم، آنارشیسم
۲ )#فاشیسم:
شعار: ایجاد دولت و کشور مقتدر
ميهن ➕ سرمايه ➖ آزادی خواهی
اشکال دیگر؛ نازیسم ،ناسیونالیسم افراطی، رادیکالیسم، دما گوریسم، دیکتاتوری
۳)#کمونیسم :
شعار: برابری و منافع جمعی
فقدان هر ۳ اصل:
➖میهن ، ➖سرمایه ➖ آزادی
اشکال دیگر: مارکسیسم، لنینیسم ، استالینیسم، مانوئیسم، سوسیالیسم
درواقع کمونیسم هیچکدام از ۳ اصل لیبرالیسم را که از خصوصیات حکومت های پادشاهی است را ندارد
اما لیبرالیسم با استقرار ۳ اصل یاد شده درقالب حکومت پادشاهی مشروطه در تحقق آن و در نظر گرفتن آن بعنوان اصل و اساس حکمرانی به این امر مهم دست خواهد یافت...
@OmidIranAzad
https://t.me/OmidIranAzad/127923
لیبرالیسم از ترکیب ۳اصل پیروی میکند:
#میهن- #آزادی - #سرمایه
که سیستمهای حکومتی زیر به آن توجه دارند:
۱) کانسرواتیو (لیبرال) جمهوری خواه
۲) کانسرواتیو (لیبرال) مشروطه خواه (پادشاهی)
پادشاهی مشروطه نوعی حکومت ست که در آن برخلاف پادشاهی مطلقه قدرت پادشاه (یا ملکه) مطلق نیست بلکه در اعمال قدرت و صدور فرامین مشروطه مقید است به:
قانون اساسی و عرفهای جاری حقوقی _سیاسی
پادشاه نمیتواند و نباید تصمیمات خودسرانه و خلاف قانون اتخاذ کند همچنین برخلاف پادشاهی مطلقه ، او تنها فرد تصمیم گیرنده کشور نیست.
پادشاهی مشروطه مبتنی بر قانون اساسی ست و نهادهای انتخابی مانند مجلس عوام ، اعیان یا سنا در آن برای اداره کشور در نظر گرفته شده است.
نقص و فقدان ۳ اصل راست یا لیبرالیسم به یکی از ۳ چپ مکتب زیر ختم میشود:
۱) #گلوبالیسم:
شعار: ایجاد دهکده جهانی
آزادی ➕ سرمایه ➖ میهن پرستی
اشکال دیگر؛ لیبرال دموکرات ،فمنیسم آنارکوکاپیتالیسم، آنارشیسم
۲ )#فاشیسم:
شعار: ایجاد دولت و کشور مقتدر
ميهن ➕ سرمايه ➖ آزادی خواهی
اشکال دیگر؛ نازیسم ،ناسیونالیسم افراطی، رادیکالیسم، دما گوریسم، دیکتاتوری
۳)#کمونیسم :
شعار: برابری و منافع جمعی
فقدان هر ۳ اصل:
➖میهن ، ➖سرمایه ➖ آزادی
اشکال دیگر: مارکسیسم، لنینیسم ، استالینیسم، مانوئیسم، سوسیالیسم
درواقع کمونیسم هیچکدام از ۳ اصل لیبرالیسم را که از خصوصیات حکومت های پادشاهی است را ندارد
اما لیبرالیسم با استقرار ۳ اصل یاد شده درقالب حکومت پادشاهی مشروطه در تحقق آن و در نظر گرفتن آن بعنوان اصل و اساس حکمرانی به این امر مهم دست خواهد یافت...
@OmidIranAzad
Telegram
اتحاد ملی ایران
🔹 #جهان_وطنی
https://t.me/OmidIranAzad/127922
جهان وطنی مفهومی است ناظر بر متعلق بودن به تمام جهان و عاری از هر گونه وابستگی ها و تعصبات قومی ملی وارزوی جهانی مشترک برای همه انسان ها را در سر میپروراند.
فرد جهان وطنی علاقه ویژه ای نسبت به سرزمین و تمدن خود…
https://t.me/OmidIranAzad/127922
جهان وطنی مفهومی است ناظر بر متعلق بودن به تمام جهان و عاری از هر گونه وابستگی ها و تعصبات قومی ملی وارزوی جهانی مشترک برای همه انسان ها را در سر میپروراند.
فرد جهان وطنی علاقه ویژه ای نسبت به سرزمین و تمدن خود…
اتحاد ملی ایران
🟣جمع بندی مختصات https://t.me/OmidIranAzad/127923 لیبرالیسم از ترکیب ۳اصل پیروی میکند: #میهن- #آزادی - #سرمایه که سیستمهای حکومتی زیر به آن توجه دارند: ۱) کانسرواتیو (لیبرال) جمهوری خواه ۲) کانسرواتیو (لیبرال) مشروطه خواه (پادشاهی) پادشاهی مشروطه نوعی حکومت…
⚜لیبرالیسم با جان جهان چه می کند⚜
https://t.me/OmidIranAzad/127924
لیبرالیسم که از پایه های اساسی تمدن مدرن است به نوبه خود در عرصه های گوناگون پنجگانه هستی ، بشر را متحول میکند:
1️⃣-در عرصه دین:
مهمترین اتفاق تفکیک نهادهای دین و دولت در قالب لائیسیته و سکولاریسم بود.
۱) عرفی شدن و اینجهانی شدن حوزه های عمومی برای آموزش و پرورش عرفی،قضاوت عرفی،و ازدواج عرفی و مدنی.
۲) آزادی های عقیده و دین.
