«اولین بار که به میتیلینی (Mytilene) سفر کردم تابستان سال ۲۰۱۴ بود. میتیلینی، مرکز جزیرهی لزبوس (Lesbos) است که نزدیکترین جزیرهی یونان به ساحل ترکیه است. چیزی حدود ۹ میل دریایی. و همین سببِ هجوم پناهجویان با قایقهای کوچک بادی از کرانههای ترکیه به سمت لزبوس میشود. آن بار برای پیشتولید فیلم داستانیام به نام «فردا گذر خواهم کرد» به جزیرهی میتیلینی سفر کرده بودم. همه دربارهی اردوگاه موریا (Moria) حرف میزدند که توسط دولت یونان و اتحادیهی اروپا اداره میشد و اکثر پناهجویان را به آنجا میبردند، که جهنمی بود. و همینطور هم ماند تا آتش گرفت و خاکستر شد. اما از اردوگاه خودگردان پیکپا (PIKPA) هم سخن میگفتند. اردوگاه پیکپا حدود ۸ کیلومتر با شهر میتیلینی فاصله داشت و در اردوگاه تابستانی متروکهای بنا شده بود. باید از یک جادهی فرعی از کنار ساحل میرفتید تا پیکپا را محصور در جنگلی از درختهای کاج مییافتید، در آرامشی که با آشفتگی و بیپناهی پناهجویان در تناقض کامل بود...آخرین بار در سپتامبر ۲۰۲۰ آنجا بودم که حاصل آن این سه فیلم کوتاه است.»
aasoo.org/fa/multimedia/videos/3378
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/multimedia/videos/3378
@NashrAasoo 🔻
Aasoo - آسو
«اولین بار که به میتیلینی (Mytilene) سفر کردم تابستان سال ۲۰۱۴ بود. میتیلینی، مرکز جزیرهی لزبوس (Lesbos) است که نزدیکترین جزیرهی یونان به ساحل ترکیه است. چیزی حدود ۹ میل دریایی. و همین سببِ هجوم پناهجویان با قایقهای کوچک بادی از کرانههای ترکیه به سمت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چهارراه پیکپا
از سال ۲۰۱۲ مهاجرانی که به شهر میتیلان در یونان وارد میشوند مأمنی به نام «پیکپا» داشتند. این کمپ که توسط خود پناهجویان اداره میشد برای بیش از ۳۰ هزار نفر از ملیتها و قومیتهای متفاوت خانهای امن و شرافتمندانه بوده است. در اکتبر سال ۲۰۲۰ مقامات یونانی پیکپا را به دلایلی نامشخص تعطیل کردند.
@NashrAasoo 🎥
از سال ۲۰۱۲ مهاجرانی که به شهر میتیلان در یونان وارد میشوند مأمنی به نام «پیکپا» داشتند. این کمپ که توسط خود پناهجویان اداره میشد برای بیش از ۳۰ هزار نفر از ملیتها و قومیتهای متفاوت خانهای امن و شرافتمندانه بوده است. در اکتبر سال ۲۰۲۰ مقامات یونانی پیکپا را به دلایلی نامشخص تعطیل کردند.
@NashrAasoo 🎥
Aasoo - آسو
«اولین بار که به میتیلینی (Mytilene) سفر کردم تابستان سال ۲۰۱۴ بود. میتیلینی، مرکز جزیرهی لزبوس (Lesbos) است که نزدیکترین جزیرهی یونان به ساحل ترکیه است. چیزی حدود ۹ میل دریایی. و همین سببِ هجوم پناهجویان با قایقهای کوچک بادی از کرانههای ترکیه به سمت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نان روزانه
موریا (کمپ اصلی پناهجویان در شهر میتیلان) در سپتامبر ۲۰۲۰ در یک آتشسوزی سوخت و بیش از ۱۳هزار پناهجو بدون سرپناه ماندند. ساکنان کمپِ پیکپا به نشانهی همبستگی، با آشپزی و ارسال غذا، به کمک ساکنان موریان شتافتند.
@NashrAasoo 🎥
موریا (کمپ اصلی پناهجویان در شهر میتیلان) در سپتامبر ۲۰۲۰ در یک آتشسوزی سوخت و بیش از ۱۳هزار پناهجو بدون سرپناه ماندند. ساکنان کمپِ پیکپا به نشانهی همبستگی، با آشپزی و ارسال غذا، به کمک ساکنان موریان شتافتند.
@NashrAasoo 🎥
Aasoo - آسو
«اولین بار که به میتیلینی (Mytilene) سفر کردم تابستان سال ۲۰۱۴ بود. میتیلینی، مرکز جزیرهی لزبوس (Lesbos) است که نزدیکترین جزیرهی یونان به ساحل ترکیه است. چیزی حدود ۹ میل دریایی. و همین سببِ هجوم پناهجویان با قایقهای کوچک بادی از کرانههای ترکیه به سمت…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
همیشه مهاجر
ساکنان کمپ پیکپا در روزهای نخست پس از آتشسوزی در کمپ موریا، روزانه در حدود هزار وعده غذا به موریا فرستادند.
@NashrAasoo 🎥
ساکنان کمپ پیکپا در روزهای نخست پس از آتشسوزی در کمپ موریا، روزانه در حدود هزار وعده غذا به موریا فرستادند.
@NashrAasoo 🎥
در نوروز امسال ترکیه اعلام کرد که با فرمان رئیس جمهور، از پیمان جهانیِ منع خشونت علیه زنان، معروف به پیمان استانبول، خارج شده است. این تصمیم به اعتراضاتی در داخل و خارج ترکیه انجامید و مسئولان اتحادیهی اروپا هم از آن انتقاد کردند. در این گزارش، سیما حسینزاده با نگاهی به سابقهی پیماننامهی استانبول، اهمیت آن و علل اعتراضات جنبش زنان ترکیه را شرح میدهد.
aasoo.org/fa/articles/3377
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/3377
@NashrAasoo 🔻
ترغیب خشونت علیه زنان در ترکیه؟ 🔻
🙋🏻♀️ در ترکیه، همچون بسیاری از دیگر کشورها، آمار خشونت خانگی بالاست. سالها قبل از صدور پیمان استانبول، یکی از موارد فراوان خشونت خانگی در ترکیه انگیزهای شد تا این پیمان به وجود آید. ناهیده اوپوز پس از ۳۶ شکایت نافرجام علیه شوهرش به علت ارتکاب خشونت، سرانجام در ۱۵ ژوئیهی ۲۰۰۲ شکایت خود را نزد دادگاه حقوق بشر اروپا برد و این دادگاه پس از ۷ سال به نفع او رأی داد. حکم نهایی این بود که «دولت ترکیه در حمایت از شهروند آسیبدیده از خشونت خانگی ناتوان است» و بنابراین دولت ترکیه مجبور به پرداخت غرامت به ناهیده اوپوز شد. همین اتفاق الهامبخش گروهی از فعالان مدنی جنبش زنان ترکیه شد تا با کمک شورای اروپا به تهیهی پیشنویس قوانینی الزامآور برای مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی اقدام کنند.
