نقدآگین
10.6K subscribers
2.74K photos
1.93K videos
67 files
5.05K links
«حقیقت، خواستار نقد است؛ نه مدح»
— بررسی پدیدارهای فرهنگی با رویکردی انتقادی

🔗 نقدآگين در پلتفرم‌ها:
t.me/Naqdagin/6435
⚡️⚡️توضیح ضروری:
t.me/Naqdagin/6155
Download Telegram
📓 آیا علی یک شخصیت واقعی در تاریخ بود؟

(معرفی کتابِ «آغاز ستایش علی و شکل‌گیری جهان‌بینی عباسیان» اثر ریموند دکوین)

✍️ #ب_بی‌نیاز (مترجم این اثر تحقیقی)
(۱/۲)

آیا علی یک شخصیت واقعی در تاریخ بود؟ این پرسشی است که نویسنده در برابر خود می‌نهد و تلاش می کند تا با اتکا به اسناد شناخته‌شده تاکنونی به آن پاسخ بدهد.

ریموند دکوین به روشنی نشان می‌دهد که از چه زمان نام علی در تاریخ به ثبت رسیده است؛ او همچنین روشن می‌کند که علی نه یک شخصیت زمینی بلکه یک شخصیت نمادین عرفانی (گنوسی) بوده است که چندین دهه پس از حاکمیت اعراب، آرام آرام از یک زندگینامهٔ زمینی برخوردار شد. تمامی جنگ‌ها و کشتاری که به این شخصیت نمادین عرفانی نسبت می‌دهند فراوردهٔ دهه‌های بعدی به ویژه عصر‌ِ خلفای عباسی‌‌ هستند.

برای نمونه یکی از لقب‌های عرفانی علی، «ابوتراب» بود که به معنی‌ِ «پدر زمین / پدر خاک» است. این کُنیه‌ی عرفانی در حقیقت به معنی‌ِ «آفریننده زمین» می‌باشد: یعنی «علی چونان خدا، آفریننده زمین» است. در کتاب‌هایی مانند سیره محمد از «ابن هشام»، «السیره الحلبیه» و «انساب الاشراف» داستانی بس مضحک سر هم بندی شده است. آمده است: هر گاه فاطمه همسر علی با علی مشاجره و دعوا می‌کرد علی از فرط‌ِ عصبانیت به کوچه می‌رفت و روی سر خود خاک می‌ریخت. به همین دلیل لقب «#ابوتراب» را بر او نهادند. البته بعدها راویان‌ِ دیگر، قصه‌ی بی‌پایه‌ی دیگری اختراع کردند و نوشتند که در جریان جنگ‌ِ «ذی العشیره» طایفه بنی مدلج از پیامبر و همراهانشان که علی نیز حضور داشت، استقبال خوبی به عمل آورد و چند روزی مهمان این طایفه بودند. در یکی از این روزها بود که محمد این لقب را به علی می‌دهد. راویان از زبان‌ِ یک شخصیت‌ِ احتمالن ساختگی به نام ابویقظان عمار آورده‌اند که: «آنگاه که مردم بنی مدلج از ما پذیرایی می‌کردند من به همراه علی (ع)، برای دیدن نخلهای بنی‌ مدلج به نخلستانشان رفتیم و در آنجا پس از مدتی گشت و گذار بر روی خاک خوابیدیم تا آن که رسول خدا (ص) آمد و علی را با کنیه ابوتراب صدا زد». به عبارتی چون علی «روی خاک خوابیده بود»، رسول خدا، به او این لقب یا کُنیه باشکوه را داد! بی‌منطقی این قصه کمتر از قصه‌ی دعوای فاطمه با علی نیست.

بگذریم! از سوی دیگر یکی دیگر از پیچیدگی‌ها، خود‌ِ نام «علی» است. این نام نمی‌تواند یک نام عربی باشد. زیرا ما تاکنون با کسی پیش از اسلام برخورد نکرده‌ایم که نامش علی باشد، حتا سه چهار دهه پس از «اسلام» کسی این نام را بر فرزند‌ِ پسر خود نمی‌نهاد. نام علی – که به احتمال زیاد ساخته‌ی عارفان ایرانی و میانرودان است- در آغاز به معنی «مرد بیگانه» به کار می‌رفت [احتمالن ساخته شده از «ال / عِل» El (آرامی) به معنی خدا و «ی» نسبت فارسی]. (۱) مفهوم‌ِ «مرد‌ِ بیگانه» از ادبیات دینی مندائیان سرچشمه می‌گیرد. در این باره، مندائیان بر این اعتقاد بودند که در هر دوره‌ی تاریخی «مردی بیگانه خواهد آمد و برای رستگاری جهان تلاش خواهد کرد. رستگارگری که خود باید رستگار شود یعنی دردها و مشقت‌ها بزرگ جهان را تحمل کند». همان گونه که بر همه روشن است، مندائیان – که در خوزستان به آن‌ها صُبی می‌گویند- یکتاپرست نبودند؛ آن‌ها یکی از کهن‌ترین جریان‌های گنوسی هستند، با این وجود در قرآن به عنوان «صابئین و صاحب‌ِ کتاب» معرفی شده‌اند. این که چرا یک دین یکتاپرست‌ِ سفت و سخت (اسلام) یک جریان گنوسی مانند مندائیان را هم‌ردیف خود می‌کند، پرسش دیگری‌ست.

