♦️پیآمدهای اعدام معترضان در بحبوحهی جنبش اجتماعیی سراسری
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۸ آذر ۱۴۰۱
همانطوری که محتمل مینمود، حکومت در مسیر اجرای گزینهی سرکوب تام که شش وجه آن را قبلاً شرح داده ام، آخرین اقدام کوچک مقیاس را در سطح فردی آزمود و یکی از معترضان را به اتهام محاربه اعدام نمود. من در مورد مسائل حقوقی چیز چندانی نمیدانم و در بارهی آن سخن نمیگویم. در این باره دیگران قطعاً اولاتر به سخنگویی هستند. اما میتوانم از پیآمدهای اجتماعی و سیاسیی این اقدام سخن بگویم. پیآمدهای این اقدام چیست؟
پیآمد اول: همانطور که همکار عزیز ام آقای عقیل دغاغله بهدرستی نوشته اند، حکومت کوشید برای کشته شدههای جنبش اجتماعی روایت رسمی بسازد و مسوولیت کشته شدن آنان را به گردن نگیرد. برای نخستین بار در زبان فارسی کلمهای جدید برای این کار ساخته شد: «کشتهسازی». من در جستوجوهایم در تاریخ زبان فارسی چنین اصطلاحی را به این معنا پیدا نکرده ام (اگر کسی در این باره اطّلاعی دارد مرا نیز لطفا مطّلع سازد). اما اعدام معترضان را دیگر نمیتوان به پای کس دیگری نوشت یا از بیماریهای روانی و غیر روانی و زمینهای سخن گفت. مسؤولیت چنین اقدامی رسماً بر عهدهی حکومت نهاده میشود.
https://t.me/adagha/396
پیآمد دوم: اما اگر بپذیریم که اعدام معترضان به قصد مرعوب کردن آنان صورت گرفته باشد، باید گفت که نه تنها این هدف محقق نمیشود بلکه بر عکس اعدام معترضان، خشم و خشونت معترضان و ناراضیان را بیشتر میسازد و مردم مخالف حکومت را بیش از پیش در اهداف رادیکالشان متحد میسازد. این اقدام به مردم معترض پیام میدهد که حکومت هرگز حاضر نیست تن به مصالحه بدهد و میخواهد با مخالفان خود تا انتها بجنگد. چنین پیامی میتواند به چرخهی خشونت و انتقامگیری دامن بزند و وضع خطرناکتری را برای جامعه رقم بزند. اعدام معترضان در وضعیت جنبش سراسری و وضعیت رادیکالیستی عملاً سوخت رساندن به جنبش اجتماعی و شتاب بخشیدن به آن است و همچون عامل شتابزا عمل میکند.
پیآمد سوم: نتیجهی دیگر اعدام معترضان متحد کردن محیط خارجی یا «محیط ژئوپولیتیک» (نظام سیاسی به تعبیر کاستلز) علیه نظام سیاسی است و میتواند کشورهای متحد غربی و همپیمانانشان را به اقدامات شدیدتری علیه نظام سیاسی برانگیزاند.
پیآمد چهارم: پیآمد چهارم این است که نظام سیاسی با ناکارآمد شدن انتخابهای قبلی به این نتیجه برسد که باید به مرحلهی بعد برود و شکل بسیار خشنتر و بزرگمقیاستری را برای سرکوب برگزیند. اینچنین انتخابی میتواند شرایط را برای خود نظام سیاسی هر چه دشوارتر سازد و تمام راههای برگشت را برای تصمیمات اصلاحگرانه ببندد و هیچ راه بازگشتی برای سیستم باقی نگذارد.
بنابراین، پیشنهاد من این است که همهی اشکال سرکوب هر چه سریعتر متوقف شود. این راه هرگز به نتیجهی مطلوبی برای کشور و برای خود نظام سیاسی نمیانجامد. تنها راه کمهزینه پذیرش اَشکالی از اصلاح رادیکال است.
#اعدام
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍️ حسن محدثیی گیلوایی
۱۸ آذر ۱۴۰۱
همانطوری که محتمل مینمود، حکومت در مسیر اجرای گزینهی سرکوب تام که شش وجه آن را قبلاً شرح داده ام، آخرین اقدام کوچک مقیاس را در سطح فردی آزمود و یکی از معترضان را به اتهام محاربه اعدام نمود. من در مورد مسائل حقوقی چیز چندانی نمیدانم و در بارهی آن سخن نمیگویم. در این باره دیگران قطعاً اولاتر به سخنگویی هستند. اما میتوانم از پیآمدهای اجتماعی و سیاسیی این اقدام سخن بگویم. پیآمدهای این اقدام چیست؟
پیآمد اول: همانطور که همکار عزیز ام آقای عقیل دغاغله بهدرستی نوشته اند، حکومت کوشید برای کشته شدههای جنبش اجتماعی روایت رسمی بسازد و مسوولیت کشته شدن آنان را به گردن نگیرد. برای نخستین بار در زبان فارسی کلمهای جدید برای این کار ساخته شد: «کشتهسازی». من در جستوجوهایم در تاریخ زبان فارسی چنین اصطلاحی را به این معنا پیدا نکرده ام (اگر کسی در این باره اطّلاعی دارد مرا نیز لطفا مطّلع سازد). اما اعدام معترضان را دیگر نمیتوان به پای کس دیگری نوشت یا از بیماریهای روانی و غیر روانی و زمینهای سخن گفت. مسؤولیت چنین اقدامی رسماً بر عهدهی حکومت نهاده میشود.
https://t.me/adagha/396
پیآمد دوم: اما اگر بپذیریم که اعدام معترضان به قصد مرعوب کردن آنان صورت گرفته باشد، باید گفت که نه تنها این هدف محقق نمیشود بلکه بر عکس اعدام معترضان، خشم و خشونت معترضان و ناراضیان را بیشتر میسازد و مردم مخالف حکومت را بیش از پیش در اهداف رادیکالشان متحد میسازد. این اقدام به مردم معترض پیام میدهد که حکومت هرگز حاضر نیست تن به مصالحه بدهد و میخواهد با مخالفان خود تا انتها بجنگد. چنین پیامی میتواند به چرخهی خشونت و انتقامگیری دامن بزند و وضع خطرناکتری را برای جامعه رقم بزند. اعدام معترضان در وضعیت جنبش سراسری و وضعیت رادیکالیستی عملاً سوخت رساندن به جنبش اجتماعی و شتاب بخشیدن به آن است و همچون عامل شتابزا عمل میکند.
