امروز؛ "شنبه : #ڪیوان_شید "
۲ دی ماہ ۱۴۰۲ خورشیدی
دیبهآذر
جشنها و آیینهای ایران کهن را پاس بداریم.
🎉جشن " #دیگان " ، جشن باستان و اکنون ایرانیان راستین ، فرخنده و شاد باد.
در گاهشمار ایرانی، ۲۵ آذر، ۲، ۹ و ۱۷ دی ماہ، جشن "دیگان" برگزار میشود. ایرانیان باستان و اڪنون در برخی از شهرها و روستاها،
نخستین روز ماہ دی ڪه "اورمزد" نامیدہ میشود و نام خداوند است،
و سه روز دیگر به نامهای "دیبهآذر" "دیبهمهر" و "دیبهدین" را جشن میگیرند.
👌در دومین جشن دیگان روز "دیبهآذر" پادشاہ و فرمانروا دیدار همگانی با مردم داشتهاست.
#جشنهای_باستانی
#دی_گان
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
۲ دی ماہ ۱۴۰۲ خورشیدی
دیبهآذر
جشنها و آیینهای ایران کهن را پاس بداریم.
🎉جشن " #دیگان " ، جشن باستان و اکنون ایرانیان راستین ، فرخنده و شاد باد.
در گاهشمار ایرانی، ۲۵ آذر، ۲، ۹ و ۱۷ دی ماہ، جشن "دیگان" برگزار میشود. ایرانیان باستان و اڪنون در برخی از شهرها و روستاها،
نخستین روز ماہ دی ڪه "اورمزد" نامیدہ میشود و نام خداوند است،
و سه روز دیگر به نامهای "دیبهآذر" "دیبهمهر" و "دیبهدین" را جشن میگیرند.
👌در دومین جشن دیگان روز "دیبهآذر" پادشاہ و فرمانروا دیدار همگانی با مردم داشتهاست.
#جشنهای_باستانی
#دی_گان
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
امروز؛ "شنبه : #ڪیوان_شید "
۹ دی ماہ ۱۴۰۲ خورشیدی
دیبهمهر
جشنها و آیینهای ایران کهن را پاس بداریم.
🎉سومین جشن " #دیگان "
" #دیبهمهر "، جشن باستان و اکنون ایرانیان راستین ، فرخنده و شاد باد.
در گاهشمار ایرانی، ۲۵ آذر، ۲، ۹ و ۱۷ دی ماہ، جشن "دیگان" برگزار میشود. ایرانیان باستان و اڪنون در برخی از شهرها و روستاها،
نخستین روز ماہ دی ڪه "اورمزد" نامیدہ میشود و نام خداوند است،
و سه روز دیگر به نامهای "دیبهآذر" "دیبهمهر" و "دیبهدین" را جشن میگیرند.
#جشنهای_باستانی
#دی_گان
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
۹ دی ماہ ۱۴۰۲ خورشیدی
دیبهمهر
جشنها و آیینهای ایران کهن را پاس بداریم.
🎉سومین جشن " #دیگان "
" #دیبهمهر "، جشن باستان و اکنون ایرانیان راستین ، فرخنده و شاد باد.
در گاهشمار ایرانی، ۲۵ آذر، ۲، ۹ و ۱۷ دی ماہ، جشن "دیگان" برگزار میشود. ایرانیان باستان و اڪنون در برخی از شهرها و روستاها،
نخستین روز ماہ دی ڪه "اورمزد" نامیدہ میشود و نام خداوند است،
و سه روز دیگر به نامهای "دیبهآذر" "دیبهمهر" و "دیبهدین" را جشن میگیرند.
#جشنهای_باستانی
#دی_گان
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
امروز، شنبه: #ڪیوان_شید
پنجم اسپند ۱۴۰۲ خورشیدی
۵ اسفند زادروز خواجه نصیرتوسی
( زاده ۵ اسفند ۵۷۹ توس -- درگذشته ۱۱ تیر بغداد ) ریاضیدان و ستارهشناس
او به آموختن دانش دلبستگی زیادی داشت و از دوران جوانی در دانش ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان نامی زمان خود بود.
وی که یکی از سرشناسترین و بانفوذترین چهرههای تاریخ است، دانش دینی و عملی را نزد پدرش و منطق و حکمت را نزد داییاش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به پایان رساند و در آنجا بهعنوان دانشمندی برجسته نامدار شد.