ریموند دکوین در رساله‌ی خود نشان می‌دهد که:
۱- در چه زمانی نام علی بر سکه‌ها آمده است: نخستین بار در سال ۱۲۷ به اصطلاح هجری (۷۴۵/۷۴۶ م) شعار‌ِ «بن علی آل کرمانی» بر سکه‌‌ها زده شد و دومین بار در سال ۲۰۲-۲۰۵ هجری (۸۱۷-۸۳۳) که البته مورد اخیر در ارتباط با سکه‌هایی‌ست که با نام علی الرضا (امام هشتم شیعیان دوازده امامی) آمده است: علی ابن موسا ابن علی ابن ابی طالب.

۲- عدم وجود علی در فهرست حاکمان: «سه فهرست به زبان سُریانی باقی مانده است که تا سال‌های ۷۰۵، ۷۲۴ و ۷۷۵ پیش می‌روند و یک فهرست به زبان یونانی موجود است که تا سال ۸۱۸ ادامه می‌یابد. در هیچ کدام از این فهرست‌ها، نام علی نیامده است» (ص ۳۳). دکوین این منابع و بخش‌های مربوطه را در کتاب خود آورده است.

(ادامه دارد)



نقدآگین
را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📽 یوتیوب
📻 پادكست
🌾@Naqdagin
📓 آیا علی یک شخصیت واقعی در تاریخ بود؟

(معرفی کتابِ «آغاز ستایش علی و شکل‌گیری جهان‌بینی عباسیان» اثر ریموند دکوین)

✍️ #ب_بی‌نیاز (مترجم این اثر تحقیقی)
(۲/۲)

۳- علی در منابع داستانی: کهن‌ترین این منابع مربوط به سبئوس است که در کتابش به نام «تاریخ ارمنستان» که در ضمن «تاریخ هراکلیوس» نیز نامیده شده می‌باشد آمده است [سبئوس در سال ۶۴۵ میلادی به سمت اسقف ارتقا یافت]. اگرچه در این کتاب نام علی نیامده است ولی از «معاویه» سخن می‌رود که در آسورستان (سوریه) به قدرت می‌رسد. همان‌جا آمده است: «… زمانی که معاویه متوجه این حوادث شد مردانش را جمع کرد و به سوی کویر به راه افتاد و آن امیری را که خود او نصب کرده بود از پای در آورد.» دکوین می‌نویسد: «اگرچه در این جا نام «علی» نیامده است، ولی در روایات اسلامی معمولن از این نقطه آغاز می‌شود که نخستین «شاه» (مقتول) عثمان و شاه یا امیر دوم (جدید و شکست خورده) علی بوده است.» (ص ۴۱) دکوین سپس از منابع شناخته شده نقل قول می‌آورد. این منابع عبارت هستند از: «رویدادنگاری مارونی» (۶۵۷/۶۵۸ م)، «زندگینامه ماکسیموس کشیش» (۵۸۰- ۶۲۰ م)، «زندگی‌نامه یوحنای دیلمی» (۶۶۰- ۷۳۸ م)، «رویدادنگاری دیر زوقنین در امیدا»، «وقایع‌نگاری تئوفانس» (مرگ ۸۱۸ م)، «رویدادنگاری گمنام سُریانی» (مربوط به سال ۸۱۹ م)، «کتاب‌ تاریخ نویسنده ارمنی، لووند یا غوونت»، «کتاب‌ِ ابراهام بن داود» (مرگ ۱۱۸۰م)، «کتاب زندگی‌ِ ربان هرمزد» (مرگ حدود ۶۷۰ م).

