وبلاگ اوخان
231 subscribers
51 photos
7 videos
1 file
35 links
* اوخان در زبان گیلکی به معنای پژواک و انعکاس صداست.

https://mirzagilani.blogspot.com

راه ارتباطی:
@SKEsmaeili
Download Telegram
رهایی از دوگانه کاذب تحریم و مشارکت

اگر انتخابات ریاست‌ جمهوری پیش رو به این سمت پیش رود که یکی از نتایج احتمالی آن تضعیف شدید دوگانه کاذب «مشارکت / تحریم» باشد، قطعا تا اطلاع ثانوی خیر و برکات مهمی برای کشور به همراه خواهد داشت. هنوز در این مورد اطمینان ندارم. اما می‌شود نشانه‌ها و شواهدی را دید که در صورت تحقق آن، ما خواهیم توانست از این دوگانه کاذب، که متعلق به دهه‌های گذشته بود، رها بشویم.
این دوگانه کاذب بر این فرض استوار شده است که مشارکت در انتخابات یا تحریم آن، نظام نمایندگی در رژیم حاضر را بازنمایی و یا مختل می‌کند و از این طریق در «مشروعیت» رژیم تاثیر مثبت و یا منفی می‌گذارد. مسئله نمایندگی و در نتیجه مشروعیت در ج.ا. همیشه بحرانی بوده است. به این معنا که مداوما بین مشروعیت الهی حداکثری، نصب حاکم از سوی خداوند، و مشروعیت مردمی، حاکمیت ملی، در حرکت بوده است. اما به عقیده‌ام در «عصر جدید» رژیم جمهوری اسلامی موضوعیت آن کم و بیش از بین رفته است. رژیم ج.ا. در دوران جدید اساسا نظام سلطه به سیف است. بدون زور برهنه امکان حیات ندارد. نظام نمایندگی آن در بحران و در نتیجه مشروعیت مبهم آن به طور عملی دچار اختلال مرگ‌باری شده است. شهروندان عملا از مشارکت در قدرت سیاسی به شکل کامل محروم شده اند. در چنین وضعی دوگانه رای دادن و یا تحریم انتخابات موضوعیت خودش را از دست داده است.
یعنی رای دادن دیگر راهی برای ایجاد نمایندگی در نهادهای قدرت و در نتیجه ایجاد شکلی از مشروعیت مردمی نیست. بلکه صرفا تاکتیکی است برای تغییراتی کوچک در سطح اداری عمومی کشور. در کنار آن، چون اساس نظام نمایندگی‌ به بن‌بست رسیده است، عدم مشارکت یا تحریم هم بلاموضوع شده است. زیرا اساس فرض خدشه‌دار کردن مشروعیت نظام با تحریم از بین رفته است. نتیجه این است که دوگانه «تحریم و رای» تا اطلاع ثانونی موضوعیت ندارد. رای دادن و رای ندادن نه آن مناسکی است که رژیم می‌خواهد، بلکه تاکتیکی موقتی است برای ایجاد تغییرات که گاهی با رای دادن رخ می‌دهد و گاهی با رای ندادن.
تصورم بر این است که اگر این تاکتیک در مواجهه با رفتارهای رژیم جمهوری اسلامی در عصر جدیدش به طور اگاهانه استفاده شود و کارکرد معقولی داشته باشد، می‌توانیم امیدوارم باشیم که نتایج مثبتی در جهت مصالح عمومی به همراه داشته باشد. همچنین به باورم علاوه بر حاکمان، اقلا دو گروه از این تغییر در رفتار سیاسی مردم به طور جدی متضرر خواهند شد. جریان‌های عمدتا وابسته برانداز و اصلاح‌طلبان نااصلاح‌طلب. چون هر دوی این جریان‌ها بخشی از حیات مصنوعی سیاسی و اجتماعی خود را با استفاده از همین دوگانه کاذب توجیه می‌کنند.
به نظرم از این منظر انتخابات پیش روی می‌تواند نقطه عطفی باشد در حرکتی که در دهه پیش آغاز و در چند سال اخیر موفقیت خودش را نشان داده است.
@Okhan_Blog
ای مرغ سحر! چو این شب تار
‏بگذاشت ز سر سیاهکاری
‏وز نفحه‌ روح‌بخش اسحار
‏رفت از سر خفتگان خماری
‏بگشود گره ز زلف زرتار
‏محبوبه‌ نیلگون عماری
‏یزدان به کمال شد پدیدار
‏و اهریمن زشت‌خو حصاری

