یادداشت هایی از ایران
80 subscribers
1 photo
1 file
23 links
Download Telegram
قسمت اول پادکست انگلیسی زبانی که در مورد اوضاع ایران شروع کردم. مشکلات مالی و کاری نداشت اونطور که لازمه ادامهپش بدم، ولی رهاش نمیکنم، و میچسبم بهش

https://castbox.fm/vb/568435489
👍31
قسمت دوم پادکست، که در مورد دموکراسی در ایران ساخته شد، محتواش رو دوست داشتم، و پاسخی بود به این سوال که آیا ایران یک دموکراسی هست یا نه.

پادکست انگلیسیه و مخاطبش من و شمایی که هر روز استبداد رو در ایران زندگی میکنیم نیست

https://castbox.fm/vb/572373417
👍31
[پیش از هرچیز لازم به ذکر است که این مطلب ابتدا با لحنی دوستانه در توییتر منتشر شده، لذا ادبیاتی متفاوت با مقالات عادی در آن دیده می‌شود]

آیا میتوانیم به کشورهای اروپای و اتحادیه اروپا امیدوارم باشیم؟ مسلما خیر!

صائب کریمی


چرا نه؟
اوکراین رو نگاه کنید، همسایه ست، بور و سفید و از نظر غرب خیلی انسان تر از من و شما! نصف خاکش تحت اشغاله، هر روز هم موشک و پهپاد توی آسمون پایتخت جولون میده

توی همچین اوضاعی، کشوراهی اروپایی و آمریکا عین تجار نشستن بالا سر اوکراین و بحث سر اینه که من چقدر گذاشتم تو چقدر بذاری

آمریکا با تغییر موازه قدرت توی کنگره قراره کمک های مالی و نظامی رو کاهش بده، تانک های آبرامز جدید رو نمیده، و خیلی تجهیزات رو هنوز تصویب نکرده

آلمان تانک های لئوپارد رو نمیده! میگه اگه خوبه آمریکا این کار رو بکنه. میگه من رو با روسیه رو به رونکنید، من بمب اتم ندارم!
آمریکا داره بحث میکنه که اصلا اوکراین باید بره برای بازپس گیری کریمه یا نه!

این رو هم در نظر داشته باشید بخش اعظم تجهیزات نظامی که به اوکراین رسید اصلا ساخت شوروی و قدیمی بود، تجهیزات و تکنولوژی جدید بهشون نرسید. خیلی از ارتش ها حتی نیروهاشون رو از پیوستن به نیروهای ازادی بخش اوکراین منع کردن

آلمان تا چند ماه بعد از حمله روسیه حتی خرید نفت و گازش از روسیه افزایش داشت. و مطمئنا با گذر زمان ملت های اروپایی هم حمایتشون رو کم خواهند کرد.
رسوندن تجهیزات رو دارن گروکشی میکنن، میترسن از هم! آمریکا میترسه تکنولوژی بیفته دست اون یکی، این یکی میگه چرا فشار انرژی روی من باشه!

اینها همه برای کشوریه که رسما خودیه! تحت حمله و اشغال اون غول بی شاخ و دم همیشگی چند دهه اخیر دنیای غرب بوده، کلی کودک ازش بر اثر حملات کشته شده، گورهای دسته جمعی از سرباز و غیرنظامی توی شرق این کشور زیاد شده، و در خط مقدم در برابر روسیه ست از نظر جغرافیایی

حالا ایرانِ خودمون
گزارش موسسه بلر در مورد اقدامات تروریستی سپاه رو نگاه بندازید. لینکش رو میذارم انتها. ساطزمان های اطلاعاتی غربی خیلی بیشتر از من و شما از ذات این سازمان با خبر هستن، ولی نه تنها تروریستی اعلامش نکردن، بلکه آلمان تا اوایل 2022 در حال صادرات اسلحه به ایران بوده!

‏بزرگوار فقط مدعیه که سلاح ها متعارف بودن! ظاهرا لطف کردن بمب های شیمیایی و اتمی تقدیم نکردن.
سوییس همچنان بزرگترین شریک تجاری و سیاسی ایران در اروپاست، خیلی از احزاب و شخصیت های چپ در اروپا و آمریکا هنوز ایران رو حمایت میکنن

و نوعی توافق نانوشته بین ایران و خیلی از قدرت های اروپایی وجود داره.
فراموش نکردیم که بلژیک در حال پس دادن یه تروریست به ج ا بود! و البته هنوز هم منتفی نشده کامل.

