نوینکتاب
@NovinketabGooya
راستی که نباید از محبت دوستان اهل #قلم و #رسانه هم گذشت. عزیزانی که زحمت کشیدند و گزارش و خبر آیین رونمایی از کتاب گویای #بار_دیگر_شهری_که_دوست_می_داشتم را در خبرگزاریها و روزنامههای خود نشر دادند.
اینها گوشهای از لطف دوستان به ما و ابراز محبتشان به زندهیاد #نادر_ابراهیمی است.
@NovinketabGooya
اینها گوشهای از لطف دوستان به ما و ابراز محبتشان به زندهیاد #نادر_ابراهیمی است.
@NovinketabGooya
نوینکتاب
به بهانهی هفدهم مرداد، #روز_خبرنگار @NovinketabGooya
روح #محمود_صارمی شاد که شهادتش در مزارشریف باعث شد توی سیصد و شصت و پنج روز سال یک روز هم به نام جماعت #خبرنگار مصوب بشود؛ وگرنه ما اصحابِ قلمبهدستِ دست قلم شده را چه به روز و یادبود!
و این تنها روزی است که صاحبان میز و صندلی مدیریت حال ما را میپرسند.
دلم به حال بچههای #مظلوم این عرصه میسوزد. آنها که به معنای واقعی کلمه #خبرنگار هستند. آنها که شغلشان، مظلومیت و مقصر و متهم بودن است.
مظلومند؛ چون شغلی را انتخاب كرده اند كه هیچ ندارد. غالب بچههایی كه سر و كارشان با #قلم و #روزنامه و #خبرگزاری است، صورتشان را با سیلی شرف و آبرو و اخلاق سرخ نگه میدارند.
البته که در این اوضاع گلآلود عرصه خبر، در روزگاری که صاحبان قدرت و ثروت هم برای خود بنگاه خبرپراکنی دارند، هستند آدمهایی که کاسبی را خوب بلدند. آنها که به اندیشه، آزادگی و قلمشان چوب حراج میزنند. آنها که بنگاه معاملاتی بهراه انداختهاند و سطر به سطر و صفحه به صفحه را میفروشند. اما اغلب بچهها نه #ژن_خوب کاسب بودن دارند و نه #آقازاده ای جرات دارد، پیش چشمشان اسکناسهای تانخورده را آب دهان بزند!
بچههای پاک خبرنگاری مقصرند؛ چون نه مجیزگویی را مشق کردهاند و نه ندیدن و چشم بستن بر واقعیت را یاد گرفتهاند. تقصیر آنهاست چون نمیفهمند چگونه باید بنویسند که پارادوکسهای رفتاری #مسئولان و #مدیران را حل کند. نمیدانند چگونه بنویسند که مسبب هر چه بدبختی و بدبیاری است، نشوند.
متهمند؛ چون کافی است توی موتورهای جستوجوگر بچرخیم و ببینیم، گُرده آنها همیشه پر از مشکلاتی است که به وجود آوردهاند! از برهم زدن #نظم_جهانی و دعواهای #سیاسی گرفته تا بالا رفتن #نرخ_تورم و #گرانی کرایهی تاکسی و حتی باخت در یک مسابقه ورزشی همه و همه اتفاقاتی است که یک سوی آن «خبرنگار» است!
اما باورکنید، ما مسبب اشتباهات برخیها نیستیم و تنها انگشت اشارهمان را روی نواقص و کجرویها میگذاریم. تكذیبیهها را باید برای #وجدان برخیها فرستاد، نه بچههایی كه دستشان را قلم میكنند، اما قلمشان را...
آقایان! ما كسانی نیستیم كه شرف و شرع و شعورمان را به پای اشتباهات برخیها قربانی كنیم.
@NovinketabGooya
و این تنها روزی است که صاحبان میز و صندلی مدیریت حال ما را میپرسند.