۳) هبوط باورهای دینی به زمین و همسطح شدن با دیگر باورهای بشری که دیگر تنها یکته تاز بر عرش نشسته نیست.
۴) انصراف دین از تنظیم روابط مدنی و داشتن دست بالا در معادلات اجتماعی.
۵) احقاق حقوق دینی مثل تغییر دین.
۶) امکان خطای همگان حتی در امور دینی.
۷) عدم اختصاص مکاشفه و فهم متون به گروهی خاص.
2️⃣-در سیاست:
۱) وظیفه اصلی حکومت حفظ آزادی فردی افراد در مقام شهروند صاحب حق و مسئول و نفی دیکتاتوری چه اکثریتی چه فردی در عین حفظ امنیت و برابری حقوقی.
۲) حاکمیت قانون و عمل حکومت طبق قانون حقوق بشری مدنی.
۳) منبع مشروعیت زمینی و وابسته به مقبولیت و رضایت افراد از آن است.
۴) هیچ قدرتی بدون مسئولیت قابل پذیرش نیست و همگان پاسخگو هستند.
۵) قانون جلوی نقض آزادی های فردی و حق شهروندی پشتیبان فرد است.
۶) اولویت محدودیت بخشی،حکومت است نه مردم.
۷) آزادی تشکل و تحزب و انجمن و مجامع بدیهی می شود.
۸) تصمیمات عمومی با بحث آزاد و مشورت و شفافیت و توافق داوطلبانه اتخاذ می گردند.
۹) حقوق مدنی و سیاسی به تساوی می رسد.
۱۰) قدرت،ویژگی جابه جایی و تکثر و عدم تجمع را می پذیرد.
۱۱) دولت به مثابۀ نگهبان مهمانخانه و دولتی کوچک اما کارا و پویا است.
3️⃣-در عرصه فرهنگ:
۱) برای بشر سرشت نیکو پیش فرض گرفته می شود.
۲) خردمندی و شایستگی ذاتی انسان در نظر گرفته می شود.
۳) آزادی فکری مبتنی بر خِرد انتقادی و عقلانیت استوار می گردد.
۴) منحصر به فرد بودن تک تک انسانها در مقام «فرد» پذیرفته می شود.
۵) جریان آزاد اطلاعات و شفافیت وجهه امور قرار گرفته علم برای روشنگری مهم تلقی می شود.
۷) آزادی بیان در همه اشکال و رسانه ها و نفی سانسور.
۸) فراهم آمدن فرصت رشد و تحقق امکانات و علایق فرد برای همگان و آموزش و پرورش برابر برای همه.
۹) قدسیت زدایی از علم و راوداری در برابر گونه گونی نوع بشر و برکشیدن ارزش مهم آزادی فردی در جهت رشد انسانی.
۱۰) تحول تدریجی اصول اخلاقی و باز گذاشتن امکان اصلاح و تغییر ارزشها با معیار تجربه و علم و تایید و وفاق عمومی.
۱۱) عدم اختصاص حقیقت و حقیقت یابی محض به فرد یا گروه خاصی.
4️⃣ در عرصه اجتماعی:
۱)نظم اجتماعی مستقل از معتقدات مذهبی است
۲)برابری همگان در برابر قانون تضمین شده
۳)جامعه سازوکاری خودتنظیم شونده دارد و دست مهندسی مردم و آرایشان کوتاه می شود
۴)دگرپذیری ارج می یابد و امتیازات نژادی طبقاتی اشرافی و قومی و دینی در دل یک ملت مدنی نفی می گردند ولی به حیات خود به نیکی ادامه می دهند.
۵)حقوق ابتدایی و اساسی بشر محترم و اقتدارگرایی به محاق می رود.
۶)باور به نظلم باز و آزاد پا گرفته اصالت فردیت و فردگرایی جهاشمول تلقی می شود.
۷)نظام اجتماعی از طریق گفتگو پیشرفت میکند و خشونت و انقلابیگری به حاشیه می رود.
۸)بهتر کردن جهان برای زندگی از طریق پیشرفت و توسعه موجه می شود.
۹)هدف کاهش رنجهای بشر با فرض بیمار و جاهل بودن او و نه صغیر یا مجرم یا مجنون بودن اوست
۱۰)اصلاحگری در جامعه آزاد(و نه جامعه توتالیتر)جای انقلابیگری و رادیکالیسم مخرب
5️⃣در عرصه اقتصاد:
۱) آزادی فعالیت اقتصادی و کوتاه کردن دخالت بیش از حد دین، دولت و انحصارگران از بازار.
۲) تجارت آزاد جهانی و رقابت آزاد همگان.
۳) ارزش نهادن به مالکیت ابتکار و سرمایه داری به عنوان موتور محرک جریان مدرن
۴) کوچک کردن واحدهای اداری و کوچک کردن بروکراسی و دولتگرایی
۵) برابری فرصتها و نه برابری دستاوردها و برابری مالی که ناممکن است.
۶) نقش محوری امیال و ابتکارات فردی در توسعه اقتصادی
@OmidIranAzad
https://t.me/OmidIranAzad/127924
لیبرالیسم که از پایه های اساسی تمدن مدرن است به نوبه خود در عرصه های گوناگون پنجگانه هستی ، بشر را متحول میکند:
1️⃣-در عرصه دین:
مهمترین اتفاق تفکیک نهادهای دین و دولت در قالب لائیسیته و سکولاریسم بود.
۱) عرفی شدن و اینجهانی شدن حوزه های عمومی برای آموزش و پرورش عرفی،قضاوت عرفی،و ازدواج عرفی و مدنی.