خب باید چه کرد؟ نا امید بود؟ نه!
جنگ ما در چندین جبهه ست، هم داخل و هم خارج، باید با حفظ امید، سازماندهی کنیم خودمون رو، توی اروپا و آمریکا لابی کنیم، تا تاثیر بیشتری روی سیاستمدارهای غربی داشته باشیم، و داخل هم مشغول کار خودمون باشیم

امید بستن تمام و کمال به اینکه اتحادیه اروپا و آمریکا از ما حمایت بکنن، یا گروهی رو توی لیست تروریستی بذارن یا نه، کسی رو تحریم بکنن یا نه، سپردن سرنوشتمون به دست کسانیه که بیش از هرچیز به فکر منافع ملی و امنیتی خودشون هستن، و دلشون برای ما نسوخته

‏اتحاد و سازماندهی، با صبر و حوصله، در نهایت جواب خواهد داد

#IranRevolution
#MahsaAmini
#مهسا_امینی

رفرنس به مطلب موسسه بلر
https://t.co/PUtrL4EqJC
👍42
بزرگترین و تعیین‌کننده‌ترین تفاوت ‎#انقلاب۵۷ با ‎#انقلاب۱۴۰۱ و جنبش ‎#زن_زندگی_آزادی در کجاست؟

[به دلیل انتشار ابتدایی مطلب با فضایی دوستانه در توییتر، ادبیات این مطلب از ادبیاتی رسمی و‌ روزنامه‌ای فاصله دارد]

عوامل و نکات متفاوتی به عنوان تفاوت‌های ‎#انقلاب۵۷ با ‎#انقلاب۱۴۰۱ ایران معرفی میشه؛ مثل وجود اینترنت، نبود تکنولوژی‌های سرکوب جدید در زمان شاه، سرکوب وحشیانه در حدی که دنیا متعجب مونده، و موارد دیگه. که همه هم درست هستن، اما تعیین‌کننده‌ترین تفاوت نیستن

بزرگترین و اساسی‌ترین تفاوت بین جنبش انقلابی/اعتراضی امروز، با اونچه سال ۵۷ وجود داشت، نه اینترنت و سرکوب، بلکه سازماندهی حرفه‌ای و درهم‌تنیده، و وجود تشکل‌های سیاسی و مذهبی در تمام کشور بود که سال‌ها سابقه داشتن و ریشه دوانده بودن.

یک بخش انقلاب مذهبیون بودن. مرکز هماهنگی و سازماندهی های این گرایش در مساجد، تکایا، مراکز مذهبی و حوزه‌های علمیه بود.
شبکه‌های سازمانی گسترده‌ای طی چندین دهه در مساجد و هیئت‌های کوچک محلی، روستایی و شهری شکل گرفته بود و پایین‌ترین هسته‌های رو
شکل میداد.

‏این هسته‌های کوچیک با مسئولینی در مساجد بزرگتر در شهرهای نزدیک (برای روستاها) یا مساجد بزرگتر شهر خودشون در ارتباط بودن، که بهشون خط میداد، اعلامیه و کتاب میرسوند و با بقیه هسته‌ها متحد و یکپارچه‌شون میکرد.


مساجد بزرگتر با حوزه‌های علمیه یا دفاتر علمای مذهبی یا احزاب در ارتباط بودن و نقش رهبری میانی رو بازی میکردن. دستورات جدید، آموزش ها، جزوه ها و کتاب ها و دستورالعمل‌ها رو دریافت میکردن، و اینطوری با باقی رهبری میانی این شبکه بزرگ و گسترده هماهنگ و متحد بودن

اینها در حالی بود که این رهبری میانی اصلا با هم در ارتباط نبودن و مشکل امنیتی هم براشون پیدا نمیشد.
حوزه ها و بیوت علما هم در نهایت دور افراد برجسته‌ای که معمولا مراجع بزرگ یا روحانیون خیلی مطرحی بودن جمع میشدن و اون دایره رهبری رو شکل میدادن.