دلم به حال بچههای #مظلوم این عرصه میسوزد. آنها که به معنای واقعی کلمه #خبرنگار هستند. آنها که شغلشان، مظلومیت و مقصر و متهم بودن است.
مظلومند؛ چون شغلی را انتخاب كرده اند كه هیچ ندارد. غالب بچههایی كه سر و كارشان با #قلم و #روزنامه و #خبرگزاری است، صورتشان را با سیلی شرف و آبرو و اخلاق سرخ نگه میدارند.
البته که در این اوضاع گلآلود عرصه خبر، در روزگاری که صاحبان قدرت و ثروت هم برای خود بنگاه خبرپراکنی دارند، هستند آدمهایی که کاسبی را خوب بلدند. آنها که به اندیشه، آزادگی و قلمشان چوب حراج میزنند. آنها که بنگاه معاملاتی بهراه انداختهاند و سطر به سطر و صفحه به صفحه را میفروشند. اما اغلب بچهها نه #ژن_خوب کاسب بودن دارند و نه #آقازاده ای جرات دارد، پیش چشمشان اسکناسهای تانخورده را آب دهان بزند!
بچههای پاک خبرنگاری مقصرند؛ چون نه مجیزگویی را مشق کردهاند و نه ندیدن و چشم بستن بر واقعیت را یاد گرفتهاند. تقصیر آنهاست چون نمیفهمند چگونه باید بنویسند که پارادوکسهای رفتاری #مسئولان و #مدیران را حل کند. نمیدانند چگونه بنویسند که مسبب هر چه بدبختی و بدبیاری است، نشوند.
متهمند؛ چون کافی است توی موتورهای جستوجوگر بچرخیم و ببینیم، گُرده آنها همیشه پر از مشکلاتی است که به وجود آوردهاند! از برهم زدن #نظم_جهانی و دعواهای #سیاسی گرفته تا بالا رفتن #نرخ_تورم و #گرانی کرایهی تاکسی و حتی باخت در یک مسابقه ورزشی همه و همه اتفاقاتی است که یک سوی آن «خبرنگار» است!
اما باورکنید، ما مسبب اشتباهات برخیها نیستیم و تنها انگشت اشارهمان را روی نواقص و کجرویها میگذاریم. تكذیبیهها را باید برای #وجدان برخیها فرستاد، نه بچههایی كه دستشان را قلم میكنند، اما قلمشان را...
آقایان! ما كسانی نیستیم كه شرف و شرع و شعورمان را به پای اشتباهات برخیها قربانی كنیم.
@NovinketabGooya
نوینکتاب
تولدتان مبارک باشد، استاد عزیز، جناب #سید_مهدی_شجاعی نازنین. سلامت باشید و پایدار و سایهتان بر سر ادبیات #ایران ماندگار @NovinketabGooya
«شده است چون کلاف سفید آن موهای شبق مشکی و براق؛ به بید مجنون میماند که بر او برفی سنگین نشسته باشد.برفی که سه شبانه روز بی امان باریده باشد و جز سپیدی، تحمل دیدن هیچ رنگ نداشته باشد. اما چه باک از لرزش موهای سپید چون بید، دل باید محکم بماند که چون کوه استوار ایستاده است.»
امروز تولد یکی از آن درختان تناور و رعنای فرهنگ و هنر و ادب فارسی است. جناب آقای #سید_مهدی_شجاعی که نفس کشیدن در خنکای سایهسار #ادب و #اخلاص او و چشیدن از بر و بار حاصل از #قلم او، #زندگی را زندگی میبخشد.
نوشتن برای شما سخت است استاد جان. اگر اجازه دهید بدون خیره شدن در #چشم های شما، سر را به زمین بدوزم و برای خودم بنویسم.
نمیدانم از کشتی پهلوگرفته شروع کردم یا پدر، عشق و پسر؟
چه کمحافظه شدهام من! یادم نبود که خیلی پیشتر از آنکه پشت لبم سبز شود، توی قفسهی #کتاب های بچگیام، شما حضور داشتید. با والعادیات، کشتی نوح، یک اسب و دوسوار و...