۲) آزادی های عقیده و دین.
۳) هبوط باورهای دینی به زمین و همسطح شدن با دیگر باورهای بشری که دیگر تنها یکته تاز بر عرش نشسته نیست.
۴) انصراف دین از تنظیم روابط مدنی و داشتن دست بالا در معادلات اجتماعی.
۵) احقاق حقوق دینی مثل تغییر دین.
۶) امکان خطای همگان حتی در امور دینی.
۷) عدم اختصاص مکاشفه و فهم متون به گروهی خاص.
2️⃣-در سیاست:
۱) وظیفه اصلی حکومت حفظ آزادی فردی افراد در مقام شهروند صاحب حق و مسئول و نفی دیکتاتوری چه اکثریتی چه فردی در عین حفظ امنیت و برابری حقوقی.
۲) حاکمیت قانون و عمل حکومت طبق قانون حقوق بشری مدنی.
۳) منبع مشروعیت زمینی و وابسته به مقبولیت و رضایت افراد از آن است.
۴) هیچ قدرتی بدون مسئولیت قابل پذیرش نیست و همگان پاسخگو هستند.
۵) قانون جلوی نقض آزادی های فردی و حق شهروندی پشتیبان فرد است.
۶) اولویت محدودیت بخشی،حکومت است نه مردم.
۷) آزادی تشکل و تحزب و انجمن و مجامع بدیهی می شود.
۸) تصمیمات عمومی با بحث آزاد و مشورت و شفافیت و توافق داوطلبانه اتخاذ می گردند.
۹) حقوق مدنی و سیاسی به تساوی می رسد.
۱۰) قدرت،ویژگی جابه جایی و تکثر و عدم تجمع را می پذیرد.
۱۱) دولت به مثابۀ نگهبان مهمانخانه و دولتی کوچک اما کارا و پویا است.
3️⃣-در عرصه فرهنگ:
۱) برای بشر سرشت نیکو پیش فرض گرفته می شود.
۲) خردمندی و شایستگی ذاتی انسان در نظر گرفته می شود.
۳) آزادی فکری مبتنی بر خِرد انتقادی و عقلانیت استوار می گردد.
۴) منحصر به فرد بودن تک تک انسانها در مقام «فرد» پذیرفته می شود.
۵) جریان آزاد اطلاعات و شفافیت وجهه امور قرار گرفته علم برای روشنگری مهم تلقی می شود.
۷) آزادی بیان در همه اشکال و رسانه ها و نفی سانسور.
۸) فراهم آمدن فرصت رشد و تحقق امکانات و علایق فرد برای همگان و آموزش و پرورش برابر برای همه.
۹) قدسیت زدایی از علم و راوداری در برابر گونه گونی نوع بشر و برکشیدن ارزش مهم آزادی فردی در جهت رشد انسانی.
۱۰) تحول تدریجی اصول اخلاقی و باز گذاشتن امکان اصلاح و تغییر ارزشها با معیار تجربه و علم و تایید و وفاق عمومی.
۱۱) عدم اختصاص حقیقت و حقیقت یابی محض به فرد یا گروه خاصی.
4️⃣ در عرصه اجتماعی:
۱)نظم اجتماعی مستقل از معتقدات مذهبی است
۲)برابری همگان در برابر قانون تضمین شده
۳)جامعه سازوکاری خودتنظیم شونده دارد و دست مهندسی مردم و آرایشان کوتاه می شود
۴)دگرپذیری ارج می یابد و امتیازات نژادی طبقاتی اشرافی و قومی و دینی در دل یک ملت مدنی نفی می گردند ولی به حیات خود به نیکی ادامه می دهند.
۵)حقوق ابتدایی و اساسی بشر محترم و اقتدارگرایی به محاق می رود.
۶)باور به نظلم باز و آزاد پا گرفته اصالت فردیت و فردگرایی جهاشمول تلقی می شود.
۷)نظام اجتماعی از طریق گفتگو پیشرفت میکند و خشونت و انقلابیگری به حاشیه می رود.
۸)بهتر کردن جهان برای زندگی از طریق پیشرفت و توسعه موجه می شود.
۹)هدف کاهش رنجهای بشر با فرض بیمار و جاهل بودن او و نه صغیر یا مجرم یا مجنون بودن اوست
۱۰)اصلاحگری در جامعه آزاد(و نه جامعه توتالیتر)جای انقلابیگری و رادیکالیسم مخرب
5️⃣در عرصه اقتصاد:
۱) آزادی فعالیت اقتصادی و کوتاه کردن دخالت بیش از حد دین، دولت و انحصارگران از بازار.
۲) تجارت آزاد جهانی و رقابت آزاد همگان.
۳) ارزش نهادن به مالکیت ابتکار و سرمایه داری به عنوان موتور محرک جریان مدرن
۴) کوچک کردن واحدهای اداری و کوچک کردن بروکراسی و دولتگرایی
۵) برابری فرصتها و نه برابری دستاوردها و برابری مالی که ناممکن است.