پیآمد سوم: نتیجهی دیگر اعدام معترضان متحد کردن محیط خارجی یا «محیط ژئوپولیتیک» (نظام سیاسی به تعبیر کاستلز) علیه نظام سیاسی است و میتواند کشورهای متحد غربی و همپیمانانشان را به اقدامات شدیدتری علیه نظام سیاسی برانگیزاند.
پیآمد چهارم: پیآمد چهارم این است که نظام سیاسی با ناکارآمد شدن انتخابهای قبلی به این نتیجه برسد که باید به مرحلهی بعد برود و شکل بسیار خشنتر و بزرگمقیاستری را برای سرکوب برگزیند. اینچنین انتخابی میتواند شرایط را برای خود نظام سیاسی هر چه دشوارتر سازد و تمام راههای برگشت را برای تصمیمات اصلاحگرانه ببندد و هیچ راه بازگشتی برای سیستم باقی نگذارد.
بنابراین، پیشنهاد من این است که همهی اشکال سرکوب هر چه سریعتر متوقف شود. این راه هرگز به نتیجهی مطلوبی برای کشور و برای خود نظام سیاسی نمیانجامد. تنها راه کمهزینه پذیرش اَشکالی از اصلاح رادیکال است.
#اعدام
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
ریزوم | عقیل دغاقله
اعدام ها چه چیز را تغییر می دهند؟
🖊عقیل دغاقله
حکومت با این اعدام ها دنبال تغییر میدان بازی است. هدفش تنها ایجاد رعب نیست. جان هایی را به گروگان گرفته تا مردم به «آزادشان کنید» و «اعدامشان نکنید» برسند. تا مورد خطاب قرار گیرد -و با همین مورد خطاب قرار…
🖊عقیل دغاقله
حکومت با این اعدام ها دنبال تغییر میدان بازی است. هدفش تنها ایجاد رعب نیست. جان هایی را به گروگان گرفته تا مردم به «آزادشان کنید» و «اعدامشان نکنید» برسند. تا مورد خطاب قرار گیرد -و با همین مورد خطاب قرار…
Forwarded from زیر سقف آسمان
آیا_خیزش_اجتماعیی_شهریور_۱۴۰۱_ضد_دینی_است.pdf
547.5 KB
♦️آیا خیزش اجتماعیی شهریور ۱۴۰۱، ضدّ دینی است؟ گفتوگویی تلگرامی با حسن محدثیی گیلوایی
۱۱ مهر ۱۴۰۱
🔻مقدمه
بهعنوان محقّق جامعهشناسی و جامعهشناسیی دین میبایست در بارهی ویژهگیهای خیزش شهریور ۱۴۰۱ سخن بگویم و آن را بهدور از احساسات و جانبداریهای مثبت یا منفی بررسی کنم و این کاری است که در بارهی اغلب خیزشهای دهههای اخیر انجام داده ام. لاجرم این بار نیز با زبانی خشک و بیاحساس در بارهی این خیزش اجتماعی و مسائل آن سخن میگویم. معمولاً یکی از موضوعات مهم در بارهی خیزشهای اجتماعی در ایران، نسبت هر خیزش اجتماعیی مورد نظر با دین است. دین هزاران سال در ایران در کنار سیاست از مهمترین نهادهای اجتماعی بوده است و امکان نداشته خیزش اجتماعیای رخ دهد و عناصر و محتواهای دینی در آن وجود نداشته باشد و خیزش را بهنحوی تغذیه نکند. ما میدانیم که در خیزشهای اجتماعیی مهمّی چون نهضت مشروطه، ملی شدن نفت، خیزش ۱۳۴۲، انقلاب ۱۳۵۷، و حتّا خیزش ۱۳۸۸، عناصر و محتواهای دینی حضور پررنگی داشته اند.
... پرسش مهم اکنون این است که آیا این خیزش اجتماعی، جهتگیریای ضدّ دینی دارد؟
#دین
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
۱۱ مهر ۱۴۰۱
🔻مقدمه
بهعنوان محقّق جامعهشناسی و جامعهشناسیی دین میبایست در بارهی ویژهگیهای خیزش شهریور ۱۴۰۱ سخن بگویم و آن را بهدور از احساسات و جانبداریهای مثبت یا منفی بررسی کنم و این کاری است که در بارهی اغلب خیزشهای دهههای اخیر انجام داده ام. لاجرم این بار نیز با زبانی خشک و بیاحساس در بارهی این خیزش اجتماعی و مسائل آن سخن میگویم. معمولاً یکی از موضوعات مهم در بارهی خیزشهای اجتماعی در ایران، نسبت هر خیزش اجتماعیی مورد نظر با دین است. دین هزاران سال در ایران در کنار سیاست از مهمترین نهادهای اجتماعی بوده است و امکان نداشته خیزش اجتماعیای رخ دهد و عناصر و محتواهای دینی در آن وجود نداشته باشد و خیزش را بهنحوی تغذیه نکند. ما میدانیم که در خیزشهای اجتماعیی مهمّی چون نهضت مشروطه، ملی شدن نفت، خیزش ۱۳۴۲، انقلاب ۱۳۵۷، و حتّا خیزش ۱۳۸۸، عناصر و محتواهای دینی حضور پررنگی داشته اند.