🙋🏻♀️ این پیمان، که اولین متن حقوقی بینالمللی معتبر در اروپا برای مقابله با خشونت خانگی است، چارچوبی برای پیشگیری از خشونت خانگی تعیین میکند و حمایت و محافظت از قربانیان و پیگرد قانونی متخلفان را از وظایف کشورهای امضاکننده برمیشمارد و آنها را به مقابله با این معضل اجتماعی ملزم میکند. متن این پیمان به کوشش نمایندگان چند کشور اروپایی و گروهی از فعالان جنبش زنان تدوین شده است. پیشنویس نهایی متن در یازده مه ۲۰۱۱ در استانبول برای جمعآوری امضاء ارائه شد. احمد داوود اوغلو، وزیر امور خارجهی وقت ترکیه، به عنوان اولین نفر و به نمایندگی از دولت ترکیه امضای خود را پای این پیشنویس گذاشت، و به همین علت این معاهده پیمان استانبول نامیده شد. در واقع، ترکیه اولین کشوری است که توانست این پیماننامه را در پارلمانش با اکثریت مطلق، ۲۴۶ رأی موافق و بدون رأی مخالف، به تصویب برساند. از سال ۲۰۱۳ تاکنون ۴۷ کشور دیگر اروپایی نیز این پیمان را در پارلمان خود تصویب کرده و ملزم به اجرای مفاد پیمان شدهاند.
🙋🏻♀️ از وقتی که گروه نظارت بر اجرای پیماننامه شروع به کار کرد ریاست این کمیته را فریده آجار بر عهده گرفت. او که از فعالان دانشگاهی جنبش زنان ترکیه و از تدوینکنندگان متن اولیهی پیمان استانبول است، در واکنش به لغو پیمان گفت: «این پیمان نام استانبول را بر خود حمل میکند، چگونه ترکیه میتواند از آن خارج شود؟ این پیمان میتواند سند افتخار ما در جهت حذف خشونت خانگی باشد نه اینکه با دلایل واهی و بیاساس از آن خارج شویم. تحقیقاتی که در ماه اوت گذشته انجام دادیم نشان میدهد که مردم پیمان استانبول را گامی مؤثر در بهبود زندگی زنان و ایجاد جامعهای برابر میدانند.»
@NashrAasoo 💭
🙋🏻♀️ در ترکیه، همچون بسیاری از دیگر کشورها، آمار خشونت خانگی بالاست. سالها قبل از صدور پیمان استانبول، یکی از موارد فراوان خشونت خانگی در ترکیه انگیزهای شد تا این پیمان به وجود آید. ناهیده اوپوز پس از ۳۶ شکایت نافرجام علیه شوهرش به علت ارتکاب خشونت، سرانجام در ۱۵ ژوئیهی ۲۰۰۲ شکایت خود را نزد دادگاه حقوق بشر اروپا برد و این دادگاه پس از ۷ سال به نفع او رأی داد. حکم نهایی این بود که «دولت ترکیه در حمایت از شهروند آسیبدیده از خشونت خانگی ناتوان است» و بنابراین دولت ترکیه مجبور به پرداخت غرامت به ناهیده اوپوز شد. همین اتفاق الهامبخش گروهی از فعالان مدنی جنبش زنان ترکیه شد تا با کمک شورای اروپا به تهیهی پیشنویس قوانینی الزامآور برای مبارزه با خشونت علیه زنان و خشونت خانگی اقدام کنند.
🙋🏻♀️ این پیمان، که اولین متن حقوقی بینالمللی معتبر در اروپا برای مقابله با خشونت خانگی است، چارچوبی برای پیشگیری از خشونت خانگی تعیین میکند و حمایت و محافظت از قربانیان و پیگرد قانونی متخلفان را از وظایف کشورهای امضاکننده برمیشمارد و آنها را به مقابله با این معضل اجتماعی ملزم میکند. متن این پیمان به کوشش نمایندگان چند کشور اروپایی و گروهی از فعالان جنبش زنان تدوین شده است. پیشنویس نهایی متن در یازده مه ۲۰۱۱ در استانبول برای جمعآوری امضاء ارائه شد. احمد داوود اوغلو، وزیر امور خارجهی وقت ترکیه، به عنوان اولین نفر و به نمایندگی از دولت ترکیه امضای خود را پای این پیشنویس گذاشت، و به همین علت این معاهده پیمان استانبول نامیده شد. در واقع، ترکیه اولین کشوری است که توانست این پیماننامه را در پارلمانش با اکثریت مطلق، ۲۴۶ رأی موافق و بدون رأی مخالف، به تصویب برساند. از سال ۲۰۱۳ تاکنون ۴۷ کشور دیگر اروپایی نیز این پیمان را در پارلمان خود تصویب کرده و ملزم به اجرای مفاد پیمان شدهاند.
🙋🏻♀️ از وقتی که گروه نظارت بر اجرای پیماننامه شروع به کار کرد ریاست این کمیته را فریده آجار بر عهده گرفت. او که از فعالان دانشگاهی جنبش زنان ترکیه و از تدوینکنندگان متن اولیهی پیمان استانبول است، در واکنش به لغو پیمان گفت: «این پیمان نام استانبول را بر خود حمل میکند، چگونه ترکیه میتواند از آن خارج شود؟ این پیمان میتواند سند افتخار ما در جهت حذف خشونت خانگی باشد نه اینکه با دلایل واهی و بیاساس از آن خارج شویم. تحقیقاتی که در ماه اوت گذشته انجام دادیم نشان میدهد که مردم پیمان استانبول را گامی مؤثر در بهبود زندگی زنان و ایجاد جامعهای برابر میدانند.»
@NashrAasoo 💭
Telegraph
ترغیب خشونت علیه زنان در ترکیه؟
در نوروز امسال ترکیه اعلام کرد که با فرمان رئیس جمهور، از پیمان جهانیِ منع خشونت علیه زنان، معروف به پیمان استانبول، خارج شده است. این تصمیم به اعتراضاتی در داخل و خارج ترکیه انجامید و مسئولان اتحادیهی اروپا هم از آن انتقاد کردند. در این گزارش، سیما حسینزاده…
گفتگو با شهرزاد مجاب پژوهشگر، نویسنده، فعال سیاسی، استاد مطالعات زنان، و مدیر مطالعات برابری و همبستگی در دانشگاه تورنتو دربارهی مطالعات کُردستان و زنان کُرد
aasoo.org/fa/articles/3379
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/3379
@NashrAasoo 🔻
مطالعات کُردستان و زنان کُرد 🔻
🗨 شهرزاد مجاب:«مبارزات کُردها در خاورمیانه اهمیت فراوانی دارد و شامل جنبههای مختلفی است. این مطالعات و منابع، جنبههای مختلف مبارزات سیاسی در خاورمیانه را مطرح میکنند: نقش دولتها در سرکوب ملیتهای منطقه را نشان میدهند و توجه ما را به سیستمهای زبانکُشی و فرهنگکُشی جلب میکنند. این تحقیقات پیچیدگی مسائل زنان، که سرکوبهای اقتصادی، مذهبی، ملی و جنسی را یکجا در خود دارند، مطرح میکنند. بیتردید تکثر لایههای سرکوب سیاسی و مبارزات زنان علیه آنها، چه به شکل مسلحانه چه به صورت مبارزات مدنی، درسهای زیادی برای پژوهشهای علمی دارد. این مبارزات در قالبهای متفاوت دیگری مانند خاطرهنویسی، شعر، ادبیات، فولکلور، هنرهای تجسمی و فیلم در حال انجام است. همهی اینها وجود دارند اما چون از آنها بیخبریم وارد دانش ما نمیشوند.»
