نقدآگین
10.6K subscribers
2.68K photos
1.84K videos
67 files
4.83K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
نقدآگین
📘مسجدالاقصی و قرآن (۲) — رازگشایی از یک چیستان ✍🏻 دکتر #محسن_بنائی 🌐برشی از مقاله را در کانال نقدآگین (اینجا)، و متن کامل این مقاله را در تلگراف (اینجا) بخوانید. زمان تقریبی مطالعه: ۹ دقیقه 📘یادداشت‌های مرتبط ▪️مسجدالاقصی و قرآن (۱) ▪️افسانهٔ تحریف‌ناپذیری…
📘مسجدالاقصی و قرآن (۳)
رازگشایی از یک چیستان

✍🏻
دکتر #محسن_بنائی

🌐برشی از مقاله را در کانال نقدآگین (اینجا)، و متن کامل این مقاله را در تلگراف (اینجا) بخوانید.
زمان تقریبی مطالعه: ۸ دقیقه


📘یادداشت‌های مرتبط
▪️
مسجدالاقصی و قرآن (۱)
▪️مسجدالاقصی و قرآن (۲)
▪️افسانهٔ تحریف‌ناپذیری قرآن
▪️خوانش سریانی-آرامی قرآن؛ کشف بهشتی بی‌حور و غلمان
▪️نقش قرآن در سقوط اخلاق
▪️ضعف استدلالی قرآن در توجیهِ نیاوردن معجزه!
▪️رساله‌ای انتقادی در باب اعجاز قرآن

📽ترجمه‌‌‌ی اختصاصی و مدیای مرتبط:
▪️وقتی یک مرجع تقلید هم توجیه اشتباهات قرآن را بازیی شکست خورده می‌داند!
▪️حقایقی پیرامون قرآن که نمی‌دانید (ا و ۲ و ۳)
▪️کمال‌حیدری: قرآن اصلی دست ما نیست رفقا

#اناره #بازاندیشی #تحریف_قرآن #مسجد_الاقصی #معراج


🌾@Naqdagin
📘مسجدالاقصی و قرآن (۳)
رازگشایی از یک چیستان

✍🏻
دکتر #محسن_بنائی

🔅به تاریخ‌‌نگاران سنتی بازگردیم تا ببینیم آنان مسجد الاقصی را ساخته چه کسی می‌دانند. ابن‌اثیر آن را ساخته ولید ابن‎عبدالملک (خلافت ۷۱۵-۷۰۵ م.) می‌داند و در این باره چنین می‌نویسد:

«وليد نزد اهل شام يكى از بهترين خلفاء بود. او چندين مسجد ساخت. مسجد دمشق و مسجد مدينه، بر باشنده آن [پيغمبر] درود باد. همچنين مسجد اقصى را بنا نمود. چندين منبر ساخت»[۱]

ابن‌کثیر ولی این مسجد را در کنار قبةالصخره، ساخته پدر این خلیفه، عبدالملک مروان (خلافت: ۷۰۵-۶۸۵ م.) می‌داند، چیزی که با سنگ‌نوشته درون قبة الصخره[۲] همخوانی بیشتری دارد و نشان می‌دهد که دستکم این پرستشگاه ساخته عبدالملک مروان است. ابن‌کثیر چنین می‌نویسد:

«و در آن [سال، سال ۶۷ قمری/ ۶۸۶ میلادی] عبدالملک بن‌مروان آغاز به ساختن گنبد بر روی صخره بیت المقدس و ساختمان مسجد الاقصی کرد و آن را در سال ۷۳ [۶۹۲ میلادی] به پایان رسانید»[۳]

بدینگونه حتا اگر به تاریخ‌نگاری سنتی نیز پایبند بمانیم، تازه بروزگار عبدالملک مروان است که سخن از ساختن مسجدی بنام “الاقصی” می‌رود[۴] و این نام بر روی یک ساختمان با پنجره‌ها و دیوارها و ستونها و بویژه دربها نهاده می‌شود، همان دربهایی که به گفته ابن‎سعد محمد آنها را در سال ۶۲۱ (۷۱ سال پیشتر) شمرده بوده است. پس درستتر آن است که بپذیریم آیه نخست سوره اسراء تازه پس از سال ۶۹۲ میلادی به قرآن افزوده شده است.

ولی به گمانم سازه همسایه مسجد الاقصی را باید در این چارچوب دارای ارج بیشتری دانست و برآنم برای شناخت تاریخ آغازین اسلام، هر سانتیمتر قبة الصخره را باید به زیر ریزبین نهاد. نخست اینکه این گنبد بر روی تخته‌سنگی (الصخره) ساخته شده است، که به باور یهودیان ساخت جهان از آن آغاز شده است ( - Even ha-Shetiyya אבן השתייה ( و بسیار پرسش‌برانگیز است که چرا یکی از برجسته‌ترین خلفای مسلمان بجای ساخت‌وساز در مکه و مدینه به سراغ شهر و کوهی رفته است که برای یهودیان و مسیحیان
مقدس است.

و دیگر آنکه ساختمان این گنبد کمترین همسانی را با مسجدسازی اسلامی دارد. ساختمان گنبدی است که بر روی یک پایه هشت‌گوشه[۵] نشانده شده است و این، هم می‌تواند برگرفته از معماری ساسانی و چهارطاقی‌های آن (بنگرید به پیکره بالا از آتشکده ساسانی در دره‌شهر) باشد و هم از کلیساهای بیزانسی. ولی آنچه که از ارج بشتری برخوردار است، نمای درونی این سازه است. من در دیدار دوباره‌ای که از این ساختمان داشتم دریافتم عبدالملک باید در سپهر فرهنگی ایران ساسانی زاده و پرورده شده باشد. در دیوارآرائیهای درون گنبد نماد “ورهران” (ایزد بهرام) به فراوانی بسیار بکار رفته است.