حرف میزدن، بحث میکردن، تصمیم گیری میکردن، و نکات، دستورات و گروه ها رو از طریق شبکه‌ای که داشتن تا کوچکترین روستای کشور میرسوندن.
این شبکه از مناسب های مذهبی مثل اعیاد و عاشورا و رمضان برای تظاهرات و گردهم آیی استفاده میکرد و سازماندهی میشد.مکان های مذهبی هم جایی بود برای

دور هم جمع شدنشون بدون ایجاد شک و نگرانی.
اگر حوادث انقلاب رو ببینید، بخصوص در بخش مذهبی، میتونید تاثیر و عملکرد این شبکه رو به وضوح ببینید.

چنین شبکه‌ی گسترده و چند لایه‌ای به کسانی مثل خمینی که در راس بودن، کمک میکرد که حرفشون رو به گوش مردم برسونن و سازماندهی بشن.

جدا از شبکه مذهبی روحانیون و علما، شبکه‌های زیاد دیگه ای هم وجود داشت.

مجاهدین خلق، چریک‌های فدایی، حزب توده، و ملی مذهبی‌ها هم شبکه‌هایی داشتن بعضاً بسیار گسترده و درهم‌تنیده

سازمان‌های مثل مجاهدین و چریک ها در مدارس، دانشگاه‌ها، کارخانه‌ها، ادارات، و محلات دارای هسته‌های سازمانی بودن. گروه‌های سه تا پنج نفره که یک مسئول داشت. اون مسئول در هسته‌ی بالایی عضو بود و همون کار رهبری میانی رو انجام میداد.

چند مرحله سازمان هی از هسته‌های اولیه تا مرکز رهبری و حزب اصلی وجود داشت، و مثل یک سازمان هرمی در تمام جامعه و کشور گسترده شده بود.
اینطور بود که با تصمیم‌گیری این احزاب، طی دو سه روز میتونستن اقدامات بزرگی انجام بدن

بخش‌های مختلف نظامی، محابراتی، مطبوعاتی، امنیتی، آموزشی و ... در این تشکیلات وجود داشت و مثل یک ماشین کار میکرد.
هرکس در هر شغلی که بود با استفاده از امکاناتش به سازمان کمک میرسوند، و تخصصش رو به کار می‌گرفت.

انقلاب ایران در اوج تب و تاب چپ‌گرایی، عشق گروه‌های چریکی، مبارزه ضد استعمار، و حمایت از فلسطین به وقوع پیوست، و مثل خیلی از گروه‌های دیگه، تمام احزاب و گروه‌های ایرانی افرادی رو برای آموزش مبارزه به فلسطین و لبنان میفرستادن و چریک حرفه‌ای تحویل میگرفتن.

‏این احزاب و سازمان‌ها بخش‌های بزرگی رو به انتشار روزنامه اختصاص میدادن، هم مذهبی ها و هم سازمان های چریکی. این روزنامه ها و نشریه ها به صورت وسیعی در تمام کشور توزیع میشدن، و به هسته های اولیه میرسیدن، اونها هم به افراد آشنا میدادن تا جذبشون کنن.
خودشون چاپخانه برای کتاب داشتن

وقتی اینها رو کنار هم میذاریم، و با شرایط امروزمون مقایسه میکنیم، متوجه میشیم چرا اون همه تظاهرات به جایی نرسید، و جواب خیلی سوالات دیگه‌ی ماست.

سال ۵۷ چنان سازمان‌های تشکیلاتی گسترده و وسیعی از مخالفین وجود داشت، که مثل اسکلت فولادی انقلاب عمل میکرد، یا یک شبکه عصبی عظیم.
👍51
به همین دلیل هست که ج.ا. از ابتدا هر نوع حزب، سازمان و تشکیلات رو نابود کرد. حتی وقتی برای کار خیریه دور هم جمع شدن هم به نظرش خطرناک اومد، یا اگر گروهی برای جمع آوری زباله از کوه سعی میکرد متشکل و‌سازمانی عمل کنه.
نداشتن اتحادیه صنفی شکل بگیره، یا حزبی ساخته بشه

چون میدونن که اون سازمان های حتی کوچک میتونن چه نتایجی داشته باشن.

