🌸نقل و نبات🌸
138 subscribers
1.35K photos
18 videos
1.42K links
چیز میز بخوانید🙃🙃🙃
Download Telegram
🍂


هربار که نگاهت می‌کنم
جمله‌ای آشنا به ذهنم خطور می‌کند
در اين سرزمين چيزی هست كه
ارزش زندگی كردن دارد...

#محمود_درویش

@Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

نیاز به کلمه دارم
کلمه ای که مرا از روی زمین بردارد

#شهرام_شیدایی
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

آنچه که هست
مرا به ياد
آنچه که نيست
مي‌اندازد

#بیژن_جلالی
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
🍂


به او گفتم
با بوسه اگر می شد آدم کُشت
صلح تراژدی بزرگی بود
به او گفتم
مرگ حرف‌های بزرگی برای گفتن دارد
به او گفتم
تفنگ ها به ترجمه مشغول‌اند

او اما چارطاق دراز کشيده بود
نه به تفنگ فکر می کرد
نه به بوسه‌ای عميق

ما مرده بوديم!
من
دير فهميدم

#علی_اسداللهی

@Noqlu_Nabat
🍂

در قطار  صندلی‌هایمان را عوض کردیم؛
تو پنجره را می‌خواستی
و من دیدن ترا...

محمود درویش

@Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

و من گاهی
نه صورتت
نه چشمانت
که دلم می‌خواهد
صدایت را ببینم...

#ناظم_حکمت
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
🍂

دلم می خواهد موهایت
مرا بپوشاند
با نقشه ی سرزمین های جدید
تا هرجا که می روم
به زیبایی موهای تو باشم ..

#ریچارد_براتیگان

@Noqlu_Nabat
🍂
حال زن‌ها
از دستهايشان پيداست !
زنی كه انگشتهايش را سوهان ميكشد، رنگ ميزند
و روزی هزاربار توی نور خورشيد نگاهش ميكند،
حال دلش فرق دارد
با زنی كه ناخنهايش يكی در ميان كوتاه و بلند است ...
زنی كه با شكستن يك ناخن هر ٩ تای ديگر را كوتاه ميكند،
ببين اگر دلش بشكند با دنيا چه ميكند ...
حال زن ها را
از دستهايشان ميتوان فهميد!

#دلارام_انگوران

@Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

این ستمکاران
که می‌خواهند سلطانی کنند
عالـمی را کشته تا یکـدم هــوس‌رانی کنند

تا به کی با پول
این یک مشت خلــق گرسنه
صبح عید و عصر جشن و شب‌ چراغانی کنند

#فرخی_یزدی
#یاهمه_یاهیچ_کس
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

.
حاکمانی که نمی‌دانند شبِ مردمانشان چگونه به صبح می‌رسد،
دیگر چه فرقی می‌کند که به شراب نشسته باشند یا به نیایش ..!

#خاویر_کرمنت
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
🍂
که من برهنگی‌ ات را شبانه از بَر کردم
و انگشت‌ هایی که از لذّتی وحشی
می ‌لرزیدند
هنوز هم می‌ لرزند
پدرسگ ‌ها انگار حافظه دارند.

#رضا_براهنی

@Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

تو با چراغ دل خویش آمدی بر بام
ستاره‌ها به سلام تو آمدند : سلام
سلام بر تو که چشم تو گاهواره‌ی روز
سلام برتو که دست تو آشیانه مهر
سلام بر تو که روی تو روشنایی ماست

هوشنگ_ابتهاج
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

تو رفته‌ای
و بحران نوشیدن چای بی‌تو در این خانه
مهم‌ترین بحران خاورمیانه است

این احمق‌ها
هنوز برسر نفت می‌جنگند !

#پوريا_عالمى
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
🍂

دیروز
وقتی کسی در حضور من
اسم تو را بلند گفت
طوری شدم که انگار
گل رزی از پنجره ی باز
به اتاق افتاده باشد...

#شیمبورسکا

@Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

اگر این زندگی امان می داد
بخت روی خوشی نشان می داد
زخم ،چیزی به جز دهان می داد
شعر ، میشد که آب و نان می داد
می توانستم عاشقت باشم....

#سینا_زارع
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸


"بزرگ‌تر از احساسات‌ات باش. این را من از تو نمی‌خواهم، زندگی می‌خواهد. وگرنه احساسات مثلِ سیل تو را از جا می‌کَنَد و می‌بَرَد...احساسات می‌تواند بزرگترین مسئله‌یِ زندگی باشد."