🔅به هر روی دیده می‌شود که پژوهشگر اگر دمی سر از درون کتابهای تاریخ‌نگاران مسلمان بیرون آورد و اندکی نیز کتابهای تاریخ‌نگاران نامسلمان و یا بیرون از جغرافیای اسلامی را بخواند و سری هم به دانشهای هم‌پیوند مانند زبانشناسی، نمادشناسی و سکه‌شناسی و باستانشناسی بزند، آنگاه دیگر واگوئی تاریخ اسلام بدانگونه که می‌شناسیم، به این سادگیها نخواهد بود.

در دنباله باید به این پرسش نیز پاسخ داد که عبدالملک چرا به ساخت‌وساز در اورشلیم روی آورد؟ آیا او براستی آنگونه که گفته می‌شود یک مسلمان باورمند بود؟ یا یک مسیحی یکتاپرست؟


🌐متن کامل این مقاله را در تلگراف (اینجا) بخوانید.

زمان تقریبی مطالعه: ۸ دقیقه



🌾@Naqdagin
نقدآگین
📘برشی از کتاب «یهودی‌ستیزی و سبب‌شناسی تنفر» ✍️#ژان_پل_سارتر 🖌#ترجمه: #پرخشه #پرونده #یهودیت #یهودستیزان #ترجمه #کتاب #فلسفیدن 🌾@Naqdagin
📕از «هستی و نیستی» تا «نقد خرد دیالکتیکی»

🎙مصاحبه عبدالوهاب احمدی با ایمانوئل موریم (جامعه‌شناس مقیم پاریس و شاگرد سارتر)


🖌#ترجمه #عبدالوهاب_احمدی
🖍#ویراستاری: #بهرام_بسطامی



🌐برشی‌هایی از مصاحبه را در کانال نقدآگین (اینجا)، و متن کامل این مصاحبه را در تلگراف (اینجا) بخوانید.

زمان تقریبی مطالعه: ۲۴ دقیقه


#اندیشه #فلسفه
#مصاحبه #ترجمه
#ژان_پل_سارتر


📘ترجمه اختصاصی مرتبط:
برشی از کتاب «یهودی‌ستیزی و سبب‌شناسی تنفر» به قلم ژان پل سارتر، با برگردان پرخشه


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕برشی از مصاحبه عبدالوهاب احمدی با ایمانوئل موریم (جامعه‌شناس مقیم پاریس و شاگرد سارتر) پیرامون آرا و مواضع سارتر

🖌#ترجمه #عبدالوهاب_احمدی

- در یافت‌های این دو فیلسوف (ادموند هوسرل و مارتین هایدگر) چگونه در «هستی و نیستی» بازتافت؟

+ سارتر از هوسرل دو مفهوم «برین‌بودگی» یا «استعلا» (ترانساندانس) (۱) و «روی آورندگی» (۲) را‌ می‌گیرد. «برین‌بودگی» حرکتی است که به ابژه به‌عنوان چیزی بیرون از ذهن روی‌ می‌آورد و در ضمن به‌ ذهن، آگاهی و فعالیت‌های ذهنی نیز شکل‌ می‌دهد. بدین‌سان ذهن و ابژه در رابطه با یکدیگر قرار‌ می‌گیرند؛ به دیگر سخن، برین بودگی حرکتی است که ذهن به یاری آن به ابژهٔ قاطعانه بیرون از خود، روی ‌ می‌آورد؛ ابژه‌ای که در ضمن، همبستهٔ فعالیت ذهنی است. در چنین رابطه‌ای است که ذهن خود را‌ می‌سازد. با در نظر داشتن این نکته فرمول پُرآوازهٔ هوسرل دربارهٔ روی آورندگی معنی‌ می‌یابد: «هر آگاهی، آگاهی از چیزی است »؛ بدین‌گونه، آگاهی پرتوی است که ذهن بر آبژه‌ می‌تاباند؛ به دیگر سخن، آن را آماج خود‌ می‌گیرد، روشن‌ می‌گرداند و شناخت‌پذیر‌ می‌سازد. همین‌جا بیافزاییم که سارتر زیر تاثیر هایدگر رفته‌رفته از هوسرل فاصله‌ می‌گیرد.

از هایدگر مفهوم‌های «هستی بی‌ضرورت / بی‌علت» (۳)، «هستی / وجود / اگزیستانس»، «اصالت‌مندی» (۴)، «اصالت‌باختگی» (۵) و هم چنین مفهوم‌های اساسی «هستی»، «نیستی» و «زمان» را وام‌ می‌گیرد. البته از یاد نبریم که این وام‌گیری به‌معنای پذیرش صاف و سادهٔ این مفهوم‌ها نیست. در واقع سارتر در دستگاه فلسفی خود به آن‌ها معنا‌های دیگری‌ می‌بخشد و گاه از خاستگاه آغازین آن‌ها نیز دور‌ می‌شود.

سارتر یک بار هستی را «هستی در خود» و بار دیگر «هستی برای خود»‌ می‌داند. «هستی در خود» همان هستی بی‌ضرورت/ بی‌علت است و «هستی برای خود» همان اگاهی است. در واقع، «هستی برای خود» آگاهی معنی‌ می‌دهد که گوهرش آزادی است؛ و آزادی نخست به معنای فاصله‌گیری انسان از خود است : «انسان هر آن چیزی است که خود او نیست و خود او نیست هر آن چه او هست». سپس آزادی به معنای فاصله‌گذاری میان انسان و چیز‌های پیرامون اوست. چیزهایی که انسان با عمل خود آن‌ها را در آغاز نفی‌ می‌کند، آن گاه تغییر‌ می‌دهد و سرانجام به خدمت زیست خود در‌ می‌آورد.