علامه حلّی که یکی از شاگردان اوست، درباره وی میگوید: خواجه نصیرالدین افضل عصرما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کردهایم.
وی در سال ۶۱ در مقابل پیشروی مغولان، بهیکی از قلعههای ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد. این کار بهوی امکان داد که برخی از بجامانده های مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی از جمله نامی ترین کتابش «اخلاق ناصری» را به نگارش درآورد.
وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ۶۳۵ پایان داد، توسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه برپا کند که آغاز آن از سال ۶۳۸ بود.
بخش بزرگ ۱۵۰ رساله و نامههای توسی بهزبان تازی نوشته شده است. گستره دانش و نفوذ او با ابنسینا قابل برابری است، جز آنکه ابنسینا پزشک بهتری بود و توسی ریاضیدانی برتر.
مشهورترین بجامانده نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال ۶۵۰ نوشته شده و همچنین تذکره فیعلم الهیئه، در نجوم تذکره فیعلم الهیه وی کاملترین نقد برنجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و گویای تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نگارش شده است.
در سال ۶۷۲ قمری نصیرالدین توسی با گروهی از شاگردانش بهبغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را گردآوری و بهمراغه بازگرداند، اما اجل مهلتش نداد و در ۷۴ سالگی درگذشت.
او ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری که پاگذارد آنجا را بهنور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه شگفتی بود.
در كتاب "از فردوسى تا شاملو" أمده است كه خواجه نصير بهخلاف انديشمندانى مانند خيام و حافظ كه جهان را محصولى كامل نميدانستند، بر این باور بود كه كائنات در عين كمال خلق شدهاند، در بيتى مى گويد:
هرچيز كه هست آنچنان مىبايد
آن چيز كه آنچنان نمىبايد نيست
او كه براى نجات مردم كشورش بهخدمت هولاكو درآمد، با كياست وتدبيرش سبب شد تابساط خلافت عباسى وزندگانى أخرين خليفهاش برچيده شود.
#خواجه_نصیرتوسی
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
پنجم اسپند ۱۴۰۲ خورشیدی
۵ اسفند زادروز خواجه نصیرتوسی
( زاده ۵ اسفند ۵۷۹ توس -- درگذشته ۱۱ تیر بغداد ) ریاضیدان و ستارهشناس
او به آموختن دانش دلبستگی زیادی داشت و از دوران جوانی در دانش ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان نامی زمان خود بود.
وی که یکی از سرشناسترین و بانفوذترین چهرههای تاریخ است، دانش دینی و عملی را نزد پدرش و منطق و حکمت را نزد داییاش، بابا افضل ایوبی کاشانی آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به پایان رساند و در آنجا بهعنوان دانشمندی برجسته نامدار شد.
علامه حلّی که یکی از شاگردان اوست، درباره وی میگوید: خواجه نصیرالدین افضل عصرما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت. او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کردهایم.
وی در سال ۶۱ در مقابل پیشروی مغولان، بهیکی از قلعههای ناصرالدین محتشم فرمانروای اسماعیلی پناه برد. این کار بهوی امکان داد که برخی از بجامانده های مهم اخلاقی، منطقی، فلسفی و ریاضی از جمله نامی ترین کتابش «اخلاق ناصری» را به نگارش درآورد.
وقتی که هولاکو به فرمانروایی اسماعیلیان در سال ۶۳۵ پایان داد، توسی را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد که رصدخانه بزرگی در مراغه برپا کند که آغاز آن از سال ۶۳۸ بود.
بخش بزرگ ۱۵۰ رساله و نامههای توسی بهزبان تازی نوشته شده است. گستره دانش و نفوذ او با ابنسینا قابل برابری است، جز آنکه ابنسینا پزشک بهتری بود و توسی ریاضیدانی برتر.
مشهورترین بجامانده نجومی وی زیج ایلخانی است که در سال ۶۵۰ نوشته شده و همچنین تذکره فیعلم الهیئه، در نجوم تذکره فیعلم الهیه وی کاملترین نقد برنجوم بطلمیوسی در قرون وسطی و گویای تنها الگوی ریاضی جدید حرکات سیارات است که در نجوم قرون وسطی نگارش شده است.