به هر رو، نویسنده با اتکا به این اسناد نشان می‌دهد که «علی» در این اسناد چگونه بازتاب می‌یابد و خواننده می‌تواند تصویری نسبتن روشن از فرآیند شکل‌گیری زندگینامه علی در احادیث اسلامی به دست بیاورد. اگر بخواهیم به زبان یان آسمن سخن بگوئیم این کتاب نشان می‌دهد که چگونه «خاطره» (Erinnerung/Memory) به «تاریخ» تبدیل می‌شود.

کتاب‌ِ «آغاز ستایش علی و شکل‌گیری جهان‌بینی عباسیان» تنها بررسی تاریخی- انتقادی از اسلام نیست، بلکه – از نگاه من- یک اعاده حیثیت تاریخی از «علی گنوسی» است، یعنی آن شخصیت‌ِ عرفانی نمادین که بعدها مورد سوء استفاده حدیث‌نویسان اسلامی – به ویژه در دوره خلفای عباسی- قرار گرفت. این شخصیت عرفانی که در ام‌الکتاب چونان خدا (ملک تعالی) حضور می‌یابد، به یک شخصیت‌ِ زمینی بی‌ملاحظه بدیل می‌شود [کشتار خوارج]؛ او از مضمون‌ِ عرفانی‌اش تهی می‌شود و سرانجام شمشیر‌ِ دولب‌ِ خون‌افشانش هویت او را رقم می‌زند.



نقدآگین
را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📻 پادكست
📽 یوتیوب
🌾@Naqdagin
نقدآگین
@Naqdagin نامه‌هایی برای محمد پیامبر.pdf
آغاز_ستایش_علی_و_شکل‌گیری_جهان‌بینی_عباسیان_@Naqdagn.pdf
14.5 MB
#کتاب

📓 آغاز ستایش علی و شکل‌گیری جهان‌بینی عباسیان

✍️نویسنده
: ریموند دکوین
ترجمه: #ب_بی‌نیاز (داریوش)

🔻فهرست:
۲- امّ‌الکتاب
۳- استان گنوسی‌ها (عارفان)
۴- آیا یک #علی تاریخی وجود دارد؟ (#سکه‌ ها، فهرست حاکمان، منابع داستانی)
۵- روایات نخستین عرب‌ها: یک فرآیند
۵-۲- نتیجه‌گیری میانی: تاریخی که گم می‌شود.
۵-۳- اگر این تاریخ‌نگاری نیست، پس چیست؟
۵-۴-تاریخ جعل می‌شود
۶- علیِ خشنود (#رضا): یک شاهزاده عباسی
۷- عباسیان همان امویان هستند
۷-۲- تبار انکار شده
۸- آغاز نوین از طریق بازنگری
۹- معمای محمد بن حنفیه (دوبار محمد)
۱۰- از خیمه‌ جهان‌بینی سازان
۱۱- سادات به مثابه نوادگان عباسیان در یک آنالیز دی ان اس

تعداد صفحات: ۱۹۷

#اناره #بازاندیشی
#نقد_شیعه #خلافت_عباسی #سید



🌾@Naqdagin
📗توصیه‌ای به روشنفکران افغان

✍️#علیرضاموثق

به نظرم افغانستان نیز برای نیل به «عدالت و عقلانیت و معنویتی سازگار با جهان جدید» و برای ورود به «مدرنیت و مدنیت و علمانیت»، نیاز دارد که در یک مفهوم طیفی و به نحو متناظر، از شر اسلام و ادیان تاریخی خلاص شود. به عبارت دیگر و به طور کلی، برای یک گام آدم‌تر شدن، یک گام دورتر شدن از اسلام، شرط لازم است، ولو کافی نیست.

«اسلام» با «جهان جدید»، غیر قابل جمع است، اما چنین می نُماید که تقرب به این مطلوب در افغانستان، یعنی عبور از اسلام، به دلایل مختلف تاریخی و فرهنگی و اجتماعی، در قیاس با ورژن ایرانی، بسی چالش‌برانگیزتر و سخت‌تر است.

راقم این سطور در حدی که می فهمد، راه و رسم روشنفکران دینیِ ایران، جهتِ «پله پله تا عبور از اسلام» را در افغانستان نیز سودمند و واجد کارکرد عملی می‌بیند. البته لازم به ذکر است که روشنفکران دینیِ وطنی، حسب ظاهر، حداقل به شکل اغلبی و در کثیری از گفتارها و کردارهایشان ریا نکردند و حقیقتاً ولو به اشتباه، صادقانه خود را مسلمان می‌انگاشتند و به گمان خود، تقریر حقیقت می‌کردند.