سارتر ‌ می‌گوید: «انسان پروژه است»؛ پروژه در اینجا، به معنای جهش به پیش – شوندگی – است. او این فرایند‌ها را نیست‌گردانی (۶)‌ می‌خواند که همان نیستی است. برای نمونه، کارگر (هستی برای خود)، مادهٔ خام (هستی در خود)، را به دست‌ می‌گیرد، روی آن کار‌ می‌کند و آن را تغییر می‌دهد؛ یعنی آن را نیست‌ می‌گرداند. پیکار سیاسی نیز در موقعیتی معین، به نوعی نیست‌گردانی‌ بدل می‌شود. در واقع، اعتصاب فرایندی از نیست گردانی شمرده‌ می‌شود؛ زیرا اعتصاب کننده (هستی برای خود)، شرایط کار (هستی در خود) را نمی پذیرد، و‌ می‌کوشد آن را تغییر دهد، یعنی نیست گرداند؛ این فرایند‌ها همانا فرایند آزادی شمرده‌ می‌شود.



🌐متن کامل این مصاحبه را در تلگراف (اینجا) بخوانید.

زمان تقریبی مطالعه: ۲۴ دقیقه


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕برشی از مصاحبه عبدالوهاب احمدی با ایمانوئل موریم (جامعه‌شناس مقیم پاریس و شاگرد سارتر) پیرامون آرا و مواضع سارتر

🖌#ترجمه #عبدالوهاب_احمدی

- اما چرا این انسان محکوم به آزاد بودن از آزادی‌ می‌گریزد؟

+ همان‌گونه که گفتیم، آزادی نامشروط و گزینش و انتخاب، دلهره‌ می‌آورد. انسان برای گریز از دلهره به کارِ کنش‌هایی مانند خود‌فریبی و دیگرفریبی(۷) دست‌ می‌یازد. سارتر در «هستی و نیستی» به گستردگی به توصیف پدیدارشناختی رفتار‌های اصیل و غیر اصیل، یعنی خودفریبی و دیگرفریبی پرداخته است: اگر جایی که باید دست به گزینش زنیم، از آن بگریزیم یا در گزینش تقلب کنیم سبب خودفریبی ودیگرفریبی شده‌ایم که در واقع نمود دیگری از «اصالت باختگی» است؛ برای نمونه: فرانسه در اشغال آلمان نازی است هر فرد در برابر سه گزینش یا انتخاب قرار‌ می‌گیرد

۱- در برابر اشغالگر به مقاومت برخیزد؛

۲- با اشغالگر همکاری کند؛

۳- از انتخاب و گزینش میان این دو سر باز زند و راه بی‌عملی پیش گیرد.

در هر سه مورد آزادی او در گرو یکی از گزینه‌هاست؛ اما نباید از یاد برد که هر گزینشی هزینهٔ ویژه‌ای دارد. گزینهٔ مقاومت، خطر دستگیری، شکنجه و حتا مرگ را با خود‌ می‌آورد. همکاری با اشغالگر، پیامدهایی برای او، خانواده و میهنش دارد. بی طرفی و تن زدن از گزینش، خود گونه‌ای انتخاب است و در واقع، انتخاب نکردن نیز گونه‌ای انتخاب است؛ یعنی کمک به ادامهٔ وضع موجود، یعنی کمک به تداوم اشغال کشور. در این نمونه، گزینش‌های دوم و سوم، گزینش‌های دروغین، نمود اصالت‌باختگی و گریز از آزادی‌اند.

باری از آن‌جا که هر گزینش یا انتخابی پیامدهایی و هزینه‌هایی دارد و لازمهٔ آن مسئولیت‌پذیریِ گاه سنگین است، سرچشمهٔ دلهره‌ می‌شود. برای رهایی از این وضعیت دشوار و گریز از مسئولیت اخلاقی، آسان‌ترین کار همانا شانه خالی کردن از مسئولیت فردی و انداختن آن به گردن دیگری است. رفع مسئولیت از خود به بهانهٔ پیروی از دستور مافوق، نمونهٔ روشن آ ن است. نمونهٔ دیگر آن این است: کسی که به جای بررسی و تحلیل و واکاوی پدیده‌ای اجتماعی یا سیاسی، راه ساده انگارانهٔ دستیازی به تئوری توطئه را در پیش گیرد یا به جای جستجوی آگاهانه و آگاهی‌یابی از موضوعی در پی شایعات رود و یا ارزش‌ها و جزم‌های دستگاهی ایدئولوژیک و اعتقادی را چشم بسته بپذیرد به خودفریبی دست یازیده است تا خود را از دلهرهٔ گزینش و سختی پژوهش صبورانه برهاند.



🌐متن کامل این مصاحبه را در تلگراف (اینجا) بخوانید.

زمان تقریبی مطالعه: ۲۴ دقیقه


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
✍️در دوران کودکی و نوجوانی، وقتی سال نو فرا می‌رسید، از چند چیز خوشحال می‌شدم: اول) تعطیلی مدارس، دوم) دیدار با بستگان و آشنایان، سوم) عیدی گرفتن.