‏یادآر ز شمع مرده یادآر


@Okhan_Blog
«صبح امید وطن»




- عکس: عماد نعمت‌الهی

@Okhan_Blog
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«این چنین فر کیانی پناه سرزمین‌های ایرانی است»
‏زامیادیشت، ٩:۶٩


@Okhan_Blog
مسعود پزشکیان
نهمین رئیس‌جمهور منتخب ایران




@Okhan_Blog
نوحه قدیمی شام بلا
ندانم
نوحه «شام بلا»
دستگاه ماهور
نوحه‌ای قدیمی بر اساس تصنیف مرغ سحر


شام بلا تا سحر شد
شادی عالم به سر شد
ز آه شرر بار، آل اطهار
زینب و لیلا، دیده‌ تر شد، خون جگر شد
اکبر شهزاده حسین غریبه را
دیده چه تنها شه محنت نصیب را، خون جگر شد، دیده تر شد
گفت و بابا آه و فریاد
از جفا این جور صیاد
آشیانم داده بر باد
ای [...] رحم بر اکبری نو سفر کن
اذن جنگم مرا مفتخر کن، مفتخر کن



@Okhan_Blog
«وَ فَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ»

٣٧:١٠٧


@Okhan_Blog
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«ایران» به مثابه حامل فیض الهی برای سعادت.
‏«رستگاری روح در نجات میهن است».




وطن من/ هیئت بعثت یزد

‏اجرا مسعود حافظی
‏تضمین قطعۀ معروف استاد پرویز مشکاتیان
‏با ترکیبی از اشعارِ
‏ملک‌الشعرا بهار و شهاب‌الدین موسوی

‏محرم ۱۴۰۳ خورشیدی


@Okhan_Blog
ترور اسماعيل هنيه، رئیس دفتر سیاسی حماس، شکست بزرگ امنیتی برای ما بود. در ادامه شکست‌های امنیتی پیشین، یک روز بعد از مراسم تحلیف رئیس جمهور پزشکیان میهمان عالیرتبه کشور در قلب تهران توسط عوامل رژیم اسراییل ترور شده است. در عرصه بین المللی موقعیت بسیار خطرناکی است. توازن بین پاسخ قدرتمند به این ترور و محافظت کشور از جنگ در وضعیت بحرانی فعلی نیاز به تدبیر جدی دارد. اما در عرصه داخلی این شکست‌ها پیامد منطقی نگاه مسلط در نهادهای امنیتی کشور است. نهادهایی که باید حفاظت از کشور را بر عهده بگیرند عموما در اختيار افراد بی‌کفایتی قرار گرفته اند که در زمانی که کشور معرکه فعالیت سازمان‌های امنیتی دشمن و جاسوسان آنها قرار گرفته، آنها به دنبال استفاده از رانت‌های سیاسی و اقتصادی و پرونده‌سازی و تعرض نظامند به حقوق و آزادیهای شهروندان ایران اند. به خبرهای همین چند روز اخیر نگاه کنیم. خبرگزاری تسنیم ، وابسته به سپاه، فایل شنود یکی از جلسات اصلاح طلبان را منتشر کرده است. شروین حاجی پور برای ترانه «برای به زندان فراخوانده شده است. روایت فعالان زن گیلانی که همگی‌شان الان در زندان اند، نشان دهنده نقض بی‌شرمانه حقوق و آزادی‌های آنان است. و خیلی بیشتر از اینها.
اما مواجهه با این ترور در آستانه شروع دستگاه حکومتی جدید می‌تواند دو رویکرد متضاد در پی داشته باشد. یا می‌تواند دست رئیس جمهور پزشکیان را برای اصلاح بنیادی در نهادها و رویکردهای امنیتی را باز کند و یا می‌تواند موضع او را برای اصلاح اقلی این نهادها و رویکردها به شدت تضعیف کند. به باورم انتخاب وزرای آینده کشور و اطلاعات نشان خواهد داد که توازن نیروها در داخل رژیم به نفع کدام رویکرد است.


