#یک_روز_دیگر
#میچ_آلبوم
مترجم: #گیتا_گرکانی
با صدای: #میکاییل_شهرستانی
انتخاب موسیقی: #فرشاد_آذر_نیا
@NovinketabGooya
#میچ_آلبوم
مترجم: #گیتا_گرکانی
با صدای: #میکاییل_شهرستانی
انتخاب موسیقی: #فرشاد_آذر_نیا
@NovinketabGooya
نوینکتاب
#یک_روز_دیگر #میچ_آلبوم مترجم: #گیتا_گرکانی با صدای: #میکاییل_شهرستانی انتخاب موسیقی: #فرشاد_آذر_نیا @NovinketabGooya
#کتاب_صوتی #یک_روز_دیگر نوشتهی #میچ_آلبوم و ترجمهی #گیتا_گرکانی را با صدای گرم #میکاییل_شهرستانی میشنویم.
یک روز دیگر، از آن دسته کتابهایی است که با شنیدن آن به عنوان اثری سهل و ساده، خوش ریتم و با موضوعی خانوادگی، میتوان متوجه آن بخش از #ادبیات روز جهان شد که مفاهیم بشری و دغدغههای اجتماعی انسان معاصر را بدون پیچیدگی و با لطافت و جذابیت بیان میکند.
در بخشی از این کتاب گویا میشنویم:
«چیک ده سال پیش مادرش را از دست داد و از آنجا که خود را به شدت وابسته به او میدید، زندگیاش از هم گسست. او کم کم در محیط کار و سپس خانه دچار بحران میشود، به الکل روی میآورد و از کار اخراج میشود و همسرش هم او را ترک میکند. چیک دائم به یاد #مادر است و میداند که اگر او را داشت از منجلاب کنونی خلاصش میکرد. چیک حتی از جانب دختر جوانش هم طرد میشود؛ تا جایی که بدون اطلاع پدر ازدواج میکند. تنهایی و نومیدی بر چیک چیره میشود و در نهایت تصمیم به خودکشی میگیرد. برای عملی ساختن این تصمیم عمدا در اتوبان تصادف مهیبی میکند، اما با وجود شدت تصادف، زنده میماند.
او سپس در حالت مستی خود را از ارتفاعی بلند به پایین پرت میکند. این بار هم نه تنها جان سالم به در میبرد بلکه مادر مردهاش را هم ایستاده در برابرش میبیند. این دیدار آغاز یک #سفر نیمه خیالی و نیمه واقعی برای رودررو شدن با #هویت حقیقی خود و شناخت ریشههای ناکامیهای فردی اوست؛ سفری که او را به #زندگی و زندگی را به او باز میگرداند. چیک با مادر همراه میشود و از این رهگذر فضای خانواده و اخلاقیات پدر و مادر را به مرور میبیند.»
@NovinketabGooya
یک روز دیگر، از آن دسته کتابهایی است که با شنیدن آن به عنوان اثری سهل و ساده، خوش ریتم و با موضوعی خانوادگی، میتوان متوجه آن بخش از #ادبیات روز جهان شد که مفاهیم بشری و دغدغههای اجتماعی انسان معاصر را بدون پیچیدگی و با لطافت و جذابیت بیان میکند.
در بخشی از این کتاب گویا میشنویم:
«چیک ده سال پیش مادرش را از دست داد و از آنجا که خود را به شدت وابسته به او میدید، زندگیاش از هم گسست. او کم کم در محیط کار و سپس خانه دچار بحران میشود، به الکل روی میآورد و از کار اخراج میشود و همسرش هم او را ترک میکند. چیک دائم به یاد #مادر است و میداند که اگر او را داشت از منجلاب کنونی خلاصش میکرد. چیک حتی از جانب دختر جوانش هم طرد میشود؛ تا جایی که بدون اطلاع پدر ازدواج میکند. تنهایی و نومیدی بر چیک چیره میشود و در نهایت تصمیم به خودکشی میگیرد. برای عملی ساختن این تصمیم عمدا در اتوبان تصادف مهیبی میکند، اما با وجود شدت تصادف، زنده میماند.
او سپس در حالت مستی خود را از ارتفاعی بلند به پایین پرت میکند. این بار هم نه تنها جان سالم به در میبرد بلکه مادر مردهاش را هم ایستاده در برابرش میبیند. این دیدار آغاز یک #سفر نیمه خیالی و نیمه واقعی برای رودررو شدن با #هویت حقیقی خود و شناخت ریشههای ناکامیهای فردی اوست؛ سفری که او را به #زندگی و زندگی را به او باز میگرداند. چیک با مادر همراه میشود و از این رهگذر فضای خانواده و اخلاقیات پدر و مادر را به مرور میبیند.»