در سال ۶۷۲ قمری نصیرالدین توسی با گروهی از شاگردانش بهبغداد رفت که بقایای کتابهای تاراج رفته را گردآوری و بهمراغه بازگرداند، اما اجل مهلتش نداد و در ۷۴ سالگی درگذشت.
او ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری که پاگذارد آنجا را بهنور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاریک وجود چنین دانشمندی مایه شگفتی بود.
در كتاب "از فردوسى تا شاملو" أمده است كه خواجه نصير بهخلاف انديشمندانى مانند خيام و حافظ كه جهان را محصولى كامل نميدانستند، بر این باور بود كه كائنات در عين كمال خلق شدهاند، در بيتى مى گويد:
هرچيز كه هست آنچنان مىبايد
آن چيز كه آنچنان نمىبايد نيست
او كه براى نجات مردم كشورش بهخدمت هولاكو درآمد، با كياست وتدبيرش سبب شد تابساط خلافت عباسى وزندگانى أخرين خليفهاش برچيده شود.
#خواجه_نصیرتوسی
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
امروز شنبه: #ڪیوان_شید
۲۵ فروردین ۱۴۰۳ خورشیدی
۲۵ فروردین ماه، روز بزرگداشت: اندیشمند، خردمند و چکامهسرای نامدار ایرانی تبار، #عطار_نیشاپوری مسافر هفت شهر عشق ، شاد باد.
الهینامه، اسرارنامه، خسرونامه و منطقالطیر از آثار منظوم عطارند و "تذکره الولیا" تنها اثر او به نثر است. ۲۵ فروردین در گاهشمار ایران، روز ملی بزرگداشت عطار نیشابوری نامگذاری شده است.
او یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیات فارسی در پایان سده ششم و آغاز سده هفتم است.
شفیعی کدکنی در مقدمهای که بر منطقالطیر نوشتهاست اشاره میکند که شخصیت عطار در «ابر ابهام» است و آگاهی ما حتی درباره سنایی، که یک قرن پیش از عطار میزیسته، بسیار بیشتر از آگاهی است که از عطار در دست داریم. تنها میدانیم که او در نیمه دوم قرن شش و سالهای نخست قرن هفتم میزیسته است.
با این که در نیشابوری بودن او هیچ شکی نیست اما انتساب او به کدکن که از روستاهای قدیم نیشابور بوده در هالهای از ابهام است.
کودکی عطار با شورش غزها همراه شد؛ زمان فاجعه غز، عطار ۶ - ۷ سال بیشتر نداشت. این فاجعه چنان بزرگ و ترسناک بود که نمیتوانست در یاد کودک خردسال تأثیر دردانگیز خود را نگذارد. سلطان به دست غزها اسیر شده بود و شهر در معرض خرابی و ویرانی قرار گرفته بود. عطارِ خردسال شکنجهها، تجاوزها، خرابیها، مرگ و درد و ترس را پیرامون خود میدید و همین کنشها، سپس موجب مرگاندیشی و درداندیشی بسیار در عطار شد. چند سال بعد، پس از فروکش فتنه غز، عطار در مکتب مشغول آموختن شد. در مکتب، داستانهایی از زندگی بزرگانی چون عباس طوسی، مظفر عبادی، رکنالدین اکاف و محمدبن یحیی، او را بهخود گرایش میداد. این داستانها افزون بر اینکه مشوق عطار در طریقت بودند بعدها در تذکرهالاولیا گرد آمدند.
او داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و به پیشه عطاری و درمان بیماران میپرداخت. افزون بر این، پیشه عطاری خود عامل بینیازی و بیرغبتی عطار به مدحگویی برای پادشاهان شد. زندگی او به تنظیم اشعار بسیار گذشت از جمله چهار منظومه از وی افزون بر دیوان اشعار و مجموعه رباعیاتش، مختارنامه. آوازه شعر او در روزگار زندگیاش از نیشابور و خراسان گذشته و به پیرامون غربی ایران رسیده بودهاست.
اسنادی نیز در دست است که نشان میدهد حلقه درسهای عرفانی عطار در نیشابور بسیار گرم و پرشور بودهاست و بسیاری از بزرگان آن روزگار در آنها حاضر میشدهاند.