وقتی به امروز و سال ۵۷ نگاه میکنم، بزرگترین تفاوت رو همین میبینم: تشکیلات سازماندهی شده‌ی مخفی که اسکلت بدنه‌ی انقلاب رو تشکیل میده.
👍61
یادداشت هایی از ایران
History of Tortur development from coldwar to now (1).pdf
📚📚📗📘📙🗄
فایل کتاب ترجمه «تاریخ شکنجه و توسعه تکنیک‌ها و روش‌ها
از جنگ سرد تا گوانتانامو و فراتر»

که چند سال پیش ترجمه کردم رو رایگان و برای آشنایی با شکنجه، فرایندها، و شناخت شکنجه‌گر منتشر می‌کنم

انتشار و استفاده به هر شکل آزاده
👍73
یادداشت هایی از ایران pinned «📚📚📗📘📙🗄 فایل کتاب ترجمه «تاریخ شکنجه و توسعه تکنیک‌ها و روش‌ها از جنگ سرد تا گوانتانامو و فراتر» که چند سال پیش ترجمه کردم رو رایگان و برای آشنایی با شکنجه، فرایندها، و شناخت شکنجه‌گر منتشر می‌کنم انتشار و استفاده به هر شکل آزاده»
در مقاله‌ای در نشریه بریتانیایی کاالدونیا به طور مفصل و‌ با ذکر جزییاتی در کد بیست صفحه به این سوال پاسخ دادم که آیا جمهوری اسلامی ایران به صرف دلیل وجود انتخابات و مجلس، یک دموکراسی است یا خیر.

سوالی که برای مشاهده‌گر وقایع از خارج پاسخی مثبت و روشن در پی دارد، چراکه در مکان و محیط اشتباه به دنبال سوالات سطحی خود می‌گرد

https://bellacaledonia.org.uk/2023/03/13/is-the-islamic-republic-of-iran-a-democracy/
👍1
در ترجمه کتاب با شکنجه های مختلفی آشنا شدم، یکس‌شان چیزی بود که «تغریق مصنوعی» ترجمه‌ش کردم و هنگام انجامش یک پزشک حضور دارد.
فرد روی یک تخت که چند درجه خوابانده شده خوابانده می‌شود، طوریکه سرش پایینتر از پاها باشد.
دستها و پاها بسته، شکم و باسن سنه بسته تا میزان آبی که وارد میشود هم محدود باشد!

حوله‌ای را که ضخامتش بر اساس میزان دردمورد نظر تعیین می‌شود روی صورت قربانی میگذارند.
اینجاست که با یک‌ظرف، آب را به سمت ورودی بینی و دهان لرد میریزند، لحظات اول لرد فریاد میزند، اما بعد از چند ثانیه فریادی در کار نیست، ابتدا شکم و سپس ریه ها به سرعت باور نکردنی پر از آب میشوند، فرد غرق می‌شود! اما مصنوعی، درحالیکه حتی در یک تشت آب هم نیست

چند لحظه بعد، درجه تخت عوض میشود و پزشک به سراغ فرد میرود، کمکش میکند نفس بکشد، اگر خفه شده باشد برش میگرداند، اگر قلبش ایستاده باشد عملیات احیا را انجام می‌دهد، قربانی بر میگردد، اما‌ طی چند ثانیه به یاد می‌آورد که کجاست و آرزو میکند کاش مرده بود.

درجه تخت دوباره برگردانده میشود، اینبار سرعت بیشتر است، چون ک
حوله ها خیس هستند و آب به سرعت راهی بینی شدن و مستقیم به ریه می‌رسد
پزشک حاضر در صحنه مدام وضعیت را چک میکند تا قربانی نمیرد.

این نوع قربانی را در کتاب توسعه شکنجه گری، «تغریق مصنوعی» ترجمه کردم، از آن روز بارها تصورش کرده‌ام، غرق شدن روی یک‌تخت! با چند بطری آب!

در زندان گوانتانامو یک زندانی ۱۸۳ بار به روش «تغریق مصنوعی» شکنجه شده، یعنی ۱۸۳ با یک میلیمتری مرگ فاصله داشته اما پزشک احیایش کرده.

این آهنگ بی‌کلام را شنیده‌ام به یاد او ساخته‌اند


هنوز گزارشی از تغریق مصنوعی در بازداشتگاه‌های‌های ایرانی اعلام نشدن، اما این به آن معنا نیست که روش های بهتری یه کار برده می‌شوند و شرایط بهتر است
😢5😱3
‏از امروز مشغول ترجمه کتاب «چگونه در روی دیکتاتورها بیاستیم»، میشم و برای سرعت بیشتر، هربخش بلافاصله بعد از ترجمه در توییتر، تلگرام و سایت همکار منتشر بشه.