🗨 «در رویکرد غالب، نوعی نگاه «اگزوتیک» به زنان کرد وجود دارد، به این شکل که چون زنان کُرد چادر و روبنده و پوشش اسلامی ندارند و سکولارترند یا چون مثلاً رقصهایشان دستهجمعی بوده اینگونه تعبیر میشود که آزادی جنسی و آزادی زنان در کردستان بیشتر است. یعنی یک نوع روایت شرقشناختی یا تبلیغاتی که ساختار نابرابری حاصل از قدرت مرد/پدرسالاری را نمیبیند. در نتیجه، یک جور افسانه در مورد زنان کُرد ساخته شده است مبنی بر اینکه آنها از زنان فارس و ترک و عرب رهاتر و آزادترند که این واقعیت ندارد. روابط مرد/پدر سالارانه در کردستان بسیار شدید و خشن است. منابعی که ما جمعآوری کردهایم را میتوان برای نشان دادن این واقعیت به کار برد.»
🗨 «من بارها گفتهام که همبستگی با مبارزات زنان کُرد از طرح آنها به عنوان «مسئله» بر نمیخیزد بلکه باید پرسید که زندگی زنان کُرد تحت سرکوب دولتهای مرکزی، جنگ، آوارگی، نسلکشی، روابط منسوخ سنتی-مذهبی زنستیز، فقر اقتصادی ناشی از اقتصاد سرمایهداری چه درسهایی برای ما در بر دارد. کدام دانش و چه روش فکری و عملیای میتواند تمام این پیچیدگیها را ببیند و پروژهای رهاییبخش ارائه دهد. به نظر من، دخالت جسورانهی فکری و سیاسی زنان کُرد در مقابله با ساختارهایی که نام بردم بسیار ضروری است. این کار نیاز به دانش و عمل انقلابی دارد تا بتوان همبستگیای مبتنی بر زدودن ستم ملی، جنسیتی و استثمار طبقاتی بنیان نهاد.»
@NashrAasoo 💭
🗨 شهرزاد مجاب:«مبارزات کُردها در خاورمیانه اهمیت فراوانی دارد و شامل جنبههای مختلفی است. این مطالعات و منابع، جنبههای مختلف مبارزات سیاسی در خاورمیانه را مطرح میکنند: نقش دولتها در سرکوب ملیتهای منطقه را نشان میدهند و توجه ما را به سیستمهای زبانکُشی و فرهنگکُشی جلب میکنند. این تحقیقات پیچیدگی مسائل زنان، که سرکوبهای اقتصادی، مذهبی، ملی و جنسی را یکجا در خود دارند، مطرح میکنند. بیتردید تکثر لایههای سرکوب سیاسی و مبارزات زنان علیه آنها، چه به شکل مسلحانه چه به صورت مبارزات مدنی، درسهای زیادی برای پژوهشهای علمی دارد. این مبارزات در قالبهای متفاوت دیگری مانند خاطرهنویسی، شعر، ادبیات، فولکلور، هنرهای تجسمی و فیلم در حال انجام است. همهی اینها وجود دارند اما چون از آنها بیخبریم وارد دانش ما نمیشوند.»
🗨 «در رویکرد غالب، نوعی نگاه «اگزوتیک» به زنان کرد وجود دارد، به این شکل که چون زنان کُرد چادر و روبنده و پوشش اسلامی ندارند و سکولارترند یا چون مثلاً رقصهایشان دستهجمعی بوده اینگونه تعبیر میشود که آزادی جنسی و آزادی زنان در کردستان بیشتر است. یعنی یک نوع روایت شرقشناختی یا تبلیغاتی که ساختار نابرابری حاصل از قدرت مرد/پدرسالاری را نمیبیند. در نتیجه، یک جور افسانه در مورد زنان کُرد ساخته شده است مبنی بر اینکه آنها از زنان فارس و ترک و عرب رهاتر و آزادترند که این واقعیت ندارد. روابط مرد/پدر سالارانه در کردستان بسیار شدید و خشن است. منابعی که ما جمعآوری کردهایم را میتوان برای نشان دادن این واقعیت به کار برد.»
🗨 «من بارها گفتهام که همبستگی با مبارزات زنان کُرد از طرح آنها به عنوان «مسئله» بر نمیخیزد بلکه باید پرسید که زندگی زنان کُرد تحت سرکوب دولتهای مرکزی، جنگ، آوارگی، نسلکشی، روابط منسوخ سنتی-مذهبی زنستیز، فقر اقتصادی ناشی از اقتصاد سرمایهداری چه درسهایی برای ما در بر دارد. کدام دانش و چه روش فکری و عملیای میتواند تمام این پیچیدگیها را ببیند و پروژهای رهاییبخش ارائه دهد. به نظر من، دخالت جسورانهی فکری و سیاسی زنان کُرد در مقابله با ساختارهایی که نام بردم بسیار ضروری است. این کار نیاز به دانش و عمل انقلابی دارد تا بتوان همبستگیای مبتنی بر زدودن ستم ملی، جنسیتی و استثمار طبقاتی بنیان نهاد.»
@NashrAasoo 💭
Telegraph
مطالعات کُردستان و زنان کُرد
شهرزاد مجاب پژوهشگر، نویسنده، فعال سیاسی، استاد مطالعات زنان، و مدیر مطالعات برابری و همبستگی در دانشگاه تورنتو است. کتابها و مقالات متعددی از دکتر مجاب دربارهی تأثیرات جنگ، مهاجرت و خشونت بر آموزش و یادگیری زنان؛ جنسیت، دولت، و رویکرد فمینیستی در آموزش…
#دفترهای_آسو، شمارهی پانزدهم با عنوان «دیگران در میان ما؛ تجربهی زندگی مهاجران در ایران» منتشر شد.