حوزهٔ عمومی در جامعهٔ افغانستان در حدی وسیع و عمیق، تا اطلاع ثانوی، پذیرایِ نقدهای صریح و ساختاری نسبت به اسلام نیست و اساساً اکثر قریب به اتفاق مردم افغانستان، به چنین سخنانی، یا گوش نمی‌دهند و یا اگر گوش بدهند، نمی‌فهمند تا نوبت به تصدیق و تکذیب محققانه و مدلل برسد؛ لذا پیشنهاد می‌کنم که روشنفکران افغان تا می‌توانند از دکتر سروش و امثالهم بهره ببرند؛ یعنی چهرهٔ «خدا، انسان، روح، وحی، معاد، بهشت و جهنم، جهان، کیهان و فقه در قرآن و سنت نبوی» را تغییر دهند و استحاله کنند، اما باز به فرآوردهٔ خویش بگویند: «اسلام».

در این میان، البته خواندن چهار رکعت نماز و سرودن چهار خط شعر در مدح محمد بن عبدالله نیز خالی از لطف نیست (جهت تقریب به ذهن، افعال مذکور، نقش روانکار را دارد؛ وقتی که می خواهیم چیزی را در چیزی فرو کنیم). در وهلهٔ بعد، به‌تدریج که زمینه‌های لازم فراهم شد، و عقلانیت جدید و مدرنیسم بسط بیشتری یافت، دیگرانی از راه خواهند رسید و گفتنی‌ها را صریح و آشکار خواهند گفت.

ضمن اینکه در موقعیت انضمامیِ فعلیِ افغانستان، طالبان چونان نواب صفویِ داعشی و تروریست، سر حقیقت‌جویانِ فاش‌گو را به سرعت باد به دار خواهد کرد و با برهان قاطعِ محمدی از بدن جدا خواهد ساخت. سرِ بریده نمی‌تواند سخن بگوید؛ پس دیالکتیکی میانِ سر سبز و زبان سرخ برقرار باید کرد.

به نظر می‌رسد که شبیه به آنچه در حکومت اسلامی ایران پس از انقلاب ۵٧ رخ داد، در افغانستان نیز قرآن و سنت نبوی، بیش از پیش و به طور رسمی و عریان و حداکثری، به حوزهٔ قدرت سیاسی و به عرصهٔ مدیریتِ کشوری و لشکری ورود کند و بدین ترتیب، کمیت و کیفیتِ دود شدن و به هوا رفتنش افزایش یابد (به قول مارشال برمن، در تجربهٔ مدرنیته: هرآنچه سخت و استوار است، دود می‌شود و به هوا می رود).

اسلام اگر کمی شعور داشت و بیرون گودِ حکومت می‌نشست و تماشاگری می‌گرد و با منزه‌طلبی، به نصیحت‌های کلی و خطابه‌های مبهم خطاب به حاکمان و مدیران بسنده می‌نمود، باز به جهتِ چنتهٔ خالیِ معرفتی و بضاعتِ قلیل اخلاقی‌اش به فنا می‌رفت، چه رسد به اینکه با ذوق‌زدگی از هول هلیم قدرت، در دیگ جوشانِ سیاست شیرجه زند و به صحنهٔ بازیگری ورود کند و لاجرم و قهراً بیش از مقام تماشاگری، محک خورد و مسئول شود و رسوا گردد.

البته بگذریم از این مقوله که در خصوصِ عدم ورود اسلام به نهاد حکومت، و تدبیر و پیش‌بینی و پیش‌گیریِ مربوطه، حمل بارِ سنگینِ این حد از حکمت و حدشناسی و خویشتن‌داری، فراتر از طاقتِ هر موجود توتالیتری‌ست و در نتیجه، چنین انتظاری از اسلام داشتن، واقع‌بینانه نیست. اسلام اساساً تمایلِ شدید ذاتی دارد تا میخش را در هر سوراخی فرو و خودش را به هر موجودی حقنه کند؛ از طبابت گرفته تا سیاست.

باری، «مرگ مسمای اسلام و بقای نامش»، سرنوشت محتوم اسلام، در جهان بسط یابندهٔ مدرن است.