@Okhan_Blog
فرشته مشروطه

گرامی‌باد یک‌صد و هجدهمین سالروز صدور فرمان مشروطیت توسط مرحوم سلطان مظفرالدین شاه قاجار و قرار گرفتن دولت ایران در اعداد دول مشروطه



@Okhan_Blog
Forwarded from گیلان‌نامه
امروز آخرین روز اسفندارما در تقویم باستانی گیلان است. با غروب آفتاب در گیلان، جشن نوروزبل هم شروع می‌شود. آتشی روشن خواهد شد که همیشه نگاهبان گیلان و گیلانیان است. و فردا اولین روز نوروزما ۱۵۹۸ گیلانی است. شاید سالی بهتر برای گیلان ما. برای ایران ما.

شمیمی نوروزبل موارک ببه
شیمی نوسالم موارک ببه
ناجی دارم کی ساق و سلامت ببیند.
امی گیلان وستی، امی ایرانه وستی


https://www.youtube.com/watch?v=DGfwuyxt-xo&t=55s
٣١ مرداد ٨٩٣ خ، سالروز جنگ چالدران

‏چول اولاسی چالدران!
‏التون قدح قالدران
‏ختاییم آغلار گزر
‏مصاحبیگ آلدران

‏ای چالدران!
‏صحرا بمان!
‏به خاطر تو قدح‌ها را بالا بردیم
‏من «ختایی»ام، گریه می‌کنم و می‌روم
‏همراه ما را از ما گرفتی

‏شعری از شاه اسماعیل کبیر در رثای شهدای جنگ چالدران

عکس؛ ‏شهیدگاه شهدای جنگ چالدران، اردبیل


@Okhan_Blog
راه خروج از بحران پذیرش بحران است. این را پانزده سال پیش مهندس میرحسین موسوی به حاکم ایران گفت. اما او نه تنها نپذیرفت بلکه حتی وجود بحران را هم منکر شد. در تمام این سال‌ها همه تلاش‌هایی که در جهت آشتی و وفاق انجام شد را یا به سخره گرفت و یا زمین‌گیر کرد. امروز دیگر بر صغیر و کبیر واضح است که دولت ایران، در معنای عام آن، در همه حوزه‌ها، از جمله امنیت ملی، در بحرانی عظیم گرفتار شده است.
شکست‌های چند هفته اخیر در سیاست‌ خارجی شاهد دیگری از انبوه شواهدی است که عموما آنها نتیجه چند دهه حکمرانی حاکم و منصوبان او است. باید بپذیریم که شکست خورده ایم. بپذیریم که به عنوان یک ملت و یک دولت در بحران هستم. بپذیریم که ناکارآمدی حداکثری نهادهای حکومت و تباهی اخلاق ملی‌مان یعنی بحرانی که تمامیت این ملت و این دولت و کشور را به خطر انداخته است. تنها با پذیرش منطق بحران می‌توانیم به راه خروج و در واقع آگاهی نوینی حاصل از این بحران فکر کنیم. ما باید نهاد دولت ایرانی را بازسازی کنیم. وظیفه داریم که شکاف عظیم بین دولت و ملت را کاهش دهیم. کاهش این شکاف، به عنوان رکن رکین امنیت ملی، تنها با تحقق اصلاحات ساختاری ممکن است. بدون آزادی‌های سیاسی و اجتماعی، مبارزه با فساد، رشد اقتصادی مناسب و توسعه پایدار و در نهایت ایجاد نظمی نوین و قرارداد اجتماعی جدید رسیدن به آن هدف ممکن نیست.
ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که از اعلی مصادیق جنگ عمه بر علیه همه است. ما تنهاییم. به طور تاریخی و استراتژیک تنهاییم و جز روی پای خودمان نمی‌توانیم بیاستیم.

@okhan_Blog
ضاحیه جنوبی، بیروت


@Okhan_Blog
از میهن باید دفاع کرد؛ چه به نام، چه به ننگ!

@Okhan_blog
میرحسین موسوی: کافی است مردم بترسند...