📚 گرچه مسئلهی اقلیت بودن در ایران، هر روز که میگذرد، توجه بیشتری بر میانگیزد، اما هنوز به مسئلهی مرکزی ما تبدیل نشده است. توجه به مسئلهی اقلیتها و شنیدن صدای آنها و آموختن از آنچه آنها تجربه کردهاند، میتواند به رویکردی عمومی تبدیل شود. از اقلیتهای اتنیکی تا اقلیتهای دینی و جنسی و نیز مهاجران به ایران، همگان از تجربهی تبعیض، تحقیر، رنج و ستم سخن گفتهاند. این تجربهی «آنها» را نه فقط حکومت، بلکه «ما» با هم ایجاد کردهایم و مسئولیت جمعی ماست. البته ممکن است میزان همدستی ما در هر گروهی، متفاوت با گروه دیگر باشد، و حتی در یک گروه از جمله اقلیتها باشیم که تجربهی ستم دارند و در جای دیگر از اکثریتی که ستم کردهاند. اما فارغ از آنچه هر کسی در جایگاه فردیاش چه نقشی دارد، مسئولیت جمعی جامعهی ایران در مواجهه با اقلیتها قابل انکار نیست.
aasoo.org/fa/daftarha/3380
@NashrAasoo 🔻
📚 گرچه مسئلهی اقلیت بودن در ایران، هر روز که میگذرد، توجه بیشتری بر میانگیزد، اما هنوز به مسئلهی مرکزی ما تبدیل نشده است. توجه به مسئلهی اقلیتها و شنیدن صدای آنها و آموختن از آنچه آنها تجربه کردهاند، میتواند به رویکردی عمومی تبدیل شود. از اقلیتهای اتنیکی تا اقلیتهای دینی و جنسی و نیز مهاجران به ایران، همگان از تجربهی تبعیض، تحقیر، رنج و ستم سخن گفتهاند. این تجربهی «آنها» را نه فقط حکومت، بلکه «ما» با هم ایجاد کردهایم و مسئولیت جمعی ماست. البته ممکن است میزان همدستی ما در هر گروهی، متفاوت با گروه دیگر باشد، و حتی در یک گروه از جمله اقلیتها باشیم که تجربهی ستم دارند و در جای دیگر از اکثریتی که ستم کردهاند. اما فارغ از آنچه هر کسی در جایگاه فردیاش چه نقشی دارد، مسئولیت جمعی جامعهی ایران در مواجهه با اقلیتها قابل انکار نیست.
aasoo.org/fa/daftarha/3380
@NashrAasoo 🔻
Aasoo - آسو
#دفترهای_آسو، شمارهی پانزدهم با عنوان «دیگران در میان ما؛ تجربهی زندگی مهاجران در ایران» منتشر شد. 📚 گرچه مسئلهی اقلیت بودن در ایران، هر روز که میگذرد، توجه بیشتری بر میانگیزد، اما هنوز به مسئلهی مرکزی ما تبدیل نشده است. توجه به مسئلهی اقلیتها و…
Others Amongst Us. aaSoo. Book 15.pdf
5.3 MB
#دفترهای_آسو، شمارهی پانزدهم با عنوان «دیگران در میان ما؛ تجربهی زندگی مهاجران در ایران» منتشر شد. دانلود کنید:
@NashrAasoo 📚
@NashrAasoo 📚
«سکولاریسم اساساً نوعی ایدئولوژی نیست بلکه به این معناست که در جامعهی بشری، امر قدسی در جایگاه خاص معنوی قرار میگیرد و بر نهادهای اجتماعی حکم نمیراند. بر این پایه، میتوان معتقد به هر مذهبی بود اما نمیتوان از اعتقاد خود نوعی الگوی فراگیر ساخت و آن را به دیگران تحمیل کرد.»
aasoo.org/fa/articles/3376
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/3376
@NashrAasoo 🔻
اسلامگرایی، انقلاب ایران و فمینیسم اسلامی 🔻
🗨 شهلا شفیق:«اسلام از ابتدای ظهور در شبهجزیرهی عربستان در قرن هفتم، با سیاست گره خورده است. تحقیقات، از جمله پژوهشهای ماکسیم رودنسون، نشان میدهد که برآمدن اسلام، روند فروپاشی نظام قبیلهای در آن شبهجزیره را به سرانجام رساند و امکان شکلگیری امپراتوریای را فراهم کرد که توانست با امپراتوریهای اطراف خود هماوردی کند. میدانیم که پیامبر اسلام به دنبال پیروزی، نظامی را پیریزی کرد که در آن، تمام اعضای قبایل، متحد و همه به عنوان مسلمان، صاحب جایگاه میشدند. کسانی که پیش از آن قدرتی نداشتند، به عنوان سربازان اسلام و رؤسای قدرتمند قبایل، جایگاه رهبری یافتند. اما به گمان من، اسلامگرایی به معنای اسلام سیاسی دوران معاصر، پدیدهای جدید است که نمیتوان آن را با دین اسلام یکی گرفت. روشن است که اسلامگرایی بر آموزههای اسلامی تکیه میکند اما آنچه پدید میآورد، گونهای ایدئولوژیسازی مدرن از مذهب است. توجه به این موضوع اهمیت دارد زیرا یکسان گرفتن اسلامگرایی با مذهب اسلام، ما را دچار بدفهمی و اشتباه خواهد کرد.»
🗨«اسلامگرایی، مثل فاشیسم، پدیدهای مدرن است که علیه مدرنیت سیاسی (که حامل ارزشهای دموکراتیک است) بر میخیزد. البته ما میتوانیم در جهان باستان بر پدیدههایی انگشت بگذاریم و آنها را فاشیستی بنامیم. اما این یکسانانگاری درست نیست. فاشیسم پدیدهی نوینی است که در برخورد و تعارض با الگوی دموکراتیک به وجود آمده اما قادر است برای قدرتگیری، از الگوی دموکراتیک استفاده کند. برای مثال، هیتلر بر پایهی انتخابات در آلمان به قدرت رسید اما با تمام نیرو برای شکستن سیستم دموکراتیک و جایگزینی یک سیستم توتالیتر تلاش کرد.»
🗨 «شریعتی در پردازش الگوی اسلام انقلابی و رهاییبخش، آموزههای شیعی را با دیدگاههای اگزیستانسیالیستی و مارکسیستی و بومیگرایانه (نظیر رویکرد فانون) در هم میآمیخت. خمینیسم اما با بهرهگیری ماهرانه از آرمانشهر اسلامگرای برساختهی شریعتی، با فرهنگ لغت خود، مفاهیم قرآنی نظیر امت و طاغوت و جهاد را برای ساخت و پرداخت زبان سیاسی ایدئولوژیک به کار گرفت. نیروهای سیاسی غیر اسلامگرا از چپها تا ملیگرایان از این زبان استقبال کردند. برای مثال، وقتی که خمینی از جنگ با طاغوت و شیطان بزرگ سخن میگفت، آنها این مفاهیم را به مبارزهی ضددیکتاتوری و ضدامپریالیستی تعبیر کردند و این چنین هر یک از ظن خود یار خمینیستها گشتند و شد آنچه شد.»