... پرسش مهم اکنون این است که آیا این خیزش اجتماعی، جهتگیریای ضدّ دینی دارد؟
#دین
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
♦️جنبش نسل زد: برخی پرسش و پاسخها؛ درسها و راه حلها
✍️ دکتر محمد منصورنژاد
۱۲ دی ۱۴۰۱
در پی جنبش نسل زد (z) با شعار اصلی «زن زندگی آزادی»؛ این پرسش برای همه آنانی که نگاه به آینده دارند مطرح است که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ مطالبه اصلی معترضان چیست و به چه شکلی می خواهند بدان دست یابند؟
الف) ۴ پاسخ:
۱. انقلاب: رایکالترین خواسته «انقلاب» است و تاسیس نظامی از اساس تازه. اما در باب سازوکار دسترسی به این شعار راه روشنی در پیش نیست و دست کم این پرسش مبهم وجود دارد که با تعداد و میزان معترضان فعلی، آیا اصلا انقلاب ممکن است؟
۲. تغییر ساختاری مسالمت آمیز: سطح دیگر خواسته تاسیس «مجلس موسسان» است که خودبه خود وظیفه اش نوشتن قانون اساسی جدید، متناسب با مطالبات معترضان است. این شیوه گذار، گرچه مسالمت آمیز به نظر می رسد، ولی ابهامش آن است که چرا اصحاب قدرت رضایت می دهند تا قانون اساسی موجود، که شالوده نظام فعلی است تغییر کند؟ (در حالی که حتی در مقابل تغییر در قانون عادی مثل حجاب، نیز مقاومت می کنند!).
۳. بازنگری اساسی در شیوه تدبیر: خواسته سطح نازلتر آن است که حکومت برخلاف رویه و روند موجود، به قانون اساسی فعلی بازگردد و به ویژه اصول فصل «حاکمیت مردم» را تحقق بخشد. نتیجه خود بخود تقلیل نقش نهادهای انتصابی و تقویت نقش نهادهای انتخابی است. اما ابهام این ایده آن است که اگر کار به این سهولت بود، پس چرا تا کنون و ظرف بیش از چهاردهه، چنین نشد؟ مگر قانون اساسی «میثاقنامه» مردم و مقامات نبود؟ چه شد که به اصول جمهوریت این میثاق، خیانت شد؟
۴. اصلاحات محدود: برخی خواسته های حداقلی تری را مطرح می کنند. مثلا ایده اصلاح سیاستها؛ تغییر برخی مقامات، و در بهترین حالت مراجعه به آرای عمومی در برخی مسایل مهم (حجاب اجباری؛ فیلترینگ و....). اما ابهام این ایده آن است جریانی که سالها برای باصطلاح «حاکمیت یکدست» تلاش و مهندسی نموده و حتی خودی هایش را بر روی این ایده ذبح نموده و این سالها هزینه «انتخابات تقلبی» را به جان خرید، و... آیا حاضر است دوباره مثلا به عصر مثل اصلاحات باز گردد؟ به ویژه اینان که متوهمانه فکر می کند در جهان در ابعادی، حتی ابرقدرتی هستند! و در داخل هم این معترضان را با نیم ساعت صحبت مجاب و عاشق خود می کنند!
۵. ....
ب) نیم نگاهی به دیگران
کسانی که با سیستم حکومتی «انگلستان» آشنایی داشته باشند، چند نکته درس و عبرت آموز برای همگان دارد. از جمله:
۱.مردمساری در آن کشور یک شبه اتفاق نیفتاد و بالای 8 قرن سابقه دارد و اندک اندک مردم به حقوقشان رسیدند و این تنها در سال 1928 بود که آخرين قدم در راه دموكراتيك شدن برداشته شد و تمامي زنان و مردان انگليسيِ بالاي 21 سال، صاحب حق رأي مساوي شدند!
۲. از دو مجلس «عوام» و «اعیان» (لردها)، سالها مجلس عوام به جهت کم اهمیت بودنش در پایتخت و کنار مجلس اعیان اجازه تشکیلات و جلسه نداشت. اما با نیرومند شدن نهادهای مدنی و مردمی، در این کشور امروزه این مجلس اعیان است که تا حد بالایی به حاشیه رانده شده است.
۳. بلوغ سیاسی و فرهنگی در این کشور تا این حد است که در مجلس عوام؛ «اپوزیسیون» نماینده رسمی دارد و سیاست های حزب حاکم را به شدت و شفافیت، نقد می کند!
۴. در آن کشور در کنار قوانین موضوعه؛ قانون «کامن لا» (نانوشته مبتنی بر سنتها و رویه ها) وجود دارد که اگر قوانین عادی در موضوعی به بن بست رسید، برای کارآمدی، از قواعد کامن لا، استفاده می کنند. (آنگونه نیست که همه مشکل لازم به قانون نویسی داشته باشد.)
ج) چه باید کرد؟
اما در ایران بالاخره چه باید کرد؟ چه شد که پس از بالای یک قرن تصویب قوانین عهد مشروطه و سپس این همه قوانین در بیش از چهاردهه اخیر، تا این حد قوانینی که حقوق مردم را تقویت می کند، کاملا به حاشیه رفت و درست عکس مسیر انگلستان را می پیماییم؟ در تاملی بر این پرسش چند نکته جای طرح دارد:
۱. بلاشک فقدان و یا ضعف نهادهای مدنی و حزبی (احزاب مردمی و از بطن ملت)، سبب شدند که نهادهای رسمی و حاکم، به مرور به استیلای کامل برسند و دستاوردهای مصلحان و مردم دست کم در تاریخ معاصر ایران را درو کنند! راه حل هم مشخص است. لازم است مراجع اقتدار از جریان های مختلف، برای فعالیتهای نهادینه و منسجم چارهاندیشی و اقدام کنند.
ادامه دارد. 👇👇👇
#نسل_زد
#منصورنژاد
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍️ دکتر محمد منصورنژاد
۱۲ دی ۱۴۰۱
در پی جنبش نسل زد (z) با شعار اصلی «زن زندگی آزادی»؛ این پرسش برای همه آنانی که نگاه به آینده دارند مطرح است که قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ مطالبه اصلی معترضان چیست و به چه شکلی می خواهند بدان دست یابند؟
الف) ۴ پاسخ:
۱. انقلاب: رایکالترین خواسته «انقلاب» است و تاسیس نظامی از اساس تازه. اما در باب سازوکار دسترسی به این شعار راه روشنی در پیش نیست و دست کم این پرسش مبهم وجود دارد که با تعداد و میزان معترضان فعلی، آیا اصلا انقلاب ممکن است؟
۲. تغییر ساختاری مسالمت آمیز: سطح دیگر خواسته تاسیس «مجلس موسسان» است که خودبه خود وظیفه اش نوشتن قانون اساسی جدید، متناسب با مطالبات معترضان است. این شیوه گذار، گرچه مسالمت آمیز به نظر می رسد، ولی ابهامش آن است که چرا اصحاب قدرت رضایت می دهند تا قانون اساسی موجود، که شالوده نظام فعلی است تغییر کند؟ (در حالی که حتی در مقابل تغییر در قانون عادی مثل حجاب، نیز مقاومت می کنند!).