۶) نقش محوری امیال و ابتکارات فردی در توسعه اقتصادی
@OmidIranAzad
Telegram
اتحاد ملی ایران
🟣جمع بندی مختصات
https://t.me/OmidIranAzad/127923
لیبرالیسم از ترکیب ۳اصل پیروی میکند:
#میهن- #آزادی - #سرمایه
که سیستمهای حکومتی زیر به آن توجه دارند:
۱) کانسرواتیو (لیبرال) جمهوری خواه
۲) کانسرواتیو (لیبرال) مشروطه خواه (پادشاهی)
پادشاهی مشروطه نوعی…
https://t.me/OmidIranAzad/127923
لیبرالیسم از ترکیب ۳اصل پیروی میکند:
#میهن- #آزادی - #سرمایه
که سیستمهای حکومتی زیر به آن توجه دارند:
۱) کانسرواتیو (لیبرال) جمهوری خواه
۲) کانسرواتیو (لیبرال) مشروطه خواه (پادشاهی)
پادشاهی مشروطه نوعی…
Forwarded from هنر اعتراضی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سال ها بعد،
که مشتی از خاک هایِ سرزمینت شدهای،
باران که میزند، بویی به مشام خواهد رسید؛ کاش بویِ آزادی و امید باشد!
.
.
.
.
.
.
لطفاً عادت نکنید به ظلم ، به گشت ارشاد ، به بیعدالتی ...
ًلطفا عادت نکنید به گرونی ، فقر ، بیکاری ، به آمار تجاوز ...
عادت نکنید به آلودگی هوا ، به خشک شدن دریاچههامون ...
عادت نکنید،به گرفتن آزادیامون به کشته شدن جوونامون ...
عادت نکنید به فرار کردن مردم و نخبههای کشورمون.....
عادت نکنید به ببیننده بودن و هیچ کاری نکردن
🔘 #آزادی #برای_ایران #ایران_در_کماست #وطن
که مشتی از خاک هایِ سرزمینت شدهای،
باران که میزند، بویی به مشام خواهد رسید؛ کاش بویِ آزادی و امید باشد!
.
.
.
.
.
.
لطفاً عادت نکنید به ظلم ، به گشت ارشاد ، به بیعدالتی ...
ًلطفا عادت نکنید به گرونی ، فقر ، بیکاری ، به آمار تجاوز ...
عادت نکنید به آلودگی هوا ، به خشک شدن دریاچههامون ...
عادت نکنید،به گرفتن آزادیامون به کشته شدن جوونامون ...
عادت نکنید به فرار کردن مردم و نخبههای کشورمون.....
عادت نکنید به ببیننده بودن و هیچ کاری نکردن
🔘 #آزادی #برای_ایران #ایران_در_کماست #وطن
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فرا رسيدن زادروز #پدر_ايران_نوين #رضا_شاه_بزرگ و نيزآغازطبیعت زيبای بهاران را به همه ایرانیانی که مهر وطن در دل دارند را تبريک و شادباش می گويیم. باشد که اين بهار،خزان هميشگی اهريمن ميهن بوده وايران پرشکوه ما، رضاشاهی ديگر را بر #تخت_شاهی ببيند تا همچون دوران پادشاهی پدرو پدربزرگش برای #ايران و ايرانی #آزادی #عزت #رفاه و #سربلندی به ارمغان آورده شود.
#رضاشاه_روحت_شاد
#ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم
@OmidIranAzad
#رضاشاه_روحت_شاد
#ما_ملت_کبیریم_ایران_را_پس_میگیریم
@OmidIranAzad
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷تولدت مبارک شیر پسر ایران
امروز زادروز جاویدنام #حمیدرضا_روحی است.
جاویدنام حمیدرضا روحی در جریان خیزش ملی ایران، در شامگاه جمعه ۲۷ آبان با شلیک مستقیم نیروهای جمهوری اسلامی به قتل رسید.
خبرگزاریهای وابسته به سپاه، تلاش کردند او را یک «شهید بسیجی» معرفی کنند که انتشار پیامهای اینستاگرامی او برای شاهدخت #نور_پهلوی باعث رسوایی رسانههای حکومتی شد.
#ایران
#آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#حمیدرضا_روحی
#KingRezaPahlavi
@OmidIranAzad
امروز زادروز جاویدنام #حمیدرضا_روحی است.
جاویدنام حمیدرضا روحی در جریان خیزش ملی ایران، در شامگاه جمعه ۲۷ آبان با شلیک مستقیم نیروهای جمهوری اسلامی به قتل رسید.
خبرگزاریهای وابسته به سپاه، تلاش کردند او را یک «شهید بسیجی» معرفی کنند که انتشار پیامهای اینستاگرامی او برای شاهدخت #نور_پهلوی باعث رسوایی رسانههای حکومتی شد.
#ایران
#آزادی
#مرد_میهن_آبادی
#حمیدرضا_روحی
#KingRezaPahlavi
@OmidIranAzad
🔻اسلام و کمونیسم 🔻
در باب حکومتهای ایدئولوژیک بارها سخن گفته شده و ماهیت این نوع رژیم ها که پایه و اساس تفکرات آنها را تشکیل میدهد به یقین همه عزیزان واقف هستید و پیشتر هم در مقاله هایی با عناوین #دگماتیسم_نقابدار و #رویای_چپ ارائه گردید .
اما نظر به اینکه حاکمیت های بدین گونه متحجرانه از جنس دیکتاتوری که در عصر حاضر گریبان مردم ایران را گرفته یعنی حکومت دینی از نوع اسلامی و نگرش چپگرایانه مارکسیستی ، بیش از شش دهه برای ما بیشتر ملموس است تا جائیکه تلفیق همین ارتجاع سرخ و سیاه موجبات فروپاشی نظام موفق شاهنشاهی ایران گردید .
این دو مکتب ، بلحاظ ساختار حکومتی، شباهت هایی دارند که بصورت اختصار تقدیم میگردد:
اسلام و کمونیسم دو مکتب و دو ایدئولوژی هستند که ممکن است برخی به اشتباه این دو را در تضاد آشکار با یکدیگر بدانند.