از سنت و فرهنگ پیشینیان، اسلام برایم از همان دوران کودکی، بی‌معنا می‌نمود و خرافات و اباطیلش، باورپذیر نبود؛ اما مراسمی چون چهارشنبه‌سوری و عید نوروز چنین نبود. منتها به تدریج، خصوصاً وقتی به ماهیتِ عادتی و کلیشه‌ای و ریاییِ معاشرت‌هایی که در این ایام صورت می‌گیرد پی‌بردم، این مراسم ایرانی و غیراسلامی نیز در چشمم مبتذل و حقیر شد (عیدهای اسلامی، چون عید قربان و میراثِ «پدر معنوی داعش و معلمِ اولِ راه تعبد و بردگی» که هیچگاه برایم لذت‌بخش نبود).

در میان ما ایرانیان، برخلافِ دعاویِ گزاف و شعارهای پرهیاهو و تعارف‌های ظاهری و متکلفانه و بر خلاف ابراز محبت‌های شفاهی و قربون‌صدقه‌های رایج و ریایی، معاشرت‌هایمان، عموماً از روی صرافت طبع و علاقه و محبتی عمیق و واقعی نیست؛ بلکه زحمتی برای رفع‌ِ تکلیف و از سر باز کردن و «فامیلی-قبیله‌ای-انتخاب‌ناشده» است.

عموماً نه ما افرادی که حسب عادت و علت و میراث با آنها معاشرت می‌کنیم را عمیقاً دوست داریم و نه آنها نسبت به ما چنین عواطفی دارند. برای محک زدنِ میزان دوستی و محبتمان نسبت به اشخاصی که با آنها معاشرت می‌کنیم، می‌توان در خلوت، از خویشتن پرسید: «در صورت نیاز چقدر برای فلان شخص، حاضری ایثار کنی و هزینهٔ مادی و معنوی بدهی؟ و نیز او از این حیث نسبت به تو چگونه است؟».

گمان می‌کنم به تدریج و با این ملاک خواهیم دید که چقدر «دوستانِ جانی»، اندک و نادرند و چقدر در این جهان تنها هستیم.

با این وصف و از این مجرا، در ایام نوروز، حتی قبل از تشریف فرماییِ جناب کرونا، من معاشرت‌های بسیار اندکی داشتم. به قدر کفایت در این فرهنگ منحط و فاسد، عمرم اسراف شده‌است؛ پس می‌کوشم تا الباقیش بهینه مصرف شود.

در انتها با اکراه، از عبارت کلیشه‌ای و تهوع‌آورِ «سال نو پیشاپیش مبارک» استفاده می‌کنم؛ اما بدون اکراه و با تمام وجود برای همگان آرزویِ خوبی و خوشی و سلامتی دارم، و نیز دیدنِ سه سریالِ خوش‌ساختِ «صد» و «پلیدی‌های داوینچی» و «نارکوس» را به مخاطبان محترم پیشنهاد می‌کنم.

۲۹ اسفند ۱۳۹۹

#علیرضاموثق

#پیشنهاد_تماشا


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📘نیایش تحویل سال

✍️#علیرضاموثق


#یادداشت
#ایام_ایران‌زمین



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📘نیایش تحویل سال

✍️#علیرضاموثق

خدایا!

اگر هستی، بنا بر دلایلی چون وجود شرور گزاف، قطعاً خدای ادیان و الله نیستی!

چون اگر علم و قدرتِ مطلق داری و رنجِ کودکانِ بی گناه را می‌بینی و کاری نمی‌کنی؛ پس، از هیتلر کمتر و پست‌تری و عادلِ مطلق نیستی!

خدایا!

اگر هستی، تجربه نشان داده که در امور عالم، از جمله جهتِ دفعِ «ویروسِ کرونا و ویروسِ آخوند و ویروسِ خرافات» هیچ کاری نمی‌کنی و «این تنها انسان است که می‌تواند انسان را نجات دهد»؛ پس باید دستمان را روی زانوی خودمان بگذاریم و مبارزه و تدبیر کنیم!

خدایا!

اگر هستی، تجربه نشان داده که حتی تماس با تو از مجرایِ تجربیات باطنی و معنوی، ضرورتاً نیکو و خیر نیست؛ چون چه بسا دچار توهم و تفرعن شویم و با ادعایِ دسترسی به ذهن تو و با ادعایِ «خداوند می فرماید که...»، انبوهی جهل مقدس و ظلم مقدس و خرافات و خسارات خلق کنیم!

خدایا!

نمی‌دانم که قطعاً هستی یا نه! اما به امیدِ «زندگی، عشق، نان و آزادی برای همهٔ مردم» به سراغ بهار می‌روم!

◾️عید نوروز بر همهٔ ایرانیان، از جمله آخوندهای بی‌کار، بی هنر، بی سواد و خرافاتی که می‌خواهم سر به تن افکارشان نباشد، مبارک باد! 🌱🌷🌷🌷



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
🎇کناره‌گیری محترمانه پهلوی (۱۲۹۹—۱۳۹۹)

✍️ دکتر #محمود_فرجامی


#یادداشت
#سیاسی #سلطنت‌_طلبان



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
🎇کناره‌گیری محترمانه پهلوی (۱۲۹۹—۱۳۹۹)

«من خودم هرگز حاضر نیستم یک آقابالاسر داشته‌باشم؛ چه برسد که برای دیگران یک آقابالاسر بشم»

✍️ دکتر #محمود_فرجامی

دوستی اصرار داشت که حرفهای اخیر رضا پهلوی را گوش کنم. گفتم نه علاقه‌ای به ایشان دارم نه به سلطنت. باز هم اصرار کرد و لینکی فرستاد. گوش کردم و شگفت‌زده شدم:

رضا پهلوی به صراحت و تندی از ایده سلطنت کناره می‌گیرد و می‌گوید اصرار [سلطنت‌طلبان] بر چنین امری نه فقط نافی آزادی‌های مردم است که آزادی‌های خانواده‌ای که سلطنت بر آنها تحمیل می‌شود را هم سلب می‌کند!