مرگ عطار در ۷۸ سالگی، به هنگام یورش مغول بود؛ وی در نزدیکی دروازه شهر بهدست سربازان مغول کشته شد. افزون بر این تمام آثارش سوزانده شد و آنچه از وی در دست است تنها آثاری است که قبل از یورش مغول، بهسایر شهرها برده شده بودند.
از نماز جز ایستادگی تن ندیدم
و از روزه جز گرسنگی ندیدم.
✍️ #عطار_نیشاپوری
#بزرگداشت_عطار
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma
۲۵ فروردین ۱۴۰۳ خورشیدی
۲۵ فروردین ماه، روز بزرگداشت: اندیشمند، خردمند و چکامهسرای نامدار ایرانی تبار، #عطار_نیشاپوری مسافر هفت شهر عشق ، شاد باد.
الهینامه، اسرارنامه، خسرونامه و منطقالطیر از آثار منظوم عطارند و "تذکره الولیا" تنها اثر او به نثر است. ۲۵ فروردین در گاهشمار ایران، روز ملی بزرگداشت عطار نیشابوری نامگذاری شده است.
او یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیات فارسی در پایان سده ششم و آغاز سده هفتم است.
شفیعی کدکنی در مقدمهای که بر منطقالطیر نوشتهاست اشاره میکند که شخصیت عطار در «ابر ابهام» است و آگاهی ما حتی درباره سنایی، که یک قرن پیش از عطار میزیسته، بسیار بیشتر از آگاهی است که از عطار در دست داریم. تنها میدانیم که او در نیمه دوم قرن شش و سالهای نخست قرن هفتم میزیسته است.
با این که در نیشابوری بودن او هیچ شکی نیست اما انتساب او به کدکن که از روستاهای قدیم نیشابور بوده در هالهای از ابهام است.
کودکی عطار با شورش غزها همراه شد؛ زمان فاجعه غز، عطار ۶ - ۷ سال بیشتر نداشت. این فاجعه چنان بزرگ و ترسناک بود که نمیتوانست در یاد کودک خردسال تأثیر دردانگیز خود را نگذارد. سلطان به دست غزها اسیر شده بود و شهر در معرض خرابی و ویرانی قرار گرفته بود. عطارِ خردسال شکنجهها، تجاوزها، خرابیها، مرگ و درد و ترس را پیرامون خود میدید و همین کنشها، سپس موجب مرگاندیشی و درداندیشی بسیار در عطار شد. چند سال بعد، پس از فروکش فتنه غز، عطار در مکتب مشغول آموختن شد. در مکتب، داستانهایی از زندگی بزرگانی چون عباس طوسی، مظفر عبادی، رکنالدین اکاف و محمدبن یحیی، او را بهخود گرایش میداد. این داستانها افزون بر اینکه مشوق عطار در طریقت بودند بعدها در تذکرهالاولیا گرد آمدند.
او داروسازی و داروشناسی را از پدرش آموخت و به پیشه عطاری و درمان بیماران میپرداخت. افزون بر این، پیشه عطاری خود عامل بینیازی و بیرغبتی عطار به مدحگویی برای پادشاهان شد. زندگی او به تنظیم اشعار بسیار گذشت از جمله چهار منظومه از وی افزون بر دیوان اشعار و مجموعه رباعیاتش، مختارنامه. آوازه شعر او در روزگار زندگیاش از نیشابور و خراسان گذشته و به پیرامون غربی ایران رسیده بودهاست.
اسنادی نیز در دست است که نشان میدهد حلقه درسهای عرفانی عطار در نیشابور بسیار گرم و پرشور بودهاست و بسیاری از بزرگان آن روزگار در آنها حاضر میشدهاند.
مرگ عطار در ۷۸ سالگی، به هنگام یورش مغول بود؛ وی در نزدیکی دروازه شهر بهدست سربازان مغول کشته شد. افزون بر این تمام آثارش سوزانده شد و آنچه از وی در دست است تنها آثاری است که قبل از یورش مغول، بهسایر شهرها برده شده بودند.
از نماز جز ایستادگی تن ندیدم
و از روزه جز گرسنگی ندیدم.
✍️ #عطار_نیشاپوری
#بزرگداشت_عطار
#نائین_ما
🆔 @Naeene_Ma