با از دست دادن شغلم، فرصت بیشتری برای ترجمه و پادکست دارم، اما فشار مالی هم همراهش میاد، برام سخت بود، ولی لینک های بیتکوین و اترنت برای دونیت گذاشتم

توی توییتر، گذاشتم هیچکس عرفا یا قانونا مجبور به دونیت نیست، و به زودی پادکست رو هم ادامه میدیم

Twitter.com/SaebKarimii
👍8
یادداشت کوتاه

جدایی اسماعیلیون از ائتلافی که برای نشان دادن اختلاف شکل گرفته بود.

ائتلاف آقای اسماعیلیون و برخی چهره‌های غیرسلطنتی با آقای رضا پهلوی، که در طرحی دوگانه یکی چهره دموکراتیک و دیگری سیمای ملکه زیبا و تندرو به خود میگرفتند، بهترین و مبارک‌ترین اتفاق طی سال‌های اخیر به اپوزیسیون خارج‌نشن بود، و مطمئنا در داخل هم تاثیرگذار خواهد بود.

خاندان پهلوی، با چهره‌ی به ظاهر دموکراتیک آقای پهلوی، و تندروی‌های همسرشان دیگر در هیچ ائتلافی در اپوزیسیون جای نخواهند داشت.
حضور خاندان پهلوی. به هیچ عنوان خواسته جمهوری‌خواهان نبود و نیست، اما ایشان به این گروه تحمیل شد، برعکس آنچه که سلطنت طلب ها خیال می‌کنند.

حضور ایشان به تکمیل گروه‌های فشارشان که در فضای مجازی به شدت فعال‌اند، و شعارهای بگو «جاوید شاه» وسط سخنرانی مسیح، همین موارد را نشان میداد.

اما خوشبختانه با محاسبات اشتباه و محاسبات وحشتناک ملکه آینده، فراخوانی صادر شد تا نشان‌دهنده قدرت‌شان باشد، اما به شکست خجالت‌آورشان ختم شد.

حالا که تک‌روی های پهلوی، در کنار قدرت و نفوذ واقعی‌شان در اپوزیسیون روشن شد، دیگری نیازی به حضور جناح‌های دموکرات و جمهوری‌خواه در کنار ائتلافی که چهره‌ها به آن تحمیل شدند نیست.


دوم اردیبهشت
👏9👍3👎2
Forwarded from Radio Zamaneh
تاریخ شکنجه، توسعه و ارتقا تکنیک‌های آن، از جنگ سرد تا گوانتانامو و فراتر

نویسنده: دیوید آترمن • مترجم: صائب کریمی • دانلود آزاد کتاب در فرمت PDF

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/761598/&rhash=0ceb6994783a68

@RadioZamaneh | رادیو زمانه
👍3
چرا اتحادیه اروپا فعلا سپاه را تروریستی اعلام نخواهد کرد

چینی­ سازی سپاه پاسداران و حاکمیت آن در ایران



از روزی که درخواست تروریستی اعلام شدن سپاه از سوی اتحادیه اروپا و بریتانیا به عنوان یکی از خواسته­‌های برحق جنبش انقلابی زن زندگی آزادی در ایران و خارج از کشور مطرح شد و راهپیمایی­‌هایی برای آن برپا شد. فعالین، سازمان­ها، احزاب، و سازمان­های حقوق بشری همگی سعی داشتند به هر شکلی در این خواسته کمکی کرده باشند. در این بین پیروزی­های نسبتا بزرگی هم به دست آمد، تحریم اعضای رده پایین، که چیزی حدود ده هزار نفر را توسط دولت کانادا شامل می­شد، سپس رای قاطع کنگره اروپا و خواسته‌شان از کمیسیون اروپا برای تروریستی اعلام کردن این نهاد بود.