رضا پهلوی در این سخنرانی (که ظاهرا روی زوم و برای هواداران/فرشگردی‌ها انجام شده) با منطق و لحنی که از او ندیده بودیم به صراحت و حتی می‌شود گفت «رسما» به سلطنت‌طلبی می‌تازد و آن را در شرایط کنونی ارتجاعی و واپس‌مانده می‌خواند.

پهلوی با ترجیع‌بند «یک کمی فکر کنید دوستان» در واقع از همان مخاطبانش هم انگار تبری می‌جوید و می‌گوید حتی اگر همه شرایط هم فراهم شود او حاضر نیست چیزی را بپذیرد که موروثی است.

می‌گوید دمکرات است و به تجربه چهل ساله زندگی‌اش در کشورهای دمکرات که او را به نتیجه فعلی رسانده اشاره می‌کند.

در این سخنرانی بجای انتقاد از این و آن و تکرار مداوم و بیهوده عباراتی مثل فرقه تبهکار، رضا پهلوی حرفهایی واقعا مفید و راهگشا - دست کم برای طرفداران خودش یا ایده سلطنت - می‌زند.

به گمان من حرفهای رضا پهلوی واقعا مهم است و اگر پای آنها بماند می‌توان اسفند ۹۹ را از این به بعد صرفا به کودتای ۱۲۹۹ رضاخانی، که آغازگر سلطنت پهلوی بود، نشناخت؛ به ۱۳۹۹ که سال پایان رسمی سلطنت‌طلبی بود هم شناخت.

مهم این نیست که تا چه حد امکان بازگشت سلطنت به ایران هست (تقریبا صفر) یا وزن رضا پهلوی در وزن‌کشی‌های سیاسی چقدر است (ناچیز)،

مهم این است که سلطنت‌طلبان هیچ چاره‌ای جز حلقه زدن گرد شاهزاده رضا پهلوی و دخیل بستن به این امام‌زاده نداشتند. اما حالا خیلی صریح و با منطقی قابل احترام خود حضرت امام‌زاده آمده و می‌گوید این توی این قبری که سرش گریه می‌کنید مرده نیست!

ایرادهای زیادی می‌توان از رضا پهلوی گرفت و انتظارات بجایی می‌توان از او داشت. از هم‌پیاله شدنش با کثیف‌ترین و ضدایرانی‌ترین ساکنان کاخ سفید تا تبری نجستنش از مشتی فحاش و پرونده‌ساز فیک‌اللهی که به اسم فرشگردی و سلطنت‌طلب دایما اسم او را علم می کنند (یا شاید بعد از این: می‌کردند!).

با این حال نمی‌توان از این اقدام شجاعانه او هم به تحسین یاد نکرد. دقیقا صد سال بعد از کودتای اسفند ۱۲۹۹ رضاخانی، همان که در اعلامیه‌هایش صراحتا و با افتخار خودش را رهبر «کودتا» می‌خواند و «امر می‌کنم» می‌فرمود، در اسفند ۱۳۹۹ نوه‌اش رسما مهر پایانی گذاشت بر سلطنت، و این بازی شصت‌سال خونین و چهل‌ساله کودکانه را بالغانه تمام کرد.


✍️#بهرام_بسطامی

عبارتی حقیقتا طلایی در سخنان اخیر رضا پهلوی هست که اگر سلطان‌جویان هر روز آن را چون ذکری از مراد خود بدانند و تکرار کنند، می‌تواند به یک ذکر رهایی‌بخش برای آنان تبدیل شود: «تا زمانی که بخواهیم گوسفندوار عمل کنیم، سر و کلّه‌ی چوپان‌ها هم پیدا خواهد شد! آیا واقعا چنین آینده‌ای را برای مملکت خود می‌خواهیم؟»


📕یادداشت مرتبط:
۴ جریان غیرقابل گفتگو (قسمت سوم: سلطنت‌طلبان افراطی)


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
نقدآگین
📻اقتدارگرایی و شخصیت اقتدارگرا 🎙#آرمان_امیری از جمهوری اسلامی گرفته تا چاوشسکو کمونیست در رومانی یا رژیم کره شمالی، چرا رژیم‌های اقتدارگرا سعی در کنترل پوشش شهروندان دارند؟ شاید با افرادی برخورد کرده باشید که در مقابل ضعیف‌تر از خود سلطه‌جو و مقتدر هستند…
📻قسمت چهارم: امکان‌های متفاوت تجدد

(رضا پهلوی، آتاتورک و کلنل محمد تقی پسیان)

🎙
#آرمان_امیری

چرا مشروطه ایران به برآمدن رضاشاه ختم شد؟ آیا این تحول محصول نبوغ و ویژگی‌های شخصی رضاشاه بود یا اقتضا و تحمیل شرایط سیاسی؟

دستاوردهای رضاشاه چطور حاصل شد؟ چرا حکومتی که در ابتدای راه خود با سرعت و شتاب فراوان کشور را در مسیر توسعه قرار داد و مورد اقبال نخبگان قرار گرفت در پایان کار به استبداد و خفقان رسید و تمامی نخبگان را از خود دور کرد؟

به لطف و دعوت حلقه مطالعات «نوخوانی» که با همت «البرز زاهدی» تشکیل شده، فرصت شد تا بحث کوتاهی در این زمینه مطرح کنم. ایده این بحث با گوشه چشمی به کتاب «تجدد آمرانه» تدوین شده بود و در آن تلاش کردم تا حدودی به رابطه متقابل ساختار با کارگزار و ظرفیت‌های هر یک در دوران مورد اشاره بپردازم.