نقدآگین
را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📻 پادكست
📽 یوتیوب
🌾@Naqdagin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقدآگین
🎬 قرآن در ترازو: ملاحظاتی انتقادی بر سورهٔ کوثر در قدم بیست و یکم #پادکست_نقدآگین، به بازخوانی صوتی یادداشتی با عنوان کلی «#قرآن_در_ترازو»، پیرامون سورهٔ #کوثر می‌پردازیم. علیرضا موثق تاکنون مواضع و ملاحظات انتقادی‌اش در مورد اسلام را در قالب «مناظره،…
🎬 از اسلام ماست که بر ماست (پیرامون نقش و سهم قرآن در انحطاط ما)

(برشی از مناظرهٔ
#علیرضاموثق با دکتر #یحیا_یثربی؛ فصل دوم جلد نخست کتاب «مرگ مسمای اسلام و بقای نامش»)

در قدم بیست و دوم #پادکست_نقدآگین، سراغ کلیشه‌ای خطرناک‌ چون کرونا در زمینهٔ «نابودی شجاعت و آزادی اندیشیدن» و از عوامل بسترساز برای «امتناع تفکر و پرسش‌گری آزاد» در جوامع اسلامی می‌رویم؛ یعنی نگرهٔ اندیشیده نشدهٔ متداول ولی بس خطرناکِ «اسلام به ذات خود ندارد عیبی؛ هر عیب که هست از مسلمانی ماست».

اینکه قرآن و شخصیتی که سیره‌ها در حداقل بعد از سال ‍۱۵۰ عربی (1️⃣2️⃣3️⃣)، با نام محمد تراشیده‌اند، بدل به بتی شده که انسان‌ها نمی‌توانند خطاهای مختلف و اثرات مخرب‌شان بر زیست فردی و جمعی خود را بازگو کنند؛ و حتا متفکران جامعه نیز بعد ۱۴۰۰ سال، برده‌صفتانه و خائفانه، مجبور به ریا و مدح یک‌سویهٔ این منابع، یا نهایتن توجیه‌‌گری‌ها، ماله‌کشی‌ها و استحاله‌های بزرگ می‌شوند، کم ظلمی در حقّ مسلمانان و حقیقت نیست.

🎙گویندگان: نوربانو، تیروژ و حسین قاف

🔗 بدون طالب‌شکن در کست‌باکس نقدآگین (اینجا)، یا در تلگرام (اینجا) بشنوید.



📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
نقدآگین
#نقد_روشنفکران #اسلام_و_غرب 🎬 اسلام، نوانديشان مسلمان و راه طی شدۀ غرب در قدم بیستم #پادکست_نقدآگین، سراغ تفاوت‌های ذاتی نگرش اسلامی-عربی با نگرش مسیحی-غربی می‌رویم. در آغاز نگرش این دو به مفهوم و ارزش «کار» و «سرمایه» و «تولید ارزش افزوده» و «خلاقیت» را…
🎬 از اسلام ماست که بر ماست (پیرامون نقش و سهم قرآن در انحطاط ما)

(برشی از مناظرهٔ علیرضا موثق با دکتر یحیا یثربی
؛ فصل دوم جلد نخست کتاب «مرگ مسمای اسلام و بقای نامش»)


🗄 پست مرتبط:
✉️ نامۀ علیرضاموثق به دکتر عبدالکریم سروش
📺 آیا طالبان ظهور اسلام نیست؟
📺 شيخ توحیدی: نسبت طالبان با اسلام (قرآن و سنت نبوی)
📺 آخوند شیعه: جمع قدرت و قرآن خطرناک‌تر از بمب اتم
📺 کمال‌ حیدری: قرآن اصلی دست ما نیست!
📘 اسلام و روش تفکر
📘 چرا «روشنفکری دینی» از شمول «روشنفکری» خارج است؟
📘 آیا حسین بن علی بر حق بود؟
📘 «معضل جمع اسلام با عقلانیت و عدالت» و «چالش‌های بی پایان دکتر سروش»
📻 اسلام، نوانديشان مسلمان و راه طی شدۀ غرب
📻 ترسا؛ ترسنده از خدا یا محمد؟
📻 پنج تن آل عبا و پیش زمینه‌های اسطوره‌ای آنها
📻 بررسی میزان دروغ و راست شخصیت‌های اسلامیِ دو سدهٔ نخست اسلام
📻 دو دستگی در آل محمد و آغاز پرستش علی
📻 دو علی و یک ایران در دادگاه (۱، ۲، ۳)
📻 قرآن در ترازو (عصر، ماعون، کوثر)


🔗 بدون طالب‌شکن در كانال پادکست نقدآگین (اینجا)، یا در تلگرام (اینجا) بشنوید.