@NashrAasoo 💭
🗨 شهلا شفیق:«اسلام از ابتدای ظهور در شبهجزیرهی عربستان در قرن هفتم، با سیاست گره خورده است. تحقیقات، از جمله پژوهشهای ماکسیم رودنسون، نشان میدهد که برآمدن اسلام، روند فروپاشی نظام قبیلهای در آن شبهجزیره را به سرانجام رساند و امکان شکلگیری امپراتوریای را فراهم کرد که توانست با امپراتوریهای اطراف خود هماوردی کند. میدانیم که پیامبر اسلام به دنبال پیروزی، نظامی را پیریزی کرد که در آن، تمام اعضای قبایل، متحد و همه به عنوان مسلمان، صاحب جایگاه میشدند. کسانی که پیش از آن قدرتی نداشتند، به عنوان سربازان اسلام و رؤسای قدرتمند قبایل، جایگاه رهبری یافتند. اما به گمان من، اسلامگرایی به معنای اسلام سیاسی دوران معاصر، پدیدهای جدید است که نمیتوان آن را با دین اسلام یکی گرفت. روشن است که اسلامگرایی بر آموزههای اسلامی تکیه میکند اما آنچه پدید میآورد، گونهای ایدئولوژیسازی مدرن از مذهب است. توجه به این موضوع اهمیت دارد زیرا یکسان گرفتن اسلامگرایی با مذهب اسلام، ما را دچار بدفهمی و اشتباه خواهد کرد.»
🗨«اسلامگرایی، مثل فاشیسم، پدیدهای مدرن است که علیه مدرنیت سیاسی (که حامل ارزشهای دموکراتیک است) بر میخیزد. البته ما میتوانیم در جهان باستان بر پدیدههایی انگشت بگذاریم و آنها را فاشیستی بنامیم. اما این یکسانانگاری درست نیست. فاشیسم پدیدهی نوینی است که در برخورد و تعارض با الگوی دموکراتیک به وجود آمده اما قادر است برای قدرتگیری، از الگوی دموکراتیک استفاده کند. برای مثال، هیتلر بر پایهی انتخابات در آلمان به قدرت رسید اما با تمام نیرو برای شکستن سیستم دموکراتیک و جایگزینی یک سیستم توتالیتر تلاش کرد.»
🗨 «شریعتی در پردازش الگوی اسلام انقلابی و رهاییبخش، آموزههای شیعی را با دیدگاههای اگزیستانسیالیستی و مارکسیستی و بومیگرایانه (نظیر رویکرد فانون) در هم میآمیخت. خمینیسم اما با بهرهگیری ماهرانه از آرمانشهر اسلامگرای برساختهی شریعتی، با فرهنگ لغت خود، مفاهیم قرآنی نظیر امت و طاغوت و جهاد را برای ساخت و پرداخت زبان سیاسی ایدئولوژیک به کار گرفت. نیروهای سیاسی غیر اسلامگرا از چپها تا ملیگرایان از این زبان استقبال کردند. برای مثال، وقتی که خمینی از جنگ با طاغوت و شیطان بزرگ سخن میگفت، آنها این مفاهیم را به مبارزهی ضددیکتاتوری و ضدامپریالیستی تعبیر کردند و این چنین هر یک از ظن خود یار خمینیستها گشتند و شد آنچه شد.»
@NashrAasoo 💭
Telegraph
اسلامگرایی، انقلاب ایران و فمینیسم اسلامی
شهلا شفیق، نویسنده، پژوهشگر و فعال حقوق بشر و برابری زنان است. او در سال ۱۹۸۲ ناگزیر به ترک ایران شد و از آن پس در فرانسه زندگی میکند. او دانشآموختهی جامعهشناسی است و به نویسندگی، و پژوهش و آموزش در حوزهی روابط بین فرهنگی اشتغال دارد. یکی از ویژگیهای…
«همهگیری جهانی بیماری کرونا به ما تا حدی نشان داده است که زندگی بدون لمس چگونه خواهد بود. ترس از دیگران، آلوده شدن و لمس برای بسیاری از ما فرصتی فراهم کرده که بفهمیم چقدر دلتنگ در آغوش کشیدنها و دست دادنهای ناگهانی و بیحواس هستیم. فاصلهگذاری اجتماعی زخمهایی نامرئی روی پوستمان بر جای میگذارد. اکثر مردم میگویند یکی از اولین کارهایی که بعد از پایان همهگیری جهانی انجام خواهند داد به آغوش کشیدن عزیزانشان است.»
aasoo.org/fa/articles/3375
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/3375
@NashrAasoo 🔻
نیاز به لمس 🔻
🤝 لامسه اولین حسی است که جهان را با آن تجربه میکنیم و آخرین حسی است که با نزدیک شدن به تیغ برندهی مرگ ما را ترک میکند. مارگارت اتوود در رمان آدمکش کور (۲۰۰۰) مینویسد «لامسه قبل از بینایی میآید و قبل از تکلم. اولین و آخرین زبان ماست و همیشه حقیقت را میگوید.» بیولوژی ما گواهی بر این مسئله است. پوست جنین انسان با کرکهای ظریفی پوشیده شده که در حدود هفتهی شانزدهم بارداری ظاهر میشوند. پژوهشگران معتقدند این کرکها باعث تشدید حس خوشایندی میشوند که جنین از تماس پوستش با مایع آمنیوتیک بدن مادر احساس میکند، صورت ابتداییِ همان حس گرم و آرامشبخشی که نوزاد پس از تولد هنگامی که به آغوش کشیده میشود تجربه میکند.
🤝 در دههی ۱۹۹۰ موجی از پژوهشها انجام شد که اثرات منفی کمبود لمس بر رشد انسان را واضح ساختند. چندین پژوهش نشان دادهاند که کودکانِ پرورشگاهی در رومانی که در سالهای اولیهی زندگی از لمس شدن محروم بودند بعدها دچار نقایص رفتاری و شناختی و همچنین تفاوتهای آشکار در نحوهی تکامل مغزشان شدند. در بزرگسالی، افرادی که تماسهای اجتماعی محدودی دارند نسبت به کسانی که روابط اجتماعی مستحکمی دارند بیشتر در معرض خطر مرگ زودهنگام هستند. تماس لمسی همچنین با افزایش سن اهمیت ویژهای مییابد. برای مثال، در یک پژوهش، لمس ملایم باعث جذب بهتر غذا در سالمندانی شد که در یک مرکز مراقبتی بستری بودند. حتی هنگامی که نمیتوانیم به خوبی قبل ببینیم، بشنویم یا صحبت کنیم، تقریباً همیشه میتوانیم برای کاوش در جهان پیرامونمان و ارتباط برقرار کردن با دیگران از حس لامسه استفاده کنیم.