#آینه_تاریخ


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
امکان‌های متفاوت تجدد
آرمان امیری

#آینه_تاریخ

🎧 امکان‌های متفاوت تجدد
رضا خان، آتاتورک و کلنل محمد تقی پسیان

mp3 (امکان ذخیره کردن و ارسال به واتس‌آپ)

🎙#آرمان_امیری

چرا مشروطه ایران به برآمدن رضاشاه ختم شد؟ آیا این تحول محصول نبوغ و ویژگی‌های شخصی رضاشاه بود یا اقتضا و تحمیل شرایط سیاسی؟

دستاوردهای رضاشاه چطور حاصل شد؟ چرا حکومتی که در ابتدای راه خود با سرعت و شتاب فراوان کشور را در مسیر توسعه قرار داد و مورد اقبال نخبگان قرار گرفت در پایان کار به استبداد و خفقان رسید و تمامی نخبگان را از خود دور کرد؟

به لطف و دعوت حلقه مطالعات «نوخوانی» که با همت «البرز زاهدی» تشکیل شده، فرصت شد تا بحث کوتاهی در این زمینه مطرح کنم. ایده این بحث با گوشه چشمی به کتاب «تجدد آمرانه» تدوین شده بود و در آن تلاش کردم تا حدودی به رابطه متقابل ساختار با کارگزار و ظرفیت‌های هر یک در دوران مورد اشاره بپردازم.



🌾@Naqdagin

#آینه_تاریخ

🎧 امکان‌های متفاوت تجدد
رضا خان، آتاتورک و کلنل محمد تقی پسیان

🎙#آرمان_امیری

چرا مشروطه ایران به برآمدن #رضاشاه ختم شد؟ آیا این تحول محصول نبوغ و ویژگی‌های شخصی رضاشاه بود یا اقتضا و تحمیل شرایط سیاسی؟

دستاوردهای رضاشاه چطور حاصل شد؟ چرا حکومتی که در ابتدای راه خود با سرعت و شتاب فراوان کشور را در مسیر توسعه قرار داد و مورد اقبال نخبگان قرار گرفت در پایان کار به استبداد و خفقان رسید و تمامی نخبگان را از خود دور کرد؟

به لطف و دعوت حلقه مطالعات «نوخوانی» که با همت «البرز زاهدی» تشکیل شده، فرصت شد تا بحث کوتاهی در این زمینه مطرح کنم. ایده این بحث با گوشه چشمی به کتاب «تجدد آمرانه» تدوین شده بود و در آن تلاش کردم تا حدودی به رابطه متقابل ساختار با کارگزار و ظرفیت‌های هر یک در دوران مورد اشاره بپردازم.



🌾@Naqdagin
نقدآگین
#شعرانه #آخوندیسم 🖥 پای این منبر خون، بزم حماقت برپاست! شرک می بارد از اعماق مسلمانی شیخ روسیاهی‌ست پسِ چهره‌ی نورانی شیخ طالبان، داعش و القاعده مخفی شده‌اند پشتِ معصومیت گونه‌ی ایرانی شیخ ریش و عمامه نقابند و نماد تزویر زیرِ ناف است فقط وجهه‌ی روحانی…
#اینستا_ببینید
🌿زیتون و میهن

اسلام فلسطینی و اسلام قمی
ترجیح تو چیست؟ اوّلی یا دومی؟
این نغز و لطیف و خوب و خوش وآن‌ دگری
بی‌مغز و زمخت و اُلدُرم‌ بُلدُرمی

✍️
#حامد_احمدی

تقدیم به تمام بانوان ایران‌زمین که از حقوق اولیهٔ خود در تعیین نوع پوشش محروم شده‌اند، و بدن آنان به سان ملکی از املاکِ حاکمِ اسلام‌پناه در آمده است؛

تقدیم به تمام مردم ایران که گرفتارِ داعشیان ضد واکسن، ضد اینترنت آزاد، ضد شادی و هنر و رقص شده‌اند؛ حاکمانی که اگر از سر تصادف بتوانند فقط یک روز در فلسطین، لبنان و سوریه حاکم شوند، ای بسا مردم فلسطین، لبنان و سوریه برای کسب مجدد این حقوق ناچیز و اولیهٔ کنونی خود، یکپارچه علیه این موجودات شهوت‌آلوده قیام کنند!

چه بگویم در حق آنکه مردمم را از حقوق اولیه شهروند فلسطینی، سوری و لبنانی نیز محروم کرده است؟

هشتاد و پنج میلیون تُف بر پیران گمراه! آن شهوت‌مندان قدرتی که کل جمعیت فاحشگان تاریخ در مقابل شهوت بی‌پایانشان، قدیس می‌نمایند!
امّا این قدرت‌پرستان، مدام خود را مردِ خدا جا می‌زنند و از مصرف مُسرفانهٔ نام خدا برای حقیرترین و دنی‌ترین امیال، هیچ شرمی نمی‌کنند.

✍️#بهرام_بسطامی


🖌#ترجمه #عبدالله و #بهرام_بسطامی
🖍#ویراستاری: #عبدالله


#نوروزانه
#داعش #حجاب_با_توسری #رقص_و_شادی_حرام


📸ویدیو را در اینستاگرام نقدآگین (اینجا) تماشا کنید.