۱) نخستین شباهت کمونیسم و اسلام این است که هر دو پیغمبر دارند.
کمونیسم هم به مانند اسلام پیغمبر یا پیغمبرانی دارند. پیغمبران کمونیسم #کارل_کارکس و #فردریش_انگلس و #مائو و #لنین و اینگونه افراد هستند.
برای کمونیست های مختلف همه افراد نام برده شده یا برخی از آنها و یا یکی از آنها به مانند پیغمبر معصوم است و در نظر آنها هر چه گفته و نوشته درست است.
هر دوی این مکتب ها راه حل همه مشکلات بشریت را نزد خود می بینند. کمونیست ها هر مشکلی را که مطرح کنی راه حلش را عمل به فرمایشات جناب کارل مارکس می دانند و مسلمین هم همه راه حل ها را در کلام الله می دانند.
۲) شباهت دیگر ضدیت هر دوی اینها با #آزادی و #دموکراسی است.
اسلام مخالفانش را به بهانه کافر و مشرک و منافق و زندیق و مرتد محکوم می کند و کمونیسم مخالفانش و طرفداران دموکراسی را به بهانه حمایت از امپریالیسم محکوم می کنند.
برای هیچکدام از این دو ایدئولوژی واژه هایی مانند کشور و میهن معنا ندارد و همه چیز را فدای ایدئولوژی خود می کنند.
کمونیست های ایرانی حاضر بودند ایران تکه تکه شود یا به صورت کامل تبدیل به یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی شود و اسلامیون هم مملکت را شش دانگ تمام به نام عربها و یا رفقایشان در مسکو و پکن کرده اند.
۳) برای هر دوی اینها انسانها به مانند جوجه هایی هستند که از ماشین جوجه کشی بیرون می آیند و همگی باید یک #عقیده_واحد داشته باشند. مسلمین انسانی را که از پدر و مادری مسلمان به دنیا آمده و نمی خواهد مسلمان باشد محکوم می کنند و کمونیست ها کسی را که نمی خواهد کمونیست باشد محکوم می کنند.
۴) اسلام و کمونیسم هر دو کتاب مقدس دارند. کتاب مقدس کمونیست ها #مانیفست_کمونیست نوشته کارل مارکس و فردریش انگلس است و کتاب مقدس اسلام #قرآن و برای شیعیان علاوه بر آن #نهج_البلاغه است.
۵) هر دوی آنها با شعار سوسیالیسم خود را #نماینده_طبقه_فقیر و مستضعف جامعه می دانند و با سخنان #پوپولیستی و عوام فریبانه ، زندگی اشرافی خود را دنبال میکردند.
پیام آور اسلام در زمان مرگ از نظر قدرت و ثروت بی نیاز بود و به دنبال آن خلفای مسلمین نیز هربار که حاکمیت دینی را تشکیل دادند. از دوره بنی امیه ، بنی عباس ، ترکان عثمانی ، صفویه گرفته ، تا ج اسلامی با شعار برقراری عدالت و حمایت از قشر مستضعف جامعه ، دنیای خود را ، در مقابل جنهم کردن مردم ، به بهشت مبدل کردند ، و با شعار عدل الهی با انتساب خلیفه اللهی ، همچنان با عوامفریبی ، شعار نابودی امپریالیسم جهانی را ایدئولوژی خود قرار میدهند تا مردم را به تحقق جامعه برابر امیدوار نمایند ...
۶) هردو مکتب در ابتدا و #قبل_از_قدرت پیامهای #نوعدوستی و مهر و محبت و یکسان سازی را در ارسال پیام آوری های شان داشتند وبا ژستی روشنفکرانه سعی در مساوات جهانی و خصوصا مدارا را شعارشان قرار میدادند
اما #پس_از_قدرت ، هرآنجه در جهت استقرار قدرت و جاه طلبی های خود بود بکار بستند و مردم را به #زور_شمشیر و گلوله پیرو خود کردند و سعی در اجتماع توده های انسانی نمودند.
در صدر اسلام #پیامبر دوره مکه (در آیات مکی)سعی در اعلام شعار انسانیت داشت و پیامبر در مدینه (با آیات مدنی)با قدرت کامل هرآنچه از خود نبود را با زور شمشیر بدست می آورد.
در جوامع کمونیستی قبل از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه ، #لنین از مساوات و برابری اجتماعی صرف صحبت میکرد و پس از بقدرت رسیدن ، با تشکیل پلیس چگا مخالفان خود را سرکوب میکرد و پس از آن نیز استالین ، بر سرکوب و کشتار هرآنچه از خود نبود به فقروفلاکت و مرگ تبدیل کرد
چهره مهربانانه روحانیون و آخوندیسم حکومت ۵۷ ی نیز با چهره پس از بقدرت رسیدن و حال حاضر نیز گواه همین موضوع است.
ادامه⬇️⬇️
در باب حکومتهای ایدئولوژیک بارها سخن گفته شده و ماهیت این نوع رژیم ها که پایه و اساس تفکرات آنها را تشکیل میدهد به یقین همه عزیزان واقف هستید و پیشتر هم در مقاله هایی با عناوین #دگماتیسم_نقابدار و #رویای_چپ ارائه گردید .
اما نظر به اینکه حاکمیت های بدین گونه متحجرانه از جنس دیکتاتوری که در عصر حاضر گریبان مردم ایران را گرفته یعنی حکومت دینی از نوع اسلامی و نگرش چپگرایانه مارکسیستی ، بیش از شش دهه برای ما بیشتر ملموس است تا جائیکه تلفیق همین ارتجاع سرخ و سیاه موجبات فروپاشی نظام موفق شاهنشاهی ایران گردید .
