This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آواز خوانی #عزیز_قاسم_زاده برای #اسماعیل_عبدی معلم زندانی
شعر: #بابک_دولتی
خشم است که بر گلویمان قندیل است
این شهر پر از تردد قابیل است
یک روز به جان جانیان می افتد
این تیغ که بر گلوی اسماعیل است
تجمع معلمان لنگرود شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰
#اسماعیل_عبدی از یازدهم اردیبهشت ماه در زندان مرکزی کرج در اعتراض به احکام امنیتی سنگین علیه نیروهای صنفی و فشار بر خانواده های معلمان و کارگران علی رغم عوارض پیشین از اعتصاب غذاهای گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
https://t.me/Namayandeh3oma
شعر: #بابک_دولتی
خشم است که بر گلویمان قندیل است
این شهر پر از تردد قابیل است
یک روز به جان جانیان می افتد
این تیغ که بر گلوی اسماعیل است
تجمع معلمان لنگرود شنبه ۳۰ بهمن ۱۴۰۰
#اسماعیل_عبدی از یازدهم اردیبهشت ماه در زندان مرکزی کرج در اعتراض به احکام امنیتی سنگین علیه نیروهای صنفی و فشار بر خانواده های معلمان و کارگران علی رغم عوارض پیشین از اعتصاب غذاهای گذشته دست به اعتصاب غذا زده است.
https://t.me/Namayandeh3oma
🔸در این نگاه، آموزش و پرورش برایم به یک فروشگاه بزرگ و یا یک ساختمان نظامی، شباهت قریب _ و حس غریبی _ داشت که ورود و خروج تمامی افراد _ خویش و ناخویش را _ زیر نظر دارد...!! و منم تمام در حیرت زرد، از اینکه نام این چنین نهادی "آموزش و پرورش" است!
🔸در پایان بعد از گفت و شنودها و تحویل درخواست تدریس، مدیریت منطقه با تشکر و امتنان گفتند تا دوشنبه _ پسفردا _ در این باره شما را با خبر خواهیم کرد!
🔸با اینکه تا آن روز هنوز کلاس‌های جناب عزیز قاسم زاده بدون معلم بود؛ حسی بمن می‌گفت: پاسخشان دوشنبه منفی خواهد بود... زیرا در میانه‌های کلام مدام، احساس می‌کردم، تصمیم‌گیران نهایی باید دیگرانی باشند که من اکنون نمی‌شناسم _ و اینجا حضور ندارند _.
🔸سرانجام دوشنبه فرا رسید. با یک تماس تلفن گفتند که: معلم جانشین عزیز قاسم‌زاده تعیین شده است و من _ مدیریت منطقه‌ی چابکسر _ برای تشکر مجدد و اعلان این خبر تماس گرفته‌ام...!!
گویی سطل‌هایی یخی بود که بر تن سرمازده‌ای پاشیده باشند، به سکوت سرد فرو رفتم و دیگر چیزی هم برای گفتن نداشتم...!!
🔸و تا الان برای تمامی مهربانی‌ها دلنگرانم! و بس شگفت زده و متحیر! که چه سان حاکمیتی بهترین‌های خویش را به زندان اندازد! و آن را انتظار گشایشی باشد؟!! که گفته‌اند : کی توان خورشید را به زندان داشتن...؟! و کنون متحیرتر برای عزیزم؛ #عزیز_قاسم_زاده "که معلمی برازنده‌ی اوست؛ پس زندان چرا...؟!"
و همچنان دو دوست بازنشسته که از بهترین معلمان بودند و امروز نیز از بلند انسان‌های آزاده: #محمود_صدیقی_پور گرامی و #انوش_عادلی نازنین! و اکنون با این جوان پرطراوت: عزیز قاسم‌زاده_ سه تایی _ محبوسند در تاریکی‌های زندان لاکان رشت! و چه درشت زشت باشد حاکمیتی را که معلمانش بجای کلاس نشسته به کنج زندان باشند!!
🔸همین طور دگر معلمان زندانی _ که آشنای ایران _ به صدر نشسته‌اند در معلمی؛ با کمالی در مقام و رتبت وارستگی؛ جنابانی چون: #رسول_بداقی ، #اسماعیل_عبدی ، #جعفر_ابراهیمی ، #محمد_حبیبی و دگر بلند نام آورانی کز بس بزرگند و صبور و دلسوز _ این عاشقان عدالت و آزادگی _ که ناتوانم کنون ز ذکر نامشان... و این "من و ما " شرمنده و شرمسار این بزرگان...!! که بی شک
خیابان‌های بزرگ فردا
از امروز برای آویزه‌ی مهر نامشان
به صف سنگین ایستاده‌اند!!