#نقد_روشنفکران #نقد_قرآن #نقد_اسلام
#عقلانیت_و_اسلام



🌾@Naqdagin
نقدآگین
@Naqdagin – قرآن در ترازو: سورهٔ کوثر
از اسلامِ ماست که بر ماست
@Naqdagin
🎧 از اسلام ماست که بر ماست (پیرامون نقش و سهم قرآن در انحطاط ما)

(برشی از مناظرهٔ
#علیرضاموثق با دکتر #یحیا_یثربی؛ فصل دوم جلد نخست کتاب «مرگ مسمای اسلام و بقای نامش»)

در قدم بیست و دوم #پادکست_نقدآگین، سراغ کلیشه‌ای خطرناک‌ چون کرونا در زمینهٔ «نابودی شجاعت و آزادی اندیشیدن» و از عوامل بسترساز برای «امتناع تفکر و پرسش‌گری آزاد» در جوامع اسلامی می‌رویم؛ یعنی نگرهٔ اندیشیده نشدهٔ متداول ولی بس خطرناکِ «اسلام به ذات خود ندارد عیبی؛ هر عیب که هست از مسلمانی ماست».

اینکه قرآن و شخصیتی که سیره‌ها در حداقل بعد از سال ‍۱۵۰ عربی (1️⃣2️⃣3️⃣)، با نام محمد تراشیده‌اند، بدل به بتی شده که انسان‌ها نمی‌توانند خطاهای مختلف و اثرات مخرب‌شان بر زیست فردی و جمعی خود را بازگو کنند؛ و حتا متفکران جامعه نیز بعد ۱۴۰۰ سال، برده‌صفتانه و خائفانه، مجبور به ریا و مدح یک‌سویهٔ این منابع، یا نهایتن توجیه‌‌گری‌ها، ماله‌کشی‌ها و استحاله‌های بزرگ می‌شوند، کم ظلمی در حقّ مسلمانان و حقیقت نیست.

🎙گویندگان: نوربانو، تیروژ و حسین قاف

🔗 بدون طالب‌شکن در کست‌باكس نقدآگين (اینجا) بشنوید.



📸 اینستاگرام
🌾@Naqdagin
Forwarded from نقدآگین
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#اینستا_ببینید

📽 افغانستان کشور زخم خورده

(
#مستند تلویزیون دویچه‌ولهٔ آلمان)

🔗لینک: قسمت اول | قسمت دوم

🔹اين مستند با محوریت اظهارات ۶ زن افغانستانی که دوره‌های مختلفی از تحولات افغانستان را درک کرده و در سرنوشت این کشور نقش داشته و یا شاهد عینی برخی تحولات جدی بود‌ه‌اند، به ارائهٔ تصویری جامع از افغانستان طی دههٔ ۶۰ میلادی تا ۲۰۲۱ (البته با تمرکز بیشتر بر وضعیت زنان این کشور) می‌پردازد.


✍️ پرسش‌هایی که پس از دیدن اين مستند در ذهنم جوانه زدند ⬇️


🗄 پست مرتبط:
📗توصیه‌ای به روشنفکران افغان
📘بچه‌شیرِ درهٔ پنجشیر؟!
📘بهترین نوع حکومت برای افغانستان چیست؟
📘 در اسارتِ طالبان
📸 ضرورت نقد مسعود رجوی دوم
📺 طالبان؟ کدام طالبان؟
📺شيخ محمد توحیدی: نسبت طالبان با اسلام (قرآن و سنت نبوی)
📺 آیا طالبان/داعش ظهور اسلام نیست؟

#ترجمه


نقدآگین
را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📻 پادكست
📽 یوتیوب
🌾@Naqdagin
📽 افغانستان کشور زخم خورده

(
#مستند تلویزیون دویچه‌ولهٔ آلمان)

🔗لینک: قسمت اول | قسمت دوم

🔹 این مستند با محوریت اظهارات ۶ زن افغانستانی که دوره‌های مختلفی از تحولات افغانستان را درک کرده و در سرنوشت این کشور نقش داشته و یا شاهد عینی برخی تحولات جدی بود‌ه‌اند، به ارائهٔ تصویری جامع از افغانستان طی دههٔ ۶۰ میلادی تا ۲۰۲۱ (البته با تمرکز بیشتر بر وضعیت زنان این کشور) می‌پردازد.