این دو مکتب ، بلحاظ ساختار حکومتی، شباهت هایی دارند که بصورت اختصار تقدیم میگردد:
اسلام و کمونیسم دو مکتب و دو ایدئولوژی هستند که ممکن است برخی به اشتباه این دو را در تضاد آشکار با یکدیگر بدانند.
۱) نخستین شباهت کمونیسم و اسلام این است که هر دو پیغمبر دارند.
کمونیسم هم به مانند اسلام پیغمبر یا پیغمبرانی دارند. پیغمبران کمونیسم #کارل_کارکس و #فردریش_انگلس و #مائو و #لنین و اینگونه افراد هستند.
برای کمونیست های مختلف همه افراد نام برده شده یا برخی از آنها و یا یکی از آنها به مانند پیغمبر معصوم است و در نظر آنها هر چه گفته و نوشته درست است.
هر دوی این مکتب ها راه حل همه مشکلات بشریت را نزد خود می بینند. کمونیست ها هر مشکلی را که مطرح کنی راه حلش را عمل به فرمایشات جناب کارل مارکس می دانند و مسلمین هم همه راه حل ها را در کلام الله می دانند.
۲) شباهت دیگر ضدیت هر دوی اینها با #آزادی و #دموکراسی است.
اسلام مخالفانش را به بهانه کافر و مشرک و منافق و زندیق و مرتد محکوم می کند و کمونیسم مخالفانش و طرفداران دموکراسی را به بهانه حمایت از امپریالیسم محکوم می کنند.
برای هیچکدام از این دو ایدئولوژی واژه هایی مانند کشور و میهن معنا ندارد و همه چیز را فدای ایدئولوژی خود می کنند.
کمونیست های ایرانی حاضر بودند ایران تکه تکه شود یا به صورت کامل تبدیل به یکی از جمهوری های اتحاد جماهیر شوروی شود و اسلامیون هم مملکت را شش دانگ تمام به نام عربها و یا رفقایشان در مسکو و پکن کرده اند.
۳) برای هر دوی اینها انسانها به مانند جوجه هایی هستند که از ماشین جوجه کشی بیرون می آیند و همگی باید یک #عقیده_واحد داشته باشند. مسلمین انسانی را که از پدر و مادری مسلمان به دنیا آمده و نمی خواهد مسلمان باشد محکوم می کنند و کمونیست ها کسی را که نمی خواهد کمونیست باشد محکوم می کنند.
۴) اسلام و کمونیسم هر دو کتاب مقدس دارند. کتاب مقدس کمونیست ها #مانیفست_کمونیست نوشته کارل مارکس و فردریش انگلس است و کتاب مقدس اسلام #قرآن و برای شیعیان علاوه بر آن #نهج_البلاغه است.
۵) هر دوی آنها با شعار سوسیالیسم خود را #نماینده_طبقه_فقیر و مستضعف جامعه می دانند و با سخنان #پوپولیستی و عوام فریبانه ، زندگی اشرافی خود را دنبال میکردند.
پیام آور اسلام در زمان مرگ از نظر قدرت و ثروت بی نیاز بود و به دنبال آن خلفای مسلمین نیز هربار که حاکمیت دینی را تشکیل دادند. از دوره بنی امیه ، بنی عباس ، ترکان عثمانی ، صفویه گرفته ، تا ج اسلامی با شعار برقراری عدالت و حمایت از قشر مستضعف جامعه ، دنیای خود را ، در مقابل جنهم کردن مردم ، به بهشت مبدل کردند ، و با شعار عدل الهی با انتساب خلیفه اللهی ، همچنان با عوامفریبی ، شعار نابودی امپریالیسم جهانی را ایدئولوژی خود قرار میدهند تا مردم را به تحقق جامعه برابر امیدوار نمایند ...
۶) هردو مکتب در ابتدا و #قبل_از_قدرت پیامهای #نوعدوستی و مهر و محبت و یکسان سازی را در ارسال پیام آوری های شان داشتند وبا ژستی روشنفکرانه سعی در مساوات جهانی و خصوصا مدارا را شعارشان قرار میدادند
اما #پس_از_قدرت ، هرآنجه در جهت استقرار قدرت و جاه طلبی های خود بود بکار بستند و مردم را به #زور_شمشیر و گلوله پیرو خود کردند و سعی در اجتماع توده های انسانی نمودند.
در صدر اسلام #پیامبر دوره مکه (در آیات مکی)سعی در اعلام شعار انسانیت داشت و پیامبر در مدینه (با آیات مدنی)با قدرت کامل هرآنچه از خود نبود را با زور شمشیر بدست می آورد.
در جوامع کمونیستی قبل از انقلاب ۱۹۱۷ روسیه ، #لنین از مساوات و برابری اجتماعی صرف صحبت میکرد و پس از بقدرت رسیدن ، با تشکیل پلیس چگا مخالفان خود را سرکوب میکرد و پس از آن نیز استالین ، بر سرکوب و کشتار هرآنچه از خود نبود به فقروفلاکت و مرگ تبدیل کرد
چهره مهربانانه روحانیون و آخوندیسم حکومت ۵۷ ی نیز با چهره پس از بقدرت رسیدن و حال حاضر نیز گواه همین موضوع است.