🖥 مدیای مرتبط:
👳🏾‍♂️
پای این منبر خون، بزم حماقت برپاست!
🦠نامه‌‌ای به کرونا جانم افاضاته


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ببینید
🌿زیتون و میهن

اسلام فلسطینی و اسلام قمی
ترجیح تو چیست؟ اوّلی یا دومی؟
این نغز و لطیف و خوب و خوش وآن‌ دگری
بی‌مغز و زمخت و اُلدُرم‌ بُلدُرمی

✍️
#حامد_احمدی


#ترجمه
#نوروزانه

📸ویدیو را در اینستاگرام نقدآگین (اینجا) تماشا کنید و یادداشتی پیرامون آن را (اینجا) بخوانید.

🖥 مدیای مرتبط:
👳🏾‍♂️
پای این منبر خون، بزم حماقت برپاست!
🦠نامه‌‌ای به کرونا جانم افاضاته


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕جزیه و ماجرای ارادهٔ قدرت و سرکوب در اسلام

✍️#علیرضاموثق

۱۴٠٠/۱/۳
#یادداشت
#نقد_اسلام #جزیه #نقد_قرآن #دیگری_ستیزی
#امیرحسین_ترکاشوند



نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📕جزیه و ماجرای ارادهٔ قدرت و سرکوب در اسلام

✍️#علیرضاموثق

1️⃣ آقای ترکاشوند به بهانهٔ دیدار پاپ با آیت الله سیستانی، مطلبی منتشر کرده‌است که هنوز کامل نشده‌است. منتها به دلالت همین قسمت نخست از نوشتار مذکور، مدعای آقای ترکاشوند این است که فقها در خصوص جزیه گرفتن از اهل کتاب (از جمله از مسیحیان) ۱۴٠٠ سال قرآن را به نحو اشتباه فهمیده و تفسیر کرده‌اند (اینجا).

آقای ترکاشوند در ابتدای سخن خود به نحو ضمنی مدعی می‌شود که قرآن، همهٔ ادیان را دعوت کرده‌است تا در ذیل «ایمان به الله و توحید و نفی شرک» متحد شوند؛ اما در این خصوص لازم به ذکر است که در قرآن «ارادهٔ قدرت و سرکوب و سلطه»، به نحو زیرکانه‌ای در پسِ پشتِ دعوت به اتحاد و توحید پنهان شده‌است و برای آشکار شدنش، می‌بایست به جمیع آیات قرآن و به مهندسیِ آموزه‌ها و احکامش توجه کرد.

قرآن ابتدا خیلی شیک و خوشگل، به اطاعت از الله و سرباز زدن از هر اربابی جز او دعوت می‌کند؛ اما وقتی از قرآن می‌پرسیم که لوازمِ «اطاعت از الله و توحید و نفی شرک» چیست؟ می‌گوید: «تصدیقِ مدعیات من و تسلیمِ محضِ ظاهری و باطنی شدن نسبت به اوامر و نواهی من که سخن الله و دینی کامل هستم». قرآن و سنت نبوی که طبق قرآن، از منابع اسلام است، می‌گوید: «در دین اکراه وجود ندارد (چون در عمل نمی‌توان باطن انسان‌ها را تسخیر کرد و آنها در نهایت، ریا می‌کنند و محدودیت عملی وجود دارد)، اما وقتی آخرین رسول الله، حقیقت را ابلاغ کرد (حال، ادلهٔ اثبات دعاویِ آخرین رسول الله چیست؟ بماند)، فرد نامسلمان باید تاوانِ عدم تصدیقِ حقیقت را، هم در این دنیا بدهد و هم در آن دنیا».

طبق اسلام، فرد نامسلمان در این دنیا نجس است و حقوق برابر با انسانِ مسلمان ندارد. اگر ریا کند و در ظاهر، ابراز مسلمانی کند و خفه شود، از امتیازاتِ حقوقی و دنیوی مربوط به مسلمانان برخوردار می‌شود؛ لکن در آن دنیا، الله پوستش را می‌کند. از طرف دیگر اگر در این دنیا، بر نامسلمان بودنِ خود اصرار کند، صرف‌نظر از شکنجه‌های هیتلری در جهنم، در این دنیا نیز رسول الله و یا مریدان الله پوستش را می‌کنند. البته نکتهٔ اساسی در این است که الله (یعنی سلطان مستبد و توتالیتر و مذکر اسلام در آسمان)، هیچ وقت منافع مادیِ هستهٔ سختِ قدرت و جانشین الله در حکومت زمینی را فراموش نمی‌کند؛ لذا نامسلمانان اگر اسلام را نپذیرفتند؛ یا شمشیر و مرگ، و یا جزیه و باج سبیل به خلیفه. اگر هم اسلام را پذیرفتند، باز خراج و مالیات به خلیفه نباید فراموش شود. ضمن اینکه مخالفت با الله، در همهٔ سطوح، آثار برابر ندارد. آنچه برای الله بسیار اهمیت دارد، انکار یا عدم تصدیقِ ارکان سلطنتِ اوست؛ یعنی همان امری که برای تمام سلاطین مهم است. الله با غلامان و بردگان دربارش شبیه به مرتدان و نامسلمانان برخورد نمی‌کند. شخص مرتد ولو اگر انسانی اخلاقی باشد، تا ابد در جهنم شکنجه می‌شود. انسان نامسلمان، اگر هم در این دنیا با پرداخت جزیه و تحمل تحقیر و تبعیض، جان خود را نجات دهد و حقوق نابرابر با مسلمانان را بپذیرد، اما در نهایت، پس از مرگ باید در جهنم بسوزد.