شاید یکی از کسانیکه تلاشی شبانه روزی در این راه گذاشته، و عزیزن ترین داشته خود، یعنی جان عزیزش را به میان آورده، وحید بهشتی نازنین است که در ۶۲ مین روز اعتصاب غذای خود رو به روی ساختمان وزارت امور خارجه بریتانیاست. هر بار جمعی اعلام شده تا ایرانیان تقاضای تروریستی اعلام شدن سپاه را به گوش اتحادیه اروپا برسانند، جدا از گوش­های بسته؛ تعداد زیادی از عاملین مستقیم و غیرمستقیم سپاه و جمهوری اسلامی ایران به راه افتاده‌اند تا از فلسلفه‌بافی و آوردن دلایل سیاسی و امنیتی گرفته تا فشارهای مستقیم و غیرمستقم (شعبان بی مخ‌ها) بر فعالین یا برهم زدن تجمع‌هایی که با هدف درخواست­ها از اتحادیه اروپا برا تروریستی اعلام کردن این نهاد برگزار شده در پی آن باشند که از تجمعات اپوزیسیون خارج از کشور را به هم زده و به آشوب بکشانند، دلیل و بهانه تجمع هرچه که باشد.

با بررسی شرایط، من بر این باور هستم که جز کشورهای بسیار کوچک، یا آنها که چیزی از جنگ تمام و عیار با جمهوری اسلامی ایران ندارند این سازمان را تروریستی اعلام نخواهند کرد، هرقدر هم ما تلاش کنیم یا شواهد ارائه دهیم. نمیخواهم آن جغدی باشم که دائم میگفت من میدانم ما شکست خواهیم خورد! برای آن دلایلی دارم.

دلیل آنرا باید در ماهیت حقیقی سپاه پاسداران و بررسی موارد مشابهی مثل حزب کمونیست چین بررسی کرد. جمهوری دموکراتیک خلق چین، پدرخوانده‌ی جمهوری اسلامی است، و روسیه تنها یک متحد استراتژیک که نشان داده حتی توان نجات دادن خود را هم ندارد. در دنیای که قدرت اقتصادی، و سهم کشورها در تجارت جهانی و تولید ناخالص ملی شان قدرت آنها را تعیین میکند، چین به واقع یک ابرقدرت محض محسوب میشود.



جمهوری اسلامی و ساختار جمهوری اسلامی را، نباید همانند دیگر دیکتاتوری های منطقه مانند سوریه دید، چراکه این دیکتاتوری دارای ایدئولوژی‌ست، مثل دولت خلق چین، پس این دیکتاتوری را باید با مدل‌های موجود از دیکتاتوری‌های دارای ایدئولوژی باید با جمهوری خلق چین باید مقایسه کرد به این دلیل که از سال های دهه شصت به بعد سپاه و دولت سفرهای زیادی به چین داشتند و به دنبال روش کنترل آنها بر مردم بودند، سوی دیگر، شوروی و دولت نازی هم سال هاست که مرده اند. شباهت این دو کشور به این دلیل است که در هر دو یک نهاد بسیار بزرگ وجود دارد که مردم از آن می­ترسند، کسانیکه دنبال سود هستن در پی پیوستن به آنند، هرجا پول و قراردادهای کلان هست یک پایش آنها هستند، قدرتی دارند فراتر از آنچه شاید دنیا و مردم تصور می­کنند.