ادامه⬇️⬇️
اتحاد ملی ایران
⚜ #پاینده_ایران 🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻 اگر چه خاستگاه #چپ_ایرانی از گروه همت باکو آغاز می شود و تحت عنوان #اجتماعیون_عامیون (سوسیال دموکرات) در نهضت مشروطه نقش مهم و به سزایی داشت، اما با پیروزی انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، چپ ایرانی…
⚜ #پاینده_ایران
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
https://t.me/OmidIranAzad/135554
قسمت دوم :
چپ ایرانی و مخالفت با #حقوق_زنان
چپ ها که خود را مترقی ترین ایدئولوژی و اندیشه ای علمی می خواندند که رهایی کامل انسان را وعده می دهند، در هم دستی با ارتجاعی ترین تفکرات با #آزادی_زنان در ایران به مخالفت برخاست.
در حالی که #جنبش_زنان ایرانی برای آزادی و برابری در مبارزات بی بی خانم استرآبادی و دیگر زنان آگاه ایرانی در اواسط دوره قاجار آغاز شده بود و زنان نقش چشمگیری در پیروزی نهضت مشروطه داشتند، اما در قانون اساسی مشروطه، زنان در کنار سفها از #حق_رای محروم شدند و هنگامی که در مجلس دوم، نماینده همدان به این قانون اعتراض کرد، #مدرس با تکیه بر آیه الرجال قوامون علی النسا به مخالفت با آن پرداخت و هم زمان در بیرون مجلس، سید جعفر پیشه وری به حمایت از مدرس پرداخت.
پس از آن نیز تا سال ۵۷، به ویژه در جنبش چریکی، با وجود نقش پررنگ زنان، #چپ_ها با هر گونه حقوق زنان به بهانه بورژوایی بودن این حقوق و آزادی ها مخالفت کردند.
این در حالی بود که #مارکس در کتاب بی اعتنایی به سیاست از اصلاحات انقلابی در مقابل تنزه طلبی آنارشیستها دفاع کرده بود و حتی در نامه ای خطاب به سوسیالیست های آلمانی، به آنها توصیه کرده بود در مبارزه با فئودآلیسم با لیبرالها متحد شوند.
چپ های ایرانی نه تنها آموزه های مارکس را به درستی فهم نکرده بودند، بلکه در مخالفت با #حقوق_زنان، در کنار ارتجاعی ترین نیروها قرار گرفته بودند.
ائتلاف شومی که پس از انقلاب ۵۷، بستر #سرکوب_زنان و حقوق مدنی و آزادی های اجتماعی آنها را فراهم کرد.
https://t.me/OmidIranAzad
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران
✍ #فرهاد
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
https://t.me/OmidIranAzad/135554
قسمت دوم :
چپ ایرانی و مخالفت با #حقوق_زنان
چپ ها که خود را مترقی ترین ایدئولوژی و اندیشه ای علمی می خواندند که رهایی کامل انسان را وعده می دهند، در هم دستی با ارتجاعی ترین تفکرات با #آزادی_زنان در ایران به مخالفت برخاست.
در حالی که #جنبش_زنان ایرانی برای آزادی و برابری در مبارزات بی بی خانم استرآبادی و دیگر زنان آگاه ایرانی در اواسط دوره قاجار آغاز شده بود و زنان نقش چشمگیری در پیروزی نهضت مشروطه داشتند، اما در قانون اساسی مشروطه، زنان در کنار سفها از #حق_رای محروم شدند و هنگامی که در مجلس دوم، نماینده همدان به این قانون اعتراض کرد، #مدرس با تکیه بر آیه الرجال قوامون علی النسا به مخالفت با آن پرداخت و هم زمان در بیرون مجلس، سید جعفر پیشه وری به حمایت از مدرس پرداخت.
پس از آن نیز تا سال ۵۷، به ویژه در جنبش چریکی، با وجود نقش پررنگ زنان، #چپ_ها با هر گونه حقوق زنان به بهانه بورژوایی بودن این حقوق و آزادی ها مخالفت کردند.
این در حالی بود که #مارکس در کتاب بی اعتنایی به سیاست از اصلاحات انقلابی در مقابل تنزه طلبی آنارشیستها دفاع کرده بود و حتی در نامه ای خطاب به سوسیالیست های آلمانی، به آنها توصیه کرده بود در مبارزه با فئودآلیسم با لیبرالها متحد شوند.
چپ های ایرانی نه تنها آموزه های مارکس را به درستی فهم نکرده بودند، بلکه در مخالفت با #حقوق_زنان، در کنار ارتجاعی ترین نیروها قرار گرفته بودند.
ائتلاف شومی که پس از انقلاب ۵۷، بستر #سرکوب_زنان و حقوق مدنی و آزادی های اجتماعی آنها را فراهم کرد.