۳. بازنگری اساسی در شیوه تدبیر: خواسته سطح نازلتر آن است که حکومت برخلاف رویه و روند موجود، به قانون اساسی فعلی بازگردد و به ویژه اصول فصل «حاکمیت مردم» را تحقق بخشد. نتیجه خود بخود تقلیل نقش نهادهای انتصابی و تقویت نقش نهادهای انتخابی است. اما ابهام این ایده آن است که اگر کار به این سهولت بود، پس چرا تا کنون و ظرف بیش از چهاردهه، چنین نشد؟ مگر قانون اساسی «میثاقنامه» مردم و مقامات نبود؟ چه شد که به اصول جمهوریت این میثاق، خیانت شد؟
۴. اصلاحات محدود: برخی خواسته های حداقلی تری را مطرح می کنند. مثلا ایده اصلاح سیاستها؛ تغییر برخی مقامات، و در بهترین حالت مراجعه به آرای عمومی در برخی مسایل مهم (حجاب اجباری؛ فیلترینگ و....). اما ابهام این ایده آن است جریانی که سالها برای باصطلاح «حاکمیت یکدست» تلاش و مهندسی نموده و حتی خودی هایش را بر روی این ایده ذبح نموده و این سالها هزینه «انتخابات تقلبی» را به جان خرید، و... آیا حاضر است دوباره مثلا به عصر مثل اصلاحات باز گردد؟ به ویژه اینان که متوهمانه فکر می کند در جهان در ابعادی، حتی ابرقدرتی هستند! و در داخل هم این معترضان را با نیم ساعت صحبت مجاب و عاشق خود می کنند!
۵. ....
ب) نیم نگاهی به دیگران
کسانی که با سیستم حکومتی «انگلستان» آشنایی داشته باشند، چند نکته درس و عبرت آموز برای همگان دارد. از جمله:
۱.مردمساری در آن کشور یک شبه اتفاق نیفتاد و بالای 8 قرن سابقه دارد و اندک اندک مردم به حقوقشان رسیدند و این تنها در سال 1928 بود که آخرين قدم در راه دموكراتيك شدن برداشته شد و تمامي زنان و مردان انگليسيِ بالاي 21 سال، صاحب حق رأي مساوي شدند!
۲. از دو مجلس «عوام» و «اعیان» (لردها)، سالها مجلس عوام به جهت کم اهمیت بودنش در پایتخت و کنار مجلس اعیان اجازه تشکیلات و جلسه نداشت. اما با نیرومند شدن نهادهای مدنی و مردمی، در این کشور امروزه این مجلس اعیان است که تا حد بالایی به حاشیه رانده شده است.
۳. بلوغ سیاسی و فرهنگی در این کشور تا این حد است که در مجلس عوام؛ «اپوزیسیون» نماینده رسمی دارد و سیاست های حزب حاکم را به شدت و شفافیت، نقد می کند!
۴. در آن کشور در کنار قوانین موضوعه؛ قانون «کامن لا» (نانوشته مبتنی بر سنتها و رویه ها) وجود دارد که اگر قوانین عادی در موضوعی به بن بست رسید، برای کارآمدی، از قواعد کامن لا، استفاده می کنند. (آنگونه نیست که همه مشکل لازم به قانون نویسی داشته باشد.)
ج) چه باید کرد؟
اما در ایران بالاخره چه باید کرد؟ چه شد که پس از بالای یک قرن تصویب قوانین عهد مشروطه و سپس این همه قوانین در بیش از چهاردهه اخیر، تا این حد قوانینی که حقوق مردم را تقویت می کند، کاملا به حاشیه رفت و درست عکس مسیر انگلستان را می پیماییم؟ در تاملی بر این پرسش چند نکته جای طرح دارد:
۱. بلاشک فقدان و یا ضعف نهادهای مدنی و حزبی (احزاب مردمی و از بطن ملت)، سبب شدند که نهادهای رسمی و حاکم، به مرور به استیلای کامل برسند و دستاوردهای مصلحان و مردم دست کم در تاریخ معاصر ایران را درو کنند! راه حل هم مشخص است. لازم است مراجع اقتدار از جریان های مختلف، برای فعالیتهای نهادینه و منسجم چارهاندیشی و اقدام کنند.
ادامه دارد. 👇👇👇
#نسل_زد
#منصورنژاد
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
👆۲. ممکن است گفته شود این کار زمانبر است و این ایده بدرد شرایط کنونی نمی خورد! گرچه این اشکال خالی از وجه نیست، اما نکته مهمی هم در اینجا وجود دارد. زیرا هر حرکت جمعی و به ویژه هزینه بر، انگیزه و عزمی جزم می طلبد و این انگیزه ها همواره در شرایط عادی و معمولی کمتر از شرایط حاد و بحرانی تهییج و برانگیخته می شوند. به عبارت دیگر بهترین زمان جهت هر گونه تلاش برای نزدیک شدن به هم، موقعی است که شعله ای در درون فرد و برون از او برپاست. در حین حرکت و جنبش هاست که افراد می توانند همدیگر را بیابند، وزن همدیگر را بسنجند، افراد خلاق تر را شناسایی کنند، تمرین کار جمعی نمایند و....
۳. اقدامات نهادینه تر ارباب قدرت را با پاسخگویی وا می دارد. هر چقدر این تشکل های مردمی نیرومندتر و هماهنگتر باشد، کارآمد تر خواهند بود.