#فیلیپ_راث
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
_-_-🍂🍃
_-_-_-_-🌸

📽هامون
چرا اینقدر در برابر ابراز قدرت ضعیفم؟این ضعف من از کجا می آد؟
از پدرم؟ از مادرم؟ از وطنم؟
از مهشید؟ ای مهشید.....مهشید

#هامون
#نقل_و_نبات

#چیز_میز_خوب_بخوانید🙃🙃🙃
https://t.me/Noqlu_Nabat
🍂

زمستان را فقط
به خاطر تو دوست دارم
به خاطر لباس‌های گرم زمستانی‌ات
که هرچه سردتر می‌شود
زیباترت می‌کنند
به خاطر پالتوی کمرتنگی که قدت را
بلندتر نشان می‌دهد
به خاطر آن پلی‌ور سفید یقه‌اسکی
که محشر می‌کند
و هر بار که می‌پوشی‌اش
مثل گلی که باز شود در برف
چهره‌ات می‌شکوفد از یقه‌ی تنگش
به خاطر آن شال گردن کشمیر
که جان می‌دهد برای یک میز آفتابگیر وُ
قهوه‌ی تلخ با شیر
سال از پیِ سال از حضور تو
حظ می‌کنم هر روز
در لباس‌هایی که فصل را کوتاه
و بی‌همتا می‌کند پسند تو را
لباس‌هایی که وسط تابستان هم
دلم برای دیدنشان
تنگ می‌شود
دستکش‌های نرمی
که از من نیز گرم‌ترند
و بوی صحرائی چرمشان تا بهار
عطر ملایم دست‌های توست
و آن چکمه‌های وِرنیِ ساق بلند
که کفرت را گاهی درمی‌آورند
وقتی کنار یک فنجان چای تازه‌دم
یک دنده وا می‌روی در گرمای مبل
و گوش نمی‌دهی به پیشنهاد من
که بارها گفته‌ام با کمال میل حاضرم
مأموریت بی‌خطر بازکردن بندشان را
به عهده بگیرم
زمستان را
به خاطر چتری دوست دارم
که سرپناهش را در باران
قسمت می‌کنی با من
و هر قدر هم که گرم بپوشی
یقین دارم باز در صف خلوت سینما خودت را
دلبرانه می‌چسبانی به من
هنوز باورم نمی‌شود
که سال به سال
چشم به راه زمستانی می‌نشینم
که سال‌ها چشم دیدنش را نداشته‌ام.

#عباس_صفاری

@Noqlu_Nabat
🍂

ساعاتی پس از صبحانه
در این صبح سراسر تعطیل
چه فرق می‌کند تن
به آن ساتن لغزان و خنک بسپاری
یا به تکه‌ای از آفتاب پاییزی که دارد
در به در و پنجره به پنجره
دنبالت می‌گردد
از طرز نگاهم باید حدس می‌زدی
که من ظاهرا
فراموش‌کار و سر به هوا
خطوط کشیده‌ی اندامت را دقیق
تا مرز نامرئی‌شدن هرچه پیراهن
از بَر کرده‌ام
اگر می‌دانستی جایت
سر میز صبحانه چقدر خالی است
و قهوه منهای شیرین‌زبانیِ تو
چقدر تلخ،
من و این آفتاب بی‌پروا را
آن‌قدر چشم‌انتظار نمی‌گذاشتی
قهوه‌ات دارد سرد می‌شود
و طاقت آفتاب نشسته بر صندلی‌ات طاق
مگر چقدر طول می‌کشد
انتخاب پیراهنی که ساعتی دیگر
باید از تن درآوری؟

#عباس_صفاری

@Noqlu_Nabat
🍂

عزیزترینم!
راستش را اگر بخواهید...
همین تازگی ها فهمیده ام این شما، نیستید که با بقیه فرق می‌کنید،
احساس لاکردار من است که نسبت به شما، زمین تا آسمان فرق می‌کند با حسم نسبت به هر چیز و هر کس دیگری...
عزیزترینم!
منِ دیوانه...
به طرز غریبی دوست می‌دارم...
شما را...
که متفاوت ترین آدمِ معمولی جهان هستید...

#طاهره_اباذری_هریس

@Noqlu_Nabat