🤝 لمس به عنوان ابزار ارتباطی، نه تنها برای ایجاد پیوندهای اجتماعی بلکه برای تحکیم روابط قدرت نیز به کار میرود. در محیطهای کاری در غرب، وقتی مردم برای اولین بار با هم ملاقات میکنند معمولاً هنگام دست دادن مقدار معینی فشار به کار میبرند. دست دادن نشانهای از کفایت و اعتماد به نفس محسوب میشود. هنگامی که کسی با ما دست میدهد از خودمان میپرسیم: «آیا آن قدر به این فرد اعتماد دارم که استخدامش کنم؟» یا «میتوانم مراقبت از فرزندم را به این فرد بسپارم؟» یک پژوهش نشان داده که محکم دست دادن یکی از نشانههای اصلی موفقیت در مصاحبههای شغلی است. شاید به این دلیل که دست دادن یکی از اولین شیوههایی است که ما از طریق آن فاصلهی فیزیکی میان خودمان و دیگری را از بین میبریم. دست دادن همچنین نشانهی توافق و معادل امضا یا بستن قرارداد است. خطر و آسیبپذیریای که در ذات لمس کردن وجود دارد باعث میشود این عمل بتواند کارکرد خود را در برقراری پیوندهای اجتماعی ایفا کند. بعضیها بر این باورند که دست دادن در اصل خود شیوهای بوده که از طریق آن طرفین مطمئن میشدهاند که هیچ یک سلاحی در دست ندارند.
@NashrAasoo 💭
🤝 لامسه اولین حسی است که جهان را با آن تجربه میکنیم و آخرین حسی است که با نزدیک شدن به تیغ برندهی مرگ ما را ترک میکند. مارگارت اتوود در رمان آدمکش کور (۲۰۰۰) مینویسد «لامسه قبل از بینایی میآید و قبل از تکلم. اولین و آخرین زبان ماست و همیشه حقیقت را میگوید.» بیولوژی ما گواهی بر این مسئله است. پوست جنین انسان با کرکهای ظریفی پوشیده شده که در حدود هفتهی شانزدهم بارداری ظاهر میشوند. پژوهشگران معتقدند این کرکها باعث تشدید حس خوشایندی میشوند که جنین از تماس پوستش با مایع آمنیوتیک بدن مادر احساس میکند، صورت ابتداییِ همان حس گرم و آرامشبخشی که نوزاد پس از تولد هنگامی که به آغوش کشیده میشود تجربه میکند.
🤝 در دههی ۱۹۹۰ موجی از پژوهشها انجام شد که اثرات منفی کمبود لمس بر رشد انسان را واضح ساختند. چندین پژوهش نشان دادهاند که کودکانِ پرورشگاهی در رومانی که در سالهای اولیهی زندگی از لمس شدن محروم بودند بعدها دچار نقایص رفتاری و شناختی و همچنین تفاوتهای آشکار در نحوهی تکامل مغزشان شدند. در بزرگسالی، افرادی که تماسهای اجتماعی محدودی دارند نسبت به کسانی که روابط اجتماعی مستحکمی دارند بیشتر در معرض خطر مرگ زودهنگام هستند. تماس لمسی همچنین با افزایش سن اهمیت ویژهای مییابد. برای مثال، در یک پژوهش، لمس ملایم باعث جذب بهتر غذا در سالمندانی شد که در یک مرکز مراقبتی بستری بودند. حتی هنگامی که نمیتوانیم به خوبی قبل ببینیم، بشنویم یا صحبت کنیم، تقریباً همیشه میتوانیم برای کاوش در جهان پیرامونمان و ارتباط برقرار کردن با دیگران از حس لامسه استفاده کنیم.
🤝 لمس به عنوان ابزار ارتباطی، نه تنها برای ایجاد پیوندهای اجتماعی بلکه برای تحکیم روابط قدرت نیز به کار میرود. در محیطهای کاری در غرب، وقتی مردم برای اولین بار با هم ملاقات میکنند معمولاً هنگام دست دادن مقدار معینی فشار به کار میبرند. دست دادن نشانهای از کفایت و اعتماد به نفس محسوب میشود. هنگامی که کسی با ما دست میدهد از خودمان میپرسیم: «آیا آن قدر به این فرد اعتماد دارم که استخدامش کنم؟» یا «میتوانم مراقبت از فرزندم را به این فرد بسپارم؟» یک پژوهش نشان داده که محکم دست دادن یکی از نشانههای اصلی موفقیت در مصاحبههای شغلی است. شاید به این دلیل که دست دادن یکی از اولین شیوههایی است که ما از طریق آن فاصلهی فیزیکی میان خودمان و دیگری را از بین میبریم. دست دادن همچنین نشانهی توافق و معادل امضا یا بستن قرارداد است. خطر و آسیبپذیریای که در ذات لمس کردن وجود دارد باعث میشود این عمل بتواند کارکرد خود را در برقراری پیوندهای اجتماعی ایفا کند. بعضیها بر این باورند که دست دادن در اصل خود شیوهای بوده که از طریق آن طرفین مطمئن میشدهاند که هیچ یک سلاحی در دست ندارند.
@NashrAasoo 💭
Telegraph
نیاز به لمس
لامسه اولین حسی است که جهان را با آن تجربه میکنیم و آخرین حسی است که با نزدیک شدن به تیغ برندهی مرگ ما را ترک میکند. مارگارت اتوود در رمان آدمکش کور (۲۰۰۰) مینویسد «لامسه قبل از بینایی میآید و قبل از تکلم. اولین و آخرین زبان ماست و همیشه حقیقت را میگوید.»…
«اغلب ما، مجبوریم در قمارخانهی زندگی، دست به شرطبندیهای بزرگ بزنیم؛ و این در حالی است که عملاً محال است از عوامل تصادفی و احتمالی حاکم بر اوضاع باخبر باشیم. همین بیخبری است که به ما یادآوری میکند که رفتار مناسب در مورد کسانی که محکوم به باخت در چنین قماری هستند، شفقت و همدری است و نه سرزنش و بدگویی.»
aasoo.org/fa/articles/3381
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/3381
@NashrAasoo 🔻
برهان ریاضی علیه سرزنش آدمهای بدشانس 🔻
📈 در سال ۲۰۱۴، مرکز تحقیقات پیو گزارش داد که ۳۹ درصد از آمریکاییها معتقدند که علت فقر و تنگدستی بعضی افراد، عدم تلاش کافی از جانب خود آنها است. بسیاری از ما، وقتی «تلاش» را فرایندی جدا از توانایی برآورد ریسک موجود در یک تصمیم در نظر میگیریم، معمولاً فکر میکنیم که آدمها خودشان مسئول بدبختی خودشان هستند. من مخالف این نظر هستم، و ماهیت دلایلام نیز فقط سیاسی یا اخلاقی نیست بلکه مبتنی بر بینشهای حاصل از دانش پیشرفته ــ بهویژه نظریهی پیچیدگی محاسباتی (computational complexity) ــ هم هست. چنین دانشی به کمک ریاضیات نشان میدهد که ظرفیت ما برای محاسبهی دقیق و درست ریسک بسیار محدود است. اغلب حصول درکی منطقی از آنچه در آینده رخ خواهد داد، ناممکن است؛ بنابراین، منصفانه نیست که افراد خوشنیّتی را که ناگهان به سبب شرایطی غیرقابلپیشبینی، همه چیز خود را از دست میدهند نکوهش کنیم. یعنی رفتار ما، در مورد کسانی که با صداقت و ایمان تلاش میکنند، اما باز هم گرفتار شکست و ناکامی میشوند، باید توأم با شفقت و همدردی باشد و نه سرزنش و بدگویی.