۴. درنهایت، نگارنده سالهاست که می گوید و می نویسد: از «دولت ضعیف» به ویژه در این سامان، دفاع نمی کند. ایران عزیز دشمن دارد و برای مقابله با بیگانگان، نیاز به دولت قوی دارد. اما دولت قوی، بدون حضور تشکل ها و نهادهای مدنی نیرومند، گسترده و پایدار، خواه ناخواه به استبداد و دیکتاتوری ختم می شود.
#نسل_زد
#منصورنژاد
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
۳. اقدامات نهادینه تر ارباب قدرت را با پاسخگویی وا می دارد. هر چقدر این تشکل های مردمی نیرومندتر و هماهنگتر باشد، کارآمد تر خواهند بود.
۴. درنهایت، نگارنده سالهاست که می گوید و می نویسد: از «دولت ضعیف» به ویژه در این سامان، دفاع نمی کند. ایران عزیز دشمن دارد و برای مقابله با بیگانگان، نیاز به دولت قوی دارد. اما دولت قوی، بدون حضور تشکل ها و نهادهای مدنی نیرومند، گسترده و پایدار، خواه ناخواه به استبداد و دیکتاتوری ختم می شود.
#نسل_زد
#منصورنژاد
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
چشماندازی_نظری_در_بارهی_خیزشهای_اجتماعیی_ایران.pdf
1.4 MB
♦️چشماندازی نظری در بارهی خیزشهای اجتماعیی ایران / نسخهی کامل و ویرایش شده
✍️حسن محدّثیی گیلوایی
۱۷ آذر ۱۴۰۱
🔻درآمد
نوشتن این بحث بلند و طولانی را در بحبوجهی یک جنبش اجتماعیی سراسری و از ۲۸ مهر ۱۴۰۱ آغاز کرده ام و در ۱۱ آذر به پایان رسانده ام. الان که این نوشته را برای بازنشر کامل آن ویرایش میکنم، ۱۷ آذر ۱۴۰۱ است و جنبش همچنان ادامه دارد. نوشتن در بحبوحهی یک جنبش همراه با پیگیریی اخبار هر روزهی آن و نیز همراه با مطالعهی دیگر خیزشهای اجتماعی و جنبشهای اجتماعی در دهههای اخیر در ایران، به من این امکان را داده است که به زمینهی اجتماعیی بروز آنها بیشتر توجّه کنم. کوشیدم تا جاییکه ممکن است در عین مفهومسازیی لازم برای تبیین و توضیح این پدیده، مفاهیمی قابل فهم برای مخاطب عام را بهکار بگیرم و تا جاییکه ممکن است دقیق سخن بگویم و از کلّیگویی پرهیز کنم. امیدوار ام این نوشته مورد توجّه مخاطبان ارجمند قرار گیرد. انتشار عمومیی آن به من فرصت دریافت نقدهای صاحبنظران ارجمند و آموختن بیشتر را میدهد.
#رژیم_سیاسی
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍️حسن محدّثیی گیلوایی
۱۷ آذر ۱۴۰۱
🔻درآمد
نوشتن این بحث بلند و طولانی را در بحبوجهی یک جنبش اجتماعیی سراسری و از ۲۸ مهر ۱۴۰۱ آغاز کرده ام و در ۱۱ آذر به پایان رسانده ام. الان که این نوشته را برای بازنشر کامل آن ویرایش میکنم، ۱۷ آذر ۱۴۰۱ است و جنبش همچنان ادامه دارد. نوشتن در بحبوحهی یک جنبش همراه با پیگیریی اخبار هر روزهی آن و نیز همراه با مطالعهی دیگر خیزشهای اجتماعی و جنبشهای اجتماعی در دهههای اخیر در ایران، به من این امکان را داده است که به زمینهی اجتماعیی بروز آنها بیشتر توجّه کنم. کوشیدم تا جاییکه ممکن است در عین مفهومسازیی لازم برای تبیین و توضیح این پدیده، مفاهیمی قابل فهم برای مخاطب عام را بهکار بگیرم و تا جاییکه ممکن است دقیق سخن بگویم و از کلّیگویی پرهیز کنم. امیدوار ام این نوشته مورد توجّه مخاطبان ارجمند قرار گیرد. انتشار عمومیی آن به من فرصت دریافت نقدهای صاحبنظران ارجمند و آموختن بیشتر را میدهد.
#رژیم_سیاسی
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
♦️از خیزش تا جنبش: پاسخی به نقد دکتر علائی
✍ الهام محمدی
۱۵ دی ۱۴۰۱
آقای علایی جامعهشناس محترم! مقالهی دکتر محدثی را مطالعه کرده و به نقد مبادرت ورزیدهاند.
https://t.me/sociologicalperspectives/2538
اولا باید خدمت ایشان عرض کنم که نقد و بررسی فقط به معنای نشان دادن ایرادات یک نوشتار نیست، بلکه برشمردن نکات قوت در یک نوشتار و نشان دادن اهمیت اینکه نوشتار از چه جهتی مهم هست و یا بیان اینکه نوشتار چه پرتویی را برای نمایاندن حقیقت بهدرستی تابانده است امری مهم در نقد است، زیرا نویسنده با فضای ذهنیی مخاطب بیشتر مانوس خواهد شد و بازخورد نکات مثبت قطعا در نوشتههای بعدی او آثار مثبتی خواهد داشت.