هستهٔ مرکزیِ اسلام، بسط قدرت و سرکوب است و اصناف مکانیزم‌های دنیوی و اخروی را برای نیل به این منظور، تمهید کرده‌است. دغدغهٔ اسلام اگر ایمان به خداوند و اخلاق و عمل صالح بود، نیازی به باج سبیل گرفتن از مؤمنانِ نامسلمان (خصوصاً آنان که در ذیلِ حکومتی دیگر بودند) نبود و نیازی نبود تا بستر کشور گشایی و غارتِ «دیگر اقوام و مذاهب» را به نام خدا و با توسل به خدا فراهم کند، و می‌توانست تا تحت عناوینی که با اعتقاداتِ مذهبیِ اشخاص گره نخورد، از کسانی که در ذیل حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، مالیات بگیرد.

2️⃣ فرض کنیم که آقای ترکاشوند درست بگوید و فقها و متخصصین اسلام، ۱۴٠٠ سال، قرآن را اشتباه فهمیده‌اند و درست در قرن ۲۱ و پس از بسطِ مدرنیسم و حقوق بشر و ارزش‌های لیبرالی، تازه برخی متوجه شده‌اند که مراد و منظور اصلی قرآن چیست. منتها مناقشهٔ بعدی این است که صرف‌نظر از مغالطه بودن تحدی و صرف‌نظر از خرافات و اباطیلی که در قرآن رسوخ کرده و صرفنظر از خساراتِ ناشی از بسط تعبد و جزم و جمود و جهل مقدس، قرآن ادعای مبین و کامل بودن دارد و تحدی کرده‌ و نیز قرن‌ها با استناد به احکام و آموزه‌های قرآن، در حق جان و مال انسان‌ها ظلم‌های عظیمی شده‌است؛ اما تازه پس از ۱۴٠٠ سال برخی نوادر چون جناب ترکاشوند، کشف کرده‌اند که از اهل کتاب نباید جزیه گرفت (بماند که تکلیف بودایی‌ها و لامذهب‌ها چه می‌شود؟ و استثناء کردن اهل کتاب، چطور به نحو اساسی، غدهٔ سرطانیِ نظام تبعیض و سرکوب در اسلام را درمان می‌کند؟). حال، اگر این مدعای آقای ترکاشوند صحیح باشد، کتابی که چنین پتانسیلی برای سوء تفاهم و تولید ظلم دارد، چرا نباید به عنوان کتابی پر ریسک طرد شود؟

۱۴۰۰/۱/۳


نقدآگین
را دنبال کنید:
🌾@Naqdagin
نقدآگین
#اینستا_ببینید 🌿زیتون و میهن اسلام فلسطینی و اسلام قمی ترجیح تو چیست؟ اوّلی یا دومی؟ این نغز و لطیف و خوب و خوش وآن‌ دگری بی‌مغز و زمخت و اُلدُرم‌ بُلدُرمی ✍️#حامد_احمدی تقدیم به تمام بانوان ایران‌زمین که از حقوق اولیهٔ خود در تعیین نوع پوشش محروم شده‌اند،…
#اینستا_ببینید
📽احکام ناانسانی اهل کتاب در کتاب خمینی و بهجت

در این کلیپ برخی دروغ‌های شاخدار #رحیم‌پور_ازغدی صاحب رانت حکومت اسلامی در صدا و سیما، در جمع برخی مسیحیان، نمایش داده شده و به نقد و بررسی آن‌ها پرداخته می‌شود.


📸ویدیو را در اینستاگرام نقدآگین (اینجا) تماشا کنید.


📘یادداشت‌های مرتبط
▪️
جزیه و ماجرای ارادهٔ قدرت و سرکوب در اسلام
▪️کدام اسلام اصیل؟


🖥 مدیای مرتبط:
🔴 پاسخ دندان‌شکن به ادعای «داعش اسلام واقعی نیست!»


#بهجت #روح_الله_خمینی #حسن_رحیم‌پور_ازغدی
#دیگری_ستیزی #داعش #اسلام_رحمانی
#حقوق_اقلیت‌‌ها


نقدآگین
را دنبال کنید:
📽 یوتیوب
📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
📻چرا #لائیسیته آری، و #سکولاریسم نه؟ (از منظر اخلاقی-حقوقی)

🎙
#مصطفی_ملکیان

آیا اخلاقا و منطقا باید به رای اکثریت در هر زمینه‌ای رجوع کرد؟ یا به رای متخصصان هر موضوع؟

اگر بر فرض اکثریت (۵۱ الی ۹۹ درصد) مردم ایران بگویند نظام سیاسی ولایت مطلقه فقیه را می‌خواهند، یا حجاب اجباری بر کل مردم ایران را می‌خواهند، یا مالیات گیری اجباری از دارایی‌ها را می‌خواهند، یا وجود پلیس گشت ارشاد در کنار سواحل را می‌خواند، یا تدریس اجباری قرآن و تعلیمات شیعی-اسلامی در مدارس و دانشگاه‌ها را می‌خواهند، یا آزادی هیئت‌های عزاداری برای برگزاری دسته‌های طبل‌زنی و سینه‌زنی در خیابان‌ها در ایام محرم را می‌خواهند و...

آیا باید چنین اموری قانونی شود و دیگر مردم ولو ۱ درصد و کمتر باشند به رای و ظلم آن اکثریت تن دهند؟

آیا چنین چیزی عدالت است؟

آیا ما دنبال تحقق این امر هستیم؟

دموکراسی آیا عددگرایی و دیکتاتوری اکثریت (گلّه بزرگتر) است و مردم‌سالاری، یا حقوق‌گرایی (اخلاق) و حقیقت‌گرایی (علم و فلسفه) برای انتخاب بهترین تصمیم توسط افراد متخصص در هر زمینه‌ی خاص؟

🌾@Naqdagin