@NovinketabGooya
از صفحهی اینستاگرام آقای میکائیل شهرستانی
"هر دو عزیزم را به یکباره در مدتی کمتر از یکسالونیم از دست دادم؛ پاییز سالی مادر و زمستان سالی دیگر پدر را. گاه و بیگاه خواب مادر را میدیدم، کمحرف چون دورانی که در میانمان بود. وقتی پدر را از دست دادم تنها شب تولدم به خوابم آمد؛ یکم اسفند. هفت روز بعد از خاکسپاریاش بود که رضامندانه میخندید. و این را که به برادرم گفتم با نگاهی و لحنی حسرتمندانه گفت: "خوش به حالت"، که دلم گرفت. و تا شب پیش از خوانش و ضبط این رمان خواب هیچ کدامشان را ندیده بودم و آن شب که با خستگی و نگرانی از سرانجام کار به خانه رفتم و بعد از چند ساعت این پهلو و آن پهلو شدن به خواب رفتم و باز دیدمشان. من در اتاق خانهای قدیمی (که نمیدانم کجا بود) نشسته بودم و از پشت پنجره به بیرون نگاه میکردم؛ روزی مه گرفته. هر دو آرام و بیصدا آمدند؛ اول مادر و بعد پدر. دست در دست. مادر داخل شد، ایستاده (انگار عجله داشتند) و پدر در آستانه ماند. نشنیدم یا شاید آنقدر آشفته بودم یا که خوابم کوتاه بود، ولی با تمام وجود حس کردم و یقین داشتم که می گویند: "دلنگرانی برای چه؟" و مرا به صبوری خواندند و بیدار شدم...
و من در طول خوانش داستان، چه در خلوت و چه هنگام ضبط آن، بارها گریستم و بیخود شدم. ولی میدانم که با تمام وجودم آن را خواندم تا هر که میشنود آن را دریابد و آرزو میکنم به درستی دریابد."
پ.ن: کتاب صوتی «یک روز دیگر» نوشتهی «میچ آلبوم» و ترجمهی «گیتا گرکانی» با روایت و کارگردانی «میکائیل شهرستانی» در سال ١٣٩٣ توسط «نوین کتاب گویا» تهیه شد.
#میکائیل_شهرستانی
#میچ_آلبوم
#گیتا_گرکانی
#یک_روز_دیگر
#نوین_کتاب_گویا
#کتاب_صوتی
https://www.instagram.com/p/Bsuz731hx93/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=8lqw40f5ckca
@NovinketabGooya
"هر دو عزیزم را به یکباره در مدتی کمتر از یکسالونیم از دست دادم؛ پاییز سالی مادر و زمستان سالی دیگر پدر را. گاه و بیگاه خواب مادر را میدیدم، کمحرف چون دورانی که در میانمان بود. وقتی پدر را از دست دادم تنها شب تولدم به خوابم آمد؛ یکم اسفند. هفت روز بعد از خاکسپاریاش بود که رضامندانه میخندید. و این را که به برادرم گفتم با نگاهی و لحنی حسرتمندانه گفت: "خوش به حالت"، که دلم گرفت. و تا شب پیش از خوانش و ضبط این رمان خواب هیچ کدامشان را ندیده بودم و آن شب که با خستگی و نگرانی از سرانجام کار به خانه رفتم و بعد از چند ساعت این پهلو و آن پهلو شدن به خواب رفتم و باز دیدمشان. من در اتاق خانهای قدیمی (که نمیدانم کجا بود) نشسته بودم و از پشت پنجره به بیرون نگاه میکردم؛ روزی مه گرفته. هر دو آرام و بیصدا آمدند؛ اول مادر و بعد پدر. دست در دست. مادر داخل شد، ایستاده (انگار عجله داشتند) و پدر در آستانه ماند. نشنیدم یا شاید آنقدر آشفته بودم یا که خوابم کوتاه بود، ولی با تمام وجود حس کردم و یقین داشتم که می گویند: "دلنگرانی برای چه؟" و مرا به صبوری خواندند و بیدار شدم...
و من در طول خوانش داستان، چه در خلوت و چه هنگام ضبط آن، بارها گریستم و بیخود شدم. ولی میدانم که با تمام وجودم آن را خواندم تا هر که میشنود آن را دریابد و آرزو میکنم به درستی دریابد."
پ.ن: کتاب صوتی «یک روز دیگر» نوشتهی «میچ آلبوم» و ترجمهی «گیتا گرکانی» با روایت و کارگردانی «میکائیل شهرستانی» در سال ١٣٩٣ توسط «نوین کتاب گویا» تهیه شد.