نکتهی دوم اینکه دربخش اولِ (فرستهی نخست) این مقاله، دکتر محدثی، خیزش اجتماعی را تعریف کرده و فرق بین خیزش و جنبش رو بیان کرده و در ادامه به عواملی که باعث شکلگیریی خیزش اجتماعی میشود را برشمرده. خواننده با دنبال کردن وقایعی که بعد فوت خانم مهسا امینی رخ داده، شکلگیریی خیزش اجتماعی را در بادی امر در این معنا و مفهوم تبیین شده، استنباط خواهد کرد. با دنبال کردن حوادث سه ماه اخیر در کشور و شکلگیریی اعتراضهای گسترده در دانشگاهها و برخی شهرهای ایران و با به میدان آمدن چهرههای محبوب مردم مانند رسول خادم و علی دایی و حمایت هنرمندان رشتههای مختلف مانند موسیقیدانهای معروف و صاحب نامی مانند علی قمصری و کیهانکلهر، و حمایت بازیگران مشهور و حرفهای و استعفای چند مجری از صدا و سیما و حرکات نمادینی که ورزشکاران رشتههای مختلف در میدان مسابقه در حمایت از اعتراضات از خود نشان دادن و... رفتهرفته خیزش به جنبش اجتماعی بدل شد. حال اینکه در بخش " نتیجهگیری: استنباطات نظری نیازمند بررسی تجربی" در قسمت(۱) پدیدهی اجتماعی رخ داده را جنبش توصیف کرده هیچ منافاتی با محتوای ارائهشده در مقاله ندارد، و در شمارهی (۲) همین بخش از کلمهی خیزش استفاده شده، با توجه به اینکه در ابتدای امر با خیزشی اجتماعی مواجه بودیم، اشکال اساسیای به این نوشتار وارد نمیکند.
اما این جمله در مقالهی "نگرشها و اصول تنگنظرانه ایدهئولوژیک که در آن وفاداری به سیستم بسیار مهمتر از برخورداری از تخصص و شایستگی حرفهای است، میتواند سیستم را با خلاء خبرهگانی مواجه سازد." برای من خیلی از این لحاظ که اندیشمندان و نخبگان ملت چقدر دلسوزانه و صادقانه و عالمانه به این سیستم هشدار دادن اما افسوس که مغزهای تهی فرق بین یک منتقد دلسوز و متخصص را با افرادی که با زیست انگلی به بدنهی سیستم چسبیدهاند و چاپلوسی و وفادارای به اصول سیستم را دستمایهی اترازق خود قراردادهاند را نمیفهمد و خودش با طرد منتقد سبب تخریب و کوتاهیی عمر خویش میگردد. اگر کمترین عقلانیتی در این سیستم بود به صداهایی که از نخبگان اقتصادی و سیاسی و جامعهشناسی و...گوش میداد و با جدیگرفتن هشدارها و نه حمل بر سیاهنمایی و دستمایهی ابزار سرکوب قرار دادن، بلکه با درست دیدن واقعیت موجود و بکارگیری توانش تدبیر بهترین راهحل رو برای مرتفعکردن مشکلات کشور برمیگزید.
برای من باعث تاسف است که یک جامعهشناس از خواندن یک مقاله که سعی در تبیین پدیدهای اجتماعی را داشته نه توانسته، نقاط قوتاش را برشمرد و نه توانسته مفهوم یا مولفهای به تعاریف مندرج در مقاله بیفزاید و تبیین این پدیده رو یک گام به جلو ببرد و متفرعنانه در ابتدای نقد دعوت به تجدیدنظر میکند. بنظر میآید که واژهی نقد هم مثل خیلی از واژهگان در کانتکست برخی از آقایان از معنا و مفهوم تهی شده و بیشتر ابزاری برای خردهگیریهای کودکانه هست تا ابزاری برایِ گفتوگوهای سازنده و پیشبرنده و عمقدهندهی شناختما از مفاهیم و پدیدههایی مانند خیزش و جنبشهای اجتماعی، زیرا که شناخت درست این پدیدهها، نقش مهمی در مواجههی درست ما با واقعیتهای اجتماعی و بدنبال آن نقش مهمی در سرنوشت ما خواهد داشت.
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍ الهام محمدی
۱۵ دی ۱۴۰۱
آقای علایی جامعهشناس محترم! مقالهی دکتر محدثی را مطالعه کرده و به نقد مبادرت ورزیدهاند.
https://t.me/sociologicalperspectives/2538
اولا باید خدمت ایشان عرض کنم که نقد و بررسی فقط به معنای نشان دادن ایرادات یک نوشتار نیست، بلکه برشمردن نکات قوت در یک نوشتار و نشان دادن اهمیت اینکه نوشتار از چه جهتی مهم هست و یا بیان اینکه نوشتار چه پرتویی را برای نمایاندن حقیقت بهدرستی تابانده است امری مهم در نقد است، زیرا نویسنده با فضای ذهنیی مخاطب بیشتر مانوس خواهد شد و بازخورد نکات مثبت قطعا در نوشتههای بعدی او آثار مثبتی خواهد داشت.
نکتهی دوم اینکه دربخش اولِ (فرستهی نخست) این مقاله، دکتر محدثی، خیزش اجتماعی را تعریف کرده و فرق بین خیزش و جنبش رو بیان کرده و در ادامه به عواملی که باعث شکلگیریی خیزش اجتماعی میشود را برشمرده. خواننده با دنبال کردن وقایعی که بعد فوت خانم مهسا امینی رخ داده، شکلگیریی خیزش اجتماعی را در بادی امر در این معنا و مفهوم تبیین شده، استنباط خواهد کرد. با دنبال کردن حوادث سه ماه اخیر در کشور و شکلگیریی اعتراضهای گسترده در دانشگاهها و برخی شهرهای ایران و با به میدان آمدن چهرههای محبوب مردم مانند رسول خادم و علی دایی و حمایت هنرمندان رشتههای مختلف مانند موسیقیدانهای معروف و صاحب نامی مانند علی قمصری و کیهانکلهر، و حمایت بازیگران مشهور و حرفهای و استعفای چند مجری از صدا و سیما و حرکات نمادینی که ورزشکاران رشتههای مختلف در میدان مسابقه در حمایت از اعتراضات از خود نشان دادن و... رفتهرفته خیزش به جنبش اجتماعی بدل شد. حال اینکه در بخش " نتیجهگیری: استنباطات نظری نیازمند بررسی تجربی" در قسمت(۱) پدیدهی اجتماعی رخ داده را جنبش توصیف کرده هیچ منافاتی با محتوای ارائهشده در مقاله ندارد، و در شمارهی (۲) همین بخش از کلمهی خیزش استفاده شده، با توجه به اینکه در ابتدای امر با خیزشی اجتماعی مواجه بودیم، اشکال اساسیای به این نوشتار وارد نمیکند.