حالا از آن سالها، بسیار گذشته است و شما همچنان در دل من و نسل من و نسلهای قبل و بعد از من مثل #کوه استوار ایستادهاید. با کتابهای شما گریه کردهایم، خندیدهایم و از همه مهمتر #فکر کردهایم. آنان که چون من کتابهای شما را خواندهاند و حتی چندین بار برگشتهاند و از نو مزمزه کردهاند، خوب میدانند که شما چه حقی بر گردن ما و #ادبیات #ایران دارید.
کتابخانههای ما برای دستخطها و دستپختهای مغزپختِ شما جایگاه ویژه و رفیعی باز کردهاند.
طوفان دیگری در راه است/ #دموکراسی_یا_دموقراضه / #پدر_عشق_و_پسر / رزیتاخاتون/ دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز/ غیر قابل چاپ/ سقای آب و ادب/ سری که درد… میکند/ دست دعا، چشم امید/ آفتاب در حجاب/ سانتاماریا/ خدا کند تو بیایی و... شاخههای باوقار و افتادهی بید مجنونی است که توی قفسه کتابهای ما #سبز شدهاند.
بید مجنونی که توی گرمای تابستان، بر او برف سنگین نشسته، اما مثل کوه بالابندی در مقابلمان ایستاده است و صدای ما را در دلمان پژواک میکند.
سالروز تولدتان بر ما مبارک استاد.
پینوشت اول: دوستان عزیزم، راستی فرصت شنیدن صدای استاد سید مهدی شجاعی در کتابهای سخنگوی #پدر_عشق_و_پسر و #دموکراسی_یا_دموقراضه را از دست ندهید.
پینوشت دوم: متن ابتدایی این خطوط از آنِ داستان مرا به نام تو میخوانند از کتاب #سانتاماریا به قلم جناب استاد #سید_مهدی_شجاعی است.
@NovinketabGooya
امروز تولد یکی از آن درختان تناور و رعنای فرهنگ و هنر و ادب فارسی است. جناب آقای #سید_مهدی_شجاعی که نفس کشیدن در خنکای سایهسار #ادب و #اخلاص او و چشیدن از بر و بار حاصل از #قلم او، #زندگی را زندگی میبخشد.
نوشتن برای شما سخت است استاد جان. اگر اجازه دهید بدون خیره شدن در #چشم های شما، سر را به زمین بدوزم و برای خودم بنویسم.
نمیدانم از کشتی پهلوگرفته شروع کردم یا پدر، عشق و پسر؟
چه کمحافظه شدهام من! یادم نبود که خیلی پیشتر از آنکه پشت لبم سبز شود، توی قفسهی #کتاب های بچگیام، شما حضور داشتید. با والعادیات، کشتی نوح، یک اسب و دوسوار و...
حالا از آن سالها، بسیار گذشته است و شما همچنان در دل من و نسل من و نسلهای قبل و بعد از من مثل #کوه استوار ایستادهاید. با کتابهای شما گریه کردهایم، خندیدهایم و از همه مهمتر #فکر کردهایم. آنان که چون من کتابهای شما را خواندهاند و حتی چندین بار برگشتهاند و از نو مزمزه کردهاند، خوب میدانند که شما چه حقی بر گردن ما و #ادبیات #ایران دارید.
کتابخانههای ما برای دستخطها و دستپختهای مغزپختِ شما جایگاه ویژه و رفیعی باز کردهاند.
طوفان دیگری در راه است/ #دموکراسی_یا_دموقراضه / #پدر_عشق_و_پسر / رزیتاخاتون/ دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز/ غیر قابل چاپ/ سقای آب و ادب/ سری که درد… میکند/ دست دعا، چشم امید/ آفتاب در حجاب/ سانتاماریا/ خدا کند تو بیایی و... شاخههای باوقار و افتادهی بید مجنونی است که توی قفسه کتابهای ما #سبز شدهاند.