✍️ پرسش‌هایی که پس از دیدن مستند در ذهنم جوانه زدند:

۱- مردم همیشه در صحنهٔ ایران (در حمایت از یمن تا فلسطین و لبنان و حمایت از جورج فلوید و سیاهان آمریکا و...)، بنا به چه استدلال و مبنایی، پس از تجربهٔ جهنم نیم‌قرنهٔ حاصل از اقتدای کور به کسی که حتا یک کتاب از او، یا تاریخچهٔ مواضع سیاسی و فکری‌اش را نخوانده‌بودند، و او را با تبلیغات رسانه‌های بیگانه، یک شبه در معراجی بر روی ماه دیدند، دوباره با شور حسینی و یکپارچه پشت امام احمد مسعود رفتند که همان رسانه‌ها برایشان یک امام‌زادهٔ لیبرال و بسیار متفاوت از طالبان معرفی می‌کنند؟ آن هم بی‌کمترین سؤظن معقول که منجر به تحقیق در تاریخچهٔ زندگی او و پدرش و گروه‌های مختلف افغان شود؟

براستی پدر این مسعود در مقابل چه کسانی، در اتحاد با چه کسانی و به خاطر کدام دلایل عقل‌پسند، دمادم در «جهاد اسلامی» سیر می‌کرد؟ آیا اسم «محلهٔ افشار کابل» به گوش مردم ایران خورده‌است و از اتهام جنایت بزرگ احمد شاه مسعود که آن زمان قوای نظامی حکومتی در دستش بود، مطلع‌اند؟ یا از جنگ قدرت میان مجاهدین افغان (احمد شاه مسعود و حکمت‌یار) که به وسط شهر بردند و زندگی مردم را بدل به جهنم کردند، خبری به آن‌ها داده شده توسط خبرنگاران حماسه‌ساز برای بالکن‌نشینان خبرخوان؟ آیا چنین وحشیانی آلترناتیو حکومت جمهوری سکولار و کمونیستی بودند؟ اساسن دلایل مخالفتشان چه امور مشخص و عقل‌پسندی بود و برای فردا چه برنامهٔ مشخص قابل تحققی داشتند (همین پرسش‌ها از احمد مسعود نیز باید پرسیده شود)؟ آیا مشکل از جهان‌بینی متحجر خودشان نبود و قدرت‌طلبی‌های قومی-قبیلگی؟ که در نهایت بعد سقوط دولت کمونیستی نیز مثل گرگان به جان هم افتادند و این حالت بردگی اسلام و قومیت‌گرایی و عدم دید ملی و انسانی، نامشان را با تروریسم جهانی گره زد و ارتشی بیگانه را ۲۰ سال برای تأمین‌ حداقل‌های امنیت و حقوق بشر مردم خودشان و جهان، بر سرشان فرود آورد.

آیا پسر شاه مسعود، توان نقد حداقل برخی از جنگ‌افروزی‌ها و جهادهای اسلامی پدرش در ایجاد وضعیت فاجعه‌بار کنونی افغانستان را دارد؟ یا او نیز پدرش را یک قهرمان مطلق، شهید اسلام و امام معصوم می‌بیند که بطور ذاتی با مجاهدین و طالبان (همرزمان سال‌های قبلش) در عقاید اسلامی، ضدیت با مدرنیته، جهادگرایی و تلاش برای تشکیل حکومت اسلامی متفاوت بوده‌است؟

بر فرض، اگر احمد مسعود یک انسان عمیقن لیبرال باشد، آیا توانایی (و حتا علاقه به) تغییر فرهنگ افغانستان و لغو احکام داعشی اسلام را دارد که پدرش نیز روزگاری دعوت کنندهٔ با شور و حرارت اجرای آن احکام نورانی بود (مثلن چند ده ضربه شلاق اسلامی-آسمانی(!) برای سیگار کشیدن)؟ آیا توانایی مقابله‌ با طالبانی که آمریکا را به عقب‌نشینی وادار کرد، دارد؟ افغانستان چند ده سال باید صحنهٔ جنگ داخلی با کمک کشورهای دیگر باشد؟ مگر چقدر منابع اقتصادی و توان روانی برای مردمش وجود دارد؟

۲- براستی چرا در میان یهودیان، این همه گروه تروریستی انحصارطلب سیاسی که برای کسب قدرت همدیگر را پاره پاره کنند، بوجود نیامد؟ چرا آن‌ها توانستند آزادترین و پیشروترین کشور خاورمیانه را بسازند، اما حتا یک کشور مسلمان به گرد پایشان نرسید؟ با اینکه مسلمانان انواع منابع زیر زمینی را داشتند، و در همسایگی هم بودند، و می‌توانستند در این مسیر بسیار به هم کمک کند؛ آن هم با وجود چنان محیطی که از همه سو برایش تهدید کننده بود و دشمن مشترک همه کشورهای همسایهٔ «اهل جهاد و انتحاری» محسوب می‌شد.

