🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
نوینکتاب
🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم نویسنده: #محمد_قاسم_زاده گوینده: #حسین_پاکدل موسیقی: #مسعود_بطحایی https://goo.gl/Laf9oY @NovinketabGooya
«گفتا من آن ترنجم» نوشتهی محمد قاسمزاده است. داستانی بر اساس زندگی و ارتباطِ عمیق شمس و مولانا. از کودکیِ جلالالدین بلخی تا مرگ او. داستانی که آینهی عمرِ مولاناست؛ وصفِ روزها و احوالِ پر فراز و فرود و یکتای او.
«شمس نشان میداد که در سماع کهنهکار است و سالها چرخیده، اما مولانا تازهکار بود. من و کراخاتون دو عاقلهمردِ رقصان را میدیدیم که در دو سوی حوض، در یک نقطه ایستاده میچرخیدند.
آسمان آبی، بیلکهای ابر، در حوض افتاده بود و آبِ ساکن، که لبپر کوچکی هم نمیزد، آبیِ آسمان را در خود گرفته بود.
مولانا و شمس، نه گِرد حوض، که بهدورِ آسمان میچرخیدند. به دیوار تکیه دادم و اینبار در آبی منعکس در آب، مولانای چرخزن را دیدم. حرکتِ دستها و سرِ او، تنها جنبش در آن آینهی سیال، اکنون به سکون رسیده بود. شمس را در آب نمیدیدم و حیرانِ حرکتِ دستهای پنهان در آستینِ بلندِ لبّاده بودم. دستها در آن حرکتِ منظم پیدا میشدند، اما شورِ شمس چنان بهتندی آنها را میچرخاند که بهسختی دیده میشدند. دیگر نگاهش نمیکردم و چشمم به آن آبیِ بهظاهر ساکن بود که مولانای رقصان را نشان میداد.»
اینکتاب در سال ۱۳۹۷ توسط «نوین کتاب گویا» و با صدای حسین پاکدل منتشر شده است.
🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
«شمس نشان میداد که در سماع کهنهکار است و سالها چرخیده، اما مولانا تازهکار بود. من و کراخاتون دو عاقلهمردِ رقصان را میدیدیم که در دو سوی حوض، در یک نقطه ایستاده میچرخیدند.
آسمان آبی، بیلکهای ابر، در حوض افتاده بود و آبِ ساکن، که لبپر کوچکی هم نمیزد، آبیِ آسمان را در خود گرفته بود.
مولانا و شمس، نه گِرد حوض، که بهدورِ آسمان میچرخیدند. به دیوار تکیه دادم و اینبار در آبی منعکس در آب، مولانای چرخزن را دیدم. حرکتِ دستها و سرِ او، تنها جنبش در آن آینهی سیال، اکنون به سکون رسیده بود. شمس را در آب نمیدیدم و حیرانِ حرکتِ دستهای پنهان در آستینِ بلندِ لبّاده بودم. دستها در آن حرکتِ منظم پیدا میشدند، اما شورِ شمس چنان بهتندی آنها را میچرخاند که بهسختی دیده میشدند. دیگر نگاهش نمیکردم و چشمم به آن آبیِ بهظاهر ساکن بود که مولانای رقصان را نشان میداد.»
اینکتاب در سال ۱۳۹۷ توسط «نوین کتاب گویا» و با صدای حسین پاکدل منتشر شده است.
🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«شب همه خوابیده بودند. سلطانولد تقریباً از هوش رفته بود. هیچ صدایی از اطراف نمیآمد. من کنار بستر مولانا بودم. تکانی خورد و چشمش را باز کرد. دست به پیشانیاش کشیدم، از تب میسوخت.
گفتم: «چیزی میخواهی بیاورم؟»
گفت: «رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن.»
میخواست ادامه بدهد اما نتوانست. لبهایش آرام تکان میخورد و حرف بیرون نمیآمد. توانی نداشت که حرف را ادا کند. دراز کشیدم کنار او. گوش خواباندم شاید آخرین شعر را بشنوم، آخرین شنوندهی او باشم. اما نشد، تکان لب بود، ولی صدایی نبود...»
- بخشی از لحظات پایانی حیات مولانا بهروایت محمد قاسمزاده
امروز سالروز وفات انسانی یکتاست. عارف و عاشق و شوریده. مولانا جلالالدین رومی...
🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
گفتم: «چیزی میخواهی بیاورم؟»
گفت: «رو سر بنه به بالین، تنها مرا رها کن.»
میخواست ادامه بدهد اما نتوانست. لبهایش آرام تکان میخورد و حرف بیرون نمیآمد. توانی نداشت که حرف را ادا کند. دراز کشیدم کنار او. گوش خواباندم شاید آخرین شعر را بشنوم، آخرین شنوندهی او باشم. اما نشد، تکان لب بود، ولی صدایی نبود...»
- بخشی از لحظات پایانی حیات مولانا بهروایت محمد قاسمزاده
امروز سالروز وفات انسانی یکتاست. عارف و عاشق و شوریده. مولانا جلالالدین رومی...
🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
از خاطرات خوب استودیو
#حسین_پاکدل و #محمد_قاسم_زاده سر ضبط کتاب #گفتا_من_آن_ترنجم
#گفتا_من_آن_ترنجم نوشتهی #محمد_قاسم_زاده است. داستانی بر اساس زندگی و ارتباطِ عمیق شمس و مولانا. از کودکیِ جلالالدین بلخی تا مرگ او. داستانی که آینهی عمرِ مولاناست؛ وصفِ روزها و احوالِ پر فراز و فرود و یکتای او.
🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
#حسین_پاکدل و #محمد_قاسم_زاده سر ضبط کتاب #گفتا_من_آن_ترنجم
#گفتا_من_آن_ترنجم نوشتهی #محمد_قاسم_زاده است. داستانی بر اساس زندگی و ارتباطِ عمیق شمس و مولانا. از کودکیِ جلالالدین بلخی تا مرگ او. داستانی که آینهی عمرِ مولاناست؛ وصفِ روزها و احوالِ پر فراز و فرود و یکتای او.
🎧 کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم
نویسنده: #محمد_قاسم_زاده
گوینده: #حسین_پاکدل
موسیقی: #مسعود_بطحایی
https://goo.gl/Laf9oY
@NovinketabGooya
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیدهی ما صد جای آسیا کن
خیرهکشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن، وفا کن
دردیست غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشق است چون زمرد
از برق این زمرد هی دفع اژدها کن
بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن
🔹این غزل را به عنوان آخرین غزل مولانا میشناسند. غزلی که در لحظات پایانی عمر او سروده شده است.
۲۶ آذر مصادف با وفات #مولانا، به #شب_عرس مشهور است. شبی که در آن بعد از اجرای مراسم در کنار مقبرهی او، رقص سماع و موسیقی تصوف برپا میشود. در این شب مراسمی در قالب عزا و نوحه و ماتم دیده نمیشود؛ بلكه آنها #شب_عرس را در واقع همان شب عروسی میپندارند و بر این باورند كه عارف در چنین شبی به وصال خود میرسد. بنابراین نباید برای كسی كه در كنار محبوب خود آرام آرمیده، به سوگ نشست.
شنیدن کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم نوشتهی #محمد_قاسم_زاده و با صدای #حسین_پاکدل
و کتاب صوتی تازه منتشرشدهی #من_آن_توام به قلم دکتر #عبدالحمید_ضیایی و به روایت #پیام_دهکردی که مناسبت همین ایام و لحظهها هستند، خالی از لطف نخواهد بود.
https://www.instagram.com/p/B6LTdJaFsZa/?igshid=1b7rd1q72c11i
#نوین_کتاب_گویا
#کتاب_صوتی
#کتاب_بشنوید
@NovinketabGooya
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن
ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن
از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی
بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن
ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده
بر آب دیدهی ما صد جای آسیا کن
خیرهکشی است ما را دارد دلی چو خارا
بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها کن
بر شاه خوبرویان واجب وفا نباشد
ای زردروی عاشق تو صبر کن، وفا کن
دردیست غیر مردن آن را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن
در خواب دوش پیری در کوی عشق دیدم
با دست اشارتم کرد که عزم سوی ما کن
گر اژدهاست بر ره عشق است چون زمرد
از برق این زمرد هی دفع اژدها کن
بس کن که بیخودم من ور تو هنرفزایی
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا کن
🔹این غزل را به عنوان آخرین غزل مولانا میشناسند. غزلی که در لحظات پایانی عمر او سروده شده است.
۲۶ آذر مصادف با وفات #مولانا، به #شب_عرس مشهور است. شبی که در آن بعد از اجرای مراسم در کنار مقبرهی او، رقص سماع و موسیقی تصوف برپا میشود. در این شب مراسمی در قالب عزا و نوحه و ماتم دیده نمیشود؛ بلكه آنها #شب_عرس را در واقع همان شب عروسی میپندارند و بر این باورند كه عارف در چنین شبی به وصال خود میرسد. بنابراین نباید برای كسی كه در كنار محبوب خود آرام آرمیده، به سوگ نشست.
شنیدن کتاب صوتی #گفتا_من_آن_ترنجم نوشتهی #محمد_قاسم_زاده و با صدای #حسین_پاکدل
و کتاب صوتی تازه منتشرشدهی #من_آن_توام به قلم دکتر #عبدالحمید_ضیایی و به روایت #پیام_دهکردی که مناسبت همین ایام و لحظهها هستند، خالی از لطف نخواهد بود.
https://www.instagram.com/p/B6LTdJaFsZa/?igshid=1b7rd1q72c11i
#نوین_کتاب_گویا
#کتاب_صوتی
#کتاب_بشنوید
@NovinketabGooya
Instagram
نوین کتاب گویا
. رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شبگرد مبتلا کن . ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن . از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن . ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده بر آب دیدهی ما صد جای…