بید مجنونی که توی گرمای تابستان، بر او برف سنگین نشسته، اما مثل کوه بالابندی در مقابلمان ایستاده است و صدای ما را در دلمان پژواک میکند.
سالروز تولدتان بر ما مبارک استاد.
پینوشت اول: دوستان عزیزم، راستی فرصت شنیدن صدای استاد سید مهدی شجاعی در کتابهای سخنگوی #پدر_عشق_و_پسر و #دموکراسی_یا_دموقراضه را از دست ندهید.
پینوشت دوم: متن ابتدایی این خطوط از آنِ داستان مرا به نام تو میخوانند از کتاب #سانتاماریا به قلم جناب استاد #سید_مهدی_شجاعی است.
@NovinketabGooya
نوینکتاب
تولدتان بر ما و شما مبارک استاد عزیز، #هوشنگ_مرادی_کرمانی نازنین @NovinketabGooya
#شما_که_غریبه_نیستید . شما بخشی از تاریخ ما بچههای دیروز هستید. شما کارگردان ذهن نسلی هستید که با #قصه_های_مجید شما قد کشید. نسلی که خودش را مدام جای نقش اول قصههای شما میگذاشت و بدون آنکه خودش بفهمد معنای همذاتپنداری را فهمید.
آقای #هوشنگ_مرادی_کرمانی عزیز، دلم میخواهد شما را #هوشنگ_مرادی_ایرانی صدا بزنم. مردی که فرقی نمیکند قصههایش را بچههای #اصفهان و #کرمان و #یزد و #شیراز بخوانند و بشنوند یا #تبریز و #رشت و #مشهد و #اهواز و... قصههای شما جغرافیایی به وسعت #ایران دارد. نه! این روزها #قلم شما در حال کشورگشایی است و مجید و #هوشو و باقی آنها که شما خالقشان بودید مسافر کشورهای مختلف شدهاند.
راستی اگر شما نبودید، دنیای ما چه رنگی بود؟
ما با شما #دنیا را بهتر، زیباتر و خواستنیتر دیدیم و خواندیم و شنیدیم. پس تولدتان بر ما مبارک استاد.
@NovinketabGooya
آقای #هوشنگ_مرادی_کرمانی عزیز، دلم میخواهد شما را #هوشنگ_مرادی_ایرانی صدا بزنم. مردی که فرقی نمیکند قصههایش را بچههای #اصفهان و #کرمان و #یزد و #شیراز بخوانند و بشنوند یا #تبریز و #رشت و #مشهد و #اهواز و... قصههای شما جغرافیایی به وسعت #ایران دارد. نه! این روزها #قلم شما در حال کشورگشایی است و مجید و #هوشو و باقی آنها که شما خالقشان بودید مسافر کشورهای مختلف شدهاند.
راستی اگر شما نبودید، دنیای ما چه رنگی بود؟
ما با شما #دنیا را بهتر، زیباتر و خواستنیتر دیدیم و خواندیم و شنیدیم. پس تولدتان بر ما مبارک استاد.
@NovinketabGooya
نوینکتاب
با حکمی از سوی سیدعباس صالحی؛ #محسن_جوادی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شد @NovinketabGooya
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در حکمی #محسن_جوادی را به عنوان معاون امور فرهنگی این وزارتخانه منصوب کرد.
در حکم #سید_عباس_صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به محسن جوادی آمده است:« نظر به مراتب علمی و سوابق فرهنگی و مطالعاتی ارزشمند جنابعالی بهموجب این حکم به سمت «معاون امور فرهنگی» منصوب میشوید. امید میرود با استعانت از خداوند متعال و بهرهگیری از کلیه ظرفیتهای موجود و نیروهای ارزشمند، فرهیخته و صاحبنظر در زمینه احیاء و گسترش فرهنگ اصیل اسلامی – ایرانی، برنامهریزی در جهت تولید، توسعه و ترویج #فرهنگ_مکتوب و پژوهشهای فرهنگی، حمایت از حقوق #نویسندگان و اهل #قلم و #ناشران و روزآمد ساختن فعالیتهای حوزه #اندیشه و #چاپ و #نشر موفق و مؤید باشید.»