«کافی است مردم بترسند تا پای قدرت‌ها به مرزهای این بوم باز شود. کافی است سمعه شجاعت این ملت خدشه‌دار گردد و بیگانه در دلاوری و استواری آنان تردید کند تا خواب‌های سی ساله تعبیر شود. به دو کشور همسایه ما که اینک در اشغال خارجی قرار دارد نگاه کنید. در هر دو آنها نخست مردم ترسانده شدند و ترسیدند. ظاهرا قدرت‌ها با شعار آزادی‌بخشی به این دو کشور قدم گذاشتند، در عین‌حال که وقتی ابوغریب‌ها را به راه می‌انداختند طمع خویش را در چهره‌های وحشت‌زده مردم پنهان نکردند. آنها با صراحتی که بیشتر از آن ممکن نبود به مردم این دو کشور می‌گفتند شما همان‌هایی هستید که از صدام و طالبان وحشت داشتید، پس اینک حق آن است که از سلاح‌های رعب انگیزتر ما بیشتر بترسید. حتی تروریست‌های افراطی هنوز به آن امید که بتوانند همچون خونخواران پیش از خود بر هراس مردم این کشورها حکومت کنند آنان را بیرحمانه می‌کشند. قربانیان ددمنشی‌های صدام و طالبان هنوز دارند تاوان ترس خود را می‌پردازند، کما این که ملت ما هنوز امنیت و آرامش خویش را مرهون شجاعت و استحکامی است که در طول سی سال گذشته به نمایش گذاشت.

حال کسانی در داخل کشور می‌خواهند این سرمایه را از ما بگیرند. در مقابل نمایش‌های آنان مردم یا نمی‌ترسند، که نمی‌ترسند، و این آخرین حربه هم از آنان سلب می‌شود، و یا خدای ناکرده می‌ترسند. در آن صورت آیا اسباب‌بازی‌های جنگی از تمامیت این کشور حفاظت خواهدکرد؟»


میرحسین موسوی

بیانیه شماره ١۵، ۴ آذر ١٣٨٨

@Okhan_Blog
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اشک‌های دکتر ژاله آموزگار بر سر مزار رودکی سمرقندی

ما در دوره خوبی از نظر هویت و اخلاق ملی زندگی نمی‌کنیم. در کنار استبداد حاکم، با تمام آسیب‌های عمیقی که بر روح و جان ایران و ایرانیان وارد کرده است، رجاله‌هایی را می‌بینیم که ذیل بیرق شر عظیمی به نام صهیونیسم و اسراییل برای جنگ بر علیه مام میهن زوزه می‌کشند. حتی مشاهده عربده‌های این زنگی‌های مست هم دردناک و غم‌انگیز است. اما چون نیک بنگیریم این همه داستان نیست. در برابر این اشرار صهیونیست-سلطنت‌طلب ما ژاله آموزگار و ژاله آموزگارها را داریم. سلحشوران دفاع از ناموس ملی‌مان. اشک شوق‌شان در زمان حضور در صحن و مزار یکی از استوانه‌های تاریخ و فرهنگ ایرانشهر نشانه‌ای است که باوجود همه تلخی‌های این دوران، همچنان می‌شود به آینده این سرزمین امیدوارم بود.
شاد باشند و دیر زی که حجت‌های ایرانی‌بودن ما هستند.


@Okhan_Blog
به نام نامی شهدای ایران
‏به نام;
‏شهید سرگرد حمزه جهاندیده
‏شهید استواریکم محمدمهدی شاهرخی‌فر

‏که در راه دفاع از مام میهن در برابر تجاوز نظامی اسراییل به شهادت رسیدند.
‏انتقام‌شان از دشمن صهیونیستی و مزدورانش گرفته خواهد شد.

‏روح‌شان شاد، یادشان گرامی و راه‌شان پررهرو باد

@Okhan_Blog
"Nenne mir deinen Feind, und ich sage dir, wer du bist"
Carl Schmitt, Glossarium, S.243


«بگو دشمنت کیست، تا بگویمت کیستی!»
کارل اشمیت، گلوساریوم، S.٢۴٣



@Okhan_Blog
«سید عزالدین نسّابه، که از سادات کبار بود، در این حال، با جمعی، سیزده شباروز شمار کشتگان می‌کرد. آن‌چه ظاهر بود و معیّن، بیرون مقتولان در نقب‌ها و سوراخ‌ها و رساتیق‌ و بیابان‌ها، هزار هزار و سیصد هزار و کسری در احصاء آمده، و در این حالت رباعی عمر خیام، که حسب حال بود، بر زبان رانده است:

ترکیب پیاله‌ای چو در هم پیوست
بشکستن آن روا نمی‌دارد مست
چندین سر و دست و پای نازنین از سر و دست
از مهر که پیوست و به کین که شکست؟»

عطاملک جوینی، تاریخ جهانگشای جوینی، ج ۱، ص. ۱۲۸.

@Okhan_Blog