https://t.me/OmidIranAzad
مجموعه #اتحاد_ملی_ایران
✍ #فرهاد
Telegram
اتحاد ملی ایران
⚜ #پاینده_ایران
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
اگر چه خاستگاه #چپ_ایرانی از گروه همت باکو آغاز می شود و تحت عنوان #اجتماعیون_عامیون (سوسیال دموکرات) در نهضت مشروطه نقش مهم و به سزایی داشت، اما با پیروزی انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، چپ ایرانی…
🔻چپ ایرانی منفور مردم🔻
اگر چه خاستگاه #چپ_ایرانی از گروه همت باکو آغاز می شود و تحت عنوان #اجتماعیون_عامیون (سوسیال دموکرات) در نهضت مشروطه نقش مهم و به سزایی داشت، اما با پیروزی انقلاب اکتبر و به قدرت رسیدن بلشویک ها در روسیه، چپ ایرانی…
«بازگشت شاه یا حکومت مشروطه»
یا
«بازگشت شاه با حکومت مشروطه»؟
در جدیدترین رفتار از کیهان لندن مقاله ای با قلم «احمد وحدت خواه» منتشر شده که باید دید
چگونه میشود در روزگارانی که #شاهزاده_رضا_پهلوی (رضاشاه دوم) بیشتر از همیشه اعلام آمادگی نموده اند تا از این تنگنای سیاسی پس از حدود نیم قرن که بالاخره در حال رقم خوردن اتفاقی خوش بنام #آزادی منجر به آبادی ایران است،تیتر کیهان لندن با وام گرفتن از جمله ی «شرایط پیچیده و جنگی ایران و منطقه» نتیجه گیری مینماید که ایشان میتواند گزینه ای نا مناسب باشند(البته با شیطنت عامدانه ی کلامی که منظورش دقیقا هویدا از یک تعمد غرض ورزانه است
حداقل در برداشت اولیه ی مخاطب که با اعترضات عدیده ای روبرو شده) آنهم دقیقا در زمینه ای که حتی ناخودی ها اذعان دارند تنها یک مرد است که میتواند ایران را از این مهلکه،سالم عبور دهد و نقطه ی قوت امید بخش اکثریت جامعه ی ایرانی، کارشناسان بی طرف و تحلیلگران کار ورزیده و مجرب بجز پهلوی نیست ،به چه منظور کیهان لندن نقطه ی مقابل این حقیقت را اینچنین مغرضانه هدف قرار میدهد گویی که نوشته ی مذکور توسط حسین شریعتمداری در کیهان جمهوری اسلامی،نشریه ای با فرهنگ چاکر مابانه ی خادم و گاریچی خامنه ای آنرا ترتیب داده شده اشت!
تیتر کیهان لندنی دقیقا یاداور جمهوری مشروطه ایست که نوبادی های تحکیم وحدتی و #سبز یهای سفره ی کروبی و میرحسین چندی پیش در ژستی عالمانه سعی در ابداع یک من دراوردی تفرقه انگیز در شلوغی بازار سیاستی کردند که هر روز ورودی جنس بنجل و بد کیفیتش!!!چهره ی سیاست را نیز آلوده به ویروس چپگرایانه ی منسوخ نمود.
در نهایت هیچ «چرایی»از برادر خوانده ی کیهان شریعتمداری،آن چشمه ی جوشان افراطگری وابسته به زر و زور و قدرت ساکن تهران باقی نمیماند که با وضوحات ملموسند و تنها یک سوال میتواند جوابگوی تمامی معمای رفتارهای مغرضانه ی لندن نشین ها باشد:
دقیقا مخاطب این نوشته و تیتر جنجالی(نامناسب)شما چه کس و یا کسانی میتوانند باشند؟
@KayhanLondon
@NazeninA
یا
«بازگشت شاه با حکومت مشروطه»؟
در جدیدترین رفتار از کیهان لندن مقاله ای با قلم «احمد وحدت خواه» منتشر شده که باید دید
چگونه میشود در روزگارانی که #شاهزاده_رضا_پهلوی (رضاشاه دوم) بیشتر از همیشه اعلام آمادگی نموده اند تا از این تنگنای سیاسی پس از حدود نیم قرن که بالاخره در حال رقم خوردن اتفاقی خوش بنام #آزادی منجر به آبادی ایران است،تیتر کیهان لندن با وام گرفتن از جمله ی «شرایط پیچیده و جنگی ایران و منطقه» نتیجه گیری مینماید که ایشان میتواند گزینه ای نا مناسب باشند(البته با شیطنت عامدانه ی کلامی که منظورش دقیقا هویدا از یک تعمد غرض ورزانه است
حداقل در برداشت اولیه ی مخاطب که با اعترضات عدیده ای روبرو شده) آنهم دقیقا در زمینه ای که حتی ناخودی ها اذعان دارند تنها یک مرد است که میتواند ایران را از این مهلکه،سالم عبور دهد و نقطه ی قوت امید بخش اکثریت جامعه ی ایرانی، کارشناسان بی طرف و تحلیلگران کار ورزیده و مجرب بجز پهلوی نیست ،به چه منظور کیهان لندن نقطه ی مقابل این حقیقت را اینچنین مغرضانه هدف قرار میدهد گویی که نوشته ی مذکور توسط حسین شریعتمداری در کیهان جمهوری اسلامی،نشریه ای با فرهنگ چاکر مابانه ی خادم و گاریچی خامنه ای آنرا ترتیب داده شده اشت!
تیتر کیهان لندنی دقیقا یاداور جمهوری مشروطه ایست که نوبادی های تحکیم وحدتی و #سبز یهای سفره ی کروبی و میرحسین چندی پیش در ژستی عالمانه سعی در ابداع یک من دراوردی تفرقه انگیز در شلوغی بازار سیاستی کردند که هر روز ورودی جنس بنجل و بد کیفیتش!!!چهره ی سیاست را نیز آلوده به ویروس چپگرایانه ی منسوخ نمود.
در نهایت هیچ «چرایی»از برادر خوانده ی کیهان شریعتمداری،آن چشمه ی جوشان افراطگری وابسته به زر و زور و قدرت ساکن تهران باقی نمیماند که با وضوحات ملموسند و تنها یک سوال میتواند جوابگوی تمامی معمای رفتارهای مغرضانه ی لندن نشین ها باشد:
دقیقا مخاطب این نوشته و تیتر جنجالی(نامناسب)شما چه کس و یا کسانی میتوانند باشند؟
@KayhanLondon
@NazeninA