محسن جوادی دارای دکترای فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه تربیت مدرس تهران است. وی همچنین مقالات پژوهشی در نشریات مختلف علمی کشور و همایشهای بینالمللی دارد.
عضویت در انجمنهای مختلف علمی و نشریات علمی از جمله مسئول روابط بینالمللی دانشگاه قم، مدیر گروه فلسفه و اخلاق در دانشگاه قم، دبیر کنفرانس بینالمللی فلسفه دین، دبیر کنفرانس بینالمللی شهید بهشتی، دبیر جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، سردبیر مجله علمی پژوهشی به زبان انگلیسی، عضو هیات امنای دانشگاه ادیان و... بخشی از سوابق معاون جدید فرهنگی #وزارت_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی است.
#نوین_کتاب_گویا برای آقای محسن جوادی در مسئولیت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد آرزوی موفقیت میکند.
@NovinketabGooya
در حکم #سید_عباس_صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی خطاب به محسن جوادی آمده است:« نظر به مراتب علمی و سوابق فرهنگی و مطالعاتی ارزشمند جنابعالی بهموجب این حکم به سمت «معاون امور فرهنگی» منصوب میشوید. امید میرود با استعانت از خداوند متعال و بهرهگیری از کلیه ظرفیتهای موجود و نیروهای ارزشمند، فرهیخته و صاحبنظر در زمینه احیاء و گسترش فرهنگ اصیل اسلامی – ایرانی، برنامهریزی در جهت تولید، توسعه و ترویج #فرهنگ_مکتوب و پژوهشهای فرهنگی، حمایت از حقوق #نویسندگان و اهل #قلم و #ناشران و روزآمد ساختن فعالیتهای حوزه #اندیشه و #چاپ و #نشر موفق و مؤید باشید.»
محسن جوادی دارای دکترای فلسفه و حکمت اسلامی از دانشگاه تربیت مدرس تهران است. وی همچنین مقالات پژوهشی در نشریات مختلف علمی کشور و همایشهای بینالمللی دارد.
عضویت در انجمنهای مختلف علمی و نشریات علمی از جمله مسئول روابط بینالمللی دانشگاه قم، مدیر گروه فلسفه و اخلاق در دانشگاه قم، دبیر کنفرانس بینالمللی فلسفه دین، دبیر کنفرانس بینالمللی شهید بهشتی، دبیر جایزه جهانی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، سردبیر مجله علمی پژوهشی به زبان انگلیسی، عضو هیات امنای دانشگاه ادیان و... بخشی از سوابق معاون جدید فرهنگی #وزارت_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی است.
#نوین_کتاب_گویا برای آقای محسن جوادی در مسئولیت معاونت فرهنگی وزارت ارشاد آرزوی موفقیت میکند.
@NovinketabGooya
کلمات قدرت عجیبی دارند. دنیای وسیعی را برایمان رقم میزنند و راههای تازهای پیش پایمان میگذارند. و اهالی قلم که خالقان این دنیای بزرگ و شگفتانگیزند. امروز بهنام #روز_قلم نامگذاری شده. روزی برای پاسداشت نوشتن و نویسندگی. تا یادمان نرود جادوی #قلم چه فصول تازهای به رویمان گشوده، چهقدر نگاهمان را گستردهتر و تأملمان را بیشتر کرده است.
شما این روز را با قلم چه کسی یا کسانی به یاد میآورید؟
#روز_قلم
@NovinketabGooya
شما این روز را با قلم چه کسی یا کسانی به یاد میآورید؟
#روز_قلم
@NovinketabGooya