📈 همانطور که اقتصاددانانی مثل آن کیس و اگنوس دیتون نشان دادهاند، از سال ۲۰۰۰ به این طرف، امید به زندگی در ایالات متحده به طرز چشمگیری کاهش یافته است، کاهشی که مستقیماً علت افزایش پدیدهای بوده که «مرگ از ناامیدی» نامیده شده و ناشی از زیادهروی در مصرف مواد مخدر یا خودکشی بوده است. نومیدی جایی رشد میکند که همدردی از میان میرود. همین حالا هم فقدان شفقت و همدردی نسبت به یکدیگر، دارد ما را از پا در میآورد.
📈 معکوسکردن این روند مستلزم وجود سیاستی پاسخگو و نیز محتاج تغییر نگرش خود ما است، بهویژه در مورد کسانی که در نتیجهی تصمیمات با حسننیت اما پُرمخاطره، کارشان به شکست میکشد. نفس ناتوانی ما از تبیین ساختار علّی پیچیدهی جامعهای که در آن زندگی میکنیم، مستقیماً به این نتیجه منتهی میشود که سرزنشکردن کار درستی نیست. هرقدر خود را زرنگ بشماریم، باز هم نمیتوانیم از همهچیز باخبر شویم؛ و این امکان هست که به راحتی همهچیز خود را از دست بدهیم. مسئولیت ما نسبت به خودمان و دیگران این است که بکوشیم دنیای مهربانتری بسازیم.
@NashrAasoo 💭
📈 در سال ۲۰۱۴، مرکز تحقیقات پیو گزارش داد که ۳۹ درصد از آمریکاییها معتقدند که علت فقر و تنگدستی بعضی افراد، عدم تلاش کافی از جانب خود آنها است. بسیاری از ما، وقتی «تلاش» را فرایندی جدا از توانایی برآورد ریسک موجود در یک تصمیم در نظر میگیریم، معمولاً فکر میکنیم که آدمها خودشان مسئول بدبختی خودشان هستند. من مخالف این نظر هستم، و ماهیت دلایلام نیز فقط سیاسی یا اخلاقی نیست بلکه مبتنی بر بینشهای حاصل از دانش پیشرفته ــ بهویژه نظریهی پیچیدگی محاسباتی (computational complexity) ــ هم هست. چنین دانشی به کمک ریاضیات نشان میدهد که ظرفیت ما برای محاسبهی دقیق و درست ریسک بسیار محدود است. اغلب حصول درکی منطقی از آنچه در آینده رخ خواهد داد، ناممکن است؛ بنابراین، منصفانه نیست که افراد خوشنیّتی را که ناگهان به سبب شرایطی غیرقابلپیشبینی، همه چیز خود را از دست میدهند نکوهش کنیم. یعنی رفتار ما، در مورد کسانی که با صداقت و ایمان تلاش میکنند، اما باز هم گرفتار شکست و ناکامی میشوند، باید توأم با شفقت و همدردی باشد و نه سرزنش و بدگویی.
📈 همانطور که اقتصاددانانی مثل آن کیس و اگنوس دیتون نشان دادهاند، از سال ۲۰۰۰ به این طرف، امید به زندگی در ایالات متحده به طرز چشمگیری کاهش یافته است، کاهشی که مستقیماً علت افزایش پدیدهای بوده که «مرگ از ناامیدی» نامیده شده و ناشی از زیادهروی در مصرف مواد مخدر یا خودکشی بوده است. نومیدی جایی رشد میکند که همدردی از میان میرود. همین حالا هم فقدان شفقت و همدردی نسبت به یکدیگر، دارد ما را از پا در میآورد.
📈 معکوسکردن این روند مستلزم وجود سیاستی پاسخگو و نیز محتاج تغییر نگرش خود ما است، بهویژه در مورد کسانی که در نتیجهی تصمیمات با حسننیت اما پُرمخاطره، کارشان به شکست میکشد. نفس ناتوانی ما از تبیین ساختار علّی پیچیدهی جامعهای که در آن زندگی میکنیم، مستقیماً به این نتیجه منتهی میشود که سرزنشکردن کار درستی نیست. هرقدر خود را زرنگ بشماریم، باز هم نمیتوانیم از همهچیز باخبر شویم؛ و این امکان هست که به راحتی همهچیز خود را از دست بدهیم. مسئولیت ما نسبت به خودمان و دیگران این است که بکوشیم دنیای مهربانتری بسازیم.
@NashrAasoo 💭
Telegraph
برهان ریاضی علیه سرزنش آدمهای بدشانس
کنی چو (Kenny Chow) در میانمار به دنیا آمد و در سال 1987 به نیویورک نقل مکان کرد. او، به عنوان تراشدهندهی مروارید، چهار سال برای یک تاجر جواهرات کار کرد و آنقدر پول درآورد که بتواند، قبل از اخراجش در سال 2011، برای آسایش خانوادهی خود، یک خانه بخرد. او…
مسئول بهجای پاکبان
🔸مسئولین شهرداری آبادان از سهمیهی واکسن کرونای پاکبانان استفاده کردند
✍️ مانا نیستانی
@NashrAasoo 🔺
🔸مسئولین شهرداری آبادان از سهمیهی واکسن کرونای پاکبانان استفاده کردند
✍️ مانا نیستانی
@NashrAasoo 🔺
«برای کسانی مانند سقراط، رواقیان، اپیکوریان و کلبیان، بسیاری از رنجهای بشر ناشی از قضاوتهای نادرست بود. این قضاوتهای اشتباه باعث میشدند تا برای اموری مانند پول، شهرت، راحتی مادی، به شکلی ارزش قائل شویم که مانع از رسیدن به سعادت حقیقی بود.»
aasoo.org/fa/articles/3384
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/articles/3384
@NashrAasoo 🔻
درسهای فلسفهی باستان برای خوب زیستن 🔻
🗣 برای فیلسوفان یونان و رم باستان، قرار بود فلسفه نحوهی زیستشان را دگرگون کند زیرا این فلسفه بود که ابزاری در اختیار انسانها قرار میداد تا به کمک آنها شکوفا شوند، زندگی خوبی داشته باشند و از احساسات دردسرآفرینی که زندگی بسیاری را مختل میکند، اجتناب کنند. فلسفه برای این فیلسوفان کارکرد درمانی داشت، رشتهای بود که میتوانست به ما کمک کند تا از رنج و اضطراب نالازمی که ناشی از نحوهی نادرست دیدن و فهم جهان بود، رها شویم.