و رهگذارانش گویی
نام این خیابان‌ها را از الان می‌دانند:
مهسا ، نیکا ، نوید ، کمانگر و...!!
https://t.me/Namayandeh3oma/47287
🔸در پایان بعد از گفت و شنودها و تحویل درخواست تدریس، مدیریت منطقه با تشکر و امتنان گفتند تا دوشنبه _ پسفردا _ در این باره شما را با خبر خواهیم کرد!
🔸با اینکه تا آن روز هنوز کلاس‌های جناب عزیز قاسم زاده بدون معلم بود؛ حسی بمن می‌گفت: پاسخشان دوشنبه منفی خواهد بود... زیرا در میانه‌های کلام مدام، احساس می‌کردم، تصمیم‌گیران نهایی باید دیگرانی باشند که من اکنون نمی‌شناسم _ و اینجا حضور ندارند _.
🔸سرانجام دوشنبه فرا رسید. با یک تماس تلفن گفتند که: معلم جانشین عزیز قاسم‌زاده تعیین شده است و من _ مدیریت منطقه‌ی چابکسر _ برای تشکر مجدد و اعلان این خبر تماس گرفته‌ام...!!
گویی سطل‌هایی یخی بود که بر تن سرمازده‌ای پاشیده باشند، به سکوت سرد فرو رفتم و دیگر چیزی هم برای گفتن نداشتم...!!
🔸و تا الان برای تمامی مهربانی‌ها دلنگرانم! و بس شگفت زده و متحیر! که چه سان حاکمیتی بهترین‌های خویش را به زندان اندازد! و آن را انتظار گشایشی باشد؟!! که گفته‌اند : کی توان خورشید را به زندان داشتن...؟! و کنون متحیرتر برای عزیزم؛ #عزیز_قاسم_زاده "که معلمی برازنده‌ی اوست؛ پس زندان چرا...؟!"
و همچنان دو دوست بازنشسته که از بهترین معلمان بودند و امروز نیز از بلند انسان‌های آزاده: #محمود_صدیقی_پور گرامی و #انوش_عادلی نازنین! و اکنون با این جوان پرطراوت: عزیز قاسم‌زاده_ سه تایی _ محبوسند در تاریکی‌های زندان لاکان رشت! و چه درشت زشت باشد حاکمیتی را که معلمانش بجای کلاس نشسته به کنج زندان باشند!!
🔸همین طور دگر معلمان زندانی _ که آشنای ایران _ به صدر نشسته‌اند در معلمی؛ با کمالی در مقام و رتبت وارستگی؛ جنابانی چون: #رسول_بداقی ، #اسماعیل_عبدی ، #جعفر_ابراهیمی ، #محمد_حبیبی و دگر بلند نام آورانی کز بس بزرگند و صبور و دلسوز _ این عاشقان عدالت و آزادگی _ که ناتوانم کنون ز ذکر نامشان... و این "من و ما " شرمنده و شرمسار این بزرگان...!! که بی شک
خیابان‌های بزرگ فردا
از امروز برای آویزه‌ی مهر نامشان
به صف سنگین ایستاده‌اند!!
و رهگذارانش گویی
نام این خیابان‌ها را از الان می‌دانند:
مهسا ، نیکا ، نوید ، کمانگر و...!!
https://t.me/Namayandeh3oma/47287
Telegram
رادیوگیلان 📡
🔴 برای عزیز قاسم زاده لیاسی و همرانش!
✍️#نادر_پورخانی
🔸 ...آنچه در تمامی لحظه‌های صحبتم با مدیریت منطقه، نگاهم را بخود جلب می‌کرد "مانیتور دوربین‌های فراوانی بودند که جلوی چشمان‌مان _ در اتاق ریاست _ افراد را از جلوی در ورودی ساختمان آموزش و پرورش تا راهروهای…
✍️#نادر_پورخانی
🔸 ...آنچه در تمامی لحظه‌های صحبتم با مدیریت منطقه، نگاهم را بخود جلب می‌کرد "مانیتور دوربین‌های فراوانی بودند که جلوی چشمان‌مان _ در اتاق ریاست _ افراد را از جلوی در ورودی ساختمان آموزش و پرورش تا راهروهای…