اما این جمله در مقالهی "نگرشها و اصول تنگنظرانه ایدهئولوژیک که در آن وفاداری به سیستم بسیار مهمتر از برخورداری از تخصص و شایستگی حرفهای است، میتواند سیستم را با خلاء خبرهگانی مواجه سازد." برای من خیلی از این لحاظ که اندیشمندان و نخبگان ملت چقدر دلسوزانه و صادقانه و عالمانه به این سیستم هشدار دادن اما افسوس که مغزهای تهی فرق بین یک منتقد دلسوز و متخصص را با افرادی که با زیست انگلی به بدنهی سیستم چسبیدهاند و چاپلوسی و وفادارای به اصول سیستم را دستمایهی اترازق خود قراردادهاند را نمیفهمد و خودش با طرد منتقد سبب تخریب و کوتاهیی عمر خویش میگردد. اگر کمترین عقلانیتی در این سیستم بود به صداهایی که از نخبگان اقتصادی و سیاسی و جامعهشناسی و...گوش میداد و با جدیگرفتن هشدارها و نه حمل بر سیاهنمایی و دستمایهی ابزار سرکوب قرار دادن، بلکه با درست دیدن واقعیت موجود و بکارگیری توانش تدبیر بهترین راهحل رو برای مرتفعکردن مشکلات کشور برمیگزید.
برای من باعث تاسف است که یک جامعهشناس از خواندن یک مقاله که سعی در تبیین پدیدهای اجتماعی را داشته نه توانسته، نقاط قوتاش را برشمرد و نه توانسته مفهوم یا مولفهای به تعاریف مندرج در مقاله بیفزاید و تبیین این پدیده رو یک گام به جلو ببرد و متفرعنانه در ابتدای نقد دعوت به تجدیدنظر میکند. بنظر میآید که واژهی نقد هم مثل خیلی از واژهگان در کانتکست برخی از آقایان از معنا و مفهوم تهی شده و بیشتر ابزاری برای خردهگیریهای کودکانه هست تا ابزاری برایِ گفتوگوهای سازنده و پیشبرنده و عمقدهندهی شناختما از مفاهیم و پدیدههایی مانند خیزش و جنبشهای اجتماعی، زیرا که شناخت درست این پدیدهها، نقش مهمی در مواجههی درست ما با واقعیتهای اجتماعی و بدنبال آن نقش مهمی در سرنوشت ما خواهد داشت.
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
Telegram
رویکردهای جامعه شناختی؛ "گفتمان وفاق"
✅ناهمخوانی در تحلیل محدثی از حوادث اخیر کشور؛ از حیث کاربست مفهومی!
✍دکتر محمدحسن علایی (جامعهشناس)
دکتر حسن محدثی در مقام یک جامعهشناس انتقادی از آنجایی که از انتقاد بیشتر از تمجید استقبال می کند از مجموعه ی محسنات و نقاط قوتی که بر تحلیل های وی در…
✍دکتر محمدحسن علایی (جامعهشناس)
دکتر حسن محدثی در مقام یک جامعهشناس انتقادی از آنجایی که از انتقاد بیشتر از تمجید استقبال می کند از مجموعه ی محسنات و نقاط قوتی که بر تحلیل های وی در…
Audio
مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه برگزار کرد:
نشستهای دربارهی بحران؛
جلسه نقد و بررسی مقالهی
«چشماندازهای نظری درباره خیزشهای اجتماعی ایران»
با حضور
دکتر حسن محدثیگیلوایی (مؤلف)
و دکتر سیدجواد میریمینق (ناقد)
و برنامه
پرسش و پاسخ
پنجشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۱
ساعت ۱۷ الی ۲۰
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه
#مطالعات_هویت #درباره_بحران #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
@seyedjavadmiri
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
نشستهای دربارهی بحران؛
جلسه نقد و بررسی مقالهی
«چشماندازهای نظری درباره خیزشهای اجتماعی ایران»
با حضور
دکتر حسن محدثیگیلوایی (مؤلف)
و دکتر سیدجواد میریمینق (ناقد)
و برنامه
پرسش و پاسخ
پنجشنبه ۱۵ دی ۱۴۰۱
ساعت ۱۷ الی ۲۰
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه
#مطالعات_هویت #درباره_بحران #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
@seyedjavadmiri
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
♦️چشماندازی نظری در بارهی خیزشهای اجتماعیی ایران / ویرایش دوم، ۳۰ دی ۱۴۰۱
✍ حسن محدثیی گیلوایی
سپاس از دوستان عزیز در حلقهی تجریش برای انتشار این مقالهی بلند. منتظر نقدهای این بزرگواران هستم.
https://www.tajrishcircle.org/g1/
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
سپاس از دوستان عزیز در حلقهی تجریش برای انتشار این مقالهی بلند. منتظر نقدهای این بزرگواران هستم.
https://www.tajrishcircle.org/g1/
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
آیا باز هم بلوچستان مستثناست.pdf
762.2 KB
♦️آیا باز هم بلوچستان مستثنا است؟
✍️ داریوش مبارکی
کارشناس ارشد جامعهشناسی
۴ اسفند ۱۴۰۱
#دین
#مبارکی
#عبدالحمید
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
✍️ داریوش مبارکی
کارشناس ارشد جامعهشناسی
۴ اسفند ۱۴۰۱
#دین
#مبارکی
#عبدالحمید
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
حسن محدثی گیلوایی: چشم اندازی نظری در باره خیزشهای اجتماعی ایران
✍ حسن محدثی گیلوایی
♦️چشماندازی نظری در بارهی خیزشهای اجتماعی ایران
🎤 صدای ِ آقای محسن رسولی
محدثی: این فایل صوتی را برخی عزیزان لطف کرده اند و برای من ارسال کرده اند. خوشحال ام از دیده شدن این مقاله. من منتظر بودم روزی این مقاله به زبانهای دیگر نیز ترجمه بشود و وارد ادبیات نظریی مربوط به جنبشهای اجتماعی بشود. شاید روزی چنین اتفاقی هم بیافتد. آرزو که بر ما عیب نیست.