🗣 برای داشتن زندگی بهتر باید به جای امور بیرونیای که تصور میکنیم باعث شادی ما میشوند، بر خودمان تمرکز کنیم: قضاوتهایمان، نحوهی رفتارمان، چیزهایی که دنبال میکنیم و آنچه که برایش ارزش قائلایم. پژوهشهای روانشناختی معاصر دربارهی شادی و سعادت، این ایدهها را تأیید میکند. زمانی که فردی پول کافی برای برآورده ساختن نیازهای اساسی زندگی خود ندارد، افزایش درآمد تأثیر بسیار مهمی در میزان شادی او خواهد داشت اما پژوهشها نشان دادهاند که رسیدن به ثروت و آسایشی بیشتر از مقداری که نیازهای اساسی را به راحتی برآورده میکند در کمال شگفتی تأثیر چندانی بر شادی و سعادت افراد ندارد. بنا بر یافتههای روانشناسی، مطمئنترین راه برای تأثیر گذاشتن بر احساس شادی و سعادت، کار کردن بر روی رفتار و دنیای درونی است. در حالی که به نظر میرسد اهداف بیرونی برای رسیدن به ثروت و شهرت هرگز حقیقتاً محقّق نمیشوند، آموختن اتخاذ نگرشی خوشبینانه، اجتماعی، قدرشناسانه، مشفقانه و انعطافپذیر موجب میشود تا احساس خوشی و خرسندی در زندگی به شکل معناداری بهتر شود.
🗣 یکی دیگر از فنونی که این اندیشمندان به کار میبردند این بود که افکار و ایدههای خود را به نحوی بیان میکردند که هنگامی که به آنها نیاز داشتند بتوانند به آسانی آنها را به خاطر بیاورند. برای مثال، اپیکتتوس برای آموزش انعطاف فکری، به شاگردان خود یادآوری میکرد که هر موقعیتی را میتوان به اشکال مختلف تفسیر کرد: مسئلهای که میتوان آن را حل کرد یا مانعی که امکان عبور از آن وجود ندارد. اپیکتتوس در اندرزها مینویسد: «به هر چیز از دو منظر میتوان نگاه کرد ... اگر برادرت با تو رفتار نامناسبی دارد، سعی که از این منظر به آن نگاه نکنی که او در حق تو ظلم میکند بلکه از این منظر نگاه کن که او برادر توست و با هم بزرگ شدهاید...»
اپیکور نیز میکوشید با کمک بیاناتی موجز و بهیادماندنی به پیروانش آموزش دهد که قدرشناس باشند و آنان را تشویق میکرد تا به جای تمرکز بر چیزهایی که ندارند یا واقعاً به آن نیاز دارند به چیزهایی توجه کنند که از داشتنشان لذت میبرند:
«اگر میخواهی کسی را ثروتمند کنی، بر چیزهایی که دارد اضافه مکن بلکه میل به بیشتر داشتن را از او بگیر.»
@NashrAasoo 💭
🗣 برای فیلسوفان یونان و رم باستان، قرار بود فلسفه نحوهی زیستشان را دگرگون کند زیرا این فلسفه بود که ابزاری در اختیار انسانها قرار میداد تا به کمک آنها شکوفا شوند، زندگی خوبی داشته باشند و از احساسات دردسرآفرینی که زندگی بسیاری را مختل میکند، اجتناب کنند. فلسفه برای این فیلسوفان کارکرد درمانی داشت، رشتهای بود که میتوانست به ما کمک کند تا از رنج و اضطراب نالازمی که ناشی از نحوهی نادرست دیدن و فهم جهان بود، رها شویم.
🗣 برای داشتن زندگی بهتر باید به جای امور بیرونیای که تصور میکنیم باعث شادی ما میشوند، بر خودمان تمرکز کنیم: قضاوتهایمان، نحوهی رفتارمان، چیزهایی که دنبال میکنیم و آنچه که برایش ارزش قائلایم. پژوهشهای روانشناختی معاصر دربارهی شادی و سعادت، این ایدهها را تأیید میکند. زمانی که فردی پول کافی برای برآورده ساختن نیازهای اساسی زندگی خود ندارد، افزایش درآمد تأثیر بسیار مهمی در میزان شادی او خواهد داشت اما پژوهشها نشان دادهاند که رسیدن به ثروت و آسایشی بیشتر از مقداری که نیازهای اساسی را به راحتی برآورده میکند در کمال شگفتی تأثیر چندانی بر شادی و سعادت افراد ندارد. بنا بر یافتههای روانشناسی، مطمئنترین راه برای تأثیر گذاشتن بر احساس شادی و سعادت، کار کردن بر روی رفتار و دنیای درونی است. در حالی که به نظر میرسد اهداف بیرونی برای رسیدن به ثروت و شهرت هرگز حقیقتاً محقّق نمیشوند، آموختن اتخاذ نگرشی خوشبینانه، اجتماعی، قدرشناسانه، مشفقانه و انعطافپذیر موجب میشود تا احساس خوشی و خرسندی در زندگی به شکل معناداری بهتر شود.
🗣 یکی دیگر از فنونی که این اندیشمندان به کار میبردند این بود که افکار و ایدههای خود را به نحوی بیان میکردند که هنگامی که به آنها نیاز داشتند بتوانند به آسانی آنها را به خاطر بیاورند. برای مثال، اپیکتتوس برای آموزش انعطاف فکری، به شاگردان خود یادآوری میکرد که هر موقعیتی را میتوان به اشکال مختلف تفسیر کرد: مسئلهای که میتوان آن را حل کرد یا مانعی که امکان عبور از آن وجود ندارد. اپیکتتوس در اندرزها مینویسد: «به هر چیز از دو منظر میتوان نگاه کرد ... اگر برادرت با تو رفتار نامناسبی دارد، سعی که از این منظر به آن نگاه نکنی که او در حق تو ظلم میکند بلکه از این منظر نگاه کن که او برادر توست و با هم بزرگ شدهاید...»
اپیکور نیز میکوشید با کمک بیاناتی موجز و بهیادماندنی به پیروانش آموزش دهد که قدرشناس باشند و آنان را تشویق میکرد تا به جای تمرکز بر چیزهایی که ندارند یا واقعاً به آن نیاز دارند به چیزهایی توجه کنند که از داشتنشان لذت میبرند:
«اگر میخواهی کسی را ثروتمند کنی، بر چیزهایی که دارد اضافه مکن بلکه میل به بیشتر داشتن را از او بگیر.»
@NashrAasoo 💭
Telegraph
درسهای فلسفهی باستان برای خوب زیستن
به گفتهی فیلسوف فرانسوی، پییر اَدو (۲۰۱۰-۱۹۲۲)، فلسفهی باستان چیزی بود که باید در هر لحظه به کار بسته میشد و هدف آن دگرگون ساختن کلیّت حیات فرد بود. به باور او «حکمت حقیقی صرفاً موجب دانایی نمیشد بلکه نحوهی "بودن" ما را تغییر میداد.» آنچه اَدو «ممارستهای…
«موضع منحصربهفرد دونالدسون و کیملیکا این است که چون حیوانات صاحب تجربهی ذهنی و سوبژکتیو از جهان هستند، و «حسآگاهی و شخصیت» دارند، باید «حقوق تخلفناپذیر» شهروندیای برای آنها قائل شد که پیش از این فقط به انسانها نسبت داده میشد.»
aasoo.org/fa/books/3388
@NashrAasoo 🔻
aasoo.org/fa/books/3388
@NashrAasoo 🔻