در کتاب رولت سرخ یا شاهزاده سرخ که هر دو بخش های اساسی به رئیس جمهوری کنونی جمهوری خلق چین می‌پردازند، تایید بر این نکته وجود دارد که قدرت «شی ژین پینگ» از ریاست جمهوری او نشات نمیگیرد، بلکه ناشی از ریاست او بر حزب کمونیست چین است که مدتی پیش جشن صد سالگی­اش برگزار شد. شخصا به چین سفرهایی داشته­‌ام و این ایده­‌ی ریشه اصلی قدرت در چین را بارها از افراد متفاوت شنیده و درعالم سیاست هم نشانه­‌های فراوانی برای اثبات آن دیده می­شود.قدرت و نفوذ حزب کمونیست ابتدا از طریف گروهی که پولیت بورو خوانده میشد اجرا میشد، اما شی ژین پینگ به مرور تمام قدرت را از آن خود کرد و از آن زمان قدرت حزب کمونیست چین را هر روز بیشتر و بیشتر کرده است. جدا از موجودیت دولت جمهوری خلق چین، شی ژن پینگ به عنوان تنها رهبر تنها حزب موجود در کشور، دارای بالاترین قدرت ممکن است. قدرت او نه از رئیس جمهوری بودن، که از ریاست این حزب برآمده است.این از طریق ریاست بر این حزب و تعیین افراد در کمیته های مختلف بوده که هرچه نیاز داشته را برای قدرت چندین دهه­‌های خود فراهم کند.شاید حذف کردن خفت­‌بار رهبر قبلی حزب از کنگره قبلی نمادی بود از پاکسازی کامل درون حزب که بارها انجامم شده و هرکه وفادار به رهبر نبوده حذف شده و کسی جرات پیگیری وضعیتش را هم ندارد، و هر بار برای اهداف سیاسی، اقتصادی، ژئوپولیک و تجاری جدیدی تعریف کرده که سیاست درهای باز و ورود به اقتصادی جهانی یکی از آنها بود، سیاستی که بارها فراتر از شیائوپینگ بودند.
اما چرا حزب کمونیست چین را با سپاه پاسداران انقلابی اسلامی مقایسه میکنم؟ شباهت‌های غیرقابل کتمان این دو سازمان، که نه دولتی در سایه، بلکه سایه­‌ی بر دولت هستند، که کارکرد و الگوی رفتارشان را شبیه به هم میسازد، بخصوص در زمینه کنترل داخلی. حزب کمونیست چین نزدیک به ۶۰ میلیارد از مرادوات سامی بازار چین را در کنترل هستند دارد، و تقریبا تمام کارفرمایانان و ثروتمندان چبنی آنگونه که در کتاب « رولت سرخ» شرح داده شده، به جلساتی مهم با اعضایی از حزب کمونیست دعوت میشوند و تقریبا اکثرشان هم همیشه منتظر چنین دعوتی از یک مقام حزبی هستند. همکاری که حزب از آنها خواهد خواست از منافع اقتصادی و مالی، تا حمایت در مواقع لازم، و همکاری‌های امنیتی در مواردی مانند الیبابا را شامل م­یشود و اکثر ثروتمندان عاشق همکاری با حزب هستند چون بی نهایت برایشان سود دارد. سیطره سپاه هم بر اقتصاد ایران هم که نیازی به توضیح ندارد.



راه رسیدن به مقامات دولتی، خواه وزارت باشد یا معاونت و فرمانداری، یا استانداری و شهرداری شهرها، همگی از حزب کمونیست چین میگذرد که ۹۶ میلیون نفر عضو دارد از میان یک میلیارد و اندی چینی که به دلیل جدا بودن از حزب شانس چندانی برای موفقیت های تجاری یا سیاسی نخواهند داشت.






احمدی نژاد، آن معجزه ی هزاره سوم، زمانی آنها را برادران قاچاقچی خواند و روحانی به آنها لقب «دولت با اسلحه» داد این رئیس جمهورها متوجه شده بودند که دولت و و وزرایش کاره­‌ای نیستند. به هر حال، برادران قاچاچی، و یا همان دولت با تفنگ به اشتباه در ایران درک شده است. از زمان ریاست جمهوری مهندسی شده­‌ی رئیسی، به عنوان فردی مطیع و ساکت، امروز تقریبا تمام اعضای هیئت دولت رئیس جمهوری رئیسی از اعضای فعلی یا سابق سپاه هستند، و اکثریت مطلق استانداران و فرمانداران هم با اساس همین روش انتخاب شده اند. امروز در ایران دولت و حاکمیت قانون اساسی و قانونی نیست که حکومت میکند، بلکه طبق الگوی برادر بزرگتر، یعنی چین، دولتی داشته‌اند فراتر از آنچه در انظار دیده میشود. مسئولین بسیاری از حکومت جمهوری اسلامی مورد تحریم های حقوق بشری قرار گرفته اند، حتی برخی فرماندهان هم مورد تحریم ها بوده اند، اما آنچه برای هر روزنامه نگاری قابل مشاهده است و در بسیاری کتاب‌ها ذکر شده، برای سیاستمداران غربی هم روشن و واضح است، این است که سپاه مانند حزب کمونیست چین تمام ایران را در اختیار خود دارد.



سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نه بخشی نظامی یا اقتصادی از حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، که تمام آن، و حتی دقیق تر، فراتر از آن است و دولت و حکومت حالا دیگر تنها بخشی از آن هستند که اساس اوامر ، و رهبری واقعی سپاه، که فعلا آیه الله خامنه ­ایست. در چنین شرایطی، تحریم تمام سپاه پاسداران به معنای اعلام جنگ به این سازمان پلید است. اما به امروز تنها کشوری که حاضر به این اقدام شده است که آن هم به پیش از جنبش ژینا بود. آن هم بر اساس تنش های دائم آمریکا بوده که در یک تنش نظامی دائم با جمهوری اسلامی ایران قرار دارد، و تحریم سپاه که به معنای از دست دادن کامل تجارت با ایران است را سال هاست رها کرده است. با وجود رای بالا در پارلمان اروپا، رهبران کشورهای اروپایی حاضر به تروریست اعلام کردن آنچه که سازمانی است که دلایل و شواهد تروریستی بودن واضح و روشن هستند. هر چین شناسی میداند که در ابتدا باید به تحقیق در مورد حزب بپردازد، در ایران هم از چند سال گذشته چنین شده، و این سپاه پاسداران است که ایران را در چنگ دارد. اعلام تروریستی آن، اعلام تروریستی تمامیت حاکمیت ایران است که هیچ کشوری مایل به آن نیست. تمام تجارت، روابط خارجی، اوضاع بی ثبات منطقه، کشورهای اروپایی را از این کار میترساند.

نشانه های آنکه سپاه پاسداران صرفا یک سازمان تروریستی و نظامی نیست را میتوان در مصاحبه های ظریف دید، که مدعی بود «میدان» بر دیپلماسی قدرتی داشت فراتر از قدرت دیپلماسی، میدان همان سپاه و دیپلماسی هم وزیر امور خارجه ای است که چهل میلیون نفر در انتخابات منتهی به پیروزی اش شرکت کرده بودند. سپاه پاسداران تمام است، مثل چین، تمام مشاغل و مناصب تنها میان همین گروه تقسیم شده، و تحریم آن به معنای تحریم تمام و کمال ایران خواهد بود.
👍3
وقتی چنین اختاپوسی در کشور سیطره پیدا کرده و منصب و موقیعیتی نیست که در اختیارش نباشد، یا هیچ سیاست داخل یا خارجی خارج از دایره تصمیم گیری آن انجام نمیشود، چطور انتظار داریم اتحادیه اروپا تمامش را تحریم کند؟ سازمان های اطلاعاتی این کشورها کر و کور که نیستند، میبینند شرایط را، و میدانند سپاه تبدیل به چیزی شبیه حزب کمونیست چین شده، و پس از اتفاقات و وقایع مرگ و میر که دست خداست، حتی رئیس جمهوری هم مثل چین تنها و تنها از دل سپاه و به دلیل رهبری آن خواهد بود، درواقع رئیس جمهور همان فرمانده سپاه خواهد بود، سپاهی که حتی دیگر علنا بخش به ظاهر خصوصی را هم فتح کرده و هرچه بوده را از آن خود ساخته.

در شرایط فعلی آنچه کشورهای دیگر را به تحریم و کامل سپاه پاسداران وا میدارد، تنها یک راه دارد و تغییر ماهیت سپاه از آنچه که تصویر کردیم. تنها آن راه آن این است که با نافرمانی مدنی، اعتراض خیابانی، تعصب­های صنف فراوان و همینطور اشتباهات خودشان با درگیری های بیخود و تضعیف توان سپاه پاسداران، هیمنه قدرت آنرا شکسته و حاکم اصلی ایران تصور نکرد. تنها زمانیکه جنبش اپوزیسییون ایران با اتحاد، اکسین های بزرگ، و همینطور نافرمانی های مدنی و اعتصاب‌ها و فعالیت‌ها به شکلی سازمان یافته و متحد خود را به عنوان آلترناتیوی توانا به دنیا معرفی کند. در چنین شرایطی کشورهای اروپایی و دیگر کشورها مایل و قادر به تحریم سپاه پاسداران خواهند بود.

برای درخواست قرار دادن سپاه پاسداران انقلاب در فهرست تروریستی، باید پیش از هر چیز، این سازمان را از آنچه هست تفییر دهیم و مبارزات داخی قدرت و نفوذ آن‌ را زیر سوال ببرد و یک آلترناتیو قوی و متحد به عنوان آلترناتیو معرفی کرد.
👍4