قدردانی میکنم از بزرگوارانی که این همه زحمت کشیده اند! من خود هرگز چنین امکاناتی در اختیار نداشته ام.
https://linktr.ee/tribunpluse
#جنبش_اجتماعی
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
♦️چشماندازی نظری در بارهی خیزشهای اجتماعی ایران
🎤 صدای ِ آقای محسن رسولی
محدثی: این فایل صوتی را برخی عزیزان لطف کرده اند و برای من ارسال کرده اند. خوشحال ام از دیده شدن این مقاله. من منتظر بودم روزی این مقاله به زبانهای دیگر نیز ترجمه بشود و وارد ادبیات نظریی مربوط به جنبشهای اجتماعی بشود. شاید روزی چنین اتفاقی هم بیافتد. آرزو که بر ما عیب نیست.
قدردانی میکنم از بزرگوارانی که این همه زحمت کشیده اند! من خود هرگز چنین امکاناتی در اختیار نداشته ام.
https://linktr.ee/tribunpluse
#جنبش_اجتماعی
#خیزش_اجتماعی
@NewHasanMohaddesi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️فاجعهی پس از جنبش اجتماعی و یأس سیاه
سخنرانی در همآیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانهی سرمایهی انسانی» / پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر (تالار خواجه نصیر مرکز همایشهای صدا و سیما)
🎤حسن محدثیی گیلوایی
بازنشر: ۱۱ دی ۱۴۰۲
وعده داده بودم محتوای این سخنرانی را تقدیم مخاطبان محترم بکنم و اینک به لطف دوستان توفیق این کار را یافتم. از دوستان و سروران عزیز در مؤسسهی روما (برگزار کنندهی کنفرانس) بابت در اختیار گذاشتن ویدئوی این سخنرانی و اجازهی انتشار آن بسیار سپاسگزار ام!
برای دیدن و شنیدن سایر سخنرانیهای این کنفرانس، میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: 👇
http://www.youtube.com/channel/UCOa8_lodETkV42NzD0UASEw
#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینهی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه
@NewHasanMohaddesi
سخنرانی در همآیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانهی سرمایهی انسانی» / پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر (تالار خواجه نصیر مرکز همایشهای صدا و سیما)
🎤حسن محدثیی گیلوایی
بازنشر: ۱۱ دی ۱۴۰۲
وعده داده بودم محتوای این سخنرانی را تقدیم مخاطبان محترم بکنم و اینک به لطف دوستان توفیق این کار را یافتم. از دوستان و سروران عزیز در مؤسسهی روما (برگزار کنندهی کنفرانس) بابت در اختیار گذاشتن ویدئوی این سخنرانی و اجازهی انتشار آن بسیار سپاسگزار ام!
برای دیدن و شنیدن سایر سخنرانیهای این کنفرانس، میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: 👇
http://www.youtube.com/channel/UCOa8_lodETkV42NzD0UASEw
#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینهی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from زیر سقف آسمان
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
♦️فاجعهی پس از جنبش اجتماعی و یأس سیاه
سخنرانی در همآیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانهی سرمایهی انسانی» / پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر (تالار خواجه نصیر مرکز همایشهای صدا و سیما)
🎤حسن محدثیی گیلوایی
بازنشر: ۱۱ دی ۱۴۰۲
وعده داده بودم محتوای این سخنرانی را تقدیم مخاطبان محترم بکنم و اینک به لطف دوستان توفیق این کار را یافتم. از دوستان و سروران عزیز در مؤسسهی روما (برگزار کنندهی کنفرانس) بابت در اختیار گذاشتن ویدئوی این سخنرانی و اجازهی انتشار آن بسیار سپاسگزار ام!
برای دیدن و شنیدن سایر سخنرانیهای این کنفرانس، میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: 👇
http://www.youtube.com/channel/UCOa8_lodETkV42NzD0UASEw
#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینهی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه
@NewHasanMohaddesi
سخنرانی در همآیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانهی سرمایهی انسانی» / پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر (تالار خواجه نصیر مرکز همایشهای صدا و سیما)
🎤حسن محدثیی گیلوایی
بازنشر: ۱۱ دی ۱۴۰۲
وعده داده بودم محتوای این سخنرانی را تقدیم مخاطبان محترم بکنم و اینک به لطف دوستان توفیق این کار را یافتم. از دوستان و سروران عزیز در مؤسسهی روما (برگزار کنندهی کنفرانس) بابت در اختیار گذاشتن ویدئوی این سخنرانی و اجازهی انتشار آن بسیار سپاسگزار ام!
برای دیدن و شنیدن سایر سخنرانیهای این کنفرانس، میتوانید به لینک زیر مراجعه نمایید: 👇
http://www.youtube.com/channel/UCOa8_lodETkV42NzD0UASEw
#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینهی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه
@NewHasanMohaddesi
فاجعهی_پس_از_جنبش_اجتماعی_و_یأس_سیاه.pdf
652.1 KB
♦️پاورپوینت سخنرانیی فاجعهی پس از جنبش اجتماعی و یأس سیاه
پاورپوینت سخنرانی در همآیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانهی سرمایهی انسانی» / پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر (تالار خواجه نصیر مرکز همایشهای صدا و سیما)
🎤حسن محدثیی گیلوایی
بازنشر: ۱۵ دی ۱۴۰۲
#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینهی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه
@NewHasanMohaddesi
پاورپوینت سخنرانی در همآیش «استیصال یا انتظار؟ پنجمین کنفرانس سالیانهی سرمایهی انسانی» / پنجشنبه ۹ شهریور ۱۴۰۲/ ساعت ۴ تا ۶ بعد از ظهر (تالار خواجه نصیر مرکز همایشهای صدا و سیما)
🎤حسن محدثیی گیلوایی
بازنشر: ۱۵ دی ۱۴۰۲
#یأس
#امید
#فاجعه
#یأس_سیاه
#خیزش_اجتماعی
#جنبش_اجتماعی
#زمینهی_مولد_استیصال_و_یأس_سیاه
@NewHasanMohaddesi