#میکائیل_شهرستانی
#میچ_آلبوم
#گیتا_گرکانی
#یک_روز_دیگر
#نوین_کتاب_گویا
#کتاب_صوتی
https://www.instagram.com/p/Bsuz731hx93/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=8lqw40f5ckca
@NovinketabGooya
Instagram
نوین کتاب گویا
#Repost @mikaeil.shahrestani (@get_repost) ・・・ از صفحهی آقای میکائیل شهرستانی . "هر دو عزیزم را به یکباره در مدتی کمتر از یکسالونیم از دست دادم؛ پاییز سالی مادر و زمستان سالی دیگر پدر را. گاه و بیگاه خواب مادر را میدیدم، کمحرف چون دورانی که در میانمان…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اولین_تماس_تلفنی_از_بهشت اثر دیگریست از نویسندهی کتابهایی محبوب مثل «سهشنبهها با موری» و «در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند» و شاید جادوییترین و پرهیجانترین کتاب #میچ_آلبوم باشد.
#اولین_تماس_تلفنی_از_بهشت کتابی اسرارآمیز و مراقبهای از جنس قدرت پیوند انسانی است. روایت این کتاب حرکتی نرم و دلنشین دارد میان ماجراهای اختراع تلفن و روابط عاشقانهی گراهام بل تا دنیای امروز ما که این اندازه درگیر این اختراع است. اولین تماس تلفنی از بهشت داستانی است غریب از عشق و تاریخ و ایمان.
یک روز صبح، در شهری کوچک بهنام کولدواتر، چند تلفن زنگ میخورد. آن طرف خط کسانی هستند که میگویند از بهشت تماس گرفتهاند؛ یکی با مادرش حرف میزند و یکی با خواهرش، هرکس با عزیزی از دست رفته. معجزه یا فریب؟ داستانی که میچ آلبوم آن را روایت میکند.
🎧 #اولین_تماس_تلفنی_از_بهشت
نویسنده: #میچ_آلبوم
مترجم: #مهرآیین_اخوت
گوینده: #علی_عسکری
موسیقی: #رامین_وطن_نیا
ناشر کتاب چاپی: #هیرمند
ناشر کتاب صوتی: #نوین_کتاب
@Novinketab_pub
#اولین_تماس_تلفنی_از_بهشت کتابی اسرارآمیز و مراقبهای از جنس قدرت پیوند انسانی است. روایت این کتاب حرکتی نرم و دلنشین دارد میان ماجراهای اختراع تلفن و روابط عاشقانهی گراهام بل تا دنیای امروز ما که این اندازه درگیر این اختراع است. اولین تماس تلفنی از بهشت داستانی است غریب از عشق و تاریخ و ایمان.
یک روز صبح، در شهری کوچک بهنام کولدواتر، چند تلفن زنگ میخورد. آن طرف خط کسانی هستند که میگویند از بهشت تماس گرفتهاند؛ یکی با مادرش حرف میزند و یکی با خواهرش، هرکس با عزیزی از دست رفته. معجزه یا فریب؟ داستانی که میچ آلبوم آن را روایت میکند.
🎧 #اولین_تماس_تلفنی_از_بهشت
نویسنده: #میچ_آلبوم
مترجم: #مهرآیین_اخوت
گوینده: #علی_عسکری
موسیقی: #رامین_وطن_نیا
ناشر کتاب چاپی: #هیرمند
ناشر کتاب صوتی: #نوین_کتاب
@Novinketab_pub
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
🌱 موضوع ساده است؛
قبل از این که دیر شود به آنکه دوستش دارید بگویید که: دوستت دارم.
شاید هیچ وقت دیگر این فرصت دست ندهد...
👌 این فیلم را دست به دست برسانید به آن که فرصت گفتن دوستت دارمهایش کم است.
📍 کسی را که دوست دارید زیر همین پست منشن کنید!
📚مشخصات اثر:
عنوان کتاب: #یک_روز_دیگر
نویسنده: #میچ_آلبوم
مترجم: #گیتا_گرکانی
گوینده: #میکائیل_شهرستانی
موسیقی: #فرشاد_آذرنیا
ناشر کتاب چاپی: #قطره
ناشر کتاب صوتی: #نوین_کتاب
مدت زمان: 5 ساعت و 16 دقیقه
دسته: #رمان_خارجی #رمان
قیمت: 32 هزار تومان
🌱 موضوع ساده است؛
قبل از این که دیر شود به آنکه دوستش دارید بگویید که: دوستت دارم.
شاید هیچ وقت دیگر این فرصت دست ندهد...
👌 این فیلم را دست به دست برسانید به آن که فرصت گفتن دوستت دارمهایش کم است.
📍 کسی را که دوست دارید زیر همین پست منشن کنید!
📚مشخصات اثر:
عنوان کتاب: #یک_روز_دیگر
نویسنده: #میچ_آلبوم
مترجم: #گیتا_گرکانی
گوینده: #میکائیل_شهرستانی
موسیقی: #فرشاد_آذرنیا
ناشر کتاب چاپی: #قطره
ناشر کتاب صوتی: #نوین_کتاب
مدت زمان: 5 ساعت و 16 دقیقه
دسته: #رمان_خارجی #رمان
قیمت: 32 هزار تومان