آیا دین متأخرتر و خاتم و صراط نجات بشریت، نباید سعادت، صلح و آزادی بیشتری به ارمغان آورد تا میزان صدق ادعاهایش در محک تجربه آشکار شود؟ نظیر این مقایسه را می‌توان در مورد هندوها و زرتشتیان هندوستان نیز طرح کرد. هندوستان با آن جمعیت غیرقابل تصور، با آن حد از فقر، و آن همه خدایان و فرق و مذاهب، ولی بدون این حد از جنگ داخلی و تقلا برای اجرای احکام دین خدا، و کسب قدرت سیاسی با زور تفنگ و مجاهدان شهادت‌طلب و انتحاری، در راه توسعه، بدون تنش‌سازی با جهان حرکت می‌کند.



نقدآگین
را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📻 پادكست
📽 یوتیوب
🌾@Naqdagin
#ببینید
📺 افغانستان کشور زخم خورده

(
#مستند تلویزیون دویچه‌ولهٔ آلمان)

📸🔗بدون طالب‌شکن در اینستاگرام نقدآگین ببینید:
قسمت اول | قسمت دوم

🔹اين مستند با محوریت اظهارات ۶ زن افغانستانی که دوره‌های مختلفی از تحولات افغانستان را درک کرده و در سرنوشت این کشور نقش داشته و یا شاهد عینی برخی تحولات جدی بود‌ه‌اند، به ارائهٔ تصویری جامع از افغانستان طی دههٔ ۶۰ میلادی تا ۲۰۲۱ (البته با تمرکز بیشتر بر وضعیت زنان این کشور) می‌پردازد.


✍️ پرسش‌هایی که پس از دیدن اين مستند در ذهنم جوانه زدند (اینجا).


🗄 پست مرتبط:
📗توصیه‌ای به روشنفکران افغان
📘بچه‌شیرِ درهٔ پنجشیر؟!
📘بهترین نوع حکومت برای افغانستان چیست؟
📘 در اسارتِ طالبان
📺 طالبان؟ کدام طالبان؟



نقدآگین
را دنبال کنید:
📸 اینستاگرام
📻 پادكست
📽 یوتیوب
🌾@Naqdagin
نقدآگین
📸برش‌هایی از «نامه‌هایی برای محمد پیامبر (پژوهشی بر ریشه‌های قرآن)» ✍️ #امین_قضایی 🔻نویسنده بیان می‌کند که اگر تنها آیات مکی را مد نظر قرار دهیم، قرآنی که در دست داریم در واقع مجموعه‌ای از نامه‌هاست که توسط فرقه‌ای یهودی، به میسیونر مذهبی‌شان (محمد) ارسال…
📸برش‌هایی از «آیا علی یک شخصیت واقعی در تاریخ بود؟»

(معرفی کتابِ «آغاز ستایش علی و شکل‌گیری جهان‌بینی عباسیان» اثر ریموند دکوین به قلم مترجم)

✍️#ب_بی‌نیاز (داریوش)


📓دانلود كتاب


🗄 پست مرتبط:
📻 قصهٔ عاشورا (جلسهٔ یکم)
📻 پنج تن آل عبا و پیش زمینه‌های اسطوره‌ای آنها
📻 بررسی میزان دروغ و راست شخصیت‌های اسلامیِ دو سدهٔ نخست اسلام
📻دو دستگی در آل محمد و آغاز پرستش علی
📻 روند شکل‌گیری منجی در ادیان ابراهیمی و شیعه
📻 دو علی و یک ایران در دادگاه (۱، ۲، ۳)
📻 قرآن سندی برای اثبات وجود محمد نیست!
📺 کمال‌حیدری: قرآن اصلی دست ما نیست!
📺 آیا طبق اسناد تاریخی-تمدنی پیامبری وجود داشته‌است؟
📺 مؤلفان قرآن («عیسی» و «انجیل» شاهدی برعدم الوهیت قرآن)
🔍آخرین امپراتور رومی، مهدی و اورشلیم
📕«شبستری سوم» يا «چرا عنوان "قرائت نبوی از جهان" را کنار گذاشتم؟»
📕آیا حسین بن علی بر حق بود؟
📕چرا دعای عرفه از حسين نمی‌تواند باشد؟
📕چرا بخش عرفانی نهج‌البلاغه از علی نمی‌تواند باشد؟ (نهج‌البلاغه در آینۀ قرآن)

#نقد_کتاب #بازاندیشی
#نقد_شیعه #علی



🌾@Naqdagin